آسيا شرقي جنوب اقتصادي بحران
دانشگاههاي در بحران بروز و
انگليس
مطبوعات در علمي تفكر
آسيا شرقي جنوب اقتصادي بحران
دانشگاههاي در بحران بروز و
انگليس
تدريجا انگليس دانشگاههاي:خارجي رسانه‌هاي واحد.
بازار.مي‌كنند احساس را آسيا مالي بحران بروز پيامدهاي
كشورهاي ساير و مالزيايي دانشجويان دلاري ميليون چندين
اهل دانشجوي هزار دهها.است شده تضعيف شدت به آسيايي
رايج بسيار آن در انگليسي زبان كه آسيا شرقي جنوب كشورهاي
دردانشگاههاي حضور صرف دلار ميليون ساليانه‌حدود 492 است ،
.مي‌كنند انگليس
كره وان ارزش كاهش با حالا اما فرانسه ، خبرگزاري گزارش به
ساير و اندونزي روپيه و تايلند بات مالزي ، رينگيت جنوبي ،
دو ناگهان به آسيايي دانشجويان از بسياري شهريه پولها ،
خود دانشجويان از بسياري علت همين به.است شده برابر
و شده‌اند خارج بازار اين از مي‌پردازند ، را خود هزينه
گرفته‌اند ، پيش در رياضت‌آميز برنامه كه منطقه دولتهاي
بودجه دارد قصد مالزي دولت.كرده‌اند قطع را بورس ارائه
اعزام براي پيشتر كه را دلاري ميليون حدودا 200 ساليانه
بيشتر.كند حذف بود ، گرفته نظر در انگليس به دانشجو 12000
در خود هزينه با دارند قصد هم‌كه نفري هزار پنج چهار ،
صرف‌نظر اين‌كار از زياد احتمال به بخوانند ، انگليس‌درس
.مي‌كنند
ارزش تنزل كه پولي واحدهاي ميان از مي‌گويند كارشناسان
از كه خارجي دانشجويان تعداد نظر از مالزي پول يافته‌اند ،
اندونزي و كره البته.است مهمتر بقيه از مي‌كنند ، آن‌استفاده
حال در آنها اعزامي دانشجويان چراكه هستند ، مهم نيز
.ادامه‌يابد رشد اين است بعيد حالا ولي رشدبوده
در مدرك اخذ كه‌براي دانشجوياني شمار كاهش بر علاوه
دانشگاههاي مي‌روند ، انگليس به متعارف وقت تمام دوره‌هاي
دوره‌هاي دانشجويان كاهش با مقابله براي را خود كشور اين
دانشجويان.مي‌كنند آماده زبان آموزش همچون مدت كوتاه
صرف دلار ميليارد حدودا 7 ساليانه رفته هم روي خارجي
اين در.مي‌كنند انگليس در زندگي و تحصيلي هزينه پرداخت
براساس.دارد دانشجو نظر از را سهم بيشترين آسيا ميان ،
منطقه از دانشجو تحصيلي 961995 ، 53612 سال در رسمي ، آمار
حدود 28 كه شدند انگليس راهي آرام اقيانوس و آسيا شرق
كشور اين در را تحصيل به شاغل خارجي دانشجويان كل درصد
امريكا ، قاره از بيش بسيار رقم اين.مي‌دهد تشكيل
دوم رده در شده ياد نسبت كه هرچندآفريقاست و خاورميانه
در خارجي دانشجويان درصد كه 43 اروپاست اتحاديه از پس
از كمتر بسيار اتحاديه اين اتباع مي‌دهد ، تشكيل را انگليس
هزينه‌اي مجموع نتيجه در.مي‌پردازند شهريه دانشجويان ساير
