آينده پژوهشهاي
شناسي آينده دانش محدودههاي
آينده پژوهشهاي
به وابسته جامعهاي هر سرنوشت بيگمان :جستارگشايي
در موجود نهادهاي كارآمدي و آتي و فعلي برنامههاي
به نميتوان ديگر.است آينده و حال معضلات با برخورد
كنوني ، دنياي در زيرا كرد ، بسنده انفعالي و روزمره حركت
و موسسات سوي از ساله ده چندين حتي و ساله چند راهبردهاي
جهان در را خود جايگاه و شده طراحي قدرتمند دولتهاي
در.ميدهند افزايش را خود سهم و گسترش پيش از بيش آينده
وسيع ، ديد افقهاي و صحيح درك با ميبايد نيز ما حركت اين
نسبت دانشوران و پژوهشگران اميدواريم.باشيم داشته تعامل
و اهتمام و شده آگاه پيش از بيش موضوع اين اهميت به
.نمايند جدي اقدام
مركزپژوهشهاي كه است تئوريك مقدمهاي زير ، كوتاه مقاله
برداشته را نخستين گامهاي راه اين در كه - اسلامي آينده
تهيه خود منتشره آثار بر تئوريك درآمد عنوان به - است
در ايشان ديدگاه ملخص و نظري كليات واجد نيز و نموده
.است آيندهنگري دانش محدودههاي توضيح و تعريف
معارف گروه
از گستردهاي اهميت چه آيندهنگرانهاز بررسيهاي اينكه
در آن نمودهاي كنترل جهت در تلاش و آينده درك و نگرش نظر
از دسته آن راستاي در بويژه ، زندگي مختلف عرصههاي
بشريت آرامش و سعادت خيزش ، بخش تحقق كه اجتماعي تغييرات
باشد ، خاكي كره بر انسان حضور نهايي هدف به رسيدن در
.نيست پوشيده انديشه ، و خرد اهل بر است برخوردار
يا و آيندهشناسي در رفته بكار علمي ابزارهاي و روشها
به نگرش در را خرافي ابزار و وسيله آيندهنگريهرگونه
و عملي بزرگ چالشهاي بويژه كه چرا ميكند ، نفي آينده
سرسامآور سرعت نيز و است مواجه آنها با بشريت كه نظري
علم عرصههاي در پياپي جهشهاي و تغييرات فشردگي و حوادث
دستاندازي در "برتري مدعيان" گرايش و ميل و تكنولوژي و
هجري پانزدهم قرن مياني دهههاي طي چيز ، همه و چيز هر بر
متفاوتي محتواي و شكل يكم ، و بيست قرن آغازين دهههاي و
عقب تنها نه روند ، اين سهمگين فشارهاي و گرفت خواهد
بلكه نورديد ، خواهد در را عرصه اين تماشاچيان ماندهو
و هويت و ميسازد خود خردكننده چرخهاي لگدكوب را آنها
وضعيت به حالت ، بهترين از و ميكند مسخ را آنها هستي
.آورد خواهد در مات و گيج هميشه
درباره اسلامي منابع آنچه با هرگز دردناك ، وضع اين
امت آينده و حال براي تضميني مثابه به آينده براي آمادگي
همخواني كردهاند تاكيد آن ، درخشان گذشته پاسداشت و
.ندارد
كه ميشود برداشت چنين تاريخي ، تجربيات و اسلامي متون از
روي از و علمي "آيندهشناسي" به فراخواندن در اسلام
اتفاقهاي و حوادث پيشبيني نيز ، و آينده مطالعه
آينده در كه احتمالاتي همه براي برنامهريزي و غيرمترقبه
پيشي جهانبينيها ، و نظامها همه از دهد ، رخ است ممكن
بر كه شريفي احاديث و قرآن آيههاي برخي.است گرفته
مثابه به آنها ، براساس عمل و الهي سنتهاي كشف ضرورت
تاثر و تاثير و ديالكتيك ارتباط و پيوند توضيحدهنده
بر آينده و حال و گذشته مستقيم حال عين در و متقابل
عنوان به و آن بناي قصد به آينده شناخت ضرورت و همديگر
آنچه و الهي حق وعدههاي كلي خطوط برخي كننده بيان
:قرارند اين از دارند ، تاكيد افتاد ، خواهد اتفاق مسلما
كان كيف فانظروا الارض فسيروافي سنن قبلكم من خلت قد"
