آينده براي است درسي گذشته از انتقاد
!برماست كه ماست از
آينده براي است درسي گذشته از انتقاد
;درآمد
نوشته به پاسخ در يكي آيد ، مي پي در كه اي نوشته دو
موسيقي اشاعه و حفظ مركز آموزش مدير) طاهري معصومه خانم
مدرسان از خود كه نويسنده و است شده نگاشته (سيما و صدا
در را اشاعه و حفظ مركز بي‌دروپيكري علت است ، موسيقي
دوم نوشته در.مي‌كند ذكر كارشناسانه وغير نارسا مديريت
، است شده نگاشته مهدوي آقاي نوشته به پاسخ در كه
سنتي موسيقي در ركود علت ، گذرا شكلي به آن در نويسنده
ديگر انواع يا پاپ موسيقي حضور و وجود ناحيه از نه را
سنتي موسيقيدانهاي كه فتوري و ضعف سبب به بلكه موسيقي ،
صفحه كه توضيح اين با.مي‌داند شده‌اند ، دچار آن به
آسيبشناسي به كه مختلفي نظريات انعكاس از همشهري موسيقي
استقبال مي‌پردازد ، مختلف حوزه‌هاي در ايران موسيقي
.مي‌خوانيم را نوشته دو اين مي‌كند ،
هنري گروه
پاسخ‌نامه خواندن شد ، سطور اين نوشتن باعث كه چه آن
"چگونه؟ هنر ، ميدان در پژوهش" مقاله به طاهري معصومه خانم
سه‌شنبه تاريخ در !ماندگارند انساني ارزشهاي عنوان با
.بود روزنامه صفحه 10 در مرداد 79 10
در سال مدت 19 به كه كسي عنوان به را من مذكور نوشته
از و بوده تدريس به مشغول ايران موسيقي اشاعه و حفظ مركز
من.ساخت بسيارمتاسف هستم ، آشنا مركز واقعيات با نزديك
داريوش دكتر آقاي استادم دعوت به سال 55 ارديبهشت در
تدريس به مشغول آنجا در بودند ، مركز وقت مدير كه صفوت
مديريت نوع به اعتراض با سال 75 فروردين در و شدم
.كردم ترك را مركز طاهري ، خانم غيرتخصصي
محترم استادان شدم ، تدريس به مشغول مركز در من كه زماني
جليل شفيعيان ، حداديان ، مقدسي ، گنجه‌اي ، عليزاده ، آقايان
شناسا ، رجبي ، فرهمند ، كياني‌نژاد ، مشكاتيان ، عندليبي ،
و پريسا خانم‌ها و فرهنگفر و رضوي مرحوم و شكارچي جنگوك ،
آقايان بعدها و بودند تحقيق و تدريس به مشغول سعيدي
مركز مشي خط.شدند اضافه نيز اداني و فروهري پيرنياكان ،
موسيقيدانان عنوان به ما كه بود شكل اين به زمان آن در
موظف ديگر روزهاي و مي‌كرديم تدريس روز دو هفته ، در جوان
استوديوي و آرشيو از و پرداخته تحقيق كار به كه بوديم
محضر از همچنين و كرده استفاده كار اين براي مركز
كريمي فروتن ، برومند ، مرحوم مانند زمان آن بنام استادان
و مي‌افزوديم خود آموخته‌هاي به و كرده استفاده ديگران و
.مي‌پرداختيم نوازندگي به مركز گروه‌هاي در
با را خود همكاري جوان استادان از بعضي سال 57 اواخر از
داده ادامه خود همكاري به ديگر بعضي اما كردند قطع مركز
مديريت‌هاي با را خود همكاري نيز اسلامي انقلاب از پس و
احساس مركز به نسبت كه تعهدي و عشق خاطر به مختلف
تخصص و فرهنگي رشد همه ما چون دادند ، ادامه مي‌كردند ،
و حفظ مركز سال 64 از حدودا.بوديم مركز مديون را خود
.كرد پيدا نزولي سير يك موسيقي اشاعه
نظر در بودجه‌اي مركز براي ديگر سيما صداو انقلاب ، از پس
و مي‌شد اداره خودكفا شكل به مالي نظر از مركز و نگرفت
.شد موسيقي آموزشگاه يك به تبديل كم‌كم ترتيب اين به
