ششم ، شماره 1480 سال بهمن 1376 ، 10فوريه 1998 ، شنبه 21 سه
|
|
سياست و حكومت اسلام ،
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
تهران جمعه نماز در يزدي مصباح آيتالله سخنان
هم خاصيرا نظريه و دارد نظر سياست درباره دين يك عنوان به اسلام
اصول آن كهبراساس است خاصي براصول مبتني نظريه اين و ميكند ارائه
بايد دين مگر كه ميشود مطرح سئوالي اينجا در.ميشود توجيه و تبيين
سياسي نظريه ميخواهد اسلام كه داشتهباشد حكومت و سياست درباب نظريهاي
كشورهاي در قرنها كه است معروفي جدي همانمسئله اين و بدهد؟ ارائه
و شده مطرح مشروطيت زمان از بخصوص هم ما كشور بودهدر مطرح مختلف
مااين مردم براي البته.است گرفته انجام اطرافش در بحثهايگوناگوني
راحلرضوان امام بيانات به توجه با بخصوص ;است شده حل مسئله
و است ما سياست عين ما ديانت كه معروفي شعار آن و عليه اللهتعالي
و خدا با انسان روابط اسلامشامل ما نظر از.ما ديانت عين ما سياست
خدا اينكه عنوان به و خدا با درارتباط ديگر انسانهاي با انسان روابط
سياست ، عرصه اين بنابر.ميشود چيز همه استشامل انسان و برجهان حاكم
زندگي به مربوط كه مسايلي ساير و مديريت وتربيت ، تعليم اقتصاد ،
.بگيرد قرار ديني ارزشهاي و احكام از زيرمجموعهاي استميتواند انساني
دارد نظر سياست و حكومت درباره اسلام كه پذيرفتيم اينكه بعداز
سوالاتي آنوقت داد ، نسبت سياست و حكومت و اسلام بر را نظريهاي وميتوان
درباب اسلام ايننظريه آيا كه ميشود مطرح نظريه اين ماهيت باره در
نظريه يك يا است تاسيسي يكنظريه باصطلاح و ابتكاري نظريه يك سياست
كرده ابتكار را نظريهاي يك آمده خودش آيااسلام يعنيتقليدي و امضايي
تعبدي احكام ساير مثل و شده نازل خدا طرف از كه يكنظريهاي بعنوان و
يكنظريه زمينه اين در اسلام اينكه يا ميدهد ارائه است..عندا نازلمن
قبيل از ;مردمدارند كه معاملاتي مانند است ، عقلايي يعني.دارد امضايي
در اسلام نظريه آيا.ديگر ياچيزهاي بيمه مسئله اجاره ، فروش ، و خريد
عقلا كه آرايي مجموعه يك يعني است اينقبيل از سياست و حكومت باب
.ميكند تصويب را آنها ميآيد اسلام پذيرفتند ، و تنظيمكردند را آنها
حكومتالهي يك و است اسلام مال نظريه اين ميگوييم ما وقتي علاوهبراين
در تئوري بهعنوانيك اسلام كه معناست بدين ميكند پيشنهاد اسلام را
مختلف اشكال با كه ميكند ، كسانيدارد ابتكاري نظريه حكومت و سياست
باب اين در كه ميدانند دارند سياستآشنايي فلسفه مباحث با و حكومت
.وجوددارد مختلفي نظريات
اين.خدايي حكومت يعني ميشود ناميده تئوكراسي بهنام آنها از يكي
و ميشد كليساابراز طرف از اروپا در وسطي قرون در كه است نظريهاي
حكومت مردم بر خدا ازطرف كه بود مدعي كاتوليك كليساي بخصوص كليسا
مسيح حضرت كه هستند معتقد مسيحيتمطلق فرق از بعضي مقابل در.ميكند
سياست از دين تفكيك طرفدار باصطلاح نداردو سياسي مسايل با ارتباطي
