يافته را خود راه خرداد ، دوم جنبش
كرد نخواهد گم را اهدافش
مشاركت جبهه سياسي دفتر رئيس خاتمي سيدمحمدرضا دكتر
اسلامي ايران
گذارد نمي كه است اي عمده مشكلات از سياسي انسداد *
باشد داشته گردش كشور در قدرت
كه كند اعمال را خود سلطه توانسته كشورهايي در امريكا *
نبوده‌اند حاكم خود سرنوشت بر مردم
وجه كه را صلاحيت‌هايي رد نگهبان شوراي اميدواريم *
برگرداند ندارد قانوني
مي‌چرخدكه نخبگان از كوچكي گروه بين در فقط سياسي قدرت *
است استصوابي نظارت آن ، دلايل از يكي
كه استدلال اين با مي‌رود انتظار باتجربه فرهيختگان از *
كنار را آنها باشند داشته تندروي‌هايي است ممكن جوانترها
نزنند
يا حرفي خرداد دوم جبهه گروههاي از يك هر طرف از اگر *
جبهه اين در شكاف حساب به نبايد شود مطرح موضع‌گيري
شود گذاشته
است سياسي ما اقتصاد كه است اين كشور اقتصاد اصلي مشكل *
نيست علمي و
به نياز توليد باشد ، توليد كه مي‌شود رفع زماني بيكاري *
دارد احتياج امنيت به سرمايه‌گذاري و دارد سرمايه‌گذاري
شاخص هاي چهره با خود گوهاي و گفت سلسله در همشهري
دفتر رئيس خاتمي رضا محمد سيد كشور ، با سياسي جريانات
كه است داده انجام اي مصاحبه اسلامي مشاركت جبهه سياسي
.گذرد مي نظرتان از
ايران مشاركت جبهه سياسي دفتر رئيس به‌عنوان شما با
گفتگو به است خرداد دوم جبهه فعال گروه يك كه اسلامي
تشكيل انگيزه مورد در پرسش نخستين عنوان به.نشسته‌ايم
توضيحاتي تشكل اين سياسي فعاليت ماهيت و مشاركت جبهه
.بفرماييد
طريق از تا آورديد فراهم را فرصت اين كه مي‌كنم تشكر o
.كنم صحبت شما مخاطبين با كشور روزنامه پرتيراژترين
اسم اين با نه البته تاريخي نظر از مشاركت جبهه شكل‌گيري
جمهوري رياست انتخابات از قبل به فلسفه ، اين با بلكه
عنوان به خاتمي آقاي كه زماني همان در.برمي‌گردد
ايشان اينكه احتمال شدند ، معرفي جمهوري رياست كانديداي
هدف بزرگترين دليل همين به.نداشت وجود شوند ، رئيس‌جمهور
تبليغات به خاتمي آقاي اطراف در زمان آن در كه كساني
و تبليغات اين رهگذر از كه بود اين بودند ، مشغول
در را سياسي - فكري سازمان و گروه يك سياسي فعاليت‌هاي
انتخابات يافتن پايان از بعد بتوانند كه دهند شكل كشور
انتخابات از بعد اما.كنند دنبال را خاتمي آقاي ايده‌هاي
از و كردند پيدا اجتماعي و سياسي مشغله خاتمي آقاي طبعا
چون باشند ، تشكيلات يك در نداشتند ميل ديگر طرف
ايشان اطراف در كه دوستاني بقيه اما.مي‌بود محدوديت‌آور
ما اگر بودند مطمئن آنها.نكردند رها را فكر اين بودند
در باشيم ، نداشته كشور داخل در منسجمي سياسي تشكيلات يك
به.رسيد نخواهد نتيجه به خاتمي آقاي برنامه‌هاي درازمدت
در خاتمي آقاي پيروزي روزهاي نخستين از جهت همين
اين كه بودند مصمم عده‌اي رياست‌جمهوري ، انتخابات
به توجه با و راه‌اندازي" رسما را سياسي تشكيلات
بتوانند بودند ، خاتمي آقاي اطراف زمان آن در كه نيروهايي
.كنند تعريف را نيروهايشان
كه به‌گونه‌اي باشد ، فراگير بايد حزب بوديم معتقد ما
آقاي گرد انتخابات دوران در كه را كساني همه بتواند
به بايد بوديم معتقد علت همين به.كند جذب بودند ، خاتمي
را حداقل‌هايي يك خودمان وجودي و حزبي فلسفه عنوان
اين بتوانيم تا كشيد طول زيادي زمان.كنيم انتخاب
در و كشيد طول نيم و سال يك حدود.كنيم تبيين را حداقل‌ها
رسمي را مشاركت جبهه شديم موفق گذشته سال شعبان نيمه
اين كه بوده اين ما همت و تلاش تمام هم آن از بعد.كنيم
سراسري عضوگيري ما امروز.كنيم عميق‌تر را انسجام
