ششم ، شماره 1485 سال بهمن 1376 ، 17فوريه 1998 ، شنبه 28 سه
|
|
خلاقيت به ميل كار به شوق
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
اركستر رهبر سولتي سرجورج با گفتگو
در84 پيش چندي معاصر موسيقي فعال‌ترين‌رهبر سولتي سرجورج:اشاره
بودكه رهبراني بازمانده آخرين مجاري موسيقيدان اين.درگذشت سالگي
.مرتبطمي‌كرد بيستم قرن ابتداي مهم‌موسيقي شخصيت‌هاي با را امروز نسل
آشنا بيشتر او تجربه‌هاي و افكار با را ما اشپيگل ، هفته‌نامه گفتگوي
.است گرفته صورت او مرگ از مدتي‌قبل گفتگو اين.مي‌كند
.است سالتان هشتادوپنج تقريبا شما الان سرجورج ،
هشتادوچهارساله ديگر ماه دو تازه.نبريد بالا مرا سن مي‌كنم خواهش
.مي‌شوم
خستگي‌ناپذيربه چنين تا رابرمي‌انگيزد شما چيزي چه سن اين با
بپردازيد؟ اركستر رهبري
مانند هرگز و بيافرينم اثري بايد هميشه.خلاقيت به ميل و كار به شوق
.نبوده‌ام خلاق سال‌ها اين
هم مي‌خواند آن‌را آواز دام ون كه‌جوزه شما سي‌دي آخرين آيا
هستيم؟ خلاقيت بي‌نظير احساس اين مديون
.بود قطعه اين اجراي اولين از نارضايتي‌ام به‌خاطر بيشتر اين.نه
از وقتي به‌تازگي ولي دوست‌نداشتم ، را پيش بيست‌سال اجراي هرگزصفحه
خودم با و شدم لذت غرق آن تك‌نفره آواز قسمت از شنيدم ، را راديوآن
اركستر.كنم اجرا دوباره را آن و كنم سعي ديگر يكبار است بهتر گفتم ،
به كارها همه و كردم كار اين مجذوب را دكا شركت و شيكاگو سمفونيك
.شد انجام شگفت‌انگيزي شكل
بدي صفحه ، فروش به‌صورت گويا خواهدخريد؟ كسي چه را اثر اين
.است داشته
.باشم ازخودراضي و متكبر كمي شده هم‌كه يكبار براي مي‌توانم آيا
هم آنها واغلب است شده ضبط من به‌رهبري دويست‌كنسرت و اپرا تقريبا 45
روي به را استراوينسكي سمفوني سه مي‌خواهم هم حالا.خوبي‌داشته‌اند فروش
كه نخواهدداشت ، خوبي فروش اما خواهدشد زيبا بسيار.بياورم يك‌سي‌دي
.نيست مهم اصلا برايم
ضبط با اصلا (رومانيايي اركستر رهبر)شماسه‌لي‌بيداچه فقيد همكار
با هم شما آيا.نبود موافق آن از صفحه و نوار تهيه و كنسرت
هم‌عقيده‌ايد؟ دراين‌باره او
من به‌نظر اما قائلم ، فقيدم براي‌دوست كه احترامي وجود با.نه
و هستند آثار شنيدن براي خوبي بسيار تمرين مي‌شوند ، ضبط كه اجراهايي
تمام گران وحشتناكي به‌طور كنسرت اجراي.خود كار نقد توانايي حتي
شنيد ، يكبار تنها بتوان را زيادي تلاش حاصل اينكه و مي‌شود
لحظه يك در بايد مي‌شود ، سريع و عجولانه خيلي كار.نيست مقرون‌به‌صرفه
قسمت يا است ، شده اجرا به‌روشني قسمت‌آداجيو اين آيا كه بگيرم تصميم
.شود اجرا آهسته‌تر بايد پرستي‌سيمو
