ششم ، شماره 14710 سال ژانويه 1998 ، بهمن 1376 ، 31 شنبه 11
|
|
ببخشيد را خودتان
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
شما واگر نكرد پيدا تقليل بهبودي تلاشبراي از بعد گناه ، احساس اگر
احتمالا ميكنيد ، احساسگناه است ، خارج شما ازكنترل كه اتفاقاتي براي
مخرب بسيار ميتواند كه ميبريد رنج علتي بدون يا كاذب گناه ازاحساس
باشد
گناه كهاحساس مختلف مسايل از كاملي ليست من:ميگويد برتان فران
حال در ساله اينروزنامهنگار 33 وقتي.دارم بوجودآورده من در را
وقتي.ميكند سرزنش ماههاش پسر 18 گذاشتن تنها بخاطر را خود است ، كار
وعدم كار رهاكردن بخاطر را خود فرزندشميگذراند ، كنار در را اوقاتي
كه خانه نظافت براي واقعاو در.ميكند سرزنش خانه نسبتبه كافي توجه
آنكهتوجه بدون ميكند ، سرزنش را نيزخود ميپذيرد انجام ديگري توسطفرد
كنار در را فراغتبيشتري اوقات او كه سببميشود او حركت اين كند
.كند فعالترفعاليت كار محل در و خانوادهبگذراند
كهروبي زماني.هستيم حساسيتي چنين دچار ما از بسياري
كردنرا سرزنش و گناه احساس مورد در مطالعه دانشگاه روانشناس باميستر
وقت از به 2ساعت نزديك روزه همه افرادمعمولي كه دريافت كرده آغاز
از دقيقه در 39 و كردنميگذرانند سرزنش به ميل و احساسگناه با را خود
.شديدتراست گناه احساس ساعت ايندو
جامعه استدر مخربي احساس گناه احساس:ميدارد اظهار باميستر روبي
ديگران نمودن يانوميد پريشان دادن ، آزار از مردمرا بايد امروز متمدن
و پيدانكرد تقليل بهبودي براي ازتلاش بعد گناه ، احساس اگر.برحذرداشت
ميكنيد گناه است ، احساس خارج شما كنترل از اتفاقاتيكه براي شما اگر
ميتواند كه ميبريد علتيرنج بدون يا كاذب گناه ازاحساس احتمالا
مونت مركزپزشكي مطالعه گروه جوزفياويتكينسرپرست.باشد بسيارمخرب
دروني آتش مثل گناهالتيامنيافته احساس:ميگويد شهرمانهاتان سينمايي
ميدهد ، شمادست به مادربزرگتان آزردن پساز كه فزايندهاي رنجش واحساس
كرده تضعيف را شما سيستمايمني ميتواند تنش اين و تنشزاباشد ميتواند
ميتواند چطور اين بنابر.كند مختلفمستعدتر بيماريهاي به ابتلاء وبراي
كه وقتي.كنيد مقايسه گناه با را درد كند؟ رها مخمصه اين از را خود
با.برميآييد آن معالجه درصدد نميگيريد آرام ميكنيد ، درد احساس
با ميكنيد گناه احساس اگر.كنيد برخورد همينطور هم گناه احساس
.بخشيد التيام را آن زيرميتوانيد روشهاي از استفاده
دهيد انجام اصلاحاتي
تا برنامهريزيكرد ديترويت اهل وود 43ساله هالي گذشتهكنت سال
بود گرفته گذشته راسال تصميم اين او.كند دوستششركت تولد جشن در
فارغالتحصيلي جشن كه شد خبر تولدبا از قبل ماه يك امادرست
من:ميگويد او.ميشود برگزار دوستش تولد روز در درست خواهرش
صرفنظر دوستم خانه رفتنبه از بنابراين ميكردم شركت جشن در ميبايست
احساسبدي من ولي كرد درك رابخوبي موقعيت دوستم اينكه باوجود.كردم
به فرصت دراولين كه گرفت تصميم او وناراحتي گناه احساس بجاي.داشتم
كنم ثابت دوستم به حركتتوانستم اين با:ميگويد او دوستشبرود ملاقات
.باارزشاست من براي او دوستي كهچقدر
بگيريد درس اشتباهات از
