ششم ، شماره 1488 سال اسفند 1376 ، 21فوريه 1998 ، شنبه 2
|
|
نشينها آپارتمان دردسر رايجترين صوتي ، آلودگي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
خود همسايگان سروصداي از آپارتماني مجموعههاي ساكنان بيشتر چرا
گلهمندند؟
از بعضي عدممسئوليتپذيري و بلند ساختمانهاي معماري نارسايي
و صوتي آلودگي مزاحم ، صداهاي بروز اصلي عوامل از آپارتماننشينها
.است آپارتماني زندگي در آرامش نبود
!تفنن روي از آزاري مردم
بوق كه فهميدند مردم بوقدارشدند ، ماشينها وقتي پيش سالها
همين به.است بيمحل خروس آواز آزاردهندهتراز مراتب به نابهنگام
و راهنمايي نشانههاي نخستين زمره در ممنوع زدن تابلويبوق دليل
نصب آسايشگاهها و بيمارستانها كنار در ويژه به گذرگاهها در رانندگي
سپري ماشين بوق نخستين اختراع از سده دو به نزديك كه امروز اما ;شد
خودروهاي روي كه افتادهاند صرافت به شهروندان از عدهاي تازه ميشود ،
هم اين لابد كنند ، نصب گوشخراش صداي با بياباني بوق يا مضاعف بوق خود
صوتي امواج روز و شب خودنمايي اين متاسفانه !است تفاخر وسيله نوعي
و اندك گروهي طلبي تفنن بخاطر مردم و ميكند رها شهر در را آلاينده
.باشند رنج در آلودگي اين از بايد ديگر ، گروهي وسودپرستي سوداگري
شمار به مجاز غير و اضافه وسيله يك گوشخراش صداي با مضاعف بوقهاي
واردكنندگان ، با قانون موجب به ميتوانند قضائي ضابطين و ميآيد
.كنند قانوني برخورد موذي ، وسيله اين از استفادهكنندگان و فروشندگان
راه تاكنون زمينه اين در مطبوعات ديگر و ما مكرر نوشتههاي كه دريغا
آزاري مردم به روز و شب !بهبنزي موسوم بوقهاي و است نبرده جايي به
!مشغولند
كلان جدي مشكلات از و ميشود راشامل گستردهاي حوزه صوتي آلودگي
آلودگيهايصوتي رايجترين از يكي رابه شماره اين گزارش.شهرهاست
بناهاي ساختوساز.دادهايم اختصاص آپارتماننشينياست ، محصول كه
ميشود ديگر طبقه به طبقهاي از صدا سريع انتشار موجب كه ايمني فاقد
از بعضي مسئوليتپذيري عدم و آلودگيهاست اين اصلي عوامل از يكي
محسوب آلودگيها اينقبيل بروز دلايل ديگر از نيز آپارتماننشينها
.ميشود
ارتباط ايجاد آن مثبت جنبه مهمترين.است بررسي قابل جنبه دو از صدا
تحميل وانسان محيط بر نوعي به كه ناهنجار صداهاي اما.انسانهاست بين
به ميتوانند وسيع ابعاد در بخودميگيرند ، صوتي آلودگي جنبه و شده
.باشند آسيبزا شدت به فيزيكي و لحاظرواني
بين از مستقيم طور رابه جانوران يا انسان است ممكن آلودگي نوع اين
افتادنسلامت خطر به نهايت در و شنوايي ضعفدستگاه باعث ولي نبرد ،
.ميشود انسان
واحد) دسيبل از 70 بيش بروزصدا اگر شده ، انجام پژوهشهاي براساس
.است زيانبار انسان سلامت براي باشد (اندازهگيريصوت
در كارخانهها ، ادارهها ، درآپارتمانها ، صوتي آلودگي منابع بيشترين
.هستند...و صنعتي فعاليتهاي و نقل و حمل
شدن صنعتي و شهرنشيني درپيگسترش هوا آلودگي همچون صوتي آلودگي
.است آمده بيشتربوجود جوامع
:ميگويد زمينه اين در جامعهشناسي رشته دانشجوي موسوي فرزانه
