ششم ، شماره 14710 سال ژانويه 1998 ، بهمن 1376 ، 31 شنبه 11
|
|
مسئله معين گنجايش با است ظرفي زمين ،
است همين
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
زمين طبيعي منابع از بهرهبرداري محدوديتهاي به نگاهي
زمين طبيعي منابع دربارهگستردگي خوشباوري دوره اكنون
دارد معين ظرفيتي نيز حتيهوا كه دريافتهايم و است رسيده بهپايان
منابع از يغماگرانه استبهرهبرداري شده تاكيد بارها:اشاره
اين كه بود اشتباه انگاره اين از ناشي ابتدا در متاسفانه زمين طبيعي
بسياري در روي اين از هم.هستند بيكران و پهناور زمين همچون منابع
زمين چشمانداز كه يغمارفتند به چنان درختان و كانيها آب ، خاك ، موارد
پسابها و زبالهها ديگر ، انبوهي مناطق بسياري در و شد يكبارهدگرگون به
و ژوليده چهرهاي داشت ، وبسامان دلپذير سيمايي آن از پيش كه زميني به
براي آغاز نقطه كهدانستهايم نيست شگفت اينرو ، از.رنجورداد
چيزي هر كه است نكته اين تطاولدريافتن آنهمه ازپس زمين ، نوزاييطبيعت
در حتي كه دارد ظرفيتيمعين آن ، پيرامون هواي حتي برزمين ،
.نكرد فراموش را ظرفيت اين ميبايست محدودترينبهرهبرداريها
داشته خويش سيطره تحت را طبيعت همواره بشر امروز به تا تمدن آغاز از
تمدن ، آستانه در.است جسته بهره خويش بقاي حفظ جهت در آن از و
خوردني گياهان گردآوري به كه ميكردند زندگي حاصلخيز مناطق در قبايلي
تشكيل را آنها رژيمخوراكي بخش مهمترين گياهان اين و ميپرداختند
با وانسان درآمدند قبايلكشاورز بهصورت بهتدريج اينقبايل.ميداد
بعضي در حتي و خاك مناسبدر شرايط ايجاد و گياهان بهترين انتخاب
گذار اين.آورد رابهدست آنها از بهتري انواع گياهان باپيوند موارد
ويژه ابزارهاي بااختراع نخستين كشاورزي به خوراك ازگردآوري تدريجي
دوران طي مهارتهايحاصله و تجارب نيز و چوبي مانندبيل زمين شخم
دامنه در فقط كمآب و خشك مناطق در كشاورزي عمليات خوراك گردآوري
رودخانه و جويبارهايكوهستاني داراي و پرباران ارتفاعات ، نواحي
براي حفركانالهايي به انسان كه بود مناطق اين دربود امكانپذير
آب سطح كه انسانميآموخت زمان اين در.كرد مزارعاقدام به آب رساندن
.كند انبار مخصوص ومخازن منابع در را آب و برد بالا بهكمكسدبندي را
.گيرد قرار كشت زير مناطقتازهاي تا كرد كمك آبياري بهفنون دستيابي
به كشاورزي وابستگي.محصولاتافزود مقدار بر كشت زير گسترشزمينهاي
داراي كه درههايحاصلخيز در كشاورزيشد كمتر نيز شرايططبيعي
هنگامطغيان به هرسال يافت گسترش بيشتر جا ازهمه بود بزرگ رودخانههاي
و ميشد سرازير مزارع به ولاي گل زيادي مقادير رودخانهها
مردم.كنند بهرهبرداري آنمزارع از متوالي ساليان مردمميتوانستند
فصول در تا كنند تعبيه ذخيرهسيلاب جهت كانالهايي بودند فقطمجبور
.استفادهشود آن از مزارع آبياري خشكبراي
تغيير را مزارع اين بود ناچار اغلب انسان حاصلخيز ، كمتر مناطق در
كندههاي و ريشه و ميكرد پاك را جنگلها معيني منطقه در او.دهد
وقتي.ميپرداخت بهكشت چند سالياني فقط آن در و ميسوزاند را درختان
نقل ديگري محل به مجبوربود ميداد ، ازدست را خود زمينحاصلخيزي آن
در شيوه اين ميشد ، ازدرخت پوشيده بهتدريج متروك پسمزرعه كند ، مكان
نهرها كندن و درختان برايبريدن انسان.داشت شيوع همهجا باستان دنياي
براي او عمده وسيله آغاز در.داشت فلزي ابزار به نياز جهتآبياري
مناطقي در.گرفت آنرا جاي كجبيلفلزي بعد ولي بود سنگي كجبيل كشتزمين
در تكامل سير اين و شد مردم شغلاصلي كشاورزي بود مناسب كشت كهبراي
ابزارها بيشتر و بيشتر تكامل با و يافت ادامه همچنان ابزارها
در.گرفت بهخود تازهاي زندگيشكل كمكم و رفت زيركشت زمينهايبيشتري
گسترش با و گرفتند شكل درهها ، شهرها و دامنهها در و هوا و مناطقخوشآب
