به بهانه روز زمين پاك ، روز بدون زباله
طلاي كثيف هزينه بر
زباله را در دنياي مدرن، طلاي كثيف ناميده اند. اين نامگذاري حكايت از سرمايه نهفته در زباله دارد. با اين حال هنوز درايران بخش خصوصي ترغيب به سرمايه گذاري در مديريت زباله نشده است
|
|
امسال بازيافت كاغذ اساس برنامه ها و شعارهاي روز زمين پاك را تشكيل مي دهد. با اين وصف به نظر مي رسد، واردات كاغذ، توليد انواع محصولات كاغذي و در نهايت تبديل اين محصولات به زباله و دفن آن بخش قابل توجهي از بودجه سرانه كشور را مي بلعد
سهيلا بيگلرخاني
سال گذشته زماني كه براساس سنت مرسوم، خبرنگاران براي مصاحبه مطبوعاتي در مورد زمين پاك و نقش بازيافت زباله در تحقق زمين پاك به سازمان بازيافت دعوت شده بودند، خبر تدوين قانوني در خصوص مديريت مواد زايد جامد و تشكيل اداره اي منسجم براي اعمال اين مديريت نشان از حركتي جديد براي حفظ منابع طبيعي داشت. در آن زمان شايد هيچ يك از خبرنگاران گمان نمي بردند اين قانون پس از يك سال در حد همان حرف هاي سال گذشته باقي بماند.
اكنون هنوز داشتن زمين پاك و بازيافت زباله از آمال و شعارها قدمي پيشتر نگذاشته، قانون مديريت مواد زايد جامد باوجود تدوين در ميانه راه تصويب و اجرا با مشكلات متعدد مواجه شده و كمافي السابق عرصه جمع آوري و دفن و بازيافت زباله، ميدان مديريت هاي متعدد و تصيمات بيشمار و گاه متناقض است.
كاغذ تني ۱۷ درخت
براي تهيه يك تن كاغذ بين ۱۵ تا۱۷ اصله درخت سبز تنومند بايد قطع شود.
اين واقعيتي است كه شعارهاي امسال روز زمين پاك براساس آن شكل گرفته است.
روز دوم ارديبهشت ماه از چندين سال قبل از سوي سازمان حفاظت محيط زيست با نام روز زمين پاك ناميده شد تا با برگزاري برنامه هاي نمادين لزوم حفظ زمين از آلودگي به مردم و مسوولان يادآوري شود.
امسال بازيافت كاغذ اساس برنامه ها و شعارهاي روز زمين پاك را تشكيل مي دهد. با اين وصف به نظر مي رسد، واردات كاغذ، توليد انواع محصولات كاغذي و در نهايت تبديل اين محصولات به زباله و دفن آن بخش قابل توجهي از بودجه سرانه كشور را مي بلعد.
اين در حالي است كه به دليل نبود فرهنگ تفكيك زباله از مبدا و درنتيجه نبود امكان بازيافت كاغذ بخشي از بودجه صرف شده براي تهيه كاغذ به راحتي هرز مي رود. بخش ديگري از كاغذهاي مصرف شده، پيش ا ز آنكه وارد گردونه جمع آوري زباله شوند به صورت سنتي تفكيك شده و نصيب چرخه بازيافت سنتي ( نمكي ها) يا شركت هاي مدرن بازيافت ( شركت پگاه و نظاير آن) مي شوند. با اين حال اين بخش نيز در نهايت به ورق هاي كارتن يا شانه تخم مرغ تبديل مي شود چرا كه تكنولوژي بازيافت كاغذهاي مصرف شده به كاغذهايي مانند كاغذ روزنامه و كاغذ كتابهاي درسي در ايران وجود ندارد.
تهران روزانه ۵۵ ميليون تومان كاغذ، زباله مي كند.
در كشورهاي پيشرفته براي روزنامه از كاغذهاي بازيافتي استفاده مي شود در آلمان كتاب هاي درسي تا ۱۲ بار بازيافت مي شوند.
اين را مهندس عباس علي شاه علي كارشناس محيط زيست مي گويد. وي با تاكيد بر مشكل تكنولوژيك در ايران مي افزايد: مصرف سالانه كاغذ ومقوا در جهان ۲۵۰ ميليون تن است كه بيش از نيمي از اين مقدار د ر آمريكاي شمالي و اروپا توليد مي شود.
