ششم ، شماره 1473 سال بهمن 1376 ، 2فوريه 1998 ، دوشنبه 13
|
|
ايراني موسيقي هويت جستجوي در
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
فجر موسيقي سراسري جشنواره سيزدهمين برگزاري بهانه به
(آخر بخش)
آگاهانه ، دقيق ، برنامهريزي است ، شريف هنر اين اعتلاي هدف اگر
سير آن ، اعتلاي در هنرميتواند اين اربابان كامل نظارت با هوشمندانه
.آورد بوجود صعودي
آنها پيگيري ايرانو موسيقي اهداف تعيين و خصوصيات و هويت بررسي
.دارد زمينه اين متخصصدر افراد كار و مركز يك به احتياج
و موسيقيدانان از كه است نظرخواهي آخر بخش ميخوانيد آنچه:اشاره
.است گرفته انجام موسيقيايراني هويت درباره حوزه اين كارشناسان
:ني نوازنده موسوي ، محمد
موسيقي ودانشگاههاي كلاسها تقويت ايران سنتي موسيقي احياي براي
همت بايد و دارد مهمي نقش اينزمينه در دولت.دارد فراواني اهميت
در شود دعوت استادان از.شوند تاسيس موسيقيبايد انجمنهاي.كند
اين زيرادر كرد آغاز را آموزش بايد پائين سن از.دانشگاههاتدريسكنند
معلمين از بايد نقاشي و خط كلاسهاي كنار دراست بيشتر فراگيري سن
.شوند علاقهمند بهموسيقي كودكان تا كنند دعوت موسيقي
اينها از بيش اما كرده پيشرفت بسيار انقلاب اوايل به نسبت موسيقي
ازنظر و است آزاد اگر كه شود مشخص موسيقي تكليف بايد.داريم انتظار
دارد ايراد اگر.بدهند نشان هم را ساز شود پخش ندارد ايراد اسلامي
از بايد.آموخت آنرا صحيح صورت به بايد و است علم نكنندموسيقي پخش
راديو به كه زماني.آشناييدارند علم اين به كه كاركرد به دعوت كساني
مرا معروفي و بديعي تجويدي ، جملهآقايان از موسيقيدان نفر رفتم 5
و كار سابقه بدون هركسي امروز.كنم كار تابتوانم كردند امتحان
است وزارتارشاد مسئولين وظيفه اينميشود مشغولكارموسيقي دانشكافي
با.دهند كار اجازه فاقدصلاحيت افراد به نبايد و كنند ارشاد بايد كه
گيرد صورت هنر اين در اساسي تغييرات مهاجرانيبايد آقاي آمدن كار روي
.شد خواهيم مايوس و نااميد ما شود مثلسابق اگر و
دعوت ازموسيقيدانها عيد روزهاي براي شود بهاداده هنرمند به بايد
در موسيقي علم است؟ فصلي موسيقي مگر.ميشوند فراموش بعد و ميكنند
.نشدهاست حس كشورهنوز اين
از و نمايند توجه او هنري افكار به كنند دعوت هنرمندان از بايد
و است علم موسيقي بپذيرند بايد.استفادهكنند سازندگي جهت در انتقاد
به هنرمند تلاش با آن بقيه و است هنرمند وجود در الهام آن درصد 60
ساله هزار شش ريشههاي ما عرفاني و الهي موسيقي.ميآيد دست
ايراني موسيقي.نيست غربيحركتي موسيقي مثل است تفكري ما موسيقي.دارد
در واداشته حيرت به را مردمجهان كه است بالايي بسيار سطح در و علمي
.نيست روشن هنوز آن كشورمانتكليف خود در حاليكه
در موسيقي برنامه شب سالي 3 بدهند كار ارائه امكان هنرمندان به بايد
يك.باشيم داشته وحدت تالار از 10 بيش بايد.نيست كافي وحدت تالار
نفر ميليون و 60 تهران در نفر ميليون جوابگوي 12 نفري سالن 750
