ششم ، شماره 1492 سال ، 26فوريه 1998 ، اسفند 1376 پنجشنبه 7
|
|
بود شاهد خداوند بيدار هميشه چشمان
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
بخش) كشور جنوب مناطقعملياتي به همشهري اعزامي خبرنگار گزارش
(پاياني
عليرغم كه است مردمي حماسي ، لحظههايدفاع يادآور خرمشهر ، گوشه هر
جنگي به دشمن سبعانه هجوم برابر در قهرمانانه كافي ، تجهيزات نبود
يازيدند دست نابرابر
برمينگرند و دور به چزابه ، منطقه توضيحراهنمايان حين خبرنگاران
و پوتين جنگي ، مهمات و تجهيزات ازبقاياي تودهاي به چشمم وقتي من و
گوشهاي در شش والفجر عمليات يادگار به كه ميافتد نظامي كلاهخودهاي
عظيم حجم به است شده گذارده تماشا معرض به و جمعآوري جاده از
بيهيچ ;فروتني با و تواضع ، سكوت ، در كه ميانديشم فداكاريهايي
بيدار هميشه چشمان تنها و شد انجام دنيا نان و نام به دلبستگي
.بود آن شاهد خداوند
-بروجردي غلامرضا سخنان سپردهايمبه جان گوش و هستيم اهواز راه در
مقدس بيمرگدفاع حماسه از كه -عصر ولي هفت يكلشكر تيپ جمعي
پنج از خوزستان به عراق حمله:دراهواز جنگ شروع روزهاي و ميگويد
/هويزه طرف به طلاييه /اهواز سمت به كوشك /شلمچه:گرفت صورت محور
و دانيال شوش سمت به فكه /حميديه و سوسنگرد بستان ، به چزابه تنگه
.كرخه رود حاشيه در استقرار
كه بود نبرد جبهه اولين جادهنورد در مصنوعي جنگل منطقه:ميگويد و
دنبال به جنگي تشكيلات و شد تشكيل خرمشهر -اهواز جاده هفت كيلومتر در
شهر فضاي.گرفت شكل منطقه اين در عراق توسط اهواز فرودگاه بمباران
-شب در شهر برق خاموشي با بخصوص -حمله اوليه ساعات همان از اهواز
رسميت خطر آژيرهاي شنيدن با مردم و گرفت خود به را جنگ هواي و حال
سردار آن در بود قرار كه جنگي ;كردند باور تمامي به را جنگ شروع
تمام ، سال هشت و كند خويش عربي سرزمين ضميمه را ايران خاك قادسيه
وصف ياري را كلامي هيچ كه مرارتهايي تحمل با بوم و مرز اين مدافعان
شدن له شدن ، گور به زنده شدن ، سوزانده بدن ، سراز شدن جدا -نيست آن
قطع رفتن ، اسيري به آب ، در شدن غرق ديدن ، تجاوز و آزار تانك ، زير
خاك اين سربلندي و خداوند وحدانيت به خود برايمان -..و شدن ، نخاع
جنگهاي ادبيات تاريخ در كه آفريدند تعابيري و فشردند پاي كهنسال
.است فرد به منحصر و يگانه دنيا
با مطبوعاتي مصاحبه برنامه يك كه ميشويم مطلع و ميرسيم اهواز به
و شيك ساختمان وارد.است شده داده ترتيب خوزستان استاندار خرم احمد
توضيحاتاستاندار به كنفرانس سالن در و استانداريميشويم رفته شسته
بازسازي درخصوص (ره)امام فرمان مادهاي نه اصول از كه ميكنيم گوش
براي كافي مالي منابع عدمتخصيص از ميكند گله و ميگويد جنگ آثار وحفظ
هنرآفرينان و ازمتخصصان كار به دعوت عدم از ;مقدس دفاع آثار حفظ
از استفاده عدم از ;بازسازي مسائل با مرتبط مراكز ازسوي
