روايتي از زندگي روزمره در بغداد
روزهاي سخت پس از جنگ
اين روزها صحبت از عراق، بيشتر محدود به دستگيري صدام و اخبار پيرامون آن است. پيش از آن نيز كمتر كسي به مسائل حاشيه اي ناشي از جنگ آمريكا با عراق پرداخت و همه حرف و سخن ها بر محور پيروزي نيروهاي آمريكايي و انگليسي بر نيروهاي صدام متمركز بود.به هر صورت آنچه در اين ميانه ناگفته ماند و همچنان كمتر مورد توجه قرار گرفته است، زندگي روزمره مردم عراق است. ۲۱ روز حمله غافلگير و برق آساي آمريكا و انگليس از هوا و زمين بر شهرهاي عراق، به ويژه پايتخت اين كشور، بغداد، اثرات عظيمي بر جاي گذاشته و كمبودهاي مختلف هنوز مردم اين شهر را رنج مي دهد.
نيويورك تايمز گزارشي به قلم دو خبرنگار اعزامي خود جيمز گلانز و الكس برنسون در اين زمينه منتشر كرده كه در آن به بعضي خرابي ها و بعضي بازسازي ها در دوره صدام و بعد از آن اشاره دارد.
در گرماي كوبنده ماه آگوست، نزديك بابل باستاني، گروهي از مهندسان عراقي و آمريكايي و كارگران محلي گرد آمدند تا آبياري دوباره ۸۱ هزار هكتار زمين بازسازي شده را كه طي دوران حكومت صدام حسين به كلي فراموش و به زمين خشك و لم يزرع تبديل شده بود، آغاز كنند. همه چيز ظاهرا آماده بود، اما عراقي ها از به راه انداختن سيستم آبياري قبل از مراسم ويژه كشتن گوسفند، امتناع كردند. يك مرد محلي با دو گوسفند پا پيش گذاشت. به سرعت گلوي دو حيوان را با كارد بريد و خون را روي زمين پاشيد و آنگاه لاشه دو گوسفند را كنار ژنراتور برق آويزان كرد. مهندسان موتور را روشن كردند، سيستم به راه افتاد و عراقي ها آب تازه و شيريني توزيع كردند. با فروكش كردن خشونت در سراسر چشم انداز صحرايي عراق، بازسازي به آرامي ادامه مي يابد. به نظر بعضي، حركت بسيار كند بوده و براي ديگران، موفقيت نزديك است.
آنچه مسلم است اينكه با شروع هزينه كردن بودجه حدود ۱۳ ميليارد دلاري اختصاصي آمريكا براي احياي امور حياتي عراق - آب و فاضلاب، حمل و نقل، برق و شبكه هاي ارتباطي، توليد نفت - يك سري فعاليت هاي عمومي براي شش ماه، از ماه گذشته آغاز شده است.
آمريكايي ها مي گويند تلاش براي بازسازي با فرو نشستن خصومت و جنگ آغاز شده است. آدميرال چارلز كوبيك، فرمانده بيش از ۵ هزار مهندس در گروه نيروي اعزامي مهندسي نيروي دريايي گفت: مهندسان نظامي چند روز بعد از آغاز جنگ در بندر ام القصر، در همسايگي كويت در جنوب عراق گرد هم آمدند. گروهي از آنان در راه اندازي سيستم آبياري نزديك بابل شركت داشته اند. در اواخر آوريل، لايروبي بندر گل گرفته به پايان رسيد و كشتي هاي بزرگ تخليه غلات، كمك هاي بشردوستانه، را آغاز كردند. دسته هايي از افراد مستقل، نظامي و موسسات غيردولتي در تمام كشور پراكنده شدند و به تعمير مدارس، بازگشايي پاسگاه هاي پليس و برنامه ريزي براي تعمير تاسيسات عمومي پرداختند. در اين فرآيند هر گروه و فرد، به ذوق و سليقه خود وارد عمل شده است.
يكي از مسائلي كه در رابطه با جمع آوري كارگر براي انجام تعميرات و بازسازي وجود داشت، عدم امكان پرداخت پول در بسياري موارد بود.
