اجتماعي و اعتقادي رسالتهاي و مطهري
سالاري شايسته از تحليلي
اجتماعي و اعتقادي رسالتهاي و مطهري
رضوي مسعود :نوشته
شهادت از پس سال دو و بيست كه واميدارد را ما ضرورتي چه
و آراء درباره بازهم مطهري ، همچون روشنگري و فاضل عالم
انديش آزاد و فرزانه مرد دانشي آن تاليفات و حيات عقايد ،
را وي دهه ، دو از بيش گذر از پس هنوز و كنيم درنگ
و معاصر ديني فرهنگ در تدبر و تفحص سرچشمهايبراي
چه و كرد چه مطهري بدانيم؟ روزگار اين معنوي انديشه
و جامعه بر تاثيري چه و زيست چگونه و داشت خصوصياتي
اداي صرفا وي ، ميراث به توجه آيا نهاد؟ خود معاصران
دستاصحاب به وي غمبار شهادت و سياسي خدمات به احترامي
است؟ بوده دوران عبارتيخوارج به ، يا نگري يكسو و خشونت
پرهيزگاري و ديني روشنفكري فرهنگي ، مصلحي وي حقيقتا يا
و مدت طولاني تفكري و كار پرتو در كه بود انسانگرا
متعالي تحولاتي اجتماعي ، موجب تعهدي و روحاني پالايشي
بود؟ نهاده خود جامعه بر مثبت و اصيل تاثيري و شده
فقيد ، استاد آن از مانده جا به آثار بر اجمالي حتي مروري
و ميبرد بين از اخير نظر باب در را شبههاي و شك هر
وضوح به را ايمان و انديشه رشد روبه و عميق پويا ، جريان
انساني مطالعاتش و تفكر كيفيت دليل به مطهريميدهد نشان
ديني علوم به مسلط و حوزوي عالمي هم يعني بود ، وجوه ذو
خطيبي هم دانشگاه ، در كوشا و متد صاحب استادي هم بود ،
روشنفكري هم تريبون ، پشت در يا منبر بالاي بر متبحر
و پرهيزگار انساني هم معاصر ، مسائل به دانا و اجتماعي
قابلدر نويسندهاي هم و ديني رسالتهاي شيفته و مومن
اجمال به كه خصائلي مجموعه اين و..پارسي ادب و زبان
لحظه و وي از بازمانده نوشتههاي سطرسطر با افتاد ، مذكور
مواقف و سوانح همه و بزرگوار دانشور آن فردي زندگي لحظه
.است اثبات و تاييد قابل سياسياش پويشهاي و اجتماعي
طبقات شناخت مطهري ، ممتاز شخصيت و موقعيت درك براي
وي فكري فعاليت عرصههاي و آثار كيفيت و او پژوهشهاي
اين و آيد حساب به روشن مداركي و تام ميتوانددلالتي
و ميتواند مطهري بدانيم كه ميآيد لازم آنرو از شناخت ،
بهويژه ما ، ديني متفكران براي نمونهاي و سرمشق ميبايد
سرمشقي.گيرد قرار علمي حوزههاي طلاب و جوان روحانيون
خود ، توان و استعداد ظرف در و خود زمان ظرفيت حد در كه
و خرد و فرهنگ از سرزمينهايي به و نورديد در مرزهاييرا
زمان در اسلامي ، و انقلاب نسل براي اساسا كه رسيد اعتقاد
مطهري.است معتبر هنوز و شده محسوب تعالي معيارهاي خود
فكري اقتدار و عمر و نكرد درنگ خاص نقطهاي در هيچگاه
و شخصي انگارههاي و اوهام در گذار و گشت مصروف را خود
بود دريافته او.ننمود كمثمر و بيحاصل فضلهاي اظهار يا
ما ، دوران در اجتماعي ، و فرهنگي عرصههاي در تحول سرعت كه
و پرسشها كميت و كيفيت و كرده تفاوت گذشتهها با
چنان گفتمانها ، و گفتارها سياق و سبك يا و پرسمانها
