سياسي جرم متضادبه نگاه دو
فعاليتهاي هزينههاي كاهش سياسي جرم طراحان هدف*
نظام يك شرايط بهبود در آن مستقيم تاثير دليل به سياسي
است...اجتماعيو سياسي ،
از استفاده سياسي ، نظر از يافته توسعه جوامع در *
مگر است شده شناخته رسميت به شكلي هر به مدني آزاديهاي
باشد كشور ملي امنيت يا و ديگران آزاديهاي مخل اينكه
ابراهيمي زهرا
ايران در سياسي جرم نام به مسئلهاي بررسي حاضر حال در
آزاديهاي تامين براي طلبان اصلاح راهكارهاي از يكي به
در جرم اين مفهوم كه حالي در است ، شده تبديل مردم سياسي
كه است جرمي و مردم مدني آزاديهاي مقابل نقطه غرب دنياي
.ميشوند مرتكب آزاديها اين تحديد جهت در حاكمان
اين سياسي ، جرم درباره اخير مطالعاتسالهاي براساس
ميشود ، مستفاد آن از ايران در كه تعريفي با اصطلاح
يعني سياسي جرم.ميشود يافت غرب حقوقي متون در بندرت
سياسي ، جرم يا و سياسي سلطه تحكيم براي قدرت از استفاده
يك مسئولان توسط قدرت از سوءاستفاده بواسطه كه است جرمي
به مردم اساسي حقوق و آزاديها كردن محدود براي حكومت
.ميپيوندد وقوع
سياسي جرم جرم ، انواع طبقهبندي در تعريف ، اين با
ميدهند انجام را آن سياسيون كه است ازجرائم شعبهاي
قوانين تصويب يافته ، سازمان كشتارهاي نسلكشي ، مانند
نژادپرستي ، اختلاس ، رشوهخواري ، فساد ، ناعادلانه ،
يا و دولتمرد يك توسط شخصي صورت به كه...و آزارمذهبي
.ميشود انجام حكومت سوي از يافته سازمان
به كشورها برخي در اكنون كه آنچه تعريف ، اين اساس بر
كه بوده كلان سطح در جرايمي است مطرح سياسي جرم عنوان
در دارد وجود آن انجام امكان حاكميتها و قدرتها توسط
شوراي مجلس در طرحي بررسي حال در ما اكنون كه حالي
.دارد ديگري معني هستيمكه اسلامي
و تامين نحوه طرح سياسي ، جرم طرح جاي به بود بهتر شايد
نهادينه با تا ميشد مجلس تقديم مدني آزاديهاي تحكيم يا
مرز به كمكم نيز سياسي جرم تعريف آزاديها ، اينگونه شدن
.شود نزديك خود واقعي
براي مستقيمي و صحيح راهبرد اينكه دليل به سياسي جرم طرح
به نيز فسادهايي تالي ميتواند نيست مدني آزاديهاي حفظ
جناحي از قدرت چرخش فسادهادر اين كه باشد داشته دنبال
.مينمايد رخ ديگر جناح به
آزاديهاي از استفاده سياسي ، نظر از يافته توسعه جوامع در
مخل اينكه مگر است شده شناخته رسميت به شكلي هر به مدني
براي يعني.باشد كشور ملي امنيت يا و ديگران آزاديهاي
شاكي محدوده دو تنها سياسي فعاليت اظهارنظرو آزادي
در منصفه هيات وجود.دارد وجود ملي امنيت و خصوصي
تشخيص جامعه عمومي وجدان كه است جهت آن از نيز دادگاهها
مخل شهروند يك توسط مدني حق يك از استفاده آيا كه دهد
خير؟ يا است بوده كشور ملي امنيت يا و ديگر شهروند آزادي
شدهاند انتخاب اصولي باشرايط آن اعضاي كه منصفهاي هيات
عرف و وجدان تشخيص و عمومي افكار بعد از فقط را جرم
عهده به كار حقوقي بعد و ميدهد قرار بررسي مورد جامعه
آزادي مخل كسي سياسي آزادي اينكه اثبات البته.است قاضي
اسناد طريق از بايد است بوده كشور امنيت يا و ديگر افراد
.نيست كافي ادعا صرف و گيرد صورت عيني و معتبر مدارك و
در سياسي جرم طرح بررسي فعلي ، شرايط شد ذكر كه همانطور
ما لذا است كرده تبديل اصلاحطلبي حركت نوعي به را مجلس
.ميدهيم قرار بررسي مورد شرايط همين در را طرح اين نيز
سياسي جرم قانون اجراي در تاخير علت
به نگهبان شوراي ايرادهاي بررسي براي سياسي جرم طرح
اين.است گرديده ارجاع ملي وامنيت قضايي كميسيونمشترك
نگهبان شوراي سوي از وشرعي حقوقي متعدد ايرادهاي با طرح
طريق از آن نهايي تصويب دورنماي كه طوري به شده روبهرو
مجمع به ارجاع احتمال و است كرده نزديك صفر به را مجلس
.است زياد نظام مصلحت تشخيص
و سياسي جرائم كه شده پيشبيني اساسي قانون در اگرچه
