كدامند؟ استرس با مقابله روشهاي
محدوديت؟ يا آزادي ازدواج ،
كدامند؟ استرس با مقابله روشهاي
و رواني روحي ، تغييرات سري يك از است عبارت استرس
و ميباشد محيط گوناگون فشارهاي از ناشي كه فيزيولوژيكي
و تداوم.ميدهد قرار خود فشار و تاثير تحت را فردي
به كه ميآورد فراهم فرد براي را موقعيتي استرس استمرار
لذا بود ، خواهد موقعيت از "فرار يا مبارزه" واكنش صورت
و شناخت را استرس مقوله بايد دام اين از رهايي براي
.قرارداد عنايت و توجه مورد را آن با مقابله راههاي
اين در.دارد افراد كاري مشكلات در ريشه عصبي فشار گاهي
در رواني و روحي مشكلات دچار شخص آنكه بر علاوه صورت
محيط و سازماني محيط در ميشود خانواده و اجتماعي محيط
عملكرد كاهش جمله از.ميشود مواجه خاصي مسائل با كاريش
سازمان كه زيانهايي ساير و غيبت ،(كيفي و كمي نظر از)
اين منشاء كه بپذيرد آنكه بدون آنهاست پذيرش به مجبور
كاري ضوابط و روابط و ساختاري نارساييهاي مشكلات
.ميباشد
استرس تاريخچه و تعريف
كه است حالتي آن و ميباشد "استرس" واژه ترجمه "تنش"
.ميآيد بوجود انسان براي عصبي فشار احساس آن متعاقب
:گفت ميتوان استرس تعريف در
را تهديدي كه ميگردد اطلاق فردي دروني موقعيت به استرس"
كرده احساس خود رواني آرامش يا و جسمي وضعيت به نسبت
".باشد
در كه است رواني و فيزيولوژيكي واكنش يك استرس":يا و
افراد از كه تقاضاهايي سطح ميان توازن عدم احساس هنگام
اين ساختن برآورده در آنان ظرفيت و توانايي و ميشود
".ميدهد روي تقاضا
نيز دور بسيار زمانهاي از بلكه نيست نوظهوري پديده استرس
منابع و استمرار تنوع ، در آن تفاوت تنها و داشته وجود
نيز دور گذشتههاي از عصبي فشارهاي.ميباشد استرسزا
تغييراتي آن منابع و بروز شكل بتدريج ولي است داشته وجود
.است نموده
مقابل در تا ميساخت قادر را ما نياكان عصبي فشارهاي
اين از گريز راههاي و كنند مسلح را خود محيط تهديدات
اين از و "فرار يا مبارزه" بود صورت دو به "عمدتا فشارها
با زمانيكه آنان.ميدادند ادامه خود حيات به طريق
ميدادند نشان واكنش "سريعا ميشدند روبرو خود دشمنان
ميدانستند دشمن از تواناتر را خود اگر كه طريق بدين
و ميكردند حمله آن به (وحشي حيوانات يا انسان از اعم)
فرار محيط از بسرعت داشتند ناتواني و ضعف احساس اگر
از دشمن با خود توانايي شناخت در آنان.ميكردند
ميافتاد اتفاق بدنشان فيزيولوژيكي سيستم در كه تغييراتي
زندگي استرس با آنها واقع در ترتيب بدين ميجستند ، بهره
.بود آنان زندگي حاشيه در استرس بلكه نميكردند
و متنوع بسيار استرسزا منابع امروزي جوامع در متاسفانه
منبع يك از رهائي محض به كه نحوي به شدهاند فراگير
در انسانها "بعضا و ميكند نمايي خود ديگري منبع استرس ،
در منابع اين گسترش.گيرند مي قرار استرس چندين معرض
برخي در كه است حدي به اجتماع و كار محيط خانه ، محيط
سلب انسان از نيز را ساده برنامهريزي و تفكر توان اوقات
جسم و ذهن و فكر سالها گاهي و ماهها هفتهها ، و ميكند
.مياندازد كار از را انسان
افراد عهده به كه متنوعي مسئوليتهاي و تعهدات با امروزه
و دارد وجود استرس منابع از دوري امكان نه ميشود گذاشته
شرايط برخي در لذا.كرد مبارزه آنها همه با ميتوان نه
