ششم ، شماره 1483 سال بهمن 1376 ، 15فوريه 1998 ، يكشنبه 26
|
|
مبهم آيندهاي و افغان زنان
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
:اشاره
زنان انساني حقوق رعايت به نسبت بيشتري توجه جهان امروز كه حالي در
گروه اين حقوق گذشته از بيش روز هر افغانستان در دارد ، ودختران
باعث كه ويرانگر جنگهاي ادامه.ميشود گرفته ناديده درجامعه وسيع
فرار و قانوني نهادهاي و علمي فرهنگي ، سياسي ، مراكز رفتن بين از
بشر حقوق تعريف از غلط برداشت همراه به شده افغانستان از روشنفكران
مطرح ديگر گونهاي به را بشر حقوق رعايت افراد از برخي گرديده باعث
را دختران و زنان حقوق رعايت اسلام ، مترقي اصول تحريف با و سازند
فعاليتهاي در را جامعه از گروه اين شركت و دانسته اسلامي اصول مخالف
كنوني شرايط در حقوق تساوي.ميكنند عنوان اخلاقي فساد باعث اجتماعي
از پايينتر جامعه اين در زنان موفقيت.است بيمفهوم افغانستان در
قوميتها و اجتماعي فرهنگ و سال سن ، نظر از وضعيت اين و بوده مردان
مردم روي پيش در طولاني راهي:گفت بايد كلي طور به.ميباشد متفاوت
طالبان توسط آن تشديد ويژه به نابرابريها اين رفع براي افغانستان
عالي كميسيون نشريه كه ميباشد خصوص همين در حاضر مطلب.دارد وجود
پيروزبخت معصومه خانم توسط و نموده منتشر متحد ملل سازمان پناهندگان
.ميخوانيم هم با است ، شده ترجمه
اجتماعي ، محدوديتهاي سلسله يك كردند فتح را كابل كه زماني از طالبان
موارد بجز.كردهاند تحميل افغان مردم بر را اقتصادي و فرهنگي
بيرون بايد و ندارند را خانه از بيرون در كاركردن حق زنان استثنايي ،
تنها و فراگرفته را زنان سراپاي كه است سنتي پوششي)بوركا خانه از
و مدرسه به رفتن از دختران.بپوشند (دارد چشمان برابر در مشبكي قسمت
بيشتر افغان شهرنشين زنان چندماه ، مدت در و شدند محروم دانشگاه
.دادند دست از بودند ، آورده بدست قرن يك طول در كه را آزاديهايي
كه كشيدهاند ، عذاب آمده بوجود محدوديتهاي از زنان همانند نيز مردان
سرعت اخيرا كه آمد مي بوجود محدوديت نوع تا 3 هفته 2 در واقع در
اصلاح را خود ريش نميتوانند مردان.است نهاده كاهش روبه روند اين
موسيقي ، به دادن گوشبيارايند و كرده مرتب را خود ريش حتي يا كرده
داخلي قسمت) است ممنوع زنده موجود از گرفتن عكس و تلويزيون تماشاي
(.كردهاند تزيين موسيقي كاست نوار با را طالبان گروه بازرسي محل
محدوديتها منشا o
نانسي خانم.است شده مقرر اسلام نام به محدوديتها اين از بسياري
داده ، انجام پژوهشهايي افغانستان درباره كه دوپريپژوهشگري
وجود زنان قبول قابل رفتار براي استانداردي كه وقتي ميكند ، خاطرنشان
زيادي تفاوت افغاني مختلف نژادهاي در زنان با رفتار نحوه و ندارد
مردان برتري به نسبت دروني اعتقاد يك مردم بين در حال اين با دارد ،
.كنند اعمال زنان به نسبت شديدي كنترل مردان ميشود سبب كه دارد وجود
پوشتان بنام پوشتان قبيلهاي قوانين در كه است آنهايي كارها ، سختترين
حقوق به تجاوز قوانين ، اين از بسياري نتيجه است شده واليشناخته
از يكي آن اصول كه مذهبي است ، اسلام مذهب روح با كهمغاير است زنان
وآموزش عدالت برابري ، روي اسلاماست افغان حكومت قانونگذاري عوامل
.دارد بسيار تاكيد مردان و زنان براي
قرن در شده وضع قوانين و قانوني اصلاحات در اسلام دين بيشتر آزاديهاي
كار به اشتغال و تحصيلات راي ، حق قوانين ، اين كه است شده اخيرمنعكس
اين از را (سود) فايده بيشترين شهري زنان.است كرده زناناعطا به را
روي را منفي اثر بيشترين طالبان كارآمدن روي كه بردهاند تغييرات
.است گذاشته گروه اين زندگي
جامعه به زور به را خود روستايي فرهنگ شدت به طالبان آنجائيكه از
اين.است تشخيص قابل بندرت روستا و شهر بين تفاوت ميكنند تحميل شهري
و سنتي مردم كه است كمونيست ايدئولوگهاي دهه 1970 كوششهاي ناقص روش
در بفرستند ، مدرسه به را خود دختران كه بودند كرده مجبور را روستايي
فعلي شرايط روي آن اثر هنوز كه بود شده آنها شديد رنجش سبب نتيجه
.ميشود مشاهده زنان
