تاملي در معضل مهاجرپذيري پايتخت
از چاله به چاه
آزاده بهشتي
|
|
مهاجرت معكوس
قرار بود پيش نويس اوليه سند ملي مهاجرت معكوس تا پايان ارديبهشت ماه به اتمام برسد و در خرداد ماه بازنگري و تدوين شود، از آنجايي كه هر گونه اقدام براي ساماندهي حاشيه نشيني در استان تهران بدون اجراي اين سند، اقدامي مقطعي است، نياز به بازنگري در اين موضوع ضروري است.
كميته هاي بررسي كننده جهت تهيه سند مهاجرت معكوس استان شامل اشتغال، مسكن، فرهنگي، كشاورزي و صنعت است كه نماينده هر كدام از دستگاه ها در اين كميته حضور دارند.كميته كشاورزي امكانات استان را براي توسعه كشاورزي شناسايي و امكان سنجي كرده و كميته مسكن نيز مهاجراني كه در تهران مستاجر هستند و خانه اي ندارند را شناسايي و چگونگي صاحبخانه شدن شان را در استان هاي مهاجرفرست بررسي مي كند. بررسي و اطلاع رساني نتايج اين اقدامات در نهايت بر عهده كميته فرهنگي است.
«در كشورهاي جهان سوم مهاجران از چاله اي برمي خيزند و به چاله اي ديگر مي نشينند»، اين تعبير مايكل تودور از مهاجرت در كشورهاي توسعه نيافته است.
مهاجرت اگر به وسيله يك فرد هم صورت گيرد، يك رفتار فردي و شخصي به حساب نمي آيد، اين تصميم عجولانه نيست، بلكه تصميمي است كه براساس اطلاعات جمع آوري شده، درباره فرصت هاي موجود در شهرها گرفته مي شود و در ساده ترين حالت، علت آن را مي توان در تفاوت زندگي بدون امكانات و سنتي و سطح توسعه يافته آن در شهرها جست وجو كرد.
ارتقاي فردي در زمينه هاي اجتماعي و اقتصادي و كمبود امكانات، خشكسالي، نرخ رشد جمعيت بالا و فقدان تنوع در انتخاب آينده شغلي توسط فرد مي تواند انگيزه هاي كافي براي مهاجرت به شهر باشد.
اما زماني كه انگيزه هاي مهاجرت از شهرهاي مهاجرپذير به شهرهاي مهاجرفرست منتقل مي شود، وضعيت اين حركت اجتماعي معكوس مي شود، اما اين حركت عكس نيازمند فراهم آمدن نيازهايي است كه انگيزه مهاجرت در آنها نهفته است. به همين دليل دست اندركاران، تهيه طرح جامع ايجاد زمينه هاي مهاجرت معكوس در پايتخت را از ابزارهايي مي دانند كه به وسيله آن مي توان افق سال ۱۴۰۰ جمعيت پايتخت را در حدود ۶/۸ ميليون نفر ثابت نگه داشت.
طبق پيش بيني هاي طرح جامع تهران امكان افزايش بيش از يك ميليون نفر به جمعيت تهران تا ۲۰ سال آينده وجود ندارد. به طور دقيق تر تهران تا سال ۱۴۰۴ فقط مي تواند جمعيتي در حدود يك ميليون و ۲۰۰ هزار نفر را به جمعيت ۷ و نيم ميليوني كنوني خود اضافه كند.
برخي از كارشناسان با انتقاد از اين طرح شهري معتقدند: اين رقم بسيار خوش بينانه است و از آنجايي كه با توجه به تجمع انواع امكانات و تمركز زمينه هاي اشتغال در پايتخت نمي توان جمعيت پايتخت را در اين افق پيش بيني شده، ثابت نگه داشت مگر اينكه نخست زمينه هاي مهاجرت به مركز را از بين برد. در واقع با تمركززدايي جمعيت از پايتخت؛ امكانات مهاجرت سر ريز جمعيت تهران به شهرهاي اطراف فراهم مي شود.
مهاجري، جامعه شناس شهري با بيان اينكه مهاجرت معكوس در شرايط ويژه اتفاق مي افتد، معتقد است: مهاجرت معكوس زماني شروع مي شود كه كشورهاي توسعه يافته با برقراري توازن، قسمت هايي را كه فقير بودند، غني كردند و با اين حركت محله و شهرهاي مهاجر فرست به قسمت هاي مهاجرپذير تبديل شدند.