پس است ، بوده سنتهايي شما از پيش) "المكذبين عاقبه
كه آنها كار پايان كه بنگريد و بگرديد زمين برروي
.(است بوده چه ميدادند نسبت دروغگويي به را پيامبران
"موعدا لمهلكم جعلنا و ظلموا لما اهلكناهم القري تلك و"
و رسانديم هلاكت به شدند كافر چون را قريهها آن و)
.(نهاديم وعدهاي هلاكتشان براي
قدمت ما نفس لتنظر و الله اتقوا آمنوا الذين ايها يا"
هركس و بترسيد خدا از آوردهايد ايمان كه كساني اي) "لغد
.(است فرستاده چه فردايش براي كه بنگرد بايد
واينكه ، ) "يري سوف سعيه وان سعي ما الا للانسان ليس وان"
كه وزودا نيست ، كردهاند خود آنچه جز پاداشي مردم براي
.(آيد نظر در او كوشش
في ليستخلفنهم الصالحات عملوا و آمنوا الذين وعدالله"
كارهاي و آوردهاند ايمان كه كساني به خدا) "الارض
جانشين زمين روي در كه داد وعده كردهاند ، شايسته
.(كند ديگرانشان
شكي آمد ، خواهد قيامت نيز و) "فيها لاريب آتيه اساعه ان"
.(نيست آن در
قوانين:اساسي حقيقت سه از ديگر ، آيات و كريمه آيات اين
حكايت الهي ، وعدههاي و آينده براي تدارك تاريخ ، سنن و
.دارند
تفسير به كه شده وارد نيز شريفي احاديث راستا ، همين در
:برميدارد آنها جزئيات از پرده و پرداخته حقايق اين
،"نميگردد دشواريها مغلوب هرگز خود زمانه به آگاه"
،"نميگردد غافل تدارك و آمادگي از شناخت را روزگار هركس"
زمانه خشم از هرگز نداشت خبر روزگار سرزنشهاي از هركس"
بينا رود اوضاع استقبال به هركه" ،"ماند نخواهد امان در
پيش هركس" ،"شد خواهد سرگردان كند ، اوضاع به پشت هركس و
حسرت و اندوه آن از پس نباشد مراقب دام ، در افتادن از
."نيايد بكارش
معرفت منابع و الهي قوانين شد گفته آنچه به توجه با
در شدن تسليم كه دارند آن از حكايت بشري دانش و اسلامي
عقبماندگي به منجر آن ، به نسبت بيتفاوتي و آينده برابر
چيزي همان اين و ميگردد دردناكي بدبختيهاي و انحطاط و
فلن" شدند آن گرفتار بينش ، اين با تمدنهايي و امت كه است
."تبديلا الله لسنه تجد
مهم تجربههاي و شناخت والاي منابع چنان از كه امتي
اين در پيشتازي شايستگي است برخوردار انساني پيوسته
برمي شريعت از آنچه به توجه با) را سرنوشتساز كارزار
پي در آنهم ميكند ، ايجاب منطق و عقل و آيد
گو دارد ، (آنست گريبانگير همچنان كه عقبماندگيهايي
كنوني چالش حجم چوني و چند درك از نشاني واقعيتها اينكه
دارند ، تاكيد آن بر اسلامي اصول كه اندازههايي و حد در
.است نداده بروز
عمدهاي مراحل شناختي ، آينده پژوهشهاي عرصه در بشر دانش
آنست بر غربي دانشمندان از يكي بطوريكه گذاشته سر پشت را
پانزدهم قرن پايان به شناختي آينده پژوهشهاي قدمت كه
قرن طي علمي ، واقعا بررسيهاي هرچند ميرسد ميلادي
به بيستم قرن اوايل در و گرفت صورت انگلستان در نوزدهم
عرصه اين ويژگيهاي و حدود تاليفات ، از مجموعهاي صورت
مطالعات كه بود آن از پس و گرديد روشنتر علمي ،
;گرفت بخود آيندهشناسي علم عنوان رشته ، اين پژوهشهاي
از بهرهگيري با و زمان مرور به دانش از رشته اين
علم به تبديل قبلي ، بنيادي بررسيهاي و مطالعات پشتوانه
و (تئوري) علم اصول در كنكاش و بحث به كه شد عياري تمام
به نيز دانشگاهها همزمان ميپردازد ، (عمل) "نگري به"
و پرداختند پايه ، درسي واحد يك عنوان به رشته اين تدريس
