ميهماني در دولت هيات و رئيس‌جمهوري شركت
رهبري معظم افطارمقام
درباره خبرگان مجلس رئيسه هيات بيانيه
رهبري معظم مقام اخير بيانات
را قضائيه قوه رئيس اختيارات مجلس
داد افزايش
پيش در حوادثي مي‌گويم هنوز :حضرتي الياس
است
عبدالله كشور كل دادستاني به نامه‌اي در
ويژه دادگاه حكم لغو خواستار نوري
شد روحانيت
فوريت دو مجلس ديروز علني جلسه در
شوراي نظارت قانون به ماده چند الحاق"طرح
شد تصويب "مجلس انتخابات بر نگهبان
زمينه‌اي هر در انحصار :قضائيه قوه رئيس
است مردود
هاشمي دولت :دانشجويان جمع در عبدي عباس
فرهنگي و اجتماعي حوزه‌هاي در رفسنجاني
بود كامياب
توضيح
ميهماني در دولت هيات و رئيس‌جمهوري شركت
رهبري معظم افطارمقام
سيدمحمدخاتمي والمسلمين حجت‌الاسلام :سياسي گروه
ميهمان را افطار ديشب دولت ، هيات اعضاي و رئيس‌جمهوري
.بودند انقلاباسلامي معظم رهبر خامنه‌اي آيت‌الله حضرت
ديدار ، اين ابتداي در رهبري معظم مقام ايرنا ، گزارش به
(ع)علي حضرت وصيتنامه از توضيح‌فرازهايي و بيان با
مطرح توصيه‌هاي‌اخلاقي و معارف به ،(ع)مجتبي حسن به‌امام
بيشتر هرچه رعايت به را حاضرين و كردند اشاره درآن شده
سفارش دار اولويت درموارد هزينه‌ها صرف و تقواي‌الهي
پيشبرد در را دولت هيات و رئيس‌جمهوري توفيق و نمودند
مشكلات رفع و برنامه‌هاي‌پيش‌بيني‌شده و سريع‌تراهداف
نماز رهبري ، معظم مقام سخنان از پس.شدند خواستار جامعه
و رئيس‌جمهوري و شد برگزار له معظم امامت به عشا و مغرب
شركت آيت‌الله‌خامنه‌اي حضرت افطار ميهماني در دولت هيات
اسلامي ، انقلاب معظم رهبر سخنان از پيش.كردند
سخنان در خاتمي‌رئيس‌جمهوري ، والمسلمين حجت‌الاسلام
را وي ياد تندگويان ، مهندس شهادت سالگرد مناسبت به كوتاهي
.داشت گرامي
درباره خبرگان مجلس رئيسه هيات بيانيه
رهبري معظم مقام اخير بيانات
خبرگان مجلس رئيسه هيات :اسلامي جمهوري خبرگزاري - قم
رهبري‌در معظم مقام اخير بيانات از حمايت اعلام با
بيان از اسلام شيفتگان:كرد تاكيد تهران نمازجمعه
دردمندانه‌اش پيام و مي‌گيرند رهبرالهام روشنگرانه
شعور و شور رابه ايثارشان و ايمان از آكنده قلبهاي
.وامي‌دارد
:مي‌افزايد كرد منتشر ديروز كه بيانيه‌اي در هيات اين
محدودي تعداد ريزش و است وفادار خود ميثاق ايران‌بر ملت
اراده در غيرخودي تقابل‌نيروههاي و خودي نيروهاي از
.نمي‌آورد به‌وجود خللي او نيرومند
خداي درگاه به سپاس:است آمده بيانيه از ديگري بخش در
عصر در آن استمرار و امامت نعمت از را ملت‌ايران كه بزرگ
اين در را اسلامي جمهوري پرتوآن در و ساخت بهره‌مند غيبت
بارهبري‌هاي را خود دين حاكميت زمينه و استقرار كشور
بوم و مرز اين خداجوي مردم ايثار و راحل امام قاطعانه
.فراهم‌ساخت
با پيوسته ساز تاريخ حركت اين:مي‌افزايد بيانيه اين
صهيونيزم و جهاني كينه‌توزي‌هاي‌استكبار و عنادها
معاندان كارشكني با داخل در و بوده مواجه بين‌الملل
.است داشته برخورد يافريبخوردگان
همه نيز كنوني مقطع در:مي‌نويسد خبرگان مجلس هيات‌رئيسه
آرمانهاي واژگوني به دل و دوخته انقلاب رجعت چشم‌به آنان
.داشته‌اند خوش نهضت
