آزادي سلب:دادگستري وكيل رياحي غلامعلي
است ملت افراد حقوق به تجاوز بالاترين
درباره نگهبان شوراي تفسيري نظريه نقد
نمايندگان مصونيت
:دبيركميته‌حقوقي‌انجمن‌صنفي‌روزنامه‌نگاران
نيستند نشريات از مستقل ضميمه‌ها
نويسندگان با برخورد شيوه از شكايت
مي‌شود بررسي شده احضار
اجتماعي - فرهنگي كوتاه اخبار
آزادي سلب:دادگستري وكيل رياحي غلامعلي
است ملت افراد حقوق تجاوزبه بالاترين
تمامي بختك ، چون كه است بزرگي آفت شدن بوروكراتيزه
آب بر نقش عمل در را آرمان‌گرايانه و زيبا شعارهاي
حزبي و غيردولتي فعاليت‌هاي و نهادها تقويت و مي‌كند
تنها مجلس ، و دولت عملكرد بر تاثيرگذار
راه‌خروج‌ازبن‌بست‌فعلي‌است
به و است ملت افراد حقوق به بالاترين‌تجاوز آزادي سلب
نقض موارد خاص ، وسواس و تاكيد با قانونگذار ، علت ، همين
.است كرده معين را اساسي قانون دوم سي‌و اصل
خبرنگار وگوبا گفت در دادگستري وكيل رياحي ، غلامعلي
اساسي قانون سي‌ودوم اصل":گفت مطلب اين بيان با ايسنا
قانون براساس بايد بازداشت حكم اينكه اول دارد ، شرط چند
قناعت ايجاد قدر به جرم دلايل‌ارتكاب كه وقتي يعني باشد
بازداشت ، صورت در اينكه دوم ;باشد داشته وجود قضايي
تفهيم شده دستگير فرد به فورا بايد آن دلايل و اتهام
به ساعت چهار و بيست ظرف حداكثر پرونده اينكه وديگر شود
".برسد قاضي نظر
عنايت حدي به مردم آزادي اصل به قانونگذار":افزود وي
از كه ماموراني داشته مقرر اصل همين پايان در كه داشته
".مي‌شوند مجازات نمايند استفاده سوء اصل اين
موقت بازداشت مدت كيفري دادرسي آيين در":كرد تصريح وي
محسوب قضايي قرار و تامين نوع سنگين‌ترين عنوان به كه
يا انتظامي مرجع چنانچه و است شده تعيين ماه يك مي‌شود
كنند سلب را ملت آزادي‌افراد اين‌اصل ، برخلاف قاضي
مجازات و خدمت انفصال‌از به غيرقانوني بازداشت به‌عنوان
".مي‌شوند محكوم زندان
آمده درقانون عبارت البته‌اين":ساخت نشان خاطر رياحي
اصل ناقض‌اين موارد تمامي در كه نيست معلوم و است
".باشد شده اعمال مجازات‌هايي لزوماچنين
دستگاههاي حاضر حال در":افزود دادگستري وكيل اين
مختلف ، دلايل انتظامي‌قضات ، به دادگاههاي نظير نظارتي
كوتاه‌مدت چاره و ندارند را زمينه اين در لازم كارآمدي
مراجع گونه اين تشكيلاتي و قانوني ساختار تغيير كار ،
".است نظارتي
به‌وظايف به‌تدريج ، دولتيان مجلسيان‌و":كرد تصريح وي
;شود مسئوليتشان‌سپري دوره مي‌آورندتا روي كارمندي
ابتداي انتخاباتي‌يا خلاف‌وعده‌هاي بر اينكه بدون
از جامعه و مصون‌سازي‌ملت زمينه در كاري انتصاب ،
".دهند انجام غيردولتي و دولتي تجاوزات‌گوناگون
وكلمات داراي‌عبارات را ملت حقوق به اصول‌مربوط وي
حاكميت":افزود و دانست تفسيرمختلف و تعبير كلي‌قابل
خود تفسير و قرائت مي‌تواند دارد مسلطقرار موضع در كه
حقوق ترتيب وبدين دهد قرار عمل مورد را كلي اصول اين از
