ششم ، شماره 1491 سال ، 25فوريه 1998 ، چهارشنبه 6اسفند 1376
|
|
سينما ميدهم حق خودمان تماشاگران به
نروند
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
افخمي بهروز با گفتوگو
در جنگلي كوچك تلويزيوني مجموعه كارگرداني با افخمي بهروز:اشاره
فرشته وروز شيطان فيلمهايعروس ، روز.شد شناخته ايران سينماي
.اوست سينمايي ساختههاي ازديگر
حاتمي علي شادروان كه نيز را تختي پهلوان سينماييجهان فيلم افخمي
.است كرده كارگرداني بود ، كرده آغاز
:ميخوانيد كه دادهايم انجام گفتوگويي افخمي با
است؟ كدام داد ، رخ ايران سينماي در امسال كه اتفاقي مهمترين
معاونت تغيير و وزارتارشاد مديريت تغيير اتفاق ، مهمترين ميكنم فكر
همه براي را اميدواري اين داد آمدنسيفالله.باشد او سينمايي
در و شود ايرانمتحول سينماي وضعيت كه آورده وجود به سينماگران
.بگيرد قرار اتكاء قابل و مستمر رشد مسير
است؟ رويداده خاصي اتفاق چه داد دورانسيفالله در
.است نداشته وجود تحولبنيادي يك آمدن وجود به براي كافي فرصت هنوز
اعتماد فيلمسازان در كه شده موفق داد ماهسيفالله چند همين در اما
از بسياري چندماه اين در كه همين.بياورد وجود به دلگرمي و
الان و زدهاند فيلمسازي به دست بودند ، نكرده كار مدتها كه فيلمسازاني
و اعتماد دهنده نشان برسانند جشنواره به را خود فيلم ميكنند سعي
.است جديد مديريت به سينماگران اميدواري
زيادي سرعت با آمدنسيفاللهداد خاطر به هم خودتان اين بنابر
رسانديد؟ جشنواره به را فيلم و كرديد كار
كه داشتم ترديد گذشته سال سه -دو در اصلا من بخواهيد را راستش.بله
آماده زمينه حالا اما.داد ادامه كارفيلمسازي به ايران در ديگر بشود
فيلمسازي باشدكه اميدوار و بسازد فيلم كند ، امتحان دوباره كهآدم است
.نيست كاربيهودهاي و دارد تاثيري كشور اين در
ميخوانيد؟ را فيلمهايتان نقد افخمي ، آقاي
نوشته كه را اعظمنقدهايي قسمت نشدهام موفق فيلمهايم از بعضي مورد در
به.است بوده زياد خيلي تعدادش كه اينبوده هم علتش بخوانم ، شده
باشد ، شده عروسنوشته فيلم بر كه نقدهايي تعداد ميكنم فكر عنوانمثال
نتوانستهام را خيليهايش پس.چاپيباشد صفحه هفتصد -ششصد از بيشتر
دستم به كه را نقدهايي فيلمهايم بقيه درمورد.بخوانم
.رسيده ، خواندهام
مردم؟ نظر يا است مهمتر منتقدان نظر شما براي
گذشته سرم از آب و نميكند فرقي چون ميگويم ، هم حالا گفتهام ، قبلا
هيچ.است شده شناخته همه براي دربارهمنتقدان نظرم ميكنم فكر.است
و.نيستم ميشود ، قائل نوشته فيلمهايم درباره كه نقدهايي اهميتيبراي
حتي.ميكنم برخورد ترديد و شك هميشهبا منتقدان نظر به نسبت اساسا
عادي تماشاگركاملا يك نظر اندازه به بشود را منتقد نظريك كه دارم شك
.گرفت جدي
سريال ساخت جوانبوديد خيلي شما وقتي ميشود گفته افخمي ، آقاي
آن اگر دارند عقيده خيليها گرفتيد ، رابرعهده جنگلي خان كوچك ميرزا
در كم سال و سن آن در سريال اين ساخت براي كه امكاناتي و همهپول
فيلمساز ميگرفت ، قرار ديگري هركس اختيار در گرفت ، قرار شما اختيار
و پول همه آن اگر واقعا داريد؟ حرف اين براي جوابي چه شما ميشد ،
ميشديد؟ فيلمساز اصلا نميگرفت ، قرار اختيارتان در امكانات
اين بنابر كردم ، شروع سالگي سن 28 در را جنگلي كوچك سريال ساخت من
كه هم آنقدر پس كردم ، شروع دير كمي يك را فيلمسازي من كه گفت ميشود
