يكشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۸۲ - سال يازدهم - شماره - ۳۳۳۵
درمانگاه
Front Page

رضايت نامه براي نجات جان انسان هاي ديگر
با پرسنل خودمان هم مشكل داريم
موضوع پيوند اعضا چيزي است درست شبيه يك تابوي جمعي: فقط اينجا كسي منع نمي كند اما كسي درباره اش حرف هم حتي نمي زند
004398.jpg

جو پر از ترديد است. پذيرفتن سرنوشت كه همراه مي شود با يك موقعيت اجباري در تصميم گيري آني براي نجات دادن جان چند نفر ديگر يا رعايت رسوم.
شباهت جدي اي هم با آزمايش دارد انگار وقتي كه مي تواني تكه اي از يك جسم را - كه قانونا و بامنطق و طبق قوانين شرعي - ديگر جاني ندارد هديه اي دانست براي نجات جان پدر، خواهر، برادر، مادر، خاله و ... بي افتراق و مرزكشي و اين بار ساده تر: براي رهايي يك «انسان» از درد و يك جمع از دغدغه.
زحمت چنداني هم ندارد، در اصل چند دقيقه پياده روي از ورودي اصلي مجتمع بيمارستاني امام خميني لازم است تا بتوان به بانك اعضاي پيوندي ايران رسيد. بعد از آن هم پر كردن چند عدد فرم است و اعلام رضايت براي نجات جان انسان هاي ديگر.
حتي اگر مشغول به پاسخ دادن به چند ارباب رجوع باشد يا بيمار جديدي را به بخش آورده باشند كه دچار مرگ مغزي شده، دكتر نيك فرجام جداي از انجام وظايف رسمي خود - مسوول واحد فراهم آوري بانك اعضاي پيوندي - حاضر به همكاري است تا ثابت كند كاري كه انجام مي شود، يك عمل كاملا انساني است. در روز تهيه گزارش يك بيمار را كه دچار مرگ مغزي شده بود به بخش آورده بودند. اين فرد قطعا ازنظر علمي و قانوني فوت شده است. اما هنوز به كمك دستگاه و استفاده از تكنولوژي، گردش خون در بدن او برقرار است. دستگاه به او اكسيژن مي رساند و با داروهايي كه به بدنش تزريق مي شود - دكتر اسم مي برد - كاركرد قلب او به حالت طبيعي نگه داشته مي شود. بدن او حتي پس از برداشتن برخي اعضا و نسوج از نظر ظاهري تغيير نمي كند. اگر قلب يك واژه است كه در آناتومي كاربرد زيادي دارد، «دل» يك واژه كاملا مفصل ديگر است كه بيشترين كاربرد را در شاعري دارد. انسان ها دل دارند و به خوبي مي دانند كه چيزهايي كه دوست دارند، الزاما عاقلانه نيست، اما آن چيزها را باز دوست دارند.
004395.jpg