به گفته شاه علي از روزي ۷ هزارتن زباله توليدي در تهران ۹درصد آن كاغذ و مقوا است كه ارزش اقتصادي آن معادل ۵۵ ميليون تومان است.
۵/۲ ميليون تن زباله حاصل يك سال مصرف تهراني ها
تهراني ها سالانه ۵/۲ ميليون تن و هر شهروند تهراني روزانه ۷۰۰ تا ۸۰۰ گرم زباله توليد مي كند. با اينحال بخش كوچكي از اين زباله ها بازيافت مي شوند. با توجه به امكانات بازيافت در ايران شايد بتوان گفت، اين صنعت اساسا شكل صنعتي و درست خود را در ايران ندارد و تنها به كارخانه كمپوست خلاصه مي شود.
اين در حالي است كه به گفته مهندس شاه علي كارشناس محيط زيست ۳۰ درصد مواد خام دنيا از موادبازيافتي تامين مي شود.
نگاهي به وضعيت بازيافت زباله ها در تهران نشان مي دهد تامين تنها بخش اندكي از مواد خام در ايران را مواد بازيافتي برعهده دارد.
مهندس شاه علي مي گويد: «۷۰درصد زباله شهر تهران، زباله تر، شامل مواد آلي، ارگانيك و مواد فسادپذير است و ۲۹ درصد زباله خشك شامل نان ارگانيك، و غير فسادپذير و يك درصد زباله ويژه مانند باتري، تيغ، لامپ و...»
به گفته اين كارشناس محيط زيست از ۷ هزار تن زباله روزانه تهران، ۵۰۰ تن وارد كارخانه كمپوست مي شود و از اين ميزان روزانه ۲۰۰ -۱۵۰ تن كمپوست تهيه و بقيه دفن مي شود. اين در حالي است كه ظرفيت اسمي كارخانه كمپوست روزانه ۲ هزار تن است كه فاز يك آن با ظرفيتي معادل هزار تن در روز كار مي كند.
گذشته از اين ميزان، تهران روزانه ۷۰تن زباله بيمارستاني توليد مي كند.
روي آوري به فرهنگي متفاوت با دنيا
جداي از بازيافت، تغيير در الگوي مصرف مي تواند تاثير بسزايي در كاهش توليد زباله داشته باشد. امروزه تاكيد بر كاهش توليد زباله است. براي مثال استفاده از دستمال هاي قابل شست وشو به جاي دستمال كاغذي توصيه مي شود.
به اعتقاد مهندس شاه علي بايد راه هاي كاهش توليد زباله را آموزش دهيم، الگوي مصرف غلط اصلاح شود. در همه دنيا مردم به استفاده از وسايل چندبار مصرف ترغيب مي شوند، در حالي كه مردم ما در ايران به استفاده از وسايل يكبار مصرف رو آورده اند. حتي فرهنگ استفاده از وسايل يكبار مصرف به هيات هاي مذهبي نيز رسوخ كرده است.
«وسايل يكبار مصرف، پس از دفن حدود ۲۴۰ تا ۳۰۰ سال در محيط زيست باقي مي مانند.»
زباله عامل ۱۱۸ نوع بيماري
نكته ديگر اينكه در صورتي كه مديريت صحيحي برجمع آوري و دفع زباله اعمال نشود، زباله مي تواند عامل انتقال بسياري از بيماري ها باشد. براي مثال زباله بيمارستاني حتما بايد سوزانده شود. در حالي كه ايران هنوز قادر به خريداري دستگاه زباله سوز نشده است.
«اگر زباله به صورت علمي و صحيح جمع آوري و بازيافت نشود، ۱۱۸ نوع بيماري از جمله بيماري طاعون، سالك، كيست هيداتيك، تيفوس، سياه زخم و... را منتقل مي كند.»
اين اطلاعاتي است كه شاه علي در اختيارمان مي گذارد. با اينحال بيشتر زباله ها در ايران تنها دفن مي شوند، حتي در نواحي شمال كشور كه به دليل نوع خاك آن غالبا شيرابه آن از زير خاك پس مي زند.