شناخت با و كند زندگي آنها با است ناچار انسان
زيرا نمايد ، آن اثرات كاهش در سعي استرسزا موقعيتهاي
اوليه موقعيت در چنانچه و دارد فزاينده ماهيتي استرس
آن گسترش با همزمان نگيرد صورت اقدامي آن توقف براي
كه ميشود وارد فرد جسم و روان و روح بر فراواني فشارهاي
.ميرود پيش فرد قواي كردن فلج حد تا پيچيده موارد در
آگاهي آن وجودي ابعاد به بايد استرس كامل شناخت براي
.نمود اتخاذ آن با مقابله براي را لازم تدابير و داشت
مسئله تشخيص و شناخت
تشخيص و شناخت استرسزا وضعيت بررسي براي قدم اولين
بهتر مسئله شناخت و آگاهي با.ميباشد موضوع يا مسئله
تصميم و داد نظر بعدي حلهاي راه ارائه به نسبت ميتوان
:ميباشد زير موارد شامل مرحله اين ، گرفت
نوع چه داراي فرد اينكه -شخصي خوي و خلق شناخت -1
يا است انزواطلب تندخو ، يا است آرام ميباشد روحيهاي
يا است مخاطره و ريسك اهل شجاع ، يا ترسوست اجتماعي ،
...و ميدهد ترجيح را امنيت
از استرسزا موقعيتهاي در آسيبپذيري ميزان ارزيابي -2
فرد واكنش زيرا باشد ، مهم بسيار ميتواند كه است مراحلي
آن با فرد چگونه كه ميدهد نشان استرس منبع به نسبت را
.ميكند برخورد
.ميرود بشمار مهمي گام استرس آورنده بوجود منابع كشف -3
در كه را روحي فشار و ناراحتي افراد مواقع از بسياري
بنظر و ميبرند كار محيط به خود با داشتهاند خانه
نيست اينگونه حاليكه در است كار محيط استرس منبع ميآيد
از فرد چون و ميآيد بوجود كار محل در مشكلي برعكس و
محيط در را آن است نموده خودداري كار محيط در آن بروز
.است خانه در اصلي مشكل گويي كه ميكند منتقل بنوعي خانه
.ميباشد اهميت حائز آن در دقت و استرسزا منابع كشف لذا
استرس دچار كه فردي رفتار در تغيير ميزان ارزيابي -4
نمايدبه كمك عصبي فشار مشكل حل به ميتواند ميباشد
آيا كه دريافت ميتوان ارزيابي اين با ديگر عبارت
با مقابله در را شخصي رفتارهاي و عادات از برخي ميتوان
داد؟ تغيير استرس
كه است راههايي از يكي استرس به نسبت واكنش تغيير -5
نگرش و داد تغيير مثبت واكنش به را منفي واكنش ميتوان
.نمود آن جايگزين را مثبت
استرس بر غلبه روشهاي و تدابير اتخاذ
را آن بر غلبه روشهاي ميتوان استرس با مقابله براي -
استرس مقابل در واكنش براي را مفيد تدابير و ارزيابي
.كرد اتخاذ
در موءثر روشهاي تقويت و استرس در موفق غير تدابير كاهش -
.ميشود محسوب مهم گامهاي از استرس
رساندن حداكثر به استرس بر غلبه راههاي از ديگر يكي -
بدينترتيب.ميباشد كارايي افزايش و اجرايي قابليتهاي
استرس با مقابله براي فرد رواني و روحي قواي و توان
.مييابد افزايش
و استرس مسئله از كافي شناخت و لازم آگاهيهاي از پس -
براي را لازم استراتژي فرد ميبايست آن با مقابله راههاي
.نمايد اتخاذ استرس بر غلبه
استرس بر غلبه جهت ديگران به كمك
كسب استرس با مقابله براي را لازم توان فرد مرحله اين در
عوامل و استرس ابعاد از كامل شناخت با ميتواند و كرده
غلبه براي را ديگران به كمك ومسئوليت كند جلوگيري آن
.گيرد عهده به استرس بر
خلاصه صورت به زير فرآيند در فوق گانه ده مراحل تمامي
.است شده داده نشان
استرس علائم
:ميشود نمايان سطح دو در استرس آثار و علائم عمدهترين
(جسمي) فيزيولوژيكي سطح (الف