طرفداراين وسطي قرون در كاتوليكها بخصوص فرقديگر از بعضي ولي.است
ولي دارد حكومت و ميكند دخالت سياست در هم مسيح كهدين بودند نظريه
به پاپو به قدرت اين خدا طرف از و است پاپ دستگاه مال اينحكومت
مردم و باشد مردمداشته بر خدايي حكومت كه است شده داده كليسا دستگاه
حكومت حكومت ، شكل اين اسم.كنند اطاعت پاپ از خدا دستور به موظفند
از غير دارد حكومتخدايي اسلام وقتيميگوييم هم ما آيا.است تئوكراسي
حكومت همان اين آيا ميكنند؟ اختراع كهمردم است حكومتهايي آن
در آيا دارد؟ وجود آنها فرهنگ در و است مطرح غرب كهدر است تئوكراسي
ميخواهد دلش كه هرجور ميتواند فقيه ولي مثلا ما زمان در و فرهنگما
موظف هم مردم بدهدو ميخواهد دلش كه دستوري هر و كند حكمراني مردم بر
ما كه ولايتي و اينحكومتالهي آيا كنند؟ عمل دستور آن به كه باشند
در اروپائيها كه حكومتتئوكراسياست همان اين آيا است؟ همين ميگوييم
يكي هم اين دارد؟ فرق ماهيتاين نه بودنديا قايل پاپ براي وسطي قرون
جوابش اجمالا.بشود سوءتفاهم رفع و حل بحث ، كهبايد است جدي سوالات از
تا زمين از تئوكراسي با هستيم قايل ما كه الهي حكومت استكه اين
ميگوئيم ما اگر كه بيايد پيش نبايد تفاهم سو اين.دارد آسمانفرق
بخصوص مسيحيان كه است خدايي حكومت همان يعني دارد ، خاصي حكومت اسلام
راميشود حكومتها همه بههرحال.قايلند كليسا استفاده براي كاتوليكها
كه دمكراتيك حكومتهاي و ديكتاتوري حكومتهاي:كرد تقسيم دسته دو به
يك در كلي بطور ولي دارد ، مختلفي انواع و مختلف شقوق هريك البته
حاكم شخص كه حكومتي است ، قسم دو حكومتها كه گفت ميشود تقسيمبندي
ميكند ، دخالت چيز همه در خودش بهدلخواه ميرسد حكومت به وقتي
عمدتا كه مختلفي شيوههاي به توسل با را مردم و فرمانميدهد
اين.ميكند اطاعت به مجبور است اسلحه قدرت و شيوههاينظامي
- ميدهد ارائه كه را حكومتي آن اسلام آيا.است حكومتديكتاتوري
زمانماـ در مثلا و ميرسد حكومت به كه كسي آن يعني است؟ همينحكومت
شكل نه يا تحميلكند مردم بر اسلحه بزور را خودش قدرت بايد -فقيه ولي
غرب در كه است حكومتمكراسي همان آيا است ديگري شكل اگر است؟ ديگري
بحث كه كساني هست؟ هم ياشكلثالثي ميشود مطرح ديكتاتوري مقابل در
اسلام حكومت بگويم اگر مردمي ، حكومت يا ديكتاتورياست يا حكومت ميكنند
حكومتهاي براي غرب در كه شيوههايي همان بايد مردمياست همانحكومت
بگيرد ، قرار عمل مورد هم ايران در است معمول و است دمكراتيكمطرح
كه ووقتي نيست مردمي نيست ، دمكراتيك حكومتي اسلام شود گفته ولياگر
صورتها بهاين را بحثهايي كساني !بود خواهد ديكتاتوري نشد ، مردمي
خارج قسم دو اين حكومتاز اشكال كه ميكنند وانمود چنين و ميكنند مطرح
اين در كه است دمكراتيك حكومتاسلام كه كنيم قبول بايد يا پس نيست
وجود دمكراتيك حكومتهاي و غربي دركشورهاي كه را شيوههايي همان صورت
و اسلامي حكومت كه كنيم قبول بايد نپذيرفتيم كرداگر اعمال بايد دارد