طلاي كثيفي كه سرمايه ها را مي بلعد
زباله را در دنياي مدرن، طلاي كثيف ناميده اند. اين نامگذاري حكايت از سرمايه نهفته در زباله دارد. با اين حال هنوز درايران بخش خصوصي ترغيب به سرمايه گذاري در مديريت زباله نشده است، اين مساله از سويي به دليل نبود قانون و استراتژي واحد در بخش زباله است و از سوي ديگر نبود حمايت هاي اوليه از منابع بازيافت.
خدمات شهري شهرداري هاي مناطق تهران، زباله را جمع آوري كرده، سازمان خدمات موتوري آن را منتقل و بازيافت آن را دفن يا به كمپوست تبديل مي كند. با اين حال هنوز قانون مصرحي وجود ندارد كه مالكيت زباله را مشخص كند. از سوي ديگر ورود تكنولوژي بازيافت زباله نيازمند صرف هزينه هاي ارزي بالاست و به سوددهي رسيدن آن زمان مي برد. با اين وصف سياست هاي تشويقي براي سرمايه گذاري بخش خصوصي در صنايع پلاستيك(PVC) در ايران وجود ندارد. با اين حال روزانه بسياري از نمكي ها بخش هاي با ارزش زباله را پيش از آنكه به چرخه جمع آوري و بازيافت وارد شود، خريداري مي كنند و معلوم نيست در اين ميان بر سر اين بخش ها چه بلايي مي آيد.
بازيافت چنين بخش هايي از زباله بايد تحت نظارت ومديريت كامل بهداشتي انجام پذيرد، اما بسياري از كارگاه هاي توليد پلاستيك كه از پلاستيك هاي زايد استفاده مي كنند مجوز بهداشتي ندارند.
نبود مديريت صحيح، نداشتن نيروي كارآمد و متخصص در زمينه زباله، نبود نظارت و... تنها بخشي از مشكلات چرخه جمع آوري و بازيافت زباله است. حتي رشته اختصاصي زباله در دانشگاه هاي ايران تعريف نشده. از سويي تفكيك از مبدا زباله كه يكي از اصول مديريت صحيح در بخش زباله است، علاوه بر آموزش شهروندان نياز به فراهم آوردن امكانات جمع آوري و انتقال زباله حداقل در دو نوع خشك و تر دارد. در كشورهايي مانند آلمان ۷سطل زباله متفاوت براي ۷ نوع مواد زايد متفاوت تعبيه مي شود.
در حالي كه در ايران حتي اگر مردم زباله را در خانه هايشان تفكيك كنند، همه زباله ها در يك مخزن و با يك خودروي حمل زباله حمل مي شود. نتيجه آنكه طلاي كثيف در ايران به جاي توليد ثروت سالانه هزينه بالايي روي دست مسوولان مي گذارد و منابع طبيعي را مي بلعد.
سفر بي حاصل يك قانون
گفتيم سال گذشته خبر از تدوين قانوني براي اعمال مديريت واحد تدوين شد. اين قانون پس از تدوين توسط سازمان بازيافت به مجلس فرستاده شد، اما مجلس به اين قانون راي نداد و نهايت آنكه قانون به وسيله سازمان حفاظت محيط زيست پس گرفته و به هيات دولت رفت. اكنون اين قانون در هيات وزيران به تصويب رسيده و باز منتظر است تا براي تصويب نهايي به مجلس برود. سفري يكساله كه اگر زودتر به پايان مي رسيد، حداقل مي توانست بخشي از مشكلات مديريتي زباله را حل كند.
|
|
فصل عروسي از راه مي رسد
بالا ي شهر، پايين شهر
به قول سالن دارها، فصل و ايام ازدواج و مراسم اين چنيني شروع مي شود. نكته جالب اين است كه در چنين مراسمي هم بايد در نظر داشته باشيد پايين و بالاشهر را
|
|
عليرضا كيواني نژاد
«ميان ماه من تا ماه گردون، تفاوت از زمين تا آسمان است.» مصداق بارز اين ضرب المثل تفاوت فاحش بين يك عروسي ساده جنوب شهر و عروسي مجلل بالاي شهر است. جايي كه پول آرايشگاه عروس يا لباسش، با كل هزينه عروسي يك زوج در پايين شهر برابري مي كند و بعضا بيشتر هم هست.