زياد آسيايي دانشجويان با قياس در مي‌پردازند ، آنان كه
بايد انگليس دانشگاههاي مي‌كنند يادآوري كارشناسان.نيست
آفريقا و خاورميانه از جايگزين دانشجويان جستجوي در
.برآيند
روبرو آن با دانشگاههاي‌انگليس درازمدت در كه ديگري چالش
دركشورهايي عالي آموزش نهادهاي بهبودكيفيت هستند ،
ادامه براي دانشجويان مشوق است‌كه هنگ‌كنگ و مالزي همچون
براي انگليس دانشگاههاي علت همين به.است داخل در تحصيل
تازگي به.گرفته‌اند پيش در را فعالانه‌تري رويه دانشجو جذب
كه شد برگزار چين در انگليس دانشگاههاي نمايشگاه نخستين
وابستگي كه وارويك دانشگاه.كردند بازديد آن از نفر 30000
دارد ، خارجي دانشجويان ثبت‌نام از ناشي درآمد به شديدي
كرده ايجاد دانشجويان‌خارجي جهت دلاري بورس 500000 صندوق
ارائه مي‌يابد ، گسترش تدريجا كه راه‌حلهايي ديگر از.است
آن از بخشي و انگليس در آن از بخشي كه است آموزشي دوره‌هاي
تفويض ديگر راه‌حل يك.مي‌شود گذرانده آسيايي كشور يك در
آسيايي دانشگاههاي به انگليس دانشگاههاي مدارك صدور اجازه
نهادهاي از دسته آن مالزي ، در جديد مقررات براساساست
قرارداد انگليس دانشگاههاي با كه كشور اين عالي آموزش
تمام كه دانشجوياني به خارجي مدرك مي‌توانند دارند ، مشاركت
.كنند اعطاء گذرانده‌اند ، داخل در را دوره
مطبوعات در علمي تفكر
2 ايران علمي توسعه و علمي مطبوعات
اخلاقي توصيه‌هاي معناي به الزاما علمي تفكر به زدن دامن
آن به مطبوعات كه نيست ، انتزاعي ارزشگذاريهاي‌صرفا و
منتشر زمينه اين در را مختلفي مطالب و مقالات و كنند عمل
كنند
اقتصادي ، توسعه جهت در ما كشور در متاسفانه:صفري.
هم امر اين علت.تاعلم مي‌شود بهاداده به‌فن بيشتر
مي‌پردازيم ، تكنولوژي و به‌فن كه هنگامي.است مشخص كاملا
پاسخ به كشور اقتصادي توسعه زمينه در زود خيلي
پشتوانه و است سطحي كاملا توسعه اين البته كه مثبت‌مي‌رسيم ،
و محض علوم عميق تاثير كه دليل اين به فقط.ندارد علمي
و -مي‌شود حاصل مدت دراز در كشور اقتصادي توسعه بر كاربردي
بها كمتر بخش اين به -نيست صبور چندان ما جامعه متاسفانه
گاه كه بگيريد نظر در را فرسوده‌اي ساختمان.است شده داده
زيبا همواره تا مي‌شود كشيده ظاهري‌اش نماي به دستي بي‌گاه و
باقي فرسوده همچنان درون از اما برسد ، نظر به كارامد و
درون از را بنا اين علمي ، توسعه به پرداختن.است مانده
بيشتري هزينه و وقت صرف به نياز كه چند هر مي‌كند ، مستحكم
تفاوتها اين شناساندن در بايد ، و مي‌توانند ، مطبوعات.دارد
ايفا مهمي نقش -تكنولوژي پابه‌پاي -علوم به دادن اهميت و
.است علمي نشريه هر رسالت اين ، و كنند
است اين مي‌رسد نظر به كه نكته‌اي اولين:خانيكي دكتر.