مثال بهعنوان.آمد بهوجود آن كنار در نيز مشكلاتي صنعت پيشرفت شهرهاو
به زراعي اززمينهاي بسياري انگليس در نساجي صنعت باپيشرفت همراه
آنهابراي پشم از و شده پروار گوسفندان ميشدتا داده تخصيص دام چراي
آن در كه بسياري مشابه نمونههاي كننديا استفاده بافندگي و ريسندگي
.ميكردند صنعت گسترشروزافزون فداي را طبيعي منابع
شدن پيچيدهتر با همراه.بود گرفته بهخود تازهاي چهره بشر زندگي
اين كنار در سوي ديگر از اما ميشد راحتتر زندگي صنعتي سيستمهاي
آغاز در كه مشكلات اين.ميشد بشر گريبانگير نيز جانبي عوارض پيشرفتها
صنعتي بيشتر باپيشرفتهاي گامبهگام نبودند چندانچشمگير
و بشر آينده از چهرهناخوشايندي اكنون اينكه تا افزايشمييافتند
.ميكشند بهتصوير ما براي كرهزمينرا
طبيعي منابع از كنوني استفاده روند
نسبي شدن راحتتر و ريشهكنيبيماريها و علم پيشرفت با همراه
مهمي دليل خود اين و بيشترشد نيز آنها متوسط عمر طول شرايطزندگي
مطرح را بشر غذاي مسئلهتامين خود كه بود جمعيت افزايشروزافزون براي
اين روزافزون كاهش طبيعيباعث منابع از بيرويه مصرف طرفي از.ميكند
از و ميكند گوشزد آتي درسالهاي را آنها اضمحلال خطر وامروزه شد منابع
شديد آلودگي باعث فعاليتهايصنعتي از حاصله زوائد ديگر طرف
مورد در آنچهتهديدميكند بهشدت را كرهزمين حيات و محيطزيستشده
غذاي امروزه كه است اين است يادآوري به بشريلازم عظيم خيل تغذيه
ازگرسنگي جهان جمعيت سوم يك و بهنظرنميرسد كافي درجهان شده توليد
جهان غذايي چهوضعيت اگر دارند ، ناكافي تغذيه هم سوم يك و ميبرند رنج
توجهي قابل كمبود هنوز يافتهاما بهبود اندازهاي تا اخير سال در 20
كامل بهطور ميتواند كمبود اين كه نيست روشن هنوز و ميخورد چشم به
كندي و جمعيت انفجار رشد بين كه قطعي مسابقهاي در انسان و شود رفع
مشكلات بر علاوه.خير يا شود پيروز شده ايجاد غذايي مواد توليدات
عمده معضل دو نيز وفرسايش آلودگي آن ، تامين و غذايي بهمواد مربوط
و سرعت به كه ديم كشت مناطق خاك ، درمورد مثلا.است امروز جهان
فرساينده تاثير دستخوش ميشوند ، گرفته كار به كشاورزان توسط اختصار
باقي برهنه سال از مدتي درو از پس زمينها اينهستند باد و آب
مناسبي روشهاي شده كشت زمينهاي در كه است ضروري بنابراين.ميمانند
آب در نمك تراكم يعني نمكزايي.شود اعمال فرسايش با برايمبارزه
زماني معمول بهطور را زمينهايكشاورزي كه است ديگري خطر وخاك ، آبياري
آبي فرسايش پوششگياهي ، انهدام.ميكند تهديد نميشوند خوبيزهكشي به كه
گفتني.هستند خشك مناطق در صحرازايي عمده عوامل نمكزايي و بادي و
از بسياري در كشاورزي ماشينهاي توسط مزارع خاك شدن كوبيده كه است
تحليل از ميتوان همينطور.است بوده آور زيان اندازه كشورهابههمين
پائين همچنين.برد نام آب ذخايرزيرزميني بهخصوص آبي رفتنذخاير
بر مبني روشني علائم ميشود برآورد كه تقاضايي آبو سفرههاي سطح آمدن
نگرانكنندهترين و مساله مهمترين اما.هستند آبي مضيقههاي وجود
آلوده و كردن منحرف سد ، احداث.است آبي محيطهاي سلامت آنهامساله
در موجود برزيستگاههاي ويرانگر اثراتي آب ، طبيعي ساختنمجراهاي
.است گذارده باقي رودخانه سواحل و درياچهها دلتاها ، مرطوب ، زمينهاي
.دارند قرار بيشتري خطر در انواعديگر همه از شك بدون آبي جانوران
كه چرا است سطحي آبهاي ازآلودگي خطرناكتر زيرزميني آب ذخاير آلودگي
آلودگي اينگستردهميشود بسيار گاه و مانده پنهان مراحلنخست در
آن باشدآثار موضعي آلودگي منشا كه هرچند بيشتريمييابد دوام همچنين
.بماند باقي مديدي مدتهاي و پراكندهشده دوري فواصل تا است ممكن
نيز سويي از و سرايتميكند زمين زير در اصلي ذخيره به زيراآلودگي
كهآبهاي خطري مهمتريناست كند بسيار نيز اينآبها طبيعي تجديد روال
طبيعي محيط وارد كه است مضري مواد ناشياز ميكند تهديد را زيرزميني