دل و امام عاشق انسان ميليونها:مي‌كند اضافه هيات اين
زبان رااز خود خفته فرياد و دل حرف راه‌او ، به بسته
خطبه‌هاي در آيت‌الله‌خامنه‌اي حضرت عاليقدر رهبر گوياي
خطابو با كه روزهايي خاطره آن ، با و شنيدند جمعه نماز
مي‌شد دميده ملت كالبد در جديدي روح عزيز امام حضرت عتاب
.گرديد زنده
مجلس ديروز علني جلسه آغاز در نيز مجلس رئيس نوري ، ناطق
امام از بعد كه شاكريم را خداوند:گفت اين‌باره در
و رهبري پرچم قدر عالي امام همان هدايت‌هاي با (ره)خميني
گرفت قرار(س)امام همچون انساني دوش بر جامعه اين هدايت
تمامتر چه هر شجاعت و صراحت با و رودربايستي بدون كه
را جامعه و مي‌گويند سخن مي‌خروشند ، رضاي‌پروردگار براي
.مي‌كنند هدايت
عالي شوراي اعضاي اخير ديدار به اسلامي شوراي مجلس رئيس
و كرد اشاره خامنه‌اي آيت‌الله حضرت فرهنگي‌با انقلاب
خصوص در اين‌ديدار در ولايت عظماي مقام:داشت اظهار
با و جد به دست‌هايي واينكه گفتند سخن فرهنگي هجمه‌هاي
جامعه از را ديني باورهاي تا است كار در هدايت‌بيگانگان
.بگيرد
را قضائيه قوه رئيس اختيارات مجلس
داد افزايش
را طرحي كليات گذشته روز اسلامي شوراي مجلس :سياسي گروه
تصويب به قضائيه قوه رئيس اختيارات افزايش زمينه در
.رساند
رئيس به اختياراتي طرح اين در همشهري خبرنگار گزارش به
است مخالف آنها از برخي با دولت كه شده داده قضائيه قوه
بودجه تهيه و قضايي غير پست‌هاي ايجاد اختيار جمله از
.است قضائيه قوه رئيس توسط قضايي دستگاه
مخالفت ضمن جمهور رئيس پارلماني معاون صدوقي حجت‌الاسلام
پست‌هاي:گفت طرح اين در مندرج اختيارات از برخي با
زيرا مي‌شود ايجاد استخدامي و اداري سازمان توسط اداري
دولت نظر تحت بايد و است دولت عهده بر آنها بودجه تامين
.باشد نيز
رئيس توسط قضائيه قوه بودجه تهيه اختيار با همچنين صدوقي
قضائيه قوه بودجه مورد در:گفت و كرد مخالفت نيز قوه
.بدهد نظر دولت بايد دستگاهها ساير مانند
رئيس با دستگاهها بودجه تنظيم در هميشه ما:كرد اضافه وي
اين باشد قرار اگر ولي بوده‌ايم هماهنگ قضائيه قوه
.آمد خواهد بوجود مشكلاتي شود گرفته دولت از اختيار
پيش در حوادثي مي‌گويم هنوز :حضرتي الياس
است
رد كه مي‌شود فراهم فضايي ايجاد براي زمينه :سياسي گروه
مطلب اين.شود انجام وسيعتري دايره در كانديداها صلاحيت
خبرنگاران جمع در رشت نماينده حضرتي الياس گذشته روز را
عبارت مورد در كه وي همشهري خبرنگار گزارش بهكرد عنوان
بحث نظامي يك وقتي:گفت مي‌داد توضيح"سياسي توفان"
عنوان به مجلس رئيس و مي‌كند مطرح را پارلماني كودتاي
كه مي‌دهد هشدار خرداد دوم مخالف جناح رهبران از يكي
مي‌آيد بوجود نگراني اين.نكند نفوذ دشمن تا باشيد آماده
احساس اين:گفت حضرتي.است انجام جهت در اقداماتي چه كه
و شود انجام وسيعتري دايره در صلاحيت‌ها رد كه دارد وجود
را حوادثي آينده روزهاي در كه است اين نظرم همچنان
.داشت خواهيم پيش‌رو
عبدالله كشور كل دادستاني به نامه‌اي در
ويژه دادگاه حكم لغو خواستار نوري
شد روحانيت
از تجديدنظر تقاضاي جوانب جميع مطالعه با اينجانب
ضمن كه شدم آن بر و نداشتم روا را روحانيت ويژه دادگاه
