همگاني بايد استاندارد فرهنگ
شود
(پاياني بخش)مكاره بازار در مرغوبيت محك استاندارد ،
حقوق از بخشي عنوان به لازم ، استانداردهاي رعايت
گردد رعايت توليدكنندگان توسط بايد كه است مصرف‌كنندگان
...مشتري حق
وارد پيش دهه از 5 كمتر مرغوبيت نشان عنوان به استاندارد
در مردم زندگي با چنان امروزه اما است ، شده ما كشور
جاري ما زبان بر بارها روزمره محاورات در كه است آميخته
بزرگي سرمايه مي‌تواند عمومي رغبت و شوق اين.مي‌شود
فرهنگ ساختن همگاني و گسترش جهت در كشور برنامه‌ريزان براي
از استقبال و تاييد در مردم كه به‌گونه‌اي باشد ، استاندارد
داشته اساسي نقش ناسالم ، كالاهاي تحريم و سالم كالاهاي
يكي عنوان به مشتري حق ما ملي اقتصاد و فرهنگ در.باشند
اين است ، برخوردار والايي جايگاه از جامعه اساسي حقوق از
رونق و رواج براي تازه‌اي قابليت‌هاي مي‌تواند همگاني ، حق
كند ايجاد غيراستاندارد و تقلبي محصولات طرد و سالم كالاهاي
كالاها مرغوبيت كنترل و شناسايي در را استاندارد موسسه و
.دهد ياري
يافته‌هاي از مي‌توان استاندارد به نسبت را مردم نگاه زاويه
اين با اما دريافت ، شد ، گفته قبلا و شده انجام كه كاوشي
.دارد وجود آنان نگره ميان در نيز ديگري ارزنده نكات حال
نشان فاقد و كيفيت فاقد كالاهاي وجود شهروندان پندار به
حقوق انگاشتن ناديده درحقيقت مصرف ، بازار در استاندارد
رهگذر اين در استاندارد موسسه سستي عبارتي به و است مردم
توليد در استانداردها رعايت اصولا.مي‌باشد مشهود كاملا
توسط بايد كه مي‌آيد به‌شمار مصرف‌كنندگان حقوق حداقل كالا ،
وظيفه استاندارد موسسه و شود رعايت كالا كنندگان توليد
.دارد را حقوق اين از پاسداري
وجود من نظر به:باره‌مي‌گويد اين در -واله فريبرز
مغازه‌ها ، در استاندارد فاقدنشان و نامرغوب كالاي اينهمه
اين.است استاندارد ناتواني‌موسسه و ضعف نشانگر خود
قانوني ابزارهاي و ازپشتوانه برخورداري با قطعا موسسه
كند جلوگيري كيفيت توزيع‌كالاهاي‌فاقد و توليد از مي‌تواند
موسسه.نيست سختي و وظيفه ، كارشاق اين انجام يقينا و
به لازم پيگيري‌هاي انجام و راحتي به مي‌تواند استاندارد
با و يافته دست غيراستاندارد كالاهاي توليد اصلي كانونهاي
.كند برخورد متخلفان
شركت‌هاي افتاده اتفاق بسيار:مي‌گويد زادگان عباس جواد
را خود محصولات و فعاليت‌شان ، كالاها ابتداي در توليدي
زماني اما مي‌كنند ، خوبعرضه كيفيت با و مطابق‌استاندارد
برخي.مي‌كند افت به‌شدت كالاها كيفيت كه نمي‌پايد
مي‌كنند سعي فعاليت ، قدم‌نخست در كه هستند كارخانه‌ها
نشان ، اين دريافت پس‌از بگيرند ، اما استاندارد نشان
بازار به را استاندارد شاخص‌هاي از دور و محصولات‌بي‌كيفيت
برخورد تخلفات اين با استاندارد موسسه چرا.مي‌كنند روانه
