ششم ، شماره 1489 سال اسفند 1376 ، 23فوريه 1998 ، دوشنبه 4
|
|
اقتدارگراييو ;پهلوي مدرن سياست
ديكتاتوري
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
(پاياني بخش) ايران در مدرنيسم و اسفند سوم كودتاي
آرمانهاي و مظاهر تمامي سركوبي به مدرنيسم بيترديد سياسي زمينه در
كه ميكردند تصور چنين حاكم دولتمردان كه چرا.انجاميد دموكراتيك
سركوب و راهخودكامگي از تنها كشور ومدرنسازي نوسازي
است دستيافتني نهادهايدموكراتيك
كليهاقدامات اساسي فرمول يك بهعنوان ايدئولوژي اين اينكه سوم
.ميكرد تنظيم جاري مسائل با ومواجهه برخورد در را دولت
اقتدارگراييو تمركزگرايي ، سياستايران در مدرنيسم مهم جلوه
را جايگاهخود انديشه اين در سلطنت.بود دولت سطح در ديكتاتوري
دربار.كرد حفظ ادارهجامعه براي مرجع عنوانعاليترين به همچنان
قادر كه ميشدند تعريف موقعيتي در ساختاري نظر از خانوادهاش ، و شاه
توزيعغنايم جريان و وابستگي و حمايت بر مبتني دستهبنديهاي بودند
آنها با موثر رقابت ياراي را كسي و باشند داشته كنترل تحت را سياسي
تعريف را شاه اختيارات و نفوذ و حدود اساسي قانون آنكه بانبود
بروز از قانونا كه بود شده نوشته گونهاي به مشروطه قانون و مينمود
ناديده را اساسي قانون سادگي به رضاشاه اما شود ، جلوگيري ديكتاتوري
به موارديكه براي مرجعي صورت به فقط اساسي قانون عملا يا و.گرفت
.بود درآمده ميآمد شاه كار
قدرتها كههمه بود مملكت موجود تنهانهاد استبدادي سلطنت دستگاه
و شاه مياناختيارات تمايزي جديد نظام در چراكه ميچرخيد آن حول
بوجود را نظامي رضاشاه و نبود مجريه و قضاييه قوايمقننه ، استقلال
اريكه بر هم و كند حكومت هم ميداد اجازه او به كه بود آورده
.است استبدادي نظامهاي عامهمه خصيصه كه امري بماند ، قدرتباقي
قوه عملااستقلال آن گرفتن عهده به دولتو وظايف تلفيق با رضاخان
تشريفاتي و نمادي چهره حفظ با سپس و گرفت ناديده نظام در را مجريه
مجلس مصوبه قانون قالب در را خود اقدامات مجلس ، يعني پارلماني حكومت
.مينمود تحميل مردم به
نظاميالزاما و اداري تمركزدستگاههاي و رشد پهلوي نظام در
گسترده و متمركز شبكه چند هر داشت ، پي در را دولت قدرت سريع افزايش
در آن ايجاد با ولي بود بوجودنيامده ايران در زمان آن دمكراتيكتا
قدرت اعمال پي در هم جديد بوروكراسي نظام از دولت رضاشاه ، دوره
حقوقي و سياسي اقتصادي اجتماعي ، تغييرات انجام جهت در هم و قانوني
و گسترش با بود همراه پهلوي سلسله حاكميت آغاز رو اين از جست ، بهره
دولت سياسي فعاليتهاي مكمل كه ارتش توسعه و اداري سيستم نوينسازي
قبلاز و پرداخت ارتش سازماندهي به كودتا از پس رضاخان.ميشد محسوب
در آموزشگاهافسري اولين وي سوي از پيدستور در پادشاهي مقام به رسيدن
آموزشگاه افسراناين شدن فارغالتحصيل از بعد كه شد تاسيس ايران
سال در.شدند ايران درارتش بيگانه فرماندههاي جديدجايگزين افسران
نفراتارتش افزايش با بدينوسيله شدو اجباري وظيفه خدمت قانون 1308طي
ايران نقاط اقصي به دولت ماموران حضور امكان انتظامي نيروهاي و
نوسازي جهت بسياري قوانين رضاشاه حاكميت دوران در بيترديد.شد فراهم
اجتماعي ، سياست كه رسيد تصويب به آموزشي قضايي ، مالي ، و اداري خدمات
تجديد با دولت قضايي زمينه در.ميگذارد نمايش به را قضايي و اقتصادي
در.نمود هدايت راسا را محاكمات برگزاري و قضايي قدرت عدليه سازمان
شامل كه صنعت بخش در اقتصادي سياستهاي و كرد دخالت دولت اقتصاد حوزه
بود تكنولوژي از بهرهگيري سرمايه ظرفيت افزايش و توليدي صنايع رشد
در.گرديد خصوصي بخش به نسبت دولتي انحصارات سهم افزايش به منجر
گرفتند ، قرار فشار تحت مالكان ارضي ، ماليات افزايش با كشاورزي زمينه
داخلي ، تجارت از مهمي عرصههاي نيز و خارجي تجارت دولتي انحصار
.كرد محروم اقتصادي فعاليتهاي از وسيعي بخش از را تاجران
آرمانهاي مظاهرو تمامي سركوبي به بيترديدمدرنيسم سياسي زمينه در
كه ميكردند تصور چنين دولتمردانحاكم كه چرا.دموكراتيكانجاميد