بانك ها سقوط كرده و امكان پرداخت نداشتند به همين دليل پرداخت پول به كارگران عراقي كارآساني نبود. همچنين مقاطعه كاراني كه پيش از آن نيز كار زيادي انجام داده بودند، امكان دريافت پول نداشتند. شركت هاي مهندسي نظامي كه در اين زمينه فعال بودند، سرانجام ۴/۱ ميليارد دلار به حساب برنامه بازسازي - به جز صدها ميليون دلاري كه براي تعمير لوله ها و تاسيسات تصفيه نفت، صرف شده - ريختند. البته قضيه به اين سادگي ها هم نبود و اين پول از راه هاي دشواري فراهم آمد.
به زودي روشن شد، پروژه بازسازي، هزينه هاي بس بيشتري در بر دارد و پيچيده تر از آن است كه در آغاز به نظر مي رسيد. بسياري از اين مشكلات و خرابي ها در جريان جنگ به وجود آمده است. گزارشات دولت بوش نشان مي دهد بررسي و اظهارنظر در مورد خسارات و ميزان مشكلات موجود، كار آساني نيست، بيشتر به خاطر آنكه شمار كمي از كمپاني ها و آژانس هايي كه به طور نيمه مستقل عمل مي كنند، هيچ برنامه متمركز قابل احتسابي ندارند و انتقادات بين المللي در مورد كندي پيشرفت بازسازي در عراق باعث عقيم ماندن بسياري از برنامه ها در داخل عراق شده است.
تام ويلكاك، مدير برنامه هاي بازسازي عراق وابسته به آژانس توسعه بين المللي گفت:۱۶۰ ميليون دلار سرمايه گذاري ابتدايي براي بازسازي سيستم هاي تقريبا به طور كامل نابود شده آب و فاضلاب به هيچ وجه كافي نبوده و كارهاي انجام شده آنقدر اندك است كه تا رسيدن به مرحله بهره برداري و برخوردار شدن شهروندان عراقي از آن، راه درازي باقي است. او گفت: تعداد زيادي از ايستگاه هاي مخابرات در بغداد كه در اثر جنگ تبديل به آجرپاره شده اند، محور اصلي فعاليت ها - شبكه برق - هنوز خيلي مانده تا به شرايط پيش از جنگ برسد. البته جنگ خسارات زيادي به شبكه برق كشور واردساخته اما علاوه بر ضعف عمومي اين شبكه، استفاده هاي غير مجاز، دزدي دستگاه ها و خرابكاري هاي پس از جنگ نيز بر دامنه خرابي ها افزوده و باعث قطع مكرر برق مي شود. دربسياري از موارد، تعميرات تقريبا امكان پذير نيست و به نو سازي نياز است. تا ماه آگوست، حدود ۶۳۵ دكل كه بيشترين خطوط شبكه نيروي عراق را توزيع مي كردند، مورد خرابكاري، غارت يا ديگر خسارات قرار گرفتند. دربيشتر موارد، فولاد دكل ها و سيم هاي مسي بين آنها به سادگي ناپديد شد! سيستم هاي كامپيوتري كه تنظيم بارهاي الكتريكي ذخاير را به عهده داشت- و وجود آن براي اضافه بار خطرناك الزامي است- از كليه مراكز كنترل به سرقت رفت و مديران اين مراكز به وسيله پيك هاي زميني با يكديگر تماس مي گرفتند. يكي از مسوولان شركت بچل، كه پروژه ۰۳/۱ ميليارد دلاري تعمير برق، آب، ارتباطات و ديگر سيستم هاي عراق را به عهده دارد گفت: كار ما بسيار دشوار است. با شرايط پيش آمده و نبود امكانات ارتباطي با سرعت چاپارهاي اسبي حركت مي كنيم.
همزمان باتعمير نيروگاه ها، مهندسان شركت هاي نظامي، بچل و وزارت برق عراق همچنين شروع به كار روي خطوط انتقال نيرو از نيروگاه هاي جنوب به سوي بغداد كه سخت در مضيقه به سر مي برد، كرده اند. يكي از راه هاي برق از شرق نواحي حاصلخير و ديگري از غرب مي گذرد. بيش از ۱۰۰ دكل درهر مسير از ارزش ساقط شده و نياز به دوباره سازي دارد و فقط يك خط ضعيف انتقال نيرو درغرب مشغول كار است.