از و مي‌افتد خطر به مردم جان و امنيت ترتيب بدين و نمي‌كند
نشان از راحتي به بتوانند بايد صنعتي شيادان اين چرا سويي
.كنند استفاده سوء استاندارد ،
اعطاي متولي دستگاه يا دولت:مي‌گويد خانه‌دار خانم يك
بر دائم طور به بايد واحدهاي‌توليدي به استاندارد نشان
واحدهاي محصولات كيفي ارتقاي بر اولي طريق به و حفظ
نوشابه كننده عرضه و توليد كه شركت يك.كند مذكورنظارت
كه نوشابه‌اي در اخيرا.مي‌باشد استاندارد نشان داراي است ،
آيا.بود نوشابه بطري داخل تشتك‌در است ، شركت اين محصول
شمار به سازي كيفي جزواقلام نوشابه ، بطري در تشتك وجود
است؟ اين استاندارد معناي آيا و مي‌آيد
ميراحمد استاندارد ، جهاني روز مراسم برگزاري جريان در
به آزمايشگاه و بازرس استاندارد موسسه كه كرد اعلام سادات
است گفته هم تازگي به او اين بر علاوه.ندارد كافي اندازه
استاندارد موسسه توليدي ، كالاهاي كيفيت كاهش صورت در
.كند لغو را مذكور كالاهاي استاندارد مي‌تواند
صنعتي وتحقيقات درموسسه‌استاندارد ديگر مسئول مقام يك
موسسه:مي‌گويد گفتماني‌مطبوعاتي جريان در نيز
توليد خط از يكبار ماهانه‌حداقل دارد وظيفه استاندارد
در اين بر علاوه.كند وآزمايش نمونه‌برداري كارخانه‌ها ،
مستقيما نمونه ، عنوان به را كالاهايي باشد ، لازم كه مواردي
با را آنها مطابقت تا مي‌كند آزمايش و مي‌خرد بازار از
.كند بررسي شده ، تعيين استاندارد
كشف‌كالاهاي صورت در موسسه‌استاندارد مسئولان گفته به
موسسه مردم ، سلامت براي آور زيان و غيراستاندارد
و كالاها آن توليدكنندگان عليه جرم اعلام ضمن استاندارد ،
از خارج فراورده‌هاي قضايي ، مراجع از متخلفان تعقيب تقاضاي
و توزيع نگهداري ، توليد ، مراكز از را استاندارد ضوابط
به فراورده‌ها گونه اين عرضه از و مي‌كند جمع‌آوري فروش
.مي‌كند جلوگيري بازار
صنايع آزمايش و معاون‌تحقيقات حقيقي ، اكبري كريم
شده كشف فراورده‌هاي:استانداردمي‌گويد موسسه غيرفلزي
قرار بررسي مورد موسسه‌استاندارد كارشناسان توسط
استفاده‌از يا و اصلاح و مصرف ، بهسازي قابليت و مي‌گيرد
در.مي‌شود مشخص - ياضايعات اوليه ماده عنوان به -آن
توقيف صدورحكم از پس كالاهاي‌غيراستاندارد ، لزوم ، صورت
فروش ، صورت‌امكان در و مي‌شود معدوم مراجع‌قضايي ، سوي از
موسسه آزمايشگاههاي تجهيز و توسعه مصرف به آن وجوه
.مي‌رسد استاندارد
استانداردهاي مردم‌رعايت زندگي در استاندارد نقش
لوازم خودروسازي ، صنايع بيمارستاني ، لوازم در قانوني
.است برخوردار ويژه‌اي اهميت از پز و پخت وسايل و گازسوز
تهران در خصوصي بيمارستان يك مديران از طاهري ، -م خانم
لوازم توليد در لازم استانداردهاي رعايت عدم:مي‌گويد
خسارات و مي‌اندازد خطر به را بيماران جان بيمارستاني ،
