ششم ، شماره 1474 سال بهمن 1376 ، 3فوريه 1998 ، شنبه 14 سه
|
|
نگاري تاريخ روشهاي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
(پاياني بخش) تاريخنگاري و تاريخ از مسلمانان برداشت
و فلسفي ارزش و ميآيد حساب به كه است اسلام تاريخ فقط مسلمانان نزد
و حقوق خداشناسي ، حيث از تاريخ اين.است سياسي و معتبر و الهيدارد
است آموزنده نيز غيره
بعضي دقت به اگر كه.است كرده ذكر پيش مدتها (9)برنشويك رابرت
كنيم مطالعه را البلدان فتوح كتاب و عربي قديمي وقايعنگاريهاي
كلمه حقيقي معناي به تاريخ كتابهاي آنها از كهبسياري ميبينيم
مجموعههايي يعنيدارند شباهت جزا و حقوق كتابهاي به بيشتر و نيستند
بر قانونگذار نظامي هر در كه سياق و سبك همان به درست سوابقند ، از
تاريخي منابع.ميپردازد قانون وضع به سوابق از مجموعههايي چنين اساس
به دارد ، شباهت (Caselook انگليسي در)پرونده به كه را سبك اين اسلامي
.كردهاند حفظ گوناگون اشكال
فرانسه در كه است اجماع اصل تاريخي سوابق كاركرد و حفظ نظري مبناي
عموم قبول مورد حديث يك طبق.ميشود برگردانده "Consensu".معمولا
نخواهد اجتماع خطا يك بر من امت:است فرموده (ص)مسلمين ، پيامبر
به وي مرگ از پس ميشد ، افاضه(ص)پيامبر به كه هدايتالهي يعني.كرد
اجماع صورت در تنها و ميشود ، ناميده امتاسلامي كه مسلمانان جامعه
امر خدا كه قانوني درباره امت توافقهمگاني.است يافته انتقال آنان ،
معني به حقوقدانان تخصصي درزبان اين (10).ميشود ناميده اجماع كرده
است ، خاص دورهاي در وكلام عقايد اصول مسلم دانشمندان همه عقيده اتفاق
عمومي وعلمافكار قدرت صاحبان نزد امروزه آنچه ديگر بيان به يا
و قرآن پساز شريعت ركن سومين شرعي ، لحاظ از اجماع.ميشود ناميده
درمناطق و گوناگون دورانهاي در شريعت انطباق و بسط براي.است حديث
ديگر ركن سه از اجماع شود ، اجرا بايد آنها در شريعت كه گوناگوني
از است عبارت و گذشته حوادث خاطره بر متكي اجماع.است مهمتربوده
.ميشوند اخذ حوادث اين پايه بر كه وتصميمهايي عقايد
و واژهادب دو مثال براي.دارد مختلفي منابع اسلام در نگاري تاريخ
دو هر و مترادف تقريبا لفظ دو اين ابتدا در.بگيريم نظر رادر سنت
از كدام هر سپس بودهاند ، اجداد و آباء و گذشتگان ورسوم آداب معني به
به بيشتر ادب:كردهاند پيدا يكديگر از متمايزي معناي واژه دو اين
از بيش سنت آنكه حال ;ميشود مربوط معاشرت آداب حسن و ادبيات تربيت ،
از بود عبارت ادب امر ، دربادي.ميشود نزديك شرعيات و الهيات به پيش
از مانده جاي بر رسوم و آداب يعني اجتماعي ادب مفهوم مختلف وجه دو
.گذشته
وجه با -تاريخ از برداشت و نوشتن روش دو ميان تمايز تاريخي متون در
:ميشود مشاهده پيش از بيش -حقوقي يا و غالبادبي
.است قهرماني جنبه آن و دارد وجود تاريخي متون در نيز ديگري جنبه
زندگينامه در يعني -سيره دراست بوده عرب قهرمان خود (ص)پيامبر
را آن كه دارد وجود عنصري قديميتر تاريخي متون ودر -(ص)پيامبر سنتي
اسلام از پيش بزرگ جنگهاي روايت در را عنصر اين.كرد تشبيه بهحماسه
.ميتوانيافت العرب ايام نام به نيز
اندك استفاده و مسلمان غير تواريخ به مسلمان تاريخنگاران توجهي كم
از يكي در اسلام.باشد عجيبتر همه از شايد منابعخارجي از
تعجب جاي بودهاندو جهان تمدنهاي مهدكهنترين كه يافت تولد سرزمينهايي
است؟ مانده دور اسلامي جامعه وضمير حافظه از معنا اين چگونه كه است
از.است مقدس كتاب و قرآن فرعون همان اسلامي ، تاريخنگاري در فرعون
.است مانده باقي مسيحي -يهودي سنت از اندكي خاطرات تنها باستان جهان
تفاسير و قرآن در وقايع اين از مقدار چه فهميد نميتوان دليل همين به
تقريبا اسلام ، از پيش دوره ايران ، در مثال براي.شدهاند وارد قرآني
از پيش گذشته از آنچه.است شده حذف كشور اين تاريخ از طوركامل به
از حتي.است اسطوره كه تاريخ ، عناصر نه ماندهاست ، جاي بر ايران اسلام
نبشتههاي سنگ و ابنيه اسلام ، از تمدنهايپيش عيني و محسوس بقاياي
معناي به ابنيه اين.تبديلگشتهاند ويرانههايي به و شده غفلت آنها ،
