چاپ يك مقاله ايراني در معتبرترين مجله علمي جهان
پس از سي سال
مهدي صارمي فر
msaremif@hamshahri.org
دكتر منصوري: در شرايط موجود تنها راهبرد اساسي ما در توسعه علمي توجه به اصل حمايت از جوانه هاي رشد پذير و ايجاد جزيره هاي كيفيت است
|
|
اين موفقيت حاصل تلاش جمعي از پژوهشگران و دانشجويان جوان كشور است كه حدود ۱۰ سال پيش و در شرايطي كه حداقل امكانات و منابع علمي در علوم شناختي در كشور وجود نداشته درپژوهشگاه دانش هاي بنيادي دور هم جمع شده اند
سيدرضا(آرش) افراز، روزبه كياني و حسين استكي پژوهشگران گروه تحقيقاتي مغز و علوم شناختي دانشگاه شهيد بهشتي و پژوهشكده علوم شناختي پژوهشگاه دانش هاي بنيادي (IPM) در ماه جولاي ۲۰۰۶ مجله نيچر مقاله دارند كه بعد از حدود سي سال اولين مقاله تمام ايراني در نيچر محسوب مي شود. پيش از اين موفقيت در سال هاي اخير مقالات انگشت شماري از محققان ايراني در زيرمجموعه هاي نيچر چاپ شده كه حاصل تحقيقات انجام شده با همكاري محققان خارجي يا مراكز علمي خارج از كشور بوده است؛ مثل:
۱- حسين رضايي دلويي از بخش راديولوژي دانشگاه مشهد در نيچر ژنتيك در سال ۱۹۹۹
۲- حميد مباشري از مركز تحقيقات بيوشيمي بيوفيزيك دانشگاه تهران در نيچر استراكچرال بيولوژي در سال ۲۰۰۲
۳- فريد نوربخش از دانشكده ايمني شناسي دانشگاه تهران در نيچر ريويوز نوروساينس در سال ۲۰۰۳
۴- پريسا عديمي، مهدي ميرسعيدي، سهيلا خليل زاده و داوود منصوري از موسسه تحقيقات بيماريهاي ريوي دانشگاه شهيد بهشتي در نيچر ژنتيكس در سال ۲۰۰۵
۵- محمدرضا حجتي از دانشكده فيزيولوژي دانشگاه شهركرد در نيچر نوروساينس در سال ۲۰۰۵.
غير از مقاله هاي ذكر شده در بالا ۲۶ مقاله ديگر هم در مجله نيچرچاپ شده كه بعضي از نويسنده هايشان در ايران كار مي كرده اند. جالب اين كه نويسندگان بعضي از اين مقاله ها ايراني نيستند ولي محل انجام تحقيقشان ايران بوده است. از اين ۲۶ مقاله، ۱۴تا آدرس كاملا ايراني دارند كه ۱۰تايشان در دهه ۶۰ ميلادي و ۴تايشان در دهه ۷۰ ميلادي چاپ شده است. بيشترين تعداد مقاله منتشر شده در يك سال، چهار است. چهار مقاله ايراني در سال ۱۹۶۳ در نيچر منتشر شده است.
مجله نيچر ۱۵۰ سال قدمت دارد و معتبرترين نشريه عمومي علم است. اين نشريه همچنين نشريات زيرمجموعه اي دارد كه در شاخه هاي مختلف علم فعال هستند. نيچر در انتخاب مقاله ها بسيارسخت گير است به طوري كه اكثريت مقاله ها توسط ويراستاران مجله و پيش از داوري علمي شايسته چاپ شدن تشخيص داده نمي شوند. سطح علمي بالاي اين مجله سبب شده كه چاپ مقاله در آن به عنوان شاخصي جدي در ارزيابي اعتبار علمي پژوهشگران و مراكز علمي تحقيقاتي مطرح شود.
اين موفقيت حاصل تلاش جمعي از پژوهشگران و دانشجويان جوان كشور است كه حدود ۱۰ سال پيش و در شرايطي كه حداقل امكانات و منابع علمي در زمينه علوم اعصاب شناختي در كشور وجود نداشته، براي پي ريزي تحقيقات در زمينه مغز و علوم شناختي در ايران در پژوهشگاه دانش هاي بنيادي دور هم جمع شده اند.
