چهارشنبه ۲۵ آذر ۱۳۸۳ - سال سيزدهم - شماره ۳۵۸۲ - Dec 15, 2004
دعواي خونين خانوادگي در تهران
گروه حوادث: بررسي بر روي پرونده مرگ يك مرد ميانسال از روز گذشته در دادسراي امور جنايي تهران آغاز شده است.
صداي فريادهاي زن در فضاي آپارتمان پيچيده بود، همسايه ها كنجكاوانه به راهرو آمدند، هر لحظه بر صداها افزوده مي شد. مرد با صداي بلند فحاشي مي كرد و پشت صداي او دو پسرش با لحني تند با او صحبت مي كردند. همسر مرد جيغ مي كشيد و سعي مي كرد از ادامه درگيري جلوگيري كند ولي گويي هيچ چيز نمي توانست از عصبانيت مرد بكاهد.
چند دقيقه بعد همسايه ها با شنيدن ناله هاي دلخراش زن چاره اي جز مداخله در دعواي خانوادگي آنها نداشتند. وقتي در خانه را شكستند و وارد شدند. مرد با چاقوي خون آلود در دست بالاي سر زنش كه با يك ضربه چاقو به ناحيه پيشاني دچار خون ريزي شديدي بود مواجه شدند. يكي از پسران عزيز الله ۴۵ ساله كه توسط پدرش از ناحيه كمر مورد جراحت قرار گرفته بود نيز در گوشه ديگري از خانه بر روي زمين افتاده بود و از درد به خود مي پيچيد.
درگيري بين عزيزالله و علي ديگر پسر وي ادامه داشت كه همسايه ها براي ميانجيگري وارد شدند. عزيزالله يك ضربه چاقو به دست چپ علي وارد كرد. يكي از همسايه ها به هر زحمتي بود مانع ادامه دعوا شد. سه مجروح توسط اهالي محل كه با شنيدن سرو صدا به محل حادثه مراجعه كرده بودند به بيمارستان بعثت انتقال يافتند. چند دقيقه بعد از انتقال مجروحان به بيمارستان، عزيزالله كه با ضربه چاقويي كه از چانه تا گوشش را بريده بود، خون آلود خود را به كوچه رساند و قبل از آنكه كسي بتواند به وي كمك كند بر روي آسفالت خيابان افتاد و جان سپرد.
مردم كه شاهد صحنه مرگ وي بودند به خيال اينكه شايد امكان بازگرداندن زندگي به وي باشد عزيزالله را با سرعت به همان بيمارستاني كه ديگر اعضاي خانواده اش در آن بستري بودند انتقال دادند ولي زمان براي كمك رساني پزشكي به عزيزالله گذشته بود.
مراتب از طريق حراست بيمارستان به كلانتري منطقه و سپس به بازپرس كشيك ويژه اطلاع داده شد.
بازپرس هنرمند به همراه كارآگاهان دايره ۱۰ آگاهي در محل بيمارستان حضور يافته و بعد از بررسي جسد تحقيقات پليسي خود را آغاز كردند.
در تحقيقات اوليه معلوم شد عزيزالله از مدت ها قبل با همسرش دچار اختلافات خانوادگي بوده و علت اصلي وقوع اين حادثه نيز درگيري اوليه با همسرش و سپس با دو فرزند پسرش بوده است.
جسد به پزشكي قانوني انتقال يافت تا علت تامه مرگ مشخص شود.
ادامه بررسي اين پرونده تا روشن شدن اينكه مرگ عزيزالله در اثر خودزني بوده است يا يك قتل به وقوع پيوسته است، در دادسراي امور جنايي تهران و اداره آگاهي مركز ادامه خواهد يافت.

افشاي پرونده هاي زمين خواري توسط
سخنگوي قوه قضاييه
008874.jpg
گروه حوادث: از سوي سازمان زندان هاي كشور هيأتي براي پيگيري شهادت يك جانباز در زندان تشكيل شد.
جمال كريمي راد سخنگوي قوه قضائيه در مورد جشنواره تئاتر ايران زمين گفت: بسياري از مردم و مسئولان به خاطر اتفاقي كه در آنجا رخ داد، آزرده خاطر شدند دادستاني اهواز و مسئولان قضايي به صورت جدي پيگير رسيدگي به پرونده جشنواره تئاتر ايران زمين است.