بخيه نخ اگر مثال عنوان به.مي‌آورد بار به سنگيني
گرفته كار به جراحي عمل يك جريان در وتقلبي غيراستاندارد
بيماران براي جاني وخطر شديد عفونت‌هاي بروز باعث شود
كه سرنگ‌هاي‌تقلبي از مواردي اخيرمتاسفانه سال‌هاي در.مي‌شود
بود ، شده عرضه درمانگاهها از بعضي در مصرف بار يك صورت به
.آورد وجود به جدي بسيار مشكلات بيماران و براي‌مراجعان
كنترل وسايل اين بودن حساس به توجه با البته:مي‌افزايد وي
ديده گاهي اما.مي‌شود اعمال بيشتري دقت با آنها كيفي
بزرگ به‌كارخانه‌هاي مربوط محصولات در حتي كه مي‌شود
هستيم جدي نارسايي‌هاي شاهد نيز وسايل قبيل اين توليدكننده
صورت به بايد كارخانه‌ها قبيل اين توليدات كيفيت كنترل و
با بي‌درنگ شد مشاهده خلافي واگر شود انجام دقت با و پيوسته
حفظ و سلامتي بهداشت ، كه ، چرا.گيرد صورت قانوني برخورد آن
.است ميان در مردم جان
بارها:مي‌گويد تهران اورژانس ارشد امدادگران از سعيدي.
شدن زخمي يا مرگ باعث زودپز ، ديگ كه‌انفجار بوده‌ايم شاهد
اثر بر زمستان ، درفصل و است شده خانواده يك اعضاي
شده گازسوز غيراستاندارد ، صورت به كه بخاري‌هايي انفجار
.مي‌افتد خطر به مردم از عده‌اي زندگي بودند ،
ترتيب اين به كه را كارگاههايي است ، موظف استاندارد موسسه
مي‌كنند ، خطرناك و غيراستاندارد كالاهاي توليد به مبادرت
.كند اقدام آنها كردن تعطيل به نسبت و شناسايي
گوناگون باحوادث روز و شب كه همكارانم و من:مي‌افزايد وي
مي‌توانيم سروكارداريم ، مردم زندگي در آن پيامدهاي و
و سلامتي در اصلي ركن يك عنوان به استاندارد كه بفهميم
تا آن رعايت عدم و دارد اساسي و مهم نقش چه مردم بهداشت
.باشد آفرين خطر مي‌تواند ، اندازه چه
و لوازم نقش درباره رانندگي و راهنمايي ارشد كارشناس يك
رانندگي مرگبار حوادث وقوع در خودرو قطعات‌غيراستاندارد
:مي‌گويد
روغن كاربردن به حتي كه مي‌كنم اشاره نكته اين به تنها
خودرو يك سرنشينان جان آساني غيراستاندارد ، به اتومبيل
مثل خودرو اصلي لوازم ميان اين در و مي‌افكند خطر به را
از بالايي درصد كه همچنان.دارند حساس‌تري نقش ترمز ، قطعات
كاميون و تريلي اتوبوس ، مثل بزرگ خودروهاي رانندگي حوادث
و مي‌دهد رخ غيراستاندارد وقطعات وسايل كارگيري به اثر بر
كارخانه‌هاي در خودروها ساخت در حتي كه مي‌شود مشاهده گاهي
.مي‌شود استفاده غيراستاندارد قطعات از خودروسازي ،
موسسه نظارت و فعاليت‌ها از توجهي قابل بخش بنابراين ،
.گردد متمركز بخش اين در بايد صنعتي تحقيقات و استاندارد
پوراسكندر جمشيد
|
بازتاب
|
...خاك عرياني و ماسوله سيل
يك سيلهميشهميآيد مي‌گويدباران قديمي ضربالمثل يك
ريشه‌دار ، و كهن فرهنگي با ماسوله پرطراوت و زيبا شهر بار
است‌اما داده سر زندگي سرود كوهستاني دامنه‌اي كه‌در قرنهاست
