عريان زمين وقتي ميآيد سيل
است
سيل شدن جاري زمينههاي و علل در كاوشي
غير ساز و ساخت جنگلها ، و گياهي پوشش رفتن ميان از
زمينهاي به مراتع بيرويه تبديل و رودخانهها حريم مجازدر
كشور مناطقمختلف در سيل شدن جاري اصلي ازعلتهاي كشاورزي
است
:اشاره
با كه ما ميهن از دربخشهايي بهاره سيلاب شدن جاري
ديگر بار است بوده همراه سنگيني زيانهاي و خسارات
به.است كرده رامطرح گير سيل استانهاي ايمنسازي ضرورت
گياهي ، پوشش رفتن ازميان اخير دهه سه ظرف گفتهكارشناسان
شدن جاري اصلي ازعوامل يكي بيابانها گسترش و فرسايشخاك
از پيشگيري براي هميندليل به است بوده مستعد درمناطق سيلاب
و مراتع حفظ براي طرحهايي به پرداختن شدنسيل ، جاري
برنامههاي صدر در بايد دام بيرويه ازچراي جلوگيري جنگلها ،
دراز و مدت كوتاه برنامههاي تنظيم و تهيه.گيرد قرار دولت
لازم اجرايي ضمانتهاي ايجاد و كارشناسي نظرات براساس مدت
براي را زمينه ميتواند طرحها اين اجراي پشتوانه عنوان به
از جلوگيري نهايت در و جنگلها و مراتع نابودي از پيشگيري
.كند فراهم سيلهايويرانگر وقوع
گذشتههاي از و است سرزمينكوهستاني يك ايران ما كشور
و طبيعي مواهب با اقتضايسازگاري به ايراني اقوام دور ،
و رودخانهها كنار در حاصلخيز زمين و آب از برخورداري
ساله هزار چند تاريخ در و گزيدند سكونت آب باريكههاي
توسعه امروزي مفهوم به طبيعت ، با همزيستي ايراني اقوام
از هميشگي مراقبت زمان همان از.است داشته ادامه پايدار
در و آميخت در انسان بازندگي گياه ، و خاك و آب منابع
روزگاران آن در.پايدارماند پسنديده سنن و قالبآداب
دگرگونيهاي تاثير وتحت استثنايي زمانهاي در حوادثطبيعي
روشهاي و نبودابزارها دليل به چه اگر ميداد ، اقليميرخ
غيرقابل و بسيارسنگين خسارات حوادث اين عصرما ، پيشرفته
تلخي و سنگين بامصائب بشر اما ، داشت ، بههمراه جبراني
نابودي از ناشي سيلهايويرانگر زيست ، محيط همچونآلودگي
.نبود طبيعيروبرو ساختار تخريب و مراتع جنگلهاو
اثر بر سرزمينها ، ساير و ما كشور در چه حاضر ، قرن در اما
به طبيعي حوادث شمار طبيعي ، منابع از بيرويه بهرهبرداري
و است افزايش روبه غيرقابلكنترل و ويرانگر سيلهاي ويژه
روستاها و شهرها متوجهساكنان سنگينتري خسارات هرروز
.ميكند
زير جديدي ، آباديهاي روز هر و است گسترش روبه بيابانها
نابودي ناگوار آثار مهمترين اما.ميشوند دفن شن آوار
.ميباشد ويرانگر جنگلها ، سيلهاي و گياهي پوشش تدريجي
كمبود دليل به سال 1375:ميگويد اقليم كارشناس يوسفي
و شد روبرو آبي خطركم با ما كشور باران و برف و بارش
وسايل در سدها درياچهپشت آب سطح كاهش بر هشدارهايمبني
سال 1376 امادر كرد ، پيدا گستردهاي جمعيبازتاب ارتباط
تا يافته ، ادامه امسال بهار تا كه وباران برف بارش وفور
همان از اما كرد برطرف را سال 75 آب كمبود توجهي قابل حد
مناطقي در كه بود پيشبيني قابل امسال زمستان پربرف ماههاي
به.شويم روبرو سيل شدن جاري خطر با است ممكن كشور از