و متفكر و پژوهشگر ميتواند غفلت اندكي كه شده دگرگون
و تغيير كاروان از و دارد دور قافله از را ما زمان عالم
حكماي و اسكولاستيك چهرههاي همچون ديگر.بازدارد تكامل
وجود افتاده دور روستايي در تضلع و انزوا امكان كلاسيك ،
خانقاه يا تنهايي غار در نميتواند عارفي هيچ و ندارد
خلايق از غافل و پردازد مراقبه سلوكو به خويش بيگناهي
.برد فرو فراموشي و خاموشي سردرگريبان پيراموني ، حقايق و
پرسشهاي و اطلاعات گردبادهاي كه بود دريافته نيك مطهري
نميتواند ايمان و دين و است راه در جديد دانشهاي و تازه
.ننشيند دامانش بر گردي و كند عبور آن كنار از
و پرهياهو فرهنگ قطعي تصادم لحظههاي و نوين هنگامههاي
در پرشكوه و بزرگ اديان و سنتها با مدرن امكانات صاحب
و معنوي سنتهاي اين همه ميان در و فرارسيده جهان سراسر
، خود خاص موقعيت و ويژگيها دليل اسلامبه ديني ، ارزشهاي
روح تداوم پاسخگوي ميبايد تمدني و دين هر از بيش
روحي بي و خالي جهان مقابل در ديني ايمانهاي و معتقدات
اسلامي انقلاب كه هنگامي.ميكند تحميل را خود كه باشد
كرد ، ظهور انكار قابل غير واقعيتي عنوان به ايران
سالها كه مطهري و شد آشكار بيشتر تقابل اين انگارههاي
بود ، پژوهيده و انديشيده معاصر مقتضيات و مشكلات پيرامون
دريافته درستي به را آن پنهان عمق و رويارويي اين فلسفه
گامي.نهاد راه در گام آن هدايت و مساعي تشريك براي و
از گروهي جهل و عداوت آتش در بدبختانه كه بلند و محكم
و بخش ثمر وجود و بازماند رفتن از تبهكاران پليدترين
ناگزير چنان ثلمه ، اين بر گريستن.رفت ما دست از نجيبش
و طباطبايي علامه يعني ، مطهري بزرگ حتياستادان كه بود
اشكها داشتند ، كمنظير و جميل صبري كه (ره)خميني امام
اگر اما.نمودند بيان اندوه از سرشار سخنان و ريخته فرو
در وي معنوي و فكري حضور شد ، ناپديد مطهري عيني حضور
قرائت و يافت گسترش نامنتشرش و منتشر انديشههاي و آثار
كوران در مطهريگرديد آغاز افكارش در تدبر و آثار
در و روحاني و فكري بلوغ اوج در پنجاه ، و چهل دهههاي
مرزهاي اجتماعي ، فعاليتهاي و دانشگاهي مطالعات كوران
در و بود دريافته كمال به را آن ظرائف و اسلامي انقلاب
و حكمت در خود مهم تاليفات و آثار غني مجموعه دوران همين
تاليف و تدوين را معاصر پرسشهاي به پاسخ و اسلامي علوم
از نشانهاي نه درآن كه معتبر و وثيق مجموعهاي.نمود
ديده نوين دانشهاي به بيتوجه و جانبه يك سنتگرايي
فكرهاي و تجدد به سرسپردگي و سنت از بريدگي نه و ميشد
حلقههاي اتصال در ديگري عالم هر از بيش او.نوپديد
وي ، براي سنت.كوشيد عصري ضرورتهاي و نوشدگي و سنت گسسته
قرار آن مركز در قرآن و دين كه بود معنويتي عظيم مجموعه
تمايلات آيينه در را آن ادب و عرفان و حكمت و گرفته
كه پرباري معنوي ميراث.بود نموده منعكس متعالي و متفاوت
