ششم ، شماره 1484 سال بهمن 1376 ، 16فوريه 1998 ، دوشنبه 27
|
|
و روشها روزنامهنگاران ، صنفي انجمن
چالشها
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
با گفتوگو در روزنامهنگاران صنفي انجمن روي پيش مشكلات و مسائل
انجمن رياست مزروعي رجبعلي
خود شهروندان حقوق مدافعان عنوان به اشارهروزنامهنگاران
اينكه.ميشوند محسوب اجتماعي طبقات و اقشار ازبيدفاعترين
از دفاع براي وانجمني تشكل تاكنون اصناف ساير برخلاف روزنامهنگاران
دنبال به اكنون اما مدعاست براين دليلي نداشتهاند خود صنفي حقوق
بر ايشان تاكيدات و خاتمي آقاي پيروزي از اجتماعيپس وتحولات تغيير
روزنامهنگاران دولت و ملت بين حائل مدني نهادهاي ضرورتشكلگيري
مستقل و فراگير صنفي تشكل بنيانهاييك تا كردهاند آغاز تازه نيزتلاشي
.كنند پيريزي را
و مسائل بهاضافه تشكلي چنين قانوني بنيادهاي و اجتماعي ضرورتهاي
رجبعلي آقاي با ماست موضوعگفتوگوي دارد قرار آن روي پيش كه مشكلات
صنفي انجمن رياست ربه كشو سويروزنامهنگاران از كه مزروعي
.است شده برگزيده روزنامهنگاران
و اصفهان دانشگاه از فيزيك فارغالتحصيل و متولد 1336 مزروعي
در ايران فرهنگي وابسته ازاين قبل او.است برنامهريزي ارشد كارشناسي
مديركل و خارجي مطبوعات كل اداره پاكستان ، معاون و نيجريه كشورهاي
و بوده اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت در رسانهها تحقيقات مطالعاتو مركز
سرويس دبير و شورايسردبيري عضو عنوان به نيز تاكنون سال 70 از
مزروعي آقاي با ما گفتوگوي مشروح.قلمميزند سلام روزنامه در اقتصادي
.ميگذرد ازنظرتان زير در
اينكه بپردازيم انجمن قانوني جايگاه به موافقيد اگر بحث ابتداي در
حال در و است قانون كدام بر مبتني روزنامهنگاران صنفي انجمن تشكيل
است؟ كرده طي را قانوني مراحل كدام حاضر
الان.باشند داشته صنفي انجمن ميتوانند صنفي هر اعضاي كار ، قانون طبق
صنف مثلدارد وجود صنفي انجمنهاي چنين مختلف حرفههاي براي
اين عجيب مسائل از يكي شايد.مشاغل ديگر خياطهاو قصابها ، آهنفروشان ،
.صنفينداشتند انجمن روزنامهنگاران اسلامي انقلاب پيروزي از كهبعد است
نام به تشكلي يك ازانقلاب قبل كه باشد اين شايد آن دلايل از يكي
روشن خيلي تشكل اين تكليف انقلاب از كهبعد بود روزنامهنگاران سنديكاي
.نبود فعال عملا و شد برگزار آن مجمععمومي و نبود
را تشكلي كه صرافتافتادند اين به مطبوعات پيش سال دو يكي حدود از
مسئول مديران اين واقع در و تشكيلدهند ، روزنامهنگاران براي
.شدند پيشگام انجمني چنين برپايي در بودندكه مطبوعات
انجام عمومي دعوتمجمع آن براساس نوشتند اساسنامهاي آمدند اينها
آقاي جناب جمهوري رياست از پس باايام بود مقارن دعوت اين.گرفت
خاتمي آقاي جناب شعارهاي از يكي چون.بود مباركي تصادف كه خاتمي
.بود جامعه مدني نهادهاي شكلگيري و مدني تحققجامعه
.شد انتخاب صنفيروزنامهنگاران انجمن مديره هيات اولين مجمع آن در
تلاش اعضا ، انتخاب از بعد.رسيد تصويب به پيشنهادي اساسنامه كليت
هياتمديره كارهاي اولين از اين و.برسانيم ثبت به را انجمن كرديم
در تا گرفت صورت دراساسنامه مختصر اصلاحات سري يك زمينه اين دربود
تاييد به انجمن اساسنامه بالاخره و قراربگيرد كار قانون با انطباق
آبانماه اواخر از را خود قانوني فعاليت و شد ثبت و كاررسيد وزارت
.كرد شروع
و وظايف بتواند تا داشت مكرري جلسات انتخاب ، از پس مديره هيات
.دهد انجام را پيشرو كارهاي
تلاشهاي مكمل درواقع آن تلاشهاي و شده انتخاب مديره هيات من نظر به
هيات كار بايستي مديره هيات كهاولين اعتقاديم اين بر و است قبلي
هيات كه را وظيفهاي اولين دليل همين به.پايانبرساند به را موسس