من و ميشود تامين موسيقي راه از نيز هنرمندان زندگي.نيست ايراني
اداره را زندگيام كشور از خارج در برنامه اجراي راه از بايد شخصا
طريق اين به ايراني معروف هنرمند يك زندگي كه است درست اين آيا.كنم
بگذرد؟
:نوازنده و دان رديف گنجهاي ، داوود
گنجهاي داود
برخي.ميشود ارائه نظراتمتفاوتي كه سالهاست ايران موسيقي زمينه در
به تنظيم وبا بزرگ اركسترهاي براي بايد ايران كهموسيقي معتقدند
پايبند ديگر عدهاي و باشد...و هارموني ، كنترپوان مختلف اشكال
دگرگوني با انقلاب از بعد.هستند خود به مخصوص اشكال به سنتي موسيقي
روي موسيقي به گستردهاي بطور جوانان داد رخ زمينهها تمام در كه
اينكه جالب بوده توجهشان مورد دستگاهي رديف موسيقي اغلب كه آوردند
نوازي بداهه تكنوازي ، نوازي ، گروه صورت به قديمي فرمهاي و اشكال
ايراني موسيقي رديف چشمگير رواج نتيجه كه گرفته قرار خاص توجه مورد
دانشكدههاي و هنرستانها در آموزان هنر و جوانان كافي اطلاعات و
.است بوده آن از خارج و موسيقي
در ايران موسيقي رديف كه باشيم داشته توجه بايد سنتي موسيقي مورد در
.دارد بسزايي نقش ايراني موسيقيدان يك فكري انسجام و شكلگيري جهت
ايران موسيقي ساختار در شكل تغيير و نوآوري و ابداع هرگونه البته
.دارد اينملت تاريخي تمدن در ريشه كه باشد اصولي بر مبتني بايد
آيا.است مطلب اين مبين دستگاهي رديف موسيقي گوشههاي به اجمالي نظري
از استفاده گرفت؟ ناديده را جنگ و انقلاب در رزمي موسيقي نقش ميشود
كه است هنرمندي كار زمان ضرورت برحسب ملودي انتخاب و گوشه يا دستگاه
زمينه اين در را كافي و لازم آشنايي ملت اين در ريشهها داشتن بر علاوه
كه شد خواهد جاودان اثري تنها گفت بايد سخن ديگر به.باشد داشته
هدف بنابراين.باشد داشته مرزوبوم اين فرهنگ در ريشه نوآوري بر علاوه
در و افراد ميان نزديك انساني ارتباط ايجاد ايران موسيقي نهايي
ميتواند ما دستگاهي رديف موسيقي در كه است وحدت به رسيدن نهايت
.باشد نوازي بداهه آن روح و تكنوازي
:سنتور نوازنده و دان رديف پايور ، فرامرز
تحصيل و خوب تعليم:شرطاست عامل دو خود موسيقي به هويتدهي براي
داشته بيشتري وسواس و دقت بايد خود آموزشهاي در موسيقي معلمان.خوب
صحيح شكل به ميگويند تنها استادان كه نكاتي بايد نيز جوانان و باشند
جوانان.نمايند پخته را آنها بسيار ممارست و تمرين با و فراگيرند
واقعي موفقيت رابه آنها كه است بيشتر كار تنها كه بايدبدانند
و رفتند صحنه روي وقتي كه نكنند هيچگاهتصورميسازد نزديك
اينها تمام بايد بلكه.است ، نه شده تمام كار كردند اجرا برنامهاي
كه بدانند بايد همچنين.كنند كار گذشته از بيش بدانندو تجربه را
واقعي زيربناهاي از يكي استادان آثار و موسيقي رديفهاي از استفاده
هر باشد چارچوب اين در بايد اجرايي آثار.است ايراني موسيقي هويت
آثار اين و رديفها آنها زيربناي بايد اما است خوب نيز نوآوري چند
.باشد
:آهنگساز مشايخي ، عليرضا
مشايخي عليرضا
از جدا را هويت نوعي هروقت كه ميآموزد ما به اخير ساله صد تاريخ
