عليرضا رحيمي نژاد
طبق اطلاعات و آماري كه در رايانه هاي مركزي نيروي انتظامي جمهوري اسلامي ايران ثبت شده است، ماموران اين نيرو سال گذشته ۳۶ هزار مورد پيشنهاد رشوه را رد كردند.
اكثر آنها در شرايطي اقدام به چنين كاري كردند كه متهمان دستگيرشده در عمليات هاي انتظامي قصد داشتند با پرداخت مبالغ هنگفت خود را از چنگال عدالت و مجازات نجات دهند اما اين ترفندشان نه تنها موثر واقع نشد بلكه در مواردي باعث شد با جريمه هاي سنگين تر مواجه شوند.
«رشوه گيري ماموران نيروي انتظامي به اندازه قابل توجهي كاهش يافته و اين حقيقتي است كه هرچند مسوولان ناجا و آمار و ارقام بر آن تاكيد دارند اما هنوز جامعه آن را نپذيرفته و افكار عمومي چنين موضوعي را باور نكرده است.»
مدتي قبل ماموران مبارزه با موادمخدر سيستان و بلوچستان در اقدامي خيره كننده پيشنهاد ۵۰ ميليون تومان رشوه را رد كردند.
آنها در حالي چنين كاري كردند كه يك قاچاقچي افغان كه قصد داشت ۱۵۰ كيلوگرم ترياك را به تهران منتقل كند به دام آنها افتاد و حاضر شد ۲۲ ميليون تومان از اين مبلغ را در همان محل دستگيري بپردازد.
هرچند اين خبر از سوي رسانه ها بازتاب داشت اما هيچ گاه نام ماموران وظيفه شناس منتشر نشد و پيگيري ها در اين رابطه بي نتيجه ماند.
يك كارشناس مسائل انتظامي مي گويد: «افزايش نظارت، توجه بيشتر مقامات و فرماندهان به زيرمجموعه خود، ايجاد امنيت شغلي به معناي اينكه مسائل حاشيه اي باعث تضييع حقوق ماموران نمي شود و رفع مشكلات اقتصادي ازجمله عواملي است كه باعث كاهش چشمگير رشوه گيري ماموران شده است.
گروهبان يكم «پرويز نوذري» ازجمله ماموراني است كه هنگام دستگيري يك متهم با پيشنهاد رشوه مواجه شد اما نه تنها مرد خلافكار را آزاد نكرد بلكه پيشنهاد وي را صورتجلسه كرد و به فرماندهان خود گزارش داد.
او مي گويد: «در بازارچه مرزي گمرك شهرستان مهران خدمت مي كنم و آن روز مشغول انجام وظيفه بودم كه متوجه شدم يك تبعه عراق قصد دارد مقداري چاي را به صورت قاچاق وارد كشور كند. مبارزه با قاچاق كالا از وظايف اصلي ما است براي همين او را دستگير كردم اما آن مرد بعد از دستگيري براي فرار از مجازات به من پيشنهاد.... تومان رشوه داد اما من ضمن رد پيشنهاد او موضوع را صورتجلسه و ضميمه پرونده كردم.»
تحقيقات نشان داده كاهش آمار رشوه گيري در بخش هاي انتظامي ناجا نسبت به واحدهاي ديگري مانند راهنمايي و رانندگي چشمگير و قابل توجه تر بوده و هنوز اين مشكل در برخي قسمت ها پابرجا است.
يك مقام عاليرتبه نيروي انتظامي كه مي خواهد نامي از وي برده نشود، مي گويد: «طي ۳ سال گذشته با انجام اقداماتي مانند افزايش نسبي سطح حقوق پرسنل، اعطاي انواع وام ها مانند وام مسكن و تاسيس صندوق هاي قرض الحسنه در سراسر كشور، برخي از نيازهاي مادي ماموران برطرف شد و همين علل نقش مهمي در كاهش رشوه گيري ماموران داشت.»
استوار «صمدالله كوشكي» يكي از ماموران مبارزه با مواد مخدر و قاچاق كالاي فرماندهي انتظامي شهرستان بافت است كه در جريان يك عمليات انتظامي پيشنهاد رشوه را رد كرد.
او مي گويد: «آن روز من و همكارانم در نيروي انتظامي و بسيج يك محموله ۳۰ تني برنج قاچاق را كشف و توقيف كرديم و صاحب بار به ما گفت حاضر است در ازاي ناديده گرفتن موضوع مبلغ... تومان بپردازد ولي ما پيشنهاد او را قبول نكرديم و متهم را به مقامات مربوطه تحويل داديم.»