بررسي منصفه هيات حضور با و علني دادگاههاي در مطبوعاتي
قانون خبرگان مجلس مذاكرات مشروح به نگاهي با ولي شوند
عدم علت به حدودي تا ميتوان اصل 168 مورد در اساسي
از پس سال از 20 بيش طي اساسي قانون اصل اين اجراي
اجرايي و تدوين سرنوشت بودن مبهم و اسلامي انقلاب پيروزي
.برد پي آينده ، سالهاي طي در ششم مجلس توسط آن قانون شدن
از دقيقي تعريف كه پيداست خبرگان مجلس مذاكرات مشروح از
دادگاههاي در جرائم گونه اين به رسيدگي علت و سياسي جرم
وجود مجلس اين اعضاي ذهن در منصفه هيات باحضور و علني
.است نداشته
جايي نيز انقلاب ابتداي فراوان سياسي آزاديهاي كه چند هر
نميگذاشت ، باقي مدني آزاديهاي خصوص در بحثهايي طرح براي
مطالبي گرفت صورت اصل 168 پيرامون كه كوتاهي بحثهاي در
وجود ضرورت و سياسي جرم تعريف در ميدهد نشان كه شد مطرح
وعقيدتي فكري نظرات اختلاف علني ، دادگاه و هياتمنصفه
موانع رفع بدون را قانون اين اجراي كه دارد اساسيوجود
.ميكند غيرممكن حتي و مشكل بسيار آن فكري
جرم مورد در خبرگان مجلس نمايندگان از تن دو كه مثالي
ميدهد نشان (نظامي جرائم و جاسوسي)ميكنند مطرح سياسي
ذهن در جرم نوع اين از مشتركي تعريف خبرگان نمايندگان كه
به جرم نوع هر رد با نيز مجلس رئيس نايب.نداشتهاند
نهايت در.نميدهد ارائه تعريفي خود سياسي ، جرم عنوان
و ميشود محول آينده قانونگذاران به سياسي جرم از تعريف
دادگاههاي در سياسي جرائم بررسي مكانيزم سوي به بحثها
ترتيب اين به.ميگردد متمايل منصفه هيات وباحضور علني
كشيده منصفه هيات وجودي ضرورت به سياسي جرم فكري مباحث
در قاضي شرايط به اشاره با نمايندگان از يكي.ميشود
داشته را عدالت و اجتهاد شرايط بايد قاضي":ميگويد اسلام
قضاي مسلم اصول از يكي قاضي براي استقلال اينكه ضمن باشد
شدن درجهاي دو به آقايان بعضي كه حدي تا است اسلامي
اين.دارند ترديد نيز (اوليه قاضي حكم در نظر تجديد)حكم
اين با قاضي برابر در را منصفه هيات جايگاه سپس نماينده
اعضاي آيا كه ميكند سوال و داده قرار بررسي مورد شرايط
ميدهند؟ ارائه را خود نظر كارشناس عنوان به منصفه هيات
براي تكليفي قاضي و است مشورتي آنها نظر صورت اين در كه
شريك احكام ، صدور در منصفه هيات يا و ندارد آن رعايت
و دارد منافات قاضي استقلال با اولا كه است قاضي
دلايل از ميتواند دارد كه خاصي علم با قاضي ثانيا
جرم كشف در وي لذا كند كشف را موضوع اسناد ، امارات لفظي ،
موضوع قاضي نميشودگفت يا ندارد خاصي دسته يك به نيازي
.كند صادر حكم منصفه هيات ولي دهد تشخيص را
زير قضاوت ما سيستم در اينكه به اشاره با نماينده اين
هيات وجود به لزومي:ميگويد است امر ولي مستقيم نظر
كند انتخاب امر ولي را هيات افراد اينكه مگر نيست منصفه
و بوده صاحبنظر قاضي اندازه به تا باشند مجتهدين از و
.كنند مشورت بتوانند
ميشود مطرح شرح اين به ديگري نظر استقلال اين برابر در
محتواي اما نيست هياتمنصفه از نامي اسلام ، در اگرچه كه
عدهاي شده گفته فقهي منابع در اينكه كما دارد وجود آن
جلوي تا باشند حاضر قاضي محضر در علم اهل و فضلا از
.بگيرند را او اشتباهات
يا قبول فكري مبناي مورد در بحثي خبرگان مجلس جلسات در
طي در اما نميشود مطرح سياسي جرم نام به جرمي قبول عدم
عدهايجرم اساسا ميرسد نظر به انقلاب از پس سال 20
قبول را آن و دانسته اسلامي قواعد از خارج را سياسي
.ندارند
است اسلامي حكومتي وقتي كه است اين آنها اصلي دليل
نبايد لذا شدهو تلقي اسلام با مخالفت آن با مخالفت
امتيازهاي آنكه به رسد چه شوند شناخته رسميت به مخالفين
.شود گرفته نظر در آنان براي نيز خاصي
رسميت به را سياسي زنداني نيزوجود قضايي مسئولين
كه جرمي دليل به زنداني هر بودند معتقد زيرا نشناختند
تفاوتي نظر اين از و است گشته حبس به محكوم شده مرتكب