نيازمند آن پژوهش و آموزش مختلف درابعاد علمي تفكر كه
بوجود وقتي بستر اين و اجتماعي‌است -فرهنگي مناسب بستر
يا ارزش تبديل‌به علمي پژوهش يا علمي آموزش كه مي‌آيد
پژوهش و آموزش شدن هنجار و ارزش اين و شود جامعه در هنجار
.است جامعه عمومي فرهنگ به آن ورود معناي به قطعا علمي
ابزارهاي جمله از مطبوعات ، و جمعي ارتباط وسايل طبيعتا
ميزاني به نتيجه در عمومي ، فرهنگ ساختن براي هستند جديدي
و ارزش به را آن و بزنند دامن جامعه در علمي تفكر به كه
رشد براي را لازم زمينه و بستر واقع در كنند ، تبديل هنجار
.كردند فراهم جامعه در علوم
مي‌كند پيدا توسعه جامعه يك در دانش وقتي ديگر ، عبارت به
دانشمندان و دانشوران و دانش براي لازم منزلت‌اجتماعي كه
زمينه‌هاي كه آن مگر نيست ميسر امر اين و.شود فراهم
زمينه‌هاي اين مي‌بينيد شما.باشد آمده بوجود لازم فرهنگي
مراتب سلسله در و داشتند وجود ما جامعه گذشته در فرهنگي
.برخوردارند بالايي درجات از عالمان و دانشمندان اجتماعي
مراتب سلسله در بيافتد اتفاق قضيه اين عكس كه هنگامي اما
دنبال به جامعه ، در موجود ارزشهاي و وهنجارها اجتماعي
در جايگاهي و باشد فردي يك‌ارزش صرفا رفتن ودانش علم
به توجه زمينه‌هاي خود به خود باشد ، نداشته اجتماعي نظام
.مي‌شود كم نيز آن
مانع مهمترين كه مي‌دهد نشان دانشگاهي تحقيق يك نتايج -
علمي رفتار و تفكر ضعف فرهنگي ، مانع ايران ، علمي توسعه
درك توسعه روند تسهيل در مطبوعات كه بفرماييد است ، جامعه
را چه‌نقشي موجود فرهنگي گره‌هاي گشودن و جامعه در علمي
كنند؟ ايفاء مي‌تواند
مي‌گويند همه كه دليل همان به ما جامعه در:منصوري دكتر
مطالب از بخشي يا صفحات مجلات و روزنامه‌ها است ، خوب علم
كمترين اين ولي.مي‌دهند اختصاص علمي مطالب به را روزنامه
يك حتيكرد بايدمواجه علمي منش با را مردم.است كار
درست‌تحليل شيوه با مي‌توانند مطبوعات را اجتماعي مساله
مي‌دهد زجر را مردم كه هوا آلودگي داستان مثلا.كنند علمي
كار هر نداريم حق راننده عنوان به ما چرا كه اين يا و
پيش تفكر واقع در اين.بكنيم خود خودروي با مي‌خواهد دلمان
خودمان وسيله با خواست دلمان كار هر ما كه است صنعتي
با شد تشكيل مدني مجموعه يك وقتي ولي.بكنيم مي‌توانيم
همه به چون.كرد نمي‌شود را كاري هر ديگر نفوس ، ده‌ميليون
علمي تفكر روش مي‌تواند قضيه‌ها اين درست تحليلميزند صدمه
.بياموزد مردم به را
ساختمانهاي امروز.شود روشن قضيه تا مي‌زنم ديگري مثال
به بنايي جمله از.است ساخت درحال تهران در بسياري
نظر بهاست شده ساخته پونك ميدان در بوستان بازار عنوان
با مردم كه چرا.است شده انجام مهمي خيلي كار كه مي‌رسد هم
.مي‌خرند مي‌خواهند چه هر و مي‌آيند كمتر وقت صرف
خصوصياتي چه خريد مركز ببينيم و كنيم فكر خوب اگر ولي
منطقه آن در شرايطي چه كه كنيم تحليل باشدو داشته بايد
.مي‌رسيم قضيه از علمي درك به وقت آن شد ، خواهد حكمفرما
