تكدي گري در كلان شهرها زاييده مهاجرت كاذب بيكاران
هجوم در يوزگان
|
|
عكس: علي اكبر شيرژيان
بنيامين صدر
خيابان ها و ميدان هاي شلوغ و اصلي شهر، پل هاي عابر پياده، كنار بيمارستان ها يا مراكز درماني، رستوران ها و حتي وسايل حمل و نقل عمومي، همه جا هستند؛ حتي آنجايي كه شما فكر آن را هم نمي كنيد با ظاهري آشفته و نابهنجار از شما پول مي خواهند!
ديگر نقطه اي از شهرهاي مركز ايران به ويژه پايتخت پرهياهو و بي حساب و كتاب آن، تهران نيست كه ردپاي ناخوشايند تكدي گري در آن ديده نشود.
يكي با زباني كه آن را نمي فهمي از تو پول مي خواهد و ديگري در حالي كه التماس مي كند يا اشك مي ريزد نسخه پزشكي را نشان مي دهد كه براي خريد داروهايش به اندازه كافي پول ندارد، خلاصه گويي بنگاه خيريه جيب شهرونداني است كه مي خواهند براي انجام كاري يا به قصد تفريح و قدم زدن از خيابان هاي شهر بگذرند.
مهاجرت به كلان شهرها به اميد يافتن كاري مناسب و ناكامي از يافتن كار مولد كه خود به گسترش حاشيه نشيني و فقر مي انجامد، توزيع نشدن عادلانه ثروت براساس توانايي ها و شايستگي ها، افراد كم درآمد را روزبه روز آسيب پذيرتر مي كند تا جايي كه حتي به تكدي گري و روي آوردن به كارهاي كاذب و خلافكاري مي انجامد.
به اين آشفته بازار بايد ناكارآمدي مراكز حمايتي دولتي و خيريه را نيز افزود كه به دليل موازي كاري ها و نبود سياستگذاري واحد و منسجم، در عمل از كارآمدي لازم براي شناخت، جمع آوري و بازپروري متكديان برخوردار نيستند.
نهادهاي حمايتي ناكارآمد
در تمركز اطلاعات، مديريت و سياستگذاري ها مشكل وجود دارد، مادامي كه اين مشكل رفع نشود، نمي توان زايش فقر و آسيب هاي اجتماعي را مهار كرد.
رفع مشكلات پيرامون برخورد با تكدي گري نيازمند سياستي مدون و شفاف است كه آسيب هاي اجتماعي را پيش بيني كند و امكانات و ابزارهاي مورد نياز براي كنترل آن را طراحي كند. در كشور ما هزار مركز و نهاد خيريه و حمايتي ريز و درشت وجود دارد كه هر كدام با سياستي غيراصولي همواره همچون مسكني مقطعي براي كاهش درد آسيب هاي اجتماعي چون تكدي گري، عمل مي كنند. به عنوان نمونه سازمان ذي ربط متكديان را به مدت 20 روز از انظار عمومي پنهان مي كند و اين افراد از آنجايي كه اغلب متكديان حرفه اي هستند پس از گذراندن اين دوره با آموختن شيوه هاي نوين به سوي تكدي گري برمي گردند.
افرادي هم كه تنها نياز مالي و شرايط دشوار اقتصادي آنها را به سوي تكدي گري سوق داده، حتي اگر تحت پوشش نهادهاي حمايتي چون كميته امداد و بهزيستي قرار گيرند به دليل اينكه مستمري كه به آنان پرداخت مي شود آنقدر ناچيز است كه كفاف زندگي حداقلي شان را هم نمي دهد، دوباره به تكدي گري خواهند پرداخت.
ايجاد يك تحول در نظام مستمري سنتي كشور، تنها راه حل براي جلوگيري از روي آوردن افراد به گدايي است كه بايد با بسترسازي و آموزش مهارت هاي حرفه اي افرادي كه قابليت كار مولد را دارند، دنبال شود.