آنها خط و فراموششده آنها زبانهاي شدهاند ، مدفون كلمه واقعي
آنچه در-اسلام فتح از بعد قرن چند فردوسي وقتي.است مانده ناشناخته
خواست -مينامد اسلام ميانه تاريخ ايراني فترت مينورسكيدوره
اسطوره ماده از شد مجبور بپردازد ، ايران حماسهملي بهبازسازي
.بود شده فراموش و گم زمان آن تا تاريخ چون.نهتاريخ كند استفاده
دارد اهميت باستان تاريخ در حد اين تا كه )بزرگكورش نام كه ، آن شگفت
در (بود داده اختصاص جمشيد تخت درجشنواره محوري جايگاه او به شاه و
.ندارد وجود -شده نوشته بهفارسي كه بخش آن حتي-مسلمان تاريخنگاري
مبتني فرانسوي بيستم ، برپايهمتون قرن اوايل مسلمان ، ايران در كوروش
فراموش را كوروش ايرانيان..ميشود ظاهر مقدس كتاب و يوناني منابع بر
مقدس كتاب و آياتقرآني اساس بر تنها را فرعون مصريان بودند ، كرده
تاريخي دردانش را آنها كه بود اروپايي شرقشناسي اين و ميشناختند
همسايگان تاريخ خارجي ، تاريخ مورد در.كرد احياء مصر و ايران
در كه بود مغول سلطه دوره در تنها اسلام ، جهان غيرمسلمان
به فرانسوي صليبيون رسيدن حتيشد توجه بهآنها اسلامي تاريخنگاري
اين تاريخ و ريشه درشناخت را مسلمانان كنجكاوي زمين مشرق
.برنيانگيخت شرقبيابند ، به تا واداشت را آنها كه حركتي تازهرسيدههاو
نزد.هست تاريخنگاري كاركرد و طبيعت مبحث تكميل در نكتهاي اينجا در
الهي و فلسفي ارزش و ميآيد حساب به كه است اسلام تاريخ فقط مسلمانان
غيره و حقوق خداشناسي ، حيث از تاريخ اين.است سياسي و معتبر دارد ،
يا -بودهاند مسلمانان اجداد اگر حتي -بربرها تاريخ.است آموزنده نيز
معاصر دوره در تنها.ندارد اهميت -بودهاند همسايهآنان اگر حتي -كفار
.است شده داده اهميت خارجيتاحدودي تاريخ به كه است
عموما تاريخنگاري واحد وسطي ، قرون اروپاي در حتي و زمين ، مغرب در
دارد ، وجود تاريخي متون از آنچه يا تاريخ.است بوده ياكشور ملت
علي قس و انگليسيها و انگلستان تاريخ وفرانسويان ، فرانسه تاريخ
جديد ، دوران از پيش تا اسلام ، جهان غني تاريخنگاري در ولي.است هذا
و تركها يا تركيه تاريخ اعراب ، يا عربستان تاريخميكند فرق وضع
تاريخ اسلام ، تاريخ هست آنچه...ندارد وجود ايرانيها يا ايران
حتي يا ياوطن كشور يك تاريخ آخري ، اين.است محلي تواريخ و سلسلهها
.آناست اطراف مناطق و شهر يك تاريخ ساده خيلي نيست ، ملت يك تاريخ
تاريخ.است حلب و دمشق تاريخ هست ، آنچه ندارد ، وجود سوريه تاريخ
.است موجود متون در بصره و موصل بغداد ، تواريخ ولي ندارد عراقوجود
تاريخ كه ايران تاريخ نه تاريخ.است منوال همين ايرانبه مورد در
صورت به البته) استثناء مورد تنها.است وغيره اصفهان قم ، نيشابور ،
جغرافي و تاريخ لحاظ از قدري به اينكشور.است مصر (واقع نه و ظاهر
آن تاريخ درباره كتابهايي استكه نامعين حال عين در و مشخص ممتاز ،
البته ديگر موارد مانندساير هم جا اين و است درآمده تحرير رشته به
ميانه قرون در.ملت يك تا است آن حومه و بزرگ شهري از صحبت بيشتر
جامعه تنها يافت نميتوان كلمه حقيقي معناي به ميهن و ملت اسلامي ،
شريعت نام به قانون يك داراي نظري لحاظ از كه است داشته وجود بزرگي
اين ، وجود با.است ميكرده اداره را آن خليفه نام به حاكمي و بوده
سابقه كه مورخينمسلمان و است داشته وجود محلي دولتهاي و نواحي
گونه اين نگارش به داشتند ، واقعيتها از درست و دركعميق در برجستهاي
تاريخ نگارش مورخين كه بود معاصر دوره در اما گماردند ، همت تواريخ
كه ديدگاهها و روشها اهداف ، در تغييرات همه با -را ميهني و ملي
.كردند آغاز -بود تاريخ نوع اين لازمه
:پاورقيها
- Hastings
- Eusebe Renaudot
- Edward Gibbon
- Alfred Butler
- Victor Chauvin
- Paul Casanova
- Eugenio Griffini
- A- Historique
- Robert Brunschvig
حديث و قرآن صريح نص كه مسائلي در اجماع كه است تذكر به لازم 10ـ
حدود احكام ، در وگرنه ميكند ، پيدا كاربرد ندارد وجود آنها درباره
اجماع شدهاند بيان معتبر احاديث و قرآن نص در صراحتا كه وقوانيني
.ندارد معنا اصولا