ششم ، شماره 1484 سال بهمن 1376 ، 16فوريه 1998 ، دوشنبه 27
|
|
سازماني تعهد و كاري وجدان
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
فرد ميشود سبب كه عاملي:كرد تعريف چنين ميتوان را كاري وجدان
به را كارش دروني انگيزهاي دنبال به و خارجي كنترل هيچ وجود بدون
.دهد انجام احسن نحو
بيشتر و بهتر عملكرد مقابل در مشوقي عنوان به پاداش باشد قرار اگر
شد قائل تفاوت كاركنان بين در بايد باشد داشته مثبتي اثر و رود بكار
.بگيرد شكل كاركنان در كاري تاوجدان دارد وجود الزاماتي:اشاره
به خود كهوجدانكاري آيد دست صورتيميتواندبه در تنها لوازم اين
چنين با حاضر مقاله.گيرد قرار تحليل و تجزيه پديدهمورد يك عنوان
مولفه سه چارچوب ، اين در.ميپردازد كاري وجدان تعريف ابتدابه روشي
هريك ارتباط مولفه ، سه اين باتبيين.ميشود بررسي مديريت و فرد ، كار
چون بهموضوعاتي آن خلال در كه ميگردد نيزمطرح كاري وجدان با آنها از
.ميشود اشاره كاري وجدان و تفاوتايمان
مقالات سرويس
كهمتاسفانه است واقعيت اين خودمانبيانگر از ما روزمره مشاهدات
ما جامعه كه حدي به حداقل يا و شايد و بايد آنچنانكه بطوركلي ما
در متعددي جهات از ما كه ميدانيم همه.نميكنيم كار دارد ، نياز
به و نداريم قرار خوبي وضعيت در دنيا پيشرفته كشورهاي با مقايسه
تلاش اينميزان باوجود.كنيم كار ازآنها بيشتر حتي بايد دليل همين
چنين در را ما آيندهاينزديك در حتي كه نيست بهحدي ما فعاليت و
ميتوانيمكار چطور كرد؟ بايد پسچه كند ، سربلند و مقايسهايراضي
داشته بيشتري كاري وجدان ميتوانيم دهيم؟چگونه انجام بهتري و بيشتر
باشيم؟
بدون فرد ميشود سبب كه عاملي:كرد تعريف چنين ميتوان را كاري وجدان
نحو به را كارش دروني انگيزهاي دنبال به و خارجي كنترل هيچ وجود
كه عاملياست كاري بگوئيموجدان ممكناست يا.دهد انجام احسن
بهترين به كارشرا تنبيهي يا تشويق هرگونه صرفنظراز فرد ميشود موجب
به كاري وجدان:داشت ميتواناظهار تعاريف اين با.انجامدهد ممكن صورت
كاريرا چه كسي چه اينكه يعني.ارتباطدارد مديريت و كار فرد ، سهعامل
صرف وي كه است تلاشي ميزان مبين ميدهد ، مديريتيانجام يا شرايط چه تحت
عامل سه اين ابتدا كه است لازم فوق تركيب توضيح براي.ميكند خود كار
.گيرد قرار بحث مورد مستقلا
فرد (الف
درمحل كارمند يك عنوان به فرد رابطهبا در آنچه مديريت نظر از
آن انساني جنبه دوم و فني يا و تكنيكي جنبه نخست است توجه مورد كار
كسي هر.است برخوردار زيادي اهميت از جنبه دو هر به توجه كه ميباشد
انتخاب اين اگر كه ميشود گمارده كاري به معين وظايف شرح اساس بر
وي از ميتوان طبعا بگيرد انجام وي فني شايستگي يا و تخصص براساس
.باشد داشته را خود وظايف ايفاي فني توانايي كه داشت انتظار
آن انجامدادن معني به الزاما كاريمعين ، در توانايي داشتن معهذا
او فني باشايستگي تعامل در فرد ويژه مختصات و انساني عامل زيرا نيست
جنبه اگر كه نحوي ميكندبه ايجاد متقابلي تاثر و تاثير و ميگيرد قرار
مويد عامل دو اين بودهباشد بالعكس و فني جنبه طول فرددر انساني
ايجاد ديگري براي مانعي هركدام صورت اين غير در و بود يكديگرخواهند
.كرد خواهد
كارو كارمندي:گفت ميتوان عاملفرد ، با ارتباط در خلاصه بطور
سرپرستينزديك وجود بدون حتي و وبيشتر بهتر را خود شغلي وظايف
:برخوردارباشد زير ويژگيهاي از اينكار كه داد خواهد انجام
