طرح گنجينه ها با ارائه كارت منزلت
از امروز تا فردا
سوسن لاريجاني
سالمندان جزء وجودي جامعه هستند و هيچ گونه تجديد و انتزاعي بر آنان وارد نيست آنان در چرخه حيات جامعه حضور داشته و دارند زيرا تعادل هستي اينگونه مي طلبد
تصور مي كنيد موقعيت فرهنگي، اجتماعي و رفاهي سالمندان در جامعه چگونه قابل تعريف است و اگر طرحي در حوزه حمايت هاي رفاهي، اجتماعي، فرهنگي، قانوني و صنفي ارائه شود، چگونه قابل اجراست؟
به اعتقاد كارشناسان، افراد سالمند، خردمندان و صاحب نظران جامعه اند. آنان تمايل دارند زمينه هاي مناسبي براي تحكيم پايگاه واقعي شان در جامعه فراهم شود تا نقش موثر آنان همچون گذشته احيا شود. با اين توصيف، چندي است كه براي يكپارچه كردن راهبردها، عملي كردن راهكارها در حوزه هاي فرهنگي، اجتماعي و رفاهي سالمندان دستگاه ها و ارگان هايي كه متولي هستند دست به اقداماتي زده اند كه يكي از آنها اين است:
طرح گنجينه ها
اين طرح تلاشي است در جهت خدمتي به حوزه فرهنگي و اجتماعي سالمندان و بناست تا با اين طرح تمامي نهادها و سازمان هاي متولي در حوزه سالمندي بضاعت و امكانات خود را در جهت فرهنگسازي و ارتقاي جايگاه و منزلت سالمند و ايفاي نفش آنان در تحكيم خانواده و در سطحي گسترده تر در جامعه بسيج كنند. طرح گنجينه ها با علم به اينكه بهره گيري سالمندان از فضا ها و فرصت هاي خانوادگي و اجتماعي نقش موثري در تعريف دوره سالمندي و مسائل آن دارد، حمايت هاي رسمي خود را در كنار خانواده، جامعه و افكار عمومي معطوف سالمندان كرده است.
اين طرح كه از روز 12 بهمن 1383 همزمان با سالگرد ورود حضرت امام خميني (ره) به اجرا گذاشته شده است، به مدت 3 سال ادامه خواهد داشت. طرح فوق كه با دستور شهردار تهران و توسط فرهنگسراي سالمند و به نمايندگي از طرف سازمان فرهنگي - هنري شهرداري به مورد اجرا گذاشته شده، شامل برنامه ها و مراحل مختلفي است كه در اولين مرحله با صدور كارت منزلت، سالمندان مي توانند از تمامي خدمات فرهنگي، هنري و تفريحي شهرداري ها و فرهنگسراها به صورت رايگان استفاده كنند.
كارت منزلت چيست؟
سالمنداني كه كارت منزلت دريافت مي كنند، مي توانند از خدمات رفاهي شهرداري مانند سرويس هاي اتوبوس شركت واحد، مترو، كتابخانه، مراكز تفريحي، ورزشي، هنري و همچنين تمامي خدمات فرهنگسراها بدون پرداخت هر گونه وجهي استفاده كنند.
روي اين كارت نام يا آرم هيچ سازماني درج نشده است تا در صورت تمايل، سازمان هاي ديگر نيز بتوانند از اين طرح حمايت كرده و با امكاناتشان سالمندان را تحت پوشش خود قرار دهند.
شايد سوال شود كه اين طرح با توجه به چه نگاهي ساخته و پرداخته شده است؟
نگاهي به مشكلات سالمندان
بد نيست به تنگناهايي كه دوران سالمندي را با مشكل همراه مي كنند بار ديگر نگاهي بيندازيم.
۱ – پايين بودن سرانه بهره مندي سالمندان از فضاهاي تفريحي و شهري
۲ – كاهش بهره مندي سالمندان از فضاها و فرصت هاي اجتماعي به دليل تغييرات جمعيتي و ويژگي هاي رشد جمعيتي آن.
۳ – دگرگوني ها و تغييرات كاركردهاي فرهنگي - اجتماعي سالمندان نسبت به گذشته
۴ – مطلوب نبودن جايگاه سالمندان در تصميم گيري ها و برنامه ريزي هاي خانواده و جامعه
۵ – زندگي دشوار سالمندان در خانواده معاصر به دليل بافت جديد و متفاوت
۶ – آسيب پذير بودن زمينه حضور سالمندان در فعاليت هاي اجتماعي به دليل كاهش درآمدها
۷ – افزايش اوقات فراغت
۸ – از دست دادن برخي توانايي ها
۹ – از دست دادن همسر
۱۰ – مطلوب نبودن نقش و جايگاه سالمندان به عنوان الگو و مرجع در جامعه
۱۱ - افزايش مشكلات سالمندان به دليل كاهش سن بازنشستگي، طول سالهاي فراغت و عدم برخورداري از شغل رسمي
۱۲ – رشد بسيار پايين بهره مندي سالمندان از سبد كالاهاي فرهنگي
۱۳ – مشخص نبودن جايگاه و وضعيت آموزش و توانبخشي سالمندان و مطلوب نبودن جايگاه حقوقي سالمندان در سياستگذاري هاي كلان فرهنگي، اجتماعي و رفاهي
اين عوامل كه با نگرشي همه جانبه معرفي شده است در كنار صدها ضرورت ديگر، مجموعه اي از تهديدها را در مقابل سالمندان، جامعه و خانواده قرار مي دهد كه ايجاد هرگونه فرصت و حمايت رسمي و غير رسمي مي تواند به شعار از تهديدها، فرصت بسازيم جامه عمل بپوشاند.
