هزينه هر شب ۲۰۰هزارتومان، تازمانيكه هزينه بيمارستان پرداخت نشود «پوربيرام» نمي تواند بچه هايش را در آغوش بگيرد
چهار قلوهاي آذري پس از ترخيص از بيمارستان بايد تحت نظر پزشك فوق تخصص اطفال قرار گيرند اين درحالي است كه حتي خانه معلم استان آذربايجان شرقي از فراهم آوردن زمينه اسكان اين خانواده در تهران خودداري كرده است، آنها جايي براي ماندن در تهران ندارند
عكس: هادي مختاريان
سعيده امين
نام: اسما، شهرت: حسيني، تاريخ تولد: ۴/۱۲/۸۲، ساعت تولد: ۵۵/۱۲
نام: فاطمه، شهرت: حسيني، تاريخ تولد: ۴/۱۲/۸۲، ساعت تولد: ۵۷/۱۲
نام: اميرحسين، شهرت: حسيني، تاريخ تولد: ۴/۱۲/۸۲، ساعت تولد: ۵۹/۱۲
نام: احسان، شهرت: حسيني، تاريخ تولد: ۴/۱۲/۸۲، ساعت تولد: ۰۱/۱
چهار فتوكپي از يك انسان در بيمارستاني درون يك دستگاه انكيباتور (دستگاه گرم كننده) لحظات آغازين حيات را سپري مي كنند.
چهار قلوهاي ۴۰سانتي
ا ين انسان هاي كوچك ۴۰ سانتي، ثمره ۱۱ سال انتظار مادري هستند كه پا به پاي همسر، كلينيك هاي نازايي، مطب ها و انستيتوها را سرك كشيده و دست آخر ۴ موجود كوچولو را از خداوند هديه گرفتند.
دو دستگاه انكيباتور با روشنايي مهتابي رنگ خود هر كدام دو موجود يك كيلو و ۱۰۰ گرمي را در خود گرم و زنده نگاه مي دارد. بچه ها آنقدر كوچك و نحيف هستند كه دو تا دو تا درون هر دستگاه جا خوش كردند. دو پرستار مسوول مراقبت از اين ۴ قلوها هستند.
مادر مرخص شده و هر روز صبح براي تغذيه كودكان و دادن ويتامين ها به بچه ها به بيمارستان سر مي زند.
كوچولوهاي خوش خوراك
چهارقلوها تازه حمام كرده بودند كه ما آنجا رسيديم. با چشمان نيمه باز خود انگار هاله هايي از انساني جنبده را تماشا مي كنند. خود را به دستان هنرمند پرستاران سپرده تا با روغن بادام پوست خشك و چروكيده شان نرم و شاداب شود. كوچولوهايي كه فقط كمي از پهناي دست پرستارشان بزرگ تر هستند.
پرستار شيوا از نحوه تغذيه آنها مي گويد. تغذيه چنين موجوداتي كه عضلات دهان آنها حتي قدرت مكيدن شير را ندارند بسيار دشوار است.
«هر سه ساعت يك بار ۲۵ الي ۳۰ سي سي شير مي خورند. يعني هر كدام آنها جمعا روزي حدود ۲۵۰ الي ۳۰۰ سي سي شير مي خورند.»
«از ابتداي تولد معده و دهان كودكان آماده خوردن شير نبود لذا تا ۷۲ ساعت قبل، اين كودكان با لوله مخصوص(NgT) شير مي خوردند. اين لوله بسيار ظريف و باريك است و از طريق دهان بر معده كودكان وصل مي شود و سپس شير قطره قطره به معده آنها ريخته مي شود.» شير مادر و شير كمكي پرنيا (غذاي مخصوص نوزادان) غذاي اين ۴قلوها است. البته ابتدا به دليل كم خوني و مشكلات تنفسي اين كودكان را با سرم تغذيه مي كردند و پس از اينكه معده آنها آماده شد خودشان قادر به مكيدن شير شدند.
نوزادان روزانه وزن مي شوند. فاطمه و اسماء هر دو۱ كيلو و۱۰۰گرم و اميرحسين و احسان هر كدام۱ كيلو و ۳۰۰گرم هستند. وزن بچه ها نسبت به هنگام تولد به صورت طبيعي كاهش يافته است.
پرستار نسرين مي گويد: «اشتهاي آنها خوب است. موقع غذا انكيباتور را روي سرشان مي گذارند. آنقدر مي چرخند تا غذا به آنها برسد.» فاطمه ازهمه زبل تر است. دايم توي دست پرستار شيوا قل مي خورد. موقع به دنيا آمدن هيچ كس فكر نمي كرد كه زنده بمانند. پرستار شيوا مي گويد: «كودكان بايد تا وزن ۱ كيلو و۵۰۰ گرمي در دستگاه بمانند. احتمالا تا شب عيد چهارقلوها ميهمان ما هستند.» پرستار شيوا قانع نصيري ۱۷ سال است كه در بخش نوزادان بيمارستان مهرداد خدمت مي كند. او دوقلو، ۳ قلو، ۴ قلو و حتي ۵ قلوهاي زيادي را ديده و بعضي از آنها را به جهاتي به خاطر دارد.
پرستار شيوا خود دو فرزند دارد كه بزرگترين آن يك پسر ۲۳ ساله است. شيوا عاشق بچه ها است.
«تينا دختر كوچولويي بود كه هنگام تولد فقط ۸۰۰ گرم وزن داشت. ما با همين امكانات بسيار كم از او نگهداري كرديم. حالااو سه ماهه است و به ۲ كيلو و۸۰۰ گرم رسيده است.»