راه اندازي سيستم ۱۱۰ و دفتر نظارت همگاني ناجا ازجمله عواملي است كه در كاهش آمار رشوه گيري تاثيربه سزايي داشته است.
فرمانده ارشد ناجا توضيح مي دهد: «راه اندازي سيستم ۱۱۰باعث شد تمام فرآيند يك عمليات پليسي در رايانه ثبت و از سوي فرماندهان كنترل شود، همين امر از بروز تخلفات پيشگيري كرد. تا پيش از راه اندازي مركز فوريت هاي پليسي، ماموران نيروي انتظامي ماموريت هايشان را به اختيار خود انتخاب مي كردند و براي همين امكان انجام كارهاي خلاف قانون وجود داشت، ولي در حال حاضر ماموران در انتخاب عمليات ها آزاد نيستند و ماموريتي را انجام مي دهند كه مركز ۱۱۰ به آنها ابلاغ مي كند، ضمن آن كه مجبور هستند نتيجه كارشان را گزارش دهند.»
وي مي افزايد: «دفتر كنترل همگاني ناجا (۱۹۷) نيز باعث شد ماموران كمتر به اعمال خلاف روي بياورند، چون اگر ماموري تخلف كرد مردم مي توانند با اين مركز تماس بگيرند و موضوع را گزارش دهند در اين صورت حتما مسوولان، تخلف مامور را پيگيري مي كنند ضمن اينكه برخوردهاي بازرسي ناجا با ماموران متخلف نيز در اين ميان بسيار تاثير داشته است.»
افزايش شان و ارتقاي جايگاه پليس در جامعه و تجهيز كردن نيروي انتظامي از ديگر مواردي است كه در پيشگيري از تخلفات ماموران تاثير فراواني داشته است.
مقام آگاه ناجا مي گويد: «در نيروي انتظامي جلسات و كميسيون هايي براي پيشگيري ازوقوع تخلف برگزار مي شود و در اين جلسات ماموران، ارشاد و آگاه مي شوند تا مرتكب خلاف نشوند. از سويي تشويق مالي و معنوي افرادي كه پيشنهاد رشوه را رد مي كنند عامل ديگري است كه اين معضل را تحت كنترل درآورده اما هنوز بايد كارهاي فرهنگي بيشتري در اين رابطه انجام شود.»
در يك نمونه كه چندي پيش روي داد، ماموران اطلاعات فرماندهي انتظامي شهرستان لامرد كه موفق به كشف مقاديري كالاي قاچاق شده بودند با پيشنهاد رشوه به مبلغ ۴ ميليون و ۵۰۰ هزار ريال مواجه شدند كه ضمن رد رشوه، موضوع را به مراجع ذيربط اطلاع دادند و همين امر باعث شد از سوي مقامات بالا مورد تشويق قرار بگيرند.
در اين ميان رشوه گيري ماموران تنها يك روي سكه است و روي ديگر آن به جامعه و مردم باز مي گردد.
تحقيقات انجام شده از سوي نيروي انتظامي مشخص كرده است دراغلب موارد، ابتدا مردم به ماموران پيشنهاد رشوه مي كنند و مواقعي كه خود ماموران چنين درخواستي را طرح مي كنند بسيار كم است.
در شرايطي كه قانون، مجازات هاي سختي را براي رشوه دهندگان در نظر گرفته است باز هم شاهد اين هستيم كه بسياري از افرادي كه به نوعي با ماموران نيروي انتظامي برخورد مي كنند، ترجيح مي دهند با پرداخت پول موضوع را حل و فصل كنند.
طبق ماده ۵۹۲ قانون مجازات اسلامي «هر كس عالما و عامدا براي اقدام به امري يا امتناع از انجام امري كه از وظايف شخص... است وجه يا مالي يا سند پرداخت وجه يا تسليم مالي را مستقيم يا غيرمستقيم بدهد در حكم راشي است و به عنوان مجازات علاوه بر ضبط مال ناشي از ارتشا به حبس از شش ماه تا سه سال و يا تا ۷۴ ضربه شلاق محكوم مي شود.»