گرچه.نيست توجهي مورد موضوع ما جامعه در صوتي آلودگي متاسفانه
سازمانها هرحال به اما نداشتهايم چنداني پيشرفت هوا آلودگي رفع براي
در.است بررسي دست در مساله و كردهاند تلاشهايي شده ، ايجاد تشكيلات و
آلودگي از كمتر صدا آلودگي از ناشي اجتماعي و فردي آسيبهاي كه حالي
.نيست هوا
شهري پرازدحام ترافيك و آپارتماننشيني در همه از بيش صوتي آلودگي
اظهارنظر زمينه اين در كه افراد از بسياري.دارد نمود
.تاكيدورزيدهاند آپارتمانها در سروصدا مشكلات بر كردهاند ، عمدتا
دليل به ، اخيرا من:ميگويد اينباره در بانك كارمند كتابي ، احمد
بود ، كرده بدتر را بيمارم همسر وضع كه همسايهها زياد سروصداي
بحران به ميدانيدباتوجه كه حالي دركنم عوض را منزلم شدم مجبور
آساني كار آن انتقال و نقل و مناسب مسكن يافتن ما ، جامعه در مسكن
.نيست
زندگي واحدي ، ساختمان 12 يك اول طبقه در كه دبستان معلم دلگشا ، سوسن
كاربيرون ، دارم ، زيادي مسئوليتهاي من:ميگويد مورد اين در ميكند
به ازظهر بعد شش ساعت بنابراينوقتي زندگي ، مسئوليت خانه ، در كار
دبيرستان سوم سال در كه نيز دخترم.دارم آرامش نيازبه ميآيم ، خانه
سروصداي امادارد سكوت به نياز خواندن درس براي ميكند تحصيل
اين زمانيكه.آيد وجود به آرامي محيط چنين همسايگاننميگذارد
متوجه كمكم ولي است جايآرامي ميكرديم فكر خريديم ، را آپارتمان
خانمش ماكه كناري آپارتمان صاحب اينكه جمله از تلخيشديم واقعيتهاي
يعني.است درآمده آب از تعميركارماشين است ، آرشيتكت:ميگفت
ما سالنآپارتمان پنجره زير درست را آنها و ميخريد اتومبيلهاياسقاطي
ترتيب اين به و.ميكرد تعمير پخشميشد ، خانه سرتاسر در صدايش كه
.ميداد صوتيقرار وسيع آلودگي هجوم معرض در را اينمجموعه
با گذاشتم ، ميان در آنها با را مشكل وقتي ميدانيد اما:ميافزايد وي
هر بهطلبكارانه و توهينآميز خيلي برخورديكردند برخوردي چه من
اصلي حرف اما يافت خاتمه تاحدي ساختمان مدير جدي تذكر با موضوع حال
اماكن در ماشين تعمير يعني كار اين كه وجودي با كه است اين من
موانع از فارغ عدهاي كه ميشود باعث عواملي چه است ، ممنوع مسكوني
قانون نقص به مساله اين آيا.كنند ايجاد مزاحمت ديگران براي قانوني
.داريم را قانون اجراي مشكل آن ، از بيش ما يا است مربوط
مردم:ميگويد اينباره در شريعتي دكتر خيابان ساكن نوعدوست ، رضا علي
هنوز اما شدهاند ، آپارتماننشين سالهاست عموما اينكه رغم به ما
به اعتنايي اساسا نيز برخي گرچه نميشناسند را آپارتماننشيني فرهنگ
نسبت زندگي مشكلات اينكه و شهرنشيني گسترش البته.ندارند مسايل اين
حقوق به نسبت مردم بيتفاوتي برروند است ، شده چندان دو سابق به
حقوق از دفاع وظيفه كه دولت و.است گذاشته جا به جدي تاثيرات ديگران
.آورد بعمل را اقداماتي زمينهها اين در بايد دارد بعهده را شهروندان
شهروندان كليه آرامش حفظ متضمن كه قوانيني تدوين براي اينكه جمله از
نيابد اجازه فردي هيچ كه گونهاي به ;كند تلاش است ، مسكوني مناطق در