آقاي محور حول كه نيروهايي همان بركت به اما نداشته‌ايم ،
شعبه شهرستان پنجاه و يكصد در بودند ، شده جمع خاتمي
مسئوليت امتحان‌پس‌داده و شناخته‌شده افراد و داريم
از يكي شايد نظر اين از.دارند شهرستانها در را تشكيلات
نيروهاي با شهرستانها در كه باشيم تشكيلاتي مردمي‌ترين
.مي‌كنيم اداره را تشكيلاتمان شهرها همان
است؟ شده تدوين و تهيه مشاركت جبهه مرامنامه
برنامه‌هاي تدوين دوران در ما كارهاي نخستين از ، بله o
برنامه‌هاي اصول بر مبتني مرامنامه‌اي تدوين مشاركت
.بود خاتمي آقاي انتخاباتي
است؟ كرده پيدا انتشار
صورت به خودمان حوزه‌هاي در مشاركت نامه هفته در بله ، o
.داديم انتشار محدود
به‌عنوان گروههايي ائتلاف بيانگر جبهه اصطلاح
تشكل يك عنوان به مشاركت چرا.است تفكر يك زيرمجموعه
است؟ كرده استفاده جبهه نام از مشخص سياسي
گروههاي و احزاب از كه تشكلي يعني جبهه سياسي عرف در o
ما.موضوع‌بوديم اين متوجه ما.باشد شده تشكيل مختلف
گرفتار حزبي و جزمي حداكثرهاي در را خودمان مي‌خواستيم
برنامه‌اي ارائه مشاركت جبهه تشكيل از اصلي هدف.نكنيم
راي خاتمي آقاي به كه ميليوني بيست همه نوعي به كه بود
.شوند وارد تشكيلات اين در مي‌توانند كه كنند احساس دادند
اجتماعي فعاليت از گسترده‌اي بسيار حوزه يك ما بنابراين
بوديم آن نيازمند جهت همين به.كرديم تعريف خود براي را
كه را سياسي مختلف سليقه‌هاي بتوانيم نيز خود درون كه
تشكيلات اين وارد هستند ، مجتمع خرداد دوم حول در همه
اينكه الزام ما تشكيلات در الان دليل همين به.كنيم
.ندارد وجود نباشند ، ديگر تشكيلات يا حزب هيچ عضو افراد
همين به.داريم عضو خردادي دوم نيروهاي تمام از الان
در خودشان گروه افكار بازتابدهنده الان اينها همه دليل
.هستند مشاركت درون
مجلس انتخابات براي خرداد دوم ائتلاف گروه هجده از الان
حضور مشاركت جبهه در گروه چهارده اعضاي اسلامي شوراي
ارائه جبهه از اجتماعي تعريف يك ما بنابرايندارند فعال
مرام و مي‌گذاشتيم حزب را خودمان اسم اگر اما.داديم
خودمان از را افراد از سري يك مي‌كرديم انتخاب را حزبي
.مي‌داديم فراري
هستند؟ كساني چه مشاركت جبهه مخاطب
است اين مهم.مي‌سازند نخبگان را حزب جهان جاي همه در o
نياز ما كار اين براي.كنند پيدا مردمي پايگاه احزاب كه
زمينه اين در مختلفي مسائل.داريم فراواني آموزشهاي به
را خصوصيات اين هنوز ما احزاب از يك هيچ كه دارد وجود
از گروهي كشور كنوني شرايط در بنابراين.نيستند دارا
را خود مخاطب الان.هستند نخبگان احزاب تمامي مخاطبين
عمده قشر دو كه زنان و دانشجويان جوانان ، ميان در بيشتر
قسمت در.قرارداده‌ايم بودند ، جمهوري رياست انتخابات در
در بانوان قسمت در اما بوديم موفق حدودي تا جوانان
حزب يك فقط كه است اين ما ديگر هدف.هستيم راه ابتداي
ما جامعه امروزباشيم اجتماعي حزب يك بلكه نمانيم سياسي
دولت متاسفانه و روبه‌روست گسترده‌اي اجتماعي مشكلات با
نتوانسته پيچيده مشكلات به‌خاطر نظام به‌طوركلي و مجلس و
حزبي كشور فعلي شرايط در ما.كند رفع را مشكلات اين است
غيرسياسي و اجتماعي مسائل به بتواند كه مي‌دانيم موفق را
.باشد داشته توجه هم
.نيست اقتصادي موضوعات "فعلا مشاركت جبهه مسئله "ظاهرا
داريم كشور در اقتصادي مسائل پايه‌هاي يكسري ما نه ، o
نظر اشتراك راست جناح حتي سياسي گروههاي همه ميان در كه
خارجي ، يا داخلي سرمايه‌گذاري امنيت "مثلا.دارد وجود
نيست هيچ‌كس تعرض مورد خارجي سرمايه‌هاي از استفاده لزوم