كود در افراط چون اعمالي با ارادي بهطور است ممكن مواد اين.ميشود
در پسابها و آلوده آبهاي مستقيم دفع و كشاورزي در آفتكشها مصرف دهي ،
زبالههاي بستهبندي در قصور بهدليل غيرارادي صورت به يا گندگاهها
لوله جدار در شكاف بروز باران ، توسط مواد اين شستشوي و صنعتي و شهري
هيدروكربورها چون خطرناكي مواد ونقل حمل هنگام يا منابع و فاضلابها
ساكنان ناآگاهي يا سهلانگاري از كه آلودگيها اين.ميشوند محيط وارد
يا ديگري رود به كه رودخانههايي و چشمهها كيفيت بر ميشوند ناشي زمين
به را سطحي آب منابع ترتيب اين به و گذارده تاثير ميريزد دريا به
در سمي مواد تراكم.ميدهند قرار تهديد مورد زيستبومهايدريايي همراه
كه رويميدهد حاصلخيز زمينهاي در كه است ازويراني ديگري روند زمين
و حشرهكشها (كاديم سرب ، ) سنگين ، فلزات.مييابد خطرناكي ابعاد گاه
گياهان كه حيواناتي و انسانها سلامتي زمين ، به ورود با صنعتي ضايعات
.مياندازد خطر به ميكنند ، رامصرف آلوده زمينهاي
نوزايي براي راهكارهايي
ختم جا همين به زيانها و مشكلات اين كه نكته اين داشتن نظر در با
زمينههاي در متعددي جانبي عوارض اقتصادي پيامدهاي بر علاوه و نميشود
كه است اين ميآيد پيش كه سوالي دارد بهدنبال.. و سياسي و اجتماعي
در منطقي روش شك بدون.نظرميرسد به مناسب آنها كنترل براي چهراهبردي
و برگزينيم را هدفهايمعيني كه است اين بشريت براي راهبردجهاني تعيين
رابايستي اقداماتي چه هدفها بهاين دستيابي كهبراي بگيريم تصميم سپس
جمعيت تعادل كه است اين ما گونه مناسببراي هدفهاي از يكي.داد انجام
هر آينده براي زندگي كهكيفيت كنيم تنظيم طوري سريعتر چه هر را ومحيط
فعاليتي گونه هر از اصولا كه است اين دوم هدف.باشد طولانيترمطلوب چه
در پردامنه بيثباتي ايجاد باعث است ممكن آينده در زمان هر در كه
نسبت به ابتدا در هدف دو اينكنيم اجتناب شود محيط و جمعيت سيستم
ضمني مفاهيم و همهجنبهها وقتي ولي ميرسند نظر به وبيپيرايه ساده
طلبانه جاه و دقيق پيچيده ، كار برنامه يك به شود داده تشخيص آنها
.است بيبهره سياسي پشتوانه از حاضر حال در متاسفانه كه ميشوند بدل
:است زير هدف شش داراي خلاصه بهطور كار ، برنامه اين
تنظيمخانواده مورد در دولت موردحمايت و نيرومند محركهاي 1ـ
توزيع با همراه ناحيه هر و كشور هر جهان ، مطلوب جمعيت.آيد فراهم
موقعيت اين به دستيابي براي سپس.شود معين آن مناسب وجغرافيايي سني
.شود اقدام سرعت با ممكن حد تا شناسي جمعيت
خاك ، چوب ، انرژي ، زمين ، غذا ، منجمله طبيعي ، منابع همه از 2ـ
.شود استفاده كارآمد طور به انسان ، وقت و كانيها
رشد نه و متعادل اول وهله در اقتصاد بر مبتني اقتصادي نظريه يك 3ـ
.شود گرفته كار به اجتماع اداره در زودتر چه هر و شده ايجاد يابنده ،
اقدام هرگونه و شده مرتبارديابي زمين كره شيميايي و فيزيكي وضع 4ـ
.شود كنترل اكيدا كنندهآن تباه
پردامنه بيثباتي باعث كه اقدامي ، هرگونه عليه موثر و موكد قوانين 5ـ
.شود وضع ميگردد محيطي
.شود تضمين محيط اساسي حقوق از مجموعهاي مورد در شهروندان همه حق 6ـ
در جمعيت و محيط مسئله به رسيدگي در كه اشتباهاتي تحليل و تجزيه
اصلي علت دو ايناشتباهات براي كه ميدهد نشان گرفته صورت گذشته
مجريانو برنامهريزان ، و اشتباهمديران يكي:است وجودداشته
روشهاي از سياسي پشتيباني فقدان وديگري قضاوت در سياستمداران
اميدواريم.شود شخصي منافع براي تودهها استثمار از مانع كه عاقلانهاي
امكانات كارگيري به با و هم پابهپاي ملتها و دولتها كه رسد فرا روزي
كه گنجينهها ارزشمندترين نگهداري و حفظ زمينه در همهجانبه تجهيزات و
براي بعدي نسلهاي به آن انتقال و است زيست محيط و طبيعي منابع همانا
.كنند تلاش وسالمتر بهتر زندگياي
وثوقي ويدا