ششم ، شماره 1479 سال بهمن 1376 ، 9فوريه 1998 ، دوشنبه 20
|
|
سينماي :ميگويند ملي سينماي از سينماگران
اميدها و بيمها ;ملي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
همان ميبندد نقش برخي ذهن در ملي واژهسينماي از كه تعبيري نخستين
به را ملي سينماي دستهايي كه چرا است خودمان آشناي دير فيلمفارسي
روي امروزه كه فيلمهايي بسا چه.ميكشاند مبتذل و منحط مقوله آن سوي
حالي در ميشوند قالب مردم به ملي فيلم جاي به نوعي به و ميروند پرده
همان (دارند منافات شرعي موازين با كه) جزئي قسمتهايي حذف با كه
.ديگر قالبي در ولي هستند انقلاب از پيش فيلمفارسيهاي
دريچه سه منظر از ملي سينماي
به:كنيم آننظر به دريچه سه از ميتوانيم ملي سينماي تعريف براي
حمايتي سرمايههاي از كه ميگوييم سينماييملي به ما اقتصادي لحاظ
ديگر جنبه از.باشد خصوصي سرمايههاي حاصل تنها و نبرد بهره دولت
مستقل بايد ملي سينماي يعني باشيم ، داشته آن به سياسي ديدگاه اينكه
ابعادي در چه و بيگانه ممالك به وابستگي چه باشد ، وابستگي هرگونه از
از سوم ، دريچه اما.امپرياليسم استعماري نيروهاي به يعني وسيعتر ،
سينمايي:كرد تعريف اينگونه را ملي سينماي ميتوان نيز فرهنگي ديدگاه
...و مذهب و تاريخ و رسوم و آداب به متكي و بومي فرهنگ بر مبتني كه
.باشد
از يك هيچ ودر كرد تعيين چهارچوبي آن براي نميتوان حقيقت در اما
سينما منتقد اميري ، بارهنوشابه اين در.نميگيرد قرار حصارها اين
تهيه كارگردان شخص يعني خصوصي بخش وسيله گيلاسبه طعم فيلم:ميگويد
دوست خانه فيلم يا.است فرهنگي و انساني ملي ، سينماي اما شدهاست ،
(نوجوانان و كودكان فكري پرورش كانون) دولتي بخش وسيله به كجاست
در درست اما.است ديني سينماي داد سيفالله قول به و است شده تهيه
برخي و شدهاند تهيه خصوصي بخش توسط كه جوانمرد مانند فيلمهايي مقابل
حرف فارسي آن آدمهاي هستند ، اينجايي ظاهر نظر از فقط دولتي توليدات
درست يا و هستند هاليوود فيلمهاي بدل نسخه تمامي به اما ميزنند ،
.فيلمفارسي مصداق
ملي سينماي و فرهنگ
با مختلف ملتهايي است ، گرفته نام ارتباطات عصر كه كنوني دوره در
تاثيرات اين اگر.ميگذارند متقابل تاثير هم بر متفاوت فرهنگهاي
شديد بحران دچار است بيگانگان از متاثر كه ساكني فرهنگ باشد يكسويه
يك انتظار نميتوان آشفته فرهنگ يك از كه است بديهي و شد خواهد
فرهنگ در ريشه ملي سينماي زيراداشت را ناب و سالم ملي سينماي
.ميگيرند قرار بعدي مراحل در اهميت نظر از ديگر عوامل و دارد
ملي سينماي درمورد را خود نظرات سينما تهيهكننده هاشمي سيدضياء
كه است ايدهآلي سينماي معناي به ملي سينماي:است كرده بيان چنين
دربردارنده ملي سينماي:مضمون و محتوا داراست1ـ را ويژگيهايي چنين
در را آن كه است اصلي مميزهاي داراي كه است اسلامي فرهنگ لطيف روح
جلب استعداد و جذابيت:جذابيت ميسازد20ـ مشخص ديگران با قياس
و مرز اين هنري ميراث نمايانگر بايد ملي سينماي:هنر تماشاچي30ـ
اسلامي هنر اسلامي انديشه با ايراني تمدن اختلاط زمان ازبومباشد