موضوع به وقتي "مثلا اما.داريم قبول را اين هم ما و
مورد موضوعات اين مي‌رسيم ، اقتصادي تعديل يا تثبيت سياست
نظري بحث‌هاي به‌عنوان اما هست مشاركت جبهه در ما بحث
در اگر كه هستيم خود كردن آماده حال در مااست مطرح
مسائل در مدون سياست يك شويم وارد توانستيم حكومت اركان
در ما نيروهاي چسب حاضر حال در اما.باشيم داشته اقتصادي
همين به.است اجتماعي و سياسي مسائل "عمدتا جبهه ، درون
تثبيت سياست به كه هستند افرادي جبهه درون در دليل
.تعديل سياست به بعضي‌ها و دارند اعتقاد
ناشدني "عملا اقتصاد و سياست مرز تفكيك جاها بعضي در
اصل روي "عمدتا مجلس و دولت سوم ، برنامه در "مثلا ;است
شما.دارند اختلاف آن پيراموني مسائل و اساسي قانون 44
درباره سكوت اين نمي‌كنيد ، اظهارنظر جبهه عنوان به وقتي
شبهه نوعي است آن گرو در كشور سال پنج سرنوشت كه موضوعي
.مي‌كند ايجاد بعضي‌ها در
بودجه‌هاي با و سوم برنامه با مجلس در كه برخوردي آن o
يك بلكه نيست اقتصادي علمي برخورد يك كه مي‌شود ساليانه
دولت كه مسئله اين مي‌دانند همه "مثلا.است سياسي برخورد
در ضدعلمي موضوع يك كند گران را خود كالاهاي ندارد اجازه
لحاظ اين از و مي‌شود سياسي برخورد بودجه بااست اقتصاد
.كرده‌ايم نظر اعلام ما
ما اقتصاد كه است اين كشور اقتصاد اصلي مشكل ما به‌نظر
داريم اعتقاد ما.علمي اقتصاد تا است سياسي اقتصاد بيشتر
داشته وجود بيماري اگر.است پزشكي علم مثل اقتصاد علم كه
اقتصادي مختلف سياست‌هاي الان.دارد هم مشخصي درمان باشد
هر يا تعديل چه و تثبيت سياست چه كه مي‌بينيم جهان در
بيرون بحران از جامعه و رسيده نتيجه به بوده ديگري سياست
ولي داشتيم تثبيت سياست وقت يك ما كشور در اما.است آمده
مشكل هم باز داشتيم تعديل سياست وقت يك نشد حل ما مشكل
پايه‌اي مشكل ما كه مي‌دهد نشان اين.نكرد حل را ما
آن در كه بپردازيم آن به بايد ما نظر به و داريم ديگري
با كنيم انتخاب را اقتصادي سياست‌هاي اين از هركدام صورت
.بگيريم توجه قابل "نسبتا پاسخ‌هايي است ممكن زياد و كم
و سياسي برنامه مجلس به ورود براي گروهها از بعضي
وقت چه مشاركت جبهه.كرده‌اند اعلام را خود اقتصادي
كرد؟ خواهد اعلام را خود برنامه‌هاي
اجتماعي سياسي ، امور در.است آماده "تقريبا ما برنامه o
اين داشته وجود ما درون كه تجانسي به‌خاطر فرهنگي و
اقتصادي مورد در اما ، است شده تهيه پيش مدتها از برنامه
آينده هفته تا و شود تمام هفته اين پايان تا اميدواريم
از بعضي با حزب يك عنوان به ما اما.كنيم اعلام را آن
.نداريم موافقت مي‌شود ارائه مجلس براي كه برنامه‌هايي
فعلي شرايط در كه نيست طوري ما كشور سياسي ساختار
"مثلا كرديم پيدا راه مجلس به اگر كه دهيم قول بتوانيم
امنيت يا مي‌كنيم ايجاد رفاه مي‌كنيم ، حل را بيكاري
اجرا و تصميم‌گيري‌ها در چندگانگي آنقدر.مي‌كنيم ايجاد
كرسي 290"فرضا ما اگر حتي كه دارد وجود كشورمان داخل در
بدهيم قول نمي‌توانيم بگيرد قرار اختيارمان در هم مجلس
.كنيم اجرا را برنامه‌هايمان مي‌توانيم "حتما كه
ما نظر مورد كلان و بزرگ برنامه‌هاي ارائه بنابراين
براي مايليم كه فعلي شرايط در گفته‌ايم بلكه.است نبوده
سياسي ، مسائل در نظرمان به باشيم مجلس در سال چهار
كه دارد وجود اصلي مسئله چند امنيتي و اجتماعي اقتصادي ،
"مثلا.بود نخواهد حل‌شدني نيز مسائل بقيه نشود ، حل تا
وجود سياسي عرصه در كه عمده‌اي مشكلات از يكي ما به‌نظر
نمي‌دهد اجازه كه چيزي.است كشور در سياسي انسداد دارد ،
