ششم ، شماره 1495 سال ، 2مارس 1998 ، اسفند 1376 دوشنبه 11
|
|
تمدنها گفتوگوي براي مختلف قرائتهاي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
ال.جان دكتر با گفتوگو در ايران اجتماعي تغييرات و دين كارآمدي
2- اسپوزيتو
جاي از باره اين در شايد مسلمان كشورهاي ساير و ايران
رفته ، بپيمايند ، غرب كه آنچه از غير ديگري راه و سردربياورند ديگري
فكرهاي به نگرش و سنتهايمذهبي با شدن گلاويز بين تشابهي يك من اما
به وي.داد نشان هم پاپ كه واكنشياست نخستين ، واكنش.ميبينم جديد
صبر ;گفت.بنگريم افكار اين خود به بگويدبگذاريد مردم به اينكه جاي
كهاغلب حالي در پروتستانهاست ، افكار يا است خارجي اينهاافكار كنيد ،
ميان در كه انسانيبرخورداراست ، موضوعات از و است انساني افكار آنها
دارد نيز ايران در موضوع اين كه منميبينم.است مشترك انسانها همه
در و ايران در كه چيزي نيست ، جديدي چيز موضوع امااين.ميافتد اتفاق
استكه رويدادهايي تكرار ميباشد ، دادن روي حال در اسلام ازجهان بخشي
اسلام و گرفتند نضج مسلمانان وقتي.است افتاده اتفاق اسلام صدر در
اين در.شدند روبهرو جديد موسسات و فرهنگها فكرها ، با گسترشيافت ،
را تاآنچه يافتند آزاد را خود اسلامي ، تعاليم اساس بر ميانمسلمانان
دين با و است اجتماعشانخوب براي ميكردند فكر كه را آنچه و رد بود بد
كه است چالشي از بخشي اين ميكنم منفكر.كنند اخذ ندارد مغايرت اسلام
مورد مصر در عبده اقبال ، اسدآبادي ، مانندسيدجمالالدين افرادي
توسطكساني اسلام دنياي در امروزه كه است موضوعي ودادند بررسيقرار
جعفري ، علامه شمامانند كشور در كساني و قداوي الغنوشي ، راشد مانند
فكري مكتبهاي آنان بسيارياز ميشود بررسي قم در علما توسط و سروش
.ميدهند پاسخ مدرن افكار و موضوعاتمدرن به و ميدهند توسعه را جديد
بيطرفي ، مانند مفاهيمي با مطمئنا شما اسپوزيتو ، آقاي:همشهري
رايج اصول عنوان به را آنها مرتون كه اشتراكيت و عامگرايي شكگرايي ،
هستيد ، آشنا كرد ، مطرح وتمدن علم رشد براي دمكراتيك جوامع در
ديدگاههاي پشت در عميقتري مسائل كه دارد آن از حكايت اينمفاهيم
و كتاب در كه ميرسد نظر به فهمها پيش اين است ، نهفته واقعگرايانه
شمار به اسلام صدر اسلاميدر تمدن رشد مباني و دارد ، وجود سنت
جنگهاي دوره در كنم ميخواهمعرض تعصبي هيچگونه ميروند ، بدون
اصول اخذاين با نيز آنها و شد غربمنتقل به پيشفهمها اين صليبي
شگرفي نتايج عصرروشنگري آن دنبال به و پديدآوردند را رنسانس
روند اين بر حاكم اصول مرتون بعدها.نمود ايجاد مدرنيته براياحياي
پيامبر مثلا گنجاند ، فوق اصل قالب 4 در علم جامعهشناسي ديده از را
كه همانگونه من به را اشياء خدايا كه ميكردند دعا بارها (ص)اكرم
شما دلخواه به نيست:آمده قرآن در يا و (واقعگرايي) بنمايان ، هستند
خبر كه چيزي در چگونه يا و (بيطرفي اصل) كتاب اهل دلخواه به نه و
و يوسف داستان در يا و (آگاهي و علم اشتراكيت) كرد خواهي صبر نداري
،(مسئلهداشتن و شكگرايي) پرسشگران براي است نشانههايي برادرانش
آموزههاي براساس واقعگرايي به رويكرد نميكنيدكه فكر آيا لذا
تمدن دو بين مابهالاشتراك اينامر و ميگيرد صورت درمسلمانان قرآني
تمايزدو وجه ميتواند نيز منشارويكرد اينكه ضمن ميرود ، شمار به
رود؟ شمار به تمدن
در20 من نوشتههاي بيشتر به اگرشما ، مسلما:اسپوزيتو دكتر
وجودآوردم به جرجتاون دانشگاه كهدر مركزي به يا و گذشته سال
تا شدم منتقل دانشگاه اين به پيش سال من5 كه ديد خواهيد بنگريد ،
...آورم وجود به تمدنها ميان گوي و برايگفت مركزي
به نسبت بودن پاسخگو و صحبتكردن مركز اين مبناي و پايه 1ـ
گفتيد موردآنچه در اما.است اموربينالمللي در معاصر موضوعات
ما كه كاري هست همچنينتفاوتهايي ، و ژرف بگويمتشابههاي بايد اولا
تنها نه كه است اين اينجا ، در طور همين و دهيم انجام بايد درغرب
داريم حق ما زيرا) هست فرقهايي كه نمائيم اذعان و كنيم قبول بايد
كه كنيم تاكيد و كنيم كشف داريم نياز بلكه (باشيم داشته فرق
براي.ارزشهاست و اصول در شباهتها اين.دارد وجود عميقي شباهتهاي
ـ يهودي.هستيم مسيحي -يهودي ما ميگويند غرب در افراد بيشتر مثال ،
و دومين اسلام زيرا.هستند مسلمان -مسيحي -يهودي آنان وامروز.مسسيحي
مشترك طور به را چيزها خيلي ما اين بنابر.است بزرگ دين ياسومين
.هستيم ابراهيم (حضرت) فرزندان ماهستيم كتاب اهل ما داريم
عنواناهلكتاب به ارزشها و دراصول كه اشتراكاتي بر علاوه -2
ازموضوعات بسياري در كنيد ، نگاه تاريخهايما به اگر داريم ،
فنآوري و علم براي ما.داريم اشتراكهايي عنوانتمدنها ، به تاريخي
كه نيست چيزي سادگي به و تنها فنآوري و علمقائليم ارزش (تكنولوژي)
تاريخش ابتداي از اسلام كه است چيزي بلكه.باشد داشته ارزش غرب در
.است بوده قائل ارزش آن براي
و علم اما غرب ، در مدرن فنآوري و علم كه بگوئيد ميتوانيد شما
بر نهادن ارزش در ما اين بنابر.يافت توسعه شرق در فنآوريباستان
در ماهستيم سهيم و شريك هم با فنآوري و علم و خردمندي و معرفت
ستمديدگان اينكه در.هستيم سهيم هم با اجتماعي عدالت بر نهادن ارزش
.هستيم شريك هم با دارند را وي برانداختن و ستمگر ضد بر حركت حق
.امريكا انقلاب مانند
ايجادانقلاب دلايل از بخشيانقلابداشتهاند آمريكا هم و ايران هم
بايد را ميكردندستمگر احساس ستمديده و تحتفشار افراد كه بود اين
و اجتماعي وعدالت آزادي خواهان ستمديدگان اساس اين بر براندازند ،
.بودند ميخواست دلشان كه طور آن مذهبي آئينهاي برگزاري در آزادي
از كه بودند مسيحياني كردند ، برپا را آمريكا و رفتند كه آنهايي
آزار مورد مذهبيشان ايمان خاطر به ديگران توسط زيرا گريختند ، اروپا
با كه هست چيزها خيلي ميكنم فكر من كه است اينبودند شده واقع ستم و
من لوحي ساده معناي به اين البتههستيم شريك و آنهاسهيم در هم
در آنها از كه بوده درگذشته درگيريها انواع كه ميكنم درك من.نيست
بحث مورد اين در واقعيت يا افسانه اسلام نامتهديد به كتابم
.دارد نيزوجود امروزه و بوده گذشته در نقاطدرگيري لذا.كردهام
روي بر ميتوانيم اختلافات و ذكرتفاوتها ضمن دارم عقيده من اما
نهايت در كه بدانيم همچنين.كنيم تاكيد داريم ، اشتراك كه چيزهايي
در.كنيم همكاري كه ماست نفع به بينالمللي منافع و ملي منافع نظر از
اين در.شويم چيره درگيريها بر زيادي ميزان به ميتوانيم ما صورت اين
ايجاد به مايل كه هستند اسلام جهان در همچنين و غرب در عناصري ميان
.نميباشند سازنده رهيافتي
مورد راه تنها مسلمانان و ازمسيحيان برخي ميزنم شما براي مثالي من
.ميگويم هايت هتل بالاي آنمذهبطبقه به من كه است چيزي توجهشان ،
آسانسور چگونه كه ميبينيد شما هتلها اين در ميدانيد ، كه همانطور
.نداريد قرار بسته آسانسور در شما.ميبرد بالا به را شما شيشهاي
اين با.ميرويد بالا شما و هستند پايين مردم كه كنيد مشاهده ميتوانيد
راه تنها كه هستند نيز مسلمانان و مسيحيان برخي بگويم ميخواهم تمثيل
اين ميبينند ، ديگران رفتن جهنم به در را بهشت به خود ورود براي ممكن
من بگويند اينكه جاي به.ميدانند رامومن خود آنان كه است راهي تنها
ميتوانم من كه راهي تنها ميگويند باشي ، مومن همميتواني تو و مومنم
ميروم ، منبالا كه است وقت آن.باشي گناهكار تو كه است اين مومنباشم
فكر اينگونه گاهي نيز تمدنها حتيميرويد شماپائين كه حالي در
.ميكنند
غلط كه را كاري شما كه است اين اسلام در ازتوبه من درك و فهم
.ميگرويد مستقيماسلام راه به و نميدهيد انجام ديگر ميدانيد
گفتم آن در و نوشتم اسلام مستقيم بهصراط راجع كتابي من جهت همين به
من و گرفتم قرآن از مستقيما من را اين.است مستقيم اسلامراه كه
و هستيم روبهرو آن با ما هم امروزه كه است چالشي اين كه دارم عقيده
.دهيم انجام آنرا بايد عنوانتمدنها به
با تلويزيوني درگفتوگوي خاتمي آقاي كه چيزي ميكنم فكر اساس اين بر
را خود مركز من دليل همين به و.مهماست داشتند اظهار نيز ان.ان.سي
تشكيل تمدنها گفتوگوي براي مركزي عنوان به جرجتاون دانشگاه در
درست مكان و درست زمان در درست فكر يك اين گفتم خودم به من.دادم
فرآيند زمان كه ايناست منظورم.تاون جرج در و واشنگتن در يعني.است
شكوهها كه نميكنيم انكار ما يعني.رسيدهاست فرا تمدنها ميان گفتوگوي
تفاوتهاي هنوز كه نميكنيم انكار ما.داريم گذشته از شكايتهايي و
.هست ما ميان چشمگير
به را خيليچيزها فرهنگي و مذهبي لحاظ از كه ميدانيم نيز ما اما
و بياوريم حساب به دوباره آنهارا داريم نياز ما.داريم مشترك طور
معناي است اين.كنيم استفاده پيشرفتن به براي مبنايي عنوان به آن از
.ويكم بيست قرن
روند ايجاد سوي كهبه است جواني انقلاب ايران اسلامي انقلاب:همشهري
تفسيرگرايانه ديدگاههاي بر نظرجامعهشناختي از و ميرود پيش اصلاحي
فرانسه ، انقلاب از پس ويژه به غرب ميرسد نظر به اما.است استوار
ديدگاههاي اساس بر تجديدناپذير ساختي به اكنون آمريكا ، و انگلستان
در غرب اگر كه است مهم بسيار اين لذا است ، شده دچار گرايانه عوامل
ديدگاههاي با نميتواند نكند ، نظر تجديد خود عواملگرايانه ديدگاههاي
از ميتوانيم چگونه شرايط اين در شود ، وگو گفت وارد تفسيرگرايانه
بياوريم؟ ميان به سخن ديالوگ
پايهريزي اينتفسير روي شما انقلاب ميكنم فكر من:اسپوزيتو دكتر
در تفسير اين.باشند بايد عادلچگونه رهبر و عادل دولت كه بود شده
.است مشاهده قابل آن مفهومي توسعه و فقيه بهولايت مربوط فقهي آراء
لغتكاربرد كهمن طور آن بود ، هم كاربردي يكرهيافت موضوع اين اما
قوه پارلمان ، جمهوري ، رياست فقيه ، مفهوم ولايت از پس.ميكنم درك را
من براي اينها شدهاند ، مطرح گونه همين به نيز قدرتها تعادل و قضائيه
بين گفتوگوي كشاكش در هم آمريكا در وضعيتي چنين.دارند كاربردي معني
.است قابلمشاهده كاربردي ورهيافت اصول
اين.هستند گفتوگويي يكتنش در دائما كاربردي رهيافت و اصول لذا
.نميباشد نيز ايران انقلاب به مربوط امرتنها
فصل و حل و آنها به مراجعه جهت حقوق ولايحه اساسي قانون مثال براي
.دارد وجود است كشوريغيرمذهبي كه آمريكا و آمريكاييها براي مسايل
پايهاي ارزشهاي و اوليه اصول اينها.زد دست نميشود را حقوق لايحه
ميكنند رجوع قرآن به مسلمانان و انجيل به كهمسيحيان همانطورهستند
.كرد تغييريايجاد نميشود آنها در و
اساسي درقانون كه چيزهايي بيشتر ميكنند فكر امريكائيان از بسياري
بر بلكه است طبيعي ازقانون بازتابي تنها نه هست حقوق ولايحه
استوار بودند مسيحي كه (امريكا) بنيانگذار پدران باورهاي و عقايد
مورد بودهاند عملگرا يا اصولگرا آنها كهآيا بحث اين امروز.است
ميگويند اوقات گاهي ما سياستمداران و رهبران دارد ، قرار مناقشه
تنهاعملگرايانه (پدرانبنيانگذار) آنها رهيافت و اصولي ما رهيافت
و اصول ميان رهيافتهاتعادلي تمام حقيقت در معتقدم من.است بوده
.است عملگرايي
تفسيرهاي سالها ، طي ميبينيد بنگريد ، آن اصول و امريكا به شما اگر
امريكا اساسي مثال ، قانون براي.است آمده عمل به آنها از متفاوتي
:كرد اعلام
بردگي زيادي مدت براي ما اينحال باشدهاند خلق برابر انسانها تمام
ميان از را بردگي اصول ، آن نور زير در تا كشيد طول مدتها.داشتيم
به.كرديم تعريف را برابري ما تا كشيد طول زيادي مدتهاي.برداريم
.دارند مساوي و برابر حقوق مردان زنانبا اكنون كه طوري
جمهوري برپايي با ايران تجربه معتقدم خارجي نظارهگر يك عنوان به من
بوده بااهميتي بسيار كار اساسي نوشتنقانون و انقلاب صبح اسلاميدر
.است
اصول آن براساس گرفته صورت ايران در آن از بعد سالهاي در كه كارهايي
اصول اين ديگر جوامع تمام مانند كرده تلاش ايران.است بوده وارزشها
.بپوشاند عمل جامه و كند درك كاربردي ازلحاظ را
قدرتگيري به توجه با مختلف صور به اصول آن كاربرد فرايند ، اين در
.است درك قابل وقت دولت
دورههايي طي در بايد را انقلاب از بعد ايران ميگويند كه آنهايي با من
.موافقم مطالعهكرد ،
مطرح را دوره دو نيز بعضي ميكنند ، صحبت انقلاب از بعد دوره از 3 برخي
.كردهاند طي سياسي توسعه براي مختلفي طرق ما كشورهاي لذاميكنند
(امريكا) كشور اين ميكنند فكر هستند امريكا از خارج كه افراد برخي
امريكائيان از بسياري كه حالي در.وعملگراست سادگيكاربردي به
انجام كه كارهايي و كشور ارزشهاي بين سالمي كهتنش ميكنند احساس
ما سياستمداران اوقات گاهي كه نيست معنا بدان اين.دارد وجود ميدهيم
.نميكنند نفوذ اعمال
طور به ميدهند ، انجام كه را كاري بايد هم ما سياستمداران حتي اما
قانون و ارزشها براساس بايد بودن اينمشروع و دهند ، مشروعانجام
باشند نداشته هم عقيده مردم به اگر حتي ما سياستمداران.باشد امريكا
لحاظ از مردمي و ميدهنددموكراتيك انجام كه كاري بگويند بايد
زمينه در مثلا سياسي بحثهاي بنابراين.است عدالت با مطابق اجتماعي
خارجي وكمكهاي موردآموزش در يا اجتماعي درمانيرفاه بيمههاي
.ميكنند بهمشروعيت نياز احساس طرف دو هر زيرا است جدي بسيار
مثل درست.برآمدهاست امريكايي تمدن ارزشهاي و اصول از كه مشروعيتي
اسلامي ازانقلاب پس را ارضي بحثاصلاحات مجلس كه هنگامي.شما كشور
جدلنداشتيد؟ و بحث در را اختلاف مورد طرف دو هر شما آيا ميداد ، انجام
اصولاسلامي براساس و داشتند ميانعلما در را خود اعضاي طرف دو هر
روي برخي.ميرسيدند مختلفي مفهومهاي به اما.ميكردند بحث
صحبت زمين دوباره توزيع از هم برخي ميكردند تاكيد مالكيتخصوصي
.ميكردند رجوع دولت اصول دوبه هر اما.ميكردند
دارد ادامه