آنها به وظيفه قانوني خود عمل كردند. توقع ما از وزارت ارشاد اين است كه همچنان به پيگيري و انجام وظيفه قانوني خود در مورد پرونده تئاتر ايران زمين عمل كند و اقدامات جدي تري نسبت به متخلفان داشته باشند. اقدام آنها مشمول بند ب ماده ۶۳۹ قانون مجازات اسلامي است. در آنجا پيش بيني شده است كه قانونگذار مي تواند براي كساني كه ترغيب به فساد مي كنند مجازات سنگيني را در نظر بگيرد. مشخص نيست افراد در چه وادي به سر مي بردند كه اين اقدامات شنيع را انجام دادند البته عده اي به اين فكر افتاده اند كه مسئولان نظام را از اين طريق امتحان كنند. همه دلسوختگان نظام مطمئن باشند كه قوه قضائيه به وظيفه قانوني و شرعي خود عمل مي كند. پرونده اخيراً به صدور كيفرخواست منتهي شده و به زودي در دادگاه مورد رسيدگي قرار خواهد گرفت.
وي در مورد پرونده هايي كه در مورد حفاظت محيط زيست مطرح شده است با اشاره به دستورالعمل اخير رئيس قوه قضائيه در پيگيري پرونده هاي مربوط به تخريب محيط زيست گفت: علت صدور اين دستورالعمل اهميت و حساسيت موضوع حفاظت محيط زيست و اهميت آن است. برخي سودجويان قصد داشتند با دست اندازي به منابع ملي سودهاي كلاني را به دست بياورند. هماهنگي بين دستگاه هاي ذي ربط و دستگاه قضايي مي تواند باعث از بين رفتن اين سودجويي ها شود. اميدواريم با دستور اخير رئيس قوه شاهد تحولات جدي در زمينه برخورد با جرم زمين خواري باشيم. پرونده هاي زيادي از استان هاي مختلف كشور در اين زمينه داشتيم.
برخي از كلاهبردار ها با سندسازي براي خانه هاي مصادره اي بعد از انقلاب قصد تصرف آنها را داشتند كه جلوي اين اقدام گرفته شد. در همين زمينه، به صورت مثال فردي در كرمانشاه با سندسازي براي يكصد هكتار از اراضي، قصد تصاحب آن را داشت كه دستگاه قضايي با آن فرد برخورد كرد. قيمت اين يكصد هكتار حدود ۲۰ ميليارد تومان برآورد شده است.
برخي از متخلفان نيز در اين استان در جهت تخريب محيط زيست و منابع طبيعي به ارزش ۴۰ ميليارد تومان برآمده بودند كه با پيگيري مسئولان در كرمانشاه پرونده آنها در حال رسيدگي است.
وي در ادامه افزود: پرونده ديگري در مورد زميني در محدوده استان تهران در حال پيگيري است كه در آن براي ۸۰۰ هكتار زمين به ارزش ۵۰۰ ميليارد تومان سندسازي شده است.
جاي تأسف دارد كه سودجويي اين افراد به جايي رسيده كه مي خواهند در محدوده مركز چنين اقداماتي انجام دهند. سازمان ثبت اسناد و املاك كشور به وظيفه قانوني خودش در زمينه ابطال سندها اقدام كرده است و پرونده در مجتمع جرايم اقتصادي در حال رسيدگي است. متهمان اين پرونده با قرار وثيقه سنگين آزاد شده اند.
وي در مورد سندسازي هاي دستگاه هاي دولتي در مورد پارك سرخه حصار گفت: ما همه مسايل را پيگيري مي كنيم فرق نمي كند كه متهم از دولت باشد يا جاي ديگر. در اين دستورالعمل پيش بيني شده است كه قوانيني كه دست مسئولان اجرايي را براي تغيير كاربري اراضي بازمي گذارد محدود شود.
جمال كريمي راد در مورد پرونده برج جهانماي اصفهان گفت: من از روند پرونده اطلاع دقيقي ندارم، اگر دادگاه دستور به توقف ساخت و ساز داده باشد شهرداري نمي تواند از اين دستور سرپيچي كند.