سياسي قدرت "مخصوصا قدرت.باشد داشته دوران كشور در قدرت
از يكي كه مي‌چرخد ، نخبگان از كوچكي دسته بين در فقط
قانون اين اصلاح بنابراين.است استصوابي نظارت آن دلايل
قرار اولويت در سياسي انسداد كردن برطرف براي را
و مطبوعات مسئلهاست مطبوعات دوم مسئله.داده‌ايم
خود برنامه‌هاي از يكي را مستقل و آزاد اطلاع‌رساني
در كردن سياسي و حزبي كار احزاب ، مسئله يا و مي‌دانيم
.است پرهزينه بسيار معنوي و مادي به‌لحاظ ما مملكت
كه است اين مشكلات از يكي يا هستيم آن به‌دنبال بنابراين
به‌دنبال مجبورند و نمي‌كنند فكر ملي ما مجلس نمايندگان
را شوراها ما اما.باشند خودشان انتخابي حوزه شهري مسائل
به اختيارات آنقدر بايد ششم مجلس بنابراينكرديم ايجاد
مسائل به بتوانند نمايندگان كه بدهد روستا و شهر شوراهاي
.كنند فكر ملي
از يكي ديديم و كرديم بررسي ما "مثلا اقتصادي مسائل در
.خصوصي چه و دولتي انحصارات چه است ، انحصارات عمده مسائل
بايد ;ندارد وجود اساسي قانون با مغايرت كه جاهايي در
دهها به متعلق ما تجارت قانون يا و شكست را انحصارات اين
مدرن بازرگاني نيازهاي پاسخگوي "اصلا و است پيش سال
سرمايه‌گذاري شعار يا و.شود اصلاح بايد و نيست امروز
نشده تضمين سرمايه‌گذاري امنيت هيچ‌جا اما مي‌شود داده
برنامه‌هاي رئوس موضوعات اين نظاير ديگر مسائل و است
را اكثريت ششم مجلس در اگر هستيم آن درصدد كه ماست
شعار من نظر به.بپردازيم مسائل اين به آورديم به‌دست
بيكاري چوناست فريب يك مدت كوتاه در بيكاري رفع
توليد.باشد داشته وجود توليد كه مي‌شود رفع به‌شرطي
بايد سرمايه‌گذاري براي و دارد سرمايه‌گذاري به نياز
.باشد امنيت
چيست؟ شما اقتصادي برنامه‌هاي رئوس مجموع در
به‌خاطر معتقديم ما بگويم بخواهم خلاصه به‌طور اگر o
فقر خط روي يا زير در كه افرادي و كشور عمومي وضعيت
آزاد اقتصاد يك در شد خواهيم موفق وقتي مي‌برند ، به‌سر
حركت (نظر مورد الگوي به‌عنوان) خصوصي بخش مشاركت با
را مناسب ضربه‌گيرهاي آسيبپذير اقشار براي كه كنيم
مي‌پذيريم را خصوصي بخش اقتصاد اگر بنابراين ;كنيم تعبيه
اجتماعي تامين براي كامل و جامع سياست يك آن كنار در
سياست‌هاي كنيم ، هدفمند را يارانه بگيريم ، نظر در بايد
مدنظر را دست اين از اقداماتي و كنيم علمي را بيمه‌اي
هم و بپذيرند را آزاد بازار اقتصاد مردم هم تا دهيم قرار
.باشد مردم زندگي متكفل بتواند دولت
به را موردنظرتان اقتصادي برنامه‌هاي كه شرايطي در شما
eفاصله مي‌خواهيد چطور نرسانده‌ايد ، جامعي تعريف
تعاريف و تعريف اين كه را ديگر گروههاي با احتمالي
مشخص خود براي را...و سياست فرهنگ ، ديگر حوزه‌هاي
كنيد؟ كم كرده‌اند
ديگر با فرهنگي و سياسي مسائل در حداقل‌هايمان ما وقتي o
مشترك تعريف كردن پيدا مي‌شود ، نزديك حداكثر به گروهها
فرهنگي ، بخش در ما فيالمثلنيست دشواري بسيار كار
قبول كامل به‌طور را مهاجراني آقاي فرهنگي سياست‌هاي
.مي‌كنيم دفاع خودمان فرهنگي سياست‌هاي مثل آن از و داريم
باشد ، داشته هم نقايصي سياست‌ها اين اگر "طبيعتا خوب ،
خواستار و مي‌كنيم حمايت آن از خود برنامه‌هاي مثل ما
اقتصادي سياست‌هاي بحث در اما.هستيم نقايص آن شدن برطرف
وارد و برويم فراتر حداقل‌ها آن از نتوانسته‌ايم هنوز ما
و پذيرفته‌ايم را كلي اصل يك ما.نشده‌ايم جزئيات
"طبعا و برسيم نظر وحدت به آن حوش و حول در مي‌كوشيم
معتقديم ما درمجموع.كنيم عبور گذار مرحله يك از بايد
نظر اشتراك آمد ، پديد سياسي مسائل سر بر اصولي وحدت وقتي