موسيقيدانان از قبلي ، مدرسين از غير به سال 73 تا البته
دليل به سال 73 از اما.بود شده دعوت هم ديگري تحصيلكرده
كه كسي هر از وقت ، مديريت گفته به كميت به دادن اهميت
دانش‌و هيچ و بود پرداخته موسيقي آموزش به سال دو يكي
.شد همكاري به دعوت نداشت ، موسيقي زمينه در تخصصي
گذشته از انتقاد.كنم ذكر مي‌خواهم را نكته‌اي اينجا در
گذشته از مي‌خواهيم بلكه نيست افراد كردن محكوم دليل به
.مي‌گذارند زيرپا را واقعيات طاهري خانم اما.بگيريم درس
و بيست اين در":مي‌نويسند مهدوي آقاي به پاسخ در ايشان
همه مهدوي آقاي كه گونه آن هم انقلاب از پس سال دو يكي
مركز واقعا نموده‌اند ، وصف ساكن و تاريك و سياه را چيز
به است ، شده برداشته قدمهايي و نبوده بدين‌گونه آموزش
ناظر و شاهد نزديك از خود كه سالهاي 7673 در خصوص
در مثبتي بسيار گامهاي و بودم آموزش مركز در مهمي تحولات
اول دراينجا "شده برداشته هنرجويان آموزش تربيت راه
ذكر صادقانه چرا:كنم سوال طاهري خانم از مي‌خواهم
به ايشان مسئوليت زمان درست سالهاي 7673 كه نمي‌كنند
بهترين توسط مركز ترك بعد ، و است بوده آموزش مدير عنوان
تنها كه كساني و آماتور مدرسان كردن جايگزين و اساتيد
تخصصي گونه هيچ و فراگرفته را موسيقي مقدمات سال دو يكي
كردن تبديل و سابقه با مدرسان جاي به ندارند ، موسيقي در
كلاسها بي‌رويه كردن اضافه و موسيقي آموزشگاه يك به مركز
است؟ مثبت گام و تحول ايشان نظر به مالي دلايل به
همان در كياني آقاي اتفاقا":مي‌نويسند باز طاهري خانم
سكون و فترت سالهاي به آن از مهدوي آقاي كه سالهايي
موسيقي مركز در آموزش شوراي اعضاي از نموده‌اند ، تعبير
".نبودند بركنار قضايا از و (7673)بودند سيما و صدا
زمان آن در كه كساني همه اما است ، صحيح فوق عبارت البته
ديگر و كياني آقاي نظريات كه مي‌دانند بودند ، مركز در
بارها من خود كه طور همان.درنمي‌آمد عمل به شورا اعضاي
و مي‌كردم يادآوري را مركز انقلاب از قبل سياست حضورا
اين به توجهي هيچ اما.مي‌دادم ارائه تخصصي نظرياتي
.نمي‌شد نظريات
جاي من اگر":طاهري خانم نوشته آخر سطور به توجه با
به نسبت را خود ارادت قبل سال دو (مهدوي آقاي)بودم ايشان
و مي‌نمودم اعلام خصوصي صورت به موسيقي مركز فعلي مدير
خود قلم حملات آماج را سابق مدير خود ، ارادت اثبات جهت
آقاي به خوشامدگويي دليل به هم امروز و نمي‌دادم قرار
به گونه اين را موسيقي مركز كنوني عملكرد كياني ، مجيد
نسبت را خود ارادت خصوصي هم باز و نمي‌گرفتم انتقاد باد
كه كنم تاكيد باز مي‌خواهم "مي‌كردم ابراز كياني آقاي به
افراد بعضي كردن محكوم منظور به گذشته ، عملكرد از انتقاد
شاخه‌هاي از يكي موسيقي.نيست ديگر افراد از ستايش و
خصوصي مقوله‌اي بنابراين است ، ملتي هر هنر و فرهنگ اصلي
كه است اين واقعيت.كنيم بيان خصوصي را مسايل كه نيست
آزاد آموزشگاه يك به كم‌كم سال 64 از تقريبا مركز
.شد سپرده فراموشي به آن ديگر وظايف و شد تبديل موسيقي
كياني آقاي شايسته انتخاب از خشنودي ابراز با پايان در
و آگاهي با اميدوارم موسيقي ، حفظ مركز سرپرست عنوان به