هسته اصلي اين گروه را سه دانشجوي پزشكي تشكيل مي دهند و سرپرست آن ها دكتر حسين استكي دانش آموخته دكتراي فيزيولوژي اعصاب دانشگاه تگزاس و فوق دكتراي مؤسسه علوم مغز «ريكن» در سايتاماي ژاپن، است.
راهپيمايي طولاني ايران
مجله نيچر از دو بخش تشكيل شده است. بخش اول از نوع خبر و تحليل است و مطالب دسته دوم محتواي علمي دارند و مقاله، نامه و... ناميده مي شوند كه هركدام كاركرد و ساختار خودشان را دارند.
نيچر در شماره مه ۲۰۰۵ سر مقاله اي با عنوان «راهپيمايي طولاني ايران» داشت و در آن گزارش مستقلي را به فعاليت هاي دكتر استكي و همكارانش و چگونگي تشكيل اين «گروه تحقيقاتي موفق در كشوري آسيب ديده از سال هاي جنگ تحميلي و تحت فشار تحريم هاي اقتصادي خارجي» اختصاص داد و از آن به عنوان «نمونه اي موفق و دل گرم كننده از ماجراي تلاش كساني كه بر نارسايي ها و مشكلات چيره شده اند»ياد كرد و اگر چه اين اتفاق در تاريخ اخير ما نادر و نامتعارف است اما نشان از «عزمي جزم و ستودني به ايجاد يك زير ساخت قوي پژوهشي و رشد پژوهش هاي سطح بالا در ايران» دارد.
نيچر در گزارش خود درباره فعاليت هاي گروه پژوهشي مغز و علوم شناختي كه در دانشگاه شهيد بهشتي و پژوهشكده علوم شناختي و پژوهشگاه دانش هاي بنيادي (IPM) فعاليت دارند از قول «نانسي كانويشر» از متخصصان درك بصري دانشگاه MIT، مي نويسد: «همين كه فهميدم آنها در حال انجام چه كاري هستند از حيرت نزديك بود غش كنم! كار آنها در پيشرفته ترين سطح علمي بود و با وجود نابرابري در برخورداري از امكانات به داغ ترين مباحث مي پرداختند.»
نيچر در پايان آن مقاله دغدغه دكتر استكي را مهاجرت دانشجويان مستعد و بلند پروازش به خارج عنوان كرده بود؛ دغدغه اي كه چندان هم بي پايه نيست. هر سه عضو گروهي كه هسته اوليه گروه تحقيقات علوم اعصاب شناختي را شكل دادند اكنون خارج از ايران هستند. دو نفر از نويسندگان مقاله منتشر شده اخير هم ـ آرش افراز و روزبه كياني ـ در حال حاضر در خارج كشور در حال ادامه تحصيل هستند.
جوانه هاي رشد پذير
خبرگزاري ايسنا درباره فعاليت هاي علمي از اين دست، با دكتر رضا منصوري، استاد فيزيك دانشگاه صنعتي شريف و معاون پژوهشي وزير سابق علوم انجام داده است. در قسمتي از اين گفتگو، ايشان از چنين حركت هاي موفق علمي به عنوان «جوانه هاي رشد پذير» ياد مي كند كه در دوره اي كه برنامه هاي پژوهشي وجود نداشته و زيرساخت هاي مفهومي و اداري منطبق بر سياست ها و راهبردهاي مدون پژوهشي شكل نگرفته، در قالب مراكز پژوهشي موفق، پژوهشگران اثر بخش و جوانان كارآفرين و خلاق و نمونه هاي ديگر بروز و ظهور مي يابد.
به زعم وي بايد در اين بين به شناخت جوانه هاي رشد پذير و ماندني توجه كرد و همچنان كه در علم «مواد»، وجود ناخالصي ها، عاملي براي كمك به جوانه زني در هنگام بلور شدن يك ماده است، وجود افراد نامتعارف در جامعه پژوهشگران هم در به بار نشستن اين جوانه ها مؤثر و مغتنم است.