وي در مورد پرونده جانبازي كه در زندان فوت كرده بود گفت: رئيس سازمان زندان هاي كشور هيأت ويژه ۳ نفره اي را مأمور رسيدگي به اين پرونده كرده است كه هيأت مذكور در حال پيگيري پرونده است. اعضاي اين هيأت مدير كل حفاظت اطلاعات قوه، مدير كل نظارت و ارزيابي سازمان زندان ها و يكي از معاونان سازمان زندان ها هستند .به زودي دادسراي انتظامي قضات در مورد اين پرونده به نتيجه نهايي خواهد رسيد.وي در پايان در مورد روند رسيدگي به پرونده گلدكوئست گفت: تمامي پرونده هاي شهرستان هاي ديگر نيز به تهران ارسال مي شود نتيجه پيگيري بازگرداندن خسارات مردم هفته آينده اعلام خواهد شد.
وي در مورد پرونده متهم فرودگاه پيام گفت: اين كه ادعا مي شود متهم پرونده مذكور خارج از كشور شده نادرست است. ۱۸ نفر از بازداشت شدگان اين پرونده به علاوه متهم اصلي كه از امكانات موجود سوءاستفاده كرده اند در بازداشت به سر مي برند و تحقيقات به دليل كشف انبارها و كالاهاي جديد هنوز ادامه دارد.

اول ديماه تاريخ محاكمه افسانه نوروزي
ازافسانه تا واقعيت
008871.jpg
روند رسيدگي به پرونده افسانه نوروزي، زني كه مدعي است در دفاع از ناموس خود در سال ۱۳۷۶ مرتكب قتل بهزاد- م يكي از مسئولين دولتي جزيره كيش شده است با نقض حكم قصاص در شعبه ۲۶ ديوانعالي كشور و ارجاع آن به شعبه هم عرض «شعبه دوم دادگاه عمومي كيش» شكل تازه اي به خود مي گيرد. اول دي ماه اين پرونده جنجالي كه سالهاست در داخل و خارج از كشور بازتاب گسترده اي داشته مجدداً  در شعبه دوم دادگاه عمومي كيش از ابتدا رسيدگي خواهد شد . افسانه نوروزي به همراه وكيل مدافع خود عبدالصمد خرمشاهي در دادگاه حاضر خواهد شد تا ثابت كند كه ادعاي ۷ ساله او كه در دفاع از ناموس خود مرتكب قتل گرديده است صحيح بوده است به همين بهانه گفت وگويي داريم با عبدالصمد خرمشاهي وكيل افسانه كه در دنباله مطلب مي خوانيد:
* به نظر مي رسد تلاش چند ساله شما از موكلتان دارد به نتيجه مي رسد و ظاهراً  اول دي ماه خانم نوروزي مجدداً  محاكمه خواهد شد.
- توقف حكم قصاص افسانه و به دنبال آن نقض دادنامه صادره در شبعه ۲۶ ديوانعالي كشور بدواً  مرهون پيگيري مطبوعات، نويسندگان و زحمات نمايندگان دوره ششم مجلس (فراكسيون زنان) برخي مقامات كشوري و سپس و در يك نگاه كلي پاسخ مثبت رياست قوه قضاييه به درخواست وجدان جمعي جامعه بخصوص جامعه زنان بود.
* فكر مي كنيد چه مسائلي در پرونده خانم نوروزي وجود داشت كه آن را اين گونه سر زبانها انداخت.
- من فكر مي كنم در وهله اول طرح اين سؤال در جامعه كه چرا به دفاعيات زني كه مدعي شده در مقام دفاع از ناموس خود مرتكب قتل شده و حتي هيأت كارشناسان هم آن را گواهي كرده اند توجه نشده و آيا تأسيس حقوقي دفاع مشروع در قانون مجازات اسلامي داراي اشكال بوده؟ و يا اين كه بعدها در موارد مشابه زنان چه بايد بكنند همه اينها عواملي بودند كه پرونده افسانه را بازتاب گسترده اي دادند.
* حتي در خارج از كشور شنيديم كه اين پرونده بازتاب فراواني داشته؟
- بله و حتي در پاره اي مواقع همان طوري كه شاهد بوديد عده اي (خاص) قصد داشتند كه به اين پرونده رنگ و لعاب سياسي بدهند و يا بحث رعايت حقوق زنان در ايران را به چالش بكشند و يا آنقدر شايعه و حاشيه پيرامون اين پرونده فراوان شد كه پرونده افسانه به (افسانه) نزديك مي شد در حالي كه بين افسانه و واقعيت همان طوري كه مي دانيد فاصله زيادي وجود دارد به نظر من صرفاً  به اين پرونده مي بايستي از زاويه و منظر دفاع مشروع نگريست.