معنوي انگيزه كه هرچند نيست سياسي غير و سياسي افراد بين
.است گرفته قرار توجه مورد قاضي توسط جرم
ششم مجلس نمايندگان نگاه از سياسي جرم
سال 62 در خود قانونگذاري اول دوره در اسلامي شوراي مجلس
مصوبه اين كرد ، آنها مصاديق و سياسي جرم تعريف به اقدام
توجه مورد دولت كاركنان تخلفات به رسيدگي قانون ذيل در
.درنيامد اجرا مرحله به هيچگاه كه هرچند گرفت قرار
است ، بررسي دست در مجلس در سياسي جرم طرح كه هماينك
است ، نشده ارائه جرائم اينگونه از روشني و دقيق تعريف
سياسي انگيزه جرائم ، اينگونه مشخصه وجه تنها ظاهرا
اقداماتي به دست جامعه اصلاح براي كه است آن مجرمين
يك ارائه شايد ميكند ، پيدا مجرمانه وصف كه ميزنند
ما كشور در كه بارويكردي سياسي جرم از مانع و جامع تعريف
نظر از نباشد ، سادهاي چندان كار است شده توجه آن به
در كه افرادي يا فرد كه است اين مهم سياسي جرم طراحان
داراي ميكنند فعاليت سياست حوزه در خصوص به عمومي عرصه
ميكوشند و بوده فردي و شخصي از فراتر انگيزههاي
تعقيب ميدانند مفيد كشور و جامعه براي كه را ديدگاهي
قانوني تخلفات مرتكب مسير اين در است ممكن طبعا و كنند
سياسي مجرمان مورد در كه است معمول جهت همين به بشوند هم
مسامحه و ملاحظات شرافتمندانه انگيزههاي به توجه با
بلكه نيست قانون اجراي عدم مسامحه از منظور شود ، اعمال
.است سياسي جرم ماهيت با متناسب قوانين وضع
ولي نيستند عادي جرائم از مستقل ماهيتا جرائم اينگونه
با قسمت اين در ميشوند انجام سياسي انگيزههاي با چون
.هستند متفاوت جرائم ساير
جرم طرح طراحان سوي از سياسي جرم از تعريفي چنين پذيرش
در مختلف و متفاوت قرائتهاي كه است آن مستلزم سياسي
اگر كه حالي شود ، در پذيرفته جامعه اصلاح راههاي مورد
جرم شود پذيرفته جامعه امور اصلاح براي قرائت يك تنها
.قرارگيرد براندازي جرائم رديف در ميتواند سياسي
جرائم از سياسي جرائم جداسازي لزوم مورد در كه ديگر علت
در فرد آزادي مسئله ميشود ، مطرح نمايندگان سوي از عادي
برخورداري دليل به فرداست حاكميت و دولت قدرت برابر
نفوذ ، از كه قدرتي برابر در نميتواند امكانات از كمتر
لذا نمايد ، دفاع خود از است برخوردار بيشتر اجبار و تسلط
برابر در افراد براي سازي مصونيت نوعي به سياسي جرم طرح
.است حاكميت
سياسي فعاليتهاي هزينههاي كاهش سياسي جرم طراحان هدف
سياسي ، نظام يك شرايط بهبود در آن مستقيم تاثير دليل به
.است...اجتماعيو
فرصت ايجاد با ميتواند حاكميتي هر معتقدند طرح طراحان
دارد وجود جامعه در كه همهقابليتهايي از همگان براي
ميشود آن به منجر جامعه در نقادي وجود عدم كند ، استفاده
حاكميت و نشده مشهود حكومتها انتقادات و كارآيي عدم كه
اصلي قدرت كه حالي در ببيند قدرتمند را خود غلط به
چه هر دارد ، مستقيم رابطه مردم آزاديهاي ميزان با حاكميت
كاهش نيز حاكميت واقعي قدرت گردد محدود مدني آزاديهاي
حاكميت ندارد وجود مخالفي چون ظاهر در كه چند هر مييابد
و گسترش با كه حالي در.ميكند بيشتري قدرت احساس
و اصول سري يك برسر توافق مدني ، آزاديهاي شدن نهادينه
با گروههاي برابر در را واحدي و يكسان مسير كلي ، ارزشهاي
استفاده با ميشود موفق حكومت و ميدهد قرار مختلف منافع
حد تا را مردم رواني و مادي نيازهاي دروني ، توان اين از
از رضايت و خشنودي از فضايي و ساخته برآورده زيادي
.آورد بهوجود را حكومت عملكرد
نبايد سياست عرصه به نگاه كه است براين بسياري عقيده
.باشد خشك و منجمد نگاهي
تا باشند داشته سياسي عرصه به منعطفي نگاه بايد حكومتها
يك هنربپذيرند را منتقد نيروهاي حوزه اين در بتوانند
به را معاند و مخالف نيروهاي كه است اين در سياسي نظام
عمل دايره و عرصه گسترش با تا كند تبديل قانوني مخالف
.آورد فراهم را خود بقاي و دوام ثبات ، موجبات سياسي
|