متكديان كه از روي نياز مالي به گدايي روي آورده اند بايد با اقامت هاي طولاني مدت در مراكز بازپروري و توانمندسازي براي ايجاد تغيير نگرش به نحوه زيست اجتماعي، آماده شوند.
جويندگان ناكام كار
هجوم به كلان شهرها به قصد يافتن كار بيشتر به سرابي مي ماند كه افراد ناتوانمند را در خود غرق خواهد كرد.
زندگي شهري با همه ملزومات و شرايط تحميلي خاص خود گاه آدم را در مسيري مي اندازد كه خود نمي فهمد چه وقت و چه طور به آن افتاده است. هر چند كه در شهرهاي كوچك و دورافتاده نه كار هست و نه امكانات مناسب زندگي، اما اگر در كلان شهرها پول درآوردن به اين سادگي ها بود كه همه شهرنشينان مرفه زندگي مي كردند و ما اكنون شاهد گسترش فقر اقتصادي نبوديم.
براساس آخرين آمار رسمي اعلام شده، خط فقر شهري در ايران براي يك خانوار چهار نفره ماهانه 250 هزار تومان و خط فقر روستايي 150 هزار تومان تعيين شده است. اين در شرايطي است كه 10 ميليون نفر از جمعيت كشور زير خط فقر مطلق به سر مي برند.
در همين رابطه يك مقام مسئول در استانداري تهران مي گويد: 90 درصد متكديان كه در پاييز امسال (1384) از سوي نيروي انتظامي جمع آوري شده اند، افراد جوياي كارند كه از شهرستان ها به تهران وارد شده اند. همچنين تعدادي از گروه هاي متشكل متكديان بيگانه بخصوص گدايان پاكستاني كه به طور عمده به صورت غيرقانوني وارد كشور شده اند در 2 ماه گذشته از سوي نيروي انتظامي شناسايي و به كشور متبوع خود بازگردانده شده اند.
هر متكدي كه وارد مراكز بازپروري موقت مي شود، جدا از هزينه هاي غذا، پزشك و روانشناس، 20 هزار تومان نيز هزينه آزمايش هاي مربوط به ايدز و هپاتيت را به مركزتحميل مي كند.
فرزند حاشيه نشيني
به طور معمول افرادي كه دچار فقر مالي شديد هستند يا توانمندي هاي لازم را براي كسب درآمد ندارند، اقدام به تكدي گري مي كنند.
مهري عباسي، كارشناس امور اجتماعي و خانواده مي گويد: پديده تكدي گري معلولي از عوامل اقتصادي اجتماعي در جامعه شهري است كه در بسياري موارد منجر به آن مي شود كه افراد راه هاي نابهنجار و خطرناك را براي كسب درآمد انتخاب كنند.
اين كارشناس امور اجتماعي در ادامه مي افزايد: پديده تكدي گري مربوط به سيستم رفاه اجتماعي افراد در جامعه است. وقتي سيستم رفاه اجتماعي جامعه براي تحت پوشش قرار دادن گروه هاي خاصي يا گروه هاي داراي مشكل، اقدامي انجام نمي دهند، افراد براي كسب درآمد به اين امور روي مي آورند. همان گونه كه اكنون در جامعه مان شاهد اين امر هستيم كه برخي از افراد با ناتواني هاي جسمي و انواع معلوليت هاي خاص براي امرار معاش و گذران زندگي مجبور به تكدي مي شوند. اين در حالي است كه سيستم هاي رفاهي و حمايتي در جامعه مسئوليت پوشش دادن به اين افراد را دارا هستند. عباسي پديده مهاجرت افراد غيربومي را در افزايش تعداد متكديان موثر مي داند و مي افزايد: پديده مهاجرت افراد فقير، به همراه خود آسيب هاي فراواني را به دنبال دارد. بطوري كه گدايي را بين مهاجران و حاشيه نشين ها بيشتر مي بينيم. در بسياري از موارد از كودكان يا خردسالان كه داراي معلوليت خاص هستند، سوءاستفاده مي شود تا از اين طريق ترحم مردم و شهروندان برانگيخته شود.