پرستار نسرين با عقل يكي ديگر از پرستاران اين بخش است. وظيفه نگهداري ۲ قل از اين ۴ قلوها بر عهده اوست. بسيار جوان است و مي خواهد در آينده فقط مادر يك فرزند باشد. او ۴ قلوهايي را به ياد دارد كه همگي پسر بودند «هيچ كس فكرنمي كرد تمام ۴ قلوها زنده بمانند اما حالا همگي آنها ۵/۲ ساله هستند و وضعيت جسماني آنها كاملا نرمال است.»
به اعتقاد وي چهارقلوهاي پوربيرام نيز سالم و سرحال هستند و اگر مشكلي پيش نيايد قطعا ۱۰۰ سال زنده خواهند ماند. مادر هر روز به ديدن آنها مي آيد. شير مي دهد و آموزش هاي لازم را درمورد نحوه دادن دارو، شيردهي، نگهداري از كودكان و واكسن هاي چندگانه مي ببيند.
پدر بدهكار
ميررحيم حسيني چند سال است كه كار و زندگي خود را در تبريز رها كرده و براي درمان همسرش به تهران رفت و آمد مي كند. تنها درآمد زندگي حقوق هشتاد هزار توماني همسرش فاطمه پوربيرام است. مادر ۴ قلوها معلم است.
ميررحيم حسيني از دست متوليان بهداشت كشور گله مند است: «هزينه درمان و كلينيك نازايي كمرشكن است. متاسفانه وزارت بهداشت هيچگونه حق بيمه اي را براي زنان نابارور قايل نيست.
همه بيماران اعم از لاعلاج و باعلاج در اين كشور مورد حمايت دولت و بخش هاي خصوصي و خيرين كشور قرار دارند، اما كليه حقوق بيماران نازا خارج از بيمه خدمات درماني است.»
ظاهراً هيچ مركز خاصي نظارتي بر مراكز درماني ناباروري ندارد و قيمت ها در اين مراكز و كلينيك ها بسيار گران است.
مير رحيم حسيني، ۱۲ميليون ريال براي عمل سزارين، غير از هزينه هاي متفرقه و حتي نگهداري كودكان در دستگاه هاي ايزوله بايد پرداخت كند «ماهانه بايد ۲۴۰ هزار تومان علاوه بر اجاره مسكن به صورت اقساط وام به بانك ها بپردازيم.»
پرستار شيوا مي گويد: «قوانين بيمارستان به گونه اي است كه تا بيمار با بيمارستان تسويه حساب نكند اجازه خروج ندارد.»
به اعتقاد وي خانواده حسيني قادر به پرداخت هزينه هاي كمرشكن بيمارستان و نگهداري از چهارقلوها نيستند. پرستار نسرين معتقد است كه پس از مرخص شدن از بيمارستان بايد يك پرستار همراه مادر به خانه برود تا حداكثر چندماه به صورت مرتب براي مراقبت از كودكان به مادر كمك كند. «مادر چهارقلوها به تنهايي قادر به نگهداري از كودكان نيست. شير مادر به تنهايي كفاف تغذيه كودكان را نمي دهد و قطعاً بايد از شير خشك مخصوص استفاده كرد كه قيمت آن نيز در بازار بسيار گران است.» پرستار شيوا مي گويد: «كودكان بايد هر ۱۵ روز يكبار توسط پزشك فوق تخصص اطفال ويزيت شوند تا روند سلامت كودكان تحت كنترل باشد.»
به اعتقاد اين پرستار شيوا هزينه نگهداري از هر كودك به صورت حداقل ماهيانه ۱۰۰ هزار تومان است كه از توان اين خانواده خارج است. هر قوطي شير مخصوص، ۱۰ هزار تومان است. آمپول هاي(EPO) كه خونساز است و تزريق آن به اين كودكان ضروريست در بازار بسيار گران قيمت است. پودرهاي مخصوص اشتهاآوري نيز بايد خريداري شود كه بايد با غذاي كودكان مخلوط شود.
همه اين هزينه ها برعهده پدر فرزندان است و بيمه خود را متعهد به كمك اين كودكان نمي داند.
ما كجا، آنها كجا
جاي دوري نمي رويم كافي است سري به كشورهاي اروپايي بزنيم. آنجا كودكان از بدو تولد داراي حساب بانكي مي شوند. هر كودك به صورت رايگان از طريق مراكز درماني ويزيت هوم(Visit home) مي شود. يك پرستار ماهر مادر نوزاد را در نگهداري از كودك، لااقل تا يك ماهگي همراهي مي كند. از دوران بارداري به مادر آموزش نگهداري از كودك داده مي شود. كانادا، سوئد و آلمان از اين كشورها هستند. به راستي ما چقدر با اين سيستم تامين اجتماعي فاصله داريم.
براي چهارقلوها
مير رحيم حسيني حتي فكر نمي كرد كه پس از ۱۱ سال دوندگي اينگونه دچار زحمت و درماندگي شود. مير رحيم، درمانده از بي نوايي، قلم را به دست مي گيرد و نامه اي به مسوولان كشور مي نويسد. در نامه اي كه نسخه اي از آن به دفتر روزنامه ارسال شد سطر به سطر درخواست استمداد مير رحيم براي چهارقلوهاي كوچولو به چشم مي خورد. به راستي آيا سرنوشت تمام چندقلوهاي ايران اين چنين است؟