را خود فيلمچندم خيليها سن اين در.نبودم سال و سن كم ميگوييد
مثل روزمره كارهاي مشغول درتلويزيون آن از پس و سال 57.ساختهاند
داستانيفكر فيلمهاي ساختن به سالها تا و بودم وگزارشي خبري فيلمسازي
تحصيليام ، پاياننامه بهعنوان كه ندانند خيليها شايد البته.نميكردم
را فيلم اين.ساختهام سينمايي فيلم يك سن 23سالگي در و سال 1357 در
البته.ساختم تحصيلميكردم آن در كه تلويزيون عالي مدرسه باامكانات
.نيامد نمايشدر به وقت هيچ فيلم اين
كجاست؟ الان فيلم اين چرا؟
فيلم اين نگاتيو و همريخت به كاملا انقلاب جريان در لابراتوار اوضاع
و مرا جنگلي ، كوچك ساخت از پيش خيليها نبود بدي فيلم ولي.شد گم
و فيلم مدير عنوان به كه موقعي حقيقت در.ميشناختند را تواناييهايم
تقوايي جانشينناصر نشود حاضر كسي اگر كردم اعلام تلويزيون سريال
كه آنها و تلويزيون مديران حداقل ميكنم كارگرداني را فيلم خودم شود ،
كار عهده از ميتوانستم كه ميدانستند بودند ، آشنا من سابقه و كار با
.بيايم بر
اين ساخت خاطر كهبه را امكاناتي و پول و جنگلي كوچك سريال نقش
ميكنيد؟ انكار فيلمسازيتان پيشرفت در گرفت ، قرار اختيارتان در سريال
گرانقيمت خيلي كلاس جنگلييك ساختنكوچك كه نميكنم انكار را اين من
به امكان اين اگر و.بود حرفهاي بالاي حرفهايو سطح در كارگرداني
بيشتر داشتندشايد كافي هوش و استعداد كه ميشد داده خيليهايديگر
ساخت در كه عظيمي سرمايه.كنند استفاده آن از ميتوانستند من از
گرفته كار به آن در كه حرفهاي نيروهاي و هزينهشد جنگلي كوچك سريال
.ميشد محسوب گرانبها فرصت يك بود ، فيلمسازي مدعي كه هركسي شدندبراي
اين كه شوم اين منكر نميخواهم وجه بههيچ من و شد من نصيب شانس اين
خيلي نياوردند ، را شانس اين كه آنها براي.است بوده بزرگي شانس
.متاسفم
نصيبديگران؟ نه شد شما نصيب شانس اين كه شد چطور
شد ، دعوت تلويزيون به جنگلي كوچك سريال ساخت براي تقوايي آقاي وقتي
گرفتند تصميم تقوايي آقاي وقتي.تلويزيونبودم سريال و فيلم مدير من
و ازاعتبار كه كارگرداني هيچ كه ميدانستم ندهند ، راادامه فيلم
.بگيرد را تقوايي ناصر نيستجاي حاضر باشد ، برخوردار كافي توانايي
خودم شد ، جدي تقوايي رفتن كنار كه همانابتدا از اين بنابر
.هستم خودم بدهد ، ادامه را كار بايد كه كسي ميدانستمتنها
آن در كه را سياسي مرزبنديهاي از برخي و سياسي خاص شرايط هم كساني
.نميدانند بيتاثير شما به امكانات اين واگذاري در داشت ، وجود سالها
محسوب وحزباللهي مسلمان نيروهاي جزو كه دليل اين به ميشود گفته يعني
.گرفت قرار دراختيارتان امكانات همه آن ميشديد ،
بودهام حمايت مورد هم سياسي موقعيت همين دليل به من كه است مسلم خب
را خودش كسريهاي و كم و امتيازات موضوع ، اين بالاخره.نفرت مورد هم و
تاثير هم وضعيتحرفهاياش در فرد هر سياسي موضعگيري طبيعتا.دارد
نظام من كاري دوران در چون.كرد نميشودانكار كه را اين.ميگذارد
حمايت مورد فيلمساز عنوان به من بوده ، اسلاميبرقرار جمهوري
گناه بايداحساس شده من از كه حمايتي اين خاطر به آيا قرارگرفتهام ،
.كنم
دوره انتخاباتيهفتمين مبارزات جريان در شما افخمي ، آقاي
در كه داديد انجام خاتمي آقاي مصاحبهايبا جمهوري ، رياست انتخابات
اين.شد توزيع هم وسيع تيراژي در و رسيد چاپ نشرياتبه از يكي
اين انجام ايده.گرفت قرار هم توجه مورد و شد معروف خيلي مصاحبه