اميد با و باشند موفق دارند ، گذشته از ايشان كه تجربياتي
اشاعه به بلكه نپردازيم ، موسيقي حفظ به تنها كه اين به
از بيشتر سيما و صدا كه زمان اين در آن اصيل و صحيح
نيز است ، داده عادت بي‌هويت موسيقي‌هاي رابه مردم هميشه
.بپردازيم
سنتور نوازنده حلاج ، رويا
مركز سابق مدرسان از يكي و
موسيقي اشاعه و حفظ
!برماست كه ماست از
سال دو يكي از ايران موسيقي پهنه به پاپ موسيقي آمدن با
كه شنيده‌ايم و ديده مخالفي و موافق نظريات تاكنون ، قبل
بود آمده شماره 2175 همشهري روزنامه گرامي در آنها آخرين
بودند برده قلم به دست پر ، دلي با (مهدوي رضا) نويسنده و
پژوهش" عنوان مقاله‌اي‌تحت در را داشتند دل در چه هر و
.بودند آورده "چگونه؟ هنر ، ميدان در
قضاوت كه مي‌بينيم كنيم ، قضاوت منصفانه بخواهيم اگر
عزيز اين نوشته‌هاي از و نبوده غرض از دور به نويسنده
همين به !دارند پاپ موسيقي با ديرينه‌اي كينه كه پيداست
و عزيز اين به را چند نكاتي كه ديدم لازم برخود خاطر
موسيقي هنرمندان چشم از را موسيقي پسرفت كه عزيزان ديگر
.كنم گوشزد مي‌دانند ، پاپ
هستم ايران سنتي موسيقي سرسخت طرفداران از خود بنده:اول
معتقدم و ندارم پاپ موسيقي با دشمني هيچ هم طرفي از و
هم جهاتي از بلكه نيست ، مضر تنها نه پاپ موسيقي وجود
.است مفيد
به اجبار سر از يعني ;دارند انتخاب حق (مردم) شنوندگان
موجود موسيقي انواع به توجه با و نمي‌كنند گوش موسيقي
.است زياد آنها انتخاب حق فعلي
مي‌كردند كار سنتي موسيقي در مجبوري سر از كه كساني:دوم
از حال برسد ، مردم گوش به بايد آنها صداي بودند معتقد و
پيدا تازه‌اي كار راه پاپ موسيقي ورود با طريقي ، هر
كه مي‌دانيم نيك ما همه.برگشتند خودشان به‌اهل و كردند
وصل روزگار جويد باز /خويش اصل از ماند دور كو كسي هر"
".خويش
تلاشي به سنتي موسيقي استادان وضعي چنين در شايد:سوم
را ساله چندين و موجود رخوت و سستي اين و بيفتند دوباره
انقلاب ، فعاليت بعداز خصوص به است سالي چند.كنند جبران
تازگي و طراوت آن ديگر و شده كم سنتي موسيقي هنرمندان
چنين نيز موسيقي دلسوزان خود.ندارند را قبل سالهاي
رضوي فقيد استاد جمله ازميكردند پيش‌بيني را روزهايي
اين كامل ، مصاحبه‌اي طي ادبستان مجله در كه سروستاني
باشيم ، منصف كمي و بياييد.بودند كرده پيش‌بيني را نكته
بود كسي چه مقصر نبود پاپ موسيقي كه سالي چند اين ببينيم
:كه مي‌دانيد هم شمارفت فرو ركود در سنتي موسيقي كه
كه ناليم كه ز گفتا /ديد آن در پرخويش كرد نظر خوب چون
.برماست كه ماست از
هنوز كه گذشته نسل آهنگسازان و موسيقيدانان سر بر راستي
تمام آهنگهايشان آيا است؟ آمده چه هستند ، حيات قيد در
بتوانند آنها تا بيايند بخصوصي افراد بايد يا شده
.كنند آهنگسازي
ترانه‌هاي بهترين كه نبود تجويدي علي استاد همين مگر
يك ملك اسدالله استاد كه اين نه مگر مي‌ساخت ، را ايران
را "ايران ملي موسيقي از نوايي" نام به برنامه‌اي تنه
.است آمده ياحقي استاد سر بر چه ياكرد مي ارائه
مخصوصي افراد بايد عزيزان اين براي حتما آيا نمي‌دانم
كنند؟ آهنگسازي بتوانند تا بخوانند آواز