خريد براي و چيست خريد ديناميك ببينيم كه است آن اول قدم
مركز همين در.مي‌گذارد سر پشت را مراحلي چه خريدار كردن ،
و دقيقه هر در و روز هر در خريداران تعداد بايد پونك خريد
تعداد اين كه اين و است ساده بسيار كه شود حساب ثانيه
خودرو با اگر مي‌آيند ، خريد براي وسيله‌اي چه با خريدار
پايانه‌اي مجموعه اين در.كنند توقف بايد كجا مي‌آيند ، شخصي
و خلق امر همين در اما است ، شده پيش‌بيني خريد مركز پشت هم
ندارند عادت ما ومردم.است نشده گرفته نظر در ما مردم خوي
را ساختمان و كنند پارك ساختمان يك پشت را خودروشان كه
كنند پارك ساختمان جلوي همان مي‌خواهند كه چرا.بزنند دور
زيادي عدهبشوند خريد مركز وارد فاصله كوتاه‌ترين در و
هستند مسافر منتظر و ايستاده ميدان همين نبش هم مسافركش
يعني اينشود بسته ميدان مي‌شود باعث عامل‌ها اين دوي هر كه
خريد مركز كاركرديك و مردم رفتار از علمي تحليل يك كه اين
عوض امكان و شده ساخته هم ساختمان ايناست نداشته وجود
مردم بايد سال صد كه است دردي اين و نيست آن ساختمان كردن
از صدمتر خريد مركز ساختمان بود ، كافي فقط.كنند تحمل
فروشگاه‌ايجاد جلوي باز محوطه يك و باشد عقبتر خيابان حريم
.شود حل مشكلات اين همه تا شود
و كند پيدا علمي درك مطبوعات خود بايد اول درگام پس -
بشناسند؟ را علمي كار شيوه
مهم اصلامطالب تمام در و مطبوعات تمام:منصوري دكتر
را است كرده كشف هابل كه كهكشاني از آخرين‌خبر كه نيست
علمي درك كه هستيم علمي يك‌مجله كنيم ثابت تا كنيم گزارش
كه ايننه بشوديا چاپ كه نيست مهم اصلا خبر اين.داريم
باشد علمي مي‌افتد اتفاق جامعه در كه قضايايي تحليل
تفسير خبرو بين كه نديده‌ام خودمان نشريات در من.مهم‌است
.است ارزشي مقوله يك تفسير و است خنثي خبركنند تفكيك آن
به مردم كنند ، تحليل علمي كنندو فكر علمي اگر روزنامه‌ها
و است خوب بگوييم‌اين كه اين.مي‌كنند عادت علمي تفكر طرز
بايدچراي.داده‌ايم رواج را علمي غير تفكر حقيقت در بد ، آن
.بگوييم هم را مساله
معناي به الزاما علمي تفكر به زدن دامن:خانيكي دكتر
كه انتزاعي‌نيست ، صرفا ارزشگذاريهاي و اخلاقي توصيه‌هاي
اين در را مختلفي ومطالب مقالات و كنند عمل آن به مطبوعات
ثروت توليدكننده چيزي چه كه‌درجامعه اين.كنند منتشر زمينه
اين پاسخ يافتن براي مي‌تواند جامعه ذهنيت.است قدرت يا
به‌طرف يا و شود كشيده گاز و نفت طبيعي ، منابع به‌سمت سوال
به توجه و نيروي‌انساني تربيت در قدرت و ثروت منابع يافتن
.شود سوق‌داده فرهنگي و فرهنگي علمي ، ذخاير
در نقشي‌مي‌توان.مي‌شود روشن مطبوعات نقش كه اينجاست لذا
كه است فرايند تبييناينشد قائل مطبوعات براي خصوص اين
خود مي‌توانند هم دانشمندان يا فكر اهل چطور و چرا
وقتي مطبوعات البته.باشند جامعه قدرت يا ثروت تامين‌كننده
اول درجه در كه كنند ، ايفا خوبي به را نقش اين مي‌توانند