همسر كهاز كرد ازدواج مردي با بود رزموسن 19ساله كريستين كه زماني
.دارد نقصهايي بوجودآمده موقعيت كه كرد احساس او.داشت بچه قبلياش 2
بسيار ازدواج اين دوران.نگرفت جدي را مسئله زياد اينوجود با
اكنون 32ساله كه او.شد جدا ازهمسرش زود خيلي كريستين و كوتاهبود
را شوهرم فرزند عواطف2 و احساس اينكه از آنروزها:ميگويد چنين است
خيلي برايم آنها شرايط.ميكردم گناه احساس شدت به كردهبودم جريحهدار
هم بعد و شدند جدا هم از دو آن مادر و پدر ابتدا.بود ناراحتكننده
است مناسب آنها براي ميكردند فكر كه جديدي زندگي و گرفتند انس من با
.پاشيد هم از
برايبهبود افتاده كه اتفاقاتي دارداز سعي اكنون رزموسن خانم
مردي با رزموسن ما ازدواج از پس.كند دارد ، استفاده كه گناهي احساس
من رفتار:ميگويد او.قبلياشدارد همسر از جواني كهپسر شد آشنا
عادتكند من به پسر اين زيرانميخواستم بود مودبانه بسيار بااو
:ميدهد اوادامه.كنم ازدواج مرد آن گرفتمبا تصميم كه زماني تا
براي نفر دو همكاريدوجانبه نتيجه موفق كهاينازدواج ميدانم اكنون
نيستمن امكانپذير گذشته تغيير كه آنجا از.است مشترك آتيه به رسيدن
كنم بنا طوري زندگيامرا و كنم استفاده اشتباهاتگذشتهام از ميتوانم
.بخودببالم آن يادآوري از شدم وقتي 100ساله كه
بشناسيد را خود محدوديتهاي
آيا ميانديشدكه خود با هنوز اهلادمونتون ساله كينورد 40 تريابلك
بود ، شده سرطانكولون دچار كه بيمارش برايمادر داشته توان در آنچه
درماني روشهاي شايد استكه فكر اين در دائما اويانه داده انجام
كه كينوردميداند خانم منطقا.نكردهاست استفاده او كه بود ديگريهم
هر او ذهن بخشغيرمنطقي اما كند كنترل را بيماريمادرش نميتوانسته
همه كه بود قادر هميشه مادر ميگويد او.ميدهد جلوه وارونه را مسئله
نتوانستم من داشت نياز من به او كه وقتي اما.دهد انجام من براي كار
.بود بدي بسيار احساس اين و كنم كمك او به
نيويورك در روانپزشكي تحليل و وتجزيه آموزش مراكز از يكي سرپرست
زندگي مسائل همه كنترل توانايي انسان كه كنيم باور بايد ما:ميگويد
بدنبال موفقيتي خود ، از داشتن حد از بيش انتظار.ندارد را
ايناحساس كه كنند قبول بايد گناهميكنند احساس كه افرادي.نخواهدداشت
.خطاست
بگيريد راناديده خود كاذب گناه احساس
ما در را گناه احساس ميتوانند كه دارند وجود افرادي ما اطراف در
احساس رادچار افراد از بسياري مادرميتواند عميق آه يك.كنند زنده
روانشناسي ازدانشكده هارت بالد آرچي اماپروفسور.كند آني گناه
حالت اين با مقابله زياديبراي راههاي:ميگويد پاسارنكاليفرنيا
كار ، قبيل از مسايلي به نسبت خودرا حساسيت ميزان اول.وجوددارد
حساسيت اين ميتوانند كه را افرادي سپس.كنيد مشخص دوستان و فرزندان
استرين.بگيريد فاصله آنها از و بشناسيد كنند ، زنده شما در را
ديگر فرد و نيستيد بچه شما كه كنيد باور بشناسيد ، را خود:ميگويد
در.نيست فرد آن با حق هميشه كه كنيد قبول.نيست اشتباه از عاري نيز
خود نويسندهسرنوشت داير ون.بياوريد بوجود را خود معيارهاي نهايت
خود زندگي كنترلكننده شما خود كه بگيريد تصميم:ميگويد بسازيد را
به.ميكند بهتررشد پوشيده و سربسته يكمحيط در گناه احساس.باشيد
