ششم ، شماره 1477 سال بهمن 1376 ، 7فوريه 1998 ، شنبه 18
|
|
اسلامي انقلاب مذهبي و اقتصادي ديدگاههاي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
(سوم بخش) انقلاب تئوريهاي آسيبشناسانه نقد
اسلامي انقلاب در اقتصادي ديدگاه - كلي ارزيابي
:عبارتنداز اقتصادي تحليل بر وارد انتقادات از پارهاي
مطرح چپ نويسندگان جانب از اغلب رويكرد ، اين استدلالات و مفروضهها -1
تاريخي پديدههاي از ماركس تحليلي الگوي از متاثر نوعي به كه گرديده
ومفروضهها اصول و مباني نظري ، لحاظ از ماركس الگوي.اجتماعياست
و جديد چپ و توسطنئوماركسيستها آن عمده بخش كه است ايراداتي داراي
بازنگريو مورد ميلادي و 60 دهههاي 50 در حوزهفرانكفورت ، انديشمندان
تحليل راستاي در تاريخ ، بيشتر ماركسيستي قرائت اما.گرفت قرار نقادي
اضمحلال و بورژوازي رشد تكويني سير و سياسياروپا اقتصادي تحولات تاريخ
كه نظري يكالگوي تعميم.است نوزدهم قرن خاص شرايط در نظامفئوداليته
در و جوامع كليه براي گرديده ارايه خاص دورهاي و خاص جامعهاي براي
همهجوامع كه چرا.است غيرتاريخي و ناصواب و كاريغيرعلمي زمانها ، همه
سعي بايد محقق و هستند خود خاص قاعدهمنديهاي داراي تحولات ، پويش در
نياز.بپردازد خود جامعه فرهنگ و تاريخ بهفهم انتقادي نگرش با كند
علمي بهتبيين ايران ، مردم فرهنگي روح با مطابق جديد نظري يكالگوي به
.ميكند كمك اسلامي انقلاب
عوامل بر اغراقآميزي تاكيد اسلامي ، انقلاب اقتصادي ديدگاه طرفداران -2
لحاظ از عامل يك روي بر معمول از بيش اصرار اين.دارند مادي
غيرعلمي ، است امري (شد گفته چنانكه) اجتماعي علوم پژوهشهاي روششناسي
دخالت متعددي عوامل اجتماعي تاريخي پديدههاي تكوين و ظهور در كه چرا
،(uni-cau sality) خاص عامل يك بر تاكيد و (multi-variatron) دارند
.دارد بهدنبال را تاريخ عميق فهم از انحراف و يكسونگري نوعي
مردم ازنارضايتي ناشي را انقلاب اصلي علت اقتصادي ، صاحبنظران -3
و رشوهخواري مالي ، فساد كمبودها ، تورم ، اقتصادي ، وضع به نسبت
و شواهد كه صورتي در ميدانند اجرايي دستگاههاي در زياد ريختوپاشهاي
و بيشترين كه است حاكي (دهه 50 اول نيمه) انقلاب دوران قرائن
بررسيهاي داشت ، مذهبي و سياسي بار رژيم از مردم خواستههاي عمدهترين
نشان همه غيررسمي و رسمي ارقام و آمار گراهام ، ورابرت هاليدي فرد
در بلكه بود ، نيامده پائين ايران مردم اقتصادي وضع تنها نه كه ميدهد
به رفاهزدگي نوعي نفت ، فروش از ناشي ارزي درآمدهاي افزايش نتيجه
:مينويسيد اكونوميست تهران مجله بود ، مشهود بزرگ ، شهرهاي در ويژه
قدر آن اينافزايشها.است افزايش حال در مرتب دستمزدها و حقوق
را دستمزدش رقم پسرش نزد در خجالتميكشد پدر يك كه است غيرطبيعي
پنير و نان قبلا كه فردي.شدهاند پرتوقع ، مردمواقعا كند بيان
ساده كارگر يك.نميدهد رضايت چلوكباب از كمتر به امروز ميخورد ،
.برود كار سر به پيكان با كه كرده پيدا توقع امروز