تكنولوژي جريان در موسيقي كه داشت اعتقاد بيداچه سه‌لي درواقع
.مي‌دهد ازدست را جادويي‌اش ضبطلحن
بي‌نظير به‌راستي زنده كنسرت برنامه.است همين‌طور مطمئنا
.مي‌كنم ضبط آنها زنده اجراي روي از را جديدم آثار بههمينخاطراست
است قرار و نيستم سخت‌گير هم خيلي دراين‌باره اما.آوازي آثار حتي
.كند اجرا استوديو در وين فيلارمونيك اركستر را ترسيتيان اپراي
و مهم جنبه يك موسيقي ، داراي ضبطشده آثار كه ناگفته‌نماند
اگر بوديم ، خوشبخت بسيار ما نمونه براي تاريخي‌هستند ،
به‌هرصورت.مي‌كرد رهبري اركستررا چگونه گوستاومالر امروزه‌مي‌شنيديم ،
بسيار گذاشت ، خواهم برجاي خود از ميراثي به‌عنوان كه آثارضبطشده‌اي از
.مي‌شد اجرا چنين موسيقي بيستم قرن پايان در !فرادهيد گوش ;خوشحالم
و صفحه‌هاي‌مشكي صداي افسوس كلاسيك‌ها از بعضي مانند هم شما آيا
مي‌خوريد؟ را گرامافون قديمي
يافت افسوس‌خوردني چيز صفحات اين وخش‌خش پارازيت‌ها در آيا.اصلا
!مي‌شد؟
ترق‌ترق راديواكتيو يابنده دستگاه مانند مدام صفحات اين
...مي‌كرد صدا
آن كه حكم‌فرماست آرامشي ديسكت‌هاي‌موسيقي در امروزه درحالي‌كه
تنها 4 كه صمغي صفحات تيره هنوزدوران.هستيم تكنيك پيشرفت رامديون
سيستم ازآن پس.مي‌آورم به‌خاطر را مي‌شد آن‌ضبط روي يك بر موسيقي دقيقه
يك‌ابزار اين:برآوردند فرياد كه‌پورسيتن‌ها بود آن‌وقت و آمد ال‌پي
اينكه‌بعدها تا بودم بدبين آن به هم‌نسبت من ابتدا در.است شيطاني
از شنيدم ، دهانم را ديسك با ضبط نخستين‌امتحان اماوقتي.شدم قانع
غيرقابل كه‌تاكنون حتي‌ديناميك ديجيتالي كمك‌تكنيك به.بازماند شگفتي
و Piano آرام قسمت‌هاي‌بسيار ميان نوآنس‌هاي حتيميشدشنيد بود ، شنيدن
.مي‌رسيد به‌گوش واضح‌تر FF بسياربلند قسمت‌هاي
هم هنوز آيا مي‌ترسند ، شما سختگيري‌هاي از اركستر اعضاي شنيده‌ام
ديكتاتورمابانه؟ رفتاري با هستيد اركستر بزرگ رهبر
.نمي‌ترسد من از هيچ‌كس.دارند دوست دنيامرا در نوازندگان همه.نه
نرم خيلي‌خيلي يا مي‌شوند سخت كاملا يا پيري دوران در اشخاص مي‌دانيد ،
.انعطاف‌پذير و
شويد؟ ملايم ازنوع گرفته‌ايد تصميم شما و
كاملاروشن چيز يك اماكردهاند وآرام نرم را من مهربانم دختر دو
عقيده‌حكم‌فرماست ، يك تنها آنجا.ندارد دموكراسي‌وجود اركستر در كه است
.من عقيده هم آن
كند؟ سرپيچي شما دستورات نوازنده‌اي‌از تاكنون است شده آيا
به‌اين‌خاطر اين.داشته‌ام مشكلاتي وين فيلارمونيك اعضاي با يكبار قبلا
و بودم تعيين‌كرده رينگ تمرين‌اپراي براي را بعدازظهرها من ، كه بود
مشكلات خلال‌اين در سرانجام اماميكرد اجرا آن‌را بايد بعد كمي گروه