و استانها در منطقهاي فعاليت انجام خصوص در روشتمركززدايي
برنامههاي زوايد و حواشي به پرداختن از گلهميكند و ;شهرستانها
.ميشود بازسازي جهت در نيروها توان رفتن دست از به منجر كه بازسازي
واز ميكند پيدا مخاطب استاندار ، گلهگذاري مطبوعاتي ، نشست ادامه در
بوده ، از سفر طول در نيز ما راهنماي كه آثار حفظ بنياد مشاور سو آن
حفظ مقوله كه است معتقد و ميگويد امكاناتكافي و بودجه اختصاص نبود
شده تعريف وظايف شرح با خاص متولي بايد مقدس دفاع آثار و ميراث
بنياد از جدا و مجزا بهگونهاي استاني هر در نهادي هر و باشد داشته
.نكند پراكنده فعاليتهاي به اقدام
رستوراني به شام صرف براي را خبرنگاران هيات مطبوعاتي ، نشست از پس
كاروان ميزبان اهواز هتلهاي از يكي سپس و ميبرند اروندرود حاشيه در
.ميشود اهواز -تهران پرواز 714 خسته
عملياتي منطقه:مقصد ;هتليدراهواز:مبدا -بهمن76 24/ جمعه
مركزي طلاييه
برويم ، مركزي طلاييه منطقهعملياتي به تا راهافتادهايم هتل از
ما به كه آنطور.مرزي صفر محدودهنقطه در منطقهاي ديگر بهعبارت
ميرويم پيش جاده در بيشتر هرچه-ميبينيم هم چشم به و -گفتهاند
.ميكنيم حس بيشتر را دفاعمقدس سالهاي فرهنگ حضور
جاده انتهاي در و ميشويم رد پستهايبازرسي از ميرويم ، پيش جاده در
مقر كه برميخوريم بهكانتينرهايي مركزي طلاييه منطقه به منتهي
مسئول) باقرزاده ميرفيصل مسئوليتسردار به مفقودين جستجوي كميته
.است (تحميلي جنگ زمان در سپاه تعاون واحد
مينشينندو گردهم كانتينر وكناريترين بزرگترين در خبرنگاران گروه
ميگويدواز جنگ زمان از كه گوشميسپارند باقرزاده سردار سخنان به
فعال محور سه از يكي مركزي طلاييه منطقه:شهدا پيكر كشف و جستجو
توجه مورد بسيار ويژگيهايش بهلحاظ منطقه اين.بود خيبر بزرگ عمليات
آبي ظريف ارتباط دليل به هم و بصره به دسترسي سهولت بهلحاظ هم ;بود
كه معروفي جاده به را ايران نيروهاي ضمن در و داشت هور منطقه با كه
.ميكرد نزديك هست دجله غربي ضلع در
كه دوختهايم بزرگي نقشه به ماچشم و ميگويد همچنان باقرزاده سردار
توضيحات پي در را ونگاههايمان است پهن زمين روي وسطكانتينر
جبهه در:ميكشد خود كنار و بهگوشه مفقودين جستجوي كميته مسئول
تجمع اصلي محل حاضر حال در و -بود خيبر عمليات مياني محور كه طلاييه
اين.بوديم روبهرو بسياري موانع و مشكلات با ما -است شهدا پيكرهاي
تلقي آب وسط سنگ بهعنوان نظامي نظر از است ، متصل هور به چون منطقه
ما عقبه چون و كرد عبور آن از بايد صرفا كه است محلي يعني ;ميشود
به.بود مضاعف نيز مشكلاتمان طبيعي بهطور بود ، آب خيبر ، عمليات در
نيروهاي شمالي ، و جنوبي مجنون جزاير در نيرو تدارك براي دليل همين
هور ، كردن پر براي كاميون هزار حدود توسط خاك حمل با روزانه ما
.كردند سيدالشهدا معروف جاده احداث به اقدام
آبگرفتگي معرض در هميشه كهدارد استعدادي بهلحاظ منطقه اين زمين