.افتد مفيد آنها اولويت و بهتنوع توجه با او نيازهاي رفع در -1
اهدافوي و اميال آرزوها ، با باشدو او دلخواه و علاقه مورد -2
.كند پيدا همخواني
مقايسه در وي فعاليت و تلاش ميزان با ارتباط در كار از حاصل نتايج -3
.آورد فراهم را او شغلي رضايت ديگران با
.باشد سازگار وي شخصيت مختصات با -4
.باشد بوده او باورهاي و افكار و عقايد مطابق و موافق -5
كار ماهيت -ب
مكتب توسط كه -سازمانها در باريكتر كار تقسيم جاي به محققين امروزه
-كرد پيدا آرمانيوبررسميت بوروكراسي نيز و علميتايلور مديريت
كه صورت اين به توصيهميكنند را شغلي سازي غني يا و توسعهشغلي روشهاي
را مسئوليت احساس معنيدارباشد ، فرد براي و گسترده چهبيشتر هر كار
به و ميدهد راافزايش خلاقيت و ابتكار تقويتميكند ،
دريافتند محققين كه چرا.ميكند كمك خودگرايي و ارضاءنيازهاياجتماعي
ميكند خسته خود كار از ازمدتي بعد را كاركنان باريكتر ، تقسيمكار كه
.ميبرد بين از را كار جذابيت و
دراين بايد كه است عواملي ازجمله كار سازماني محيط به توجه
است سالمي سازماني فضاي داراي كه سازماني.پرداخت آن بر مقوله
:كه است سازماني
.است اعتماد قابل اطلاعات مبادله در -1
برحسب لازم تغييرات ايجاد براي وخلاقيت انعطاف قابليت داراي -2
.آمدهميباشد بدست اطلاعات
.است تعهد و يگانگي داراي سازمان اهداف به نسبت -3
زيرا ميكند فراهم را تهديد و ترس از آزادي و داخلي حمايت -4
كاهش را انعطاف قابليت ميرساند ، آسيب سالم و خوب ارتباط به تهديد كه
.ميكند تحريك را خود از حفاظت نظام كل به علاقه جاي به و ميدهد
مديريت -ج
در سازمانرا در كار و فرد تركيب ميتواند مديريت كه اقداماتي جمله از
:از است عبارت قراردهد مطلوبي و مساعد وضعيت
;تنبيه و تشويق -1
افراد غالب كه ميدانند داشتهاند را سازمانها در كار تجربه كسانيكه
عملكرد ميزان جمله از جهاتزيادي از افراديكه با يكسان برخورد از
سازمان كهدر ميدارند اظهار غالبا.ميباشند گلهمند متفاوتهستند ،
است كساني مراد وفق بر اوضاع شايدهم و نيست تفاوتي دوشاب و مابيندوغ
نميشود مربوط كار به كه خصوصياتديگري واجد ولي ميكنند كمتر كهكار
مايه خود جان از بهتر ، دادنكار انجام براي يابارها و باشند
.نكردند من از هم يكتشكر يا و خالي و خشك تشويق يك گذاشتمولي
عملكرد مقابل در مشوقي عنوان به پاداش باشد قرار اگر اينكه خلاصه
كاركنان بين در بايد داشتهباشد مثبتي اثر و رود بكار بيشتر و بهتر
است افراد عملكرد كيفيت و بركميت مبتني كه تفاوتي اما.شد تفاوتقائل
از بايد دهند پاداش شرايطرا واجد افراد مديران اينكه وبراي
.شود اعمال روشي نيزچنين آنان خود مورد در مسئول طرفمقامات
:افراد عملكرد ارزيابي -2
گيرد قرار توجه مورد زير نكات بايد ارزيابي جريان در
كردهاند؟ عمل خود وظايف به حدي چه تا كاركنان -
نه؟ يا هستند واقف موانع و اشكالات به -
كار جريان اصلاح يا و كار مشكلات رفع جهت در اقداماتي چه -
انجامدادهاند؟
دارند؟ خود عملكرد بهبود براي پيشنهادي چه -
:تمركز عدم -3
نظير عواملي با تصميمگيري تمركز عدم يا و تمركز اعمال گرچه
ارتباط آن در شاغل افراد تجربه و تخصص كار ، ماهيت سازمان ، اندازه
حسن ايجاد در را عدمتمركز بالقوه توان كلي طور به معهذابايد دارد
ايفاي در نسبي آزادي سازمان ، دادن به نسبت افراد وفاداري و نيت
شناخت رسميت به آنان نيازهايخودگرايي ارضاء و مسئوليت وظايف ، پذيرش
