ضرورت يك زنان آموزش
ازگذشته تصويري
مفتوح پرونده
ضرورت يك زنان آموزش
زنان اجتماعي ضعف‌مشاركت علت ;تحصيلي نابرابري
(پاياني بخش)
ضرورت يك زنان ، آموزش *
عمده‌ترين تحصيلي ، نابرابري اينكه بر تاكيد با تحقيق اين
است ، كشور مديريتي سطوح در زنان ناچيز مشاركت دليل
اعتقادنظريه به:مي‌گويد
در نابرابري‌ها از ناشي زنان مشكلات كاهش پردازان‌براي
مي‌بايد سياسي ، و اجتماعي ، فرهنگي اقتصادي ، مختلف شئون
.شود معطوف آنان آموزش به تمركز و توجه
مردان كيفي‌با و كمي نظر از آموزش ، زمينه در اگر زنان
نيز آنان ديگر مشكلات كه است اميد باشند ، رقابت به قادر
.شود كمتر
مورد كار بازار و مدرسه خانه ، در زنان حاضر حال در
اين از يكي در تبعيض از كاستن.مي‌شوند تبعيض‌واقع
در و گذاشته تاثير موارد درساير تبعيض رفع به كانون‌ها
وبه خواهدانجاميد آنها مجموع در تبعيض كاهش به نتيجه
را ساختاري منفي‌عوامل اثرات مي‌توان پرورش و آموزش ياري
.كم‌كرد اجتماعي زندگي در و آموزش در زنان مشاركت روي بر
براي‌خود هم زنان ، آموزش كه مي‌دهد نشان تازه پژوهش‌هاي
زندگي آن در كه جامعه‌اي و خانواده براي هم آنان ،
.سودمنداست بسيار مي‌كنند ،
جهاني بانك رتبه عالي كارشناسان از يكي "سامرز"
ارشد اقتصاددان عنوان به تصدي‌ام طول در":مي‌دارد اظهار
منافع ، شناخت‌تمامي صورت در كه شده‌ام معتقد جهاني بانك
بازده‌ترين پر شايد دختران آموزش امر در سرمايه‌گذاري
".باشد توسعه حال در جهان در سرمايه‌گذاري
بردن‌چرخه بين از براي را اميدها بهترين زنان آموزش
و زنان درآمد بيشتر ، تحصيل.مي‌دارد عرضه زنان محروميت
اجتماعي فوايد دختران آموزش اما افزايش‌مي‌دهد ، را مردان
.دارد درپي گسترده‌تري
نفوذ افزونترو درآمد ايجاد دليل به زنان آموختگي دانش
و دانايي مستقيم آثار نيز و خانواده در آنان بيشتر
.داشت خواهد درپي شگرفي اثرات‌اجتماعي آگاهي‌شان
نابرابري‌زنان عمده علل از يكي حداقل فوق نظريات براساس
بين موجود تحصيلي نابرابري جامعه مختلف شئون در مردان و
.است آنها
و كم ايران جمله از و دنيا جاي همه در مرد و زن جمعيت
شرايط از يكي فعلي شرايط در كه آنجا واز است مساوي بيش
بويژه و دانشگاهي مديريتي ، تحصيلات مشاغل احراز براي لازم
كافي‌است‌نگاهي مي‌باشد ، دكتري و ارشد كارشناسي مقاطع در
اين فارغ‌التحصيلان و دانشجويان وضعيت به اجمالي چند هر
جنسيت ، نظر از دانشگاه‌ها علمي هيات اعضاي وتركيب دوره‌ها
.باشيم داشته انقلاب بعداز سال‌هاي براي حداقل
دانشجويي جمعيت گرچه كه است آن از حاكي اطلاعات و آمار
از بعد دانشگاه‌ها علمي هيات عضو جامعه‌زنان و زنان
مقايسه قابل به‌هيچ‌وجه ولي داشته ، افزايشي روند انقلاب
.نمي‌باشد مردان جامعه در آنان افزايش سرعت با
تحصيلي مدارك به نياز بالا مشاغل و اجرايي مديريت
.دارد دكترا و كارشناسي‌ارشد حد در بالاتر