«اميدحاجي»- آسيب شناس مسايل اجتماعي - مي گويد: «بايد در اين زمينه فرهنگ سازي شود. اكنون عده  زيادي از مردم در مواجهه با ماموران نيروي انتظامي تصور مي كنند بايد براي رفع مشكل شان يا پول بدهند يا به دنبال يك آشنا و به اصطلاح پارتي باشند اما اين نگرش بايد اصلاح شود و مردم باور كنند كه ماموران موظف به انجام كارهاي آنها هستند و اگر در اين امر سهل انگاري كردند مي توان آنها را حتي به پاي ميز محاكمه كشاند و محكوم كرد.»
وي مي افزايد: «اين نوع نگرش به دو دليل است. نخست آن كه مردم از حق و حقوق شان آگاه نيستند و ديگر اين كه به قول معروف حوصله پيگيري اين مسايل را ندارند و ترجيح مي دهند وقت شان در اين راه صرف نشود. همين موضوع سبب مي شود يك مامور كه با انواع مشكلات مالي و غيرمالي دست به گريبان است وقتي به طور مكرر با پيشنهاد رشوه مواجه شد، مرتكب خلاف شود.»
به هر حال هر چند معضل رشوه گيري در نيروي انتظامي تا حد زيادي مهار شده اما براي ريشه كن كردن اين مشكل نياز به اقداماتي است كه بسياري از آنها از حيطه اختيارات، وظايف و امكانات نيروي انتظامي خارج است و ارگان ها، سازمان ها و نهادهاي ديگر بايد در اين امر به اين نيرو كمك كنند.

اگر سري به اداره گذرنامه بزنيد شما هم آن تابلوي مقوايي را مي بينيد كه بر روي آن نوشته شده است «از متقاضيان محترم تقاضا مي شود كه براي دريافت پاسپورت حتما كارت ملي عكس دار به همراه داشته باشند.»
اگر هم كمي آنجا توقف كنيد مي بينيد كه چند درگيري به خاطر ابلاغ اين بخشنامه ناگهاني از آن حوالي رخ مي دهد.
وقتي پيگيري هاي لازم در خصوص اين بخشنامه به عمل آمد روشن شد كه وزير كشور طي نامه اي خطاب به فرمانده نيروي انتظامي در خصوص ارايه كارت ملي در هنگام دريافت گذرنامه اعلام كرده است لازم به قيد فوريت دستور دهيد خدمات مورد نياز شهروندان صرفا براساس ارايه شماره ملي انجام پذيرد و درخواست كارت ملي وجه قانوني ندارد.
نيروي انتظامي اعلام كرد كه شهروندان در هنگام دريافت گذرنامه ملزم به ارايه كارت ملي هستند و باتوجه به فرايند تهيه و صدور كارت ملي توسط سازمان ثبت احوال امكان تحقق آن براي آحاد جامعه مستلزم زمان مناسب است و از طرفي آنچه در قانون و بخشنامه معاون اول رئيس جمهور آمده است ارايه شماره ملي است و باتوجه به استقرار نماينده ثبت احوال در اداره گذرنامه به منظور ارايه شماره ملي به افرادي كه نيازمند آن هستند لازم است خدمات مورد نياز شهروندان صرفا براساس شماره ملي انجام شود و درخواست كارت ملي وجه قانوني ندارد.
اين در حالي است كه خبرنگار همشهري از محل گذرنامه گزارش داد كه مسوولان اداره گذرنامه هنگام دريافت مدارك، پاسپورت شهروندان را ملزم به همراه داشتن كارت ملي عكس دار كرده اند كه نهايتا اعتراض برخي از مراجعان را برانگيخت.
چندين سال است كه مانورهاي تبليغاتي در مورد كد ملي و كارت ملي توسط مسوولان ثبت احوال صورت مي گيرد. اما هنگام مراجعه به اداره پست و يا سازمان ثبت احوال بسياري از شهروندان سرگردان، از عدم اطلاع رساني كافي مسوولان امر رنج مي برند.
اگر شما هم سري به ثبت احوال بزنيد هر روز با بخشنامه هاي گوناگوني در مورد كد ملي مواجه مي شويد. بخشنامه هايي كه اساسا براي مديران ادارات صادر مي شود و نه شهروندان، به همين دليل هنگام مراجعه به علت عدم اطلاع كافي از مفاد بخشنامه ها غالب افراد با مشكلات فراواني مواجه مي شوند.
بخشنامه اخير وزير كشور كه به صورت ناگهاني شهروندان متقاضي براي دريافت پاسپورت را ملزم به ارايه شماره ملي كرده اند مشكلاتي را براي بسياري از متقاضيان ايجاد كرده است.