(چپ سياسي خصوصاگروههاي) اسلامي انقلاب اقتصادي تحليل جانبداران -4
تبيين.ميكنند استناد ارقام و اعداد به كمتر خود ديدگاه اثبات براي
در انقلاب عاطفي جريان تاثير تحت و شعارگونه و مبهم كلي ، غالبا آنها
اقتصادي وضع:ميشود گفته مثال طور به.است انقلاب پيروزي ابتداي
طبقاتي فاصله شده ، بيكاري باعث اقتصادي ركود.بود شده خراب مردم
(31).بود شده زياد
مذهبي -ديني ديدگاه -3
:نظري پيشينه
نظام نقش به ديدگاهماركسيستي ، مقابل در انقلاب به وبري ديدگاه
وبر ماركس ديد از.دارد تاكيد كنشافراد بر تاثيرش و عقيدتي
فينفسه[ماركس ديدگاه طبق محروم طبقه از حاكم طبقه]بهرهكشي
در تفكر انديشهو بستر در آن بلكه نيستند علي نيروهاي
نحوه بر عقيدتي نظامهاي دينو بر و برداشت در.است جامعهمعنادار
مذهب كه آنجا غرب جوامع در بنابراين تاثيرميگذارند ، بشر ، ادراك
مذهبي تعاليم براساس كارگر طبقه ارزشهاي و است مسلط پروتستان
شكل (سرمايه انباشت فردگرايي ، قناعت ، زياد ، تلاش و كار) پروتستان
نقش وبر ، نظر به است كم جامعهگرايانه انقلاب بروز احتمال ميگيرد ،
(32).است متفاوت جوامع بيكنشي يا كنش در انديشهها
ضمن انقلابها و ديگرنيست انقلاب شبيه هميشه انقلاب هر كه آنجايي از
طرف ، يك از انقلاب هر در.دارند هم با زيادينيز تفاوت اشتراك ، وجوه
متغيرها از تركيبخاص نوع يك ديگر طرف از و (عامل) تغيير يكتعداد
و نقش داراي عموما انقلاب هر در متغيري هر و دارد وجود (عوامل)
روند و پيدايش در شرايطي تحت ميتواند نيز مذهب است ، متفاوتي جايگاه
خاص انقلاب آن به بستگي اين.باشد نداشته يا داشته نقش انقلاب يك
مانند مختلف مراحل داراي كه فرآيند يك عنوان به انقلاب به اگر.دارد
در است ممكن انقلابي هر در مذهب نقش بنگريم ، است ، زنجير حلقههاي
مراحل در ديگر انقلاب در ابتداء ، در انقلاب يك در.باشد مختلف مراحل
در و مراحل اكثر در يكي در پاياني ، مراحل در ديگر انقلاب در و مياني
.مراحل از يك هيچ در ديگري
ارايه ايدئولوژي ، شاملارايه عموما انقلاب در مذهب كاركردهاي و نقش
ايران ، انقلاب جريان در كه چند هر.است سازماندهيانقلاب و رهبر يك
تحت كاركردهاميتواند اين اما.شد ايفا موثر بسيار بطور ايننقش
انقلاب مانند.گيرد انجام احزاب جمله از ديگر ، عوامل توسط ديگر شرايط
.چين و شوروي
اشاره انقلاب مراحلمختلف در ايدئولوژي متفاوت كاركرد به گلداستون ،
انقلاب از پيش -مرحله 1 سه به جريانانقلاب تجزيه ضمن و ميكند
انقلاب از پس دوره يا قدرت تثبيت -انقلاب ، 3 -، 2Pre-revolution
.ميكند اشاره Post- revolution
آنهم نوآوريهايايدئولوژيكي است ممكن مرحله ، اولين در:مينويسد وي
را اجتماعي بحران يك مردم ، ماديبر فشارهاي به پاسخ در و غالبا
است ، ممكن قدرت شكستن هم در هنگام مثلا ديگر ، زمان در آورد ، بوجود
تكامل را خود پويايي و آورد بدست زياد اهميت ايدئولوژيكي خلاقيتهاي