فراهم فعاليت‌زنان براي بيشتري باز فضاي كه سال 1375 در
و ارشد كارشناسي دانشجوي زنان تعداد متوسط به‌طور شده ،
پنج هر ازاي به يعني.مي‌باشد درصد سال ، 20 اين در دكترا
بالقوه مدير نفر يك تنها تربيت‌مي‌شود ، كه مردي مدير نفر
.مي‌شود آماده و تربيت زن
مدرك‌يكسان دريافت از پس زنان شده ، ياد دلايل از صرفنظر
.هستند مواجه محدوديت انواع با كار بازار در نيز ،
غلط فرهنگي باورهاي *
زنان مشاركت عدم بر موثر عوامل ديگر درمورد محققان اين
كه است عواملي جمله از زنان آموزش به كم‌توجهي:مي‌گويند
زنان و مردان بين اختلاف‌فاحشي آموزشي سطوح تمام در
ارشدو كارشناسي دوره‌هاي در مساله اين و كرده ، ايجاد
.دارد بيشتري نمود دكترا
كه نادرستي فرهنگي باورهاي وجود محققان ، اين گفته به
مناسب مديريتي مشاغل براي مردان با درمقايسه را زنان
را پزشكي و معلمي همچون‌پرستاري ، مشاغلي تنها و ندانسته
جمله مي‌داند ، از سازگار زنان فرهنگي و جسمي ساختار با
.مي‌باشد عوامل اين
زنان نيزبيشتر حرفه‌اي آموزش‌هاي حتي و آموزشي نظام‌هاي
.مي‌كنند تربيت خاص زنانه كارهاي براي را
مهارت‌و" امروزه ،"پيرسون" به‌قول كه آنجاست تا باور اين
و "ماهر" با مساوي "مرد" معادله شده ، عجين جنسيت با تخصص
اعتبار و صحت درجه از آنجا تا "ناماهر" مساوي‌با "زن"
مي‌كند تضمين آن ، در بودن‌زن با شغل يك كه برخورداراست
پايين‌تري درجه در تخصص و مهارت نظر از شغل محتواي كه
".دارد قرار
از بيش مي‌كنند كار كه كساني جنسيت" ،"پيرسون" گفته به
كار اندازه چه تا كه است آن كارشان‌نشان‌دهنده محتواي
".است غيرتخصصي يا تخصصي
بين كه نفس به اعتماد عدم:است شده تاكيد تحقيق اين در
كارهاي براي كه مي‌كنند تصور و وجوددارد زنان خود
ديگر از ضعيف‌هستند ، ديگران كار نظارت‌بر و مديريتي
.است آنان مشاركت عدم بر موثر عوامل
كار ، سابقه قبيل از شرايطي تامين به نياز مديريتي مشاغل
زنان كه كمتري سهم به توجه با كه دارد..تحصيلي‌و مدرك
كه ناچيزي سهم و اشتغال‌داشته‌اند بازار كل در گذشته در
مردان‌باشند رقيب نمي‌توانند دارند ، تخصصي مدارك كسب در
.شد خواهد كمتر آنان سهم خود به خود و
در زنان فعال حضور براي عملي لازم شرايط ديگر سوي از
زنان براي هنوز اساسي ، قانون روح برخلاف زمينه‌ها تمام
.است نشده فراهم كارگر
چارچوب از فراتر را زنان نمي‌تواند تنهايي به قانون
فعاليت‌هاي و اجتماعي امور در به‌مداخله خانوادگي زندگي
زماني كارفرمايي كارگري‌و تشكل‌هاي و كند تشويق شورايي
ارزش و اهميت كه مي‌كنند جذب خود به را زنان
.باشد شده تبيين زنان براي جمعي دسته كارهاي‌شورايي
امكانات ناعادلانه توزيع محققان ، اين گفته به همچنين
در نابرابري كه سياسي قدرت و فرهنگي ، اجتماعي اقتصادي ،
نابرابري دايره تشديدمي‌كند ، را امكانات اين از استفاده
.مي‌نمايد وسيع‌تر را