ما.كرد جستجو آن ادامه در مي‌توان هم را اقتصادي
نظارت مثل عاملي "فرضا و باشد سياسي توسعه وقتي معتقديم
آن از مي‌توان نباشد ، آن بازدارنده عوامل جزء استصوابي
خارجي‌ها اگر "فرضارسيد اقتصادي امنيت يك به رهگذر
را انتخابات ملاك كنند ، سرمايه‌گذاري ايران در بخواهند
نظر در ما كشور در سرمايه‌هايشان كردن هزينه براي
چقدر ما كشور در كه مي‌كنند توجه نكته اين به و مي‌گيرند
هم آنها تا دارد وجود ثبات و نظم عمومي افكار براساس
.بياورند كشور به را سرمايه‌شان خاطر اطمينان با بتوانند
از يكي عنوان به سياسي انسداد به صحبت‌هايتان در شما
نظارت را آن عوامل جمله از و كرديد اشاره كشور مشكلات
به واسطه به كه را ردصلاحيت‌ها بحث.دانستيد استصوابي
تحليل چطور آمده پيش انتخابات در نظارت نوع اين كارگيري
چگونه را سالم انتخابات يك برگزاري راههاي و مي‌كنيد
مي‌نماييد؟ برآورد
كه اين آن و كنم اشاره بايد خصوص همين در نكته يك به o
تنوع نظر از اخير ساله ده در صلاحيت‌ها تاييد روند
از تاسف اظهار با واقع در و است بوده بي‌سابقه كانديداها
قابل حدود تا بگويم بايد ببرم كار به مي‌خواهم كه تعبيري
اما !است شده داده رقابت اجازه جاري انتخابات در توجهي
نشده‌ايم ، صلاحيت رد ما خود چون كه نيست اين مسئله
برخي غيرقانوني صلاحيت رد به نسبت را خود جدي اعتراض
انقلاب رهبر فرمايش به كه وقتي.نكنيم اعلام كانديداها
چه ردصلاحيت‌ها ازاين بسياري باشد ، قانون بايد ملاك
دارد؟ مبنايي
بايد شود ، رد گروه يك از هواداري خاطر به كسي صلاحيت اگر
محكمه يك در و قانوني لحاظ به گروه آن كه شود بررسي
معتقديم ما دليل همين به.باشد شده اعلام منحله صالحه ،
و فردي سليقه‌هاي مورد وجه هيچ به نبايد صلاحيت‌ها تعيين
عملكرد به نسبت ما زمينه همين در و بگيرد قرار جناحي
.داريم جدي سئوال‌هاي نظارت هياتهاي
زعم به افراد برخي ورود نگران اگر نگهبان شوراي آقايان
مردم عامه كه بدانند بايد هستند مجلس به غيرصالح آنان
نگهبان شوراي عضو نفر دوازده يا پنج از بهتر را خود صلاح
.مي‌دانند
به ملزم نوعي به نگهبان شوراي كه هستيد اميدوار يعني
شود؟ نظارت هيات توسط كانديداها ردصلاحيت در نظر تجديد
گسترده‌اي تجديدنظر نگهبان شوراي كه احتمال اين البته o
شوراي كه اميدواريم "قطعا ولي است ، كم كند زمينه اين در
.برگرداند ندارد قانوني وجه كه را ردصلاحيت‌هايي نگهبان
شناخته‌شده چهره‌هاي ردصلاحيت فلسفه از شما تحليل
چيست؟ سياسي
برداشت همان بر مبتني حركت اين فلسفه كه مي‌كنم فكر من o
نوع يك به نگهبان شوراي يعني ;است غيرخودي و خودي
مبناي را همان كه است معتقد شهروندان ميان مرزبندي
نظر به البتهاست داده قرار كانديداها برخي ردصلاحيت
تا انتخابات از دوره اين در نگهبان شوراي كه مي‌رسد
با "طبيعتا كه چرا ;كرده هم را عمومي افكار مراعات حدودي
تصميم شورا اين اگر خرداد ، دوم جبهه به نسبت مردم اقبال
مقياس در را جبهه اين كانديداهاي ردصلاحيت مي‌گرفت
غيرقابل اجتماعي عكس‌العمل‌هاي دهد ، انجام گسترده
قرار مسئله اين جريان در شورا اين و مي‌شد حاصل پيش‌بيني
كنند احساس مردم كه كند كاري نبايد كه بود گرفته
و كنند مطرح نظام چهارچوب در را خود حرفهاي نمي‌توانند
هياتهاي كه هستند تاييدصلاحيت‌شده‌اي كانديداهاي بسا چه
اما نبودند ، آنها صلاحيت تاييد به مايل "قلبا نظارت
نگهبان ، شوراي به آنان توصيه و بزرگان دورانديشي‌هاي
.داشت برحذر غيرقانوني رويه‌هاي به عمل از را آنها
مشاركت جبهه ردصلاحيت‌شده نامزدهاي صلاحيت كه صورتي در