.هم‌شديم براي خوبي دوستان
به‌صورت ندارند اجازه خانم‌ها دانوب حاشيه كشورهاي در امروز به تا
است؟ درستي قانون اين آيا.بزنند اركسترساز در رسمي
تصميم بايد آقايان اين خود نيست ، اما درست اصلا من ، نظر به
اركستر يك صداي در خوبي مي‌توانندنقش زن نوازندگان.بگيرند
.كنند ايفا
دارد؟ وجود مختلف كشورهاي ميان‌اركستر كيفيت ازنظر تفاوتي آيا
يك‌اركستر تفاوتهاي پيش سال پنجاهميشود كمتر روزبه‌روز تفاوت اين
تكنيك امروز.بود محسوس به‌خوبي امريكايي اركستر يك و اروپايي
.يكسان‌است دنيا جاي همه در تقريبا سازها كيفيت و نوازندگي
كند؟ اجرا بايد چگونه را ايده‌آل ، قطعات اركستر يك شما به‌نظر
سازهاو ميان ديناميك دادن منظم ، نشان و دقيق ريتم من به‌نظر
را آن روح موسيقي‌و درون مي‌تواند كه هماهنگي‌است درحقيقت.هماهنگي
.متنفرم نامفهوم و درهم‌وبرهم اجراهاي از من.كند قابل‌شنيدن
چرا؟.هستند مجار مشهورهمگي اركسترهاي رهبر امروزه
كه مي‌شد گفته درگذشته.هستيم بااستعدادي بسيار مردمان ما زيرا
در.هستند پيانو نوازنده آنها ميليون هشت مجارستاني ، ده‌ميليون از
و دارد قرار پيشرفته‌اي و وسيع سطح در موسيقي تحصيلات كشورم
از سريع خيلي ضعيف افراد.جريان‌است در دانش‌آموزان بين رقابت‌فشرده‌اي
مي‌تواننداين هستند مقاوم و قوي كه‌كاملا آنها تنها و مي‌شوند خارج دور
بوده‌اند بسياري يهودي‌هاي اين‌استعدادها ، درميان.دهند ادامه را راه
جان وطن جلاي با يا و رسيده‌اند قتل به يا نازي‌ها به‌وسيله بعدها كه
.برده‌اند به‌در سالم
است؟ كرده راهنمايي موفقيتتان مسير در را شما كسي چه
به‌طور توانستم سال 1937.هستم مديون بزرگ به‌توسكانيني بي‌اندازه من
نظم.آورم به‌چنگ زالستبورگ در را او با كار و آشنايي فرصت اتفاقي ،
.گذاشت من بر بسياري تاثير كار ، در قدرتش و شور و دقتش او ، وترتيب
.جدي‌بود كارش در همواره او
.هستيد بزرگ اركسترهاي رهبر جمع از غول آخرين الان شما
غول درباره‌اين مي‌خواهيد چيزي چه خوب.هستيد مهربان بي‌اندازه شما
بدانيد؟
نمي‌كنيد؟ تنهايي احساس آيا
جوانها از بودن دور با نمي‌خواهم هيچ‌وقت.كنم تنهايي احساس چرا نه ،
.دارم دوست هميشه را تازه‌كار و جوان استعدادهاي.كنم فرتوتي احساس
دارد؟ وجود رشته اين در استعدادهاي‌جوان كافي به‌اندازه آيا
سوپرانو خواننده‌هاي ما اپرا خواننده‌هاي درميان بخصوص بله ،
كه جئورجيو ، آنجلا و رنه‌فلمينگ:مثال براي داريم ، بااستعدادي بسيار
.كمبودهستيم دچار سنگين صداهاي امابراي.كرده‌ام كشف آنهارا به‌تازگي
.هستيم وتنور خوبباريتون صداهاي جستجوي در همواره ما
چيست؟ موضوع اين دليل
