كوههاي ما پاكيزه نيستند، چرا؟
مشكل اصلي، كوه گردها و دكه دارها هستند
حسن صالحي مقدم كوهنورد قديمي و مدير فصلنامه كوه مي گويد در ايران فقط يك روز از سال كوه پاكيزه داريم. جالب نيست؟
شما در مسير ۵ روزه كليمانجارو حتي يك كاغذ شكلات هم نمي بينيد. راهنماها همه را جمع كرده و به پايين مي آورند. در پناهگاه ها هيچ اثري از رنگ و نوشته نيست. تنها نوشته روي آن جمله اي است كه تيم ايراني قبل از ما نوشته است
۱-سالها پيش صبح جمعه. توصيه ما اين است كه با اولين وسيله نقليه برويد سمت تجريش و از آنجا تصميم بگيريد كه برويد دركه يا دربند.
كمي بعد
۲ -صبح جمعه. توصيه ما اين است كه با اولين وسيله نقليه خودتان رابرسانيد به سفارت كشور ايكس ببينيد به شما ويزا مي دهند يا نه.
بعد
۳- صبح جمعه. توصيه ما اين است كه با اولين وسيله نقليه برويد فرودگاه و از آنجا به نپال، پاكستان، تانزانيا يا كشورهاي مشابه برويد.
امروز
۴- صبح جمعه. شما يك كوهنورد حرفه اي هستيد كه از فتح يك قله مهم بازگشته. اسمتان هم دكتر حسن صالحي مقدم است. ما آمده ايم مصاحبه. در را باز كنيد!
رشته تحصيلي شما هيچ ارتباطي به كوه ندارد، چطور شد كه به كوهنوردي روي آورديد و از كي شروع كرديد؟
از همان سال هاي ۳۷-۳۶ شروع شد. چون در شميران زندگي مي كرديم با كوه فاصله زيادي نداشتيم و به همين خاطر به كوه و كوهنوردي از همان بچگي علاقه پيدا كردم. بعدهم با گذشت زمان آن را به صورت حرفه اي دنبال كردم و تاكنون تمام كوه هاي ايران را رفته ام. اكثر كوه هاي خارج از كشور را فتح كرده ام. البته اينها مربوط به دوران جواني است.
چه قله هايي در جهان را تاكنون فتح كرده ايد؟
اكثر قله هاي بلند جهان ازجمله كليمانجارو سه بار، سبلان، موترلو و...
چرا بين اين همه ورزش، كوهنوردي؟ يك كم سخت و خطرناك نيست؟
من كوه را ورزش نمي دانم. از «هيلاري»، اولين كسي كه قله اورست را صعود كرد پرسيدند كه چرا با اين همه مشقات اين كار را مي كنيد گفت: به خاطر اينكه «اونجاهست.»
واقعاً احساسي كه يك كوهنورد دارد را هيچ كس نمي تواند درك كند. مگر اينكه خودش كوهنور باشد. كوهنوردي فرا ورزش است، چراكه ما در كوهنوردي خيلي چيزها مي آموزيم. من آنرا به قول يكي از خانم هاي كوهنورد، «دانشگاه انسان سازي» مي دانم و كاري كه بچه ها ما در هيماليا كردند نمونه بارز آن است. واقعاً يك كار خارق العاده بود. تاكنون هيچكس در هيماليا چنين كاري نكرده بود.