به گفته دكتر منصوري، اين جوانه ها خود به خود رشد مي كنند و در اطراف خود جزيره هاي موفق مي سازند كه در شرايط موجود تنها راه نجات پژوهشي كشور و تنها راهبرد اساسي ما در توسعه علمي توجه به اصل حمايت از جوانه هاي رشد پذير و ايجاد جزيره هاي كيفيت است. پديده اي كه در نهايت مي تواند به ايجاد و توسعه اجتماع علمي در كشور كه ضامن اجراي برنامه هاي پژوهشي است منجر شود.
دكتر منصوري همچنين گفته كه بي توجهي بخش هاي كلان برنامه ريزي و بودجه كشور به اهميت پژوهش كه نمود عيني آن را در عدم تحقق حداقل سهم پيش بيني شده بخش پژوهش در قانون برنامه (۲۵/۱درصد GDP) و كاهش آن به زير ۵/۰ درصد - كه حتي از ميزان اعتبارات ناچيز سال گذشته نيز كمتر است - شاهديم، در كنار مشكلات و كاستي هاي مديريتي موجود در نحوه تخصيص همين اعتبارات ناچيز و برخي كم توجهي هاي ديگر مي تواند روند اميدبخش توسعه علمي كشور و تحقق اهداف عالي ترسيم شده در چشم انداز توسعه كشور را با چالش ها و موانع جدي مواجه كند.
دكتر محمد جواد لاريجاني كه خودشان رييس پژوهشگاه دانش هاي بنيادي هستند، پيش از اين در گفتگويي با همشهري اشاره كرده بودند كه «اين مؤسسه با اين اميد تأسيس شد كه ما توليد علمي داشته باشيم. ما ناقل علم نباشيم، درگير باشيم. ما دنبال آن نيستيم كه بلافاصله از اين جا يك اكتشاف بزرگي مثل نسبيت در بيايد. البته دنبال آن هستيم اما در دراز مدت، ما اصلاً معتقد به نظريه Short cut نيستيم. كورمال، كورمال، ولي با كار زياد، مثل هر دانشمند ديگري كار مي كنيم. اينجا از اول سعي دارد كه معياري براي كيفيت باشد.»
وي در مورد هدف پژوهشگاه دانش هاي بنيادي گفت:«رسالت ما در اين مركز اين است كه حوزه هايي از علوم را كه در دانشگاه ها چندان حضور ندارند، وارد كنيم و سپس پژوهش روي اين حوزه ها را به سمت دانشگاه سوق بدهيم.»
خبرنگاري علمي
اهميت تبليغ چنين رويدادهايي براي درك مفهوم علم و پيشرفت علمي در جامعه بسيار مفيد است. ما هم مانند اكثر دانشمندان و پژوهشگران از خودشيفتگي ملي مي ترسيم؛ از خبرهايي مثل ستاره دنباله دار ذهن اينشتين تا انواع مردهاي علمي سال. از نامه هاي اولين فلان چيز، كار ايراني بوده تا باور عمومي اول بودن رتبه هوش ايراني در جهان! اتفاقا دقيقا به همين دلايل است كه فكر مي كنيم براي كم رنگ كردن چنين اثرهايي بايد روي يك كار واقعي تبليغ كرد. تبليغ براي به وجود آوردن اين باور عمومي كه اين كار دو سال طول كشيده و اين آدم ها قدم به قدم رشد كردند. تبليغ براي اين كه گروه هاي زيادي در ايران به نزديكي اين استاندارد رسيده اند كه معروف نيستند. تبليغ براي اين كه اصولا بايد گروه هاي متوسط زيادي باشند كه يك گروه شاخص ظهور كند. اميدواريم تبليغ روي اين پيشرفت هاي واقعي باعث حذف تبليغ روي پيشرفت هاي نوابيغ رسانه اي باشد.
اطلاعات آماري اين نوشته از وبگاه نشريه نيچر
به آدرس com.nature.www با كمك
آقاي دكتر نيما همداني رجا استخراج شده است.
|