تحملپذيري؟ يا تعصب جوانان
برخوردار كمتري اجتماعي زندگي تجربه از جوان چون *
ميكند نظر كمتر تحمل عواقبعدم به است
ارزش يك عنوان به ميتواند جهتي از تحملپذيري حقيقت در*
باشد مطرح معنوي
ويژهاي اهميت از جوانان بين در تحملپذيري مسئله
بسياري در ميشود مشاهده وضوح به كه چرا.است برخوردار
هستند جوانان اين متعصبانه ، حركات و تحمل عدم نمودهاي از
در و شده صحنه وارد ضدتسامح و عملگرا عنصر صورت به كه
سوي از.ميدهند تشكيل را درگيريها اين پيكان نوك حقيقت
محرك نيروي عنوان به جوانان ذهن در مفهوم اين القاء ديگر
در آن انتشار براي طريقي ميتواند آينده سازندگي و جامعه
جهت آن عملي فوايد به دستيابي و اسلامي ايران آينده
با رابطه در نوجوان يك از اگر شايد.باشد رشد و سازندگي
ديگران به نسبت اجتماع سطح در فردي اينكه و تحملپذيري
به كنيم ، طرح سوءالي باشد ، داشته تحملپذيري روحيه بتواند
برسيم نتيجه اين به و يابيم دست غيرمرتبط و عجيب جوابهاي
امروزي نوجوان يك براي آن به نياز و مفهوم اين عمق كه
لزومي كه بگويد شما پاسخ در او شايد.است نشده درك درست
كه بگويد شجاعانه نيز شايد ندارد ، وجود ديگران تحمل براي
.ميكند تحمل را همه
اجتماعي تجربه به مسبوق جوابها اين از هيچكدام ليكن
.ندارد خاصي ارزش نتيجه در و باشد ، نميتواند موءثري
با و دارد اجتماع از كه ناقصي درك به توجه با نوجوان
گاهي دارد ، آن اعضاي با خانواده در كه رابطهاي به توجه
تحملناپذير ديگران ، نزد شدن طرح براي بايد كه ميكند حس
را ناملايمات خانواده كانون در بهتر رشد براي يا و باشد
درستي ديدگاه هيچگاه ولي.ندهد بروز مخالفتي و كند تحمل
نميتواند اجتماع در و كلان سطحي در رفتار اين به نسبت
و نبوده گريبان به دست مفهوم آن با كه چرا باشد ، داشته
.باشد داشته آن قبال در شعارگونه موضعي حداكثر شايد
حقيقيتر جوابهايي به ما جوانان با رابطه در اما
ريشهدار به معطوف حقيقي كلمه ذكر.يابيم دست ميتوانيم
اينكه از صرفنظر است ، جوان انديشه در احساس اين بودن
اوليه مراحل اينكه يا و باشد رسيده پختگي به انديشه اين
جوان يك روشنتر عبارت به.باشد كرده آغاز را خود تكوين
يافته دست آن به سن اين در كه عقايدي و آرمانها براساس
چه ديگران عقايد و آراء به نسبت بايد كه ميپذيرد است ،
در زيادي اجتماعي تجربههاي با چون كند اتخاذ موضعي
اعمال اجتماع اقشار ديگر از تندتر بسيار نيست ارتباط
جوان يك كه انديشهاي دارد امكان ديگر عبارت به.ميشود
كند محسوب رذيلت يك عنوان به را تحمل ميكند پيروي آن از
حركت يك تحمل دارد ، رابطه آن با جوان كه اجتماعي در يا و
.گردد تلقي ترس سر از منفعلانه
كمتري اجتماعي زندگي تجربه از جوان چون ديگر سويي از
به.ميكند نظر كمتر تحمل عواقبعدم استبه برخوردار
اين در و ميكند ابراز آزادانه را خود آرمانگرايي عبارتي
خود در رفتار اين درازمدت اثرات از انديشهاي هيچ راه
با جوان رفتار طبيعيترين ديگر بياني به.نميدهد راه
كمتر سني با جواني.است نبودن تحملپذير متعصبانه انديشه
به امر به تهران تفرجگاههاي از يكي در كه سال از 20
:ميكند توصيف اينگونه را خود ديدگاه ميپردازد معروف
تحملپذيري و منفي تحملپذيرياست نوع دو "تحملپذيري"
است ارزشهايمان و عقايد خلاف كه چيزهايي ما اگر مثبت ،
جهت هم اگر و كرد ، تحمل نبايد و است منفي اين كنيم تحمل
رشد را انسان و است مثبت اين و ميكنيم تحمل باشد ، آنها
تسامح كردن رد موءدبانه حالت حقيقت در بيان اين.ميدهد
براي و اوست سال و سن هم "حدودا كه ديگري جوان.است
من":ميدارد ابراز بيتفاوت "كاملا حالتي با آمده تفريح
ندارم ، زيادي رابطه آنها با كه من ميكنم ، تحمل را همه
پيش اول جوان مورد در حقيقت در ".است آسان من براي تحملش
قرار تحملپذيري مقابل در را او خاص ، فكري زمينههاي
او از را خاص واكنشي آنها وجود عدم دوم جوان در كه داده
.است درآورده بيتفاوت "كاملا حالتي به را وي و كرده سلب
از مختلف دستههاي ميتوانيم ما طيف اين سر دو ميان در
پيشزمينههاي همين به توجه با كه كنيم مشاهده را جوانان
دارند ، حس اين مقابل در خاصي موضعگيريهاي مذهبي يا علمي
در عدمتحملپذيري روحيه از آنهاناشي از بسياري البته كه
.است اول نسل
با و پختهتر واكنشها اين تمامي نسلدوم مورد در ليكن
.است همراه انديشهاياجتماعي
اجتماعي تجربيات داراي دوم نسل از عظيمي طيف حقيقت در
و منطقي موضعگيريهاي به "عملا را آنها كه هستند خاص
مورد در ما اينكه بر علاوه.ميكند وادار معقولانه
خاص هوشمنديهاي وجود به قائل متخصصان و دوم نسل نخبگان
سايرين از آنها منش و تفكر وسيله اين به كه هستيم نيز
به درنيافتادن با خاص گره اين حقيقت در.ميگردد ممتاز
ميكند ، تقويت اول نسل در را تحمل عدم كه سياسي تمتعات
البته.باشند سايرين براي تحملپذيري پيامآور ميتوانند
اين و است ، موءثر بسيار اينجا در نيز فكري پيشزمينههاي
انسان" برميآيد ، نسل اين گفتار از مشخص طور به مهم
خود نبايد و باشد ، داشته خاص تعصب چيز هيچ به نسبت نبايد
با همه با بايد.دهد قرار ديگران از بالاتر مقامي در را
متوجه و باشند داشته قبول همه كه منطقي.كند رفتار منطق
تحصيلات با ساله مردي 29 كه است كلامي اين ".بشوند آن
ما ، تعبير به) اقتصادي و اجتماعي سيستمهاي فوقليسانس
ديگر فردي.ميدارد عنوان (دارد قرار دوم نسل در كه كسي
برخلاف كلامي "ظاهرا ، كنترل مهندسي تخصصفوقليسانس با
يا من حقوق به بخواهد كسي اگر":ميكند عنوان عقيده اين
چيزي چنين "اصلا و كرد ، نخواهم تحمل كند ، تعدي ديگران
".نيست صحيح
از نمونههايي يا و مذكور فرد دو هر از كه هنگامي ليكن
خود مطالب شرح به كه ميخواهيم دوم نسل در دست اين
.برميخوريم مشترك ديدگاهي به راحتي به بپردازند ،
اين فكري پيشزمينههاي به بودن معطوف از بيش كه ديدگاهي
.است معطوف آنها اجتماعي تجربيات به افراد ،
در توصيفي كه بخواهيم اول فرد از كه هنگامي حقيقت در
را خاصي موارد او خود باشد داشته مطلق تعصب عدم با رابطه
و تفكر خاص نوع نيز دوم فرد.نمود خواهد ممتاز آن از
بايد كه حقهايي جزء خودرا ، طبقه تنازع مورد حقوق از برخي
آنچه.داشت نخواهد محسوب شست دست صبوري از آنها مقابل در
نسل اين در تسامح به مربوط نظرات در را همگرايي اين
به نسبت) اجتماع در طولانيتر زندگي ميكند ايجاد
اعمال يكسري به نيافتادن در و (جوانان ديگر گروههاي
و سياسي خاص نهادهاي در نبودن مستحكم و حق خلاف آگاهانه
و دوم مسئله مورد در.است (اول نسل به نسبت) اجتماعي
(دوم نسل پيرامون) قبل مقاله در آن به مربوط مسائل
ذكر اجتماعي تجربيات پيرامون ليكن.شد داده توضيحاتي
.نيست فايده از خالي نكاتي
-شد ذكر "قبلا كه -گروههايي به را دوم نسل "مجددا ما اگر
مورد در كه مييابيم اشراف نكته اين به كنيم تجزيه
به (متخصصان و مردم عامه) نسل اين سوم و دوم گروههاي
حس يكديگر با اجتماعيشان و كاري مستقيم ارتباط واسطه
.است يافته تقويت و شده ايجاد زمان مرور تحملپذيريبه
زندگي كه زيادي چندان نه سالهاي طول در دوم گروه متخصصان
اوقات بيشتر در كردهاند ، شروع اجتماع در را خود كاري
داراي كه اساتيدي و روءسا همكاران ، با تا بودهاند مجبور
آنها ازسركنند هستند رفتار و انديشه از ديگري نوع
دهند ، ياري را يكديگر يا و بياموزانند آنها به بياموزند ،
انسان ، مورد در جديد كشفهاي ، به اجباري تماس همين در و
به بايد "مشتركا كه هستياي بار و مفترقاتش و مشتركات
.كردهاند برخورد بكشند دوش
در -ميتوانستند شايد خود سالان هم مورد در نسل اين
ديالوگي يكديگر با -خود ارزشهاي و انديشه نوع با رابطه
اين به و شوند ، متوسل منطق به راه اين در كنند ، برقرار
آراء يا گردانده ، نزديك هم به را آراءشان اندكي وسيله
مخفي يكديگر از كنند ، ترك نميتوانند كه را خود غيرمنطقي
پايينترشان و بالاتر نسلهاي با رابطه در ليكن.گردانند
كنند ، برقرار را ارتباطي چنين نميتوانستند روي هيچ به
منطق جهت به را شديدي اختلاف مختلف نسلهاي در ما كه چرا
با تنها و نيست اغماض قابل وجه هيچ به كه ميكنيم مشاهده
(تحمل) شايداين.كرد برطرف را آن ميتوان تحمل
توجه با و سن اين در نسل اين كه است بهرهاي ارزشمندترين
.شود بهرهمند آن از ميتواند كنوني خاص شرايط به
شنود و گفت منطق از كه هنگامي ما كه است ذكر به لازم
معنايي وجه هيچ به كلام اين از ميكنيم ، صحبت نسلها بين
و سلبيه گزارههاي در منطق اين.نميكنيم مراد را فلسفي
بلكه است ، نشده مستتر قضايا اشكال در و ثبوتيه ،
تابيده آنها بر زمان آفتاب كه تفكراتي از است مجموعهاي
است ممكن البته و كرده ، ايجاد پختگي و استحاله آنها در و
بدبيني و كدورت از لايهاي آنها بر نيز زمان گرد كه
در خاص طور به منطق اين هست ، هرچه ليكن.باشد نشانده
سكوت ثانيه چند در شايد منطق اين.نميشود جاري كلمات
نسل را منطق اين و تلخ ، لبخند يك در شايد و باشد ، مستتر
ياد به اساتيدش با خود برخوردهاي در راحتي به دانشجو دوم
.ميآورد
به را لازم تحملپذيري كه باشد شكرگزار اندك اندك شايد و
آموختن راه در توان حد تا نعمت آن از و است ، داده خرج
تحملپذيري قسمت سختترين واقع به ايناست برده بهره
اين ميتواند راحتتر بسيار دوم نسل كه صورتي در.است
خود همنسلهاي يا پايينتر نسلهاي به نسبت را روحيه
.كند اعمال
حركت (مردم عامه) نسل اين سوم گروه با رابطه در البته
در نيز عيني ارزشهاي سوي به ذهني ارزشهاي سوي از جامعه
كه تحملپذيري حقيقت در.است موءثر بسيار روحيه اين ايجاد
در باشد ، مطرح معنوي ارزش يك عنوان به ميتواند جهتي از
درامد تضمين و كسب براي روشي صورت به ميتواند حال عين
تحمل به مجبور كارمند يك مثال طور به.شود تلقي مادي
اگر حتي لباس فروشنده يك و است ، خود همكاران و روءسا
بدحجاب خريداران مقابل در "عملا -باشد متعهد بسيار
همهگير مولود حقيقت در رفتار اين.ميدهد نشان ملايمت
پايههاي داراي را آن نميتوان و است عيني ارزشهاي شدن
تحملپذيري گسترش باعث حركت اين حقيقت در دانست فكري قوي
قرار (عامه) خاص گروه اين در كه جامعه نسلهاي تمام در
.است شده دارند
را تحملپذيري احساس نميتوان نخبگان با رابطه در ليكن
حداقل به منطقه دراين مادي انگيزههاي زيرا داد ، تعميم
مقبول گروه اين توسط حالي در تنها مفهوم اين.ميكند ميل
شايسته اين و باشد شده درك خوبي به آن لزوم كه است
.است اجتماعي و فكري گسترده بحثهاي
نخبگان از برخي براي و موارد از برخي در شايد
تكاپوي از را آنها و كند جلوه رذيلت صورت به تحملپذيري
.دارد باز بيشتر
رزازيفر عليرضا
|