چه مشاركت جبهه واكنش نرسد ، تاييد به هم مرحله آخرين تا
بود؟ خواهد
آخرين تا اگر و كرد خواهيم شركت انتخابات در "حتما ما o
"حتما نشويم ، كانديداهايمان صلاحيت تاييد به موفق لحظه
فهرست در هستند نزديك ديدگاهايمان به كه را افرادي اسامي
داريم را انتخابات در حضور قصد ما.داد خواهيم قرار خود
.را قهركردن قصد نه
خرداد دوم جبهه متعدد گروههاي بين در نظر اختلاف وجود
استفاده مورد "بعضا اختلاف‌نظرها اين بسا چه.است طبيعي
دوم جبهه گروههاي آيا.گيرد قرار رقيب جناح تبليغاتي
فرصت كه مي‌كنند برخورد مسئولانه مسئله اين با خرداد
بروز از و ندهند مخالفان به را سياسي بهره‌برداري‌هاي
كنند؟ جلوگيري جبهه اين در انشقاق
مطرح گروهها انتخاباتي فهرست مثال با را پرسش اين پاسخ o
به دستيابي امكان كه مي‌دانستيم هم ابتدا از ما.مي‌كنم
گروه هجده سوي از كشور سراسر براي نفره فهرست 290 يك
امكان كه مي‌دانستيم هم ابتدا از ما.مي‌كنم مطرح
سوي از كشور سراسر براي نفره فهرست 290 يك به دستيابي
بسياري و ندارد وجود خرداد دوم جبهه به متعلق گروه هجده
فهرست اين در حضور شايسته را خود كه دارند وجود افراد
كه نيست اين هم خرداد دوم مشي كه اين عين در مي‌دانند ،
لحاظ همين به.كند برخورد موضوع اين با انحصارطلبانه
كه است اين گرفته قرار خرداد دوم گروههاي محور كه آنچه
اكثر باشيم مطمئن كه كنيم رقابت هم با جايي تا ما
محور واقع در.است خرداد دوم به متعلق مجلس كرسي‌هاي
همين بر مبتني خرداد دوم گروههاي هجده‌گانه ائتلاف اصلي
توافق به شهرستانها در "عمدتا ما لحاظ همين به.است اصل
در اما رسيده‌ايم ، انتخاباتي فهرست‌هاي مورد در جامعي
در سياسي نيروهاي عمده كه اين به توجه با تهران مورد
قوت به اشتراك‌نظر كه است طبيعي شده‌اند ، جمع پايتخت
كه است اين بر تلاش حال اين با نباشد ، شهرستانها مشتركات
.شود حاصل تفاهم حداكثر
دوم گروههاي ميان انشقاق احتمال بحث ادامه در شايد *
در جبهه درون افراد مختلف موضعگيري‌هاي به بتوان خرداد
اين به است ممكن "بعضا كه كرد اشاره مختلف مسائل خصوص
در پرهيزي جبهه اين گروههاي ميان در كه زند دامان تصور
.ندارد وجود انشقاق از جلوگيري مورد
شناخت با كه كرد توجه نكته اين به بايد من نظر به o
كه رسيد جمع‌بندي اين به مي‌توان خرداد دوم جنبش ماهيت
و هستند آزاد خود نظرات بيان و مواضع اتخاذ در افراد
از "فرضا اگر.شود مسائل اين دستخوش نبايد تفاهم‌ها صحنه
يا و شود مطرح حرفهايي جبهه اين گروههاي از كدام هر طرف
جبهه در شكاف ايجاد مفهوم به نبايد شود ، موضعگيري‌هايي
در ديدگاهها دهيم اجازه بايد ما.شود تلقي خرداد دوم
شكوفايي به جامعه كليت تا يابند بروز مجال شفاف فضايي
است اين مشاركت جبهه درون در ما موضع لحاظ همين به.برسد
گروههاي ساير سوي از ما مورد در كه مسائلي به نسبت كه
.ندهيم نشان رسمي عكس‌العمل مي‌شود عنوان خرداد دوم جبهه
جبهه اين از حركتي تا كوشيده‌اند چقدر خردادي‌ها دوم *
به نسبت همان به و كند خطر احساس رقيب جناح كه نزند سر
رود؟ پيش غيراصولي سياست‌هاي سمت
به و نپنداريم مطلق حق را خود كه بوده اين بر ما تلاش o
جامعه در هم راست جناح حال هر به كه كنيم توجه نكته اين
معيار را خرداد دوم انتخابات اگر و است پايگاه داراي
راي جناح آن كانديداي به مردم يك‌چهارم حدود دهيم ، قرار
آتش شرايطي هيچ در مي‌كنيم تلاش ما لحاظ همين به.دادند
و جواني به‌واسطه "طبيعتا البته نشويم ، معركه بيار