مرسوم و سنتي تلقي از فراتر بود ، زده تكيه بدان مطهري
محسوب پردامنه و عظيم فرهنگ يك واقع در و بود وي همگنان
يا "ايران و اسلام متقابل خدمات" همچون آثاري.ميشد
"اسلامي جهانبيني" يا "نبوي سيره" يا "راز تماشاگه"
تاريخ ، نظير فرهنگي متعدد مسائل به وي توجه دهنده نشان
آثار و است..و سيستمي تفكر ادبيات ، انديشهپژوهي ،
علل" يا "رئاليسم روش و فلسفه اصول شرح" نظير ديگري
امثالهم و "زمانه مقتضيات و اسلام" يا "ماديگري به گرايش
فكري اقتضائات و نوين پرسشهاي به ايشان توجه بيانگر نيز
ما ملت معاصر حيات در مدرن فرهنگ از منتج و جديد فلسفي و
همه در راهگشا و ويژه اثري خود نوبه به يك هر كه بود
فارسي به وي توجه اين ، بر علاوههست و بوده سالهايپسين
و متانت با همراه ساده ، و مرسل نثر و شيوه اتخاذ و نويسي
و نويسي مغلق سنت به توجه بدون كلمات ، انتخاب در اعتدال
با ارتباط قديم ، راه حوزههاي در مرسوم نگاري عربي يا
بر و كرد سهلتر وي پيش در را كنوني روزگار و حاضر نسل
.افزود بسيار ديني فرهنگ مخاطبان دايره
دارد ادامه
سالاري شايسته از تحليلي
( پاياني بخش ) سالار شايسته مديريت هاي شاخص
ژاپن در سازمان كاركنان خروج و ورود نحوه شكل
ايران در سازمان كاركنان خروج و ورود نحوه شكل
با كه ميشود محسوب"كرتيس ويليام ژرژ" نظام اين پدر
سال 1877ميلادي در طرفدارانش از كوچكي پشتيبانيگروه
سازمانهاي و (پارتيبازي) حزبگرايي عليه مبارزه به
شد سالاري شايسته برقراري خواستار و پرداخت آمريكا دولتي
حركت ، اين از پس.داشت سال 1881ادامه تا مبارزه اين كه
بهبود سازمان" نام به سازماني همكاريسيموسسه ، با
آورد بوجود استانها نيويوركوديگر در را"استخدامي امور
در تا شدند ناچار و كرد بيدار خواب از دولتمردانرا كه
اين از كه.آورند پديد سازمانهاييرا چنين سطحملي
شده جهانتقليد كشورهاي همه در حاضر شيوهدرحال
مهمترين از يكي جزء استخدامي امور نام به وادارهاي
.ميآيد شمار به دولت اصلي سازمانهاي
در سالاري شايسته اصلي پايهگذار درحقيقت سازمان اين
خودعمل وظايف به درست سازمان اين اگر.است دولتي شغلهاي
:آمد خواهد پديد زير دگرگونيهاي.كند
كاركنان در پويايي-1
تلاشهايكاركنان بازدهي افزايش و شغلها سودآفريني -2
عمومي خدمات به پيوستن در انگيزش گسترش -3
دولت كارگزاران وتامين معنوي و امتيازهايمادي دادن -4
و متخصص نيروهاي جذب كاربراي وبازار جامعه بررسي -5
عاليوگماردن موسسههاي و فارغالتحصيلاندانشگاهها
(شايستگي ابراز از پس)دولتي سازمانهاي در آنان
گرايي گروه و فساد از اداري محيط داشتن نگه دور -6
سازماني سلامت وايجاد
پرورش و ارزشيابيشغلها معيارهاي برقراري -7
تواناييها و نوآوريها و استعدادها
اين به.دولتي سازمانهاي شدن نانداني جلوگيرياز -8
نظر در با و خود نفوذسياسي با نبايد دولت كه معنا
.آيد در موسسهايشغلساز صورت به خاص ، گروهي سود گرفتن