* آيا به نظر شما عمل افسانه در چارچوب موازين و مقررات دفاع مشروع صورت گرفته بود؟
- ملاحظه بفرماييد مواد ۵۱ و ۶۲۷ قانون مجازات اسلامي به تعريف و نحوه دفاع مشروع پرداخته است. ماده ۶۱ مي گويد هر كس در مقام دفاع از نفس يا عرض و يا ناموس... در برابر هرگونه تجاوز فعلي و يا خطر قريب الوقوع عملي انجام دهد كه جرم باشد ۲- عمل ارتكابي بيش از حد لازم نباشد ۳- توسل به قواي دولتي بدون فوت وقت عملاً  ممكن نباشد.
خوشبختانه بعد از چندين سال قضات محترم شعبه ۳۶ ديوانعالي كشور اعلام كردند كه دادنامه صادره خلاف قانون و شرع صادر شده است.
* فكر مي كنيد نتيجه رسيدگي به پرونده در دادگاه همعرض چه خواهد بود؟
- نتيجه قابل پيش بيني نيست، دقت بفرماييد مهم در اين پرونده و يا هر پرونده ديگر تحقق و اجراي عدالت است و اين همان هدف است كه قوه قضاييه مسئول و مأمور اجراي آن در جامعه است. اگر مقررات و قواعد و ضوابط دقيق قانوني خصوصاً مقررات شكلي در دادگاه رعايت شود و هدف همان طوري كه عرض شد اجراي عدالت باشد مهم نيست كه نتيجه حكم چه خواهد بود- مهم اين است كه وجدان عمومي جامعه و افكار جمعي احساس كند كه در رسيدگي به پرونده موازين قانوني رعايت شده و حقوق طرفين يكسان مورد توجه قرار گرفته است- اين كه افكار عمومي جامعه اين گونه در دفاع از افسانه راسخ است به دليل اين است كه احساس مي كند در حكم صادره «ترازوي عدالت» حساسيت و دقت لازم را نداشته است.

حادثه در جهان
008877.jpg
حكم اعدام براي متهم سال
گروه حوادث:هيأت منصفه دادگاه عالي ايالت كاليفرنيا پس از چندين ماه بحث و تبادل نظر سرانجام روز گذشته اسكات پترسون را به اتهام قتل عمد همسر باردارش به اعدام محكوم كرد. اين هيأت با صدور حكم اعدام به جنجالي ترين پرونده اين ايالت در طول چند دهه گذشته پايان داد.
پس از آن كه هيأت منصفه پس از ۱۱ روز بحث مداوم در خصوص اين پرونده اسكات را مستحق حكم اعدام تشخيص داد، فرياد شوق صدها همشهري لاسي پترسون به هوا بلند شد.
به گزارش خبرنگار آسوشيتدپرس، اسكات پترسون پس از قرائت حكم نهايي تنها سرش را تكان داده و به صحبت  با وكيلش پرداخت. وي درست مثل تمامي جلسات دادگاه هيچ احساس خاصي از خود نشان نداد. اين در حالي بود كه مادر وي نيز پس از شنيدن رأي بي هيچ حرف يا حركت خاصي جلسه دادگاه را ترك كرد. مادر مقتوله- لاسي پترسون- به شدت گريست. روزنامه محلي كاليفرنيا ساعتي پس از صدور حكم بلافاصله ويژه نامه اي در اين خصوص منتشر كرد كه بر روي صفحه آن با حروف درشت نوشته شده بود «مرگ» .
طبق قوانين قضايي كاليفرنيا هيأت منصفه مي توانست اسكات پترسون را به حبس ابد بدون آزادي به قيد التزام يا مرگ محكوم كند كه با توجه به ميزان گستردگي اين پرونده هيأت منصفه گزينه دوم را انتخاب كرد. پس از صدور حكم اعدام سه عضو هيأت منصفه در مصاحبه اي مطبوعاتي در اين خصوص صحبت كردند.ريچل نايس يكي از اعضاي هيأت منصفه در اين باره گفت: مسائل بسيار زيادي در اين پرونده وجود داشت كه بايد مورد توجه قرار مي گرفت. اسكات همسر لاسي و پدر نوزاد متولد نشده شان بود. وي وظيفه داشت كه از آنها محافظت كند نه اين كه آنها را از حق مسلم زندگي كردن نيز محروم سازد.