بود؟ خودتان از مصاحبه
تصميم فيلمساز ازدوستان تعدادي انتخابات ، برگزاري از قبل ماه چند
برگزاري به كار و باشند موثر خاتمي آقاي از حمايت در كه گرفتند
كهمايليم رسانديم خاتمي آقاي ستاد اطلاع به.رسيد نسبتامنظم جلسات
آن انجام ايده كه بود همينجريانها درشد جديتر ارتباطات.كنيم كمك
جلسه آن در كه داشتيم خاتمي آقاي با آمد ، جلسهاي سراغم به مصاحبه
كارهاي به نسبت كهايشان بود اين هم علتش كردند ، بازجويي مرا يكمقدار
تبليغ خودشان باره در نيستند مايل و سوءظندارند مقدار يك تبليغاتي
ايشانانجام براي تبليغاتي كارهاي ميخواستند كه را وكساني.بكنند
كافي اندازه به ازاينكه بعد.ميشدند روبهرو ايشان مقاومت با دهند
معمول تبليغات مصاحبه ، اين از هدفم مطمئنشدند ، و كردند ارزيابي مرا
.دادند مصاحبهتن اين به ناراحتي و بااكراه البتهنيست ، پذيرفتند
تغييراتي مصاحبه متناين در خاتمي آقاي چاپ ، از قبل كه شنيدهايم
است؟ درست.دادند
را جوابهايي درنتيجه.كردند حذف را سوالاتم در من تندرويهاي.بله
بودند ، گفته مصاحبه انجام زمان در تندرويهايمن تعديل براي كه نيز
.كردهبودند حذف
بود؟ چه تندرويها آن
آن مسئولان از برخيديگر و سينمايي وقت معاون براي تندي خيلي تعبيرات
.بودم برده كار به معاونت
هستيد؟ شماتندرو پس
و تندروي با وصراحت دارم صراحت البته.هستم كار محافظه من.نه
خطري كشور اين در ركگويي براي نميكنم فكر.ميكند تفاوت سياسي شجاعت
ركگوتر آدمهاي البته و.ميگويم رك را حرفهايم من و باشد وجودداشته
.دارند وجود كشور اين در هم من از
شما را فيلم ظاهرادو خاتمي ، آقاي انتخاباتي فيلم سه مجموع از
.كردهايد كارگرداني
اسمش بشود اگر البته.كردم كارگرداني را ايشان مصاحبههاي از تا دو من
.گذاشت كارگرداني را
بود؟ كارهايي چه از عبارت شما كارگرداني
آقاي با مشورت در هم مقدار يك و تصويري ، عناصر انتخاب صحنه ، طراحي
در.كرديم كار -محتوا نه -اجرا نحوه و سخنراني لحن براي خاتمي
بعداز و قبل -فيلم آن در ديگر فيلمساز چند اما.نقشداشتم هم دكوپاژ
.بود داد سيفالله نقش هم همه از مهمتر كه بودند كرده كار -مصاحبه
و ميكردند ، صحبت سرعتزيادي با خاتمي آقاي فيلم آن در ميشود گفته
كند را ايشان صحبت آهنگ ساختيد ، را آنفيلم كه دوستاني ديگر و شما
كرديد؟
آقاي.ميكردند صحبت طولاني خيلي جملات با و اديبانه خيلي خاتمي آقاي
هم صفحه يك به است ممكن ميسازند فيالبداهه كه جملهاي طول خاتمي
ما.ميكنند تمام درست هم دستوري لحاظ به را جمله البته.برسد
در ايشان سرعتزياد كنند كوتاهتر را خود جملات كه خواستيم ازايشان
دليل همين به ميكنند ، فكر خيليسريع كه است خاطر اين به كردن صحبت
وبا ميكنند فكر زياد سرعت با ايشان.ندارند را سكوتزياد و مكث حوصله
.حرفميزنند و ميدهند نشان عكسالعمل هم زياد سرعت
بود؟ ايشانموثر آراي جلب در چقدر انتخاباتي فيلمهاي اين
هستند پيچيده خيلي ايران مردم.باشد گذاشته زيادي تاثير نميكنم فكر
بشود ، كشور اين حريف نتوانسته جهاني تكقطبي نظام اينكه دليل و
آقاي مطمئنبودم هم انتخابات از قبل ماه چند از من.مردمشاست پيچيدگي
.ميشود جمهور رئيس خاتمي
پيوسته قوع به درايران امسال كه حادثهاي سينماييترين شما نظر از
چيست؟ است ،
جهاني جام مقدماتي بازيهاي در استراليا و ايران غريب و عجيب بازي