تقاضاي عدم علت كشور ، كل دادستان از حكم نقض درخواست
افكار به را داوري و برسانم ملت اطلاع به را تجديدنظر
احكم‌الحاكمين‌بسپارم و عمومي
با نوري عبدالله والمسلمين حجت‌الاسلام :سياسي گروه
بر تاكيد با كشور ، كل دادستاني براي نامه‌اي ارسال
لغو خواستار روحانيت ، ويژه دادگاه حكم بودن غيرقانوني
.شد حكم اين
ايران ملت الطاف از سپاسگزاري با نامه اين در وي
ويژه دادگاه مستحضريد كه همان‌طور:است كرده خاطرنشان
بي‌اساس اتهامات با حكمي طي آذر 78 ششم در روحانيت
پنج تحمل به را اينجانب و لغو را خرداد روزنامه پروانه
پرداخت و مطبوعاتي فعاليت از محروميت سال پنج حبس ، سال
.كرد محكوم نقدي جزاي
در آنچه دارم اطمينان:مي‌كند تصريح نامه اين در نوري
اين در و راندم زبان بر دفاعيات در و كردم منتشر خرداد
است مردم برحق مطالبات از كوچكي بخش مي‌شود اشاره نوشتار
.داشت روا مظلوم بنده اين به را آن ابراز توفيق خداوند كه
جوانب جميع مطالعه با اينجانب:است داده ادامه نوري
(روحانيت ويژه دادگاه) تشكيلاتي چنين از تجديدنظر تقاضاي
از حكم نقض درخواست ضمن كه شدم آن بر و نداشتم روا را
اطلاع به را تجديدنظر تقاضاي عدم علت كشور كل دادستاني
احكم‌الحاكمين و عمومي افكار به را داوري و برسانم مردم
.بسپارم
حكم به كه را ايرادهايي خود مفصل نامه در نوري عبدالله
وارد ماهوي و حكمي بخش دو در روحانيت ويژه دادگاه
.است كرده تشريح مي‌دانسته
.بخوانيد را نوري عبدالله نامه متن از اي گزيده
نوري عبدالله سلام‌والمسلمين الا حجت نامه گزيده
كشور كل دادستاني به
در نوري عبدالله والمسلمين حجت‌الاسلام :سياسي گروه
از را خود امتناع كشورعلت كل دادستاني به بلندي نامه
نامه اين از بخش‌هايي.كرد اعلام تجديدنظر درخواست
:است زير به‌شرح
چنين از تجديدنظر تقاضاي جوانب ، جميع مطالعه با اينجانب
نقض درخواست ضمن كه شدم آن بر و ندانستم روا را تشكيلاتي
به را نظر تجديد تقاضاي عدم علت كشور كل دادستان از حكم
عمومي افكار به را داوري و برسانم ايران آگاه ملت اطلاع
.واگذارم احكم‌الحاكمين و
شكلي ايرادات:اول بخش
كه دارد مشخص تعريفي حقوقي عرف در قانون كه است واضح -1
قانون.مي‌شود صادر خاص تشريفاتي با معين مراجعي سوي از
از عادي قوانين و اساسي قانون خبرگان مجلس سوي از اساسي
نهاد دو اين از غير و مي‌شوند وضع اسلامي شوراي مجلس سوي
شوراي مجلس.است نشده پيش‌بيني قانون وضع حق كس هيچ براي
وضع حق اساسي قانون ضوابط چارچوب در تنها نيز اسلامي
...دارد را قانون
از مستقل نهادي عنوان به روحانيت ويژه دادگاه بنابراين
مناقض كشور جاري قوانين از خارج و دادگستري و قضائيه قوه
راه تنها و است اساسي قانون متعدد اصول منافي و
اصل 177 طبق بر اساسي قانون بازنگري آن قانوني‌كردن
.مي‌باشد اساسي قانون
آخرين در مورخ 21/9/78 جلسه در اسلامي شوراي مجلس -2
كه داشت مقرر انقلاب و عمومي دادگاههاي دادرسي آيين ماده
قانون و 57 اصول 5 براساس روحانيت ويژه دادگاه و دادسرا"
مصحلت را آن كار ادامه رهبري مقام كه زماني تا اساسي
در."كرد خواهند رسيدگي روحاني اشخاص جرائم به بدانند