شايد با ارائه طرح هايي چون طرح جامع گنجينه ها در مقابل آنچه كه ما آن را تهديد مي ناميم، فعال سازي توانبخشي و افزايش مشاركت سالمندان در بهبود شرايط موجود براي سالمند، خانواده و جامعه موثر واقع شود.
البته اين امكان نيز وجود دارد كه جامعه در يك نگاه، تصور كند موردي چون كارت منزلت كه از شاخه هاي طرح گنجينه هاست، چيزي در بر ندارد.
استفاده از اتوبوس هايي با ارزش بليت 20 توماني يا مترو كه بليت آن 65 تومان قيمت دارد يا حتي بهره بردن از مراكز تفريحي – ورزشي كه هزينه نسبتا بالايي نسبت به اتوبوس و مترو دارد، آنقدر با رقم هايشان اقتصاد خانواده را تهديد نمي كند كه بخواهد به عنوان طرحي در خصوص حمايت از سالمندان مطرح شود. اما فكر كنيم كه اگر اين كارت منزلت براي هر كدام از ما نيز قابل بهره برداري بود، مثلا براي پزشكان، معلمان، دانشجويان، كاركنان دولتي و ... آيا باز هم همين تصور مي رفت؟ آن زماني كه چنين كارتي را به خاطر نوع خدمات يا شرايط اجتماعي به هر كدام از ما مي دادند تنها بحث اقتصادي آن خاطر ما را به خود اختصاص نمي داد، بلكه مهمترين چيزي كه به نظر مي رسيد، تلاش بخش هاي خدماتي بود در ارائه امكاناتشان به ما كه به معناي حمايت و قدرداني از نوع فعاليت ما بود. بنابراين خيلي راحت خواهيد ديد كه تاثير رواني چنين حركت هايي بيش از تاثير اقتصادي آن براي ما است.
حال اگر به سراغ سالمندان بياييم، خواهيم ديد كه آنان براي تامين نيازهاي معنوي شان توقع زيادي ندارند. شايد مهمترين انتظار و توقعي كه دارند حفظ حريم و حرمت آنها از طرف خانواده، اجتماع و دولت است. آنها كه بخشي از بهترين سالهاي عمر خود را وقف كار و تلاش در راه ساختن جامعه كرده اند، انتظار دارند كه زحماتشان ناديده گرفته نشود و احترامي در خور نقش واقعي آنها در خانواده و جامعه برايشان فراهم شود.
آنها مي خواهند در برنامه ريزي هاي فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي موقعيت ويژه شان مورد نظر قرار گيرد و راه هايي براي رفع نيازهايشان پيش بيني شده و توجه جامعه و خانواده براي اداي احترام بيشتر به اين گروه معطوف شود و اقداماتي كه خانواده و جامعه مي تواند براي بهبود جايگاه و نقش سالمندان در جامعه انجام دهد، مورد توجه قرار گيرد.
با توجه به چنين خواسته هايي از سوي سالمندان و درك اين خواسته ها از سوي ديگر بخش هاي خدماتي بايد ديد كه چقدر اين نياز و درك آن مي تواند متقابل باشد.
به عبارتي بايد منتظر باشيم تا ببينيم كه ديگر بخش ها كه قادر به فعاليت در اين حوزه هستند، چقدر مي خواهند قدم پيش بگذارند. اين طرح اگر گستردگي پيدا كند و شمول آن توسعه يابد، موجب پيشگيري از انزوا و در حاشيه ماندن سالمندان مي شود و آنگاه جامعه و نسل جوان از آموخته ها و تجربه هاي آنان بهره مند خواهد شد.
سالمندان جزء وجودي جامعه هستند و هيچ گونه تجديد و انتزاعي بر آنان وارد نيست. آنان در چرخه حيات جامعه حضور داشته و دارند، زيرا تعادل هستي اينگونه مي طلبد.
با توجه به چنين تشخيصي بايد راه هاي حفظ موقعيت اجتماعي آنان را هموار ساخت، حتي اگر اين حفاظت به معناي واقعي كلمه در خور روان شدن يك اقتصاد مكفي نباشد.
در اينجا به همان شعار معروف برمي گرديم كه از تهديدها، فرصت بسازيم . مشكلات در تمام اقشار يك تهديد است. اگر به مشكلات سالمندان كه امروز تعدادشان نسبت به جمعيت كل كشور بسيار محدود است توجه نكنيم، تهديدي را بزودي خواهيم ديد كه شكل از هم گسيخته اي دارد و شامل جمعيتي به مراتب بزرگتر خواهد شد. اما اگر بتوان از حالا حركت هايي هر چند سطحي را در برابر اين مشكلات تهديد ساز آغاز كرد، آنگاه به ارزش واقعي بودن اين جمله پي خواهيم برد كه چطور از تهديد مي توان فرصت ساخت.
اما اي كاش اين مقاله در ميان مسئولان سازمان ها و ارگان هاي ديگر كه مي توانند امكاناتي در اختيار سالمندان قرار دهند، خواننده نكته سنجي داشته باشد تا آنان خدماتشان را به ليست كارت منزلت اضافه كنند تا حداقل خودشان در يكي، دو دهه ديگر بهره اش را ببرند.
|