اعضا استكه پيشهاداتي با مطابق اساسنامه اصلاح گرفته دوش مديرهبر
اسفندماه در..كهانشاءا فوقالعاده عمومي مجمع ودر ميكنند مطرح
ميشود گذاشته اعضا عمومي راي به اصلاحشده اساسنامه شد ، خواهد برگزار
آغاز را خود اصلي فعاليت انجمن عملا نهايياساسنامه تصويب با و
.خواهدكرد
با.كارفرما و كارگر دارد وجود طرف دو معمولا صنفي فعاليتهاي در
امتيازان صاحب يا مسئول مديران انجمن موسس هيات اينكه به توجه
شما آيا.ميشوند تلقي كارفرما بيشتر درنشريات آنها و بودند نشريات
و بينروزنامهنگاران كه منافعي اختلاف دليل به كه نداريد چنينبرداشتي
مديران دارد وجود وكارفرمايان كارگران عبارتي به يا مسئول مديران
باشند؟ عضوانجمن نميتوانند مسئول
بحث همين واقع برسانيمدر ثبت به را انجمن ميخواستيم كه زماني در
انجمن عضو ميتوانند مسئول مديران كهآيا داشتيم هم كار وزارت با را
حيثيت به ما جرايد مسئول مديران از بعضي ببينيد.نه يا باشند
يك ازسويي.كارفرمايي حيثيت به نه شدند مديرمسئول مطبوعاتي كار
در اينكه براي شد صاحبامتيازقائل و مديرمسئول بين ميشود هم تفاوتي
در كه آنجايي از هرحال به.است وكارفرما مالك امتياز صاحب واقع
خيليجاها و نيست شده تعريف خيلي تفكيك اين يامطبوعات و روزنامه
كارگري يا حيثيتكارفرمايي به صاحبامتياز و مديرمسئول بين نميتوان
به هم را مديرمسئول كه داديم قرار فعلابراين را راي ما گذاشت فاصله
.كنيم شناسايي حيثيتكارفرمايي
مسئله اين اما.شوند عضو نميتوانند مسئول مديران فعلي اساسنامه در
در روزنامهنگاران مشاركت با بايد ميكنم فكر كه است بحثهايي از يكي
رسيديم اجماع به اگرباشيم داشته كنكاش آن روي اساسنامه اصلاح جريان
به خب باشند عضو نميتوانند خود كارفرمايي حيثيت به مسئول مديران كه
مديران از بسياري كه دارد وجود هم بحث اين اما.ميرسد نهايي تصويب
يعني مطبوعاتيآمدهاند انگيزه به بيشتر مجلات ، در خصوصا مسئول
روابط حتي و دارند حيثيتروزنامهنگاري و روزنامهنگارند يك خودشان
.كارفرمايي تا است كاري روابط بيشتر ميكنند كهكار افرادي با آنها
.شوند عضو نميتوانند فعلي شرايط در ولي
همه بگوئيم يكياينكه.است متصور شكل دو انجمن در مشاركت براي
اينكه ديگر.كنند مشاركت وانفرادي تودهوار صورت به روزنامهنگاران
تشكيل شوراهايي نشريات تحريريه در كارگاهها در شوراهايكارگري مثل
.باشد عميقتر و يافتهتر سازمان خيلي آنان مشاركت كه دهند
طرح قابل وليميتواند نشده بحث مديره هيات در موضوع اين به راجع
اين عنوان شد ، برگزار حضورروزنامهنگارها با جلسهاي زودي به باشد
پيرامون بحث و صنفي انجمن از روزنامهنگاران جلسهانتظارات
جانبخود از بحثها اين از خيلي داريم علاقه واقع در.اساسنامهبود
سازماندهي لحاظ ، وليبه شود بحث آن پيرامون و شود مطرح روزنامهنگاران
.باشد اشكاليداشته شما پيشنهاد نميكنم فكر من
.است طرح قابل بزرگ مطبوعاتي موسسات براي بيشتر پيشنهاد اين البته
مطرح ميتواند باره اين در بحث محتوايي و شكلي لحاظ به حال هر به ولي
.شود
توجه با تلقيميكنيد قبلي صنفي كار ادامه را انجمن اين فرموديد
قائل سياسي -فرهنگي خاص عضويتمرزبنديهاي شرايط در آيا نكته اين به
وعضويت كرديد لحاظ افراد بودن مطبوعاتي فقط را شرطعضويت نه؟ يا شديد
است؟ آزاد روزنامهنگاران همه براي
و كرديم روزنامههاارسال همه براي ما را انجمن عضويت آييننامه
جز را شرطي هيچ ما.كردند چاپ را آئيننامه اين روزنامهها از تعدادي
كار سابقه سال سه حداقل اينكه مثل شرايطي و بودن روزنامهنگار
حرفهايرا معيارهاي واقع در و نشدهايم قائل باشند روزنامهنگاريداشته