:گفت مي‌توان زمينه اين
و نرسيده ، نگهبان شوراي تاييد به هنوز قانوني ماده اين
دادگاه‌ويژه قانوني‌بودن مستند چنانچه و تاييد فرض بر
واقدامات نمي‌شود ماسبق به عطف باشد ماده اين روحانيت
...نمي‌سازد قانوني را دادگاه اين گذشته
رفع براي آقايان روحانيت ، ويژه دادگاه موجوديت مورد در
زيرا.شده‌اند گرفتار دور و تناقض به ساخته خود مشكلات
اين مسلما.است قانون ويژه دادگاه مشروعيت مبناي اگر
شرايط تمام نقيصه اين رفع براي و است غيرقانوني سازمان
ادعاي به اگر اما.شود رعايت بايد قضايي قانون‌گذاري
به نيازي چه ديگر پس است ، مطلقه ولايت از ناشي آنان
...است؟ مجلس مصوبه
است قضايي تشكيلات اصل اعتبار بر فرع تجديدنظر ، -3
قضايي ماهيت هيچگونه قانوني لحاظ به ويژه دادگاه تشكيلات
...است گرفته شكل متهم حقوق تضييع و تبعيض براساس و ندارد
ويژه دادگاه و دادسرا متعدد جلسات در اينجانب حضور
حكومتي اجبار تنها (شدنم زنداني همانند) نيز روحانيت
بديهي.نمي‌باشد تشكيلات اين ضمني تاييد معناي به و بوده
كه غيرقانوني تشكيلات اين از تجديدنظر تقاضاي كه است
كه اين به توجه با شود تلقي آن ضمني تاييد نوعي مي‌تواند
نظر از نيست آن در الزامي و بوده متهم اختيارات از
.است مردود اينجانب
اساسي قانون اصل 168 حكم به مطبوعاتي جرايم به رسيدگي -5
ويژه دادگاه آنكه حال است ، دادگستري دادگاههاي صلاحيت در
مستقل سازماني خود ، آيين‌نامه ماده 45 تصريح به روحانيت
هيات و نيست دادگستري دادگاههاي شمار در و مي‌گردد محسوب
موجب به بايد الزاما مطبوعاتي جرائم به رسيدگي منصفه
انتخاب مصوب 1358 مطبوعات قانوني لايحه بعد به مواد 31
...شود
دفاعيات ، مباحث مشروح و فوق‌الذكر نكات به توجه با
صالح را روحانيت ويژه دادگاه به موسوم تشكيلات اينجانب
تجديدنظر تقاضاي به رسيدگي جمله از قضايي امر هيچ براي
...نمي‌دانم
ماهوي ايرادات دوم بخش
بايد دادگاه‌ها احكام اساسي ، قانون اصل 166 موجب به
آن براساس كه باشد اصولي و قانون مواد به مستند و مستدل
هر مورد در مي‌بايست قاضي بنابراين ، .است شده صادر حكم
مندرج مطالب چگونه كه مي‌نمود مشخص مستدل طور به اتهام
مستحق و بوده مجرمانه عناوين مشمول خرداد ، روزنامه در
.است مجازات
به بلكه نگرديده اثبات جرم اولا مواد از بسياري در
..است شده تلفي محرز جرم ، (عمومي خصوصي ، ) شاكي نظر استناد
كلي‌گويي‌هاي به اكتفا و استدلال از صادره حكم غفلت
متن به را آن كه است قدري به بيني معيار خود و آمرانه
نه است كيفرخواست مجدد صدور بلكه كرده ، شبيه كيفرخواست
...حكم صدور
آزادي عليه حكم ، متن و كيفرخواست متن اينجانب زعم به
بيان ، آزادي از مراد زيرا است ، شده صادر انديشه و بيان
از منظور بلكه نيست قدرتمندان و حاكمان موافق بيان آزادي
(باشد ناصواب اگر حتي) مخالف و موافق ديدگاههاي طرح آن
...است سياسي و فكري گوناگون موضوعات در
و جهان قضايي تاريخ در كه است آمده جملاتي دادگاه حكم در
نشان كه عبارات از نمونه‌اي.است بي‌سابقه ايران حتي
است سياسي مقاله يا بيانيه يك بيشتر صادره حكم مي‌دهد
:است چنين