سركوبنهادهاي و خودكامگي راه تنهااز كشور مدرنسازي و نوسازي
و كشور امور دراداره خودكامگي لذا.است دستيافتني دموكراتيك
ببار ويرانگري مردمنتايج پيروي و حصول براي وفشار زور اعمال
سوء از آكنده فكر و تحقيرآميزرضاخان منش اين بر افزون.آورد
شاه موقعيت تحكيم در موثر گونهاي به كه را سياستمداران كليه ظن ،
وي حكومت اواخر در و كرد خارج صحنه از بودند داده انجام اقداماتي
.گرفتند عهده بر را سياسي امور مصدر فرصتطلب و چاپلوس عدهاي
و توسعهيافت غيرديني مدارس شد ، سياستجدا از دين راستا همين در
نقش وحتي شد گذارده كنار كمابيش انديشههايديني كلي طور به
.تهديدگرديد دولت سوي از سنتي بهصورت علميه حوزههاي
اعتقادات ميكرد ، تظاهر آن به خود سلطنت اوايل در آنچه خلاف بر رضاخان
با كرد محكم را خود پاي جاي اينكه محض به جهت همين به و نداشت مذهبي
دومين در روحانيون با رضاشاه مستقيم درگيري نخستين.درافتاد روحانيت
ازسوي حجاب نكردن رعايت بهعلت حادثه اين داد ، روي او سلطنت سال
درپي دولت.داد رخ صحنشاهعبدالعظيم در درباري خانمهاي عدهاياز
دومين برخوردنمود ، روحاني اين با بافقيشديدا محمد شيخ اعتراض
نظاموظيفه قانون سر سال 1306بر آذرماه در وروحانيون شاه بين برخورد
رضاشاهنرمش قانون اين با مخالفتروحانيون اعلام با دادكه رخ اجباري
بين را تازهاي برخورد سال 1314 در كشفحجاب بالاخره و داد نشان
در مرحله دومين در سياستهايضدديني.ساخت فراهم ورضاشاه روحانيون
طور به دولت آموزشي سياست دوره اين در.شد مشهود كشور آموزشي نظام
آن بارز جلوه كه شد هدايت ضدمذهبي و غيرديني ارزشهاي سوي به ماهوي
سعي و تبليغ مدارس دروس كليه در كه بود افراطي صورت به ناسيوناليسم
ضدديني سياست مرحله ، دومين در شود مذهبي و ديني علائق جايگزين ميشد
همين در.بود دين حاملان عنوان به روحانيون با مبارزه قالب در دولت
.دهد كاهش جامعه در را روحانيون مذهبي نفوذ كرد تلاش دولت راستا
بود ، محدود بسيار حوزه فعاليت رضاشاه ، حاكميت دوران در اينكه عليرغم
نيز را ديني مسائل نمودآموزش تلاش الهيات تاسيسدانشكده با اما
باشعار مبارزه دولت سياسي سومينمرحله و دهد قرار دولت تحتنظارت
عزاداري جايمراسم به شاه دستور به درسال 1319 است ، جامعه در اسلامي
تاسوعا مراسم در و راهافتاد به پايتخت در كارناوالها(ع)حسين امام
.پايكوبيپرداختند و جشن به وعاشورا
همراه به بالا از جامعه مدرنسازيسريع جهت در رضاشاه اقدام
منجر درايران دوگانه فرهنگ بهايجاد آموزشي و فرهنگي برنامههاي
غربي ارزش مقلد عموما جديد متوسط و بالا طبقات درآن كه وضعيتي.شد
اين نداشتند توجهي چندان سنتي و بومي فرهنگ به نسبت و شدند جامعه در
ميكردند ، درك را خود هموطنان اكثريت مذهبي فرهنگ ندرت به كه طبقات
به و گرفتند قرار حمايت مورد دولت توسط غربي ارزش حاملان عنوان به
تجدد هدفهاي مهمترين از يكي كه كردن اروپايي رسوم و آداب آنها وسيله
قانع تجدد قولي به يا تغيير مقدار اين به رضاشاه اما شد ، اجرا بود
البسه اجباري تغيير به اقدام جديد ، تصميمهاي اتخاذ پي در لذا نبود ،
مردان عقبماندگي مظهر كه سنتي سرپوشهاي رضاشاه دستور به.كرد سنتي
از پس آما شد ، رسم پهلوي كلاه آن جاي به و شد گذارده كنار بود ايراني
پس نيست شايدمدرن و بايد كه چنان پهلوي كلاه كه شد آن بر شاه سال چند
لگني كلاه به ايران در كه فرانسوي شاپوي كلاه مردم كه كرد صادر فرماني
.بگذارند سر بر است مشهور
لفافهاي كهدر زنان حجاب كشف قضاياي از پس نيز زنانه پوشش زمينه در
حقوق خصوصي امنيت فردي ، آزادي اشخاص ، حيثيت جملهحفظ از الفاظ از
و چادر جاي به شدند مجبور زنانايراني بود ، شده تزئين...و قانوني
پيگيريسياستهاي.كنند سر بر كلاهاروپايي سرپوش و چارقد طور همين
از پس كه آزرد راچنان ايران فرهنگ و جامعه ايرانپيكره در مدرنيسم
رابه ايران از وي رفتن و سرورپرداختند و جشن به همگان استعفايرضاشاه
.گرفتند نيك فال