نتيجهاسفناك كردهاند ، تزريق هنر به تصنعي وبصورت طبيعي علايق
مقدم آن هويت بر موسيقي وجود گفتكه ميتوان تحقيق به.است بوده
كاپيتاليستي ضد موسيقي كه كردند سعي استالين دوران روسيه در.است
آثار به كه مدالهايي با ارتباط بدون آمد بوجود آنچه.آورند بوجود
حيات حق موسيقي دوستداران بين در يا ميشد اهدا استالين توجه مورد
داشتند مشابهي سرنوشت و.نميرسيد فرمايشي غير اجراي به يا مييافت
از را خود راه نهايت در سانسور و تبعيد سيسال از بعد گاهي كه آثاري
نامهاي در كه همانطور ايران ، در اما و.گشودند آنروزها شوروي به غرب
مسئولان از بسياري گفتم ، فرهنگي شخصيتهاي و نويسندگان شعرا ، به خطاب
امكان كنند فراهم را موسيقي رشد اسباب است قرار كه سازمانهايي و
بحث بودنش ايراني درباره و گرفتهاند موسيقي از را بودن موسيقي
تمام از جدا را موسيقي از جنبه يك است اشتباه اصولا و.ميكنند
.كنيم مطالعه ديگر جنبههاي
:وسهتار تار نوازنده و رديفدان طلايي ، داريوش
طلايي داريوش
حوزه در آموزش و معنويت و هويت به راجع سوالهايي سالهاست اكنون
در كه جوابهايي بهدفعات ميشودو طرح مطبوعات ايرانيتوسط مديريتي
است شده داده آنها به بوده درروزنامهها نشر براي خواهي يكنظر حد
نظر حد از كه اينست است مهم ما موسيقي براي آنچه حاضر حال در ولي
تعيين و خصوصيات و هويت بررسي من اعتقاد به.برويم فراتر خواهي
اين در متخصص افراد كار و مركز يك به احتياج آنها پيگيري و اهداف
كه مكاني.است زبان فرهنگستان توجه قابل نمونه يك.دارد را زمينه
كار زبان اعتلاي و سالمسازي براي وفرهنگ ادب خبرگان از عدهاي آنجا
فرهنگي عنصر يك عنوان به نيز موسيقي مقوله به ما روزي اگر.ميكنند
هم موسيقي با كنيم نگاه دارد مستقيم تاثير جامعه سلامت و رشد در كه
نفسه في را موسيقي مقوله بايد اول.كرد خواهيم برخورد زبان مثل
به بخواهيم متخصصان از بعد كنيم جدي برخورد آن با و نگيريم كمارزش
و مفيد ناسالم ، و سالم درست ، و غلط بيهويت ، و هويت با عناصر تعيين
از ما كه نيست چيزي اين.بپردازيم آن در غيره و بيهدف و هدفمند مضر ،
را فرديش ارزيابي و شخصي عقيده موسيقيدان يك يا و كنيم تعيين پيش
.دهد قرار همه براي قانون و ملاك بخواهد
:سنتور نوازنده و آهنگساز مشكاتيان ، پرويز
مشكاتيان پرويز
مورد آنسرزمين فرهنگ سرزمين ، يك اجتماعيمردم تاريخي ، شناخت براي
يك هنر كه است شده دليلگفته همين به.ميگيرد تحليلقرار و بررسي
اعماز هنر ، چگونگي.ميآيد بهشمار نيز آن شناسنامه سرزمين ،
ظريفه ، چگونگي هنرهاي فيلم ، پيكرسازي ، تئاتر ، نقاشي ، موسيقي ،
... و تاريخي ، اجتماعي اسطورههاي و منثور منظومو سرودههاي زبان ،
قول اين بر همه و شعراست زبان فارسي ، زبان گفتهميشود اينكه مثلا
اين شعراي شكوه با و بديع و زيبا دليلسرودههاي به گواهيميدهند
سيري معاصر ، نوپرداز شعراي تا چهارم سده رودكي از كه است سرزمين
به مثلا نقاشي در شرقيها اينكه.است داشته نضج روبه همواره