درجه در و باشند واقف موضوع اهميت و فرايند اين به خودشان
شيوه علمي‌ترين و بهترين به را نظر مورد موضوع بتوانند بعد
.كنند منعكس جامعه در ممكن
و جنبه‌هاي‌تخصصي به وقوف كه هست هم اساس همين بر لذا
زمينه ، آن شدن‌در متخصص معناي به نه البته بيشتر ، علمي
.مي‌يابد اهميت
در كه نيست اين مطبوعات كار من اعتقاد به كه معني بدين
دامنه كه هست اين كارشان ولي باشند ، متخصص زمينه‌ها تمامي
بتوانند درجامعه را دانش و علم گسترش چشم‌انداز و زمينه و
الزامات ضرورتها ، به را جامعه ديگر سوي از و كنند ترسيم
.عادت‌دهند علوم گسترش
ويژه‌پديده‌هاي به ما ، جامعه در موجود پديده‌هاي از بسياري
افراد.باشند علمي‌داشته تبيين مي‌بايست ضرورتا اجتماعي
داده عادت كردن فكر وعالمانه نظردادن عالمانه به بايد
علوم به توجه زمينه‌هاي هم كه صورت‌است اين در و شوند
.مي‌كند پيدا علمي رفتار نوع يك جامعه هم و مي‌شود فراهم
به و علمي تفكر علمي ، تحليل‌هاي ارائه با مطبوعات يعني -
كنند؟ ايجاد جامعه در را علمي رفتار آن دنبال
دادن نشان با و علمي تحليل‌هاي دادن با:خانيكي دكتر
بحث ما وقتي مثال طور به خودشان ، ناحيه از علمي رفتار
كه نيست نصيحت و موعظه سري يك فقط بحث اين.مي‌كنيم نقد ،
متدلوژي نوعي خود بلكه ;بدهند تحويل ديگران به مطبوعات
.روش و است
يا و انجام‌مصاحبه گزارش ، تدوين قالب در مي‌تواند كه روشي
و موافقان با خود خاص برخورد نوع و ميزگرد برگزاري
.دهد آموزش جامعه به را آن مخالفان ،
و فرهنگ‌عمومي ساختن در مي‌توانند مطبوعات ديگر عبارت به
.داشته‌باشند زيادي نقش عمومي افكار دادن سازمان
آينده‌دوست در:بپرسيد ايراني دانش‌آموز ده از اگر:صفري
مهندس ، مي‌گويند ، آنها نفراز نه لااقل شوي؟ كاره چه داري
دليل دو مي‌تواند اين.اينها مشابه شغلهايي و خلبان دكتر ،
گونه اين اعتبار و ارزش از كودك والدين يا:باشد داشته
رفاه در و بودن درامدزا و خوانده‌اند گوششان به فنون
آموزشي نشريات و كتابها يا و كرده‌اند ، تضمين را بودنشان
در و درسي كتابهاي در اگر.كرده‌اند القاء او به گونه اين
هم را علوم به گرايش نوجوانان ، و كودكان ويژه مطبوعات
غيرعلمي و علمي اگرنشريات و مي‌كردند ، تشويق فنون همپاي
توسعه گرو در جامعه كه‌سعادت مي‌دادند نشان والدين به
نفر سه دو كودك ، ده هر شايداز كشوراست ، اقتصادي و علمي
وقت آن و...شيميدان ، فيزيكدان ، رياضيدان ، :مي‌گفتند هم
اهميت علم به آن كوچك و بزرگ كه مي‌آمد وجود به جامعه‌اي
.كنند رفتار علمي و كنند فكر علمي دهند ،
دروني بايد توسعه سوي به حركت به نياز يقينا:عبدي عباس
به صعود به وادار زور با را شما نمي‌تواند كسي يعني.شود
امكان‌پذير امر اين نخواهيد خودتان شما تا و بكند كوه قله
.بود نخواهد نتيجه‌بخش و
به ونياز توسعه اهداف كردن دروني واقع در مطبوعات كار
مردم مشاركت هرچيزافزايش از پيش مطبوعات وظيفه.است آن