همين هيأت منصفه متشكل از ۶ زن و ۶ مرد در روز ۱۲ نوامبر سال جاري اسكات پترسون را در اتهام قتل عمد لاسي و نوزادش مقصر تشخيص داد. وي در مورد مرگ همسرش به اتهام قتل عمد و در خصوص مرگ نوزادش كه لاسي وي را ۸ ماهه باردار بود به اتهام قتل درجه دوم روبه رو شد.قاضي آلفرد دلوچي بايد در روز ۲۵ فوريه حكم نهايي اين پرونده را صادر كند. وي اين حق را دارد كه محكوميت را به حبس ابد كاهش دهد. در صورتي كه قاضي حكم هيأت منصفه را تأييد كند اسكات پترسون به بند محكومان به مرگ زندان سانفرانسيسكو فرستاده خواهد شد.
وكيل مدافع اسكات پترسون در اولين واكنش نسبت به رأي صادره گفت: قطعاً  از تمامي راهكارهاي قانوني موجود استفاده خواهيم كرد. شرايط به وجود آمده براي من و اسكات بسيار سخت است. در حال حاضر نمي توانم هيچ اظهار نظر قطعي در اين خصوص بكنم.
براساس قوانين قضايي اين ايالت ارائه درخواست تجديد نظر و رسيدگي به آن سالها طول خواهد كشيد. به همين دليل اجراي حكم اعدام نيز با اين سرعت نخواهد بود.
زندان ايالت كاليفرنيا از سال ۱۹۷۸ كه دادگاههاي اين كشور اجازه صدور حكم اعدام را يافتند حدود ۶۵۰ متهم زن و مرد محكوم به مرگ را به خود ديده است. در مجموع تاكنون تنها حكم اعدام ۱۰ متهم اجرا شده است كه آخرين مورد مربوط به متهمي است كه ۲۲ سال پس از صدور حكم در سال ۲۰۰۲ اعدام شد.

متهم به قتل در دادگاه:
يك لحظه دچار جنون آني شدم
008868.jpg
گروه حوادث: پسر جواني كه در پي اختلاف مالي، شريكش را به طرز فجيعي به قتل رسانده بود، صبح ديروز در آخرين دفاعيات مدعي شد كه در لحظه وقوع حادثه دچار جنون آني شده است.
به گزارش خبرنگار ما، در اين جلسه محاكمه كه به رياست قاضي عزيز محمدي و چهار مستشارش برگزار شد، قريشي نماينده دادستان،با تحويل متن كيفرخواست به دادگاه، بيان داشت در صورت ارائه مطلب در مقام دفاع، از متن ارائه شده،دفاع خواهد كرد.
در اين پرونده، رضا. ف (۲۸ ساله) متهم است كه در تاريخ ۲/۲/۸۳ در پي برخي اختلافات مالي باقر سلوكي(۳۲ ساله) را با ضربات متعدد چاقو به قتل رسانده است.
در ابتداي جلسه دادگاه، قاضي خطاب به رضا بيان داشت: شما متهم به يك فقره قتل عمدي هستيد آن را قبول داريد؟
رضا: بله اتهام را قبول دارم. من به خاطر يكسري مسايل مالي كه داشتم به باقر ۲ فقره چك دادم كه مبلغ آن ۱۴ ميليون تومان بود.
قاضي: جريان حادثه را تعريف كنيد؟
رضا: من پس از دادن دو فقره چك پولي را كه قرار بود به باقر بدهم سر موعد وصول كردم و فقط ۵/۴ ميليون تومان از پولم باقي مانده بود كه بر سر همين موضوع درگيري پيدا كرديم.
رضا در ادامه گفت: من چندين مرتبه از رضا خواستم تا دو فقره چكم را پس دهد اما او حاضر نشد و دائماً اصرار مي كرد تا پولش را بگيرد. همان موقع بود كه من زميني را معامله كرده بودم كه كلاهبرداري از آب درآمده بود و كلاً در بحران خاصي قرار داشتم.
من از قبل نقشه قتل را نكشيده بودم و روز حادثه تنها قصد داشتم با باقر كمي صحبت كنم. اما از آن جايي كه احتمال مي دادم بر سر اين موضوع درگيري پيدا كنيم سيم كابلي را همراهم بردم. وقتي سر قرار باقر را سوار كرديم، او جلو نشست و من در حالي كه وضعيت خوبي نداشتم، عقب نشستم. پس از طي مسافتي، دوباره با وي درباره بدهي ام صحبت كردم كه دعوايمان شد. در طول مسير، از پسر باجناقم (سعيد) خواستم تا از مسيري كه راه خلوت تري بود برود.