و اسلام موازين مخالف مطالب نوري عبدالله آقاي"
چند به كه نموده منتشر را اسلام مقدس دين به اهانت‌آميز
".مي‌شود اشاره مورد
و شعاير و اسلام از محترم‌تر چيز هيچ همواره من ، نزد در
.است نبوده مذهبي و ديني مناسك
.مدعاست اين صادق گواه من رفتار و انديشه لاحقه و سابقه
.نيست پوشيده كسي بر نيز (ره)خميني امام به من اعتقاد
كرده‌اند ، صادر را حكم اين كه آنان حتي مي‌گويم يقين به
است روشن آنان بر و ندارند خويش ادعاي به اعتقادي قلبا
امام حضرت يا مقدسات به توهيني كمترين هرگز اينجانب كه
...كرد نخواهم و نكرده
در (العياذبالله) نوري كه است معتقد قاضي آيا راستي به
به كه فردي آيا است؟ بوده سيدالشهدا عزاداري استهزاء صدد
و مي‌كند افتخار اباعبدالله سوگواران و عزاداران بر خدمت
مي‌كند كفايت را او دهد جان حسين عزادار عنوان به اگر
...مي‌گيرد؟ قرار حسين عزاي استهزاءكنندگان جزء
از كه كسي نام به را او نيز (ع)حسين دشمنان !قاضي آقاي
سركوب است كرده عدول پيامبر انقلاب مسير و خدا رسول سنت
.كردند
مباركش لبهاي از تاريخ ستمگران همه براي (ع)حسين مگر
منقلب اي ظلموا الذين وسيعلم" كه ندادند پيام را آيه اين
؟"ينقلبون
ادعاي حكم ، متن در مجددا اينجانب روشن دفاعيات عليرغم
...است شده عنوان خرداد روزنامه توسط ديني باورهاي تضعيف
ضوابط رعايت لزوم در و ماست قرآني و فقهي مسلمات از حجاب
.نيست ترديدي دين‌باور مردان و زنان پوشش در شرعي
پوشش است فرموده مقدس شارع كه گونه آن دارند حق مسلمانان
شرعي حق اين مانع نيست مجاز احدي و كنند تنظيم را خود
سوي از شرعي حكم اين كه است اين واقعيت اما.شود متدينان
نمي‌شود رعايت (مسلمانان برخي جمله از) جامعه افراد برخي
افراد سوي از حجاب رعايت به اجبار براي حاكميت كوشش و
.است نبوده توفيق با قرين نيز ،
به نسبت غيرمسئول افراد برخي سوي از امام حضرت زمان در
كه گرفت صورت خشن برخوردهاي بدحجاب بانوان همين از برخي
...شد مواجه امام حضرت شديد عكس‌العمل با
جمله از - ديني شعائر گسترش و تبليغ از ما ديگر عبارت به
و دين اصل تا مي‌كنيم ، حمايت اختياري شكل به - حجاب
فرع يك ظاهري حفظ براي اينكه نه شود ، حفظ ديني ايمان
...كنيم قرباني را ديني ايمان اصل ديني ،
بديل‌هاي شرعا كه اموري در خاص سليقه‌اي تحميل مضار
عبارت به.است افزونتر آن منافع از مراتب به دارد مختلف
تضاد عدم شرط به را زندگي رسوم و آداب در تنوع دين ، ديگر
شناخته رسميت به اجتماعي مصالح و شريعت قطعي احكام با
...است
مي‌دهند تشكيل دينداران را آنها اكثريت كه جوامعي در
با مواردي در آنان زندگي شيوه كه مي‌شوند يافت افرادي
اعمال از پاره‌اي در يعني دارد ، تضاد شرع احكام از برخي
.مي‌شود ترك واجباتي و مي‌پيوندد وقوع به محرماتي آنان
اعم) غيرمسلمان شهروندان به منحصر زندگي شيوه‌هاي چنين
نيز مسلمانان ميان در.نيست (غيرآن و رسمي كتاب اهل از
...مي‌شوند ديده
احكام و ديني مسلمات از منكر از نهي و معروف به امر
جمله از منكر از نهي و معروف به امر.است شرعي اتفاقي
ارزشهاي و شعائر حفظ جهت ديني پيش‌بيني‌هاي مترقي‌ترين