لباس چندان مرتبي تنش نيست. از دور كه نگاهش مي كنيد، فردي در ذهنتان نقش مي بندد، كراوات زده آن هم زرد رنگ. اما جلوتر كه مي رويد، مي فهميد كه روبان زردرنگي را دور گردنش انداخته تا سريع تر دسته گل را، روبان پيچي كند. مغازه اش بيشتر به آلاچيق هاي راه شمال شبيه است تا گل فروشي. ولي مي گويند توي اين محله بيشتر ماشين عروس ها را او و شاگردش گل مي زنند و رنگ و لعابي مي بخشند، شادي آور.
زياد هم پايين شهر نيست. حتي به قول خود آقا جواد - صاحب گل فروشي - نبايد ميدان خراسان را جزو پايين شهر به حساب آورد! صحبت از خرج گل زدن ماشين عروس مي شود.
گل كه تقريبا همه جا قيمتي يكسان دارد. ولي وقتي مثلا پيكان را مي آورند براي گل زدن، من نمي توانم مثلا بگويم پنجاه هزار تومان.
جواد اين حرف ها را اما در حالي مي گويد كه شاگردش روبان دور گردن او را بر مي دارد ومي گويد: «روبان زرد نداريم. فقط همين روبان دور گردنت مانده و بس.»
محرم و صفر تمام شد. به قول سالن دارها، فصل و ايام ازدواج و مراسم اين چنيني شروع مي شود. نكته جالب اين است كه در چنين مراسمي هم بايد در نظر داشته باشيد پايين و بالاشهر را. وقتي براي گرفتن قيمت راه انداختن يك عروسي تقريبا ساده - براي جنوب شهر تهران، اين عروسي، تمام عيار و گران قيمت است - از گل فروش ها و سالن دارها سوال مي كنيد يادتان مي افتد اگر دستتان به چرخ گردون مي رسيد حتما مي پرسيديد كه اين چين است و آن چون!
جواد - همان گل فروش - آدرس سالني را مي دهد براي به دست آوردن «رنج» قيمت ها. بعد با آرامش كارش را دنبال مي كند و مي گويد: «تا حالا نشده من سر قيمت گل، با داماد يا اطرافيانش، چانه نزنم. ولي اين رسم ها در بالاي شهر نيست. حتي من مجبورم بگم كه چه گل هايي با چه قيمتي روي ماشينشان مي زنم تا آخر سر كارمان به... نكشد!»
سالني كه آدرسش را مي دهد، خيابان تهران نو است حالا چرا اين قدر دور؟
وقتي به سالن رسيدي، خوب نگاهش كن. يكي از بهترين هاي شرق تهران است. ولي عروسي هايي كه آنجا گرفته مي شود آنچنان كه بايد و شايد مجلل نيست. وقت كردي برو سالن... خيابان نياوران. بعد دو سالن و قيمت ها را با هم مقايسه كن.
صاحب سالن كه حضور ندارد. اما مديريت آنجا درباره قيمت ها چندان راضي نيست حرفي به ميان بياورد. سالن فقط با يك ديوار يا تيغه به دو قسمت تقسيم شده و چيز خاصي ندارد. حتي تزئينات هم چندان گيرا نيستند. غذاها از پرسي ۱۵۰۰ تومان شروع مي شود. چلوكباب كوبيده. البته چلوكباب لقمه هم هست كه از نظر قيمتي فرقي با كوبيده ندارد. اينجا فقط مخصوص برپايي مجالس عروسي است. فردي كه پس از اصرارهاي فراوان راضي مي شود حرف بزند، مي گويد: «فرض كنيد ۱۵۰ نفر ميهمان داريد. فقط غذايشان مي شود نفري ۲۰۰۰ تومان. تازه اگر فقط كوبيده بدهيم كه اكثرا چنين است. كرايه سالن هم جاي خود. جديدا ماشين عروس هم آورده ايم كه البته طرفدار آنچناني ندارد. داماد خودش ماشين مي آورد.» با ارقامي كه او مي گويد شام خوردن ساده توي اين سالن فقط مي شود ششصد هزار تومان!