داد بايدپاسخ هم مسئله اين به.است ديكتاتوري حكومت يك نظامولايتفقيه
ثالثي شق يا و غربياست شيوه به و دمكراتيك يا است ديكتاتوري آيا كه
چه اسلامي حكومت اين بهرحالحالا كه ميشود مطرح هم ديگري مسايل.است
اگر كه دارد اركاني نماز مثلا اركانشچيست؟.دارد مقدماتي و اركان
اگر.است باطل نماز سهوا خواه و عمدا بشودخواه ترك آنها از يكي
نماز در هردو سجدتين اگر است باطل نماز سهوا ولو تركشود ركوعنماز
چيزهاييديگر.نماز اركان ميگوييم را اينها.است باطل نماز تركشود ،
صورتي به و باطلنميشود نماز آنها ترك با كه است واجبات از ولو هم
اگر كه خواهدداشت يكاركاني ناچار هم اسلامي حكومتاست جبران قابل
حكومت را حكومت آن باشد ، وجودداشته حكومت بامقدمات اركان اين
داشته وجود هم آنها از برخي ولي وجودنداشت ، آنها اگر و اسلاميميناميم
.بود اسلامينخواهد حكومت آن باشد ،
اگر كه بشناسيم بايد چيزهايي چه با را اسلامي حكومت چيست؟ اركان اين
جدي سوال يك هم اين.بود نخواهد اسلامي حكومت آن نبود آنها از يكي
حكومتتعيين براي را خاصي شكل اسلام اينكهآيا به ميرسد نوبت بعد.است
دارد وجود جهان در امروز حكومت از اشكالي خوبميدانيد است؟ كرده
كموبيشامروز هم اشكالي.شده منقرض كه داشته وجود اشكالي هم وقبلا
سلطنت مشروطه ، پارلماني ، سلطنت جمهوري ، سلطنتي ، حكومت:دارد وجود
از يكي اسلام آيا.ميشود تئوكراسيناميده نام به كه حكومتي و مطلقه
با كه كرده تعيين حكومت براي را ديگري ياشكل پذيرفته را اشكال اين
فقط نكرده ، تعيين حكومت براي را خاصي شكل اينكه يا و فرقدارد آنها
ارزشها اين كردهتا تعيين حكومت براي را معيارهايي و ارزشها يكسلسله
حكومت فرموده مثلااسلام.كند پياده مناسب شكلي به و زماني هر در را
.بگيرد انجام صورتي چه به رعايتعدالت اما كند ، رعايت را عدالت بايد
زمان هر در دنيا از منطقهاي هر در مكاناست؟ و زمان شرايط تابع آيا
بر كه ندارد اصراري اسلام.باشد ميتواند خاصي بهشكل عدالت اجراي خاصي
تحقق معيارها آن اينكه به دارد بستگي.باشد شكل ياآن شكل اين
كرده تعيين اسلام را معيارها فقط كه است اينجور آيا.پيداكند
حكومت اسلامبراي كه را شكلي آيا دارد؟ نظري هم حكومت شكل در ياكموبيش
و ثابت يكشكل ميكند تعيين را شكلي اينكه بهفرض ميكند ، تعيين
سوالهايي اينها دارد؟ هم كهانعطاف است شكلي يك يا است؟ انعطافناپذير
آنها به بايد كه ميشود مطرح حكومت درباره ناحيهشكلي از باز كه است
است اين ميشود مطرح حكومت فلسفه زمينه در كه ديگري سوال.داد پاسخ
باشد شورا گروه ، باشديا فرد خواه فرمانروا و حاكم اسلامي حكومت كهدر
چه متقابلا و دارد چهاختياراتي حاكم دستگاه اين خاصي ، هيات يك يا
در و تاريخ طول در مختلف حكومتهاي است؟چون حكومت عهده به وظايفي
در هستند ، متفاوت مردم به نسبت مسئوليتها لحاظپذيرش از حاضر زمان
كه است خاصي امور يك است ، محدود بسيار حكومت وظايف ازحكومتها بعضي