و هستيم هنر اين تجلي شاهد معماري و ادبيات در.يافت هويت ايراني
هنري خصوصيات از بهرهگيري ايران سينماي در ديگر ويژگي كه است شايسته
تنها حاضر حال در ما سينماي:مخاطب جلب باشد40ـ تصوير در مذكور
ملي سينماي كه حالي در.است كشور كل جمعيت درصد پنج جلب به قادر
خارج در و باشد داشته كشور داخل در را بيشتري مخاطبان جذب قدرت بايد
بتواند بايد اشاعه ، امكان و فرم و محتوا تناسب به نيز كشور از
تكنيكهاي از بهرهگيري:تكنيك سازد50ـ خود آن از را ثابت پايگاهي
به مضمون انتقال براي تصويري غناي به نيل جهت در مدرن و پيشرفته
همراه به مناسب فني تجهيزات و امكانات وجود:صنعت خود60ـ مخاطبين
است70ـ ملي سينماي رشد پشتوانه ديده ، آموزش و متخصص انساني نيروي
احترام و شغلي امنيت وجود:آن اهالي و سينما حرمت حفظ و حقوق رعايت
جلوگيري و تعرض از مصونيت و سينما عوامل تمامي معنوي و مادي حقوق به
شمار به ملي سينماي ويژگيهاي ديگر از ايشان زحمات شدن پايمال از
از بينياز و است خود به متكي ملي سينماي:سينما اقتصاد ميرود80ـ
كه اين بر علاوه ملي سينماي...يارانه ، وام ، از اعم دولتي كمكهاي
كه است نيز افزودهاي ارزش داراي كند ، برطرف را خود نيازهاي است قادر
و كمي ابعاد در توسعه و حيات ادامه براي را سرمايهاي تشكيل موجبات
.ميسازد ميسر درونزا طور به را كيفي
اول حرف
اول حرف ملي سينماي در مضمون و محتوا كه كرد توجه نكته اين به بايد
و هستند ملي سينماي جزو ظاهر در فيلمهاييكه بسا چه كه چرا ميزند را
تنها بايد چرا خاصي ، مضمون و مفهوم هر از عاري و ملي هويت از تهي
اشياء و سنتي اصطلاح به جلوههاي كارگيري به و لباس و صحنه باطراحي
ذهن پوچ سوژههاي دادن برايكش ملي سمبلهاي بردن كار به و قديمي
ميشود خارج سينما سالن از وقتي كه درحالي كنيم ، منحرف را تماشاچي
.نكردهاست دريافت پيامي هيچ و كند بازگو ديگران كهبراي ندارد چيزي
سينما و مخاطب به است پيام انتقال هنر عنصر مهمترين اينكه نه مگر
برقرار قوي ارتباط تصوير واسطه به اقشارمردم همه با كه است هنري
كهتنها برق و زرق مشتي نه باشد ، پيام گوياي تصوير پسبايد ميكند ،
.ميشوند بيننده گمراهي باعث
آنچه همه با مغاير نظري سينما منتقد و كارشناس نوروزي داريوش اما
:ميگويد ملي سينماي تعريف در او.دارد شد گفته
هريك ميتوانيم لذتميبرد حافظ اشعار خواندن از گوته كه هنگامي آيا
به متعلق فقط و است ملي هنرمندي آياشكسپير بدانيم؟ ملي شاعري را
بوم مرزو هنر اما دارد؟ تعلق خودش ملت به فقط گوته خودش؟آيا ملت
كه است واژهاي ملي.خاصباشد محدودهاي به متعلق نميتواند و ندارد
و همدل آنها اگرچه ميكند ، محصور جغرافيايي يكمحدوده در را انسانها
كه هنري.ميكند جدا يكديگر از را آنها واژه اين ولي باشند همزبان
و سر انسانها پاك نهاد با كه است هنري باشد ، داشته خريدار جا همه
كوچك به كه است نهفته سياسي اعتقادي ملي سينماي مفهوم پشت.دارد كار
.ميانجامد هنرمند و هنر شمردن
يابيم؟ دست ملي بهسينماي چگونه
برداريم؟ سرراه از را موانع و برسيم مرحلهاي چنين به چگونه اما