وقتي به جاي مناسبي رسيديم من كه به شدت عصباني شده بودم ناگهان كابل سيمي را دور گردن باقر انداختم و در حالي كه به شدت فشار مي دادم و او را تهديد مي كردم از او خواستم تا چك ها را به من برگرداند. اما او حاضر به چنين كاري نشد. همان موقع، با چاقويي كه همراه داشتيم چند ضربه از عقب به سينه اش وارد كردم. در همان لحظه، سعيد حالش بد شد. او سريع از ماشين پياده شد سعيد هيچ گونه دخالتي در قتل نداشت. بعد از اينكه باقر بي حال شد او را از ماشين بيرون انداختم و از سعيد خواستم تا سوار ماشين شود.
رضا در ادامه گفت: همان موقع بود كه متوجه شدم باقر از جايش بلند شد و به طرف ما در حال دويدن است. از وحشتي كه داشتم خودرو را نگه داشتم و ۱۶ ضربه چاقوي ديگر به او زدم و پس از برداشتن كيف دستي اش از محل جنايت متواري شديم.
همان لحظه قاضي از متهم به قتل خواست تا صحنه جنايت را در دادگاه بازسازي كند، اما رضا در حالي كه حال خوشي نداشت خطاب به قاضي گفت: نمي توانم اين كار را كنم. هر بار كه صحنه ها به يادم مي آيد جنون مي گيرم.
وي در آخرين دفاعياتش گفت: آقاي قاضي من دچار جنون آني شدم. در فشار روحي و رواني بدي قرار داشتم.
در ادامه جلسه محاكمه، سعيد متهم رديف دوم پرونده نيز در دفاع از خود گفت: من از قتل خبر نداشتم. فقط مي دانستم كه رضا و باقر با هم اختلاف كوچكي دارند روز حادثه، رضا به من گفت مي خواهم پولم را از باقر بگيرم. به همين خاطر، چون احتياج به خودرو داشت با او همراه شدم. زماني كه باقر با چاقو زخمي شد، من به شدت ترسيده بودم به خاطر همين از محل دور شدم.
در پايان جلسه دادگاه هر يك از وكلاي متهمان به دفاع از موكلين خود پرداختند و از دادگاه خواهان عفو و بخشش شدند.
بر پايه اين گزارش، قاضي عزيز محمدي ظرف ۱۰ روز آينده حكم را در خصوص پرونده صادر خواهد كرد.

بخشنامه محل نگهداري محكومين
فارس: مديركل زندان ها و اقدامات تاميني و تربيتي استان تهران طي بخشنامه اي به مديران زندان هاي تابعه اين استان خواستار رعايت طبقه بندي زندان ها در اين استان شد.
به گزارش خبرگزاري فارس سهراب سليماني در بخشنامه خود يادآور شده است: متاسفانه در بازديد هاي به عمل آمده، مشخص گرديد كه طبقه بندي زندان هاي استان تهران به طور كامل اجرا نشده است.
وي در اين بخشنامه از مديران و روساي زندان هاي تابعه استان تهران خواسته است نسبت به بررسي وضعيت موجود و انتقال زندانياني كه محل حبس آنان ساير زندان هاست اقدام كنند.
در اين بخشنامه محل نگهداري محكومين به تفكيك نوع محكوميت به اين شرح اعلام شده است:
بازداشتگاه اوين: ۱- كليه متهمين و محكومين با جرائم مالي، كلاهبرداري، چك بلامحل، اخلال در نظم اقتصادي، محكوميني كه در اجراي ماده ۲ قانون اجراي محكوميتهاي مالي (سفته، مهريه، نفقه، بدهي اشخاص) در زندان بسر مي برند، اختلاس، ارتشاء، ديه ناشي از جرايم غير عمدي و شبه عمدي، جعل و غصب عناوين دولتي، تخلفات صنفي مانند: فروش داروي غيرمجاز، مواد غذايي غير استاندارد و جرائمي از اين قبيل و متهمين و محكومين دادسراي نظامي۲- جرائم امنيتي از قبيل جاسوسي، اقدام عليه امنيت كشور، خريد و فروش سلاح و مهمات جنگي، مراجع قضايي تهران ۳- كليه زندانيان اتباع خارجي بجز افاغنه در سطح استان تهران.