چنين دچار كه است بار اولين سنتي موسيقي مي‌كنيد فكر شما
از قبل مي‌دانيد بهتر خودتان.است شده وخيمي وضعيت
اين كسي چه اما بود ، آمده پيش موردي چنين نيز انقلاب
سيما؟ و صدا ارشاد؟ وزارت كرد؟ حل را مشكل
چنين بود هم اگر و نداشت وجود ارشادي وزارت زمان آن در
موسيقي هنرمندان جولانگاه كه هم سيما و صدانداشت نامي
همراه هم ديگري موارد بود پاپ كه اين از غير كه بود پاپي
بهتر شما و بود همراه پاپ زن خوانندگان با كه داشت
هر از جوانان كردن سرگرم براي وقت دولت كه مي‌دانيد
هويت و فرهنگ از را جوانان تا مي‌كرد استفاده حيله‌اي
سنتي موسيقي فرهنگ ، همين از قسمتي كه دارد ، نگه دور ملي
كردند ، مخالفت امر اين با كه كساني تنها اما.بود ايران
هنرمندان خود بله.بودند ايران سنتي موسيقي استادان
تمام سنتي موسيقي از باطراوت و درست اجراهاي با كه بودند
همه آن وجود با تا كردند پر را جوانان روحي خلاهاي
.نشوند رويگردان سنتي موسيقي از جوانان تبليغات ،
معتقدند عزيزان بيشتر كنيم ، قضاوت منصفانه‌تر كمي هم باز
هم بنده.آبهاست سوي آن موسيقي از تقليدي پاپ موسيقي كه
موسيقي مورد در اين اماهستم موافق نظر اين با حدودي تا
و پرفروش كارهاي بياييد.است صادق حدودي تا هم سنتي
هستند كارهايي كنيم ، بررسي را سنتي موسيقي در پرطرفدار
خودتان شما شده ، عوض آن شعر فقط و شده تقليد قدما از كه
اما زيباست ، خيلي سحر مرغ تصنيف كه است درست كنيد ، قضاوت
از يكي اينكه نه مگر.شود اجرا بار چند بايد ترانه اين
كارهاي از تقليدي ما خوانندگان از يكي كارهاي پرفروشترين
ديگران؟ از يا و بود دلكش خانم
اين كه معتقدم بنده و شده نازل كه است بلايي تقدير هر به
همين كه است بلايي بلكهديد پاپ موسيقي چشم از نبايد را
بار يكآوردهاند آن سر بر سنتي موسيقي عزيز استادان
انقلاب از بعد ببينيد و كنيد قضاوت منصفانه بياييد ديگر
باشند ، داشته شنيدن ارزش واقعا كه شده ساخته ترانه چند
.است شمار انگشت آنها تعداد كه گفت مي‌توان جرات به
كه اينبرداريم چشمانمان از را بدبيني عينك اين بياييد
فقط و فقط موسيقي ، هنر عرصه‌گاه در داريد انتظار شما
كه اين نتيجه‌اش و است اشتباه كند يكه‌تازي سنتي موسيقي
كه نكته اين به توجه با و رشته اين در فعال هنرمندان
را چيزي هر ندارد انتخاب حق و است مجبور شنونده مي‌دانند
مگر نيست كس هيچ ضرر به اين و مي‌دهند مردم خورد به
.ايران ملي موسيقي
مي‌رود جايي به و است زيبايي طالب انسان عزيز ، دوست اما
كرده‌ايد فكر حال به تا شما.باشد زيبايي از نشاني كه
و زيباست بنان استاد صداي با "ناز الهه" ترانه هنوز چرا
همراه به تازگي نوعي شنيدنش هم باز سال همه اين از بعد
تو" ،"خزان شد" ،"دلنشين بهار " ترانه طور همين و دارد
...و "كجايي پري اي
كه خودشان دل براي زمان آن هنرمندان كه اين خاطر به
هنرمندان به اگر اما مي‌ساختند ، آهنگ بود مردم دل همسان
آهنگ خودشان جيب براي آنها از برخي برنخورد ، فعلي
.نيست مردم جيب همان مطمئنا كه مي‌سازند
خواسته‌هاي پاپ موسيقي و سنتي موسيقي كه روزي اميد به
.سازند برآورده را شنوندگانشان
شهركرد -هوشنگي مسعود
|