اين جامعه شناس شهري با يادآوري جمله مايكل تودور در مورد مهاجرت توضيح مي دهد، اين تعبير ساده اما انديشمندانه اي است. فردي كه در روستا زندگي مي كند به دليل كمبود امكانات در چاله اي به سر مي برد كه براي رهايي از آن به پايتخت مهاجرت مي كند، غافل از اينكه هزينه بالاي زندگي به طور ناخودآگاه او را به حاشيه هاي شهر يا همان چاله دوم« تودور» مي راند. پس در مهاجرت، شاهد دگرگوني در رفتارهاي شهري هستيم. خيل عظيم جواناني كه به شهر آمده اند بعضاً از تخصصي برخوردار نيستند و در نتيجه اكثر آنها به مشاغل كاذب روي مي آورند كه البته در آنها نيز فرصت هاي لازم قبلاً از سوي ديگران اشغال شده است. از آنجايي كه نظام ارزشي حاكم بر شهرها بر حسب سرمايه و قدرت است، مهاجران كه سابقاً در نظام سنتي خود داراي منزلت اجتماعي خاص بوده اند، در شهرها در پايين ترين رده هاي نظام سلسله مراتبي موجود قرار مي گيرند در نتيجه در برخوردهاي اجتماعي كه در بدو ورود به شهرها با آنها صورت مي گيرد دچار بحران مي شوند.
پس از بروز اين بحران از عده كثيري از مهاجران نمي توان انتظار رعايت هنجارهاي اجتماعي را داشت، بلكه بايد منتظر روي آوردن به بزهكاري بود كه اين تنها گوشه اي از معضلات حاصل از مهاجرت است. طبق آنچه كه آمارها نشان مي دهد در حال حاضر ۳۰۰ تا ۳۵۰ هزار خانوار در حاشيه هاي تهران زندگي مي كنند كه اگر براي هر خانوار به طور متوسط ۴ نفر را در نظر بگيريم جمعيتي بيش از يك ميليون و ۲۰۰ هزار نفر را شامل مي شود.
تمايل به مهاجرت و استقرار در شهرهاي بزرگ كه داراي بازار كار متنوع و درآمدهاي مورد انتظار بالا هستند، باعث كاهش جمعيت روستايي و متراكم تر شدن جمعيت در شهرهاي بزرگ شده است كه اجتناب ناپذير است.
مهاجري، رسيدن به يك توسعه متوازن و پايدار در مورد امكانات زندگي را در اين زمينه مفيد مي داند و مي گويد: «نابرابري هاي اجتماعي، قومي، منطقه اي و محله اي از دلايل عمده مهاجرت است كه با از بين بردن آن و ايجاد شرايط و بستر لازم براي توزيع امكانات عمومي مي توان به مهاجرت معكوس رسيد.»
مسائل طبيعي مانند زلزله و سيل و اجتماعي مانند جنگل و بيماري هاي واگيردار، دو عامل مهم در مهاجرت به شهرهاست كه اين جامعه شناس شهري معتقد است با از بين رفتن اين عوامل و برگشت وضعيت به حالت طبيعي مهاجران شهرهاي بزرگ دوباره به شهرهاي مبدا خويش بازمي گردند.
مهاجري مي گويد: «در چند سال اخير خشكسالي اتفاق افتاد كه باعث مهاجرت از روستاها به شهرها شد، اما با شروع سال هاي تر (سال هاي پرباران و مناسب براي كشاورزي) اين مهاجران به شهرهاي خود بازگشتند.
با اين وجود به اعتقاد او بيشترين مهاجرتي كه در سال هاي اخير اتفاق افتاده نه به خاطر جنگ يا عوامل طبيعي مانند زلزله بوده، بلكه توزيع ناعادلانه ثروت در شهرهاي بزرگ و كوچك بوده است كه با رسيدن به يك توسعه متوازن و پايدار و از بين بردن نابرابري هاي اجتماعي، قوميتي، منطقه اي و محله اي مي توان اين مهاجرت را معكوس كرد.
منتظر سند مهاجرت معكوس
قرار بود پيش نويس اوليه سند ملي مهاجرت معكوس تا پايان ارديبهشت ماه به اتمام برسد و در خرداد ماه بازنگري و تدوين شود، از آنجايي كه هر گونه اقدام براي ساماندهي حاشيه نشيني در استان تهران بدون اجراي اين سند، اقدامي مقطعي است، نياز به بازنگري در اين موضوع ضروري است.
كميته هاي بررسي كننده جهت تهيه سند مهاجرت معكوس استان شامل اشتغال، مسكن، فرهنگي، كشاورزي و صنعت است كه نماينده هر كدام از دستگاه ها در اين كميته حضور دارند.
كميته كشاورزي امكانات استان را براي توسعه كشاورزي شناسايي و امكان سنجي كرده و كميته مسكن نيز مهاجراني كه در تهران مستاجر هستند و خانه اي ندارند را شناسايي و چگونگي صاحبخانه شدن شان را در استان هاي مهاجرفرست بررسي مي كند. بررسي و اطلاع رساني نتايج اين اقدامات در نهايت بر عهده كميته فرهنگي است.
براي تدوين سند مهاجرت معكوس دستگاه هاي مرتبط چون وزارتخانه هاي كار، مسكن، جهاد كشاورزي، صنايع و معادن كشور، رفاه و بانك مركزي وارد ميدان شده اند و طرح هاي پيشنهادي و نقش خود را براي اين اقدام اعلام مي كنند و پس از آمادگي دستگاه هاي مهاجرفرست شناسايي مي شوند.
|