".نكند رعايت را ملت
برخاسته دولت و مجلس نمايندگان اصلي وظيفه":گفت رياحي
براي ضروري ولوايح طرحها كه است اين ملت ، اراده از
عالي بسيار كه را اساسي قانون كلي اصول كردن پياده
.تصويببرسانند به و شده‌تهيه تنظيم
بوروكراتيزه‌شدن را آن كه آنچه تاسف‌از اظهار با وي
آدمهاي مانند نهاد ، دو اين":افزود مي‌ناميد ودولت مجلس
در مي‌كنند وارد لطمه خود سازندگان و خالقان به آهني‌كه
مزمن بيماري و مي‌شوند ومناسبات‌بوروكراتيك‌اسير روابط
".نمي‌كند رها و گرفته آنهارا دامن گي روزمره
چون است‌كه بزرگي آفت شدن بوروكراتيزه":كرد تاكيد وي
عمل در را وآرمانگرايانه زيبا شعارهاي تمامي بختك ،
و غيردولتي فعاليت‌هاي و نهادها تقويت و مي‌كند برآب نقش
خروج راه تنها مجلس ، و دولت برعملكرد تاثيرگذار حزبي
".است فعلي بن‌بست از
و دولت اركان دارند حق مردم":كرد حقوقدان‌تصريح اين
مكلف ومسئولان كنند بازخواست سطح عالي‌ترين تا را حكومت
زمينه‌يابي تا عالي هدف اين عمل در ;هستند پاسخگويي به
و مسئولان از بسياري و دارد بسيار عيني‌فاصله تحقق براي
مردم نعمت ولي مي‌كنند تصور مجموعه‌حاكميت زير متصديان
"نه‌بالعكس هستند
فراگيرتر ناسالم روابط نوع اين اندازه هر":افزود وي
دولت‌ها و مي‌شود عميق‌تر ملت و دولت بين فاصله باشد
ريزش شاهد اجتماعي ، بدنه در آن اركان وكارگزاران‌و
".مي‌شوند محبوبيت و حمايت شديد
اساسي ، قانون ودوم بيست اصل در":گفت ادامه در وي
ومسكن مال جان ، ، يعني‌حيثيت انساني ، حياتي‌ترين‌حقوق
در را مردم واقع در اصل اين و است گرفته قرار صيانت مورد
".مي‌كند مصون وحكومت تعديات‌دولت مقابل
كه زماني تا استثنايي‌يعني موارد در جز":رياحي‌افزود
خلاف عمل يا جرم مرتكب نشكسته‌و را قانون حريم شخصي
زندگي حوزه‌هاي به تعرض اجازه نشده اجتماعي هنجارهاي
ثبوت از بعد و موجبقانون به آنهم است ، نشده داده شخصي
".صلاحيتدار دادگاه در
اين با اساسي قانون ودوم بيست اصل":شد يادآور وي
حكومت و دولت ولي‌نعمت(ملت) مردم كه شده تدوين ديدگاه
و اختيارات و معنوي و مادي حقوق تمامي اصلي صاحب و
و دولتي مناصب و مقامات همه جمله از اعتبارات‌اجتماعي
تنها نه حكومت ، و دولت اركان بنابراين هستند ، حكومتي
تماماخدمتگزار بلكه نيستند اربابمردم و ربالنوع
".هستند مردم خواست و اراده ومحصول
به":گفت اساسي قانون سوم و بيست اصل مورد در رياحي
به كس هيچ و است عقيده‌آزاد نوع هر داشتن اصل ، اين موجب
قابل وحكومت دولت عليه چند هر عقيده‌اي داشتن صرف
اصل اين شاهدنقض عمل ، ولي‌در نيست مواخذه و تعقيب
".بوده‌ايم مترقي
در مثال براي":كرد نشان خاطر مطلب اين توضيح در وي
و شده عنوان مواردي بازجويي‌ها برخي گزينش‌و دواير
مجاز قانونا آنها تجسس‌پيرامون و كنكاش كه مي‌شود
".نيست