آنجا چه اتفاقي افتاد؟
۴ تا از كوهنوردان ايراني در هيماليا در ارتفاع ۷۸۰۰ پايي دچار بهمن مي شوند و ۶۰۰ متر سقوط مي كنند دوتا از بچه ها آسيب جدي مي بينند و دوتاي ديگر آنها را از ارتفاع ۷۴۰۰ پايي با تمام مشكلات به پايين مي آورند كه ۴ روز طول مي كشد. پايين آمدن از هيماليا هزار جور مشكل دارد به اين سادگي ها نيست. حتي رئيس فدراسيون كوهنوردي پاكستان وقتي شنيد كه اينها مي خواهند دوتا مجروح و بهمن زده را با خود پايين بياورند تعجب كرده و گفته بود: «اينها نهايتاً يك روز مجروح ها را با خود مي آورند. در نهايت خسته شده و رهايشان مي كنند.» اما ديديم كه بچه هاي ما اين كار را كردند. ما نمونه هاي زيادي از كوهنوردان داريم كه زندگي شان را براي كمك به دوستشان گذاشته اند. ارزش هاي اخلاقي كوهنوردي خيلي با ارزش است. در تمام ورزش ها دو طرف رقيب هستند و پيروزيشان در شكست طرف يا تيم مقابل است اما در كوهنوردي چنين چيزي نيست. يكي از خصلت هاي بزرگ كوهنوردي اين است كه وقتي تيمي براي فتح يك قله مي رود نفري كه جلوتر است امكان ندارد بدون ديگري پا روي قله بگذارد. صبر مي كند تا همه برسند و با هم روي قله بروند. اينها همه جنبه هاي معنوي قضيه است.
به عقيده شما آيا ايران مي تواند جاي مناسبي براي جذب كوهنوردان دنيا باشد؟ فكر مي كنيد ما پتانسيل اين كار را داريم؟
وقتي كه دبي و اردن اين پتانسيل را ايجاد كرده اند و كوهنوردان كشورهاي ديگر را جذب مي كنند، ايران چطور نمي تواند؟
ايران پتانسيلي بسيار قوي براي جذب گردشگران طبيعت كه كوهنوردان هم از آن جمله اند دارد. شما همين الان مي توانيد در ديزين اسكي كنيد و به فاصله دو ساعت پرواز مي توانيد در آب شنا كنيد. از نظر صخره نوردي هم ما ديواره «علم كوه» را داريم كه در سطح جهان مطرح است ويا كوه هاي زاگرس، اما كسي روي اين منابع كاري نكرده .
اما اكوتوريسم موجب تخريب طبيعت هم مي شود؟
ببينيد در سوئيس دهكده اي وجود دارد بنام «زرماد» .كوهي به ارتفاع ۳۴۰۰ متر در مرز سوئيس و ايتاليا. از ۴۰ كيلومتري اين كوه ماشين ها اجازه ورود ندارند. بلكه بايد ماشين ها را درپاركينگ بزرگ شهرك پارك و با قطار كوهستاني مسير را طي كنند و به جز ماشين هاي برقي حمل و نقل وسايل هيچ وسيله نقليه ديگري نيست. ما اين موقعيت را در ايران داشتيم، كلاردشت هيچ چيز كم نداشت اما متاسفانه زمين بازها و بساز و بفروش ها كار را خراب كردند.
اين كه شبيه حرف همه آدمهاست. بايد فلا ن كار را كرد تا فلا ن اتفاق نيفتد.
در واقع بايد بگوييم چه كار كنيم كه خودمان آسيب وارد نكنيم.به جز اولين جمعه هر سال كه روز جهاني پاكسازي كوهستان ها نام گرفته و به صورت سمبليك اين كار انجام مي گيرد، هفته بعد كوهها دوباره در همان وضع است. شما اگر به مرتفع ترين نقاط كوه ها هم برويد حتي جايي كه صرفا كوهنوردان مي روند پر از زباله، قوطي نوشابه و كنسرو است. ما بايد در شهر آموزش ببينيم تا در كوه اجرا كنيم. ما مشكل فرهنگي داريم. توريست هايي كه مي آيند آگاهي شان خيلي بيشتر از ماست، ما مشكل از خودمان است، كساني كه كوهنوردند البته كمتر، بيشتر كوه گردها و دكه داران هستند كه مشكل جدي ايجاد مي كنند. موضوعي را هم بايد گوشزد كنم. شهريور گذشته در تلويزيون ديدم كه براي پاكسازي كوه هاي مازندران كه قرار بود با همكاري سازمان جنگل ها و وزارت آموزش عالي توسط دانشجويان انجام شود تبليغ مي كردند. من همان موقع از كلاردشت مي گذشتم و شاهد بودم كه كاميون هاي زباله بارشان را در جنگل تخليه مي كردند. اين ديگر ربطي به اكوتوريسم ندارد. جنگل ها دارند از بين مي روند و هيچ كس به فكر نيست.