محمدي كه دراداره گذرنامه با يكي از مسوولان باجه بحث مي كرد به خبرنگار ما گفت: «در اواخر هفته گذشته براي دريافت پاسپورت مراجعه كردم مداركم كافي نبود.
حالا كه مدارك را تكميل كردم بخشنامه اي نشانم مي دهند و مي گويند بايد كارت ملي عكس دار هم ضميمه مدارك شود.
وي افزود:« فرصتي ندارم تا مراحل صدور كارت ملي را طي كنم. بهتر بود قبل از اجرايي شدن چنين بخشنامه اي لااقل يكماه قبل آن را در تلويزيون و جرايد اطلاع رساني مي كردند.»
يك شهروند ديگري يادآورشد:« سال گذشته منزلم در خيابان پيروزي بود كه ماموران ثبت احوال كد ملي گرفتند اما حالا كه نقل مكان كرده ام نمي دانم شماره ملي من براي كجا ارسال مي شود.»
اين يكي از مشكلات ادارات ثبت احوال است بخش ديگر اين قضيه ادارات پست است كه فرم كدملي را به مراجعان ارايه مي كنند. يك مسوول اداره پست مي گويد:« ما در روز، ۵۰ برگ فرم كدملي در اداره پست از سازمان ثبت احوال دريافت مي كنيم كه اين روزها اين ۵۰ فرم در همان ساعات اوليه روز تمام مي شود. لذا بيشتر متقاضيان از اين امر ناراحت هستند.»
هنوز مكانيزم اجرايي مطلوبي در رابطه با ارايه كد ملي در ادارات ثبت احوال اجرا نشده است از طرفي وزارت كشور نيز بدون دادن فرصت مناسب، بخشنامه كد ملي را ابلاغ كرده است.
ناهماهنگي مسوولان و عدم اطلاع رساني مناسب به شهروندان، بسياري از شهروندان را با معضل جديدي به نام كد ملي مواجه كرده است آيا در اين خصوص مسوولان امر نبايد چاره اي بينديشند.

مرد جواني كه با جعل مدارك دانشگاه هاي معتبر آمريكا و اروپا خود را پرفسور معرفي و اقدام به كلاهبرداري مي كرد، تحت تعقيب قضايي قرار گرفت.
اقدام قضايي و پليس براي دستگيري اين متهم وقتي آغاز شد كه پدر يكي از دانشجويان يك دانشگاه دولتي، پس از تحقيق و پرس و جو درباره اين پرفسور قلابي پي به هويت واقعي او برد.
اين مرد پس از اينكه متوجه شد پرفسور قلابي پس از ۱۱ سال تحصيل در دانشگاه نتوانسته فارغ التحصيل شود با مراجعه به دادگاه عمومي تهران شكايتي را در اين باره مطرح كرد.
وي در شكايت خود ادعا كرد، دخترم دانشجوي سال ششم پزشكي است. مدتي قبل دخترم وقتي به خانه آمد از چهره اش مشخص بود كه خيلي ناراحت است. وقتي دليل ناراحتي اش را پرسيدم، اشك در چشمانش حلقه زد. با اصرارهاي من او ماجرايي را برايم تعريف كرد كه تا آن روز برايم غيرقابل باور بود.
دخترم گفت، دو روز قبل وقتي در حياط دانشگاه، قدم مي زدم، مرد جواني كه داراي مدرك پرفسوري در رشته سرطان شناسي از دانشگاه هاي غربي است مرا ديده و گفت به بيماري سرطان پوست ابتلاء پيدا كرده ام.
من يك بازرگان هستم ابتدا فكر كردم دخترم شوخي مي كند ولي او وقتي چند روز بعد به همراه پرفسور به خانه مان آمد، كم كم نگران شدم.
اين مرد براي اثبات گفته هايش مداركي را به من نشان داد كه براساس آن مي بايست حرفهايش را بپذيرم. او خود را متخصص رشته خون و سرطان معرفي مي كرد.
جواني شيك پوش با ظاهري آراسته بود. آنقدر خوب حرف مي زد كه كم كم اعتماد مرا به خودش جلب كرد. پس از چندبار رفت و آمد به خانه ما، ادعا كرد باتوجه به دوستاني كه در آمريكا دارد قادر است شرايطي را مهيا كند تا دخترم در يكي از مجهزترين بيمارستان هاي آن كشور تحت مداوا قرار بگيرد.