براي زمينه خاك ، فرسايش دليل به كه استانهايي در ويژه
كه مطالعاتي با ديگر سوي از.است شده فراهم سيل شدن جاري
مقاطع در سنگين برفهاي بارش و بارندگي پيشينه درباره
رودخانهها حريم به نسبت ميتوانيم داريم ، گوناگون زماني
به و ندهيم ساز و اجازهساخت سيلگير نقاط در و حساسباشيم
سال يا 15 رود ، 10 مسيريك در بهاره سيلاب مثلا آنكه ، صرف
احداث و مزرعه بهايجاد سيلگير نقاط در است ، تكرارنشده
حريم جهان ، كشورهاي از زيادي تعداد در.نكنيم اقدام خانه
است ، شده محافظت و آنتعيين ظرفيت حداكثر رودخانهبراساس
كندوان جاده راه از كهامسال مسافراني مثال عنوان امابه
در چگونه كه خودديدهاند چشم به بودند ، عازممازندران
گرفتن ناديده گونه اين.است شده ويلاسازي كرج ، حريمرودخانه
سيلاب معرض در خطر محيطزيست ، آلودگي بر علاوه حريمرودخانهها
.بردارد در نيز را قرارگرفتن
تراشي پاك اصطلاح به جنگلهايا تخريب روزافزون روند
فرسايش و مازندران گيلانو استانهاي در جنگلي درختان
علتهاي از يكي وبختياري محال چهار استان در وسيعخاك
مددي مهندس.مناطقميباشد اين در سيل شدن اصليجاري
عيني مشاهدات جريان در منابعطبيعي و زيست محيط كارشناس
سال تابستان در بختياري و چهارمحال استان از خود
در دهه يك طول در خاك فرسايش:است كرده نشان خاطر 1374
قابل آن از ناشي زيان كه است اندازهاي به استان اين
شدن شسته براثر مناطق از دربسيارينميباشد محاسبه
آبرفتهايبسيار و است شده عريان درختان خاك ، ريشههاي
مواهب و طبيعت حق در اينبيمبالاتي.است آمده پديد خطرناكي
سيليويرانگر ، همچون و بردارد در خطرناكي الهي ، پيامدهاي
.مينوردد در را موجوداتزنده همه و انسانها زندگي
خود نشانههاي و امروزآثار كارشناس اين پيش سال سه هشدار
.است داده بروز استان اين در سيلابويرانگر صورت به را
رانش و طغيانرودخانه اثر بر بود ، شده اعلام كه همچنان
آن ساكنان و شد دفن آوار زير با 13خانوار روستا يك كوه ،
در گياهي پوشش رفتن ميان از.دادند دست از را خود جان نيز
دام ، بيرويه چراي مستقيم نتيجه بختياري و چهارمحال استان
مطالعات بدون معمولا روستاييكه جادههاي بيرويه احداث
درختها قمع و قلع ،!صورتميگيرد ساكن به ابتداي و اوليه
به وقايع اين مجموعه.ميباشد مراتع ونابودي درختچهها و
آمدن ووارد سيلاب شدن جاري نتيجه در و خاك فرسايش
در كه آنچه ، نظير.منجرميشود جاني و اقتصادي زيانهاي
آن با كشورمان غربي جنوب و جنوب مناطق گذشتهدر هفته خلال
هجوم معرض در نوشهر شهرستان پيش ، سال در.بوديم روبرو
اين آمد بار به زيادي خسارات و گرفت قرار ناگهاني سيلاب
بوده منطقه اين جنگلي درختان تراشي پاك مستقيم نتيجه سيلاب
طول 40 در سيلابي چنان نوشهر سالخوردگان گفته به.است
.است نداشته سابقه نوشهر در سالاخير
:ميگويد سرزمين آمايش كارشناس و زمينشناس عظيمي ، مهندس
شن از بهرهبرداري ما ، كشور مناطق از بسياري در متاسفانه ،
است درآمده درآمد منبع يك صورت به رودخانهها ، بستر ماسه و