مورد ساختارهاي اصلاح و دقيق قوانين تصويب:كرد تاكيد وي
بر ونظارت گزينش‌ها و وانتظامي دستگاههاي‌قضايي عمل
متخلفان‌تنها بي‌اغماض‌با برخورد و آنها اجرايي كارهاي
".است مشكل اين حل براي ممكن راه
اساسي قانون ششم و بيست اصل پيرامون دادگستري وكيل اين
مسئوليت‌اصلي مقامي و مرجع چه مورداينكه در":گفت نيز
را سياسي جمعيت‌هاي گروه‌هاو عملكرداحزاب ، بر نظارت
انقلاب ودادگاه كشور وزارت بين‌مسئولان حداقل دارد
".ندارد وجود نظر وحدت تهران ودادگستري‌استان
قانون مطابق مزبور مسئوليت كه اين وجود با":افزود وي
گذاشته آن زيرمجموعه‌هاي و كشور وزارت عهده احزاببه
كه بوده‌ايم آن شاهد دور چندان نه گذشته در ولي شده
كميسيون و كشور وزارت نظر از گروهي يا حزب فعاليت
غيرقانوني تا گاهي قضايي مراجع ولي بوده بلامانع مربوطه
اعلام آنها فعاليت از جلوگيري و تشكلها اين كردن اعلام
".كرده‌اند نظر
و احزاب فعاليت تعطيلي يا مجوز صدور":تاكيدكرد وي
البته است اجرايي دستگاه عهده سياسي‌اصولابه تشكل‌هاي
از قانون حريم شكستن با سياسي تشكل يك كه صورتي در
زمينه در اجرايي اقدام ضمن شود ، خارج مجاز فعاليت محدوده
قضايي دستگاه طرف از نقض‌بايد فعاليت ، موارد مجوز لغو
".گيرد قرار رسيدگي مورد
قضايي مرجع كه نيست معنا آن به اين":افزود حقوقدان اين
در بدون راساو و باشد زمينه‌اختياردارمطلق اين در
نظير زمينه اين مشمول‌در اجرايي مكانيزم‌هاي گرفتن نظر
سياسي تشكل يك زمينه‌سرنوشت در اطلاعات و كشور وزارت
".كند نهايي تصميم‌گيري
براي را خطوطي كلي بسيار صورت به اصل 26":گفت وي
،"استقلال"نظير كلماتي وجود و كرده معين سياسي فعاليت‌هاي
"جمهوري اساس" و "اسلامي موازين" ،"ملي وحدت" ،"آزادي"
و گذاشته باز گروهي و سليقه‌اي تعبيرهاي براي را راه
اندازه‌گيري قابل و مشخص نحو به كلي مفاهيم اين كه مادام
".است باقي همچنان مشكل نشود تعريف عادي قوانين با شفاف و
اجرايي ديدگاه‌هاي تعارض كه فعلي وضعيت در":كرد تصريح وي
فعالان و فعاليت‌ها با تعامل نحوه خصوص در قضايي و
خواهد ادامه مشكلات اين نرسيده نهايي و قطعي حل به سياسي
".داشت
به اطلاعات وزارت مثال ، براي":گفت مطلب اين توضيح در وي
كه كرد اعلام امنيتي ضد مخاطرات تشخيص اصلي مسئول عنوان
را آنها انقلاب دادگاه ولي نيست برانداز مذهبي -ملي گروه
".داد تشخيص برانداز
اصلي گرانيگاه اساسي قانون اصل 26":كرد نشان خاطر وي
اين بودن كلي و است سياسي فعالان با سياسي حاكميت برخورد
حاكميت سوي از آن نقض موارد و اجرا نحوه بر نظارت اصل ،
"مي‌كند مشكل را
معيارهاي در تعريف قابل حزبي فعاليت‌هاي":افزود وي
و اصول ومواردنقض ندارد طولاني سابقه ايران در جهاني ،
جانب از اندازه هر فعاليت‌ها نوع اين بر حاكم ضوابط
در حكومت قبولي نمره اندازه همان به باشد كمتر حاكميت
هزينه كم فعاليت آزادي و است بيشتر سياسي مخالفان تحمل
در سياسي مخالف افراد يا تشكلها سياسي بي‌هزينه يا
".است حاكميت بودن دموكراتيك عالي نماد قانون ، چهارچوب
حضور براي غيرمنطقي محدوديت‌هاي از تاسف اظهار با وي
از ناشي را محدوديت‌ها اين زنان ، اجتماعي فعال
.دانست "قانون‌اساسي با مغاير ديدگاه‌هاي"
اساسي قانون چهارم و بيست اصل پيرامون دادگستري وكيل اين
را سليقه‌اي برداشت‌هاي جاي "اسلام مباني" عبارت":نيزگفت
هرگونه‌تعريف دارند تمايل گروهي مخصوصا و مي‌گذارد باز
".باشد آنها انحصاري اختيار در زمينه اين در حدود تعيين و
عنوان به معاد و نبوت توحيد ، اينكه در":افزود وي
اسلام مباني از شيعه مذهب و اسلام دين اصول محوري‌ترين
از فقها ، نظر به عبارت اين تسري ولي نيست ترديدي هستند
به‌ويژه‌اينكه ندارد ، توجيهي گونه هيچ حقوقي ديدگاه
نظرهاي اختلاف فقه ساله هزار عمر طول در فقها خصوصا
"داشته‌اند يكديگر با عميقي
به آن از اصل 24 در كه عمومي حقوق از":كرد خاطرنشان وي
نشده تعريفي شده ياد مطبوعات آزادي خط دو از يكي عنوان
تشكيل انسانها متقابل مناسبات را آن حريم و حوزه ولي است
و مي‌گيرد قرار شخصي شكايت مورد تجاوز صورت در كه مي‌دهد
".است شده شناخته جامعه عرف در
افراد خصوصي زندگي حريم حفظ جهت در قانونگذار":گفت وي
را تلفني مكالمات و نامه‌ها ضبط و بازبيني گونه هر ملت
مكالمات و مكاتبات طريق از است ممكن چون ولي كرده ممنوع
خشونت‌آميز عمليات يا مخدر مواد قاچاق نظير جرائمي تلفني
است عمومي امنيت به مربوط كه استثنايي موارد در ترور و
مطرح شكايتي جرم از متضرر كه هنگامي يا شود سازماندهي
حكم به كه داده اجازه اسلامي مجازات قانون باشد كرده
اتهام ، تحت افراد ارتباطات كلا و تلفني مكالمات قاضي ،
باحقوق اختيار و اجازه اين چون ولي شود كنترل موقتا
و دقت حداكثر آن از استفاده دارددر تماس ملت افراد
".شود رعايت بايد امانت
آرماني اصول از را اساسي قانون سي‌ام اصل حقوقدان اين
تا ابتدايي تحصيلات اصل ، اين موجب به":افزود و دانسته
علت به اصل اين وجود با.است مجاني متوسطه مقطع پايان
از مختلف انحاي به سال هر اعتباري و مالي كمبودهاي
گرفته تحصيلي مراكز از بسياري در وجوهي دانش‌آموزان ،
مردمي كمك‌هاي و وجوه اين اگر فعلي درحالت البته مي‌شود ،
".مي‌شود كلي اختلال دچار پرورش و آموزش امر نباشد
تحصيلات بايد دولت بر بودجه فشار از كاستن براي":گفت وي
تنها دولت ، و شود واگذار خصوصي بخش به متوسطه و ابتدايي
علمي و آموزشي استانداردهاي رعايت و كيفيت بر نظارت كار
بخش كه جاهايي ودر دهد انجام اصلي وظيفه عنوان به را
كار راسا نيست فعاليت اين تصدي به حاضر يا قادر خصوصي
".نمايد تصدي را پرورش و آموزش
درباره نگهبان شوراي تفسيري نظريه نقد
نمايندگان مصونيت
اصل 86 مفاد درخصوص نگهبان شوراي تفسيري نظريه فحواي
مجلس نمايندگان آزادي كه دارد اين از حكايت اساسي قانون
درجهت نظر اظهار و دادن راي با رابطه در اسلامي شوراي
مجرمانه عناوين با نبايد هيچگاه نمايندگي وظايف ايفاي
از ايران ملت برخورداري‌همه" جهت به و نمايد حاصل تلاقي
در مصونيتي هيچ‌كس براي نمي‌توان علي‌الاصول"مساوي حقوق
.گشت قائل مجرمانه عناوين و اعمال ارتكاب قبال
همانا قانون تفسير از مقصود و هدف اينكه به توجه با
به‌نظر مي‌باشد قانونگذار موردنظر مفاهيم از ابهام‌زدايي
آفريننده خود نگهبان شوراي تفسيري نظريه مفاد مي‌رسد
در تامل و تبيين كه بوده الذكر ذيل ماهوي و شكلي ابهامات
:مي‌رسد نظر به ضروري آنها
شكلي ابهامات:الف
نظر چنانچه ;"اهماله من اولي الكلام اعمال" قاعده -1
مصونيت‌قضايي اطلاق‌عدم بر مبني نگهبان شوراي
گردد قلمداد واقع به مقرون اسلامي شوراي مجلس نمايندگان
كه اساسي قانون اصل 86 پاياني قسمت در مندرج عبارت آنگاه
عبارتي دارد نمايندگان توقيف تعقيبيا منع به تصريح
قانونگذار كه صورتي در. بود خواهد زائد و بيهوده گزاف ،
.نمي‌كند تصويب گزاف عبارتي هيچگاه
اينكه به توجه با ;"نص مقابل در اجتهاد منع" قاعده -2
مجلس نمايندگان وتوقيف تعقيب منع به اساسي قانونگذار
تصريح مردم نمايندگي وظايف ايفاي براي اسلامي شوراي
واقع در مصونيت اين كليت انكار لذا است ، نموده واذعان
.مي‌باشد قاعده كه‌خلاف بوده نص مقابل در اجتهاد
ماهوي ابهامات:ب
و اساسي قانون موجب به كه وظيفه‌اي حسب نگهبان شوراي -1
تاييد عدم يا و تاييد به نسبت دارد برعهده عادي قوانين
مجلس و رهبري خبرگان مجلس جمهوري ، رياست داوطلبان صلاحيت
راستا اين در و نموده يد اعمال و اسلامي‌اظهارنظر شوراي
اعتيادبه اسلام ، به التزام‌عملي عدم نظير اتهاماتي
حال.منتسبمي‌گردد افراد به... و شهرت مخدر ، سوء مواد
طرح دادگستري درمحاكم جهت اين مذكوراز افراد چنانچه
آيا نمايند حاصل برائت وارده اتهامات از و نموده شكايت
افترا دليل به خصوص دراين نيز نگهبان شوراي محترم اعضاي
مي‌باشند؟ توقيف و تعقيب قابل... و
مختلف درمواقع و خويش قانوني وظيفه حسب مدعي‌العموم -2
در كه منتسبمي‌نمايد افراد به را اتهاماتي متعدد و
عليه متهمي اگرچنين.برنمي‌آيد آن اثبات عهده از محكمه
برابر در همگان هم باز آيا نمايد شكايت طرح مدعي‌العموم
مواقع‌مستوجب اين در نيز مدعي‌العموم و برابرند قانون
است؟ وكيفر تعقيب
پاره‌اي مي‌رسد نظر به گفته پيش موارد جميع به توجه با
لحاظ با مورد حسب و داشته نسبي جنبه مجرمانه عناوين از
سلب آنها از مجرمانه وصف اشخاص ، شغل مربوطبه وظايف
و تعقيب از حالتي درچنين نيز بالتبع‌مرتكب و مي‌شود
.بود خواهد مصون توقيف
دادگستري يك پايه وكيل -كوچكي خندان جمال
:دبيركميته‌حقوقي‌انجمن‌صنفي‌روزنامه‌نگاران
نيستند نشريات از مستقل ضميمه‌ها
دادگستري وكيل و حقوقدان نوروزي ، كامبيز:اجتماعي گروه
به همشهري روزنامه مسئول مدير قضايي تعقيب درباره
اخذ ماجراي من نظر به:گفت ايران دانشجويان خبرگزاري
از جلوگيري براي همشهري ، روزنامه مسئول مدير از تعهد
جديد اقدامات از يكي ،"ماه همشهري" انتشار ادامه
.است مطبوعات برابر در تهران دادگستري
در و شده منتشر گزارش‌هاي در كه حدي در:گفت نوروزي
قابل استدلال هيچ‌گونه متاسفانه كرده‌ام ، مشاهده مطبوعات
مشخص و است نشده ارائه كار اين براي دادگاه سوي از قبولي
و مدعي‌العموم عنوان به تهران دادگستري كل رياست نيست
از قانوني استناد كدام بنابه شعبه 1410 ، رئيس همچنين
چاپ از كه گرفته‌اند تعهد روزنامه اين مسئول مدير
كند؟ جلوگيري "ماه همشهري"
ضميمه‌هاي(بودن جدا و مستقل) تصور اين وي ، اعتقاد به
مشروع و جاري و مسلم عرف با مغاير و تصوري‌غلط نشريات
ويژه به فراواني ، نشريات حاضر حال در.است نشريات
خود ، مديريتي سليقه نوع حسب به كه هستند روزنامه‌ها
يك به اين و مي‌كنند منتشر منظم طور به را ضميمه‌هايي
و نيست هم جديد كه است شده مبدل مطبوعاتي شده شناخته عرف
:داد ادامه دادگستري وكيل ايناست بوده مرسوم قديم از
نشريه يك عنوان به نمي‌توان اصولا را نشريات ضميمه‌هاي
دريافت به نيازي آن انتشار براي كه كرد تلقي مستقل
روزنامه اصل از مستقل ضميمه اگر البته.باشد جديد پروانه
طبق قطعا باشد ، داشته هم جداگانه‌اي قيمت و شود توزيع
اما شود ، دريافت جديد پروانه بايد آن براي مطبوعات قانون
نشريه خود با همراه ضميمه‌ها توزيع اولا كه شرايطي در
از مستقل قيمتي ثانيا و است مستقل توزيع فاقد و اصلي
از بخشي ضميمه آن صورت اين در ندارد ، روزنامه اصلي قيمت
.است نشريه همان
چندان قانوني لحاظ از نشريه ظاهري شكل:كرد تصريح نوروزي
را ضميمه‌اي هر مي‌تواند روزنامه يك و ندارد اهميتي
آن به ديگري فرم يا و كند منتشر خود صفحات فرم مشابه
از ضميمه آن بودن جدا معناي به ظاهري فرم تفاوت.بدهد
براي حرفه‌اي شگردهاي از نوعي اين.نيست روزنامه اصل
همين اگر آيا پس.است مخاطب با بهتر ارتباط برقراري
شود ، منتشر نشريه ديگر صفحات مشابه عينا شكلي به ضميمه‌ها
.خير قطعا گرفت؟ ايراد مي‌توان هم باز آيا صورت اين در
به تهران دادگستري اگر متاسفانه:كرد عقيده ابراز وي
طريق به كه است طبيعي باشد ، بي‌اعتنا قانوني صريح نصوص
.بگيرد ناديده هم را مطبوعاتي رايج و مسلم عرف‌هاي اولي
.است خارج مطبوعات قانون ماده 32 شمول از قطعا بنابراين
با روزنامه‌ها نيازمندي‌هاي بخش قديم‌الايام از همچنين
كوچكي نمونه كه مي‌شوند منتشر روزنامه از متفاوت شكل‌هاي
.است نشريات گرافيكي شكل در تفاوت از
روزنامه‌نگاران ، صنفي انجمن حقوقي كميته دبير اعتقاد به
كه گمان اين مختلف روزنامه‌هاي انتشار نحوه در دقت با
و است تبعيض‌آميز مطبوعات با تهران دادگستري برخورد
قرار توجه مورد را قانون اجراي در برابري و مساوات
مختلفي روزنامه‌هاي اكنون هم زيرا مي‌آيد بوجود نمي‌دهد ،
تمام در حتي بعضي كه مي‌كنند منتشر ضميمه‌هايي كه هستند
از متفاوت اسم‌هاي با مي‌كنند ، منتشر ضميمه هفته روزهاي
.نشريه نام
روزنامه‌ها اين كار كه است اين من حقوقي اعتقاد البته
دارد اعتقاد تهران دادگستري اگر اما است ، قانوني هم
آن با بايد قطعا است ، غيرقانوني ماه همشهري مثل ضميمه‌اي
منتشر مستمر ضميمه‌هاي روزه هر كه نشريات از دسته
.كند رفتار مورد همين مشابه مي‌كنند ،
نويسندگان با برخورد شيوه از شكايت
مي‌شود
بررسي شده احضار
شيوه از شكايت گفت انتظامي نيروي فرمانده:اجتماعي گروه
.است بررسي دست در شده احضار نويسندگان با ماموران برخورد
محمدباقر سرتيپ سردار خبر مركزي واحد خبرنگار گزارش به
تجهيزات نمايشگاه گشايش حاشيه در ديروز صبح قاليباف
احضار:افزود خبرنگاران با مصاحبه در امنيتي و پليسي
آقاي به متعلق كه بود پرونده‌اي بر مبني نويسندگان برخي
به مربوط هم بحثي و بود وي شخصي مسائل و پورزند سيامك
در ارائه آماده وي پرونده چون و داشت امنيتي مسائل
آن كه بود گفته را افرادي اسامي پرونده در و بود دادگاه
اين بر مي‌شدند حاضر دردادگاه مطلع به‌عنوان بايد افراد
قوه ضابط كه انتظامي نيروي به پرونده محترم قاضي اساس
.كنيم دعوت را افراد كه داد حكمي است قضائيه
فرمانده عنوان به خود من:افزود ادامه در قاليباف سردار
بود كرده ادعا كه آقايان اين از يكي با انتظامي نيروي
اگر گفتم وي به و گرفتم تماس است شده وي با بدي برخورد
تا كنيد اعلام داشتند نامناسبي برخورد شما با ما ماموران
حالي در اين است بررسي دست در موضوع و كنم پيگيري شخصا
حضور براي ارسالي دعوت‌نامه به افراد اين از برخي كه است
.بودند نكرده توجهي يادشده مكان در
دفتر افراد از تعدادي نزاع درباره همچنين قاليباف سردار
نظر مورد محل بيشتر بررسي براي:گفت تهران در وحدت تحكيم
علوم ، وزارت به موضوع همچنين شد تعطيل قضايي حكم با
موضوع پيگير نيز آنها كه شد اعلام فناوري و تحقيقات
.هستند
اجتماعي - فرهنگي كوتاه اخبار
هزار درختكاري 25 هفته در تهران يك منطقه شهرداري*
توزيع منطقه اين شهروندان ميان رايگان صورت به نهال اصله
.مي‌كند
يك مدت به و آغاز اسفند يكشنبه 12 از نهال توزيع برنامه
.دارد ادامه هفته
در شنزار محله در آلاينده و مزاحم انبارهاي و كارگاهها *
توسط فرحزاد و مخابرات كيهان ، گلديس شهركهاي حاشيه
.مي‌شود سبز فضاي به تخريبوتبديل دو منطقه شهرداري
شهر در اسفند تا 17 از 13 كودكان كتابهاي نمايشگاه *
.مي‌شود برگزار كتاب
از مجموعه‌اي ، كودكان كتاب نمايشگاه برپايي حاشيه در
صاحبنظران شركت با تخصصي و علمي سخنرانيهاي و ميزگردها
گروه اين كتابهاي نويسندگان و دانشگاه استادان تربيتي ،
.مي‌شود برگزار سني
|