افكارم‌را كه مدتهاست.مي‌شود روزبه‌روزكوتاه‌تر صداها وسعت مي‌كنم فكر
من امروزبرداشت.كرده‌ام منسجم واگنر رينگ اپراي از جديدي اجراي براي
نمي‌توانم ديگر مي‌كنم‌كه حس اما.است متفاوت سال‌پيش با 25 اثر اين از
ولفگانگ نلسون ، برشويت چون خوانندگاني كنم ، زيرا اجرا را آن
هنرمندان چنين نسل.ندارم دراختيار ديگر را وهانس‌هوتر ويلدگاسون
.است شده منقرض توانمندي و نابغه
مخروبه اپراخانه هر خستگي‌ناپذير چطور شما كه است روشن به‌خوبي
اعضاي با.كنيد تبديل بزرگي اپراي به مي‌توانيد را درهم‌وبرهمي و
كرديد؟ را كار اين چطور لندن خسته‌اپراي
نظارت كارها همه بر ژنرال يك مانند ;موثر ولي ساده خيلي روش يك با
متنفر من از ابتدا گارتن دركاونت دليل اين به مردم حتي.كردم
اين درباره‌ام‌مي‌گفتند ، .بودم شكنجه‌گر مثل‌يك كار در به‌نظرشان.بودند
تعصب نظم روي و عيبباشد بدون و كامل همه‌چيز مي‌خواهد كه است سولتي
دكور ، صحنه ، نور ;بازرسي‌كند دقيقا را همه‌چيز اومي‌خواهد دارد ،
.صحنه وسايل وساير لباس‌ها
كنيد؟ صحنه‌آرايي اپرا خودتان‌براي كه نخواسته‌ايد هرگز آيا
از پيش زماني ، شايد اما.ندارم را جرات‌آن ولي مي‌خواهم كه مدتهاست
صحنه خود و بياورم صحنه به‌روي را ياوردي ازموتسارت اپرايي مرگ ،
.حسادت‌مي‌كردم همكارم‌كارايان به هميشه مورد اين در.كنم طراحي را
خودراي كارگردان‌هاي خشم از خودش صحنه‌آرايي‌هاي با او اما
.نماند بي‌نصيب
.مي‌كردم فرار كساني چنين ازدست بودم او جاي اگر من.بله
.كرديد تحمل را اشترلر مثل‌گئورگيو شخصي با كار چرا پس
رسوايي يك واقع در كه است سال 1976 پاريس در اجراي‌فيگارو منظورتان
هفته چهار وتقريبا بودم شده مبتلا شديدي گوش‌درد به موقع آن.بود
و شوم ، حاضر نمي‌توانستم‌سرتمرين‌ها خاطر همين به و شده‌بودم كر كاملا
.نمي‌خواست‌بپذيرد اصلا اشترلر كه بود چيزي اين
رسيديد؟ توافق به چطور بالاخره
و رفتم صحنه سر به آوردم به‌دست را شنوايي‌ام هم باز بالاخره خوب ،
يك در داشت ، مارسلينا بزرگ اشكال يك كه شدم مواجه خوب صحنه‌آرايي با
.درست‌نبود اصلا اين و بود من به پشتش كه مي‌گرفت قرار درحالتي لحظه
خواهش:گفتم اشترلر به مي‌گويم ، شما به كه مودبانه اين‌قدر نه لحني با
شما:زد فرياد و برد حمله صحنه به‌طرف او.كن عوض را اين مي‌كنم
هرگز وديگر رفت سپس.است دير خيلي الان.مي‌آمديد ژانويه مي‌بايست
.داديم تغيير صحنه‌را خودمان ما.نديدمش
مي‌شود؟ حاضر براي‌انتشار زندگينامه‌تان زماني چه
.دارد كار كمي هنوز اما نوارآورده‌ام ، روي به را آن مطالب
.گفتگوسپاسگزاريم اين به‌خاطر شما از
فتوحي مهرزاد:مترجم