لودر بولدوزر ، كمپرسي ، باكاميون خود ، حال فراخور به افراد
ماسه و فروششن و جمعآوري به و جانرودخانههاافتادهاند به
گذران براي شغل نوعي يا سادهو ظاهر به عمل اين.سرگرماند
رودخانه ، طبيعي ساختار به را بيشترينلطمه زندگي ،
.ميكند كشاورزيوارد زمينهاي به نهايت در و زندگيآبزيان
مرور به و طبيعت براساسقانونمندي رودخانه يك بستر زيرا
رودبا طغيان مواقع در بخصوص آب امواج وحركت ميگيرد شكل
يا افراد توسط بستررودخانه تخريب ميشود هماهنگ بستر اين
را بستر اين ماسه ، و شن براياستخراج سودجو گروههاي
و ميكند رادگرگون سيلاب و آب حركت و امواج و تخريبميكند
آباديها و مزارع حاشيهاي ، درمسيرهاي سيلاب غيرمترقبه هجوم
از ولدبسياري و زاد و زندگي اين ، بر علاوه.موجبميشود را
مبناي بر و رودخانه دربستر ماهيها انواع جمله از آبزيان
وماسه شن از بيرويه بهرهبرداري.ميشود آنانجام قانونمندي
انقراض و زيستآبزيان چرخه تخريب موجب رودخانه بستر
بستر از بهرهبرداري كه ميرسد بهنظرميشود آنها گونههاي
بايدبا بسترها اين در واقع ماسه و شن معادن رودخانههاو
همچنين و زيست حفاظتمحيط سازمان كارشناسان نظارت و مجوز
سوءاستفادههاي از تا شود انجام طبيعي منابع كارشناسان
محيطي زيست و اقتصادي زيانهاي هولناك ابعاد با احتمالي
سوي از كشور از مناطقي در سيل وقوع پي درشود جلوگيري
ساكنان به هشدار بر مبني اطلاعيهاي غيرمترقبه ، حوادث ستاد
انتشار رودخانهها بهاره طغيان جريان در سيلگير مناطق
گذشته ، تجارب به توجه با ميرسد نظر به اما.است يافته
آموزشهاي طريق از مناطق اين بومي ساكنان بگونهاي بايد
صورت در تا آيند در امدادگر فعال گروههاي صورت به لازم ،
.بشتابند مردم كمك به موثر نحو به بتوانند سيل وقوع
سيلابهاي از البتهبخشي:ميگويد كشور آب امور كارشناس يك
بعضي خطاي و آزمون به منتهي حسابطرحهاي به بايد را مخرب
از يكي و نهادها از طيفي شامل كه مجرياني گذاشت مجريان از
شمال و تجريش ويرانگر سيلاب ميشوند نوبنياد وزارتخانههاي
دره دريك كه سيلابي همچنين و سال 1364 تابستان تهراندر
در پيوست ، وقوع به همانسال در كرج سد درياچه به منتهي
و آب طرحهاي اجراي هنگام بايد.ميباشد زمره همين
وعلمي فني تجربههاي با را عمل آب ، بهويژهذخيرهسازي
زودگذر هيجانات به اقداماتمتكي از و ساخت همراه كارشناسان
.كرد جلوگيري فني علميو ريشه فاقد و
سيل خطر و راهسازي
مراتع و جنگلها بالادست مناطق به دسترسي براي راه احداث
مطالعات براساس اگر روستايي ايجادجادههاي همچنين و
زمين وساختار بافت گرفتن درنظر با و زمينشناسي دقيق
.داشت خواهد همراه به نتايجتاسفباري نشود ، انجام منطقه
ازشبكه قابلتوجهي شمار بختياري و محال استانچهار در
احداث محاسبات ، قبيل گرفتناين درنظر بدون روستايي راههاي
مناطق اين سستدر زمينهاي پي در پي گسست ودرنتيجه ، است شده
شدن جاري براي را زمينه اينفروريزي ، .ميآيد چشم به آشكارا
.ميكند آماده سيلهايمهيب