چشم به بيشتر پناهندگان بازگشت جريان در قشر دو اين بين شكاف
وجود نيز زنان آنان ميان در كه پناهنده هزاران حاليكه در ميخورد ،
پشتان شرق و جنوب امن مناطق به ازپاكستان مرتب طور به دارند ،
ايران به كه متمدني و كرده تحصيل پناهندگان از هيچيك برميگردند ،
.نيستند بهافغانستان بازگشت به حاضر شدهاند ، پناهنده
سال طول 18 در.است افغانستان آينده براي بزرگي گرفتاري مسئله اين
زناني تعداد دوم ، و اول جهاني جنگ طول در اروپايي زنان همانند جنگ ،
كردهاند ، تقبل زندگي در را بيشتري مسئوليت يا شده كار بازار وارد كه
يافته افزايش چشمگيري نحو به مدرن و پيشرفته مناطق و بزرگ شهرهاي در
پزشكان ، جراحان ، مانند اقتصادي بخش در ماهر و تحصيلكرده زنان است ،
فعالي حضور غيرنظامي ، كاركنان و آموزگاران حسابداران ، حقوقدانان ،
از درصد از 25 بيش شدند ، كابل شهر وارد طالبان كه زماني.داشتهاند
كه زماني در بيوه زن هزار دهها.ميدادند تشكيل زنان را دولتي شاغلان
سرپرستي هستند ، جنگ حال در سربازان يا افتاده كار از آنان همسران
.گرفتهاند عهده به را خانواده
تقدس اصلي محور را زنان پاكدامني و عفت طالبان:ميگويد پري دو نانسي
زنان يعني آن اصلي هسته و خانواده تقدس ميدانند اسلامي وپاكدامني
با بايد شرايطي ، چنين به رسيدن براي.است طالبان خواست مهمترين
اصلي وظيفه بتوانند تا شوند ، محافظت ماندن ، خانه در و بوركا پوشيدن
ميكند اضافه او.دهند انجام را بچهها و مردان از نگهداري يعني خود
خانواده مردان از يكي بايد شوند ، خارج خانه از ميخواهند وقتي زنان
اين كابل ، ساكنين خشمگين و منفي واكنش وجود با.كند همراهي را آنها
ساير در نسبت همان به و طالبان كنترل تحت مناطق تمام در قوانين
با كه دارند سعي مناطق اين امور اولياي زيرا درآمد ، اجرا به مناطق
طالبان گروه هواداران به نسبت مشابه قوانين و محدوديتها تحميل
به نسبت بخصوص بينالمللي ، منتقدان به طالبان.كنند پيشدستي
پافشاري و زنان تحصيلات درباره اسلامي موسسات و كشورها ساير اعتراضهاي
وجود با هنوز اما.است داده مثبت پاسخ زنان ، تحصيل اجازه بر آنان
دانشجويان پذيرفتن از كابل دانشگاه مارس ، ماه در مدارس بازگشايي
دختران ثبتنام از كه شده گفته مدارس مسئولين به و كرده خودداري دختر
.كنند جلوگيري
طالبان اعمال و گفتهها بين تناقض بيانكننده وضعيت اين:ميگويد دوپري
در زنان زيرا است ضروري كنوني محدوديتهاي و قوانين كه شده گفتهاست
برقراري براي طالبان حال اين با.ندارند امنيت خود خانه از خارج
حفظ وجود با:ميكند اضافه دوپري.ميكنند ستايش و تحسين را خود امنيت
حفظ بعنوان اينكه از كه ميگويند كابل در زنان از بسياري زنان ، امنيت
به.دارند وحشت گيرند ، قرار شتم و ضرب مورد طالبان گروه توسط امنيت
قرارگرفتن معالجه تحت از اغلب زنان ، مرور و عبور محدوديتهاي دليل
كلينيكهاي به مراجعهكنندگان تعداد مثال طور به.ميكنند پوشي چشم
در مسئله اين و داشته چشمگيري كاهش زايمان ، از بعد و قبل مخصوص
مير و مرگ درصد بالاترين و بدترين اخيرا كه ميافتد اتفاق كشوري
.است داشته را فرزندان و مادران
نشده مشخص وضوح اين به تاكنون روستايي و شهري جامعه بين فاصله اگرچه
افراد و پناهندگان.است داده رخ عظيمي تحولات جنگ سالهاي طول در.است
را جديدي انتظارات و افكار كردهاند ، مكان نقل نقاط ساير به كه محلي
و زنان روزها اين:ميدارد اظهار دوپري.كردهاند منتقل روستاها به
به زماني كه آموزشي هستند ، تحصيل دنبال به مشتاقانه افغاني مردان
شواهد.بود شده نفرين و لعن افغانستان در كمونيسم رواج عامل دليل
به زنان (روستايي) محلي انجمنهاي از بسياري در كه است موجود زيادي
مادي استقلال كسب براي موقعيتهايشغلي توسعه و آموزش خواهان فعالي طور
بعضي و خانواده مردان دوپري سخنان اساس بر همه از مهمتر و.هستند
در مركز خطمشيهاي.كنند حمايت زنان از كه دارند تمايل محلي مقامات
كهحداقل ميشود سبب شرايط اين و نيست اجرا قابل هميشه محلي مناطق
.باشد داشته وجود اميدي افغانستان آينده براي