براي فعال انساني آفريننيروي حيات دولتبايد واقع ، در
.باشد عمومي خدمات ارتقاي
سال در.گرفت شكل كم كم شايستگي ترتيبنظريه اين به
آمريكا اساسي قانون رسمادر سالاري شايسته 1952
.شد گنجانده
سالاري ، شايسته رعايت كه كرد توجه بايد نكته اين به
نمونه براي.دارد دنبال به نيز را هزينههايي پرداخت
گرفت آمريكا ، تصميم جمهوري روساي از يكي (5)"گارفيلد"
حزبگرايي و كند مبارزه اداري فساد جديبا طور به كه
پساز.سالاريبدهد نظامشايسته به را جايخود
او دور بسياري حزبي مدعيان جمهوري ، رياست به وي انتخاب
كمكهايشاياني او انتخاب در كه اين نام به و گرفتند را
مهم شغلهاي تصدي تا دانستند مسلمخود حق كردهاند ،
شدت به گارفيلد.كنند طلب خود براي را آبداري و ونان
ميبايد شغل ارجاع گفت و مخالفتكرد درخواستها اين با
سرانجام رودرروييها اين.شايستگيباشد و تخصص برپايه
با را رئيسجمهور سرخورده ، مدعيان از يكي كه شد موجب
1883)برساند قتل به كارش دفتر گلولهدر شليكچند
(6).(ميلادي
مديريتژاپنيوايراني انتصابدر و ارتقاء نحوه
و است معروفشده دنيا تمام در ژاپني مديريت امروزه
اخير اقتصادي پيشرفتهاي مديريت ، علم دانشمندان از بسياري
.ميدانند مديريت سبك نوع اين كارگيري به مرهون ژاپنرا
ارتقاء نحوه مديريت ، نوع اين جالبدر موارد از يكي
ميشود اشاره آن به اينجا در كه ميباشد مديران وانتصاب
.ميگيرد مقايسهقرار مورد خودمان كشور با سپس و
سطح سه داراي هرم اين بگيريد ، نظر در را مديريت هرم اگر
شروعبه معمولا عالي ، و مياني عملياتي ، ;است مديريتي
و ميشود آغاز هرم پايين از ژاپني مديريت در افراد كار
.شوند مي خارج سازمان خدمتاز سال طي 30 از پس نهايت در
سازمان مديريتعالي سمت به كه فردي ديگر عبارت به
مديريت پستهاي قبلا بايد الزاما.ميشود برگزيده
زير شكل در موضوع اين.باشد كرده طي وميانيرا عملياتي
سبكمديريتژاپني كاركناندر.شدهاست نشانداده
احرازپست نيستند ، زيرا عالي مديريت پست تصاحب فكر به
به 25 حداقل و است سختي بسيار شرايط داراي مديريتعالي
رسيدن از قبل تا فرد يعني.دارد نياز مفيد كار سابقه سال
شرط.نميپروراند سر در را سودايي هيچ كاري ، سابقه آن به
در تحصيلات سطح بالاترين داراي بايد فرد اين اينكه دوم
.باشد سازمان آن
سازمانها به كاركنان خروج و ورود نحوه به كنيد توجه اما
مسير كه مختلف پستهاي در آنها جذب چگونگي و ايران در
تحصيلات ، مهارتها ، تجربيات ، تمام درواقع ، و دارد ديگري
فرد و ميكند له پا زير را افراد شايستگيهاي ابتكارات ،
بيانگر زير شكل.ميرسد سازمان عالي مديريت به راحتي به
:است موضوع اين
بروز باعث نژادي و قوميتي انتصابهاي و ارتقا متاسفانه
صورت بدين.است شده "اتوبوسي مديريت" بهنام زشتي پديده
خود اقوام از اتوبوس يك با مسئول مقام يا مدير يك كه