كه اينباشد مقوله اين مليسادهانگاري سينماي آفت بزرگترين شايد
صرفا داستاني با كار ، معنايي بار و محتوا به سودجويانبيتوجه برخي
-لوايايراني زير در كه ميسازند فيلمي كليشهاي كاملا و تقليدي
هدفي تنها فلسفه و عرفان از ملايم رنگي به آغشته مضاميني با و اسلامي
بازگشت باعث حادثه اين.است گيشه بودن پررونق ميكند دنبال كه
به ما.ملي سينماي به رسيدن نه ميشود ايران سينماي به فيلمفارسي
زمان مرور به بايد بلكه برسيم ملي سينمايي به نميتوانيم سادگي اين
:اينكه از است عبارت كارشناسان عقيده به كه شرايطي شوند ، مهيا شرايط
بينش و باشند داشته جامعه و فرهنگ با عميق پيوندي بايد فيلمسازان
.كنند تقويت يكسان صورت به خودشان در را فيلمسازي توانايي و هنري
را يكديگر حرفهاي باشند ، داشته ارتباط يكديگر با فيلمسازان بايد
حمايت دولت سوي از حدي تا بايدبگذارند احترام هم به و بشنوند
.باشد خود به متكي و شود پايهريزي ملي سينماي كه جايي تا شوند ،
را خود بايدفعاليتهاي دولت:ميگويد هاشمي سيدضياء باره اين در
در دولتي دخالتهاي كردن محدود سازد1ـ متمركز اصلي محور سه در
آموزشنيروها امنيت30ـ برقراري و زيرساختها ايجاد نظارت20ـ امور
از بعد بايد حمايتها اين وي عقيده به.پژوهشي امكانات برقراري و
ملي سينماي در نفس به اعتماد و بهخود اتكاء روحيه تا شود قطع مدتي
احداث در كمك ميتواند مقطع اين در نظر مورد حمايت و نشود تضعيف كشور
فيلمسازي زمينه در كافي نوين تجهيزات تهيه يا و باشد سينما سالنهاي
يكي جهت ، دو از ايران سينماي در امنيت برقراري همچنينلابراتواري و
آثار صاحبان مادي حقوق حفظ ديگري و فشار گروههاي تعرض از جلوگيري
بسيار دولت دخالت نحوه و نوع در دقت اعمال البته.(كپيرايت) سينمايي
گذشته سال سه در ساخت ، براي وام پرداخت نمونه عنوان به.است حياتي
با كه كساني شود ، فراهم برخي براي استفاده سوء امكان كه شد آن موجب
ثروتهاي به امتياز گرفتن با و دولتي مقامات به چسبيدن و چاپلوسي
وامكانات منابع تخصص و تجربه بدون افراد و كردند پيدا دست آنچناني
منابع اين اتلاف به و پنداشتند تجربه كسب وسيله را ملي قيمت گران
.پرداختند
ملي سينماي آفت
سرمايهگذاري ما سينمايملي آفتهاي از يكي داد گفتهسيفالله به
.است سينمايي پروژههاي از برخي در دولتي بخش بيمهاباي
كمكهاي و وام بهصورت كه دولتي سرمايه:است معتقد داد سيفالله
كند فراموش او كه ميشود سبب قرارميگيرد فيلمساز اختيار در بلاعوض
فيلم كسي آن براي بايد ميكند تصور و ميسازد برايمردم را فيلم
ارزش وقتي فيلم يك ميكند فراموش و است گرفته پول او از كه بسازد
.مسئول آن توسط نه شود ديده مردم توسط كه دارد
نيستند ، منافعسينمايي جهت در كه فيلمهايي كارشناسان اعتقاد به
.ميشوند سينمايايران صنعت نابودي باعث تنها
سينمايي مردمخواهان و.مردم سينماي يعني ملي سينماي اينكه واقعيت
نداشته فاصله آنها زندگي و بانيازها باشد ، خودشان آن از كه هستند
.بكشد تصوير به را جامعهشان دردهايپنهان و باشد
هاشمي مرسده