با اين وجود، در حال حاضر چيزي حدود ۴۴۰۰ مگاوات برق در كشور عراق توليد مي شود، يعني تقريبا معادل ميزان برقي كه در اوج تابستان پيش از جنگ توليد مي شده است. البته اين نظريه آژانس توسعه بين المللي است و بسياري از كارشناسان، با آن موافق نيستند. شايد بزرگترين كاري كه اكنون پيش روي گروه هاي كاري براي بازسازي سيستم هاي اصلي و حياتي عراقي است، تعمير سيستم آب و فاضلاب و تاسيسات تصفيه آب باشد. در بغداد روزانه حدود ۷۵۰ ميليون ليتر آب تصفيه نشده به درون رودخانه دجله مي ريزد. اين آب به جنوب مي رود و به درون يك راه آب مصنوعي هدايت مي شود كه منبع آب آشاميدني شهر بصره است. در حال حاضر هيچ عمل تصفيه اي روي اين آب انجام نمي گيرد و براي حل اين مشكل تاسيسات بغداد در دست تعمير است. ذخيره آب موجود در كانال در حال لايروبي است و انتظار مي رود سيستم تصفيه آب بصره نيز به زودي مورد تعمير و بازسازي قرار گيرد.
مسوولان عراقي و آمريكايي اظهار اميدواري كرده اند كه تا تابستان سال آينده، مردم عراق بتوانند از آب آشاميدني سالم برخوردار شوند.
|
|
دجله؛ آرامش تاريخي
دجله همچون ديگر چيزها در عراق، آنچه كه بايد باشد نيست. زماني اين رودخانه سرشار از ماهي بود، ولي همه از بين رفته اند و اكنون در آب هاي تيره آن كمتر ماهي ديده مي شود
در اين شهر - بغداد - فقط يك واحد وجود دارد كه هيچ كس از اتومبيل هاي بمب گذاري شده، خطر تيراندازان و ربوده شدن در آن نمي ترسد، جايي كه ترافيك روان است و هوا تميز مي نمايد. اين جا رودخانه دجله است. روي جريان گرم آب دجله، قايقرانان مشغول كارند و همچنان كه هزاران سال روي اين رود كسب و كار كرده اند اكنون نيز مسافران را از اين ساحل به آن ساحل رود منتقل مي كنند.
روي دجله زندگي هزاران ساله در جريان است. نرخ هر سفر از اين سو به آن سو ۱۰۰ دينار يا ۵ سنت است، شايد اين ارزان ترين راه استراحت و گذراندن دقايقي همراه با آرامش در بغداد باشد.
قايقران ها مي گويند، هيچكس روي اين رود ثروتمند نمي شود. اما كار پيوسته و نه چندان سخت، ادامه دارد. بسياري از قايقرانان دهه هاست قايق خود را بر روي اين رود آرام مي رانند، در جنگ ها و تضييقات، در منازعه ها و تحريم ها اين مردان صبور، پربنيه و آرام - چون رود دجله - به پاروزدن و رساندن مسافران جورواجور با حال وهوا و چهره هاي جوراجور، از اين سوي ساحل بدان سو و از آن سوي ساحل بدينسو ادامه داده اند. آنها مايلند بگويند، از زماني كه دجله جريان خود را آغاز كرده آنها نيز كار خود را آغاز كرده اند. يك قايقران پير مي گويد: دجله مجبور است برود، راه ديگري ندارد، ما هم مجبوريم روي دجله كار كنيم و قايق برانيم، راه ديگري نداريم. حاتم يعقوب، يكي از قايقرانان مي گويد: دجله، شهر را دو قسمت كرده است . هر روز عده اي مجبورند از اين طرف به آن طرف بروند.
سدهاي احداث شده در تركيه جلوي جريان آب رودخانه را گرفته اند و انبوه علف هاي بد شكل، چهره رود را زشت كرده و زيستگاه مناسبي براي حشرات گوناگون در طول سواحل فراهم آورده اند. سيستم فاضلاب ناكارآمد بغداد نيز قادر به پاكسازي رودخانه نبوده و آب هاي سطحي و فاضلاب ها نيز به دجله مي ريزند و آن را ناسالم تر مي سازند. اما پس از چند دقيقه قايقراني روي دجله، آن مناظر نازيبا از ديد محو مي شود و جاي خود را به آبي آسمان در بالا و آب سبز در پايين مي دهد.