ندامتگاه قزلحصار: ۱ - كليه محكومين و متهمين مواد مخدر شامل: حمل و نگهداري و خريد و فروش بجز اعتياد ۲- كليه محكومين و متهمين تبعه افغانستان در سطح استان تهران ۳- كليه محكومين با جرايم منكرات، شرب خمر، جعل، استفاده از سند مجعول، شرارت، قمار، آدم ربايي، تخريب اموال دولتي، اخلال در نظم، تمرد از قانون، محاكم عمومي تهران.
زندان رجايي شهر: ۱- كليه متهمين و محكومين با جرايم قتل عمدي و سرقت مسلحانه مراجع قضايي سطح استان تهران ۲- كليه متهمين و محكومين جرايم مالي، كلاهبرداري، جعل، چك و ديگر جرايم عمومي عمدي مراجع قضايي كرج و شهرهاي حومه ۳- كليه متهمين و محكومين كمتر از ۱۸ سال با جرايم مختلف از محاكم عمومي كرج و حومه.
ندامتگاه كرج: كليه متهمين و محكومين با جرايم سرقت و ديگر جرايم مشابه از جمله: كيف قاپي، جيب بري، مال خوري و جرايم مشابه حوزه قضايي سطح استان تهران.
ندامتگاه فرديس: پذيرش و نگهداري زندانيان با جرايم غيرعمدي از جمله تصادفات، خانوادگي، نفقه و مهريه مربوط به محاكم عمومي كرج و حومه و متهمين و محكومين دادسراي نظامي كرج.
اردوگاه كاردرماني قرچك: كليه متهمين و محكومين با جرايم اعتياد در سطح استان تهران.

پايان رسيدگي به پرونده مرگ يك زن جوان
گروه حوادث: پرونده يك زن جوان كه جسدش در منزل مسكونيش واقع در منطقه دربند تهران كشف شده بود با مشخص شدن علت اصلي مرگ وي در پزشكي قانوني كشور مختومه اعلام شد.
چند ماه پيش خبر كشف جسد يك زن جوان به اطلاع بازپرس اصغرزاده رسيد، يك اكيپ پليسي براي بررسي ماوقع به همراه بازپرس پرونده به محل اعزام شدند. جسد زن جوان و محل زندگي وي مورد بررسي دقيق قرار گرفت. در خانه متوفي يك دفترچه خاطرات كشف شد كه در آن توضيحاتي در خصوص ارتباط زن مذكور با مردي به نام امير وجود داشت.
در تحقيقات اوليه علت مرگ متوفي مشخص نشده و جسد به پزشكي قانون انتقال يافت.
مأموران دايره ۱۰ با دستور قضايي امير را كه نامش در دفترچه خاطرات آورده شده بود بازداشت و مورد تحقيق قرار دادند ولي بازجويي ها از امير به نتيجه اي نرسيد و همه تحقيقات موكول به مشخص شدن علت مرگ متوفي شد.
تحقيقات پزشكي، مركز پزشكي قانوني كشور بعد از گذشت چند ماه از زمان وقوع حادثه علت مرگ را خودكشي اعلام كرده و با روشن شدن اين مطلب بازپرس اصغرزاده دستور منع تعقيب پرونده را صادر كرد.

كشف جسد يك نوزاد
گروه حوادث: جسد يك نوزاد چند روزه در دستشويي يكي از بيمارستان هاي شهر تهران كشف شد.
ساعت ۲۴ روز بيست و يكم آذر ماه زنگ تلفن همراه بازپرس اصغرزاده به صدا درآمد.مأموران نيروي انتظامي كلانتري ۱۱۶ خيابان مولوي خبر از كشف يك جسد نوزاد چند روزه را در دستشويي بيمارستان شهيد اكبرآبادي به وي دادند.نوزاد مرده دچار نقص عضو بوده و به دستور بازپرس اصغرزاده به پزشكي قانوني انتقال يافت.بررسي بيشتر در خصوص علت مرگ اين نوزاد و شناسايي والدين وي در دادسراي امور جنايي تهران ادامه خواهد يافت.