نقش مورد در است شده انجام اخيرا تحقيقي.است
تحقيق دراين كه نظري چارچوب.عمومي فرهنگ در مطبوعات
اين‌سوال اول:مي‌كنم عرض شما خدمت كه است اين وجوددارد
چيست؟وظيفه روزنامه‌نگار وظيفه كه شود مطرح بايد
وظيفه‌روزنامه‌نگاري چيست؟ مي‌نويسد تفسير كه روزنامه‌نگاري
مطلب روزنامه‌نگار يك آيااگر چيست؟ مي‌نويسد پزشكي مطالب كه
بخواند؟ را مطلب آن نبايد يك‌جامعه‌شناس نوشت ، جامعه‌شناسي
اينجا قضيه گير مي‌كنم فكر من است؟ بي‌نياز خواندن‌آن از آيا
روزنامه‌نگار.نفهميده‌ايم را روزنامه‌نگار رسالت ما است‌كه
حرف خودش خاص چارچوب در نخبه.نخبه و مردم بين است پلي
اين از غير و مي‌برد كار به را خودش خاص كلمات او.مي‌زند
توده براي مي‌برد كار به او كه مفاهيمي و نيست تصور قابل
انتزاعي چون شوند ، فهميده كلمات اگر حتينيست فهم قابل
.نيست توده براي مصداق‌يابي قابل است ،
دارد وجود موضوعي كه هنگامي كه است اين روزنامه‌نگار وظيفه
جامعه مفهوم همان عرفي ، زبان به مي‌دهد ، رخ واقعه‌اي يا
تحليل مي‌آورد پايين را آن سطح كه اين عين در را شناسي
هم تخصص فوق شناس جامعه يك كه است اينجا جالب نكته.كند
متخصص يك اينجا در يعني.مي‌برد لذت آن از و مي‌خواند را آن
حالي در.مي‌كند بازي را توده از فرد يك نقش شناسي جامعه
ولي مي‌فهمد ، مطلب ، آن از بيشتر خيلي مي‌كند احساس خودش كه
مي‌پذيرد كه تاثيري مي‌گيرد ، قرار خاص موقعيت يك در چون
.است متفاوت بسيار
اساسي علت رانداريم ، وضعيتي چنين مطبوعاتمان در ما چرا
روزنامه‌نگاري ، ضعفاست ايران در بنيان‌مطبوعات ضعف آن
براي كاركردي اگر دنيا در.است ضعف‌سياست و اقتصاد ضعف
بروند كه پيدامي‌شوند عده‌اي باشد ، داشته وجود چيز هر
پيدا عده‌اي باشد ، بهداشت براي كاركردي اگر مثلا.آن دنبال
حاضر جامعه و پزشكي علم و بهداشت دنبال بروند كه مي‌شوند
بود ، كاركردي بهداشت اگر.كند تامين را كار اين است‌هزينه
اين در گيري يك شد مطمئن بايد نرفت ، آن دنبال كسي اما
در و.است ماسست مطبوعات بنيان امروز.دارد مساله‌وجود
بنيانهاي ندارد ، شفافيت مي‌كنند دفاع آنچه از واقع
يك كه اين محض به و است ضعيف روزنامه‌نگاران و نويسندگان
مي‌گذارند كنار را نشريه روزنامه‌و كنند ، پيدا كلي مدير پست
مطبوعات قالب ما شرايطي چنين در.است دارتر آب و نان چون
اين مگر نمي‌آيد دست به محتوا اين.را محتوايش نه داريم را
كه اين مگر نمي‌شود ، پيدا نيز جايگاه شود ، پيدا جايگاهش كه
دور اين البتهاست دور يك واقع در اين و شود ايجاد محتوا
بطوري مي‌شود ، شكسته مقطعي يك در زمان گذشت با و مرور به
تا طريق همين از و مي‌كند پيدا را لازم كاركرد مقدار يك كه
موجب امر همين و مي‌كند جذب را خوب و مناسب افراد حدي
آينده دهه‌هاي در اميدواريم ما و مي‌شود كاركردش تقويت
بنيان ايران در مطبوعات كه است اين واقعيت اما شود ، شكسته
.نداشتند هم گذشته در كمااينكه ندارند ، قويي