اسلام نيروهاي طرف به دجله دشمنازسمت خيبر عمليات جريان در استو
.شد منطقه در مستقر تانكهاي كارافتادن از به منجر كه انداخت آب
تلههاي اقسام و انواع ازقبيل دارد كه استحكاماتي بهلحاظ طلاييه منطقه
داخلآن ايذايي موانع و كانال انفجاري ، شبكههاي مينها ، انفجاري ،
.يافت فكه در فقط بتوان را آن مشابه شايد و است كمنظير تقريبا
منطقه اين در كه كرد ياد ازنيروهايي صحبت ميانه در باقرزاده سردار
دشمن بزرگوار شهيداني وتقديم بسيار رشادتهاي با خيبر عمليات ودر
امام لشكر 14 ،(ص)حضرترسول لشكر 27:بودند رانده بهعقب را
.(عج) المهدي لشكر 23 و عصر ولي لشكر 7 فجر ، لشكر 19 ،(ع)حسين
شهيدان جستجوي كميته نيروي تلاشهايبيوقفه به اشاره با ادامه در وي
آتش شدت و منطقه استعدادآبگرفتگي علت به:ميكند اظهار باتاسف
كه ماندهاند باقي منطقهطلاييه در شهدا از شماري دشمنمتاسفانه
در و است شده حدود 2600شهيد پيكر كشف به موفق جستجوتاكنون كميته
مستقر درمنطقه جنگ اواخر در دشمن كه موانعي بهعلت هم حاضر حال
-سطحزمين متري پنج عمق در بعضا -مطهربسياري پيكرهاي هنوز كرد
يافتن و كاوش پي در روزمره كوشش با كميته كه مانده باقي منطقه در
.آنهاست
عراق:ميافزايد همچنين دفاعمقدس زمان در سپاه تعاون واحد مسئول
كه گذاشته اجرا به را طرحي زنايتاليايي مهندس يك كمك با بهتازگي
نيت به كرده ايجاد مستحكمي بسيار دژ مرزي نوار طول در آن ، موجب به
دادن كوچ و هور عمومي منطقه كردن خشك جمله از ;هدف چند به نيل
.هورنشينان اجباري
اين به هور كردن خشك:دشمنميگويد اهداف توضيح در باقرزاده سردار
براي خشك زمين يك از برخورداري ضمن عراق كه ميگيرد منظورصورت
ايران با احتمالي مقابله براي هم مطمئن عقبهاي كشاورزي ، استفادههاي
تحت و شيعه بيشتر كه هورنشينان دادن كوچ با ديگر سوي از.باشد داشته
طول در را امنيتي حاشيه يك هستند ، ايران جمهورياسلامي فرهنگ تاثير
.ميآورد وجود به خود براي مرز
نهادهاي اهتمام و ضرورت خويشبر سخنان در همچنين باقرزاده سردار
منطقه اين:وميگويد ميكند تاكيد منطقه اين حفظ درخصوص ذيربط
در مانده باقي شهداي پيكر به دستيابي دومنظور1ـ به شود حفظ بايد
سراسر از كه زايراني از پذيرايي براي امكانات آوردن فراهم منطقه ، 2ـ
طلاييه مظلوم شهداي با پيمان تجديد و مناطق اين زيارت لحاظ به كشور
.ميآيند منطقه به روزه همه
كوتاه زمان و است بسيار طلاييه شهيدانمنطقه و مدافعان مظلوميت حديث
جاده از مينهيم پس گام و دادنزمان دست از حسرت و ماييم اين باز و
نه هورهايش آب و ميدهد بويخون كه خاك ، بوي نه خاكش كه مقدسطلاييه
را خون حديث اين ميمانيمكه ما و ميدهد خون طعم نيز آن آب ، كه طعم
...خون؟ با نه و كرد ثبت جوهر با ميتوان چطور
خرمشهر و آبادان مقصد به راهميافتيم به اتوبوس ركاب در پاي باز و
راه بين در كه فكرميكنم نوشتهاي دست تابلو به راه منسراسر و