فقهاي كه مواردي به توجه اما.مي‌رود شمار به اسلامي
منكر از نهي و و معروف به امر وجوب شرايط عنوان به عظام
.است ديني بينش عمق و نظر وسعت از حاكي گرفته‌اند ، نظر در
منكر از نهي و معروف به امر اجماعي شرايط جمله از
اطمينان يا علم اگر لذا.است "نهي و امر تاثير احتمال"
به تاثير و نيست واجب نهي و امر شود ، حاصل تاثير عدم به
...نيست سازگار تحميل با وجه هيچ به كه است پذيرش معناي
و دردها علمي ، شيوه‌هاي با بايد اجتماعي معضلات كشف براي
نسبت.انديشيد آن درمان براي سپس و شناسايي را آسيبها
ما داخلي نشريات برخي و اجانب به فرهنگي معضلات همه دادن
در مگر.مي‌كند دور آنها حل و آسيبها شناسايي از را
است چگونه پس ندارد ، وجود عميق فرهنگي اختلاط امروز جهان
از قبل ايران در مگر.است روبه‌رشد حق به گرايش كه
عناصر و شاه دستگاه اختيار در عيار تمام تبليغات انقلاب
پس نبود ، ديني مسائل به نسبت غيرحساس يا و خودفروخته
داشت؟ فزاينده سرعتي حق به گرايش چگونه
ما عمل مبناي منكر ، از نهي و معروف به امر در اگر آري
كريم قرآن كه همانگونه گرفت نخواهيم نتيجه نباشد خودسازي
يا و "انفسكم تنسون و بالبر الناس اتامرون":فرموده بيان
بغير دعاه‌الناس كونوا" يا و "مالاتفعلون تقولون لم"
."السنتكم
و ارزيابي بازبيني ، مورد است شايسته كه مباحثي جمله از
در.است ديني جامعه در ارزشها مساله شود واقع جدي مطالعه
بهانه به و ارزشها درخطرافتادن عنوان به اخير سال چند
.آفريده‌اند حادثه‌ها ارزشها از دفاع
ارزشها همه آيا است؟ كدام ضدارزش و ارزش ملاك چيست؟ ارزش
مسائل حوزه در حداقل يا هستند الهي و قدسي ثابت ، اموري
ميان به سخن نسبي ارزشهاي از مي‌توان سياسي و اجتماعي
و مكان و زمان مقتضيات رعايت نسبي ارزشهاي از مراد آورد؟
جهان و متفاوت شرايط در عمومي منافع و ملي مصالح تامين
در نسبي ارزشهاي تعيين و شناخت در كه آنان.است متغير
و جمود قشري‌نگري ، نوعي به سياسي و عمومي حوزه
غفلت متغير جهان واقعيات از و هستند مبتلا صورت‌گرايي
و دين بنيادي شناخت عدم در را خود كوته‌نظري و مي‌كنند
به واقع در مي‌نويسند ، دين حساب به مكان و زمان مقتضيات
صحنه از دين حذف زمينه‌گستر و مي‌كنند جفا دين معنويت
...هستند لائيك جامعه‌اي برپايي و سياسي و عمومي
پايه بر است قرار كه جامعه‌اي در !است اين من سخن همه
ارزشها سياسي و عمومي حوزه در شود ، اداره آيين و دين
واقعيت شناخت و ملي مصالح و دين مترقي مباني براساس بايد
ارزيابي مورد دم به دم و شود تعريف و تعيين بيروني جهان
...گردد پرهيز شدت به يك‌دندگي و جمود از و گيرد قرار
امري مردم اگر تصميم‌گيري و بشري قوانين عمومي ، عرصه در
با كه قضاوتي.است مشروعيت فاقد امر آن ندانند ، مشروع را
، است نامشروع تنها نه باشد داشته تعارض عمومي افكار
خلاف بر امر اين و مي‌شود منتهي اجتماعي اختلال به بلكه
حل براي قضاوت دستگاه مگر.است عمومي مصلحت و ملي امنيت
اينگونه با چرا پس است ، نگرديده ايجاد تعارض رفع و نزاع
اين آيا مي‌كنيم؟ ايجاد التهاب و تشنج جامعه در محاكمات
قضاوت دستگاه تشكيل اهداف با و نيست غرض نقض رويكرد
ندارد؟ ذاتي مباينت