در مركز بغداد، جايي كه يعقوب و ديگر قايقرانان وقت خود را مي گذرانند و درپي مشتري مي گردند، سوارشدن بر قايق به همين سادگي است: كنار ساحل مي رويد، دستي تكان مي دهيد و يكي از قايق ها كه به آرامي درحال گذر است (مثل تاكسي در بسياري از خيابان ها) وچشم به ساحل دوخته تا مسافري پيدا كند، به طرفتان مي آيد و سوارتان مي كند. قايق ها در دو اندازه كلي هستند؛ قايق هاي بدنه باريك كه كرجي هايي با موتورهاي بيروني هستند و شش صندلي دارند و قايق هاي پهن بزرگ كه دوازده نفر يا بيشتر مسافر حمل مي كنند. از طرفي، پيداكردن صندلي چندان مشكل نيست. با اقتصاد ضعيف حاكم بر عراق، قايقرانان نيز همچون ديگر كارگران، مشتاق كار و درآمد هستند. يعقوب براي مسافران روي عرشه دست تكان مي دهد، مسيرشان را مي پرسد و به راه مي افتد. حتي در ميانه ماه نوامبر، هوا گرم است و در وسط روز به ۸۰ درجه فارنهايت يا ۲۷ درجه سانتيگراد مي رسد. اما نسيمي آرام روي رود مي وزد و آب، سرد و دعوت كننده است، هرچند اگر هوس شنا در آب اين رودخانه در مسافري تا آن حد قوت يابد كه به عمل وادارش كند، آلودگي آب و پيامدهاي آن، از اين شنا پشيمانش خواهد ساخت.
به سبب سدهاي تركيه، دجله مثل يك درياچه صاف و مسطح به نظر مي رسد كه اين خود امتيازي است. حتي موج هاي كوچك حاصل از حركت ديگر قايق ها، قايق يعقوب را به طرز خطرناكي يكور مي كند و به لرزه درمي آورد، جليقه هاي نجات درون قايق نيز به هيچ وجه استاندارد نيست؛ مثل ديگر وسايل و لوازم موجود در قايق و نيز خود قايق. يعقوب مي گويد:« البته هيچ نگراني وجود ندارد، اگر اتفاقي بيفتد، هميشه قايق هايي در نزديكي ما هستند و به كمكمان خواهند آمد.»
در طول سواحل دو سوي رودخانه، مسجدها با گنبدهاي فيروزه اي و نيز تعدادي خانه هاي قديمي كه از پروژه هاي نوسازي شهري صدام حسين در امان مانده اند، جابه جا ساحل را نشان مي زنند.
در كنار آنها آپارتمان هاي بي قواره و ساختمان هاي وزارتي نيز به چشم مي خورند. چند مرغ دريايي بالاي سر ما پرواز مي كنند و اين باعث شگفتي يعقوب مي شود؛ مي گويد ماههاست هيچ مرغ دريايي نديده است.
مرغ هاي دريايي فرمانروايان مطلق آسمان دجله نيستند، زيرا ناگهان سه هليكوپتر بلك هاوك (قوش سياه) آمريكايي از شرق رودخانه ظاهر مي شوند، به سمت ساحل چپ رودخانه حركت مي كنند و بعد به سمت پايين رود تغيير مسير مي دهند. بلك هاوك ها ساعتي يكي دوبار سر و كله شان پيدا مي شود، به سرعت و پايين پرواز مي كنند و به سمت كاخ رياست جمهوري صدام كه اكنون سرفرماندهي نيروهاي اشغال كننده آمريكايي است، مي روند.
قايق ها عموماً مردمي را كه در سمت غربي زندگي مي كنند به بزرگترين بازار بغداد، در سمت شرقي رودخانه مي برند. پل هايي در آن نزديكي هست، اما ترافيك اطراف بازار چنان سنگين است كه سفر با قايق بسيار سريعتر از اتومبيل انجام مي گيرد. به طور ميانگين، يعقوب روزانه ۴۰ مسافر دارد، يعني حدود ۲ دلار درآمد در روز.