به جز زباله، معضلات ديگر مثل كوبيدگي خاك به دليل حركت نكردن در مسير يا بوته كني براي درست كردن آتش مشكلي ايجاد نمي كند؟
اينها همه به خاطر عدم آگاهي است. من وقتي مي خواهم به بچه ام بگويم بوته را نكن، اول خودم نبايد اين كار را بكنم. ما همه چيز به بچه هايمان مي آموزيم به جز فرهنگ رانندگي و محيط زيست. وقتي هم چيزي را به كسي نمي آموزيم و گوشزد نمي كنيم چطور توقع داريم رعايت كند. ما در گذشته در همين منطقه دربند، شكار (قوچ، ميش، كل و بز) مي ديديم ولي ديگر اثري از آنها هم نيست.
اين معضلات قطعا مختص ايران است؟
شما در مسير ۵ روزه كليمانجارو حتي يك كاغذ شكلات هم نمي بينيد. راهنماها همه را جمع كرده و به پايين مي آورند. در پناهگاه ها هيچ اثري از رنگ و نوشته نيست. تنها نوشته روي آن جمله اي است كه تيم ايراني قبل از ما نوشته است.
يك مثال ساده مي زنم، يكي از زيبايي هاي خيابان ولي عصر درخت هاي چنار آن است. ساختمان بغلي قنادي... كه در حال تعميرات است، درخت هاي چنار جلو مغازه را خشك كرده و از بين برده تا تابلو مغازه اش پيدا باشد. چه برخوردي با او شد؟
از قرار معلوم عشق اصلي شما رواج كوهنوردي است. چقدر موفق شده ايد؟
نسبت به گذشته گسترش پيدا كرده اما خيلي عالي نيست.يكي ازمشكلات ديگر هم نبود پشتوانه مالي براي كوهنوردان است چرا كه هزينه مثلا صعود به هيماليا وقتي صدهزاردلار است چند نفر بودجه شان اجازه مي دهد؟
چه شد كه به فكر انتشار مجله كوه افتاديد؟
تنها كاري كه فكر نمي كردم در زندگيم انجام بدهم كار مطبوعاتي بود. منتها چيزي كه باعث انجام اين كار شد علاوه بر علاقه، پيشنهاد مهندس ميرسليم بود كه خودشان كوهنورد بودند به پيشنهاد ايشان اين كار را آغاز كرديم.
|
|
در كوهستان هاي مغولستان؛
شكار با عقاب ها
در باد سرد زمستاني يك شكارچي خبره به نام كوزان، عقابش را براي شكار آماده مي كند. عقاب طلايي عظيم الجثه با بال هايي به درازاي بيش از دو متر ، از خط الراس به سوي شكار مي پرد و همزمان مرد قزاق بر اسب مي جهد و به سوي دره پيش مي تازد، بدان اميد كه پيش از آنكه عقاب جنگاور پوست شكار را خراب كند .
|
|
شكارچي باز مي گردد. براق و آماده، هوشيار روي مچ قوشچي مي نشيند، پاره گوشتي به منقار دارد. قوشچي ها، چون اين نوآموز جوان، اعضاي گروهي از قزاق ها هستند كه با عقاب طلايي شكار مي كنند، سنتي كه بيش از هزار سال از عمر آن مي گذرد. قزاق ها اين ورزش را از اجداد ترك خود به ميراث بردند و پيش از آنكه در قرن پانزدهم به عنوان يك گروه نژادي ظهور كنند، در اين كار خبره بودند. قوشچي پير مي گويد: «از آن زمان كه قزاقان پا به اين جهان گذاشتند، شكارچي با عقاب بوده اند.» در اواخر دهه آغازين قرن هفدهم، گروه كوچكي از قزاق ها كه از جنگ قبيله اي گريخته بودند در بايان اولگي، غربي ترين استان مغولستان، سكني گزيدند. يك قرن بعد، پس از نسل كشي بزرگ امپراتوري مغول ها، قزاق ها كنترل اين سرزمين خشك و خشن را به دست گرفتند. ريزش باران سالانه به ندرت از ده اينچ (۲۵ سانتي متر) تجاوز مي كند و خاك سخت و سنگي، كشاورزي را تقريبا غيرممكن مي سازد. هيچ راه آسفالته اي به بايان اولگي كه از بقيه مغولستان توسط رود هود و از چين توسط رشته كوه اتلي جدا شده است، وجود ندارد. در چنين منطقه پرت و جدا افتاده اي، شبانان مسلمان توانسته اند هويت قزاق، زبان و سنت هاي فرهنگي خود را حفظ كنند. پس از فروپاشي اتحاد شوروي در ۱۹۹۱، بسياري از قزاق ها بايان اولگي را به سوي سرزمين مادري كه هرگز آن را نديده بودند و نمي شناختند ترك كردند. بر اساس بعضي برآوردها كمتر از نيمي از ۲۰ هزار قزاق آن زمان، اكنون باقي مانده اند. اين مردان با شكار زندگي مي كنند.