من كه دخترم را خيلي دوست دارم، بلافاصله پيشنهاد او را پذيرفتم. او گفت تنها اندكي هزينه اين سفر و مداوا گران است ولي من از دوستانم خواهش مي كنم نيمي از اين مبلغ كه صدميليون تومان مي شود را از شما بگيرند.
او به عنوان پيش پرداخت مبلغ ۵۰ ميليون از من گرفت تا مقدمات سفر دخترم به آمريكا را فراهم كند.
مدتي گذشت ولي هيچ خبري از ويزاي آمريكا نشد. از طرفي او هربار در پاسخ دادن به علت اين ديركرد بهانه هاي مختلفي را سرهم مي كرد. تا اينكه رسما ً از دخترم خواستگاري كرد. از اينكه يك استاد دانشگاه دامادم بشود خيلي خوشحال شدم. ولي قبل از اينكه پاسخ بدهم تصميم به تحقيق درباره او گرفتم.
وقتي در جريان تحقيقات از دانشگاه و محل زندگيش متوجه شدم هويت او قلابي است، مدركي را نشان داد كه مهر حراست يك نهاد مهم كشوري زيرش بود و براساس آن به او اجازه داده شده بود به لحاظ مسايل امنيتي از هويت مستعار استفاده كند.
سرگرم فراهم آوردن مقدمات ازدواج او با دخترم بودم كه زن جواني با خانه مان تماس گرفته و ادعا كرد همسر سابق اين استاد قلابي دانشگاه است. او وقتي ادعا كرد به خاطر اعتياد شوهرش با بخشيدن مهريه اش از او جدا شده و شوهر سابقش يك شياد و كلاهبردار تمام عيار است،  بار ديگر تحقيق درباره او را آغاز كردم.
در جريان پرس و جوهاي بسيار متوجه كذب بودن ادعاهاي پرفسور قلابي شدم. دخترم را نزد چند پزشك متخصص بردم ولي هيچ كدام وجود علايم سرطان پوست در او را تاييد نكردند ديگر اطمينان پيدا كردم آن مرد شياد و كلاهبردار است.
به دنبال مطرح شدن اين شكايت با توجه به اطلاعاتي كه مرد بازرگان از مشخصات ظاهري پرفسور قلابي در اختيار پليس قرار داده بود، تجسس هاي ماموران براي رديابي او آغاز شد.
كارآگاهان پليس در جريان تحقيقات خود پي بردند او در سال ۱۳۷۰ وارد دانشگاه شده ولي هيچ وقت موفق به پايان تحصيلات خود نشده است. از سوي ديگر اين تجسس ها نشان مي داد پرفسور قلابي از مدتي قبل به شيوه هاي مختلف اقدام به كلاهبرداري از جوانان و زنان بيوه كرده است.
او در يكي از اقدامات تبهكارانه اش، به پسر جواني وعده داده بود با تغييرات جراحي پلاستيك و تجويز دارويي كه فرمولش را خودش كشف كرده قادر است آن جوان را به صورت آرنولد درآورد و به اين ترتيب مبلغ هنگفتي از او كلاهبرداري كرده بود.
همچنين بر اساس شكايت هاي مطرح شده عليه اين مرد، او با وعده ازدواج به زنان زيادي از آنها كلاهبرداري كرده و سپس گريخته بود.
با توجه به تمامي اين يافته ها هم اكنون تجسس هاي پليسي براي رديابي و بازداشت اين متهم آغاز شده است.
هشدار قاضي 
قاضي دادگاه عمومي تهران ضمن هشدار به خانواده ها درباره اقدامات فريبكارانه افرادي با هويت هاي قلابي گفت: متاسفانه امروزه افراد زيادي به دادگاه مراجعه كرده و عنوان مي كنند كه مورد فريب در ازدواج قرار گرفته اند. اغلب شاكيان ادعا مي كنند فريب هويت هاي قلابي وشخصيت هاي ظاهري افراد را خورده اند.
در همه شكايت ها، شيادان با زيركي خاصي اعتماد طعمه هاي خود را جلب كرده اند به طوري كه آنها را مجاب كرده اند تا از تحقيق درباره شان صرف نظر كنند.
اين مقام قضايي از خانواده ها خواست تا در صورت مراجعه افرادي تحت عنوان خواستگار يا كار راه انداز حتما درباره هويت آنها تحقيق كنند و تنها به مداركي كه آنها ارايه مي دهند بسنده نكنند.

يك كارگر اخراجي به خاطر انتقام از صاحب كارش، به كارخانه او رفت و پس از واردكردن خساراتي از آنجا سرقت كرد.
متهم كه ۲۴ ساله است در بازجويي ها گفت، صاحب كارخانه فقط به اين دليل كه من صبح ها نيم ساعت دير به سركار مي رسيدم من را اخراج كرد. هرچه به او گفتم را هم دور است، زودتر از اين نمي توانم برسم، اما به جايش ظهر كار مي كنم گوش نكرد. وقتي از آنجا اخراج شدم تا يك ماه به دنبال كار مي گشتم، اما هيچ كس به من كار نمي داد. چون رئيس سابقم به آنها گفته بود كه به من كار ندهند. من خرج مادر پير و سه خواهر و برادرم را مي دهم و بيكاري خيلي آزارم مي داد. براي همين تصميم گرفتم كه از او انتقام بگيرم. يك شب به كارخانه رفتم و با چوب به اجناسي كه در انبار بود خسارت زدم و مقداري از اموال آنجا را سرقت كردم. متهم دو روز بعد از سرقت به كلانتري رفت و خود را به عنوان سارق معرفي كرد.
وي درحال حاضر تا اقدام بعدي در بازداشت به سر مي برد.

بازهم تصادف! اگر يك روز چند نفر به خاطر تصادف نميرند، آن روز،  شب نمي شود. اصلاً آسمان به زمين مي رسد.
در يك سانحه رانندگي در جاده ارتباطي اردبيل - پارس آباد چهار نفر جان باختند. در اين سانحه رانندگي كه در حوالي روستاي اردوخان كندي پارس آباد روي داد، براثر برخورد يك دستگاه خودرو سواري با يك دستگاه وانت بار سه نفر از سرنشينان خودرو سواري و يك نفر از سرنشينان وانت در دم كشته شدند. سرنشينان خودرو سواري از پيمانكاران شركت آب و فاضلاب اردبيل هستند.
گفته مي شود لغزنده بودن جاده در اثر بارندگي و سرعت غيرمجاز عامل اصلي بروز اين سانحه بوده و شدت برخورد به حدي بوده كه دو خودرو به آهن پاره تبديل شده اند.
طي ماه هاي گذشته دهها تصادف در جاده هاي شمالي استان اردبيل رخ داده است كه در اثر آن حدود ۳۰ نفر جان خود را از دست داده و دهها نفر نيز زخمي شده اند.

واقعاً كه راهزني آخر بي معرفتي است. اگر اين دزدها يك جو غيرت و مرام داشتند دست از اين كارهايشان برمي داشتند.
اعضاي يك باند راهزن جاده اي در محور ارتباطي اصفهان به تهران از سوي ماموران انتظامي شهرستان برخوار و ميمه شناسايي و دستگير شدند. اين گروه متشكل از دو نفر تبعه كشور افغانستان و يك ايراني بودند كه با شناسايي برخي از كاميون هاي درحال تردد در جاده اصفهان به تهران،  اقدام به تهديد رانندگان و سرقت بار آنان مي كردند. سارقان اواخر سال گذشته راننده يك دستگاه كاميون را كه حامل محموله اي به ارزش يك ميليارد ريال بود در حوالي شاهين شهر اصفهان به قتل رسانده و پيكرش را در حوالي شيراز رها كرده بودند.
ماموران چندي پيش طي تحقياقت وسيع پليسي و پس از شناسايي مالخران و اموال سرقت شده از كاميون يادشده، موفق به شناسايي و دستيگري سارقان، كشف اموال و نيز جسد راننده مقتول شدند.

امان از كم آبي، هرچه هم كه برف و باران مي آيد افاقه نمي كند. براي همين بعضي ها اخيراً راه افتاده اند دنبال ساختن چاه غيرمجاز. تا حالا همه چيز غيرمجاز شنيده و ديده بوديم الا اين يكي را.