اما مي شود عروسي را در سالن يا چنين مكاني برپا نكرد. مثلا اين جشن را در خانه گرفت و ... الخ. براي چنين جشني بايد صندلي كرايه كنيد - دانه اي ۲۰۰ تومان - ريسه برق بگيريد، اكو داشته باشيد - شبي ۱۵ هزار تومان، تازه از نوع نازل يعني اكو «چنگ» - ظروف غذاخوري و ميز و ... اما تسلسل فقط مخصوص عروس هاي كم خرج است.
شمال شهر تهران
حالا در يكي از مجلل ترين سالن هاي عروسي شمال شهر هستيد. همان جايي كه آدرسش را داده بودند. ساختماني به شباهت كاخ «كرملين» مسكو كه براي ورود به آن بايد از هفت خوان رستم بگذريد. حتي اين سالن، براي خودش خطي هاي مسافركش جداگانه دارد و تاكسي حامل شما نمي تواند بيش از چند دقيقه جلو در بايستد كه اگر ايستاد، حسابش با كرام الكاتبين است! مديريت سالن عروسي هاي اينجا را چندان مجلل نمي داند! خودتان قضاوت كنيد.
«ماشين داماد در گل فروشي... تزئين مي شود. دويست هزار تومان. داماد سر گل زدن چانه نمي زند چون گل ها توسط همسرش انتخاب شده است. حتي يادم هست دامادي مي خواست گل هاي تزئيني ماشين ، رز سياه باشند. به آن گل فروشي معروف هم در خيابان كارگرسرزده بود، اما اين تعداد گل كمياب، پيدا نمي شد.» مدير سالن در ادامه ارايه قيمت ها مي گويد: «كرايه سالن متفاوت است. روزهاي وسط هفته تا شب جمعه و ايام تعطيلات غذاها از پرسي ۲۵۰۰ تومان شروع مي شود تا جوجه كباب بدون استخوان زعفراني پرسي ۶۵۰۰ تومان.»
در مورد غذاي پرطرفدار سالن يا اصطلاحا همان غذاي مخصوص سرآشپز مي گويد:« ما معمولا چلوكباب كوبيده نداريم. از كوبيده زعفراني شروع مي كنيم، ولي بيشتر دامادها همان جوجه كباب را مي خواهند. بيست درصد هزينه خدمات داريم و...»
اينجا - يعني شمال شهر - دنبال مغازه اي نگرديد كه صندلي اجاره بدهد براي عروسي ! هستند چنين مغازه هايي، اما مشتري هايشان بيشتر براي مراسم عزاداري به آنها مراجعه مي كنند. مدير سالن كه بي شباهت به پادشاهان اشرافي هم نيست مي گويد:« پول شام و پذيرايي اين جا كمي زياد است! براي همين هر فردي نمي تواند يا استطاعت مالي آن را ندارد كه مراسمي در چنين سالني برگزار كند.»
مي گويند راستي! ناديدني ها، ديدني است. عروسي در جنوب تهران خيلي هزينه داشته باشد مي شود ۵۰۰ هزار تومان كه تازه اين رقم بسيار خوشبينانه است، يعني فقط پول شام و پذيرايي، آن هم در منزل. تازه پول سفره عقد و ميز و صندلي را حساب نكرديم كه با احتساب اين اقلام مي شود تقريبا ۶۰۰ هزار تومان.
ولي مثلا در سالن .... فقط اجاره سالن براي يك شب يك ميليون تومان است، آن هم وسط هفته. اين سالن با يك شركت اتومبيل كرايه هم، طرف قراردادست كه ماشين هاي گران قيمت را در اختيار داماد قرار مي دهد، ولي جالب آنكه بيشتر اين اتومبيل ها به سالن هاي ديگر اجاره داده مي شود چون دامادي كه در اين سالن مراسم عروسي اش را برگزار كرده، خودش اتومبيل گران قيمت دارد.
اينجا - بالاي شهر - لباس عروس خريداري مي شود، از ۶۰۰ هزار تومان به بالا، ولي در نقطه مقابل فقط لباس ها را اجاره مي دهند. مغازه داري در خيابان تجريش كه لباس عروس را هم مي فروشد، مقايسه كامل تري دارد.
- فقط پول آرايشگاه يكي از مشتري هايم شده بود۴۰۰ هزار تومان، به گفته خودش. وقتي گفتم مي توانيد لباس را اجاره كنيد، گفت ۸۰۰ ۹۰۰،هزار تومان ارزش كرايه كردن ندارد!
مدير همان سالن بالاي شهر درباره هزينه فيلمبرداري مي گويد:« دقيقا نمي دانم. شايد بين ۲۰۰ تا ۵۰۰ هزار تومان باشد. البته بعضي مواقع توي اين سالن چند فيلمبردار، همزمان كار مي كنند و چندين عكاس نيز. »
از پله هاي سالن كه بالا مي رويد ياد كارتون سيندرلا مي افتيد و آن كاخ اشرافي كه بدان دعوت شده بود. هزارتويي زيبا كه هر بيننده اي را مسحور مي كند. واقعا آروزي هر زوجي است كه در اين سالن، به يادآورد عقد ثريا را، انگار شيريني اين سالن از همان شيريني فروشي معروف بعد ازخيابان پل رومي تهيه مي شود و صد البته گران و لذيذ! بعضي از تازه دامادها مي روند ميدان مادر - محسني سابق - و در آن آرايشگاه معروف، بعضا تا ۵۰ هزار تومان هم مي پردازند تا موي سرشان به شكلي ويژه آرايش و پيرايش شود، ولي جنوب شهر تهران هنوز هم همان رسم قديمي را دارد، داماد مي رود در يك سلماني و مي گويد:«دامادي بزن» بعد هم هرچقدر داشت مي دهد كه عمدتا بيشتر از ۱۰ هزار تومان نمي شود.
بدست آوردن ريز قيمتي در پايين و بالاي شهر براي يك عروسي كار چندان ساده اي نيست.
چون فرقي نمي كند در هر دو نقطه عرضه كننده تا آنجا كه تيغش ببرد، سعي مي كند از داماد يا عروس بگيرد. البته شدت و ضعف دارد، اما سوخت و سوز نه!
بايد ديد گران شدن بنزين، چه تاثيري روي قيمت هاي جديد مي گذارد. همين.
|
|
جوابيه سازمان سنجش
سازمان سنجش آموزش كشور، نسبت به مطلب مندرج در شماره ۳۳۴۱ مورخ ۱۶/۱/۸۳ ضميمه ايرانشهر روزنامه همشهري، جوابيه اي را صادر كرد.
در اين جوابيه آمده است: همانگونه كه در سايت تخصصي فن آوري اطلاعات درج شده است، سايت سنجش دات كام مستقل از سازمان سنجش بوده كه بدون هيچ دقت نظري در آن جريده به جاي كلمه مستقل كلمه وابسته قيد شده است كه بدين وسيله خواهشمند است عنوان خبر به لحاظ حساسيت موضوع تصحيح و انعكاس يابد.
|
|
نمايشگاه نفت در عمان
اگر در اروپا و آمريكا نمايشگاه هاي تكنولوژي برتر كامپيوتر و دستاوردهاي تازه علمي و صنعتي را به رخ مي كشند، در آسيا نيز نمايشگاه نفت و گاز غرب آسيا كه توسط كشور عمان برگزار مي شود، محصولات گوناگون با كيفيت متفاوت نفت و گاز نيز به عرصه نمايش گذاشته مي شود.
۱۹ آوريل كشور عمان ميزبان شركت هاي مختلفي از ايران، هند، پاكستان، يمن، امارات و چند كشور عربي ديگر خواهد بود.
به گزارش سايت خبريTimes of oman اين نمايشگاه از ۱۹ تا ۲۱ ماه آوريل در مركز نمايشگاه هاي بين المللي اين كشور برگزار مي شود.
|
|
افزايش خودروهاي گازسوز
بيش از ۳ هزار و ۵۰۰ خودروي گازسوز در كشور در حال تردد است، حالا بماند چند درصد از اين خودروهاي گازسوز از امكانات گازسوز خود استفاده مي كنند.
تا پايان سال ۸۲ بيش از ۳ هزار و ۵۳۴ خودروي سواري وارد ناوگان حمل و نقل كشور شده است. البته طبق توافق سازمان محيط زيست كارخانجات خودروسازي تا به حال تعداد ۵۰۰ خودروي سمند و ۳۴ خودروي وانت زامياد شركت ايران خودرو و سايپا دوگانه سوز شده اند. البته اين توافق خيلي پيش از اينها با كارخانجات خودروسازي بسته شده بود كه كمپاني هاي سازنده ماشين از گازسوز كردن خودروها سرباز مي زدند. گزارش سازمان بهينه سازي مصرف سوخت كشور حاكي از آن است كه يك هزار خودروي گازسوز پيكان (تاكسي) از طريق بخش تبديل كارگاهي خودروهاي گازسوز به ناوگان حمل و نقل عمومي كشور ملحق شده است.
|
|
تردد موتورسيكلت هاي دودزا ممنوع
بگذار دايم باران بيايد، جز يك روز هواي پاك، چند روز ديگر مي تواند سلامت تنفسي مردم تهران را تامين كند. خودروها دود مي كنند. موتورسيكلت ها دود مي كنند. اتوبوس ها دود مي كنند و در عرض يك روز آسمان آبي تهران را به رنگ خاكستري در مي آورند. بالاخره هيات وزيران تصميم گرفت تردد موتورسيكلت هاي دودزا را ممنوع كند. بر اساس مصوبه اين هيات تردد موتور سيكلت هاي دوزمانه دودزا از ابتداي تيرماه امسال در شهرهاي بزرگ ممنوع مي شود. بر اساس اين طرح تمامي موتورسيلكت هاي دوزمانه توسط شركت نيرومحركه با موتورسيكلت هاي چهارزمانه تعويض مي شوند. اين هم گامي است به جلو. با اين حال معلوم نيست هيات محترم وزيران كي فكري به حال خودروهاي فرسوده و دودزا خواهد كرد.
|
|
حمايت از صنعت خودروسازي
همه ارگان ها همت خود را بر روي حمايت از صنعت نه چندان سرحال خودروسازي كشور گذاشته اند تا اين صنعت با خطر جدي از سوي خودروهاي خارجي مواجه نشود و از آنجا كه صنعت خودروسازي داخل بدون حمايت دولت توان رقابت با خودروهاي وارداتي را ندارد لذا وزارت صنايع و معادن به فكر آن افتاد كه با ايجاد تعرفه ۱۴۷ درصدي بر روي خودروهاي وارداتي حيات بي جان صنعت خودروسازي را نجات دهد. وزير صنايع و معادن در گفت وگو با قلم سبز ايران به اين نكته رسيده اند كه نگران واردات خودرو نيستند چون به رغم كاهش تعرفه واردات باز هم آسيبي متوجه صنعت خودروسازي نيست و از طرفي دولت نيز به مقدار ۶۰۰ ميليارد ريال درآمد از اين محل كسب مي كند.
|
|
چرخ گوشت ايمن
چرخ گوشت هنوز هم عامل بسياري از حوادث دست و انگشت است. لابد خواهيد گفت اين خبر چه ربطي به صفحه در شهر دارد. اشتباه نكنيد ما هم قرار نيست خبر يك حادثه ديگر را براي شما بنويسيم. خبر اين است؛ آقاي سيداحمد فاضلي تبار مخترع خوش فكر كشورمان براي نخستين بار چرخ گوشتي طراحي كرده كه در برابر بلعيدن دست ايمني دارد. ماجرا از اين قرار است كه چرخ گوشت اختراعي اين مخترع در قسمت گلويي خود يك چرخش «ال» مانند دارد كه مانع از ورود دستان كودكان يا بزرگسالان به چرخ گوشت مي شود. ميله گوشت كوب اين چرخ گوشت نيز از نوعي لاستيك پزشكي تهيه شده كه مي تواند مسير منحني چرخ گوشت را طي كند، بدون آنكه به آن به دليل برخورد با پره هاي چرخ گوشت آسيبي وارد شود. اين خبر مهم براي مادران و قصابان.
|