تاريخي ، مسائل چگونگي به برميگردد داشتهاند ، بيشتري گرايش مينياتور ،
رنجور دهخدا قول به كه شرقي.شرق سياسي اجتماعي ،
خويش خرد و چارهگري ميانه5/2با حاشيه 0:شعرپلهاي-:312
شفائيد دوائيد ، رنجور برمشرق
سر از را وافري تموجات ديگر هنرهاي نسبت به موسيقي اما ميان اين در
بازماندگان است ، گرفته قرار بيمهري مورد كاملا گاه.است گذرانيده
كه برخاستند موسيقي تهديد به چنان بنيعباس عصر در قادسيه و جاهليت
.ماند باقي رجزخواني و كرنا كبكبه و طبل صداي تنها نشاط ، همه آن از
آبروي آمدند هلاكوخان تا درايران تاتار و مغول فرزندان بايدهاي
صداي تنها ما و كردند نابينا را آن ديدها كنند ، نازك را ما موسيقي
منگ و مويه صفويه ، عصر در شنيديم ، شمشير چكاچك و مغولي سنج
و اصفهان آوازخانه.كرد افسردگي دچار را ما ملي موسيقي منگدرباري ،
روياهاي پايان بر نقطهاي كه رسيد افغان اشرف به ستون چهل و عاليقاپو
.بود ما شادمانه
موسيقي مدتمحدودي ، براي كه بود بندمشروطيت نيم انقلاب اين تنها
باز دلها كوچه به و مردمان خانه به دستور ، و بايد دربار ، از از را
.آورد
رابازشناخت آن بايد كه است مسلم موسيقيايران هويت به رسيدن براي
چه به بايد اكنون.افتادهاست اتفاق ديگر وچههست ، بوده چه كه
برنامهريزي است ، شريف هنر اين اعتلاي هدف اگر.انديشيد بايدباشد
شريف هنر اين اربابان كامل نظارت با آگاهانه ، هوشمندانه دقيق ،
.آورد بوجود صعودي سيري آن ، اعتلاي در ميتواند
اصنافهنري ، در خاصه صنف ، هر در بدانندكه بايد هنري ، جديد مديران
در است ممكن هنر ، آن اندركاران دست بجز كه است موجود ظرايفي
ميسر سيرصعودي اين وآيد بوجود كاستي ظرايف ، و دقايق آن بازشناخت
عميق شناخت با كه متعهد و متخصص شوراهايي تشكيل با مگر شد نميتواند
برنامهريزي آينده براي و كاركنند حال براي هنرها ، اين پيشينه
.باشند داشته
به كههنر زماني تا.ميگويم هم وباز گفتهام بارها را جمله اين
پا هرگز ما ميدهد ، مصرفيپاسخ كاربردهاي به ابزاردولتي ، يك مثابه
.گذاشت نخواهيم خويش فرازمان بهدايره
:نوازنده و آهنگساز عليزاده ، حسين
و صدا موسيقي مسئله از حتي ما موسيقي ايراني هويت احياي من نظر به
هنرستانها چه ما رسمي آموزش مراكز در موسيقي آموزشاست مهمتر سيما
اين براي برنامهريزي.ندارد ما ملي هويت با تناسبي دانشگاهها چه
در كهبرنامهريزي گفتهام هم اين از پيش من و دارد بسياري معضلضرورت
حوزهها همان صاحبنظران بهوسيله بايد ايراني موسيقي مختلف حوزههاي
ايراني هويت با ايراني موسيقي موسيقي ، مراكزآموزش در تا گيرد انجام
ميخواهيم ما آيا.نيست مشخص اهداف حاضر حال در مناسفانه.شود آنتدريس
تا اركستر نوازنده يا آهنگساز؟ نواز؟و بداهه يا كنيم؟ تربيت رديفدان
كه موضوعياست اين.است بينتيجه ديگر كارهاي تمام نشود مسائلحل اين
دگرگوني و تحول پس.ضربهخوردهايم آن از انقلاب از پس چه و قبل چه ما
هويت احياي سمت به گرايش و ايراني آموزشموسيقي نحوه در اساسي
.است ضروري ما ايرانيموسيقي