با تلاش ماموران واحد بازرسي و نظارت امور حفاظت منابع آب تهران بزرگ در فروردين ماه امسال ۹ حلقه چاه غيرمجاز در تهران بزرگ شناسايي شد. ماموران واحد بازرسي و نظارت امور آب تهران بزرگ موفق شدند پنج دستگاه حفاري غيرمجاز و هفت حلقه چاه غيرمجاز را توقيف كنند. ابلاغ اخطاريه حق النظاره ۴۸ فقره، صدور اخطاريه به صاحبان ۵۱ چاه و درخواست رسيدگي براي كارشناسي ۴۸ مورد چاه از عملكرد شركت آب استان تهران در فروردين ماه بود. همچنين بازديد كارشناسي ۳۶ مورد، رسيدگي پرونده ها توسط كميسيون هاي مربوطه ۱۵ مورد و كنترل نصب منصوبات مجاز ۳۶ حلقه چاه نيز از فعاليت هاي امور آب استان تهران در فروردين ماه بوده است.

اگر از اين به بعد شنيديد كه خانم ها به جمع نيروهاي آتش نشاني خواهند پيوست اصلاً تعجب نكنيد. ظاهراً بعد از فتح ارگان هاي نظامي و انتظامي توسط خانم ها اينبار آنها به ياري امدادگران آتش نشاني خواهند رفت. اخيراً مديرعامل سازمان آتش نشاني تهران از ورود آتش نشانان زن در تهران خبر داده و گفته است آنان تا پايان امسال به ياري شهروندان تهراني به هنگام وقوع حوادث و حريق مي شتابند.
هرگونه استخدام از طريق اگهي در رسانه هاي گروهي صورت خواهد گرفت ولي در وهله نخست باتوجه به نبود مربي زن اولويت با استخدام فرزندان پرسنل آتش نشاني است زيرا اين افراد باتوجه به شغل پدرشان تا حدودي با آموزش هاي لازم آشنايي دارند.
به گفته وي از سال هاي آينده باتوجه به تربيت مربي زن امكان استخدام داوطلبان ديگر نيز وجود خواهد داشت.
آمادگي بالاي جسماني و علمي از عوامل اصلي در استخدام بانوان آتش نشان است.

كشته شدن پليس ها و سارقان در فيلم ها امري جذاب است اما در عالم واقع در اخبار امري تلخ و دردناك است.
هشت سارق در حمله پليس پاكستان به مخفيگاه آنها در ايالت پنجاب كشته شدند و يك بازرس پليس نيز در اين عمليات جان باخت. اين درگيري كه در منطقه غير مسكوني شهر «راجان پور» در ۳۵۰ كيلومتري غرب مولتان رخ داد، شش ساعت به طول انجاميد. مخفيگاه تبهكاران ابتدا به محاصره درآمد و پس از تبادل آتش ميان طرفين، پليس به آنها حمله كرد. شش نفر از تبهكاران موفق به فرار شدند و از اين درگيري جان سالم به در بردند.
عمليات پليس ايالت پنجاب براي دستگيري سارقان فراري ادامه دارد.

طي تماس يكي از شهروندان اصفهان با ماموران پليس جيب بري درميدان قدس دستگير شد.
«اسماعيل .ح »۲۴ساله كه با تنه زدن و هل دادن قصد سرقت فردي به نام «حسين-الف» را داشت توسط ماموران دستگير شد. وي در بازجويي ها يكي از همدستان خود به نام «محمد.س» را معرفي كرد و ماموران موفق به دستگيري همدست او شدند.
محمد كه داراي سابقه كيفري است در ابتدا منكر قضايا شد ولي بعد ازمدتي به بيش از ۱۲ مورد كيف زني در سطح شهر و مكان هاي شلوغ مخصوصا محدوده مركزي شهر اعتراف كرد.

اين همه روزنامه ها از دستگيري دزدها خبر مي دهند باز هم براي اين آدم هاي نا محترم درس عبرت نمي شود. بعضي ها حتي چند بار هم سرشان به سنگ مي خورد اما باز هم دست بردار كارهاي خلاف نيستند.
دو سارق مسلح پمپ بنزين محور بروجرد - خرم آباد جمعه شب به دام ماموران انتظامي افتادند.
اين دو سارق سابقه دار حدود يك ماه پس از سرقت توسط ماموران انتظامي بروجرد شناسايي و در يك عمليات ضربتي دستگير شدند.
اين دو سارق هشتم فروردين ماه امسال با حمله مسلحانه به پمپ بنزين اين شهر و تهديد كارمندان اقدام به سرقت چهار ميليون ريال وجه نقد اين پمپ بنزين كرده بودند.
اين دو سارق مسلح به همراه پرونده تحويل مراجع قضايي بروجرد شدند.