با مردمي قضاوت و عمومي افكار طرف از دادگاه حكم چرا
فرايند چند هر آنكه نه مگر.مي‌شود مواجه مخالفت و ترديد
نتيجه اما است ، همراه حقوقي ظرافت‌هاي و پيچيدگي با راي
...گيرد قرار عمومي ارزيابي معرض در مي‌تواند و بايد حكم
عمومي افكار وقتي كه پذيرفت بايد نيز عادلانه راي درباره
صدور نحوه از چند هر مي‌گيرند قرار قضايي رايي برابر در
ماهيت بودن عادلانه درباره مي‌توانند اما نيستند مطلع آن
حقوقي نظام در منصفه هيات جعل فلسفه و كنند قضاوت آن
..است حقيقت همين نيز اسلامي جمهوري توسط آن پذيرش و جهان
و مي‌گيرد شكل اجتماعي ارتباط در كه است مفهومي عدالت
آري.دهد انطباق آن از عمومي درك با را خود دائما بايد
يابد فراخي و توسعه جامعه يك خواهانه عدالت درك مي‌تواند
بين‌الاذهاني و اجتماعي وصف به حتما امر اين بايد اما
و قضاوت خود ، تعريف بر بنا نهادي هر الا و يابد سامان
بر را خود گوش و بشمارد عادلانه مي‌تواند را خود داوري
...ببندد جمعي و عمومي اعتراض
بار مي‌كنم توصيه خيرخواهانه و برادرانه همچنان اينجانب
عالمان ، انتقادات و آراء به ورزيدن اعتنا با ديگر
بازنگري كرده‌ايد ، آنچه در جامعه انديشمندان و صاحبنظران
...كنيد
بر دفاعياتم در و كردم منتشر خرداد در آنچه دارم اطمينان
از كوچكي بخش شد ، اشاره بدان نوشتار اين در و راندم زبان
بر را آن ابراز توفيق خداوند كه است مردم برحق مطالبات
رضاي كه دارم واثق رجاء و فرمود عنايت خود كوچك بنده اين
فريضه و اسلامي جامعه اصلاح وظيفه اداري در حق حضرت
مرارت‌ها ، رنج‌ها ، .است بوده مسلمين ائمه به نصيحت
به راه اين در خداوند ياري به را محروميت‌ها و حبس‌ها
.مي‌كشم انتظار عزيز ايران براي روشن فردايي و مي‌خرم جان
رحمت و نباشد اثري خشونت و قشري‌نگري ظلم ، از كه فردايي
.باشد گرفته فرا را جا همه اسلامي
استطعت ما الاصلاح الا اريد ما و
فوريت دو مجلس ديروز علني جلسه در
شوراي نظارت قانون به ماده چند الحاق" طرح
شد تصويب "مجلس انتخابات بر نگهبان
به ماده چند الحاق طرح :اسلامي جمهوري خبرگزاري - تهران
اسلامي مجلس‌شوراي انتخابات بر نگهبان شوراي نظارت قانون
.رسيد تصويب به و شد مجلس تقديم فوريت دو قيد با ديروز
مجلس كار دستور در عادي صورت به اين از پيش مذكور طرح
دستور دوازدهمين عنوان به و بود قرارگرفته اسلامي شوراي
يكي لامرد نماينده علوي سيدمحمود.داشت قرار هفتگي جلسات
انتخاباتي اين‌طرح ، تصويب با:گفت مذكور طرح طراحان از
وزارت اين ، بر علاوه و داشت خواهيم مطمئن‌تر و سالم‌تر
در.داشت خواهد راي اوراق چاپ براي را كافي فرصت كشورهم
هر در مي‌تواند نگهبان شوراي طرح ، اين نهايي تصويب صورت
و كند تعيين نماينده دو حداقل راي شعباخذ از يك
راي‌دهنده ، مشخصات بخش‌ثبت سه از نيز انتخابات تعرفه‌هاي
.شد خواهد تشكيل راي قسمت و نظارت ويژه قسمت
زمينه‌اي هر در انحصار :قضائيه قوه رئيس
است مردود
مسئولان جلسه در ديروز قضائيه قوه رئيس:سياسي گروه
كارهاي تسهيل جهت كارآمد ارائه‌طرحي ، قضائيه قوه اجرايي
تشريفات جلوگيري‌از و قانوني پزشكي سازمان به مراجعان
