نظم برابري ، آزادي
گروهي هاي دررسانه ارتباطي بنيادين هاي ارزش
مقدمه
با را جمعي ارتباط برقراري امكان گروهي رسانههاي
و يكپارچه سازمانهاي راه از ناهمگون و گسترده مخاطبان
جمعي ، ارتباط فرآيند در اينرو ، از.ميكنند فراهم پيچيده
در پيام ، انتقال رهگذر از اجتماعي تعامل روند مثابه به
آن آحاد و جامعه ديگر سوي در و رسانهاي نهادهاي سو يك
به نسبت متقابل تاثري و تاثير از دو هر اين كه دارند جاي
از بستري بر جمعي ارتباط فرآيند.برخوردارند يكديگر
آزادي ، چون مفاهيمي.است جاري ارتباطي بنيادين ارزشهاي
هريك و شدهاند سرشته جمعي ارتباط معناي با نظم و برابري
برخوردارند موءلفههائي از ارزشي ، اصل يك بسان آنها ، از
در.دارد ريشه مكان و زمان در آنها پيرامون بحث كه
مرتبط اجزاي مطالعه ارزشي ، مفاهيم اين مرور حاضر ، نوشتار
استوار ارتباطي هنجارهاي از چارچوبي بررسي و آنها با
.ميشود دنبال ارزشها ، اين برپايه
مقالات سرويس
آزادي -1
حقوق نظر نقطه از و ارزش يك بسان آزادي مدني ، جامعه در
اقدام ، سخن ، باور ، :ميگردد تعريف صورت اين به ارتباطي ،
و گروهي رسانههاي.اطلاعات به نسبت دسترسي و مشاركت
از حمايت براي عملي ابزار مهمترين از جمعي ارتباط وسايل
در كه رسانهها آزادي ترديد ، بدونميشوند قلمداد آزادي
گردد برپا خود نهادي قالب در بايد دارد ريشه فردي حقوق
.گردند بهرهمند امر اين مزاياي از آن اعضاي و جامعه تا
و ارتباطي وسايل به دسترسي استقلال ، متضمن آزادي مفهوم
هرگز رسانهها ، آزادي تئوري براساس.است عرضه در تنوع
بر مفهوم اين بلكه نمود تصور مطلق را استقلال نميتوان
مخاطبان براي بويژه عمومي ، رفاه جهت امتيازاتي تحصيل
ابتكار اعتبار ، مفاهيم خود استقلال.دارد دلالت رسانهها
هرگونه اعتبار نمونه ، براي.دربرميگيرد را انتقاد و
است مخاطبان اعتماد به منوط شده ، عرضه اطلاعات يا اخبار
همچنين.نميآيد حاصل آسان و بيدليل اعتمادي چنين كه
گزينههاي ساختن فراهم و كانالها افزايش امر در ابتكار
خدمات ديگر و اطلاعات كننده ، مصرف براي افزونتر
نيز قدرت صاحبان از انتقاد.است استقلال مستلزم رسانهاي
بر نظارت ديگر ، سوي ازبود خواهد ميسر استقلال پناه در
امر ، دستاندركاران ديگر و دولت سوي از رسانهها كاركرد
.داشت خواهد معني استقلال ، صدق صورت در تنها
فراهم و گوناگون انديشههاي بيان براي گفتگو فضاي گشايش
بطن در نهفته مفاهيم از آنها به دسترسي زمينه ساختن
طيف عرضه ;است دوجنبه داراي ارتباطي آزادي.است آزادي
به پاسخگويي و سو يك از سخنها و انديشهها از وسيعي
.ديگر سوي از گسترده تقاضاي
برابري -2
و حقوق در برابري معني به) عدالت مفهوم با برابري ارزش
با نيز و راستاست هم (اجتماعي سازماندهي در انصاف اعمال
جويي عدالت و خواهي تظلم.دارد پيوند جمعي ارتباط معناي
يك ارتباط برقراري امكان و است ارتباطي كانالهاي مستلزم
آحاد براي يكسان و فراگير بطور بايد كه است اجتماعي خبر
برقراري حق لزوم به كه صورتي در.گردد فراهم جامعه
افراد همه سوي از خواسته اين آنگاه باشيم قايل ارتباط
.باشند شدن شنيده و شنيدن خواهان كه بود خواهد پذيرش قابل
و ديدگاهها افكار ، تمامي براي كه ميكند ايجاب برابري
دسترسي بستر يكسان ، همواره نه و منصفانه بطور خواستهها ،
همچنين.گردد فراهم كار در رقابت برپايه رسانهها به
با قانوني پراكنان خبر همه با كه است آن مستلزم برابري
متضمن برابري.شود برخورد يكسان شرايط و آهنگ معيار ،
شرايط و قيد از و هست نيز آزاد بازار بر حاكم شرايط
و خبر خدمات هزينه سهم تقسيم پراكني ، خبر در فراگير
كانالهاي به انديشه صاحبان تمامي دسترسي و رساني اطلاع
برابري اجمال ، به.ميكند حمايت (تكثر اصل) ارتباطي
در جانبداري و تبعيض امكان سرحد تا كه است آن خواستار
كنار گيرندهها و فرستندهها به دسترسي نوع و ميزان
توسعه سطح به منوط برابري تحقق كه است بديهي.شود گذارده
سيستم ظرفيت نيز و جامعه فرهنگي و اجتماعي اقتصادي ،
.است آن رسانهاي
تكثر ، اصل.دارند جاي برابري بطن در عينيت و تكثر گوهر دو
دورهاي جايگزيني شامل جامعه در پيشرو تحولات مبناي
ميان تضارب و تقابل دولت ، در دگرگوني قانونگذاران ،
دموكراسيهاي در كه ميرود بشمار...و گوناگون گرايشهاي
رسانهها ميان در.ميآيند چشم به فراوان كثرتگرا ،
معيارها اين.دريافت را تكثر معيارهايي ، برپايه ميتوان
راديو ، مطبوعات ، نمونه ، براي) رسانه نوع:از عبارتند
نمونه ، براي) رسانه مضمون نوع يا كاركرد (...و تلويزيون
كاركرد جغرافيايي گستره ،(...و خبري آموزشي ، سرگرمي ،
براساس) مخاطبان ،(...و محلي منطقهاي ، ملي ، ) رسانهها
زبان ، ،(هستند تفكيك قابل..و جنس سن ، درآمد ،
.ايدئولوژي يا سياست فرهنگي ، و هويتنژادي
عينيت قلمرو بسوي را ما ارزشي اصل يك مثابه به برابري ،
انتشار و پردازش گردآوري ، با كه عينيت.ميشود رهنمون
از دوري و بيطرفي پذيرش معني داردبه پيوند اطلاعات
ذهنيت ، كنارگذاري قرار ، بدين و گزارش امر در جهتگيري
به.است واقعيات انتقال و مشاهده در شخصي گرايش و سليقه
.ميجويد را حقيقت و درستي عينيت ، سخن ، ديگر
نظم -3
ارزش ديگر آن ، از حاصل آرامش و قانون تسلط معني به نظم ،
برابري و آزادي ارزش دو با كه است ارتباطي بنيادين
عدلگرا و متمدن جامعه يك پيشنياز خود ، و است همبسته
وجود پيچيدهاي رابطه فرهنگ و نظم ميان.ميشود قلمداد
خواه اجتماعي نظم.است چشمگير آن در ارتباط نقش كه دارد
ديگري مبناي خواه و باشد استوار برابري و آزادي برپايه
ارتباط فرآيندهاي رهگذر از تنها زمان ، طول در باشد داشته
.ميگردد برپا جمعي
بدليل و دارد اشاره هماهنگي و انسجام مفهوم بر اغلب نظم ،
نيز و مراتبي سلسله كنترل و آن ميان كه بالقوهاي رابطه
با همواره دارد ، وجود ضعيف بر قوي سوي از فرمان اعمال
يا جامعه يك سراسر بر اجتماعي ، نظماست همراه ابهاماتي
و ويژه فرهنگ يك در اغلب ، و ميگسترد سايه اجتماعي نظام
به كه انديشههايي تمامي در انسانشناسي ، وسيع معناي به
در يا ارتباطند در يكديگر با يافته نظام گونهاي
ديگر ، سوي از.ميگردد رونما جامعه ، هنري آثار و فعاليتها
خود ، (مفهومي) نمادين ويژه نظم يا سيستم با نيز فرهنگ
يكديگر با فرهنگ و نظم اينرو ، از.ميشود بازشناخته
.همبستهاند
ويژهاي سطوح در هماهنگي و انسجام مفهوم به نظم پذيرش با
اين تضعيف يا تقويت فرآيند بسان نيز و اجتماعي سازمان از
ارتباط زيرا ميگردد آشكار ارتباط با آن پيوند انسجام ،
و است انسجام كاهنده يا فزاينده فرآيندهاي از يكي
تجلي ارتباطي الگوي و مضمون در انسجام يا هماهنگي
نظم زننده برهم عوامل ديده به رسانهها به گاه.مييابد
كه برخوردارند توان اين از رسانهها آنكه حال مينگرند
ابزار به اجتماعي هماهنگي برقراري و امور هدايت رهگذر از
هويت قوام به ميتواند جمعي ارتباط.شوند بدل نظم برپايي
ارزش تحميل به اگر انجامد گروهي انسجام دوام و فردي
.نشود گرفته بكار كنترل ابزار بعنوان و نياورد رو بيگانه
اجتماعي سازمانهاي قالب در هم و مضمون در هم نظم مفهوم
گروهي رسانههاي سوي از مضمون در نظممييابد تبلور
و فرهنگي مفاهيم بر را آن نشان مهر و ميشود ومنتشر برپا
در نظم.ديد ميتوان رسانهها بر حاكم اجتماعي
هرساختاري يا و اجتماع جامعه ، از اعم اجتماعي سازمانهاي
نقش متضمن ميشود گذارده بنيان اجتماعي روابط پايه بر كه
مهم گروه يك به نسبت تعلق احساس ايجاد در ارتباطات
و معتبر فرهنگ يك شكلگيري براي ظرفيت برقراري و اجتماعي
.است آن از تمتع نيز و ارزشي
شكل به يافته سازمان نمادهاي از رشتهاي بر كه فرهنگ
از صورتي به دارد اشاره معنيدار الگوهاي ديگر يا زبان
گروهي ويژه نشان بسان:است شناسايي قابل ذيل سهگانه صور
... و نژاد طبقه ، جنس ، زبان ، راه از كه مردم از
فعاليتها از رشته يك مثابه به.ميشوند بازشناخته
صورت به يا و.. و ورزش سياست ، خانهداري ، مانندكار ،
فيلم ، كتاب ، قبيل از هنري و ادبي آفرينشهاي از بازتابي
به يا رسانهها فرهنگي كرد كار ارزيابي.. و نمايش
از "اعتبار" با يا و است وابسته فرهنگي نمادين "برابري"
.ميباشد مرتبط گروه يا جامعه ديد
ارتباطي هنجارهاي چارچوب
سرشتين همپوشاني از نظم و برابري آزادي ، بنيادين ارزش سه
تكثر ، و دسترسي چون ، مفاهيمي برخوردارند گريزناپذيري و
.ميشوند پديدار برابري هدايت با هم و آزادي لواي تحت هم
.دارد پيوند برابري و آزادي ارزش دو هر با نيز عينيت
مثابه به استقلال زيرا است آشكار آزادي با عينيت وابستگي
از سرشاري و بيطرفي نياز پيش آزادي ، اصل از موءلفهاي
سياسي ، فشار و بحران جنگ ، چون شرايطي تحتاست حقيقت
همچنين ، .خواند آزادي تبلور ميتوان را عينيت به اتكا
عينيت كه چرا است انكار قابل غير برابري يا عينيت پيوند
و منابع به نسبت تبعيض از دو به و منصفانه تلقي مستلزم
تا است رساني اطلاع و دهي گزارش فرايند در خبري موضوعات
.گردد محقق همگان ، با يكسان رفتار
گانه ، سه بنيادين ارزشهاي از يك هر دل در ديگر ، سوي از
در.ميآيند چشم به منفي و مثبت نكات روشن و تاريك نقاط
بيقانوني با مرتبط منفي نكات آزادي ، مثبت اشارات برابر
مفهوم متضمن فردي مطلق آزاديهاي وگاه ميكنند جلوه
اجتماعي همبستگي نقض و گريزي جمع طلبي ، مرج و هرج انزوا ،
برابر در آشكارا ، خود ، فردگرايانه قالب در آزادي.هستند
باشد برابري ناقض است ممكن نيز و ميايستد جمعي همبستگي
همچنين ، .سازد بيبنيان را اجتماعي عدالت بستر ناگزير و
نقض بسوي تام برابري بر مبتني اجتماعي نظم است ممكن
تا يازد دست آن محدودسازي به يا گردد رهنمون فردي آزادي