|
|
پيشنهاد ۱۳ كارشناس برجسته اقليم
با تغييرات اقليم كنار بياييم
در سپيده دم قرن بيست و يكم ميلادي، دگرگوني هاي آب و هواي جهان كه گفته مي شود براثر انباشت گازهاي گلخانه اي در جو زمين پديد آمده، در قالب يك كابوس نمايان شده است.
در ميان انواع ديدگاه ها و تحليل هايي كه كارشناسان درباره اين مساله ارايه كرده اند، چشم انداز نگران كننده بالاآمدن آب درياها و اقيانوس ها براثر ذوب شدن يخ هاي قطبي و زيرآب رفتن شماري از شهرهاي بندري و جزاير مهم، حتي جزيره انگليس ترسناك تر از باقي گفته ها وشنيده هاست. اما در سايه روشن هاي بيم و اميد، بعضي از كارشناسان مي گويند كه دگرگوني هاي اقليمي، ريشه در رفتار قانونمند سامانه هستي و قوانين طبيعت دارند و در نهايت به نوعي توازن زيستي كمك مي كنند.
همزمان با برگزاري كنوانسيون جهاني تغييرات اقليمي در شهر ميلان ايتاليا (۱ تا ۱۲ دسامبر برابر با ۱۰ الي ۲۱ آذرماه ۸۲) انتشار يك كتاب پرفروش و جنجالي درمورد دگرگوني هاي آب و هواي جهان، بحث هاي تازه اي را در اين زمينه برانگيخته است. نام اين كتاب «خود را وفق بده يا نابود شو!» است.
۱۳ كارشناس مولف اين كتاب بر اين باورند كه سياستگذاران در سراسر جهان بايد خود را روي استراتژي هاي بالابردن توانايي هاي اجتماعي به منظور انطباق با دگرگوني هاي آب و هواي جهان متمركز سازند.
«كندرا اوكانسكي»، ويراستار اين كتاب كه مدير طرح توسعه پايدار در شبكه سياست بين الملل يك سازمان غيردولتي مستقر در لندن است، مي گويد: «كوشش ها براي كنترل اقليم با بهره برداري از محدوديت هاي انتشار گازهاي گلخانه اي، اثر اندكي روي آب و هواي زمين خواهد داشت، اما به توانايي ما در وفق دادن به تغييرات اقليمي با كندساختن آهنگ رشد اقتصادي و منحرف كردن منابع درجهت هاي نامناسب، خدشه وارد مي كند.»
به گفته وي، «براي حل مساله تغييرات اقليمي، بايد سياست هايي را برگزينيم كه رفاه انسان را درحال حاضر و آينده د رنظر داشته باشد. ما امروز مي توانيم آنرا با حذف بيماري و فقر، توسعه فن آوري هاي جديد و كاهش آسيب پذيري بشر نسبت به تغييرات اقليمي محقق سازيم.»