نابهنگام سيلي باهجوم پيش هفته برانگيز ، شوق بوم‌زيست اين
.مي‌خواند مرثيه طبيعي خشم اين قربانيان ياد به ويرانگر ، و
شديد ، باران پي در مي‌گويند ، تابستاني فاجعه اين شاهدان
.برد خود با را چيز همه و سربرآورد ناگهان خشمگين سيل
يكصد در دستكم را ويرانگري سيل چنين نيز ماسوله كهنسالان
.نشنيده‌اند نيز خود پدران از و ندارند خاطر به اخير سال
ويرانگر هجوم با اخير دهه دو طي كه است اين واقعيت
در زمين از وسيعي بخش‌هاي ايران شمال جنگل‌هاي به آزمندان
و دام بي‌رويه چراي.است شده بي‌دفاع و عريان مناطق اين
خاك فرسايش مهم عوامل از نيز خاكي جاده‌هاي غيراصولي ساخت
.مي‌رود شمار به سيل شدن وجاري
است ، ماسوله سيل‌مهيب عيني شاهدان از خود كه رضاپور مهندس
بي‌دفاع را خاك درخت ، و ازگياه زمين شدن خالي:مي‌گويد
حاصلخيز خاك همين شديد ، باران بابارش تنها و مي‌كند
سيل به بيايد ، تبديل وجود به تا كشيده طول سال كه‌ميليون‌ها
حفظ كه را توسعه‌پايدار ما دارد جاميشود ويرانگر
تعريف دوباره است ، آن ازضرورت‌هاي گياهي پوشش و محيطزيست
و اگرمحيطزيست كه باشيم داشته توجه مهم اصل به‌اين و كنيم
بيافتند ، خطر به ما غلط براثررفتار طبيعت قانونمندي‌هاي
.بود نخواهد امان در آن سوء ازپيامدهاي هيچكس
جريان در خوشبختانه است حاكي ماسوله شهر از رسيده خبرهاي
چرا اما است ، نديده آسيبي زيبا شهر اين تاريخي بافت سيل ،
.دهد روي ناگواري اتفاقات چنين تابستان اواسط در بايد
دكترشعبانعلي ماسوله ، در سيل شدن جاري از پس روز پنج
در جنگل‌ها اعلام‌كردنابودي -گيلان زيست محيط مديركل -نظامي
بوده ماسوله در انساني فاجعه عامل‌اصلي منطقه ، ارتفاعات
.است
مهم‌ترين كه‌خود جنگلي مناسب بستر نبود دليل به فاجعه اين
شدن جاري موجب و پيوست وقوع به است سيلاب از جلوگيري عامل
ابزارهاي طبيعت اصولا.شد انساني سببفاجعه نهايت در و سيل
ازآن گياهي پوشش‌هاي كه دارد خود حفظ و تدافع مناسبي‌براي
جاري و خاك ازحركت هماره گياهي پوشش‌هاي و درختان.جمله‌اند
براي را شرايط گياهي ، حذف‌پوشش‌هاي و مي‌كند جلوگيري سيل شدن
كه مكانهايي در وقتي متاسفانه و مي‌سازد فراهم حوادث وقوع
انسانها دست به و دارند وجود جنگل‌ها و گياهي پوشش‌هاي
.مي‌شود دهشتناكتر فاجعه دامنه و عمق مي‌شوند ، تخريب
باران ، جذب در درختان اهميت دليل به:مي‌گويد دكترنظامي
كارشناسي ، مشخص پيشنهاد هوا ، و آب و خاك و آب تثبيت
.است گيلان استان در جنگل‌ها تخريب درختان‌و قطع از جلوگيري
تخريب روند به توجه با زيست ، محيط كارشناسان باور به
.دارد وجود مشابه حوادث وقوع احتمال شمال ، منطقه جنگل‌هاي
در زمين رانش و سيل ناگهاني شدن جاري براثر است گفتني
مفقودالاثر نفر و 20 مجروح نفر كشته ، 45 نفر ماسوله 30
.شدند
|
|