بدن متابوليزم افزايش
خون فشار افزايش
قلب تپش
حد از بيش تعريق
معده زخم
كلسترول افزايش
تنفسي مشكلات
هاضمه سوء
سردرد
ديابت
و طاسي
ميگرن
:رواني و روحي سطح (ب
افسردگي
هيجان
التهاب
زياد حساسيت
انزواطلبي
اعتماد و اطمينان عدم
عصبانيت
توهمات و تفكرات
كمخوابي
بياشتهايي
نگراني
لازم شويم آشنا استرس با مقابله روشهاي با آنكه از قبل
هميشه استرس كه است اين آن و گردد ذكر نكتهاي است
راهگشاي ميتواند ازاسترس ناشي هيجان گاهي و مضرنيست
استرس و منفي استرس ويژگيهاي است لازم لذا.نيزباشد مشكل
.شناسيم باز هم از را مثبت
منفي استرس
شروع مشكل و پيچيده كار آنكه از قبل منفي استرس شرايط در
و ميشود پديدار فرد در رواني و روحي ناراحتي آثار شود
را كوچك پيشامد هر و ميدهد دست از را موقعيت كنترل شخص
و اضطراب دچار بتدريج و ميكند تبديل بزرگ مشكل يك به
.ميگردد سلب وي از آرامش و ميشود استرس
مثبت استرس
داريم را مشكلي يا و پيچيده كار انجام قصد هنگاميكه
كار انجام به قادر تا مييابد افزايش بدن در انرژي ميزان
بدن در موقعيت كنترل و هوشياري حس حالت اين در.باشيم
و كنيم تحمل را زيادي فشار آنكه بدون و مييابد افزايش
در.ميرسانيم اتمام به را كار شديم مضطرب اندازه از بيش
آرامش كار انجام از رضايت احساس با ميتوانيم شرايط اين
.ميگردد تقويت نيز اعتمادبهنفس حس و يابيم باز را خود
استرس با مقابله راههاي
و طبيعت به بستگي آن اثرات كنترل و استرس با مقابله
موقعيت در ميتواند چگونه كه دارد فرد هر توان و روحيه
مشكلات حل در يا نمايد تصميمگيري بهخوبي خاص
شخصيت با بهنوعي افراد برخورد طرز.كند چارهانديشي
با فعال و واقعبينانه بهصورت برخياست مرتبط نيز آنان
دارند ، منفي و انفعالي حالت برخي و ميكنند برخورد مشكل
.ميشوند پرخاشگر يا انزواطلب لذا
كه تدابيري و باشد اندازه از بيش استرس اثرات زمانيكه
در نشود واقع مفيد ميرود بهكار استرس كاهش براي
واقع مفيد ميتواند مشكل به نسبت نگرش تغيير اينصورت
.شود
شناخت مستلزم استرس با مقابل براي لازم تدابير اتخاذ
غلبه براي.دارد آگاهانه و مثبت تفكر ذاتي ، استعدادهاي
در بتدريج عصبي سيستم تا است لازم ابتدا در استرس بر
مياندورههاي در كه بدينترتيب گيرد ، قرار توازن حالت
گنجانده فعاليت عدم و آرامش دورههاي "حتما شديد فعاليت
.شود
با مقابله يا و كاهش راههاي مهمترين بهعنوان كه آنچه
:ميباشد زير بشرح برد نام ميتوان استرس
حفظ در سعي و خانوادگي مسائل از كاري مسائل كردن تفكيك -
.كدام هر جايگاه
مقابله در شخص آسيبپذيري موجب كه رفتارها برخي تغيير -
.ميشوند استرس با
بايد كه روزانهاي كارهاي و برنامهها اولويتبندي -
.گيرد انجام
بيشتري اولويت كه كارهايي براي زمان مديريت از استفاده -
ميشوند اولويتبندي برنامهها آنكه ضمن يعني.دارند
.كنيم تعيين قبل از كار هر انجام براي را لازم زمان
.آن به نيل راههاي و كوتاهمدت و بلندمدت اهداف تعيين -
مشكل مورد در دوستان و همكاران با نظر تبادل و گفتگو -
.آن حل در سعي و مسئله يا
.سالم تفريحات و مطالعه ورزشي ، مرتب برنامههاي تنظيم -
-چربي مواد خوردن از احتراز و منظم غذائي برنامه داشتن -
.قندي
.كافي ميزان به استراحت و خواب برنامه تنظيم -
.اجتماعي -اقتصادي نظر از جامعه محدوديتهاي شناخت -
.تعاون و همكاري روحيه تقويت -
.بياموزيم لزوم مواقع در را گفتن "نه" -
سمت به را خود انرژي و بنگريد مثبت ديدگاه از را استرس -
.برهانيد خارج
استرس بر غلبه براي مختلف استراتژيهاي و تدابير از -
.شود استفاده
استرس كاهش براي غيرموءثر استراتژيهاي
است ممكن نرسد ، نتيجه به استرس كاهش براي تلاش كه زماني
مسئله حل به كمكي نهتنها كه شود انتخاب زير راههاي
:ميآورد بهوجود جديدي مشكلات بلكه نميكند
استرسزا موقعيت از فرار -
(انكار) استرس وجود گرفتن ناديده -
(فرافكني) ديگران وجود در خود مشكل مشاهده -
روزمره يكنواخت كارهاي انجام از آزادگي -
سخت كار -
بيشازاندازه شدن احساساتي -
...و مخدر داروهاي به توسل -
نتيجهگيري
لازم تواناييهاي و مهارتها بايد استرس با مقابله براي
مشكل درباره كه ميباشد ميسر زماني امر اين.نمود كسب را
آوريم بهدست را كافي آگاهيهاي و نموده تفكر خود وضعيت و
در توازن ايجاد و حفظ با كه گيريم قرار موقعيتي در سپس و
مقابل در مفيد واكنشهاي براي.كنيم غلبه استرس بر زندگي
تا باشد شده ايجاد كافي علاقه و خواست تعهد ، بايد استرس
.آيد بهدست مطلوب كارائي
نه استرس بر غلبه برنامه كه است ضروري نكته يك ذكر
عمومي برنامه يك بهعنوان بايد بلكه كارمزدي يك بهعنوان
امر اين به بايد مسئولين وظايف از بخشي لذا.گردد تلقي
كاهش در لازم تدابير اتخاذ طريق از تا يابد اختصاص مهم
همت ميكند وارد جامعه بر را فشار بيشترين كه تنشهايي
.گمارند
به نسبت تصميمگيران كردن حساس با نيز جمعي ارتباط وسايل
علوم انديشمندان و صاحبنظران از نظرسنجي و موضوع اهميت
زيانبار اثرات كاهش در موءثري گام ميتوانند رفتاري
.باشند داشته جامعه بر استرس
صائميان صديقه
:ماخذ و منابع
بهزاد دكتر ترجمه بلانچارد ، كنت دكتر ،"استرس مديريت" -1
رمضاني
بابك ترجمه وارد ، -ول كران جين ،"استرس بر غلبه" -2
مهرآئين
-مورسل آلبرت ،"سازيم ريشهكن خود در را اضطراب چگونه" -3
رزمآرا -هوشيار ترجمه -ميرز آينسلي
ترجمه ماردن ، اسوت اوريزن ،"نگراني و تشويش بر غلبه" -4
مهرين مهرداد
مديريت مجله بوشهري ، جعفر "مديريت و استرس" -5
باهر حسين دكتر ،"درماني روشهاي و سازماني تنشهاي" -6
محدوديت؟ يا آزادي ازدواج ،
آزاد تجرد دوران مانند ازدواج صورت در ميكنند تصور برخي
.ميشود محدود زندگيشان و نيستند
مشكل.ميآورد ارمغان به آزادي برايمان ازدواج حقيقت در
چه ازدواج.ميبينيم را آن محدوديتهاي فقط كه است آن ما
قرارگرفتن ، محبت مورد و كردن محبت آزادي دارد؟ آزادي
رفتار اصلاح و كردن تغيير آزادي گروهي ، كار انجام آزادي
.تعهد افزايش و
مديريت علم در:ازگروه عضوي عنوان به وظيفه انجام آزادي
مهارتهاي كه افراديدارد خوبي نتايج گروهي كار و تفكر
برنامهريزي مشخصي هدف براي همفكري با دارند مكملي
تلاش آن به رسيدن براي و انتخاب را راه بهترين و ميكنند
.ميكنند
را زندگي مديريت و مسئوليت تا ميدهد فرصتي ما به ازدواج
نظير زندگي مختلف مسائل با وقتي.كنيم تقسيم همسرمان با
آينده ، براي مالي برنامهريزي شغل ، انتخاب فرزندان ، تربيت
مسائل براي حتي.نيستم تنها خوشحالم ميشوم روبهرو