مثلا خيلي ها خوششان مي آيد كه جسد (يا بدن) عزيز از دست رفته شان تغيير ظاهري چنداني پيدا نكند؛ تدابيري اتخاذ شده كه تغييرات را به وقت ديدن جسد از پشت شيشه هاي غسال خانه كسي نفهمد، چرا كه در جاي جراحي شده فقط جاي چند بخيه مانده است.
جداي از دلبستگي به خواسته هاي شخصي، مسايلي هم در باب مطابق شرع بودن اين كار هم وجود دارد، در حالي كه علما متفقا اعلام كرده اند كه وقتي نجات جان انساني منوط به انجام چنين عملي باشد، مشكلي ندارد.
به گفته دكتر نيك فرجام، نظر آقايان علما بر اين بوده كه هر چند حفظ حرمت مرده مسلمان واجب است، ولي حفظ حيات مسلمان ديگري از آن واجب تر است. اما گاهي مشكل فقط مردمي نيستند كه در اين باره ترديد دارند، بلكه حتي برخي از پرسنل مركز پيوند اعضا هم هنوز به اين امر، ايمان ندارند. به اين ترتيب ايران يكي از معدود كشورهاي جهان است كه در آن تعداد اهداكننده عضو، از تعداد گيرنده ها بيشتر نيست.
ترس خانواده ها، عمدتا از ندانستن آنها بر مي آيد. از رفتن آبرويشان مي ترسند : «نكند كسي فكر كند عضوي از عزيزانمان را فروخته ايم» در صورتي كه هيچ خانواده اي در قبال اهداي عضو ريالي پول دريافت نمي كند.
بسياري نمي دانند و احتمالا وقت نمي كنند بپرسند تا بدانند از نظر سن، فردي كه عضوي از او اهدا مي شود محدوديت حداكثر يا حداقلي وجود ندارد. بسياري خود تشخيص مي دهند كه چون بيمارشان به دليل فلان بيماري فوت شده، نمي تواند عضوي را اهدا كند، در حالي كه مطمئنا بانك پيوند اعضا هم بهتر مي تواند تصميم بگيرد كه چه عضوي قابل اهدا است و هم بررسي هاي كاملي را انجام مي دهد تا خداي ناكرده از راه پيوند، بيماري اي به فرد دريافت كننده عضو منتقل نشود.
افراد دريافت كننده عضو، كمابيش مثل خودمان  هستند.عده اي از ما با افرادي آشناييم كه نياز به كليه دارند و حتما همه مان هم قصه هايي درباره مشكلات جدي بيماران نيازمند به كليه شنيده ايم. كلي تر كه نگاه كنيم:«عده اي از بيماران هستند كه در شرايطي ويژه قرار دارند.
آنها با درمان هاي معمولي جراحي و طبي قابل معالجه نيستند و به عنوان آخرين راه حل براي نجات آنها از مرگ حتمي يا جلوگيري از يك معلوليت دايمي، بايد از عضو يك فرد ديگر استفاده كنند.»
آن كس كه از بين ما مي رود، به هر دليلي كه مرده باشد، همه اعضاي بدنش با هم از كار نمي افتند. اعضا، بافت ها يا دست كم يك عضو وجود دارد كه وقتي در تن فرد ديگري قرار مي گيرد، با او بيگانه و همزمان نجات دهنده است.
پول نمي دهند
در بانك پيوند اعضا بيشترين اصرار بر نيامدن اسم و عكس هديه دهندگان است.