در اوقات گاهي است ممكن جبهه اين گروههاي برخي بي‌تجربگي
از بسياري شخصيت روي هر به اما باشيم ، افتاده دام اين
آن از پس و پهلوي رژيم اجتماعي سياسي شرايط محصول افراد
در كه است طبيعي و بوده آن از پس مسائل و جنگ و انقلاب
گاهي بازشده ، گفتن سخن و نظر اظهار فضاي كه فعلي شرايط
است تمرين پروسه حالت در فعلا جامعهبزنند فرياد كساني
از.شد خواهد نهادينه پيش از بيش اصولي امور تدريج به و
كه استدلال اين با مي‌رود انتظار باتجربه فرهيختگان
را آنها باشند ، داشته تندروهايي "بعضا است ممكن جوانترها
به متقابل درك فضاي در كه دهند اجازه و نرانند كنار به
.يابيم دست ملي وفاقي
بحث‌انگيز مسائل از انتخابات صحنه به هاشمي آقاي ورود *
چيست؟ مورد اين در شما نظر.است بوده
كه اين براي انتخابات ، در هاشمي آقاي حضور خصوص در o
برخي سوءبرداشت براي وسيله‌اي مشاركت جبهه اظهارنظر
گسترده‌اي اظهارنظر مي‌دهم ترجيح من نشود ، سياسي تفكرات
در هاشمي آقاي اگر كه مي‌گويم خلاصه طور به فقط نكنم ،
نفره سي فهرست كه اين احتمال نمي‌كردند ، شركت انتخابات
برسد خرداد دوم ائتلاف گروههاي تمامي تاييد به تهران
.بود زياد بسيار
مشكل دچار پايه از ائتلاف كه نشده باعث مسئله اين اما
دادند نشان خود از كه سعه‌صدري با جبهه اين گروههاي.شود
ساير بحث از جدا را هاشمي آقاي بحث گرفتند تصميم
اجماع كه هست و بوده اين تلاش همه و كنند حل كانديداها
نظر هاشمي آقاي حضور مورد در اما.شود حاصل نهايي نظر
افزايش به منجر كه اقدامي هر از كه است اين مشاركت جبهه
در هاشمي آقاي ورود "طبعا و كند استقبال شود مردم انتخاب
شد ، خواهد رقابت‌ها شدن فعال باعث تنها نه انتخابات صحنه
انتخابات در گسترده حضور براي هم را مردم شور بلكه
هم سياسي گروههاي ميان مرزبندي‌ها و داد خواهد افزايش
در را ايشان حضور من لحاظ همين به ;شد خواهد دقيق‌تر
و انتخابشدن مورد در و مي‌دانم انتخابات نفع به مجموع
;داد نخواهد رخ خاصي اتفاق معتقدم هم ايشان رفتن مجلس به
ايشان دوباره ورود معتقدند كه تصورات بعضي برخلاف كه چرا
يا و كرد خواهد كند را اصلاحات روند انتخابات صحنه به
دوم جنبش دارم اعتقاد بنده.بود خواهد سياسي توسعه مخل
نخواهد گم را خود اهداف و كرده پيدا را خود راه خرداد
.كرد
بحث به داديد ما پرسش يك به كه پاسخي از بخشي در شما *
.كرديد اشاره نگهبان شوراي عملكرد منظر از غيرخودي و خودي
از تحليلي چه و مي‌بيند چگونه را بحث اين مشاركت جبهه
دارد؟ آن
تشكيلات يك منظر از نه را غيرخودي و خودي بحث بايد ما o
نظام منظر از.كنيم تعريف نظام و حكومت منظر از كه سياسي
خودي هم مجرمان حتي كشور ، اين شهروندان تمام حكومت و
به مجاز شهروندان اين كه كند تعيين بايد قانون و هستند
يا هستند اجتماعي سياسي عرصه كدام در فعاليت و دخالت
شرايط برخي مورد در وقتي اساسي قانون در "مثلا.نيستند
مي‌توان آيا شده ، بحث مختلف انتخابات در كانديداها حضور
شرايط ، آن از برخورداري عدم دليل به شهروندان بقيه كه گفت
هستند؟ غيرخودي
.بگيريم نظر در را آزادي نهضت نمونه زمينه همين در *
غيرخودي و خودي از شما تعريف با را سياسي تشكل اين مسئله
كرد؟ حل مي‌توان چطور
است داده نظر آن مورد در امام كه است گروهي آزادي نهضت o
مورد در امام نظر با منطبق است ، امام مريد كه كسي هر و
قانوني احكام طبق بايد حكومت اما مي‌كند ، قضاوت گروه اين
گروه اين كه رسيد نتيجه اين به اگر صالحه محاكم و
كه آنجايي از اما كند ، اعلام منحله را آن است ، غيرقانوني
جاي به مي‌كنيم ، پرهزينه بسيار را خود حكومت "معمولا ما
-است مرسوم دنيا تمام در كه همانطور -آن قانوني مراحل طي
نمي‌توانند هم مردم و مي‌كنيم تشتت ايجاد عمومي افكار در
من لحاظ همين به.كيست جانب به حق كه بگيرند تصميم
نوع اين حل براي هم قضائيه قوه كه جايي آن از معتقدم
جاي به را آزادي نهضت بحث بايد است ، همراهي آماده مشكلات
قانون مجراي از كنيم ، خرج ايشان نظر و امام از كه اين
نامه‌اي اساس بر.كنيم حل را آن و دهيم قرار رسيدگي مورد
نمايندگان برخي به خطاب حيات روزهاي آخرين در امام كه هم
بوديم مجبور مقطعي در ما" كه اين بر دال نوشتند مجلس
به همه بايد الان اما بگيريم ، پيش در را سياست‌هايي
طي آزادي نهضت مورد در قانوني روال بايد ،"برگرديم قانون
.شود
اين آن و مي‌كنيم مطرح انتخابات خصوص در را ديگري پرسش *
چيست؟ خرداد دوم جبهه نامزدهاي تعدد با مردم تكليف كه
كانديداهاي ميان را كاملي تفاهم كه هستيم آن درپي ما o
و كنيم برقرار تهران نيز و شهرستانها در جبهه مختلف
فرد چند يا يك به را كانديداها زياد تعداد آن بر مبتني
دوم گروههاي ميان در البته.دهيم تقليل اصلي و مشخص
نتيجه اين به كانديداها و مي‌شود حاصل تفاهم اين خرداد
خرداد دوم جبهه نفع به نفرات تقليل كه مي‌رسند و رسيده
.است
مي‌كنيد فكر و چيست تهران در انتخابات از شما پيش‌بيني *
شود؟ مردم آراء از درصد چند جذب به موفق مشاركت جبهه
طبق كه داده‌ايم انجام نظرسنجي‌هايي زمينه همين در ما o
راس در مشاركت جبهه فهرست اعضاي از برخي شده مشخص آن
موقعيت مورد در همچنين.دارند قرار مردم نظر مورد آراء
كه است اين بيانگر كه كرده‌ايم نظرسنجي‌هايي هم گروهها
.است تهران در مردم موردنظر اصلي گروههاي جزء مشاركت جبهه
مردم نمايندگان از نفر از 25 بيش كه است اين ما برآورد
.بود خواهد خرداد دوم جبهه كانديداهاي ميان از تهران
در شرايط واجد راي‌دهندگان از درصد چند مي‌كنيد فكر *
كنند؟ شركت ششم مجلس انتخابات
ما داشته وجود حال به تا كه روندي به توجه با o
.برسد خرداد دوم حد به كه اميدواريم
در "قطعا كه است عاملي راي‌دهندگان سن افزايش البته
.بود خواهد موءثر راي‌دهندگان تعداد و ميزان
از هم آمريكا با رابطه موضوع جمله از و خارجي روابط *
اخير مورد در ويژه به نظرتاناست بوده جنجالي مباحث
چيست؟
از.است پركشمكش حال عين در و جذاب بحثي آمريكا بحث o
تعيين رهبري "طبيعتا خارجي سياست اصول و قانوني نظر
تابع بايد لحاظ اين از هم ما و است مقوله اين كننده
نظر بر تكيه با "صرفا هم رهبري "طبعا.باشيم ايشان نظرات
يكسري بر مبتني ايشان نظر و نمي‌كنند موضع اعلام شخصي
به.مي‌گيرد شكل كشور ملي مصالح و منافع مسائل ، و اصول
نبايد شرايطي هيچ در ما است معتقد مشاركت جبهه لحاظ همين
موضوع اين از بايد و كنيم فراموش را آمريكا سلطه‌گري خوي
مقدرات بر دوباره شرايطي در آمريكا مبادا كه باشيم برحذر
زير دوباره مي‌توانيم صورت يك در "صرفا ما.شود حاكم ما
مردم‌سالاري كشور داخل در كه اين آن و برويم آمريكا سلطه
در آنها مشاركت و مردم حضور واقع در و باشد نداشته جريان
گروههاي و باشد نشده نهادينه كشور در خويش سرنوشت تعيين
داشته حاكميت جامعه سرنوشت بر اقتدارگرا و انحصارطلب
را خود تسلط توانسته كشورهايي در "عموما آمريكا.باشند
به.نداشته‌اند حاكميت خود سرنوشت بر مردم كه كند اعمال
بحث شود ، پياده واقعي دموكراسي اگر معتقديم ما دليل همين
.شد خواهد حل چهارچوب همان در هم آمريكا با رابطه
|
