ششم ، شماره 1494 سال ، 1مارس 1998 ، اسفند 1376 يكشنبه 10
|
|
بيوزني به گريز
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
روسي نقاش مالوويچ ، دربارهكازيمير
بهدرآمدم ، اشياء دايره از و راشكستم افق حلقه من:مالوويچ
است اسيركرده و احاطه را هنرمندان فرمهاو كه دايرهاي همان
زماني ازهمان و شد متولد شهركيف سال 1878در در مالوويچ كازيمير
در ويميكرد نقاشي نيز نئوامپرسيونيسم سبك به بود ، فني نقشهكش كه
نبود مجبور وديگر پرداخت مسكو دانشگاه در هنر تحصيل به سال 1904
.كند اكتفا ميشد ، منتشر هنري مطبوعات در كه تابلوها تصاوير به تنها
در را واقعي مونه و ونگوگ سزان ، پيكاسو ، آثار ميتوانست بلكه
.كند تماشا نزديك از مسكو نقاشي نمايشگاههاي و خصوصي مجموعههاي
تا 1911مالوويچ سال1907 از مجلهلوفتهانزابوردبوخ ، نوشته به
تحتتاثير و ساده فرم به و رنگهايدرخشان در را روستائيان تصاويرزندگي
در ولي ترسيمميكرد روسيه كشور مذهبي شمايلسازي و سنتي نقاشي هنر
سبك فوتوريسمايتاليا و فرانسه كوبيسم سبك تحليل و تجزيه
و فرم كشيدن در آزاديعمل اين ومالوويچ شد كوبوفوتوريسمزاده
منطق ، به واقعاو در.گرفت جشن را كارگيريواقعيت به و تلاشپيروزمندانه
.كرد جنگ اعلام وكوتاهفكري پيشداوري طبيعت ،
سال 1913 در.آمد پديد اكتبر انقلاباجتماعي از قبل هنري انقلاب
شهرسنپطرزبورگ در ميشدند ناميده كهكوبوفوتوريستروسي گروهي
صحنه دكورسازي ، كه بردند صحنه بر را آفتاب نامغلبه به اپرايي
جديد نظم پيروزي آن موضوع و عهدهمالوويچ به لباسها طراحي و آرايي
.بود زميني كهنه منطق بر
اولين وبراي شدند ظاهر غريب بالباسهاي جنگجوياني اپرا ، اين در
را آن سالبعدمالوويچ دو كه كردند استفاده چهارگوشسياه از بار
داشتند هندسي فرم لباسها اين.كرد معرفي تخيلي هنر عنوانسمبل به
.ميساخت تخيلي واقعهاي صحنه ، در جنگجويان از كمنظير ونورپردازي
شمشير برنده تيغه ميكردم فكر:نوشت بعدها قطعه اين بينندگان از يكي
.ساخت خواهد قطعهقطعه را هنرپيشگان نوراني ،
اين يكياز ديگر بار درتابلويآوياتور سال 1914 در مالوويچ
در.كرد ترسيم سياه كلاهي و فلزي خاكستري لباس با را جنگندهها
تعجب به تخيلي تصوير با 39 را بينندگان سال 1915مالوويچ نمايشگاه
.واداشت
ومسطح هندسي اشكال داراي و زمينهسفيد روي بر همگي تصاوير اين
نام ، اين از منظوربود داده نامسوپرماتيسم آنها به نقاش و بودند
تمامي.رفت فراتر آن مرز از نتوان كه درجهاي است ، خالص بيپايه حالت
.بود متمركز سياه چهارگوش آن در هندسي فرمهاي و افكار اين
رنگ به كه دارد وجود چهارگوشي روشسوپرماتيسم ، به تصويري مركز در
را سفيدي صفحه يكديگر ، روي بر رنگيني و مسطح چهارگوشهاي و است قرمز
ارتفاع از كه شهر يك ماكت يا فضا در معلق مانندمعماري.ميپوشانند
.شود ديده بسيار
.كرد سياست دنياي وارد هم را حتيمالوويچ سال 1917 در اكتبر انقلاب
پيشواي حالت وويتسبك شهرمسكو هنر كارگاههاي و آكادمي در وي
بر را سياه چهارگوش هنرمند ، اين سبك طرفداران و كرد پيدا را مذهبي
دوره ، اين در.ميدوختند و ميكشيدند خود بازوبندهاي و پرچمها روي
انقلاب ، تولد سالگرد سومين در.بود رسيده تزئيني و فرهنگي تهاجم زمان
حتي شد ، تبديل سوپرماتيسم تصوير يك به رنگويتسبك خاكستري شهر
.شدند تزئين روش اين به نيز پارچهها و سخنراني تريبونهاي
روي از را آنها نام كه پرداخت معماري طراحي به سال 1923مالوويچ از
كه مسكوني مجتمعهاي طراحي به وي.كرد انتخاب پلانيتي كلمهايروپلان
طراحي نوع اين.پرداخت بودند ، شبيه هوا در معلق فضايي ايستگاههاي به
در كاملا سالهاي 1930 در شوروي جماهير اتحاد اجتماعي رشد و حقيقت با
عمر پايان تا و شد بازجويي و دستگير سال همين در مالوويچ.بود تضاد
.زيست فقر و انزوا در درگذشت ، سختي بيماري اثر در كه
:نوشت سال 1915مالوويچ در ماتيسم روشسوپر از تعريف و تشريح در
كه دايرهاي همان.درآمدم به اشياء دايره از و شكستم را افق حلقه من
براي بيوزني به گريزاست كرده اسير و احاطه را هنرمندان و فرمها
.است خورده گره مالوويچ نامكازيمير با هميشه
:عكس شرح
1914- خلبان