مردم خود عهده اموربه ساير بشود ، متصدي را استآنها موظف حكومت
گذاشته حكومت عهده به نظم برايحفظ كلي اشراف يك واگذارميشود ،
از بعضي در ولي مردمواگذارميشود به چيزها ساير.ميشود
دارد ، مسئوليتهاي سنگيني وظايف حكومت.نيست طور اين اشكالحكومت
و بدهد آنهاپاسخ همه به بايد كه ميگيرد عهده به و ميپذيرد را مهمي
مردم.كنند حل بايد مردم خود نيست ، مربوط من به اين بگويد نميتواند
روشن اسلام نظريه در بايد پس كنند ، مطالبه دارند حق حكومت از را اين
را اختياراتي چه و كرده تعيين حكومت براي را وظايفي چه اسلام كه شود
وظيفهاي اگر.باشند متناسب بايد واختيارات وظايف.است داده حكومت به
مقدمات ندادند را كار آن انجام اختيار اما گذاشتند كسي عهده به را
و متعادل بايد واختيارات وظايف.نيست صحيح نكردهاند ، فراهم را لازم
چه اسلامي حكومت كه ميشود مطرح سوال اين بنابراين.باشد متناسب
امروز كه جدي سوال يك بالاخره و اختياراتي؟ چه متقابلا و دارد وظايفي
هستند ، چهكاره دارند ، نقشي چه اسلامي حكومت در مردم ميشود بحث زياد
كه است جدي سوال يك هم اين دارند؟ وظايفي چه و دارند اختياراتي چه
.داد پاسخ آن به بايد
تاريخقيام طول در كه حكومتهايي اينكه درباره هست هم ديگري بحث يك
(ع)زماناميرالمومنين و (ص)اكرم رسول زمان كردهاز پيدا تحقق اسلام
طرف از كه حكومتهايي ساير و بوده چگونه (ع)امامحسن زمان از برههاي و
در كه حكومتهايي سلسلهها ساير و بنيعباس بنياميه ، مختلف سلسلههاي
ما وقتي بودند؟ اسلامي اندازه چه اينها كردند ، حكومت اسلامي سرزمينهاي
كنيم معرفي اسلامي حكومت مصداق ميتوانيم را كدام اسلامي حكومت ميگوئيم
انجام اسلام عالم در و اسلام در حكومت مختلف ، شكلهاي اين به چرا و
حكومت كه بررسي و تحليل نوع يك با البته تاريخي سير.است گرفته
شكلحكومت اين به نهايتا و انجامگرفته چگونه تاريخ طول در اسلامي
يك طبعا.است انجاميده يافته تحقق ايران اسلامي انقلاب در كه اسلامي
داريم ما كه حكومتي اين آيا كه ميشود مطرح هم ديگري فرعي سوال
آيا.كرده پيدا تحقق آن در اسلامي معيارهاي همه است؟ اسلامي صددرصد
از بعد.نيست اسلامي اصلا كه ندارد اگر و دارد را اسلامي حكومت مقدمات
ارزشها و داده انجام درست را وظايفش آياساير داشت را مقدماتش اينكه
.دارد كمبودهايي چه و است نكرده يا كرده رعايت دقيقا را
بحث يك اينمباحث همه پرتو در و است طرح قابل مباحث قسم يك اينهم
مطرح شيوههايي چه با را بحثها اين ما كه آناين و است لازم مقدماتي
و تحقيق متدي چه با امروزيها قول به و شيوهاي چه با و كرد خواهيم
اسلامرا نظريه بايد ما آيا.چيست بحث اين متدولوژي ميكنيم ، بررسي
يا است روشتعقلي يك ما بحث روش.تبيينكنيم عقلي ادله اساس بر
اسلامي حكومت بگوييم يعنيبايد است؟ محض نقلي و روشتعبدي يك اينكه
وبحث آيه فلان بهدليل يا فلانروايت دليل به ;دارد چنينمقدماتي
يك.ميشود ديگرتمام روايت يا آيه توضيحدلالتآن و آيه آن ذكر با