عقب كاملا خورد ، گل تا دو ابتداايران.بود دراماتيكي حادثه.بود
آخرينلحظهها در تقريبا و ميرسيد نظر به رفته دست چيزاز همه افتاد ،
.شد برعكس چيز همه
كه بود درامهايي هيجانانگيزترين از يكي بازي اين ميكنم فكر
چمن زمين روي بازيكنانفوتبال توسط منتها.كنيم تصور ميتوانستيم
.افتاد اتفاق
بينالمللي عرصههاي در ايران سينماي موفقيتهاي مورد در نظرشما
چطور؟ شما ميدانند ، سياسي توطئه يك حاصل را موفقيتها اين برخي چيست؟
همه.كرد سياسياطلاق توطئه موفقيتها ، اين به بتوان نميكنم فكر
آدمهاي و نيروها..نيستند وسياستها دولتها خدمت در خارجي جشنوارههاي
ممكن دولتهاهم كه ميگذارند تاثير جشنوارهها اين برتصميمهاي مختلفي
موفقيت نيستند كنندهاي نيرويتعيين ولي.باشند نيروها اين از يكي است
رشدسينماي به كه است عواملي از يكي خارجي درجشنوارههاي ايران سينماي
.شود تشويق بايد و ميكند كمك ما
همه آن باعث كرد ، استراليا دروازه وارد عزيزي خداداد كه گلي چرا
جشنوارههاي دروازه وارد ما سينماگران كه گلهايي اما شد ، شادي
نصيب كه كن نخلطلايي خاطر به مردم چرا نشد؟ شادي باعث جهانيكردهاند ،
نكردند؟ شادي شد ، كيارستمي
زده عزيزي خداداد كه گلي با نسبتي هيچ كن طلايي نخل اينكه واقعيت
در كه سينمايي تا است مردميتر خيلي دنيا تمام در فوتبالندارد
طلاييكن نخل.ميشوند مطرح كن جشنواره مثل روشنفكرانهاي جشنوارههاي
.باشد نداشته اهميتزيادي هم فرانسه خود عادي مردم ميان در شايد
با اوقات از بسياري را طلا نخل دادهكه نشان كن جشنواره كه بويژه
به طلارا نخل اوقات گاهي البته.ميكند اهداء فيلمها ملاحظاتيبه
كارگرداناني به هم برخيوقتها و.داداند نيز ارزش با بسيار فيلمهاي
فرانسوي روشنفكران حمايت مورد دلايلمختلفي به كه شده داده
طلايييكجور نخل اهداي در و نخبههاست جشنواره كن جشنوارهبودهاند
.ميشد روشنفكرانهديده ويژه سليقههاي اعمال و نخبهگرايي
است؟ بوده روشنفكرانه خاص سليقههاي با چطور؟ گيلاس طعم انتخاب
آقاي قبلي فيلم اما.نديدهام لحظه اين تا را گيلاس طعم فيلم من
تحسين مورد اگر و پسنديدم خيلي را زيتون درختان يعنيزير كيارستمي
سليقههاي اعمال يا و نفوذ خاطر به و بوده گرفته ، حقش قرار
.است نبوده خاصروشنفكرانه
تمام نيمه حاتمي مرحوم كه تختي پهلوان جهان از بگوييد ، فيلمتان از
چقدر حاتمي فيلم با شما فيلم گرفتيد؟ برعهده را ادامهاش شما و گذاشت
نسبتدارد؟
باقي ساختهام ، كه فيلمي در حاتمي آقاي خاطره و ياد كه كردهام سعي
اين به هم.بدهم ادامه را ايشان كار نميتوانستم قطعا اما.بماند
ميكنم فكر كه خاطر اين به هم و نداشت وجود فيلمنامهاي كه دليل
آن در كه فيلميبسازم بودم ناگزير.است تقليد قابل غير كارايشان
مجبور اكراه با و تاسف كمال با و حسشود حاتمي آقاي فيلم بودن ناتمام
:شده ، بروم متداول خيلي روزها اين كه سينمايي ساخت سراغيك به شدم
.فيلمسازي درباره فيلمسازي يعني
بود؟ كي رفتيد ، سينما كه باري آخرين
سينما تقريبا جشنوارهها ، از غير به نرفتهام ، سينما كه مدتهاست
.نميروم
چرا؟
نمايش سالنهاي.نيستند ديدن فيلم مناسب اصلا ايران در سينما سالنهاي
يكجور آن در ديدن فيلم و.است كاملاويران و خارج رده از ايران در
به وواقعا كنم تحمل را عذاب اين نميتوانم من و است عذابكشيدن
.بگذارند سينماها توي نتوانندپا ميدهم حق خودمان تماشاگران