دلايل آلرژي
بيماري مضحك كشنده
004401.jpg
قسمت اول 
آلرژي چيست؟
آلرژي ها نتيجه عكس العمل فوق العاده حساس سيستم ايمني بدن به مواد خاص است كه به عنوان موادمضر شناخته شده اند، اين عكس العمل سيستم ايمني بدن به عنوان واكنش آلرژيكي شناخته شده است و موادي كه باعث اين واكنش مي شوند مواد حساسيت زا ناميده شده اند.
مواد حساسيت زا مي توانند شامل هر چيزي باشند از كرم هاي خاكي و گرده هاي گلها گرفته تا نيش حشرات، عطرها و غذاهايي مانند خوراك حلزون يا بادام زميني.
علايم و عكس العمل هاي آلرژيكي مي توانند آبريزش بيني و چشم ها،  مشكلات تنفسي يا حتي اسهال و كهيرها باشند و در مواقعي نيز منجر به مرگ مي شوند.
مواد آلرژي زا و بدن شما
سيستم دفاعي بدن ما مجموعه اي از سلول هاي دستگاه بدن است كه به تنهايي و باهم براي دفاع از بدن در برابر مهاجم هاي بيروني نظير انگل ها، مكيروب ها (ويروس ها) و باكتري ها فعاليت دارند.
دستگاه ايمني بدن بسيار فعال است و باوجود اينكه مكانيزم دفاعي قدرتمندي دارد اما كامل نيست و اين نقص باعث بروز سرماخوردگي يا حتي انتقال آن به ديگران مي شود.
علت پيدايش واكنش هاي آلرژيكي، تمامي عوامل خارجي و عدم تشخيص صحيح دستگاه ايمني بدن درمورد برخي معمولي است. وقتي يك ماده بي ضرر مانند گرده گلها وارد بدن مي شود ممكن است سيستم ايمني اشتباهاً با آن ماده مانند يك مهاجم مضر رفتار كند.
و اما چطور بدن انسان واكنش نشان مي دهد؟ شما علايم اين واكنش را احساس مي كنيد.
آلرژي زنجيره اي از رويدادها
در اينجا به اين موضوع خواهيم پرداخت كه:
زماني كه يك واكنش روي مي دهد درون بدن چه اتفاقي مي افتد؟
اين موضوع با عنوان زنجيره اي از رويدادها يا سلسله اي از جريانات آلرژيكي شناخته شده است.
هنگامي كه مواد حساسيت زا وارد بدن مي شود سلول هاي (گلبول هاي سفيد) خاص بدن و خون آنها را اشتباهاً به عنوان مواد مضر خارجي مي شناسند، اين سلول هاي ويژه براي شناسايي و دفع باكتري ها و ويروس ها با هم همكاري مي كنند.
اين ياخته هاي خوني كه تحت عنوان گروهT,B نامگذاري شده اند به مرور در كار خود ماهر مي شوند و بعد ازآن بدن شروع به توليد پادتني به نامIgt مي كند كه خود آن نيز نوعي پروتئين است.
اين پادتن، مخصوص خنثي كردن حمله هاي ناشي از مواد حساسيت زاي مجهول است.
اين پادتن ها به يك سلول خوني ويژه كه به عنوان سلول كلي معروف شده هجوم مي آورند. آنها معمولاً در مسيرهاي تنفسي بدن يافت مي شوند آنها در اين مسيرها مي مانند تا همان مواد دوباره وارد بدن شوند.
زماني كه دوباره مواد حساسيت زا وارد بدن مي شود پادتنIgt سلول ها را به مرور ازبين مي برد. به محض اينكه ديواره هاي سلول هاي كلي خراب شد هركدام از آنها يك بار شيميايي شامل هيستامين، پرومتاك، (دنوبن وسلكتين) به داخل بافت هاي احاطه شده و خوني آزاد مي كنند. پس اين مواد شيميايي، گيرنده هاي خوني بافت هاي وابسته به بيني و بافت هاي بدن را گرفتار مي سازند و علايمي از اين پديده برجاي مي مانند كه از تورم وعطسه كردن گرفته تا آبريزش بيني و كهير متغير هستند.
آزادسازي هيستامين باعث پيدايش يك سلسله علايم آلرژيكي مي شود كه مي توان بر حدفاصل مخاط، پوست، سيستم تنفسي يا دستگاه قلب و عروق تاثير بگذارد.
اگر مواردي كه به آنها حساسيت داريد از راه هوا به شما انتقال يافته باشند واكنش هاي آلرژيكي در چشمها، بيني يا ريه هاي شما بروز مي كند و باعث ريزش اشك از چشم ها، آبريزش بيني و مشكلات تنفسي مي شود.
اگر از راه برخورد با پوست به بدن شما راه يافته باشند ممكن است به صورت جوش هاي پوستي يا خارش هاي دوره اي بروز كند اما اگر اين مواد حساسيت زا از طريق خوردن نوع خاصي غذا و يا استفاده از دارو وارد دهان شده باشد عكس العمل هاي آلرژيكي، درون دهان يا معده يا روده شما پديد مي آيد.
عوامل ژنتيكي 
هرچند كه آلرژي يا حساسيت به مواد حساسيت زا موروثي نيست اما تمايل به آلرژي را مي توان به ارث برد. به عنوان مثال: اگر شما به موي گربه حساسيت داشته باشيد اين احتمال وجود دارد كه فرزندان شما نيز به اين نوع آلرژي مبتلا شوند البته ممكن است لزوماً آلرژي به موي گربه نباشد، بلكه مي توانند به مواد ديگري نيز حساسيت پيدا  كنند.
اگر به مواد خاص حساسيت داشته باشيد احتمال بروز آلرژي از فرزندان شما سه برابر مي شود و اگر پدر و مادر هردو به موادي آلرژي داشته باشند احتمال پيدايش آلرژي از فرزندانشان بيش از ۵۶تا۷۵ درصد خواهد بود. به شخصي كه مستعد بروز واكنش هاي آلرژيكي است(Otopic) آتوبيك مي گويند.
تحقيقات نشان داده است كه اشخاص آتوبيك در معرض خطر ابتلا به تنگي نفس يا آسم هستند.
مترجم: زهرا محمودي

فيزيوتراپي در آمريكا
تهيه و تنظيم: حميدرضا اشراقي ، فيزيوتراپيست 
بكارگيري درمانهاي فيزيكي در آمريكا به قرن ۱۹ ميلادي (سالهاي۱۹۰۰ -۱۸۰۰ميلادي) برمي گردد. در اين سال ها كشف پديده هايي چون جريان الكتريكي و بعضي از امواج الكترومگنت اين تصور را به وجود آورد كه شايد بتوان در درمان نيز از اينگونه پديده ها استفاده كرد. بعضي از پزشكان حين مشاهده استفاده از اين ابزارها بر روي انسان، پديده هايي چون كاهش درد را تجربه كرده بودند. استفاده از حمام ها، گرما، سرما و تمرينات بدني نيز سابقه اي طولاني و چند هزار ساله داشت. در اين ميان پزشكاني پديد آمدند كه استفاده از ابزارهاي فيزيكي مانند گالوانيك را سرلوحه كار خود قرار دادند. اين افراد به نام فيزيوتراپيست(physiotherapist) معروف شدند. در پايان قرن نوزدهم پزشكان فيزيوتراپيست با توجه به سرلوحه قرار دادن درمانهاي فيزيكي، به اين نكته پي بردند كه استفاده از اينگونه روشهاي فيزيكي به عنوان مكمل هاي درماني دارويي يا جراحي هرگز نمي تواند باعث گسترش و توسعه علوم مربوط به فيزيوتراپي شود. بنابراين اين مسير به سمتي رفته شد تا فيزيوتراپيست ها فقط قادر به استفاده از ابزارهاي فيزيكي باشند.
اولين اپيدمي پوليو (فلج اطفال) در آمريكا باعث، توسعه اين درمان ها و به وجود آمدن ديدگاه توانبخشي در استفاده از ابزارهاي درماني فيزيكي شد.
در سال ۱۹۱۳ ميلادي ايالت پنيسيلوانيا به عنوان اولين ايالت در آمريكا عمليات درماني فيزيوتراپيست  ها را تاييد كرد. اين فيزيوتراپي شامل فيزيوتراپي انگليسي - مكانوتراپي اروپايي و كينزيوتراپي و ماساژ سوئدي بود.
در سال ۱۹۱۸ ميلادي اولين فارغ التحصيلان فيزيوتراپيست  به صورت خالص پديد آمدند. اين افراد قادر به تجويز دارو نبودند و مجموعا ۶۲۰ ساعت آموزش را گذراندند.
در سال ۱۹۲۱ ميلادي انجمن فيزيوتراپي آمريكا شكل گرفت و در سال ۱۹۲۴ ميلادي استانداردسازي در تحصيلات فيزيوتراپي انجام گرفت و در سال ۱۹۲۶ ميلادي اولين دانشكده فيزيوتراپي تاييد شد. در سال ۱۹۲۸ ميلادي، ساعت تحصيل در فيزيوتراپي به ۱۲۰۰ ساعت افزايش يافت.
در سال ۱۹۳۵ ميلادي تمامي فيزيوتراپيست  ها در آمريكا موظف به گرفتن كد نظام اخلاقي (مشابه شماره نظام پزشكي) شدند و نظام نامه مربوطه تهيه شد. در اين زمان فيزيوتراپيست  ها به عنوان مربيان حرفه اي معرفي شدند.
در سال هاي جنگ دوم فيزيوتراپيست  ها در حيطه توانبخشي بسيار فعال شده و در سال ۱۹۴۵ ميلادي لفظ فيزيوتراپي در آمريكا به فيزيكال تراپي تغيير يافت و در سال ۱۹۴۷ ميلادي، اولين بخش استاندارد فيزيوتراپي براي بيمارستان صدتخت خوابي طراحي شد. در سال ۱۹۴۵ ميلادي گروهي از پزشكان جهت مراكز توانبخشي طراحي شدند كه لفظ طب فيزيكي و توانبخشي را براي تخصص خود برگزيدند و اصلاح فيزياتريس (هنر درمان بيماري ها) را براي خود برگزيدند. در سال ۱۹۵۱ ميلادي اولين انجمن جهاني فيزيوتراپي به وجود آمد و در سال ۱۹۵۵ ساعت تحصيل فيزيوتراپي به ۱۶۰۵ ساعت افزايش يافت و حروفP وT در انتهاي اسم به عنوان معرفي حرفه و تخصص اضافه شد. در سال ۱۹۶۷ ميلادي طراحي كمك فيزيوتراپيست  انجام پذيرفت. در سال ۱۹۷۸ ميلادي مريلند، اولين ايالت آمريكا بود كه اجازه دسترسي مستقيم فيزيوتراپيست  را به بيمار خارج از نظام ارجاع داد. در سال ۱۹۸۴ ميلادي بردهاي تخصصي در فيزيوتراپي فعال شد و فارغ التحصيلان بايد با گرفتنM.S از دانشگاه خارج مي شدند. در همين سال درمان هاي دستي توسعه يافت و در سال ۲۰۰۱ ميلادي توصيه به تمامي فيزيوتراپيست  ها شد تا سال ۲۰۲۰ ميلادي تحصيلات خود را به دكتراي حرفه اي (DPT) تبديل كنند تا بتوانند در سيستم ارجاع حضور گسترده داشته باشند و دوره هايM.S نيز به صورت كاملا تخصصي جهت بيماري هاي زنان، آسيب هاي ورزشي، درمان هاي دستي و طب سوزني و... مورد تاييد قرار گرفته است.
تعداد فارغ التحصيلان فيزيوتراپي در سال ۲۰۰۳ ميلادي در آمريكا به ۱۲۰هزار نفر رسيده و اين گروه آماده ورود به نقطه عطف درماني در سال ۲۰۲۰ ميلادي مي شوند.
منابع در دفتر روزنامه موجود است

ديگر بيمار دياليزي نمي پذيرد
رئيس بيمارستان هاشمي نژاد از عدم پذيرش بيماران دياليزي به علت بدهي كه به شركت هاي داروسازي داشته اند و عدم در اختيار داشتن داروي دياليز خبر داد. به گفته دكتر اعتماديان، به علت بدهي بيمارستان به مخابرات، روز سه شنبه ۱۹ اسفندماه تمام تلفن هاي بيمارستان قطع بود و حتي بيماران هم نمي توانستند با بيرون تماس بگيرند. بيمارستان هاشمي نژاد يك مركز فوق تخصصي بيماري هاي مجاري ادراري و بزرگ ترين مركز بيماران دياليزي است كه به دليل عدم پرداخت و تخصيص بودجه مورد نياز و حق بيمه خدمات درماني با مشكلات عديده اي روبه رو شده است. در اين مركز ماهانه حدود ۲۵۰۰ دياليز انجام مي شود و از آنجا كه دياليز جزو موارد اورژانسي است، در صورت عدم اجراي آن بيمار پس از دو روز تلف مي شود و عدم پذيرش اين بيماران در بيمارستان هاشمي نژاد،  آنها را با مشكلات حادي روبه رو مي كند.

بانك اسپرم توليدمثل مردان سرطاني
استفاده از بانك اسپرم توسط افراد مبتلا به سرطان تحت درمان (شيمي درماني، راديوتراپي) ضروري است. به گفته مدير يك درمانگاه پژوهشي در آمريكا، تجربه نشان داده كيفيت اسپرم ها حتي پيش از شروع درمان نيز به دلايل گوناگون از جمله استرس هاي وارد شده بر فرد، ممكن است كاهش يابد. براي همين اين افراد بايد هرچه سريع تر براي فريز اسپرم هاي خود به مراكز مربوط بروند. پژوهش هاي انجام شده بر كودكان حاصل از اسپرم فريز شده، هيچ گونه مشكلي را گزارش نكردند و با افزايش ميزان بيماران مبتلا به سرطان در آمريكا از پنج ماه پيش، پژوهش هايي درباره انجماد بافت تخمدان نيز انجام شده كه به نتايج مثبتي در اين زمينه رسيده اند.

آلودگي هوا وسرطان خون كودكان
دود ناشي از وسايل نقليه، خطر ابتلا به سرطان خون را در كودكان افزايش مي دهد. به گفته دكتر معصومه بليدا - متخصص اطفال - كودكاني كه در محل هاي شلوغ و پررفت وآمد زندگي مي كنندو با ميزان بالاي بنزين در تماس هستند، چهار برابر ساير كودكا ن به سرطا خود مبتلا مي شوند. بنزين به عنوان يكي از تركيبات در دود اتومبيل ها از علل بروز سرطان خون است.
دكتر بليدا سرطان خون را شايع ترين سرطان كودكان دانست كه علت آن ناشناخته بوده، ولي بسياري از مطالعات ارتباط آلودگي و ترافيك را با اين نوع سرطان نشان داده اند. همچنين آلودگي هوا در شرايط ترافيك سبب بروز بيماري هاي آسم و افزايش خطر ابتلا به عفونت هاي ريوي و سرطان ريه مي شود.

|  ايرانشهر  |   تهرانشهر  |   حوادث  |   در شهر  |   درمانگاه  |   سفر و طبيعت  |
|  طهرانشهر  |   يك شهروند  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |