شمايل يك قهرمان معمولي
|
|
فرهاد فرجاد - پانيشر، براي علاقه مندان به قهرمانان داستان هاي كميك، نامي آشنا است. اين يكه بزن قهرمان كه در سال ۱۹۷۴ به دنياي كميك معرفي شد، البته به لحاظ عدم برخورداري از قدرت هاي فوق بشري، ميان ديگر همتايان خود به ويژه اسپايدرمن، هالك وايكس - من، حضوري نامعمول دارد. ايستادگي او در برابر تبهكاران، نه به لطف حس عنكبوتي يا قدرت مافوق بشري كه به مدد اسلحه، تعليمات نظامي و البته درستكاري او صورت مي گيرد.
به هر حال، پس از توفيق تجاري نسخه سينمايي اسپايدرمن و هالك، اينك نوبت به اين شخصيت داستان هاي كميك «مارول» رسيده است تا با بهره گيري از كارگرداني حساب شده جاناتان هنسلي و حضور ستاره هايي چون جان تراولتا، تام جين، ري شايدر و ويل پاتن، مدتي را در پله هاي بالايي جدول پرفروش ها جا خوش كند.
جاناتان هنسلي، در نسخه سينمايي پانيشر، سعي كرده است به ويژگي هاي اصلي قهرمان داستان وفادار بماند. در حالي كه اقتباس هاي سينمايي اخير از داستان هاي كميك به عرصه يكه تازي نوابغ جلوه هاي ويژه كامپيوتري بدل شده اند، پانيشر از همان تصاوير قديمي مملو از شليك اسلحه و مبارزه تن به تن و البته يك دوجين انفجار اتومبيل بهره مي برد. تنها ابزار غيرمعمولي كه قهرمان به كار مي گيرد، يك لوله آب آتش نشان سيار است كه به نظر مي رسد نوعي كاربرد تبليغاتي را القا مي كند.
در هر صورت نبايد فراموش كرد كه پانيشر، با ۱۲۴ دقيقه خشونت ساديسمي، بيش از هر چيز، چشم به نام خود دارد تا گيشه اي موفق داشته باشد. تام جين با صورتي عبوث، بي آنكه كوچكترين نشاني از خونگرمي شخصيت به يادماندني فيلم «۶۱» داشته باشد، نقش پانيشر را ايفا مي كند، قهرماني كه از نيمه پنهان فرانك كسل - پليس كهنه كار و تازه بازنشسته- FBI مي خيزد. ماموريت محرمانه قبلي او به مرگ تصادفي مظنون پرونده - فرزند دلبند يك مالك كلوپ شبانه به نام هاوارد سينت كه دستي در دنياي پول شويي تبهكاران دارد - انجاميده است. سينت (تراولتا) با ترغيب همسرش، طي انتقامي خونين خانواده كسل را قتل عام مي كند و بدين ترتيب نزاع خونين كسل با دار و دسته سينت آغاز مي شود.
پرهيز از باريك بيني و پردازش نكات جزيي، از نكات مثبت فيلم به شمار مي رود. ديدگاه هنسلي پيرامون ترسيم درنده خويي گستاخانه و بي تعارف، ناخودآگاه بيننده را به ياد «بيل را بكش» و انديشه هاي مهيب تارانتينو مي اندازد. حتي بسيار دشوار بتوان باور كرد كه موسوم بودن آدم كش خونسرد داستان - بازوي راست سينت - به «كوئنتين» امري تصادفي باشد. هنسلي پس از موفقيت در عرصه فيلمنامه نويسي و تهيه كنندگي (در پروژه هايي چون جان سخت، جومانجي و صخره) سعي كرده تا با پردازش وهم آلود و غيرشفاف داستان، فلاش بكي به دنياي فيلم هاي دهه هفتادي با محور «انتقام جويي» داشته باشد. مجموعه اين وفاداري به سنت هاي پيشين هاليوود، پانيشر را در زمره يكي از بهترين نسخه هاي سينمايي داستان هاي كميك گنجانده است.
|
|
باب وود وارد، رسوا كننده
|
|
كتاب تازه باب وود وارد، خبرنگار برجسته آمريكايي، سر و صدايي عجيب در محافل سايسي ايالات متحده و نيز كاخ سفيد بر پا كرده است او در اين كتاب از پشت پرده حمله آمريكا و متحدانش به عراق نوشت كه دو ماه پس از حمله به افغانستان طراحي شده بود. وود وارد در اين كتاب مدعي شده است كه مقامات عربستان سعودي زودتر از كالين پاول از ماجراي حمله باخبر بوده اند.نقل قول هايي از پاول در اين كتاب باعث ايجاد تنش در كاخ سفيد شده و اختلاف پاول با ديك چني معاون رئيس جمهوري، از جمله نكاتي است كه به تفصيل از آن نوشته شده است.
باب وود وارد، خبرنگار خبرساز آمريكايي را پيش از اين با رسوايي« واترگيت» به خاطر مي آورديم، او كه پله به پله تا پرت كردن «نيكسون» به ته چاه بالا رفت و نامي براي خود دست و پا كرد، نمونه كامل يك ژورناليست غربي است: پرحرارت، پيگير و سمج و نترس!
بخش عمده اي از موفقيت هاي وود وارد را بايد به حساب «روابط، قوي اش با مقامات بلندپايه گذاشت. در ماجراي واترگيت او به لطف اطلاعات دست اول يكي از مقامات كاخ سفيد، توانست افتضاح انتخاباتي نيكسون را در واشنگتن پست پوشش دهد و او را مجبور به استعفا كند. وود وارد هيچ گاه سعي نكرد اين «چهره» را شناسايي كند و بدون واهمه به محل هايي مي رفت كه محل هر ملاقات او و منبع اطلاعاتي اش بود. سخت گيري هاي مرد پيرواشنگتن پست براي انتشار مطالبش با «مدرك و سند» ظاهرا مفيد واقع شد، چرا كه كتاب تازه اش پر است از مدرك و سند كه حتي مشاور خونسرد امنيت ملي آمريكا «رايس» را به خشم آورده است.
وود وارد كه رابرت ردفورد نقش او را در فيلم همه مردان رئيس جمهوري بازي كرده، اكنون دوران كهنسالي را مي گذراند. او همچنان مسلط و با اعتماد به نفس است، آنچنانكه در برنامه معروف«>meet the prees ظاهر شد و از كتابش گفت.
|
|
دستاوردي تازه براي يك دانشجوي ايراني
مهندس ابراهيم صابري، در تحقيقات پايان نامه اي خود كه با راهنمايي دكتر سيدمسعود سيدي و مشاوره دكتر سعيد صدري انجام شده، پس از بررسي تئوري مبدل هاي خط لوله در دو حالت ولتاژ و جريان، با استفاده از فن آوري۰/ ۶ Cmos به ساخت مبدل اقدام و يك مدار جديد براي طبقات مبدل ارايه كرده است.
وي در طراحي اين مدار كوشيده است از مزاياي پردازش سيگنال جريان نهايت استفاده را به عمل آورد. شبيه سازي مبدل طراحي شده با نرم افزارHspice نشان مي دهد كه دقت مبدل ۸ بيت و سرعت نمونه برداري ۴ms/ s / است.
اين مبدل ها داراي ويژگي هاي منحصر به فردي همچون اتلاف توان قابل قبول، دقت زياد و سرعت نمونه برداري بالا هستند.
بر اساس اينكه سيگنال مورد پردازش در اين مبدل ها ولتاژ يا جريان باشد، طراحي آنها با محاسن و معايبي همراه است.
|
|
آبراموويچ: از لاستيك فروشي به مالكيت باشگاه
|
|
هفته نامه بريتانيايي ساندي تايمز فهرست ساليانه خود در مورد ثروتمندترين افراد بريتانيا را منتشر كرد. آنگونه كه ساندي تايمز نوشته است، ثروتمندان بريتانيا در يك سال گذشته سي درصد به ثروت شان افزوده شده و چنين افزايش ثروتي در شانزده سالي كه اين هفته نامه به انتشار فهرست ثروتمندان مي پردازد بي سابقه است.
تحليلگران ساندي تايمز دو دليل عمده چنين افزايش ثروتي را رشد شديد بهاي املاك در بريتانيا طي يك سال اخير و جذب سرمايه به اين كشور به دليل سياست هاي مالياتي آن دانسته اند. همين سياست جديد است كه باعث شده است رومن آبراموويچ، سرمايه دار نفتي و مالك باشگاه چلسي بر صدر ثروتمندان بريتانيا بنشيند.
او كه سي و هفت سال بيشتر ندارد، ثروت هفت و نيم ميليارد پوندي خود را مرهون فروپاشي شوروي و تغيير نظام اقتصادي در روسيه است. او در گذشته اي نه چندان دور در كشورش بيش از دو هزار دلار در سال درآمد نداشت و با فروش لاستيك كهنه امرار معاش مي كرد. اما طبق برآوردهاي جديد در هر ساعت پنجاه هزار پوند به ثروتش افزوده مي شود و سالي هفت ميليون پوند هزينه كشتي تفريحي هفتاد و دو ميليون پوندي اش مي كند.
رومن آبراموويچ در ميان ثروتمندان جهان در مقام بيست و دوم جاي مي گيرد. آنگونه كه در فهرست ثروتمندان ساندي تايمز به چشم مي خورد، كساني همچون رومن آبراموويچ كه ثروت هاي ناگهاني و يك شبه به دست مي آورند رفته رفته جاي اشراف بريتانيا و ثروتمندان قديمي را در فهرست پر مي كنند.
آبراموويچ در اوايل فصل گذشته باشگاه هاي انگليس، باشگاه چلسي را خريداري كرد و در همان اول فصل ۱۲۰ ميليون پوند هزينه خريد بازيكن جديد براي اين تيم كرد. تيم او هم اينك در مرحله نيمه نهايي باشگاه هاي اروپا قرار دارد و او كه عاشق شهرت است قصد دارد چلسي را به قدرت اول فوتبال اروپا تبديل كند. سال ها پيش برنارد تاپي مدير جاه طلب و ثروتمند باشگاه مارسي نيز چنين قصدي داشت اما خيلي زود كله پا شد. بايد ديد آبراموويچ چه آينده اي در فوتبال دارد.
|
|
فوتبال است و هزار اتفاق!
|
|
هيچ عكاسي نتوانست به هنرمندي همكار ما مجتبي جانبخش اين صحنه استثنايي ليگ برتر را شكار كند. تصور كنيد كه اگر مجتبي قدري وزن خود را كمتر مي كرد مي توانست چه عكس هايي بگيرد!
فوتبال است و هزار اتفاق، البته نه از نوع ناخواسته بلكه از روي عمد و همه تعريف مي كنند، چند سال پيش بود كه در يك بازي از ليگ دسته اول آن زمان تيم اصفهاني به يك تيم تبريزي باخت تا هر دو تيم بمانند و بعدها آن مربي از تبريز رفت و در اصفهان مربي شد. از اين اتفاقات بسيار است كه مي توان شمرد تا رسيد به امروز.
حالا در آستانه پايان رقابت هاي ليگ برتر فوتبال ايران كه جام قهرماني در انتظار دو تيم پاس و استقلال است، شايعه هاي بسيار شنيده مي شود. استقلال در يك هفته ماقبل آخر به ميهماني برادر كوچكتر در خوزستان مي رود. استقلال اهواز دغدغه سقوط ندارد، شوق صعود به بالاي جدول هم در اين تيم ديده نمي شود، پس مي توان براي قهرماني برادربزرگتر راه را هموار كرد.
در اين ميان انگيزه هاي اهوازي ها چه مي شود؟ آيا حجازي حاضر است شكست مقابل قلعه نويي را تحمل كند؟ آيا قيمت استقلال تهران پس از قهرماني براي شفيع زاده، سرسام آور نخواهد شد؟ درگيري دو تيم در بازي دور رفت را هم فراموش نمي كنيم، ميرطرقي با فكري، منصوريان با رمضاني مدير اهوازي ها و ... اينها همه عواملي است كه بر روي بدبيني ها خط قرمز بكشيم. در مقابل پاس، ديگر مدعي قهرماني به اصفهان مي رود. سال قبل پاس پس از قطعي شدن قهرماني سپاهان در همين روزها به اصفهان رفت. آن موقع پاس در انديشه نايب قهرماني بود تا شايد با قهرماني سپاهان در جام حذفي راهي آسيا شود. آن روزها مي گفتند سپاهان در خانه اش به راحتي پنالتي را از دست داده است تا با شكست خوردن، پاس به خواسته اش برسد. آن روز پاس نايب قهرمان شد، هر چند با حذف سپاهان و مغلوب شدن پاس مقابل فجر سپاسي، آرزوي آسيايي شدن پاس تحقق نيافت. حالا پاس دوباره به اصفهان مي رود. اينبار توقع پاس قهرماني است، اما باز هم مي پرسيم به انگيزه و اين بار نوبت اصفهاني هاست. يادمان نمي رود فرهاد كاظمي با چه وضعيتي از پاس جدا شد و حالا بهترين فرصت براي انتقام است. سهيل كرمي، رسول خطيبي و ... نيز خاطرات خوشي از پاس ندارند. آيا اين شايعات، واقعيت دارد؟
بدبيني را كنار مي گذاريم. فوتبال ورزشي است شرافتمندانه كه نتيجه آن در ميدان مسابقه وار رقابتي منصفانه تعيين مي شود. به اين حواشي كاري نداريم و شايعه ها را نيز قبول نمي كنيم. استقلال چه از نوع تهراني يا اهوازي اش، پاس و يا سپاهان تيم هايي هستند كه شرافت ورزشي را لكه دار نخواهند كرد. مطمئن باشيد، هر چند فوتبال است و هزار اتفاق!
|
|
ساتنفلد: مرد فانتزي
باري ساتنفلد از كارگردان هاي صاحب سبك و پولساز سينماي آمريكاست كه كارش را با مديريت فيلمبرداري آغاز كرد.
او فيلمبردار آثار برادران كوئن بوده است.
او متولد در نيويورك است. تحصيلات دانشگاهي اش را در رشته علوم سياسي دانشگاه نيويورك سپري كرد و سپس به انجمن فيلم و تلويزيون نيويورك رفت و در رشته فيلم مشغول به تحصيل شد.
او فيلمبرداري چند فيلم مهم دهه ۱۹۸۰ مثل «وقتي هري با سالي ملاقات كرد» و «بزرگ كردن آريزونا» را بر عهده داشت.
نخستين تجربه كارگرداني اش فيلم «خانواده آدامز» در سال ۱۹۹۱ است. با توجه به موفقيت تجاري قابل توجه اين فيلم و مهارتي كه وي در خلق فضاهاي فانتزي و خيالي از خود نشان داد ادامه كار او به عنوان فيلمساز در هاليوود ممكن شد.
«ارزش هاي خانواده آدامز» ادامه فيلم قبلي بود كه موفقيتي نسبي به همراه داشت. اما بدون شك موفق ترين تجربه كارگرداني او «مردان سياهپوش» است كه او را به عنوان يك فانتزي پردازخوش قريحه در هاليوود تثبيت كرد.
«غرب وحشي» و «مردان سياهپوش ۲» آثار بعدي او بودند كه با كاميابي تجاري قابل توجهي روبه رو شدند.
|
|
مارادونا،No Cocaine
|
|
تا همين چند روز پيش كه كارش به بيمارستان كشيد، از او خبري نبود، ديه گو آرماندو مارادونا، اين بار نه به خاطر بازگشتي دوباره به فوتبال پس از يك خداحافظي كذايي، كه به دليل بستري شدن در بيمارستان خبرساز شد.
پزشكان معالجش در ابتدا اعلام كردند كه مصرف بيش از حد كوكايين، ستاره دنياي توپ گرد را به اين روز انداخته، اما بعد از ۲۴ساعت به نتايج ديگري رسيدند. كوكايين او را از پا نينداخته بود، هر چند كه او نبايد ديگر مصرف مي كرد (هنگامي كه براي دومين مرتبه به خاطر استعمال كوكايين در هاوانا بستري شده بود، پزشكان موكدا از او خواسته بودند آن را ترك كند.)
سرگذشت مارادونا، براي همه مردم جهان در عصر كنوني روشن است، همه مي دانند داستان او را هنگامي كه در ناپل غوغا كرد، با فيفا در افتاد، به دليل دوپينگ جام جهاني ۹۸ را از دست داد و هزاران فرود و فراز ديگر كه تاثيري در يك چيز نداشت: او اسطوره مردم فقير و فلك زده آرژانتين بود. بهانه اي براي فوران عقده ها.
اسطوره با كوكايين فرو ريخت، نه براي مردم آرژانتين كه همواره و در هر حال مي پرستندش، تا پزشكان از هوادارانش كه جلوي بيمارستان جمع شده بودند بخواهند تابلويي در دست بگيرند، تابلويي كه در آن نوشته شده باشدNo Cocaine :
|
|
مشاهير ثروتمند سرزمين كانگاروها
دانستن اينكه ثروتمندترين چهره هاي شاخص ايتاليا چه كساني هستند براي ما كه سال ها است شرمنده جيب مان هستيم چندان لطفي ندارد، ولي شايد متمول ها بدشان نيايد كه نيم نگاهي به نام همتايان خود در استراليا بيندازند.
نشريه سان، چندي پيش فهرستي از پولدارترين چهره هاي معروف استراليا منتشر كرد كه نام نيكول كيدمن هنر پيشه با ۱۴ ميليون پوند درآمد سال قبل (۲۰۰۳) در صدر آن است. جان فارنهام خواننده در جاي دوم نشسته و گروه كهنه كار راك،AC/ DC سومين عنوان فهرست را به خود اختصاص داده است. جالب اين كه راسل كرو، هنرپيشه محجوب فيلم گلادياتور، چهارمين رتبه را دارد. مجموع سرمايه هاي كيدمن شامل خانه اش در سيدني، يك منزل مجلل ساحلي در كاليفرنيا، آپارتماني در نيويورك و منزلي در لندن، بالغ بر ۹۰ ميليون پوند برآورد شده است.
نام كايلي مينوگ، خواننده پاپ استراليايي، در فهرست به چشم نمي خورد، چرا كه منبع انتشار آمار ياد شده يعني مجله هفتگي « >Business Reviewتنها چهره هايي را معرفي كرده كه در استراليا زندگي مي كنند.
|
|
سفر مجردي
اوان مك گرگور خيال دارد باموتور سيكلت، گشت كوچك۳ ماهه اي دور دنيا بزند!
اين هنرپيشه ۳۳ ساله اسكاتلندي كه در فيلم «مولن روژ» چهره اي جهاني شد، با همراهي رفيق قديمي خود چارلي بورمن - پسر جان بورمن فيلمساز- از نواحي خشن و سخت گذري چون سيبري، قزاقستان و آلاسكا خواهد گذشت تا حسابي قنديل ببندد و روحش را صيقل بزند، وي چندي پيش، تصميم خو را بهB.B.C اعلام كرد و گفت: فكر ابتدايي اين گردش، سال قبل در قالب سفري كوتاه بر پهناي اروپا در ذهن من و چارلي شكل گرفت. اما اين تصميم، رفته رفته بزرگتر شد و سرانجام به شكل جهانگردي درآمد.
بورمن نيز چنين اضافه كرد: مطمئن باشيد تصميم ما ربطي به بحران ميانسالي ندارد ما صرفا عاشق موتور سيكلت هستيم و مي خواهيم بي پروا، بدون محدوديت، بر پهناي جاده ها و راه ها برانيم. از اين سفر كه سرآغازش لندن است و در ادامه به اروپاي شرقي، قزاقستان، سيبري، آلاسكا و اقيانوس آتلانتيك مي انجامد فيلم مستندي هم تهيه خواهد شد. دو مسافر، هرچه لازمه راه طولاني ياد شده است ، از كيسه خواب و ابزار گرفته تا چادر و لاستيك زاپاس، تهيه كرده اند. بد نيست بدانيد با اين كه مگ گرگور، عيالوار هم هست اما با رشادت هرچه تمامتر، قصد داردتصميم مردانه خود را عملي كند. اين قضيه آخري، البته بايد قابل توجه آن دسته از خانم هايي كه به همسرانشان اجازه سفر مجردي به شاه عبدالعظيم هم نمي دهند، واقع شود.
|