گرفت شكل آن براي تخصصي مراكزپژوهشي و نهادها و انجمنها
ش 1973._ه سال 1352 در سوئد جمله از) كشورها برخي حتي و
تاسيس وزيري ، نخست دفتر در نگري آينده ويژه دبيرخانه (م
علمي ، و اقتصادي پيشرفته كشورهاي از بسياري و كردند
است كافي.دادند اختصاص پژوهشها اين به را مشخصي بودجه
مطالعه و بررسي به مربوط نهادهاي تعداد كنيم اشاره
به (م 1967) ش_ه سال 1346 تا آمريكا در آيندهشناسانه
از بعد سال بيست از كمتر مدت طي و رسيد موسسه حدود 600
نهادها اين فعاليت.رسيد موسسه هزار يك به رقم اين آن ،
برگزاري و عمومي افكار هدايت و علمي پژوهشهاي شامل
و ادواري نشريات صدور و آموزشي كنفرانسهاي و سمينارها
.است تخصصي كتابهاي
شناسي آينده دانش محدودههاي
رضوي مسعود
آيندهنگري ، دانش آن از جديدتر و فوتوريسم يا شناسي آينده
مسئله يا آرزو و آرمان نوعي از بامروزهFuture Studies
از ويژه دانشي به و شده خارج مابعدي اسطورههاي در مستقر
بر روز هر واقع در.است گرديده بدل اجتماعي علوم شقوق
و پژوهشگران از زيادي گروههاي و ميشود افزوده آن اهميت
.هستند مشغول تحقيق و فعاليت به رشته اين در دانشجويان
نوعي بر مبتني كه "تافلر الوين" آثار ترجمه ما كشور در
از بوده بFuture Studies همان يا نگرانه آينده بررسي
نخستين براي شايد مباحث اين.است برخوردار خاصي معروفيت
قرار ايرانيان منظر در را دانشي چنين اهميت كه بود بار
اين كه نيست پوشيده كسي بر ديگر اكنون حال هر به.ميداد
راهبردي لحاظ به ميتواند حد چه تا بنيادين و مهم رشته
.باشد موثر كلان جهتگيريهاي و برنامهريزيها توفيق در
زبان فارسي كتب برخي و مجلات در تدريج به اخير ، درسنوات
آينده پژوهشهاي و ازمقالات نمونههايي ما كشور در
جامعه آثار برگردان غالبا كه گرديده منتشر پژوهانه
نوع اين تدريج به اما.است بوده غربي متخصصان و شناسان
شايد.ميشود مشاهده نيز مستقل تحليلهاي صورت به مباحث
مبناي بر فوتوريستي فلسفهاي كه شيعه مذهبي تفكر اساسا
حمل خود اصول از يكي مثابه به را مهدويت به اعتقاد
مذهبي ، انگارههاي از ديگري انواع با همراه ميكند ،
تجديد يا و قرن هر در مصلحين ظهور نظير حكمي ، و عرفاني
جديد ، حتي و باستاني ديني انگارههاي در جهان هزارهاي
.است ساخته گستردهتر را مقوله اين به توجه زمينههاي
و مسائل ساخت كه داشت توجه بايد مسائل ، ازاين جداي
معتقدات و ايمان و اعتقاد بر مبتني كه ديني انگارههاي
مسائل با انسانهاست ذهن و روان در ايجابي لوازم و يقيني
شناسانه روش بحثهاي صرفا آن ذهني لوازم كه اجتماعي علوم
علمي و عيني دادههاي تحليل بر مبتني مابقي و است
معارف به متكي گرچه ديني مباحث.متمايزند كاملا ميباشد
را ديدگاهها تكثر و نسبيت نوعي منظر اين از و بشرياند
كه است برخوردار يقيني كيفيتي از معذلك ميكند ، حمل
به باشد ، مي هستي درعرصه انسان معنوي حضور و ايمان ملازم
ديدگاههاي و مذاهب متنافر ظاهرا مجموعه دليل همين
مدلول مجموعا و يكديگر مكمل خود ذات در ديني ، متفاوت
خاستگاه از ديگر عبارت به.ميشوند قلمداد واحد دلايلي
پيشيني مفهوم.برخوردارند همساني ماهيت و واحد هدف واحد ،
و خداوند به ايمان مويد كه آفرينش مباحث و توحيد
متفاوت نحلههاي در است ، الهيات زمينهتفكردر اصليترين