افراد ساير با همراه و صحبتكنيد خود ضعف نقاط درمورد دليل اين
و خود شنيدنصداي اوقات بعضي:هارتميگويد.كنيد مسخره را آنها
در ميتواند ازشكست ناشي گناه احساس از غمهايناشي به اعتراف
.باشد موثر فرد بهبود
آن با ميدهد آزار را شما ذهن دائما گذشته وقايع كه مييافتيد در اگر
سرزنش را خود نيست ، كامل هيچكس كتاب نويسنده براون جوي.كنيد مقابله
در مجددا مشابه اتفاق از پس قديمي گناه احساس معمولا:ميگويد نكنيد
.تازهميشود انسان ذهن
از كاليفرنيااغلب پيچ نيوپورت سالهاهل تبليغات 30 مدير يك
وسائل اگريادميكند پشيماني و افسوس با كودكيخود دوران خاطرات
زيرا ميكردم مخفي آنهارا ميشكستم ، را دوستم اسباببازي و
آن ياد وقتي هم هنوز.باشند نداشته دوست مرا دوستم والدين ميترسيدم
.ميكنم گناه احساس ميافتم روزها
واقع در قديمي افكار كهيادآوري دريافت تبليغات مدير اين
او ازدوستان يكي اخيرا.است گفتن اودر توانايي عدم منعكسكننده
برنامه اگرهمراهشباشد بيمارستان در خواسته او از است باردار كه
اين با ندارد آزاد اووقت و شده تنظيم قبلا مديرتبليغات اين
فكر كهدوستم ميترسيدم ميكند اواعتراض.پذيرفت را دوستش حالدرخواست
است ممكن چه اگركردم قبول دليل همين به خودخواهيهستم آدم من كند
ارتباطي كودكي دوران مخفيشده و شكسته اسباببازيهاي اوبا رفتار اين
احساسگناهانجام.دارد وجود وجهمشترك يك وجود اين با اما نداشتهباشد
استرين.نداشتهباشند دوست را او ديگران سببشود است ممكن كه كاري
كنار گذشته بدهيدخاطرات واجازه كنيد زندگي زمانحال در:ميگويد
.گذاشتهشود
باشيد شكرگزار
و ازدواجيموفق بازاريابي ، استانفوردپژوهشگر از ساله شاپيرو 37
اين ازتمام او آيا اما.دارد خوبي بسيار شغل و فوقالعاده فرزند 2
داراي تنهايي كهبه اين از او زيرا چرا؟ نهكاملا ، ميبرد؟ لذت مواهب
محرومند ، موقعيتي ازچنين ديگران و هستي شرايطفوقالعاده اين
از افسردگيميشوند ، دچار گناه ازاحساس كه افرادي.ميكند احساسگناه
را موقعيتي صلاحيتچنين ميكنند فكر زيرا ناراضيهستند خود موفقيت
ميدهيد انجام درست را وقتيكاري احساس اين از برايجلوگيريندارند
.بدهيد بها خودتان به نشده ، ديگران سببشكست شما موفقيت مييابيد ودر
كردن مسافرت مثل كاري انجام خاطر به را شما دارند سعي ديگران اگر
يا بيكاري شما ، مسافرت با كار كه باشيد داشته بخاطر كنند ، سرزنش
توانايي:ميگويد استرين.شد نخواهد موجب را سايرين نرفتن مسافرت
.نيست ميكنيد فكر كه حدي به شما
ببخشيد را خودتان
وقت اينكه از اوقات از بعضي لوسآنجلس از ساله ويلكرسون41 بورلي
احساس) ميكند سرزنش را خود نميگذراند ، سالهاش دختر 2 با را كافي
ناراحت نيست فوقالعاده مادر يك اينكه از آموخته او اما (كند مي گناه
.ببخشد را خود و نشود
خود ذهن در بتوانم اگر.ميكنم را خودم تلاش نهايت من:ميگويد او
و مينگرم درچشمانش ميكنم ، نوازش را او ميخندم ، او با كه را لحظاتي
لحظات اين ميفهمم و مجسمميشود ذهنم در من خانه بازيميكنم ، او با
زنده من ذهن در اينلحظات كه زماني تا هستند من همهزندگي
.كنم عفو را خود ميشوندميتوانم
پيروزبخت معصومه:ترجمه