قصاص براي سرباز فراري
ايسنا: سربازي كه با ترك پست و فرار از پادگان اقدام به سرقت خودرو و قتل راننده آن كرده بود، از سوي شعبه ۱۰۲ دادگاه كيفري اسلامشهر به قصاص نفس (اعدام) محكوم شد.
سربازي به نام سعيد با همكاري يكي از دوستانش به نام اسماعيل در جاده شهرك واوان با استفاده از تاريكي شب و مشغول كردن راننده، با شليك دو گلوله و براي سرقت خودرو، راننده را به قتل رساند.
اما برادر سعيد با سر رسيدن به صورت اتفاقي به كمك اسماعيل - كه با سعيد در سرقت همكاري مي كرد - سعيد را مورد ضرب و شتم قرار داده و وي را به پادگان محل خدمت معرفي كردند. هم اكنون سعيد كه خود به قتل راننده كه مقصود نام داشته است، اعتراف دارد، در زندان قزل حصار و اسماعيل به جرم معاونت در سرقت در زندان حشمتيه زنداني شده اند تا تحقيقات تكميل و حكم نهايي صادر شود.
علت قتل از سوي سعيد، رد گم كردن عنوان شده است، در عين حال سعيد عفو و بخشش از اولياي دم را خواستار است؛ البته خانواده مقتول نيز درخواست قصاص نفس قاتل را دارند.
حكم قصاص براي سعيد و حكم ده سال زندان براي اسماعيل در شعبه ۱۰۲ كيفري دادگستري شهرستان اسلام شهر صادر شده است اما با توجه به تحقيقات ناقص، اين حكم در ديوان عالي كشور در دست بررسي است.

دخالت و طلاق در دادگاه خانواده
گروه حوادث: زندگي سه ساله يك زوج جوان بر اثر دخالتهاي والدين از هم پاشيده شد.
به گزارش خبرنگار همشهري، مرد مضطربانه در راهروهاي شلوغ دادگاه خانواده قدم مي زد و بد و بيراه مي گفت. او دخالتهاي بي مورد والدين همسرش را عامل درخواست طلاق مي دانست.
امير مرد ۳۰ ساله اي بود كه براي رها شدن از فشارهاي موجود در خانواده همسرش دادخواست طلاق داده بود. او گفت: مادرم سالها پيش فوت كرد. پدرم و من تنها زندگي مي كرديم تا اينكه با روشنك در محل كار آشنا شدم. از او خوشم آمد چهره زيبايي داشت. خانواده روشنك بخصوص مادرش با اين ازدواج مخالف بودند ولي ما با دو ماه سابقه نامزدي بالاخره سه سال پيش با هم ازدواج كرديم.
مادرش مي گفت: «اين پسره به درد خانواده ما نمي خوره.»
چند ماه پس از ازدواج ما مخالفت ها فروكش كرد ولي جاي خود را به دخالتهاي بي مورد داد. از نحوه پذيرايي و دكوراسيون خانه گرفته تا نوع شغل و محل زندگي موارد دخالت مادرزنم بود. چون مي دانستم همسرم ارتباط با آنها را دوست دارد سكوت كردم. البته در برخي موارد هم كارمان به دعوا و قهر ختم مي شد.
او نفس عميقي كشيد و در مورد صدور دادخواست طلاقش گفت: روزي كه متوجه شدم همسرم حامله است خيلي خوشحال شدم. فكر كردم كه ديگر همه دعواها و دخالت ها با آمدن بچه تمام مي شود ولي نشد چون بچه ام را به اصرار مادرزنم و بدون اطلاع من سقط كرده بودند. ديگر نتوانستم تحمل كنم. آمده ام تا دادخواست طلاق را به دادگاه بدهم. از آنجايي كه براساس قانون مرد هر وقت بخواهد زنش را طلاق مي دهد، آمده ام تا زنم را طلاق بدهم. همسرم مخالفتي ندارد او خانواده اش را به زندگي با من ترجيح مي دهد. مادرش معتقد بود وقتي شما تفاهم نداريد چرا بچه دار شديد.

حوادث
اجتماعي
اقتصادي
دانش انفورماتيك
بـورس
خارجي
سياسي
داخلي
شهري
ورزش
صفحه آخر
همشهري ضميمه
همشهري ايرانشهر
|  اجتماعي   |   اقتصادي   |   دانش انفورماتيك   |   بـورس   |   حوادث   |   خارجي   |   سياسي   |   داخلي   |  
|  شهري   |   ورزش   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |