به مناسبت سالروز رحلت حضرت امام (ره)
ماه تا ماهي آن روز بگريست
اصغر فردي
فكر غم، ديده نم، اشك يم شد
صبر كم، قد خم و روح پژمان
خواب نوش بهشتي برآشفت
زلف افرشتگان شد پريشان
تا امام همام امم رفت،
غم بجا ماند و اندوه و خذلان
ناله در ناي يخ بست و بشكست
***
حاليا خرقه نور بر تن...
مهر، مي تابد از غرفه حور
پير با شعشه دست بيضاش
بشكند شوكت ليل دلجور
ساغر مي بكف در تغني است
افكند شور در دشت و ماهور
دامن افشانده از وجد بر كون
***
تا تو رفتي ز چشم حريفان
جوش زد ماه من چشمه خون
ريخت از چشمكان كواكب
رود اشكي چنان رود جيحون
دود آهي برآمد كه گوئي
خيزد از قلب مجروح مجنون
آه، خون، اشك، آتش برانگيخت
***
اي همام از غمام غم تو
ماه را هاله اي در گرفته
ماه،! قنديل اين قصر جادو
تاب ز ايوان ما برگرفته
مهر راچهر، چين ها فتاده
جان مفتونش آذر گرفته
از غم تو، غم تو، غم تو
***
نحس كيواني افتاد برما
سعد برجيسي از چرخ بگريخت
«روح» در بردي از عطر و بوسه
رفت و از كهكشانها درآويخت
بر تنش عرش مهتاب مي ريخت
بر سرش آسمان گريه مي بيخت
غم به غم درد با درد آميخت
***
اي تو ماه سپهر زعامت
هان نديم عدويت ندم باد
از تو ميراث وار ولايت
شاد روح امام امم باد
تو جهاندار و مير اموري
دشمنت ازجهان تو كم باد
توشه دشمنان تو غم باد
خردادماه ۱۳۶۹
|