توسعه روند پيوسته ارزيابي در مي‌توانند چقدر ما مطبوعات -
داشته‌باشند؟ نقش كشور علمي
از پس ما خوشبختانه.است عمده خيلي نقش اين:منصوري دكتر
نشريات‌علمي.نمي‌كنيم زندگي ديكتاتوري يك‌حاكميت در انقلاب
مي‌توانند و مي‌شوند مرجع دهند ، رانشان خود علمي صداقت اگر
نقش خيلي نظر ازهمين.كنند افشا را علمي شارلاتانيسم حتي
مورد در نمي‌شود به‌راحتي الان.مهم‌است علمي توسعه در آنها
داده تجربه‌نشان.كرد منتشر جنجالي و علمي غير نجوم‌خبر
به هم مسئولين حتي.سوال‌مي‌كنند و مي‌گيرند تماس مردم كه
در حتي.مي‌كنند رجوع مجله اين به مرجع‌گاهي عنوان
با مردم رمضان ماه پايان و شوال ماه هلال مثل مساله‌اي
.مي‌گيرند تماس نجوم مجله
بسيار فرهنگي مساله‌ميراث در يا اجتماعي مسايل در الان ما
.نيست آن براي معتبري مرجع اما داريم ، مشكل
قطعا.نيست علمي توسعه خاص كه است نقش اين:خانيكي دكتر
و جامعه ارتباط فرايند تسهيل مطبوعات‌يا نظارتي نقش
ساختن وهمچنين كشور اجرايي نظام كردن شفاف يا و مسئولان‌است
زمينه‌هاي همه در مي‌تواند كلي كه‌بطور جامعه در نقاد فرهنگ
علمي و اجتماعي ، اقتصادي سياسي ، مختلف ابعاد در تسريع‌توسعه
.باشد وتاثيرگذار شود گرفته كار به
علمي مجلات مجله‌يا ايران در اساسا شما نظر به آيا -
دارد؟ وجود
ايران در علمي مجله اولين انتشار از:لاريجاني فاضل دكتر
علمي مجله‌هاي سال 1370 آمار براساس و مي‌گذرد سال حدود 130
افزايش عنوان به 280 سال 73 در و بوده عنوان وتخصصي 162
رابطه اينكه يكي.دارد وجود كليدي محور دو.است يافته
دوم.دارد وجود علمي توليدات و علمي مجلات بين تنگاتنگي
اگر.است متناسب هم با مجلات رشد و علوم رشد مساله كه اين
فرانسه يا - امريكا مثلا با را ايران به مربوط آمار
.مي‌شود اثبات زيادي حدود تا نكته دو اين صحت كنيد ، مقايسه
وجود علمي نشريه هزار فرانسه 2 در و هزار امريكا 9 در
صادق هم علمي مجلات صفحات حجم لحاظ از حتي آمار اين.دارد
كرده شروع را خود كار صفحه با 480 كه علمي نشريه يك.است
موضوع درچندين و هزار چند به صفحاتش اواخر اين بود ،
.است يافته افزايش
و تحقيقات بسترانتقال كه تخصصي دسته دو به علمي مجلات
تربيت عهده‌دار كه عامه علمي مجلات است‌و متخصصين نظريات
لحاظ به دسته دو اين.مي‌شوند تقسيم است ، مردم عامه علمي
اساسي تفاوتهاي هم با مفاهيم انتقال زبان و كار حوزه
براي كرد مطرح مي‌توان را مشكلات مجموعه يك ايران دردارند
عدم آن دلايل از يكي.نگرفته‌اند پا مجلات اين چرا كه اين
حيات متوسط طول شده انجام كه تحقيقي طبق.است استمرار
بدانيد نيست بد مقايسه در.است سال دو ايران در علمي مجلات
مجلات از زيادي تعداد و وساينس امريكن كه‌ساينتيفيك
.دارند سال صد از بيش سابقه‌اي امريكا علمي
از ناشي نيازهاي با علمي مجلات كيفي و كمي وضعيت تناسب عدم
كمكهاي به علمي مجلات حد از بيش اتكاء اقتصادي ، توسعه