.كند پيشگيري اجتماعي يا مادي نابرابري دوباره پيدايش از
يكديگر با تضاد در بنيادين ، ارزش سه اين ترتيب ، بدين
مذكور ارزشهاي سرشت در تدقيق امر ، اين ميگيرندكه قرار
اساسي اصل دو اول ، نگاه در نمونه ، براي.ميكند ايجاب را
برابري.ميشوند تصور يكديگر منافي يكسان ، برخورد و تكثر
مقايسه در دريافتكنندگان همه كه دارد اشاره نكته اين بر
دسترسي در يكسان امكان يا محدوديت از بايد فرستندگان با
به نيز تكثر اصل.باشند برخوردار رسانهاي كانالهاي به
نيز و كانالها به دسترسي متناسب و منصفانه اجازه معني
اگر ترتيب ، بدين.است شايستگي و انصاف بر مبتني برخورد
به دسترسي در امكان ايجاد يا محدوديت اعمال يكساني
دو اين جوهره شود ، نهاده بنيان انصاف مبناي بر كانالهاي
.ميآيند سازگار يكديگر با مفهوم
به بايد ارتباطي هنجارهاي از چارچوبي تدوين منظور به
از اما يافت دست مذكور ارزشهاي از يكپارچهاي تلفيق
ارزشهاي از يك هر بر گوناگون تفاسير راه كه آنجايي
اين به نسبت متفاوتي گرايشهاي است ، باز ارتباطي بنيادين
از.مينمايند چهره آنها ، به وابسته مفاهيم و ارزشها
در مشهور اختلاف به ميتوان تفاوتها آشكارترين و اولين
افراد و رسانهها امور دستاندركاران گرايش
افراد.نمود اشاره مذكور ارزشهاي بسوي غيردستاندركار ،
محيطي عوامل بسان كه رسانهها امور در غيردستاندركار
اعمال سيستم بر بيرون از رسانهاي سازمانهاي بر موءثر
كه اصلاحطلبان ;هستند تميز قابل گروه سه ميكنند ، نفوذ
را همگاني خبر تحقق و دارند باور عمومي مسئوليتپذيري به
ليبرالها ميجويند ، رسانهها ساختار در تحول رهگذر از
كه گرايان سنت و هستند بازار به معتقد و آزادي خواهان كه
نظم ناقض رسانههاي گسترش و آزادي از استفاده سوء بيم از
از يك هر.ميورزند مقاومت تحول برابر در روان ، مخرب و
جداگانهاي ارتباطي هنجارهاي به مذكور گروههاي
.ميانديشند
رسانهها امور گردش در كه رسانهها امور اندركاران دست
شمار به دروني عوامل رسانهاي سازمانهاي در و دارند نقش
فعاليتهاي در مداخله را بيروني نظارت و پايش ميروند ،
تقسيم دسته سه به ميتوان نيز را گروه اين.مييابند خود
و راميپسندند دارنده مشاركت رسانهگري اول ، دسته:نمود
دسته.دارند سر در را حساس و چالشگر فعال ، نقش ايفاي
باور و برخوردارند حرفهاي يا گرايانه عمل ديدگاه از دوم
حرفه به پرداختن و نظارتي خود بيطرفي ، بر را خود
براي خدمات سازي فراهم هدف بر تاكيد با رسانهگري
تجاري اهداف جستجوي در آخر دسته.نهادهاند بنا مخاطبان
اجتماعي اهداف با نظر اين گاه كه هستند رسانهاي صنعت در
.مييابد منافات
همه باورهاي يكسان ، نظرات نقطه به دستيابي ترتيب ، بدين
دشوار رسانهها ، كاركرد به نسبت فراگير معيارهاي و شمول
هنجاري جهتگيريهاي از گوناگون رسانههاي زيرا مينمايد
هنجارهاي چارچوب تدوين در.برخوردارند متفاوت اخلاقي و
مذهبي ، و ملي باورهاي و ارزشها فرهنگ ، به توجه ارتباطي
اطلاعاتي ، و ارتباطي آوريهاي فن در تحول روند پيگيري
آرمانها ، در تدقيق و كشور ونياز توان تحليل و شناسايي
قرار نظر راستاي در بايد جامعه آحاد اهداف و گرايشها
.گيرد
محمدرضايي شهريار
|