.داد قرار تاكيد رامورد زايد
شاهرودي هاشمي سيدمحمود آيت‌الله ايرنا ، گزارش به
را رهبري معظم مقام مفيد و ارزنده بيانات جلسه ، درآغاز
:وگفت كرد ذكر ماه اين بركات از مبارك‌رمضان ماه طليعه در
در كه بود تازه‌اي مانندخون انقلاب معظم رهبر فرمايشات
افكاربلند اين از بايد وما شد دميده نظام و جامعه كالبد
.باشيم گزار شكر را الهي موهبت واين كرده استفاده
در وريزش رويش قاعده به اشاره با شاهرودي هاشمي
در مهمي بسيار راهبردي اصول و نكات:داشت اظهار انقلابها
آن تبيين نويسندگان‌به است لازم بودكه ايشان سخنان
.بپردازند
رهبري معظم مقام سخنان از ديگري بخش به قضائيه قوه رئيس
انقلاب از كه جديد نسل به دادن ميدان:وگفت كرد اشاره
حركاتي و سخنان شناخت و دشمن‌شناسي شاخصه‌هاي است برآمده
سخنان در كه است ديگرنكاتي از است دشمن منافع با همسو كه
.است آمده ايشان
بازرگاني وزير ديدار در نيز ديروز قضائيه قوه رئيس
خدمات نبودن انحصاري لزوم بر اين‌وزارتخانه ومعاونين
.كرد تاكيد بازرگاني
بازرگاني وزارت:ديدارگفت اين در شاهرودي هاشمي آيت‌الله
شكل‌وسياست شود دقت بايد لكن است ، كشور اقتصادي اركان از
وبه شود انحصاري باارزش و مهم كار اين كه نباشد طوري كار
بامردود قضائيه قوه رئيس.درآيد ناسالم يك‌ابزار صورت
بويژه و انحصار:اظهارداشت زمينه‌اي هر در انحصار دانستن
اقتصادي ، امور در فساد تورم ، موجب اقتصادي مسائل در
مي‌شود توليد جاي به واسطه‌گري شبكه توسعه و قاچاق‌كالا
.كشوراست اقتصاد آفات از كه
هاشمي دولت :دانشجويان جمع در عبدي عباس
فرهنگي و اجتماعي حوزه‌هاي در رفسنجاني
بود كامياب
مشاركت جبهه مركزي شوراي عضو عبدي عباس :سياسي گروه
نقد به دانشجويي نشست يك در گذشته روز اسلامي ايران
رياست ساله هشت دوران در رفسنجاني هاشمي دولت عملكرد
.پرداخت وي جمهوري
انجمن دعوت به كه ديروز نشست در همشهري خبرنگار گزارش به
دانشكده تئاتر آمفي محل در شريف صنعتي دانشگاه اسلامي
روزنامه سردبيري شوراي عضو شد برگزار دانشگاه اين برق
رفسنجاني عملكرد پيرامون خود ديدگاه اظهار با امروز صبح
تا 68) وي توسط جمهوري رياست پست تصدي سالهاي فاصله در
من:كرد تصريح بود انتقادي نظرات حاوي "عموما كه (76
كه چرا گيرد ، قرار نقد از فراتر نبايد فردي هيچ معتقدم
.شد خواهد متحمل فرد همان را آسيب بيشترين صورت اين در
هاشمي دولت توسط اقتصادي تعديل برنامه اجراي عبدي
كشور اقتصاد كلان سطح در ركود و تورم عامل را رفسنجاني
تعديل سياست كه ادعا اين اقتصادي مبناي به وي.دانست
.نكرد اشاره‌اي تورم‌زاست ،
را اجتماعي مسائل بخش در هاشمي دولت عملكرد عبدي عباس
رياست دوران در:گفت باره اين در و كرد ارزيابي موفق
بسياري مثبت تحولات اجتماعيات حوزه در هاشمي جمهوري
سطح ارتقاي به مي‌توان جمله آن از كه افتاد اتفاق
و آن فرهنگ و شهرنشيني عرصه در كشور تحولات سوادآموزي ،
.كرد اشاره بانوان اجتماعي منزلت ترفيع نيز
توضيح
پاوه ، نماينده قادري نام ثبت عدم از حاكي خبري درج پي در
از نيز مجلس ششم دور براي كرد اعلام نمابري ارسال با وي
.است كرده ثبت‌نام خود فعلي انتخابيه حوزه
|