يعقوب مي گويد: «دجله همچون ديگر چيزها در عراق، آنچه كه بايد باشد نيست. زماني اين رودخانه سرشار از ماهي بود، ولي همه از بين رفته اند و اكنون در آب هاي تيره آن كمتر ماهي ديده مي شود.» درحالي كه ممكن است قايقرانان جزو خوشبخت ترين شهروندان بغداد، به نظر آيند، خودشان چنين نمي پندارند. نرخ عوارض بسيار بالا است و آنها بايد در گرماي تابستان و سرماي زمستان كار كنند. علي حسين، يك قايقران با سابقه ۳۵ سال كار روي رودخانه چنين مي گويد:
«اما عصر بلند، وقتي خورشيد در مغرب فرو مي نشيند و سرمايي اندك گرماي هوا را مي شكند، رودخانه بهترين و دوست داشتني ترين نقطه بغداد به نظر مي رسد.» چون يعقوب به سمت شمال راند، مرغ هاي نوروزي در نور رو به زوال بالاي قايق با ما همراه شدند. ناگهان صداي شليك گلوله اي در ساحل شرقي برخاست و دسته اي كبوتر نشسته بر يك ساختمان متروكه با ترس به پرواز درآمدند. سپس شليكي ديگر و شليكي ديگر؛ چهارمين گلوله با سطح آب، نه چندان دور از قايق، برخورد كرد. يعقوب حتي نيم نگاهي هم نيانداخت، براي دورشدن از خطر سرعت قايق را هم زياد نكرد: با بغداد در هر دوسو - شهري پر از خوف و خطر - به كجا مي توانست برود؟
منبع: نيويورك تايمز
ترجمه: رضا غفاريان طوسي
|
|
كمبود سوخت در بغداد
هادي علي، مهندس عراقي ۵۸ ساله بيش از يك ساعت براي پر كردن مخزن سوخت اتومبيلش در نوبت بوده و تازه نوبت سوختگيري اش شده است. صف پشت سر او مركب از ۱۱۰ اتومبيل است كه تا پايين بلوار پهني در بغداد امتداد يافته است.
هادي علي با نگاهي خشمگين به خبرنگار نيويورك تايمز گفت: «ما فكر مي كرديم وقتي نيروهاي آمريكايي به اينجا بيايند اوضاع بهتر خواهد شد. انتظار داشتيم آنها بتوانند همه چيز را بهتر از قبل رو به راه كنند. ما كشور ثروتمندي هستيم، نفت داريم، اما هيچ اتفاقي نمي افتد. هيچ كاري صورت نمي گيرد.»
|
|
بازار سياه سوخت
مقامات مي گويند اين كمبود به علت حملاتي است كه به لوله هاي نفتي شمال عراق انجام گرفته. بعضي از رانندگان تاكسي، يك روز در ميان به جاي كار، در صف بنزين يا گاز مي ايستند. هفته هاي پيش سربازان آمريكايي در پمپ بنزين ها مي ايستادند و از ايجاد بازار سياه جلوگيري مي كردند اما اكنون مردم بيكار و فقير بغداد در پمپ بنزين ها جمع مي شوند و به رانندگان گالن هاي بنزين را با قيمت هاي سرسام آور پيشنهاد مي كنند- گاهي تا پنج برابر بهاي معمولي. صف هاي بنزين يكي از بي شمار علائم ساختاري ويران است كه خيلي كار دارد تا دوباره روي پاي خود بايستد و به صورت عادي باز گردد.
|
|
در زمستان چه خواهند كرد
مثل خطراتي كه در خيابان هاي شهر پرسه مي زنند. زندگي روزمره عراقي ها اكنون به گونه اي است كه همواره اين سوال را در ذهنشان بزرگ و بزرگتر مي كند: كشور آنها به كدام سو مي رود؟ چندي پيش در اثر كمبود بنزين و برق، در جنوب بصره اغتشاشاتي به راه افتاد.
يكي از فروشندگان بنزين در بازار سياه مي گويد: براي هر ليتر ۱۰۰ دينار مي گيريم، اما نمي توانيم از اين راه پولدار شويم، فقط مي توانيم روزمان را به شب برسانيم. اكنون معضل عمده ديگري روياروي نيروهاي اشغالگر حاكم بر عراق و نيز مسوولان عراقي است و آن مشكل سوخت است. با شروع فصل زمستان آنها چه خواهند كرد؟
|