و فرهنگي الگوهاي...(انقلاب از بعد) قدرت تثبيت مرحله در و بخشيده
غلبه فرهنگي نيز و مادي (رشد) تغيير امكانات بر است ممكن ايدئولوژي
.شود فرهنگي و مادي رشد مانع و يابد
اسلامي انقلاب در مذهبي ديدگاه
در مذهب بهنقش انديشمندان از برخي ايران اسلامي انقلاب از بعد
بخاطر دهه 1980 شرايط در كريوليكلن زعم به پرداختند ، انقلاب پيدايش
امريكاي ايران ، انقلابات در انقلابي شورشهاي فرآيندهاي در مذهب نقش
كه جامع اجتماعي پديده يك عنوان به انقلاب به لهستان و ايرلند لاتين ،
مذهبي فرهنگي هنري ، بلكه نظامي ، سياسي اقتصادي ابعاد داراي فقط نه
(33).شد نگريسته است ،
دو در نظريهها اسلامي ، عمدهترين انقلاب با رابطهاش و مذهب مورد در
.ميشود متمركز زير محور
مذهب و.ميكنند راانكار اجتماعي دگرگوني در مذهب نقش كه گروهي -1
انقلاب نتيجه در و تودهها آوردن در حركت به براي لازم توان فاقد را
.(است تودهها افيون مذهب) ميدانند
و زيربنا دربحث ماركسيسم انديشه از تاثير با چپ سياسي گروههاي
اجتماعي سياسي ، رفتارهاي و ايدئولوژي ، باورها فرهنگ ، مذهب ، ] روبنا
اقتصاد زيربنايي و اساسيتر عوامل و نيروها روبنا ، مولود عنوان به
نتيجه ،[ميباشد جامعه آن بر حاكم توليدي روابط و مالكيت اشكال
در تعيينكنندهاي نقش زيربنايي عامل يك عنوان به اقتصاد كه ميگيرند
جمله از فرهنگي اجتماعي عوامل ساير و است داشته ايران اسلامي انقلاب
.است بوده اقتصاد تاثير تحت...و مذهب
انقلاب و وسطي قرون از بعد غرب تجربه تاثير تحت نيز ، غربي نويسندگان
سكولاريزم به منجر اجتماعي مدرن ساختارهاي ايجاد كه صنعتي
غرب روز آن سياسي اجتماعي ، حيات از مذهب رفتن كنار و (Secularism)
از كه را جديدي اجتماعي و اقتصادي تحولات نيز ، ايران مورد در گرديد ،
منجربه را گرفت صورت (دوم پهلوي و اول پهلوي دوران) بيستم قرن اوايل
.ميدانستند اجتماعي سياسي تحولات در آن تاثير عدم و مذهب عقبنشيني
شاخه دو به وخود هستند قائل انقلاب در مذهب نقش به دوم ، گروه -2
.ميشود تقسيم
چيزي انقلاب در ميدانندو انقلاب عامل تنها را مذهب كه گروهي -12
در مذهب ، بخاطر نگوئيم اگر را انقلاب.نميبينند اسلام و مذهب جزء
درنهايت و مخالفت و نارضايتي علت ميكنند آنارزيابي با رابطه
زيرپا را شاهاسلام كه ميدانند اين در را شاه رژيم عليه مردم انقلاب
شاه سقوط تعيينكننده و اصلي عامل را اسلامزدايي سياست و بود گذاشته
(35).ميدانند
جستجو مادي و عواملاقتصادي در نبايد را انقلاب ريشه ديدگاه اين از
.يافت فرهنگي مذهبي ، عوامل در بايد اسلاميرا انقلاب علل بلكه.كرد
و انقلاب علل انگارانه مادي نگرش به حمله ضمن ديدگاه اين نويسندگان
فهم و دانسته فرهنگي -مذهبي را ايران انقلاب بر حاكم روح آن ، تقبيح
رهبري و مذهب ايدئولوژي ، نقش بررسي به منوط را آن از صحيح و درست
.ميدانند
:از عبارتند ديدگاه اين نويسندگان عمدهترين از
دواني علي -112