فلسفي ، متعارض ظاهرا نگرشهاي يا مذهبي و فقهي ديني ،
فرهنگ يك مويد ،(روايي) اخباري و تفسيري عرفاني ، كلامي ،
همانا كه است مابعدالطبيعي تلقي نوع يك پشتوانه كلا و
آن عقلي و رواني ديني ، توجيه و وايمان خدا به اعتقاد
كه قراردارد علمي تلقي نگرش ، اين مقابل در.ميباشد
حاكم نسبيت اين.دارد ابطالپذير و لغزنده ماهيتي اساسا
و فرضيات و ميشود تشديد انساني علوم در بهويژه علم ، بر
تجربي ، و آماري و علمي دادههاي با همراه مفروضات
خاص زماني براي محدود و خاص نظريهاي سوي به را پژوهشگر
جديد نظريه ظهور هنگام تا واقع درميدهد سوق محدود و
و جديد پرسشهاي تازه ، فرضيات طرح با و دارد اعتبار
.ميشود تغيير دستخوش متفاوت ، دادههاي
الزامات و مستدلات دليل به عرصه ، همين در ديني انگاره
و ميكند جستوجو را خود ويژه شناسي فرجام مبداشناسانه ،
سه در است مطرح "قيامت" نام به كه غايتي.ميدهد ارائه
،(منجي توسط انسانها و جوامع رستگاري) "جهاني اين" سطح
و معهود فرجامي در جهان بعثت و قيامت) "وجودي رستاخيز"
"معنوي جاودانگي" و (مقدس متون بشارت و انذار با منطبق
و برزخ در ارواح ابدي انگيزش يا بهشت در روحاني خلد)
و بوديسم نظير اديان برخي در البته.ميشود مطرح (دوزخ
دارد ، وجود كيفيتها و مفاهيم در تفاوتها برخي هندوئيسم ،
ماهيت و نتايج اما امثالهم ، و "نيروانا" ابدي نظيرآرامش
.ندارد تفاوتي چندان سامي اديان با آن تاثير
سعي نيز علمي آيندهنگري شناسي ، فرجام نوع اين مقابل در
دنياي در حيات كيفيت و آينده سوي به حركت سوي و سمت دارد
مفروض ضرورتهاي مبناي بر را آن و داده توضيح را مستقبل
مبناي بر اتوپيايي تفكر نوعي گذشته ، دانشوران.بخشد شكل
اين در را فلسفي و اجتماعي اقتصادي ، تحليلهاي و طرحها
مدينه" آنها معروفترين از كه ميكردند پيشنهاد زمينه
"ملل ثروت زايش" و ماركس "نهايي كمون" افلاطون ، "فاضله
اما.زد مثال ميتوان را غربي ليبرال اقتصاددانان نظر در
.نبود بيستم قرن نيمه از بيش تا آيندهنگريها اين برد
فضا ، به سفر ميكرو ، تكنولوژيهاي رشد انرژي ، انقلاب
اطلاعات انقلاب ارتباطات ، وسرعت گسترش الكترونيك ، انقلاب
اطلاعات انتقال سرعت و تفكيك ذخيره ، در رايانهها قدرت و
سوق مرزهايي به را انساني نگرشهاي و چشماندازها...و
غير اموري نميتواند ديگر اتوپيايي نگرشهاي كه است داده
اتوپيسم دامنه چه هر اما.شود تلقي بعيد يا دسترسي قابل
-(ع)مسيح رجعت نظير ديني فوتوريسم فاضله شده ، محدود
در آرامش انتشار و خلد -انسان معنوي حيات دايره انسداد
انتظار فلسفه بالاخره و سوشيانس ظهور -شرقي اديان برخي
بFuture نگرانه آينده پژوهشهاي با -...مهدويت انديشه
مرزهاي حقيقت در.ميشود افزونتر و مشخص بيشتر Studies
متفاوت نتايج و مبادي با تلقي دونوع مثابه به علوم و دين
.است شده كاسته سنتي وسوءتفاهمهاي خلط از و شده شناخته
مبناي بر اعتقادي ، رسالتي با و معنوي مرزهاي در دين
و عقلي تفكر محدوده در علم و ميكند عمل انسانها ايمان
امكانات و دانشها تكامل و انسانها حيات بهكرد به تجربي
ابتدايي دركي ميتوان اينك تمايزات ، اين با.است پرداخته
ميتواند كه دركي.گرفت نظر در را نگرانه آينده ازدانش
و كند جلوگيري عوامانه برداشتهاي سوء و التقاطها از
.دهد تميز هم از را متفاوت محدودههاي
|