يك هم اسلامي سياست اينكهاصلا يا.است اين متدش وتعبدي نقلي بحث
ارزش با و آن سقم و صحت كه آزمونپذيرياست و تجربهپذير پديده
اينجا در اصلا.كرد بررسي عملي درتجربه بايد را بودنش بيارزش و
سوالكنندگان براي نقلي و تعبدي روش نه و دارد كاربردي تعقلي روش
؟!است قانعكننده
چون كنيمو بحث ميخواهيم متدي چه مابا كه است بحث قابل هم اين
ديگر توضيح دارديك تعقلي جنبه حتما بحثكنيم ميخواهيم را آنچه
اين.ميشود تقسيم كلي شيوه دو به دستكم تعقلي ، بحث شيوه كه است اين
نظر از را مسئلهاي يك ميخواهيم وقتي دارد ، ما فني جنبه مقداري يك بحث
كه است كسي بحثمان طرف دو هر كه است اين آن معناي كنيم ، بررسي عقلي
داريم قبولي مورد و مشترك مسائل يك.كردهايم حل را مقدماتي سلسله يك
.كنيم حل را مجهولي مسئله يك ميخواهيم مشترك مسائل آن اساس بر
خواندند را هندسه اصول خواندند ، را جبر اصول كه كساني بفرماييد فرض
ميكنند ، بيان را فرمولش وقتي كنند حل را مسئلهاي يك ميخواهند وقتي
اصل فلان يا حساب اصل فلان يا هندسي قضيه فلان به اشارهميكنند
كسي برايآن.ميشود حل طور اين مسئله اين اصل آن اساس بر جبر ، ميگويند
مقدمات آن نداردكهبراي احتياجي ديگر كرده حل آنجا تا را مسئله آن كه
برسد تا كرد استدلال قضيهايدوباره هر براي بايد والا.بشود استدلال هم
اين.است بديهيات از كه متعارفه واصول موضوعه اصول و اوليه قضيه به
ميخواهيم بفرماييد فرض مثلا.شد خواهد بسيارطولاني بحث شيوه
ميشود سوال خوب.بشود رعايت عدل بايد اسلامي حكومت در كه اثباتبكنيم
.چيست عدالت ماهيت اصلا.اجراست قابل چگونه عدالت و چيست عدل اينكه
جمع قابل يا است جمع قابل آزادي با عدالت آيا كه ميشود سوال بعد
.نيست
را عدل معيار بايد مردم آيا.كند تعيين بايد كسي چه را عدل معيار
عدل معيارهاي صورت چه اصلابه ميكند؟ تعيين عقل يا خدا يا كنند تعيين
در قضاوت حق اندازه چه عقل بهاينكه برميگردد بحث باز.ميشود روشن
طور همين و است مطلق يا است نسبي عقل آياقضاوتهاي.دارد مسائل اين
حلبشود بايد معرفتشناسي در كه مسائل و اوليه اصول سلسله بهيك ميرسد
چه به.چيست دليلعقلي اعتبار است ، چگونه آن دلالت چيست ، عقل اصلا كه
اگر.دارد اندازهاعتبار چه عقل حكم و ميكند استدلال عقل شيوهاي
از مجموعهاي مسائلاوليه تا برسيم و كنيم حل را اينها همه بخواهيم
.دهيم قرار بحث مورد بايد را مختلف علوم
شيوه اين به ميتوانند مسائل از محدودي مجموعه يك در علمي هر متخصصان
اگر را مسئلهاي هر والا تحقيق و عمر سالها صرف با هم آن.كنند بحث
اين حال هر به ولي ميكشد طول سالها كنند بحث شيوه اين به بخواهند
برهاني بحث اصطلاحا را اين.است مستغني و محترم و مقدس شيوهاي
هم با ببينند طرفين كه است اين آن و همهست ديگري شيوه يك.ميگوييم
بر و دارند قبول را چيزهايي چه آمدند ، پيش كجا دارند ، تا مشتركاتي چه
متعارفه اصول به تا دهند ادامه را بحث پذيرفتهاند چيزهاييكه اساس
.برسند