را سازمان اتوبوسي ، بهصورت شد بركنار هم وقتي و ميآيد
ما اداري نظام اساسي معضلات از يكي اين و ميكنند ترك
علي مولا فرمايشات به عمل سايه در تنها كه است
در كه افراد انتخاب و انتصاب مورد در عليهالسلام
شايستگي معيارهاي و شد اشاره آنها به مقاله اين ابتداي
اداري نظام در كه است امكانپذير مديريت ، علم ديدگاه از
و مديريت سازمان اميدواريم.شود حاصل بهبودي ما
ميباشد ، كشور اداري نظام متولي كه كشور برنامهريزي
شايستهسالاري و رعايت عدم مخرب آثار تا بينديشد تدبيري
.نشود عارض پيش از بيش
شايستهسالاري رعايت عدم از ناشي معضلات
دولتي سازمانهاي در
را فراواني معضلات اداري درنظام شايستهسالاري رعايت عدم
:است زير شرح به آنها عمدهترين كه ميآورد بار به
درواقع كه سازمانها بر نژادي و قومي مديريت حاكميت -1
.ميكند تداعي را سازمانها در "اتوبوسي مديريت" همان
به سكون ، به ميل و كاركنان در پويايي رفتن بين از -2
آنها تلاش كه كرد خواهند احساس كاركنان مفهومكه اين
.داشت نخواهد آنها پيشرفت براي نتيجهاي هيچ
بهرهوري كاهش باعث خود كه نوآوري و خلاقيت ركود -3
.شد خواهد سازمانها
عدم با ديگر بهعبارت مرگ ، به سازمانها شدن نزديك -4
.ميرسد فرا سازمانها مرگ شايستهسالاري رعايت
.كاركنان در بيانگيزگي رواج -5
.سازمان سلامت افتادن خطر به و اداري فساد بروز -6
در كار به دانشگاهي و متخصص نيروهاي رغبت و ميل عدم -7
.دولتي سازمانهاي بخصوص و سازمانها
كاركنان و عادي كاركنان بين سازماني تضاد افزايش -8
.شايستهسالاري رعايت عدم از ذينفع
نتيجهگيري
مهارت و توان داشتن و شايستهسالاري از كس هيچ شك بدون
خودش نوعي به كس هر برعكس بلكه نميآيد بدش كارها ، انجام
حتي و ميداند شايسته خاص كاري انجام براي را
پستي به يا و ميرسند مقامي به وقتي افراد ناشايستهترين
ميدانند ، آن سزاوار و لايق را خودشان ميشوند ، منصوب
اين بلكه.داشت انتظاري هيچ نبايد افراد اين از بنابراين
برنامهريزي و مديريت سازمان" خاص بهطور و محترم دولت
قوانيني صحيح ، و درست برنامهريزي با بايد كه است "كشور
در شايسته و صالح افراد گماردن بهكار جهت در را
و افراد انتصاب با و برساند تصويب به دولتي سازمانهاي
رفته كه نوعي نمايد ، به مخالفت بهشدت نالايق مديران
شود تبديل ما سازمانهاي در فرهنگ يك به برنامه اين رفته
مدير شما گفتند اگر آقايي به مثلا كه باشيم روزي شاهد و
مهارت ، توان ، تجربه ، نداشتن صورت در شديد ، قسمت فلان كل
معذورم بنده كه بگويد شايستگي ، نداشتن كلي بهطور و دانش
مقوله ، اين حال بههركنم قبول را پست اين نميتوانم و
در اجرا و اعمال قابل بهراحتي بلكه نيست دستنايافتني
.والسلام.ميباشد ما سازمانهاي
زارعي حسين
:پانوشتها
Garfield.5
مديريت آموزش مركز مديريت ، آيين بيان ، حسامالدين -6
.ص 391 تا ص 387 تهران ، 1372 ، دولتي ،
|