كلاس درس مبتني بر مغز
|
|
ترجمه: نازنين رادمنش
مغز انسان به طور متوسط ۳پوند، يا تقريباً معادل ۲ درصد وزن بدن است. از سويي، مغز تقريباً ۲۰درصد از اكسيژن موجود در خون را مصرف مي كند. چنين فعاليت سوخت و سازي در مغز، بيانگر آن است كه انسان انرژي زيادي را براي تفكر و يادگيري به كار مي گيرد.
پردازش اطلاعات
محور اصلي پژوهش ها مغزي معطوف به آموزش و پرورش، به شيوه ادراك، توجه و پردازش اطلاعات مربوط است. به ديگر سخن، بايد گفت: كاربرد يافته هاي مربوط به مغز در آموزش و پرورش، نقطه عطف پيوند ميان علوم و آموزش و پرورش است. براي آن كه يادگيري تحقق يابد، اطلاعات بايد از طريق حواس وارد حوزه آگاهي شده و توجه را جلب كند. اطلاعات جديد، در مدت چند لحظه كوتاه در حافظه كوتاه مدت ذخيره مي شود. سپس، اطلاعات از طريق مكانيزم يا ساز و كاري كه «تثبيت» ناميده مي شود، پردازش مي گردد و با آنچه در حافظه وجود دارد مقايسه شده؛ و سرانجام وارد حافظه بلندمدت مي شود. اطلاعات، در حافظه بلند مدت چندين سال باقي مي مانند.
درون داد حسي
اطلاعات مربوط به جهان اطراف را از راه شنيدن، ديدن، بوييدن، لمس كردن و چشيدن دريافت مي كنيم. انسان ها اطلاعات بيشمار و هزاران محرك را يك ثانيه دريافت مي كنند. همه اطلاعات را در يك زمان محدود نمي توانيم پردازش كنيم. چون به همه اطلاعات توجه كافي نداريم. براي مثال، هم اكنون «احساس» ناشي از پاي چپ خود را در نظر بگيريد. اگر توجه كافي به آن داشته باشيد، مي توانيد اطلاعات ارسالي به مغز را از ناحيه پاي چپ احساس كنيد. شما مي توانيد عريان بودن پا و بيرون از كفش بودن پايتان از طريق تكانه هاي عصبي ميليون ها گيرنده حسي كه در پوست تان هست تشخيص دهيد. به هر روي، انسان ها توجه به همه اطلاعات را ضروري نمي دانند و بدين سبب تلاش مي كنند اطلاعات را به صورت غربال شده به مغز ارسال كنند. غربال گري اطلاعات از طريق تمركز و توجه به اطلاعات خاصي انجام مي شود. چگونه مي توان در كلاس درس دست به غربال گري اطلاعات زد؟ معلم در حين توضيح مطالب درس، از طريق تأكيد بر مفاهيم اصلي به صورت كلامي يا غيركلامي به دانش آموزان ممكن است بخشي از اطلاعات را كه ضروري نيستند، مورد توجه قرار ندهد و در كنار آن به اطلاعاتي توجه تأكيدي داشته باشد كه حايز اهميت زيادي اند. دانش آموزان هم در حين خواندن يك متن زير نكات اصلي خط مي كشند يا آنها را با ماژيك علامت زن از اطلاعات حاشيه اي و غيرضرور جدا مي سازند. وقتي كه معلمي با زدن بر روي ميز يا با كف زدن متوالي درصدد برمي آيد توجه دانش آموزان را به مورد خاصي جلب كند، او دقيقاً «لب پيشاني» مغز آنان را هدف قرار مي دهد.
حافظه كوتاه مدت
بدون آن كه توجهي برانگيخته شود و تمركزي اتفاق بيفتد، امكان ورود اطلاعات به حافظه كوتاه مدت وجود ندارد. از اين روست كه، معلمان موظف هستند به طرق مختلفي توجه دانش آموزان را به موضوعات درسي معطوف كنند. اطلاعات فقط براي چند ثانيه يا چند دقيقه در حافظه كوتاه مدت ذخيره مي شوند. در عين حال، ظرفيت حافظه كوتاه مدت محدود هم هست. بزرگسالان در يك زمان چند ثانيه يا چند دقيقه اي فقط ۹-۷ واحد اطلاعاتي را مي توانند ذخيره سازند. يعني، اگر يك فهرست ۱۲ تايي از اسامي اشيا به يك بزرگسال داده شود، او پس از دريافت اطلاعات، در عين بازخواني به احتمال زياد در بهترين حالت ۳ اسم را فراموش يا به ياد نخواهد آورد. وقتي ۹-۷ اطلاع در حافظه كوتاه مدت ذخيره شد، با ورود اطلاعات جديد اطلاعات پيشين حذف مي شوند. گستره حافظه كودكان نسبت به بزرگسالان محدودتر است. معلم دانش آموزان ابتدايي بايد بداند دادن زمان براي پردازش اطلاعات بسيار مهم است چون ارائه پي درپي اطلاعات به آنان سبب خواهد شد كه پيوسته چرخه فراموشي و ذخيره سازي اطلاعات تكرار شود.
پردازش، تثبيت
براي آن كه اطلاعات از حافظه كوتاه مدت به حافظه بلند مدت منتقل شود يا يادگيري انجام پذيرد، دانش آموزان بايد اطلاعات دريافتي و ذخيره شده در حافظه كوتاه مدت را پردازش كنند. هر قطعه يا واحد اطلاعاتي جديد در حافظه بلند مدت بايد با اطلاعات پيشين ذخيره شده در حافظه بلند مدت پيوند زده شود تا يادگيري اطلاعات جديد تحقق يابد. براي مثال، معلم وقتي مفهوم توان را تدريس مي كند، دانش آموزان اين مفهوم را در ارتباط با مفهوم ضرب پيوند مي زنند؛ اگر چنين پيوندي ايجاد نگردد، يادگيري توان به صورت طوطي وار خواهد بود و وقتي كه معلم زمان ماضي نقلي را درس مي دهد، دانش آموزان با اطلاعات پيشين موجود در بانك حافظه بلند مدت، يعني با «زمان گذشته ساده» پيوند مي زنند.
حافظه بلند مدت
براي آن كه اطلاعات وارد حافظه بلند مدت بشوند و حفظ گردند، ارتباطات جديدي بين سلول هاي عصبي يا نرون ها ايجاد مي شود. اين عمل، يك تغيير فيزيكي است كه شامل تحريك ژن ها و ساخته شدن پروتئين هاست. بنابراين، بايد گفت: آنچه در مغز از نظر سوخت و ساز رخ مي دهد، يك فرايند فيزيولوژيك است كه در بيشترين مواقع تحت تأثير نوع تغذيه، مصرف دارو و ساير پارامترهايي است كه وضع عمومي بدن را تحت تأثير قرار مي دهد. شواهد پژوهشي جديد حاكي از آن است كه به ميزان زيادي تثبيت اطلاعات در حافظه بلند مدت در خواب اتفاق مي افتد. اگر شواهد پژوهشي مربوط به مغز مبناي تدريس قرار گيرد، معلم بايد به منظور سنجش ميزان يادگيري يا ذخيره شدن اطلاعات در حافظه بلند مدت بايد دست كم يك روز پس از تدريس اقدامات لازم را انجام دهد. چون در اين صورت براي دانش آموزان ايجاد فرصت شده است كه يك شب اطلاعات در مغزشان فرايند تثبيت را بگذراند.
|