:ميكند خاطرنشان راهسازي و راه كارشناس آزاديان هوشنگ
راهسازي ، هنگام به آب زيرزميني شبكههاي گرفتن درنظر
آب ، رگه يك شدن مسدود گاهي است برخوردار ويژهاي اهميت از
مثال بهعنوان.دارد همراه به وقابلتوجهي سنگين زيانهاي
تابستان و بهار فصلهاي در روستايي ، جادههاي از بعضي در
همين در نيز زمستان فصل در و هستيم باتلاقي وضعيت شاهد
حوادث و ميآيد بهوجود دايمي و ضخيم يخهاي راه ، از نقاط
مورد ، در اصلي بحث اينجا در اما ميشود ، سبب را ناگواري
هنگام به زيرزميني آب رگههاي شدن مسدود كه است خطري
در رگهها اين داشت توجه بايد.آورد پديد ميتواند راهسازي
مجراي طبيعت ، قانونمند دگرگونيهاي براساس سال هزاران طول
شاهد مناطق از خيلي در دليل بههمين و يافتهاند مناسبي
بيآنكه جوشيدهاند ، خارا سنگهاي دل از كه هستيم چشمههايي
.باشيم خاك فرسايش يا زمين گسست و سستي شاهد ، آن اطراف در
رگهها اين اوليه مطالعات بدون راهسازي براثر اگر اما
كردن حل با شوند ، منحرف آن قانونمند مسير از و مسدود
موجب آن ، امثال و آهكي تودههاي مثل ضعيف ، بافتهاي تدريجي
از زنجيرهاي گاه و ميشوند نقاط آن در خاك تدريجي ، فرسايش
لازم اينرو ، از.دارند بههمراه زمين مهار غيرقابل تخريب
دقيقو مهندسي -فني ضوابط تحت راههايروستايي احداث است
كه دانست بايد.شود انجام پايدار توسعه چارچوب در
دقتهاي و ظرايف كه است عمراني ازكار حساسي جبهه راهسازي
ميهن و كشور به وخدمت سازندگي شور ميطلبد ، را فراواني
زيانهاي از تا كنيم همراه لازم فني دقتهاي با بايد ، را
.شود جلوگيري آتي سنگين
بازتاب
|
هموطن يك از نامهاي
شده ارسال ما براي كشور خارج از ميآيد پي در كه نامهاي
.است
تاريخ منحوس تكرار ساكت تماشاگران كه مردم ما بر شرم
.هستيم
بردن بين از همتبه كمر هم باز كه آنان بر آزرم
.پرپر و ميكنند گلچين فقط بستهاندو بهترينهايشان
فكري كوته و حسد و بخل مسموم چشمه اين از مردم ما كي تا
فرزندان مخلصترين و خادمان صادقترين كي تا بنوشيم ،
گروهي برده ، مسلخ به بسته دست را خيرخواهمان
.حيران و باقيتسليم همه و گردان تعزيه اندكي پايكوبان ،
كارشان نميكنند ، تبعيد ياكاشمر و كاشان به را آنها ديگر
متمدن چقدر پاكيزه چه ميسازند ، تهران همان رادر
و واقعي سازنده ميبرند ، بسته دست را سازنده اميركبير
مدني زندگي شهرنشينيو سامان پيشرفتهترين بيترديد خالق
بايد اتهامش طرح با كه همچونجنايتكاري را معاصر دوران
ميبايست غير به آسيبرساندن احتمال يا و فرارش ازنگراني
.خجالت زهي شود ، كشيده حبس مهلكه به فورا
نوين نظمي پيامآور همكوشيد او كه داشتيم اميري پيش قرن
مستحق براستي مامردمپاييد كوتاه چه هم آغاز آن و باشد
را تاريخ اينچنين اگر كامل؟ معجزه كدامين ومنتظر هستيم چه
منحوس ايننمايش نظارهگر فقط ما و بازسازيميكنند برايمان
محرم سكوت در لعني شايد احتمالا آهيو به قانع هستيم ،
علاقه شدت از و راميدانيم تاريخ خوب چه مردم ما.دلخودمان
.ميسازيم ازنو دقت با و مصرانه آنرا فرصتي درهر دلبستگي و
را تاريخمان درس كه نباشيد ، ما خسته كه حقيقتا آقايان
و بعد برايمرحله را خود ميبايد حال حفظيم اينچنيناز
بايد را نو شهيد است ، كنيم ، وقتضيق آماده ديگر پرده
و كرد نامش به ميدانيرا و ريخت مجسمهاي او از مرثيهساخت ،
وجدانتازه سبكي سر از آهي ميتوانيم استكه آنزمان فقط
برويم ، خود سرنوشت دنبالالباقي به و كشيده شده تطهير
خواهد تاريخ همجاودانه قامت راست اين.تلخ سرنوشتيبسيار
.ماند
ماجراي بلكه ميكنم ، بيان بيحصر شجاعت روي از نه را اين
ديگر.كرد يكسره برايم را تصميم تهران شهرداري و شهردار
.گذاشت نخواهم پاي سرزمين آن به
مدارج بالاترين كسب و كشورم از دوري سال از 31 پس من
دكترا فوق مقطع آمريكا ، دانشگاههاي معتبرترين از تحصيلي
بودن دارا و ،M.I.T. ازدانشگاه نيروگاه طراحي در
بر 18 بالغ بابودجهاي نيروگاه از 28 بيش طراحي تجربهعملي
به مديريتپروژه ، مسئوليت داشتن و كشور در22 دلار ميليارد
توان و توش همه و همه ميبايد حال كه بودم رسيده توهم اين
تحقق براي و.گيرم بكار خودم كشور در را عمليام و علمي
صنعتي كردن داير براي را گذشته سال سه دو كه بود مهم همين
رفتوآمد در ايران به شخصي سرمايه انتقال و كشورم در
پيدا شما نشريه و مطبوعات با آشنايي اينجا از.بودهام
ميرفتم پيش دلسردي و ياس مرز تا برخوردي از زمان هر.كردم
تحقق امكان از و ميشد جلب تهران شهرداري كارستان به توجهم
دنبال در مصمم باز و مييافتم دلگرمي عظيمي برنامههاي چنان
كارها كه همانطور گذشته يكسال در اينكه تا.اهدافم كردن
پرده تهران شهرداري ماجراي ميشد ، كنندهتر دلسرد و سختتر
نكنم تكرار را واضحات بدهيد اجازه.شد نمايش به شروع پرده
تركهاي آخرين اين و.دانيد خود كه رسيد آنجايي به القصه و
.شكست را شتر پشت كه بود
بايد محسوب خود خودي تهرانكه شهردار مانند انساني اگر
جمعه امام كه تاجايي داشته حوزوي تحصيلات كه بشود ، كسي
از كه فردي خطابميكند ، حجتالاسلام او به نفوذاصفهان با
دارد آنخاطره از جابجا و بوده راحل مجذوبامام كودكي
واينچنين بوده نظام خدمت در ومخلصا خالصا كه شخصي
كههمه كرد احياء بود رسيده بستراحتضار به كه را شهري
او به دوست چندان نه و ازدوست غريبه ، و خودي از همه و
پا كله اينچنينناجوانمردانه ميگويند ، آفرين و احسنت
را بايدچشم.باشم داشته بيشتري انتظار كيستمكه من ميشود ،
گفت تسليت عواطف به و كهبيدار زد نهيب تعقل به و گشود
.سپار خاكفراموشي به مردمت به خدمت به را كهعشقت
خام فكر اين انديشهام حتيبه هرگز گذشته سال تمامي 31 در
كشور از خارج در را اقامتخودم وضعيت كه بود خطورنكرده
انديشيد خواهم مهم بهاين حال اما.كنم تبديل بهدائمي
.بخواهد خير خداچه تا
خود به عمل صورت هموطن ، اين نتيجهگيري اميدواريم:همشهري
سازندگان ، همه قدردان ايران ملت و ايران سرزمين.نگيرد
آباداني و عزت كسب براي كه است تحصيلكردگاني و زحمتكشان
.ميكوشند آن
|
|