همان دليل به) علمي مجلات انتشار تجربه انباشت عدم مالي ،
آن نقش تعريف و علمي مجلات جايگاه در ابهام ،(استمرار عدم
جامعه با كشور علمي جامعه ميان بهينه ارتباط ايجاد در
مجلات باروري زمينه‌هاي فقدان كشور ، از خارج مجلات و علمي
علمي بنيه ضعف كشور ، در تحقيق نهادي ضعف دليل به علمي
تخصص ضعف و افواهي فرهنگ بر تكيه و ايران در نويسي
به كه هستند دلايلي جمله از علمي نشريات انتشار درزمينه
كلي ضعف و علمي مجلات انتشار استمرار عدم باعث من اعتقاد
.است شده كشور در آنها
و ابتكارات نوآوريهاو ميزان حسب بر طبيعي بطور مجلات
آنها ، مقالات تاليف در دانشمندان‌برجسته شركت ميزان
در اما مي‌گيرند قرار استقبال مورد و مي‌كنند اعتبارپيدا
عنوان به علمي نهاد هر اولا.ندارد وجود نظام اين ايران
منتشر علمي مجله يك مي‌كند سعي خود ، فعاليت‌هاي از نمودي
نداشته بالايي كيفيت مجلات كه مي‌شود باعث امر اين و كند
علمي انجمنهاي علمي ، مجلات متولي كه آن جاي به و باشند
و سازماني و گروهي تعصبات از و هستند فراگير كه باشند
منتشر جناحها و نهادها خود را مجلات هستند ، دور به جناحي
.مي‌كنند
كه علمي مجلات عنوان تحت شده تشكيل كميسيوني ما كشور در
عمده اشكال چند اما است ازنبودنش بهتر بودنش البته
است ، درجه‌بندي‌مجلات براي داوريها نحوه در آن مهمترين.دارد
تعداد كار اين براي درخارج.ندارند موجهي ملاكهاي كه
درايران اما مي‌كنند بررسي را مجلات به‌مقالات علمي ارجاعهاي
.است ذهني ملاكها
در افواهي فرهنگ غلبه همان كنم تاكيد مي‌خواستم كه نكته‌اي
لذت ما اما.است تكنولوژي يك نوشتار امروز.است ما جامعه
.نيافته‌ايم باز را آن و داده‌ايم دست از را نوشتن و خواندن
كه نقشي متوجه و است نشده ارزش نوشتن ما براي نتيجه در
.نيستيم دارد ايده‌ها پرورش و افكار آرايش در نوشتن
بهاي جامعه هم كه مي‌شود تكرار تجربه‌ها از بسياري بنابراين
به انديشه‌ها رشد براي مجال هم و مي‌پردازد آن براي گزافي
ناآگاهانه يا آگاهانه فضلا ، از بسياري حتينميآيد دست
فرهنگ توسعه فكر در يا مي‌دهند رواج را افواهي فرهنگ
اولين و مي‌كند منتقل را اطلاعات نوشتارنيستند نوشتاري
تنها نه ما.است نوشتن استانداردهاي تعريف ما براي گام
.هم‌نشده‌ايم آن لزوم متوجه بلكه برنداشته‌ايم را اين‌گام
تصحيح متن ، كردن روان به‌عنوان ما كشور در عمدتا ويرايش
از بخشي هيچ.است واحد رسم‌الخط يك اعمال حدي تا و ترجمه
به رسد چه است ، نشده استاندارد هم واژه همين تعريف حتي آن
.الكترونيكي طريق به آن خواندن و متن انتقال استانداردهاي
دارند گزارش‌نويسي در عمده ضعف ما دانشجويان و دانش‌آموزان
.است آموزشي مراكز در شفاهي فرهنگ غلبه دليل به هم آن كه
در اين.است حشو از پر كه مي‌نويسند متن‌هايي ما نويسندگان
درد به كه داشته‌ايم حشو بدون نثرنويسي سنت ما كه است حالي
.مي‌خورد پسامدرن دوران
دارد ادامه
|