هفته ، آخر تعطيلات براي برنامهريزي نظير زندگي كوچك
.دارم مسئوليتپذير و همفكر همسري خوشحالم
با متناسب وظيفهاي درانتخاب كه ميشود باعث گروهي كار
من و بانكدار همسرم.باشيم آزاد خود قدرت و توانايي
زنان كليشهاي وظايف به كه هستيم آزاد ما.هستم نويسنده
براساس را وظايفمان و مسئوليت و نكنيم توجه مردان و
باعث امر اين.كنيم تقسيم راحتي حتي و علاقه توان ،
مناسب كهبرايمان كارهايي براي را انرژيمان و وقت ميشود
.ميبريم لذت داريم كه آزادي از ما.نكنيم تلف نيست
من با همسرم وقتي:رفتار اصلاح و كردن تغيير آزادي
هم خودم.هستم حساس خيلي من كه نميدانست كرد ، ازدواج
به اعتماد عدم عصبانيت ، باعث گذشته تجارب كه نميدانستم
.است شده همسرم با روابطم به نسبت اشتباه نگرش حتي يا نفس
بستگي زوجها نگرش بر كه ازدواج هنر با تا كشيد طول سالها
و دهم تغيير را گذشته احساسات و افكار توانستم دارد ،
.كنم جبران را اشتباهم
.نيست پايدار و مستحكم نباشد ، توام تعهد با كه روابطي
برسم آرامش به تا كرد فراهم برايم را آرامي مكان ازدواج
رفتارهاي و احساسات افكار ، تا داشتم لازم را زماني و
.دهم تغيير را نادرستم
از را ما كه داريم اشتباهي احساسات و افكار زندگي در ما
همسر كنار در.ميدارد باز آرزوهايمان به رسيدن
را گذشته جراحتهاي و اصلاح را رفتارهايمان ميتوانيم
مهارتهاي اشتباه ، تفكر.شويم تجربهتر با و كنيم درمان
انزوا در و شبه يك عصبانيت و شخصيت ضعف ضعيف ، ارتباطي
هستم كنارت در من":ميگويد همسرمان وقتي.نميكند تغيير
را خود ميتوانيم بيشتري تلاش با ".كني عوض را خود تا
را همسرم مشكلات ميتوانم ميكردم فكر "قبلا.دهيم تغيير
اين دريافتم بعد ولي.كنم جبران را او كمبودهاي و كنم حل
.است اشتباه تفكر
بسياري":مينويسد "خانواده اهميت" كتاب در واندرن جفون
.است آنان اشتباه تفكر نتيجه زوجها خستگيهاي و مشكلات از
عميق نيازهاي ميتوانيم كه ميكنيم تصور ما از بسياري
انتظارات نميتوانيم وقتي.باشيم پاسخگو را يكديگر
و كنيم عوض را همديگر ميكوشيم كنيم برآورده را همسرمان
انتظارات نميتواند دهنده تغيير.ميخوريم شكست زودي به
.كند تغيير نميتواند كننده تغيير و كند برآورده را همسر
.دهيم تغيير را خودمان جز كس هيچ نميتوانيم ما حقيقت در
را نيازهايم حد كمك با كه است آن همسر عنوان به من وظيفه
بر وقتي.كنم عوض را اشتباهم رفتارهاي و افكار برطرف ،
رفتار همسرم با احترام و علاقه صداقت ، با كنم ، غلبه خشم
بگذارم ، كنار را خودخواهيام و آزاردهنده عادتهاي و
حق در كه ميشوم متوجه وقتي.محبتكنم همسرم به ميتوانم
جبران را گذشته ميتوانم آزادانه كردم ، كوتاهي چه همسرم
شنونده باشم ، كنارش در درمشكلات كنم ، نثارش را محبتام و
.باشم خوبي
كنترل را رفتارش و دهيم تغيير را همسرمان كرديم عادت ما
در آزادي كنيم ، تغيير و رشد همسر كنار در وقتي.كنيم
ترسو افراد براي آزادي اين.ميكنيم درك را مشترك زندگي
كشف را جديد مرزهاي كه است شجاعي افراد مختص بلكه.نيست
كه كساني;ميكنند غلبه صميميت دشمنان بر و ميكنند
و جرات با و ميگذارند كنار را اشتباهاتشان و محدوديتها
.ميكوشند زندگي حفظ براي قدرت
بارتن رت:نويسنده
موءدب الهام:مترجم
|