تاريخ بررسي با (36)روحانيونايران عنواننهضت تحت كتابي در دواني
اسلامي انقلاب كل ، در كه است آن بر ايران ، شيعهدر روحانيون مبارزات
بر مردم توده بسيج نيز را شاه رژيم سقوط علت و است حركت همان ادامه
.ميباشد اسلامي شعارهاي مبناي
زنجاني عميد عباسعلي -212
:مينويسد و ويدانسته سقوط اصلي عامل را شاه اسلامزدايي سياست ايشان
انقلاب ماهيت و طبيعت از خارج عوامليكه و علل جستجوي به ما اگر
كه عاملي تنها بپردازيم ، است ، آن تاريخي ريشههاي آرمانهاو و اسلامي
تا تولد از جريانانقلاب از ميتوان اول ، عامل و اصلي علت عنوان به
كه بود شاه اسلامزدايي سياست نمود ، اعمال استنباط آن از پيروزي
و خارجي حمايت نمودن جلب بيشتر هرچه منظور به را خود رژيم ادامه
آن گرو در كشور ، داخل در ديكتاتوري و سلطنت عميقتر هرچه تحكيم
(37)ميديد
محمدي منوچهر -312
و دانسته انقلاب زيربنايوقوع و علت را اسلامزدايي خود ، اثر در محمدي
:مينويسد
نابودي نسبتبه شاه كه بود اين مردم قيام اساسي و اصلي علت
بود ، گرفته سرچشمه آيينآنها و مذهب از كه جامعه مسلط ارزشهاي
مذهبي احساسات شدن جريحهدار با كه دليلبود همين به و كرده اقدام
مقابل در شكيبايي و تحمل و صبر براي مجالي ديگر مسلمانايران امت
(38).نداشت وجود اقتصادي و اجتماعي ناملايمات ساير
در شتابزا عنوانعوامل به شده مطرح فرضيه چهار بررسي ضمن ايشان ،
شاه 3ـ در سرطان بروز بشر 2ـ اجرايحقوق شامل 1ـ ايران اسلامي انقلاب
نتيجه نهايت در مردم مذهبي احساسات شدن جريحهدار مدرنيزاسيون 4ـ
:كه ميگيرد
بر صرفا انقلاباسلامي پيروزي كه كرد عنوان [ بايد]ترديد بدون
آنها راس در و شد آغاز ازسال 1342 ، كه مبارز روحانيت رهبري پايه
حمايت با خميني امام ايران ، شيعيان و مسلمانان بزرگ مرجع قاطع رهبري
مكتب محور حول و ايران مسلمان امت ايثارگرانه و بيدريغ پشتيباني و
از بامسايلي آن دادن ارتباط براي تلاشي هر و ميباشد شهادت و اسلام
بيهوده...و ملي نهضتهاي مختلف نيروهاي ائتلاف كارتر ، بشر حقوق قبيل
(39).نميكند تطبيق تاريخي مستند واقعيات با و بوده
حامدالگار 4ـ1ـ2ـ
امام ورهبري تشيع (40)اسلامي ، انقلاب كتابريشههاي در ايشان
ايدئولوژي يك عنوان به اسلام وطرح سنت يك تجسم عنوان به (ره)خميني
.ميكند جستجو انقلاب ريشههاي عنوان به را
انقلاب عللوقوع تحليلي بررسي به خود توانايي با چه اگر الگار ،
خاصي نظري چارچوب در شكلينظاممند به را عوامل اين ولي ميپردازد
.نميدهد قرار
حسين آصف 5ـ1ـ2ـ
اين بر ،(41)ضدانقلاب و انقلاب اسلامي ، خود ، ايران كتاب در حسين آصف
.است ناممكن غرب سكولار معيارهاي با اسلامي انقلاب سنجش و درك كه است
مشروعيت ايدئولوژي ، عنصر به توجه با انقلاب مطالعه بايد بنابراين
.گيرد صورت رهبري خصوصا و آموزشها
انقلاب پيدايش اساسيدر و مهم عوامل به خود اثر در حسين آصف چه اگر
انقلاب فهم و درك راستاي در اوبيشتر تحليل اما.ميكند اشاره ايران
(42).تحليلعلمي نه است