.جست سود تمركزاداري عدم از باشد ممكن كه جا وهر
فرايندي استاز عبارت -مشاركتي مديريت-اهداف بر مبتني مديريت -4
مورد نتايج حسب رابر خود مشترك اهداف وكاركنان مديران آن طي كه
افراد عملكرد ارزيابي رابراي نتايج اين و ميكنند انتظارتعيين
و سازمان اهداف كه روشي از است عبارت ديگر عبارت بهميگيرند بكار
مديريت ايننوع بر زير محاسنميدهد پيوند شاغل اهداف به را كاركنان
:است مترتب
.ميكند تسهيل را زيردستان و بالادستان بين ارتباط -
.ميدهد قرار موردتوجه را سازمان اهداف به دستيابي -
.را سياستها يا و نهشخصيتها ميكند ارزيابي را نتايج -
.ميآورد رافراهم فردي پيشرفت و شغلي اصلاح -
.ميگردد سازماني اهداف مشترك فهم موجب -
ايمان و كاري وجدان تفاوت
در را كسي ميتوان زيرا.فرقگذاشت ايمان و كاري وجدان بين بايد
گذاشته او عهده به كاري وليوقتي باشد مذهبي ايمان فاقد كه نظرگرفت
را كارش باشد داشته وفيزيكي خارجي كنترل به نيازي اينكه ميشودبدون
ايمان از كه فردي در استكه روشن البته.ميدهد انجام ودرست خوب
.دارد وجود كاري ايجادوجدان براي گستردهتري زمينه برخورداراست
سازماني تعهد
كلي ، وابستگي موضوع سه به را تعهدسازماني تعاريف وآلن مهير
.ميدانند وابسته تكليف واحساس هزينهها ، درك عاطفي
تا يك هر كه سازماني ، تعهد گانه سه اجزاي مفهومي تفاوتهاي از
پيامد كدام هر كه ميشود حاصل نتيجه اين مستقلاند ، يكديگر از حدودي
دسته گروه چهار به عاطفي تعهد فرصتهاي پيش.هستند خاصي پيشفرصتهاي
تحصيلات ، سطح خدمت ، سن ، سابقه مثل) شخصي ويژگيهاي:ميشوند بندي
و نقش تضاد شغل ، حيطه نظير)شغلي ويژگيهاي (...و تاهل جنسيت ، وضعيت
سازمان اندازه تمركز ، مثلرسميت ، ) ساختاري ويژگيهاي ،(ابهامنقش
زندگي دوران طي در فرد كه تجربياتياست منظور) كاري تجربيات و(...و
(.ميآورد بدست كاريخود
و حجم:است فرض پيش دو داراي سازماني تعهد مستمر جزء
براي شده صرف نيروي و زمان) سازمان در فرد سرمايهگذاريهاي اندازه
به انتقال قابل كه سازمان ، مخصوص مهارتهاي كسب كارها راه يادگيري
از خارج در فرصتهايشغلي فقدان درك و (...و ديگرنيست سازمانهاي
.سازمان
به ورود از قبل فرد ازتجربيات سازماني تعهد تكليفي جزء
سازمان ورودبه از بعد و (فرهنگي -خانوادگي شدن اجتماعي) سازمان
.است متاثر (سازماني شدن اجتماعي)
بيانگراين پذيرفته صورت سازماني باتعهد ارتباط در كه زيادي تحقيقات
بر رفتارهايمبتني و شغلي عملكرد با تعهدسازماني ارتباط:كه است مطلب
و غيبت تركخدمت ، با آن ارتباط ولي است (مثبت)مستقيم سازماني تابعيت
در سازمان با فرد ماهيتارتباط لذا.است (منفي) كاركنانمعكوس تاخير
متفاوت تكليفي تعهد و تعهدمستمر عاطفي ، تعهد گانه سه ازاجزاء يك هر
اينكه براي ميمانند سازمان در قوي عاطفي تعهد با كاركنان.است
نياز چون ميمانند قويدارند مستمر تعهد كه افرادي.ميخواهندبمانند
احساس زيرا ميمانند ، قويدارند تكليفي تعهد كه آنهايي و دارندبمانند
.بمانند ميكنندبايد
رضايي نسرين
منابع
خدمت ، ترك با آن ورابطه سازماني تعهد ساروقي ، احمد -1
.ص68.شماره 35 ، 1375 دولتي ، مديريت فصلنامه
وجدان ارتقاي بر درآمدي قمي ، نادري محمدي محمد حجتالاسلام -2
و 2 صص 1. شماره 35 ، 1375 دولتي ، مديريت فصلنامه كاري ،
را كاري وجدان ميتوان چگونه عباسزاده ، سيد محمد مير دكتر -3
-صص 59 شماره 14 ، 1370 دولتي ، مديريت فصلنامه برانگيخت ، افراد در
.66-6465