دراين حال كارشناسان مي گويند پيمان «كيوتو» كه كشورهاي صنعتي جهان را به كاهش ميزان معيني از انواع گازهاي آلاينده تا سقف زماني معين ملزم ساخته، رو به اتمام است. زيرا اجراي تعهدات اين پيمان نياز به هزينه هاي سنگين دارد. به همين دليل امضاءكنندگان پيمان كيوتو در جست وجوي گزينه هاي ديگري اند تا به اهداف جهاني ملل متحد در كنترل عوامل تغييرات اقليمي دست يابند، بدون اينكه جهان را با هزينه هاي سنگين غيرمترقبه اي روبه رو كنند. دكتر «پايرز» از دانشگاه جان مور ليورپول، دكتر «پال راتير» از انستيتو پاستور فرانسه و پرفسور «جولين موريس» از دانشگاه باكينگهام انگليس كه از نويسندگان كتاب موصوف هستند، با انتشار بيانيه اي خواستار حل مساله گرمايش زمين از طريق روش هاي تازه تري شده اند. آنها پيشنهاد كرده اند كه براي كاهش آثار زيانبار تغييرات اقليمي، از روش هاي بهتر، ازجمله ازميان بردن فقر و بيماري، افزايش دسترسي همگان به فن آوري هاي جديد و گسترش تجهيزات زيربنايي استفاده شود. همچنين انطباق با تغييرات اقليمي از طريق اجراي سياست هاي متكي به عدم تمركز و انعطاف پذير انجام گيرد. روش هاي دستيابي به هدف به صورتي انتخاب و تعقيب شود كه منافع استراتژي وفق يافتن با تغييرات اقليمي، به عنوان يكي از مسايل مهم اكنون و آينده بشر تلقي شود و همگان به مشاركت در اين زمينه دعوت و تشويق شوند.
|
|
يك هفته در بيابان
روز ششم حلزون ها و زالوها
|
|
جف استراد
قسمت هشتم
رعد دوباره دارد مي غرد، نمي دانم مي توانم امشب بيرون كنار آتش بخوابم يا نه. ترجيح مي دهم ريسك نكنم و به پناهگاه بروم.
ديشب باران تا پناهگاه دنبالم كرد و مجبورم كرد بيشتر شب را آنجا بمانم. با اين همه، توانستم، نسبت به شبهاي قبل، حسابي بخوابم، چيزي كه سخت به آن احتياج داشتم. مطمئنم كه قادر نبودم شب هاي زيادي را مثل يكي دو شب اول سر كنم. يك اردك ماهي بزرگ و زيبا ديدم كه كنار ساحل شنا مي كرد. تا رفتم چوب ماهي گيري ام را بياورم، رفته بود - حيف. امروز زياد احساس گرسنگي نمي كردم چون تقريباً دو فنجان تمشك، حلزون و زالو خورده بودم. مي گويند آدم مي تواند مدت زيادي بدون غذا سر كند و من اين گفته را قبول دارم. احساس مي كنم بيشترين علت كمبود انرژي من در پنج روز اول، گرماي زياد بود. امروز انرژي ام بهتر بود، فكر مي كنم علتش مختصر خنكي هوا باشد.
تصور مي كنم هر از گاهي اشتياق خوردن يك وعده غذاي درست و حسابي تمام وجودم را، مثل گردش خون، فرا مي گيرد. پنير و كره و مربا خيلي به ذهنم مي آيد كه بايد از كمبود چربي در رژيم غذايي ام باشد. كي مي شود دوباره سر ميز صبحانه بنشينم و يك شكم سير كره و مربا بخورم. الان كه دارم اين ها را مي نويسم بدجوري گرسنه شده ام!به نظر مي آيد كه توفان بزرگي در راه است، خدا كند پشه ها، طبق معمول، سروكله شان پيدا نشود. پناهگاهم اساساً بدجايي است و سوراخ و سمبه هاي ناجوري دارد، اما فكر مي كنم آنها را به اندازه اي كه لااقل امشب خيس نشوم، گرفته ام.پناهگاه خوب است، آتش روشن است، آب در دسترس و آتش علامت دهي حاضر است... فعلاً تنها چيزي كه ذهنم را به خود مشغول كرده، درست كردن تعداد زيادي دام سقوطي و سيمي و بهتركردن سناريو ماهيگيري ام است. اما فقط يك شب و روز كامل ديگر باقي است، البته اميدوارم چنين باشد! دلم خيلي براي سو و بچه ها تنگ شده.