يكي از دلايل و عوامل اصلي رونق بخشي و تشديد و ترغيب تكدي گري خود مردم هستند كه خواسته يا ناخواسته زمينه را براي سودجويي عده اي فراهم مي كنند.
در اين ميان شهروندان شهرهايي مثل كرمان يا تبريز كمتر شاهد تكدي گري هستند و در شهرهاي زيارتي قم و مشهد، اين پديده تلخ بيشتر نمايان است.
آسيب هاي پياپي
بطور كلي ريشه تكدي گري را بايد در فقر اقتصادي جستجو كرد و فقر هم داراي جنبه هاي گوناگوني است. مانند فقر مطلق، فقر نسبي و فقر ذهني. از سوي ديگر توزيع ناعادلانه ثروت بين افراد جامعه سبب مي شود كه افرادي از حداقل امكانات براي زندگي محروم باشند.اما كدام دستگاه يا نهادي مسئوليت جمع آوري اين همه متكدي كه چهره شهر بويژه پايتخت را زشت كرده اند، برعهده دارد. نيروي انتظامي، قوه قضاييه، شهرداري، سازمان بهزيستي، بالاخره كدام دستگاه متصدي اصلي حل اين آسيب تلخ اجتماعي است و از طرفي قصور كداميك از آنها سبب تشديد و گسترش اين پديده تلخ شده است.
ايران كه از لحاظ دارا بودن منابع انرژي حرف نخست را در خاورميانه و حتي جهان مي زند، چرا بايد حضور اين همه گدا را به خود ببيند.
اين اتفاق ناخوشايند محصول فقدان برنامه ريزي و مديريت تخصصي و صحيح دستگاه هاي مسئول است. در گذشته تنها افراد از كار افتاده حركتي و ناتوان به تكدي گري مي پرداختند، اما امروز با ورود به هر خيابان يا مكان عمومي زنان و كودكاني را مي بينيم كه گدايي مي كنند. گويي زشتي دريوزگي در بين مردم فراموش شده و به عنوان امر روزمره جلوه گر است.
نكته مهم آنست كه معضل گدايي ديگر انحراف ها و آسيب هاي اجتماعي را نيز به همراه خود دارد، در حالي كه هيچ يك از سازمان ها و نهادهاي حمايتي و مسئول اقدامي عاجل و جدي براي محو تكدي گري انجام نمي دهند.
متكديان در شهرهاي زيارتي
كلان شهرهايي چون تهران، اصفهان و شهرهاي مذهبي همچون مشهد و قم، با پديده تكدي گري به طور جدي تري درگير هستند. اين پديده علاوه بر تاثير نامطلوبي كه بر فضاي زيست شهر مي گذارد، آرامش روان شهروندان را مختل و تصوير نامطلوبي را پيش روي گردشگران خارجي قرار مي دهد.
مشهد از جمله شهرهاي كشور است كه با چنين معضلي روبروست. براساس تازه ترين برآوردها، هم اكنون بيش از 10 هزار نفر در مشهد تكدي گري مي كنند كه شامل گدايان فصلي، نيمه فصلي و دايمي هستند. حضور اين افراد البته در اطراف صحن امام رضا (ع) به دليل بافت زيارتي و حضور دايمي زوار و تمايل بيشتر آنان به كمك به همنوع بيشتر است.
آمارها مي گويد كه هر سال شمار متكديان افزايش مي يابد ولي هنوز طرح دايمي و منسجمي براي كنترل و كاهش اين پديده وجود ندارد و از اردوگاه هاي كاردرماني خبري نيست.
اغلب متكديان داراي جرايم قضايي و افراد معلول، بي سرپرست و دختران جوان هستند كه به دليل نداشتن سرپناه و معاش زندگي، دست به تكدي گري مي زنند.
جالب است بدانيم كه در بين متكديان حتي افراد تحصيلكرده نيز ديده مي شود كه به تكدي گري مشغولند.
|