ششم ، شماره 1498 سال ، 5مارس 1998 ، اسفند 1376 پنجشنبه 14
|
|
انسان به هنرمند توجه ارزش
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
نورماه مهين اثر
نگارخانه در مجسمهسازان از گروهي آثار نمايشگاه برپايي مناسبت به
آريا
دارش بهروز اثر
نگارخانه در اسفند تا 16 از 5 معاصر مجسمهسازي آثار از نمايشگاهي
با پاسخي و پرسش ميخوانيد آنچه.شد گذاشته عمومي بهتماشاي آريا
:ميگذرد نظرتان از كه است نمايشگاه اين در كننده شركت هنرمندان
چه نظرتان به و ميبينيد چگونه را ايران امروز مجسمهسازي وضعيت
دارد؟ باگذشته اختلافي
اين.دارد فرق خيلي گذشته با مجسمهسازي وضعيت:سيميناكرامي.
ياد به گذشته در من را ميادين و پاركها در آن نصب و سفارشمجسمه همه
.نميآورم
من نظر به كه كرده آغاز سالها اين در را خوبي فعاليت واقعا شهرداري
هستند تحصيل مشغول رشته اين در هم زيادي دانشجويان.است قابلتقدير
.شد خواهد افزوده حرفهاي مجسمهسازان تعداد بر آينده در كه
در.نداشتهايم پيوستهاي مجسمهسازي سنت اصولا:فاطمهامداديان
معاصر مجسمهسازي كردن دروني و آشنائي مسير در انقلاب از قبل سالهاي
-تناولي مثل هنرمنداني جمله از شد ، برداشته مثبتي بسيار گامهاي جهان
تحت انقلاب از بعد اما.كردند ارائه ارزندهاي كارهاي كه -محصص بهمن
دچار هنري و فرهنگي فعاليتهاي روند جديد تحولات و شرايط تاثير
در ولي.گرفت قرار انزوا در مدتها كه مجسمهسازي جمله از شد دگرگوني
بخشيدن رونق جهت در حركتتازهاي مجسمهسازان از تعدادي اخير سال چند
را حركت اين سببميشود كه عاملي من نظر به و كردهاند هنر اين به
و جامعه انسان ، به هنرمندان توجه داد جلوه ارزشمند
.آنهاست به ديدروانشناختانهاشان
اوضاع به بيشتر نظر است هنري وضعيت از بحث وقتي:دارش بهروز.
تقابل و تاثير تحت وضعيتي هر و ميگردد معطوف هنر واحوالاجتماعي
از ميگردد مشخص آنها طريق از و بوده خود دهنده عواملتشكيل و عناصر
بر تاثيرگذار يا باشند صرف هنري اينكه از عواملاعم اين آنجائيكه
مجسمهسازي هنر وضعيت مورد در اظهارنظر جهت همين به بيشمارند ، هنر
حوصله و نظرميرسد به مصاحبه اين كوچك اندازه از خارج تاحدودي ايران
.ميكند طلب را بيشتر وقت و
دارد ، اختلافي چه گذشته با امروزه ايران مجسمهسازي هنر اينكه درباره
شايد.تاريخ سراسر به برميگردد گذشته اين دارد وجود اختلافاتي مسلما
.كرد صحبت موردش ميشددر ميكرديد تعيين را خاصي دوره اگر
و بود شده بسته دانشگاهها تمام اينكه با:سعيدشهلاپور.
بيشتر فعاليتش كميت فيالواقع ولي نداشتيم اخير چندسال تا مجسمهسازي ،
كه هنرمنداني تعداد امروزه.ميباشد انقلاب از قبل محصول گرچه شده
كارهايشان بودن بهتر بر دليل استولي بيشتر ميكنند كار مجسمهسازي
همه در واقع در نميافتد اتفاقخاصي هيچ ميبينم بينال در مثلا.نيست
كاري كه باشيم داشته نفررا الي 3 فقط 2 شايد تجسمي هنرهاي عرصههاي
.ميكنند عرضه حرفهاي و جهاني حد در
افتاده اتفاق اخير سال صد مجسمهسازي هنر در آنچه:مددي محمدعلي.
كمال شيوه پيروان وسيله به كه پرارج البته و بوده استكوششهايي
كارهاي رئاليسم شيوه به صنعتي اكبر علي و صديقي استادابوالحسن.است
همزمان سالها آن در ميدانيم اما.دادهاند انجام سطحكشور در بسياري
مجسمهسازي و نقاشي در بويژه هنرها در بسيارمهمي تحولات اروپا در
فضاي بر كه فرهنگي و سياسي دليلشرايط به حال اين با.افتاد اتفاق
زياد هجدهمي قرن باشيوههاي مجسمهسازي كاركرد بود افكنده سايه كشور
وجود حجم با گونهرفتار اين هنوز البته.است نبوده انتقادآميز هم
همديگر ذكرشده استادان اجرائي مهارتهاي از كه تفاوت اين با دارد
نميتوانبجاي را مهارت ديگر امروز جهان در ميبود هم اگر نيست خبري
.كرد هنرعرضه
فرايندي در و دارد هزينه به نياز مجسمهسازي چون:فاطمهنورماه.
.باشد داشته حركتي چندان نتوانسته ميآيد ببار محصولش سخت بسيار
صنف با مجسمهسازان چرا و چيست؟ مجسمهسازي شدن صنفي مورد در نظرتان
.كردند مخالفت نقاشي و مجسمهسازي براي مشترك
مخالف تعدادي كه بود نقاشها با شدن صنفي سر بر بحث اول:اكرامي.
.بودند موافق وتعدادي
از كدام هر شد گرفته تصميم كردند ، مجسمهسازان كه گفتگوهائي با
با مجسمهسازي مسائل چون باشند داشته را خود انجمنصنفي رشتهها
وجودنخواهد محدوديتي هيچ اما.است كاملامتفاوت مقاطعي در نقاشي
.باشد عضو صنفها از كدام هر در توانست خواهد كس هر و داشت
فرهنگي اقشار و گروهها تمام كه است بديهي اين:امداديان و شهلاپور
باشند داشته را خود هنري و فرهنگي و صنفي تشكلهاي هنريميبايست و
طور به نظرمان به ضمن در.بگيرد شكل تشكلها اين اميدواريمكه هم ما
كشيد مرزي هنرها بين نميشود و ندارند اختلافي هيچ تجسمي هنرهاي عام
.نداريم مشكلي صنفها اين بودن يكي با ما واقع در
كه صراحتي اين با هنرمندان كه دهم توضيح بايد ابتدا در:دارش.
تشكل شما مقصود ميكنم فكر.نميشوند محسوب صنوف جزء اشارهميكنيد شما
كه خبرهائي آخرين اساس بر.باشد هنري انجمنهاي درچارچوب هنرمندان
و نمودهاند خود هنري انجمن تاسيس به كشوراقدام مجسمهسازان دارم
اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت براي اينراستا در پيشنهادهايي و اساسنامه
.نمودهاند رسماتسليم
و مجسمهسازان.نيست مطرح موردي چنين نقاشان ، از گسست مورد در اما
به دارند كامل هماهنگي و همكاري يكديگر با حاضر حال در نقاشانكشور
طور به ايران مجسمهساز هنرمندان انجمن موسس هيات از نفر يك كه طوري
ميكند شركت موسس هيات جلسات در ارتباط و حفظهماهنگي منظور به مرتب
.است صميمانهبوده بسيار تاكنون كه
سياسي تحولات درون از كه انقلاب از بعد اجتماعي شرايط:مددي.
اجتماعي مشاركتهاي براي مساعد بستري آمده پديد ايران انقلابي جامعه
مجسمهسازي ارگانيك رابطه به توجه با بنابراين.است آورده فراهم مردم
تنظيم براي ضرورتي عنوان به صنفي آنتشكل روزافزون نياز و جامعه با
.ميباشد اجتنابناپذير جامعهامري با هنرمندان هنري و حرفهاي روابط
عليرغم ميگيرند ، شكل هم از جداي مجسمهسازان و نقاشان تشكلهاي اينكه
نيز دارند پلاستيكي درك و شناختي زيبائي لحاظ به كه اشتراكهائي وجه
.دارد حرفهاي و فني علتهائي
درچارچوب ميتوانند دولتي ارگانهاي كه است برخوردي مهم:نورماه.
.باشند داشته ايران مجسمهسازان حمايت در مسئوليتشان و كاري امكانات
چون جدايي يا اشتراك نه است مهم آن بودن مثبت و كار نتيجه ضمن در و
نميتوانيم پس نبردهايم بهره حال به تا تجربه دو ازاين يك هيچ مااز
.بنشينيم قضاوت به
خ -سيما