لازم ارتباط اين رادر ديگري مرزبندي هيچ و داديم قرار عضويت اصلي شرط
عضو ميتوانند روزنامهنگاران همه فكرميكنيم ما جهت همين به.نميدانيم
كارمطبوعاتي سال سه سابقه اينكه شرط به نيز آزاد روزنامهنگاران.شوند
ميتوانند نباشند مطبوعهايمشغول هيچ در الان اگر حتي باشند داشته را
.شوند عضو
استقلال عدم تهديدميكند را صنفي تشكلهاي نوع اين هميشه كه خطري
بين رابطه در تشكلها واسطهاي ميشودنقش باعث واقع در كه.آنهاست
برايفاصله.شود تضعيف اعضاء صنفي حقوق از دفاع ونقش دولت و مردم
انديشيده تدبيري چه انجمن بيشتر هرچه استقلال و موضوع اين از گرفتن
است؟ شده
.است انتزاعي تاحدودي فعلي شرايط در بحث اين طرح ميكنم فكر من
پيدا دست آن به انجمن عمل فرايند بايددر انجمن استقلال بحث يعني
چقدر دارد كه عملكردي و موضعگيريها با انجمن ببينيمكه و كنيم
كار روند در كه است اين ما برداشت.كند حفظ را خود استقلال ميتواند
را موضوع اين ميتوان بهتر ميآيد پيش كه وقايعي و حوادث به توجه با
.زد محك
باشد داشته مطبوعاتكارايي و جامعه عرصه در بخواهد انجمن اين اگر
استقلال همين گيرد قرار آن عمل مبناي بايد كه مهمي معيارهاي از يكي
روياروي اينكه عين در كرد حفظ را استقلال ميتوان چطور اينكه حالاست
ما من نظر به.است مسئله يك نگرفت قرار مطبوعات كارفرماهاي يا دولت
را خودمان واسط نقش بتوانيم تا كنيم جلب نيز را آنها اعتماد بايد
-مطبوعات و مردم -مطبوعات بين واسط نقش بخواهد انجمن اگر.كنيم ايفا
هم را طرفين اعتماد خود ، استقلال حفظ عين در بايد كند حفظ را دولت
از دفاع براي ميخواهد انجمن اين كه نشود تلقي اينگونه و كند جلب
اين.گيرد قرار مطبوعات مسئول مديران يا دولت مقابل در مطبوعات
آن ميتوان كار روند در و دارد كار در پختگي و تجربه به احتياج مسئله
.كرد ارزيابي را
مهمترين صنفيروزنامهنگاران انجمن مديره هيات رئيس عنوان به
ميكنيد فكر و ميدانيد چه فعلي شرايط در را ايران مطبوعات مشكلات
ميتواند مشكلات اين حل جهت در نقشي چه روزنامهنگاران صنفي انجمن
باشد؟ داشته
امروزه كه مشكلي ميكنممهمترين فكر روزنامهنگار يك عنوان به
نداشتن معيشتي ، مسائل از جداي هستند ، روبرو آن مابا روزنامهنگاران
شغل يك عنوان به روزنامهنگاري ما جامعه در يعنياست اجتماعي منزلت
همجوار كشورهاي در حتي.ندارد را كشورها ديگر مشابه اجتماعي منزلت
و سياستمداران سطح در اجتماعي هدايت لحاظ به روزنامهنگاران ما
در روزنامهنگاران به نسبت ديدي چنين چون و هستند ، كشور مهم شخصيتهاي
ايفا را خودشان نقش ميتوانند جامعه در راحت خيلي دارد وجود جوامع آن
كه ندارند ، روزنامهنگاران جايگاهي چنين ايران در متاسفانهكنند
شغل دستمزد ، لحاظ به مثلا.دارد نقش آن در مختلفي عوامل
از خيلي بنابراين دارد قرار جامعه پايين رديفمشاغل در روزنامهنگاري
ميشود و نميشوند آن جذب كنند كار عرصه اين در ميتوانند كه افرادي
ميكنند خودگذشتگي از ميپيوندند شغل اين به كه كساني از مهمي قشر گفت
.ميپذيرند را شغل اين اجتماعي مسئوليت حس لحاظ به بيشتر و
لحاظ به بكند ، انجمنميتواند كه مهمي كارهاي از يكي بنابراين
رابرود راهي خبرنگاران حقوق درباره ياموضعگيري حقوقي تبليغاتي ،
ارتقاء جامعه در را روزنامهنگاري اجتماعي منزلت و شان بتواند كه
.دهد
روابط كند تهيه خبري روزنامهنگاريميرود وقتي مثلا كه ميبينيم اگر
انجمن اينجاوظيفه در نميكند ، خوبي برخورد او با فلانسازمان عمومي
اگر ما و بگيرد موضع و كند دفاع آنخبرنگار از قوا تمام با كه است
ببريم پيش را روزنامهنگاران اجتماعي منزلت از دفاع نوع اين بتوانيم
.بود خواهد كشور روزنامهنگاران جامعه به خدمت بزرگترين
دارد ادامه