پاي صحبت هاي دكتر حسين شكويي چهره ماندگار دانشگاهي و استاد برجسته دانشگاه تربيت مدرس
درس هاي ويژه و تخصصي دوره هاي دكترا بايستي به استاداني سپرده شوند كه در همان زمينه مقالات متعدد و كتاب ها و آثار علمي بيشتر دارند
بهزاد رشيدي
|
|
استاد حسين شكويي يكي از چهره هاي ماندگار دانشگاهي و استاد برجسته دانشكده علوم انساني دانشگاه تربيت مدرس است. ايشان در سال ۱۳۳۷ با رتبه اول از دانشگاه تبريز در رشته تاريخ و جغرافيا فارغ التحصيل شد و كارشناسي ارشد را در دانشگاه تهران تا سال ۱۳۴۶ گذراند. سپس در سال ۱۳۵۴ در رشته جغرافياي انساني دانشگاه استانبول تركيه مقطع دكترا را به پايان رساند. دكتر شكويي به اذعان برخي از دانشجويان ايشان يكي از استادان محبوب در بين دانشجويان و بخصوص دانشجويان مقاطع فوق ليسانس و دكترا است و تاكنون چندين بار به عناوين مختلفي همچون «استاد نمونه دانشگاه هاي كشور در سال تحصيلي ۷۲-۷۱»، «استاد نمونه دانشگاه در سال ۷۶»، «برگزيده شدن به عنوان چهره ماندگار در سال ۸۲»، «اخذ مدال درجه يك علمي» و... از ايشان تقدير و تجليل به عمل آمده است. تاكنون ۴۰ مقاله جغرافيايي از ايشان در مجلات معتبر جغرافيايي منتشر شده و تعداد ۱۰ عنوان كتاب نيز جزو تأليفات ايشان به شمار مي رود. در اتاقي در دانشگاه تربيت مدرس كه هم كلاس درس دانشجويان مقطع دكترا است و هم دفتر كار استاد شكويي، با ايشان گفت وگوي كوتاهي انجام داده ايم كه در ادامه مي خوانيد:
استاد شكويي! لطفاً به طور خلاصه نقاط قوت رشته جغرافيا را برايمان تشريح كنيد.
- امروزه برنامه هاي جغرافيا در دانشگاه هاي كشور نسبت به گذشته با نظم بيشتري اجرا مي شوند و آمار و اطلاعاتي كه از سوي وزارت علوم منتشر مي شود گوياي پيشرفت اين علم در سطح كشور است.
در حال حاضر منابع معتبر خارجي به سهولت و به قدر كافي در دسترس دانشجويان و دانش پژوهان اين رشته قرار دارد و اين يكي از نقاط قوت اين رشته محسوب مي شود. در همين دانشگاه تربيت مدرس ما به ۱۰۵۰ عنوان مجله خارجي در رشته هاي مختلف از جمله جغرافيا دسترسي داريم و كتابخانه اين دانشگاه يكي از مراكز خيلي خوب علمي براي مطالعه دانشجويان است. آخرين اطلاعات علمي در تمامي رشته ها، حداكثر به فاصله ۳ ماه در دسترس دانشجويان قرار مي گيرد. از اين نظر امكانات و منابع ما قابل رقابت با دانشگاه هاي معتبر خارجي هم هست.
امروز ديگر اكثر كتاب هاي مرجع و مورد نياز دانشجويان بخصوص كتاب هاي معتبر مورد نياز دانشجويان دوره هاي تحصيلات تكميلي ترجمه و تأليف شده اند و در اختيار دانشجويان قرار دارد. جالب است كه بدانيد برخي از اين كتاب ها هم به عنوان كتاب هاي برگزيده سال انتخاب شده است. در اين باره، سازمان سمت با انتشار ۷۰ عنوان كتاب به علم جغرافيا در ايران ارزش شايسته اي داده است پيشرفت هاي پانزده سال اخير اين علم در كشور از نظر برنامه هاي آموزشي، مجلات و كتاب هاي جغرافيايي در مقايسه با گذشته نيست. به طوري كه ميزان كتاب هاي جغرافيايي ارزشمند پنج برابر ۵۰ سال گذشته مي باشد.
رشته جغرافيا در حال حاضر در كشور ما با چه مسايل و مشكلاتي مواجه است. لطفاً نقاط ضعفمان را هم بگوييد.
- شايد مهم ترين مسأله اين باشد كه مقداري كميت بر كيفيت پيشي گرفته باشد... و در بعضي جاها و برنامه ها اهميت و اولويت دادن زياد به «كميت»، باعث شده قدري از نظر كيفي عقب بمانيم. براي مثال ديده مي شود در برخي از دانشگاه هاي دولتي بدون اين كه شرايط و آمادگي لازم فراهم شود، دوره هاي دكترا داير مي شود و اين مي تواند در آينده رشته جغرافيا در كشور تأثير منفي بگذارد.
از طرف ديگر به نظر مي رسد كه در دادن درس ها و كلاس هاي خاص و تخصصي به توانايي هاي علمي و تجربي استادان خيلي توجه نمي شود... اين كه كدام استاد كدام درس و رشته تخصصي را تدريس كند و كدام استاد، چه پايان نامه اي را راهنمايي كند... اين مسأله هم در عقب ماندگي جغرافيا در جامعه دانشگاهي كشور بسيار مؤثر است.
به نظر من اول بايستي تخصص هاي فردي معين شود و اين طور باشد كه هر كس در همان حوزه اي تدريس كند كه متناسب با تخصص او و كتاب ها و مقالات علمي اش باشد كه تأليف كرده... بخصوص استادان دوره هاي تكميلي؛ به نظر من مدرسين دوره دكتري، بايستي حداقل ۱۰ سال در دوره هاي پايين تر سابقه تدريس داشته باشند و به مرور كه مقالات و آثار علمي پرمحتوايي توليد كردند، آن وقت اجازه تدريس درس هاي تخصصي دوره هاي دكترا داده شود.
شما در حال حاضر بيشتر با دانشجويان دوره دكتراي اين رشته ارتباط داريد و فقط در اين دوره تدريس مي كنيد، ارزيابي شما از وضعيت تحصيلي اين دانشجويان چيست. آيا از آنان رضايت داريد؟
- دانشجويان ما اكثراً استعداد و توان فردي لازم و كافي را دارند كه اگر در بستر مناسب قرار بگيرند و شرايط و زمينه برايشان فراهم باشد، بدون شك با بهترين هاي دنيا رقابت مي كنند.
اخيراً يكي از خانم هاي دانشجو از رساله دكترايش با عنوان «عدالت اجتماعي در شهر تهران» دفاع كرد. كار با ارزشي بود؛ با استفاده و استناد به آن كار و نقشه هاي «GIS» اي كه ايشان از مناطق مورد مطالعه خود در تهران تهيه كرده بود، به راحتي مي شد به كاستي ها، كمبودها و نقاط قوت هر منطقه پي برد و شايد با بهترين رساله هاي دانشگاه هاي اروپا و آمريكا برابري كند... چند وقت پيش هم چند نفر از دانشجويان ما كه به دانشگاه هاي تركيه رفته بودند تحسين و تعجب استادان برجسته آنجا را برانگيخته بودند.
اين ديگر وظيفه ماست كه اين استعدادهاي موجود را پرورش داده و شكوفا كنيم.
اين شرايط و زمينه هايي را كه مي گوييد برايمان تشريح كنيد؟
- ببينيد! گروه هاي جغرافيا در دانشگاه هاي كشور تقريباً مستقل هستند، من معتقدم به جاي اين كه ما در همه دانشگاه ها دوره دكترا ايجاد كنيم، بهتر است فقط در چند دانشگاه محدود و مشخص دوره هاي دكترا برگزار كنيم و استادان اين دوره ها را نيز از ميان نخبه ترين و كارآمدترين استادان انتخاب كنيم وجود سيستم كنترل و نظارتي بر نحوه تدريس درس هاي تخصصي هم بسيار تعيين كننده است و بايد به آن توجه شود.
در مرحله بعد لازم است تمام امكانات كارگاهي و آزمايشگاهي لازم را فراهم كنيم... باور كنيد در همين دانشگاه، آزمايشگاه و كارگاه GIS را بعضي دانشجويان، حتي در فصل تعطيلي دانشگاه هم، خالي نمي گذارند! رشته جغرافيا يكسري ابزار آلات خاص لازم دارد كه وجود آنها خيلي اهميت دارد در بعضي از دانشگاه ها اين ابزار و امكانات در حد خيلي محدودي مي باشد.
مگر ما به تعداد كافي چنين استاداني كه جنابعالي توصيف مي كنيد داريم!
- بله! اگر دوره هاي دكترا محدود به چند دانشگاه باشد و هر استادي كه در يك رشته و يا زمينه خاص تخصص و جامعيت دارد، بتواند به طور همزمان در چند دانشگاه تدريس داشته باشد، اين طور خواهد بود.
مثلاً در تهران ما در دانشگاه هاي تهران، تربيت مدرس، شهيد بهشتي و تربيت معلم دوره دكترا داريم؛ دروس مشترك اين دوره ها را مي توان به استادان مشخصي سپرد كه در بين اين چند دانشگاه مشترك هستند.
متأسفانه در حال حاضر اين طور نيست و در دانشگاه هاي ما بعضاً ديده مي شود برخي درس هاي تخصصي و ويژه به استادان غيرمتخصصي داده مي شود كه به اندازه كافي توانايي و تجربه براي تدريس آن درس يا موضوع خاص را ندارند.
منظورتان از استادان غيرمتخصص چيست؟
- از خودم مثال مي زنم. من بيش از ۳۰ سال است كه دروس «فلسفه جغرافيا» و «جغرافياي شهري» را تدريس مي كنم و زمينه كارهايم همين حوزه ها هستند؛ سعي كرده ام از قلمرو اين دو موضوع خارج نشوم و مثلاً ديگر در «جغرافياي روستايي» يا «جغرافياي كشاورزي» تدريس نكنم.
گفتم! درس هاي ويژه و تخصصي دوره هاي دكترا بايستي به استاداني سپرده شوند كه در همان زمينه مقالات متعدد و كتاب ها و آثار علمي بيشتر دارند.
به نظر مي رسد با اين وجود بايستي سازوكار تازه اي در اين زمينه طراحي و پياده شود؛ پيشنهاد مشخص شما در اين زمينه چيست؟
- مثال مي زنم. در تهران حدود ۸ نفر در آن ۴ دانشگاهي كه گفتم، هستند كه در جغرافياي شهري به اندازه كافي كار كرده اند، از هر دانشگاه چند نفر انتخاب شوند و هر كدام از آن ۸ نفر بيايند و چند واحد مشخص را همزمان در دانشگاه هاي مختلف تدريس كنند. يعني يك درس مشخص را يك يا دو استاد مشخص در چند دانشگاه تدريس كند. البته اين امر مستلزم اين است كه تدريس در دانشگاه هاي مختلف براي استادان فرقي نداشته باشد و ارتباطات بين گروه هاي جغرافيا در دانشگاه هاي مختلف در سطح بالايي قرار بگيرد. به نظر من اين ارتباطات الان در سطح مطلوبي نيست.