!بخير يادش سرجدا ، نخلهاي:بود آننوشته روي و ديدم
دفاع فرهنگي مركز مسئول سميرمياست ، محمد راهنمايانمان از ديگر يكي
در جنگ روزهاي ازاولين و است درصد جانباز 65 كه مقدسخرمشهر
:دارد وخاطرهها است بوده شهر مدافعان از و حضورداشته خرمشهر
هتل) سابق هتل پرشين-شهر سقوط از پس -خرمشهر سپاه اوليه مقر
آن در سپاه بچههاي جهانآرا شهيد دستور به كه بود (آبادان فعلي آزادي
اول طبقه در فرماندهي دفتر زدن با جهانآرا شهيد و بودند شده مستقر
.داشت برعهده را دشمن با مقابله عمليات هدايت شخصا ساختمان ،
خاك به دشمن تهاجم روزهاي دراولين:ميگويد مردمي مقاومت از و
تانكهاي جنگ به چماق و چوب پيشساختهبا شهرك منطقه مردم ايران ،
بزرگ و كوچك و مرد و ديگرزن ميان اين در مقاومت و عراقيميرفتند
محمدي شهناز و چهاردهساله محمدي بهنام از خرمشهر مدافعيننداشت
مصدق و صدرالدينفتي و موسوي عبدالرضا و جعفرگنجرودي تا گرفته
توانستندمحاصره تا گذاشتند مايه جان همهاز بهبهاني ناصر و طاهري
.رابشكنند خرمشهر روزه اشغال 576 و
شرحمقاومت بنگارد حال چه به نميداند قلم و ميگذرد نور بهسرعت زمان
حماسهبه را ، بندرقميجه و قاسميه مظلوميتجاده حديث را ، آبادان
...و را فاو كنارههاي تا اروندرود دل دريا فاتحان ماندني ياد
نه گويي بار اين -خبرنگاران هيات و ميگذرد نور بسرعت همچنان زمان
به آبادان پرواز 915 هواپيمايياك بر سوار -رفتهاند كه هماناني
و نيست آسمان در ماه و است شب و ميگردند باز پايتخت سوي به تهران
كشيده زير به ستارههاي ابدي رثاي در نيز نوراني عزيز گوي اين انگار
نشسته ابدي ماتم به و برگرفته در سياه جامه ايران كربلاي آسمان شده
...است
اين ثبت به كه كاغذي اندك ازحجم است شرمگين قلم كه اين آخر سخن و
و سياستگذاران با ميماند كلاميباقي چند فقط و دارد اختصاص حماسهها
بنياد فرهنگي ، انقلاب عالي شوراي مقدس ، دفاع فرهنگي عرصه سازان تصميم
سازمان اسلامي ، ارشاد و فرهنگ وزارت مقدس ، دفاع ارزشهاي و آثار حفظ
...و كشور فرهنگي ميراث
جنگ ارزشي نظام حفظ و زمينهتدوين در كشور كلان سياستهاي !بزرگان
شهيدان آرمانهاي به مطلق وفاداري با فقط را طلب اين و ميطلبد دل كار
در و نهاد ارج ميتوان مقدس دفاع دوران قهرمان ايثارگران و والامقام
در را اخلاصها همه و شما و ما و بودجه و توليت برسر بحث وادي اين
به مقدسرا دفاع ميراث ثبت..و اداريانداختن بوروكراسي دامن
دور ، نهچندان آيندهاي در روزي كهاگر شد خواهد رهنمون ورطهاي چنان
يا و ميكنند بازي كوچك گل وخيابان كوچه در روزها اين كه كودكاني
ما چه؟ يعني مقدس كهدفاع بپرسند ما از ميبافند ، را مويعروسكشان
خاكريزي جبهههايمان فرهنگ و ادبيات تاريخ ، از زاويهاي هيچ در
بار زير و افكنيم زير به نگاه بگيريم ، سنگر آن در تا داشت نخواهيم
...نشكنيم شرمگنانه سكوتي
پروين -الف