.دهد قرار خود منافع و راحتي الشعاع تحت را ديگران آسايش راحتي به
حمايتي قوانين نبود
و است نيافته را خود واقعي جايگاه هنوز شهروندي حقوق كه جوامعي در
عيني نمود شهري زندگي مختلف ابعاد در جهت اين در حمايتي قوانين
همچنان !!قيمتي هر با هم آن شخصي ، منفعتطلبي و محوري خود ندارند ،
اين از مقولهاي نيز صوتي مزاحمتهاي ايجاد.ميكند عمل قدرتمند و شايع
واقع به كه درمكانهايي هم آن را مردم آسايش عموما كه است دست
نابسامانيهاي و تلاطم دستخوش مينمايد ، بجا داشتنبسيار آرامش انتظار
.ميسازد جدي
در:ميگويد زمينه اين در اجتماعي امور در محقق شيوايي ، مهناز
قانوني نظر از ديگران براي مزاحمت هرنوع ايجاد پيشرفته ، كشورهاي
هيچ ندارند حق وجه بههيچ همسايگان بخصوص است ، ممنوع و شده كاملامشخص
ايجادكوچكترين صورت در و.آورند بوجود براييكديگر صوتي مزاحمت نوع
بجاي حضور است طبيعي.ميكند آنبرخورد با سريع خيلي پليس مزاحمت ،
تنشهاي ازبسياري شهروندان حقوق از دفاع براي مختلف درمواقع پليس
در مردم مثبت تلاش و فعاليت براي ترتيبعرصه بدين و.ميكاهد اجتماعي
.بود خواهد باز طولروز
اجتماع و خودمحوري فرهنگ گسترش و حاكميت دانشجو ، قاسمزاده ، فريد
دراجراي وضعف روز به و مكفي قوانين نبود از راناشي جامعه در گريزي
جمله از مزاحمتها اساسابسياري:ميافزايد و ميداند قوانين
عبارتي به.ندارند مردم عامه براي مشخصي كاملا صوتي ، چارچوب مزاحمتهاي
فكر بسياري است نشده تعيين نوعمزاحمتها اين براي مجازاتي چون شايد
بيشتر مثال براي.دهند انجام هستند مايل آنچه هر مختارند ميكنندكه
اگر يعني.اختياري و است ديواري چهار كه برآنند ما نشينهاي آپارتمان
بايد دهند انجام را كارها خيلي نميتوانند آپارتمانشان از خارج افراد
اين درست كه حالي در.خواستههابرسند اين به منزل در حداقل بتوانند
ديگران كهحقوق است كارهايي انجام به مجاز آپارتمانش كسدر هر كه است
انواع به سروصدا ايجاد طريق از عمومااينحقوق و نكند پايمال را
مكرر تعميرات ازاندازه ، بيش تلويزيون و ضبط صداي كردن مختلف ، بلند
بهدنبال را وحشتناكي سروصداهاي گاه كه زمانهاينامناسب در بويژه خانه
.ميشود تضييع موارد ساير و دارد
راهروها ، است عموميساختمان فضاهاي رعايت ديگر نكته:ميافزايد وي
كليهآپارتمانهاي به متعلق و عمومي فضاهاي از حياطساختمان پاركينگ ،
از بسياري متاسفانه كه شمارميآيند به ساختمان يك در واقع
ديگر بهعبارت و.نيستند مساله اين متوجه وجه هيچ آپارتماننشينهابه
به متعلق فضاها اين چون پس كه صورتباوردارند بدين را موضوع اين
داشته طولاني صحبتهاي صدايبلند با بيوقت و وقت مجازند نيست ، فردخاصي
هر به و بگذارند باز كاملا را آپارتمان در دارند وقتيمهمان يا باشند
بنابراين.دهند انجام فضاها اين رادر كارهايشان از بسياري حال
شهروندان از هنوزبسياري يكم و بيست قرن آستانه در كه مشاهدهميكنيد
!هستند رنج در افتاده پا پيش مزاحمتهايظاهرا نوع اين از ما
دارد ادامه