فعاليت واينكه اسلام از نادرست برداشت‌هاي و تحجرگرايي
ديگر از است ، مذهبي شئونات با مغاير زنان اجتماعي
.است زنان مشاركت عدم بر عوامل‌موثر
مواهب از مسلمان‌بايد زن" كه است ايران زنان همه تقاضاي
بلكه مي‌تواند ، نه‌تنها و باشد برخوردار حيات اجتماعي
اجتماعي ، شئونات تمام در مقررات و موازين چارچوب بايددر
".كند مشاركت فرهنگي‌فعالانه و اقتصادي
عاليه تعاليم در اينكه رغم به:مي‌گيرد نتيجه تحقيق اين
در يكسان مرد و زن اساسي ، قانون از اصول‌متعددي و اسلامي
بين محسوسي تفاوت واقعيت عمل‌و در اما شده‌اند گرفته نظر
.مي‌شود ملاحظه دو اين
زنان مشاركت ارتقاي جهت پيشنهاد چند *
زمينه در جامعه آگاهي‌هاي افزايش براي برنامه‌ريزي -
موثر استفاده با اخلاقي و قانوني مذهبي ، ازبعد زنان حقوق
.جمعي ارتباط وسايل از
توانايي‌هاي كه نحوي به مناسب فرهنگي زمينه ايجاد -
مبارزه و رسيده ظهور منصه به مشاغل‌مديريتي در زنان
حريم حفظ بهانه به تفكركه طرز اين با جانبه همه فرهنگي
عالي‌محروم سطوح در ومشاركت اشتغال ازعرصه زنان زنانه ،
.مي‌گردند
سنت‌هاي شناسايي زمينه در تحقيقات و مطالعات تشويق -
با مبارزه براي مناسب راههاي كردن پيدا خرافي‌و رايج غلط
.تفكر طرز اين
لازم زمينه‌هاي نمودن فراهم و مناسب قوانين تدوين -
جنسيتي تبعيض كردن طرف بر جهت در آنهابويژه اجراي براي
.اشتغال و كار بازار در
مديريت مقوله در موفقيتي كه آناني بويژه مدير زنان -
كسب فكر به نيز ديگران تا شوند معرفي به‌جامعه داشته‌اند
.بيفتند بيشتري موفقيت‌هاي
آموزش مراكز در بويژه زنان براي خاص سهميه تعيين -
مديريتي مشاغل احراز براي لازم تاآموزش‌هاي دولتي مديريت
.نمايند كسب را
رعيتي ارباب روابط
پيدا مول پول اينجا است ، فقيري شهر خيلي اينجا برادر (1)
كرد ، احتكار را گندم نمي‌شود اينجا اينكه ديگر و -نمي‌شود
روزنامه - ..و چماق والا بفرماييد ، عفو را ما
آذربايجان
"خدمتانه" دادن قدرت من كرده وفات شوهرم والله برادر (2)
اين با ندهي نقد پول خدا حق به -.برداريد را اينها ندارم
-!!!مي‌كنم له ترا چوب
آذربايجان روزنامه
حميدساهر آرشيو از كاريكاتورها
زارع رويا :تهيه‌كننده
مفتوح پرونده
محاكمه و دستگيري خبر گرفته‌اند تصميم آقايان كه حال
تكذيب را مطبوعات نويسنده و خبرنگار كاظمي جواد اينجانب
!مي‌گذرم خود حق از هم من كنند ،
نيروي اطلاعات حفاظت فرمانده و انقلاب دادگاه رئيس اگر
اختيار در كه را مداركم و اسناد تا بدهند ترتيبي انتظامي
شود ، بازگردانده اينجانب به است انقلاب دادگاه سوم شعبه
مشخصات.بود خواهم سپاسگزارشان است باقي دنيا تا
:است مفتوح هنوز كه پرونده‌اي
انتظامي نيروي اطلاعات حفاظت :شاكي
حسن:فرزند كاظمي جواد :متهم
و اشاعه طريق از كشور داخلي امنيت عليه اقدام :اتهام
واقع امرخلاف نشر
د ط/78/1667:كلاسه شماره
78/3/2482
|