برگردان: حميد ذاكري
|
|
حيات وحش ايران
۵- كاراكال
گونهFelis Caracal :
خانوادهFELIDAE :
راستهCARNIVORA :
ردهMAMMALIA :
كاراكال گونه اي ديگر از خانواده گربه سانان است. جثه اي بزرگ تر از گربه معمولي دارد. طول بدنش بين ۶۵ تا ۹۰ سانتي متر است و وزن آن به ۱۸ كيلوگرم هم مي رسد. گوش هاي بزرگ مثلثي شكل با دسته اي از موهاي سياه بلند به طول تقريبي ۶ سانتي متر در انتهاي آن دارد. بدني نسبتاً يكنواخت، هم رنگ بدن شير دارد.
بيشتر در تپه ماهورهاي مناطق بياباني و استپي زيست مي كند. در ايران براي ديدن آن بايد به پارك ملي كوير، منطقه بهرام گورفارسي، ساغند يزد، سيستان و بلوچستان، خراسان و مناطق شمالي خوزستان برويم.
اين گربه سان به قدري چابك است كه با پرش عمودي، پرنده را در هوا شكار مي كند و اگر به دسته اي از پرندگان برسد به سرعت تعدادي از آنها را در زمين و هوا شكار مي كند.در گذشته آن را براي شكار خرگوش، آهو، روباه و پرندگان تربيت مي كردند.
|
|
هتل داري در ايلام
به منظور تحقق اهداف و فعاليت هاي آموزشي مديريت و در جهت ارتقاي سطح آگاهي مديران و كاركنان واحدهاي اقامتي و پذيرايي استان ايلام، نخستين دوره كلاس آموزش ميزباني براي هتل داران اين استان برگزار شد.
به گزارش اداره كل روابط عمومي سازمان ايرانگردي و جهانگردي، مدير اين سازمان در استان ايلام با اشاره به مطالب فوق گفت: «اميدواريم با اين فعاليت ها شاهد پيشرفت و بهتر شدن واحدهاي اقامتي و پذيرايي استان و همچنين توسعه گردشگري در بخش هتل داري باشيم.»اين دوره ها شامل؛ آشنايي با مفاهيم و مباني ميهمان نوازي در واحدهاي اقامتي و پذيرايي، حقوق ميزبان، اصول مديريت كاركنان،آشنايي با مفاهيم فنون رفتاري و ... بوده است.
|
|
واحد سفر در دانشگاه
دكتر حميد ضرغام، عضو هيات علمي دانشگاه علامه طباطبايي در گفت وگو با خبرنگار ما توضيح داد: تصويب هزينه هاي سفر براي برخي از دروس رشته مديريت جهانگردي از ابتكارات جديد دانشكده مديريت و حسابداري دانشگاه علامه طباطبايي به حساب مي آيد.
بدين ترتيب استادان درس هاي مختلف همراه با دانشجويان خود به سفر خواهند رفت تامسايل بازاريابي، مديريت بازار گردشگري وباستانشناسي منطقه را مورد ارزيابي قرار دهند. وي ادامه داد: برگزاري اين سفرها، دستاورد مناسبي است وما مدت ها دنبال قانع كردن دانشگاه بوديم تا اين بحث را به عنوان نياز آموزشي براي مديريت گردشگري مطرح كنيم.
|
|
معرفي سايت
«زماني خواهد رسيد كه قاتل حيوانات، مثل قاتل يك انسان به نظر خواهد آمد.» لئونارد وينك
اتحاديه دفاع از حيوانات با آدرس اينترنتيwww.animaldefense.com از سازمانهاي مدافع و حمايت از زندگي حيوانات و جلوگيري از هر نوع سوءاستفاده از آنها است كه با اهداف حمايتي در زمينه هاي مختلف مثلا جلوگيري از استفاده بي رويه از پوست و مو حيوانات براي لباس، تشكيل شده. شما با مراجعه به اين سايت مي توانيد به عضويت آن درآمده و با آنها همكاري كنيد.
|