سه شنبه ۲۷ اسفند ۱۳۸۱ - سال يازدهم - شماره ۳۰۰۸ - Mar.18,2003
تعطيلات سال نو را چگونه بگذرانيد؟
مي توانيد از تعطيلات لذت ببريد و شاد باشيد، يا برعكس ناراحت و افسرده باشيد. نحوه گذراندن تعطيلات كاملا به شما بستگي دارد. احساس شادي يا غم كاملا به شما بستگي دارد. افكار و رفتارتان بر احساساتتان تأثير مي گذارد. اگر اراده كنيد تعطيلات، يكنواخت و خسته كننده و غم انگيز نخواهد بود. اگر مي خواهيد احساساتتان را تغيير دهيد رفتارتان را عوض كنيد.
چگونه مي توانيد در تعطيلات شادتر يا غمگين تر باشيد؟
ليستي از كارهايي كه مي توانيد انجام دهيد تهيه كنيد و بكوشيد آنها را انجام دهيد. در زير راهنمايي براي گذران تعطيلات ارائه شده است:
۱- لحظات شادي را براي خود و خانواده ايجاد كنيد. نوار شاد بگذاريد و با اعضاي خانواده به شادي بپردازيد، جوك تعريف كنيد. اتاق خواب فرزندتان را با بادكنك و كاغذهاي رنگي و ... تزئين كنيد.
۲- به گردش يا مسافرت برويد. اگر توانايي مالي براي مسافرت رفتن نداريد، با دوستان و اقوام به پارك، كوه و اطراف شهر برويد. بكوشيد از حداقل امكانات حداكثر استفاده را ببريد.
۳- به نداي كودك درون خود گوش كنيد. اگر سرگرمي نداريد، كاري كه دوست داريد انجام دهيد. حتي اگر بچه گانه و احمقانه باشد. مانند يك كودك بازي كنيد، سپس احساس شادابي و لذت خواهيد داشت، اگر دوست داريد نقاشي بكشيد، گر چه زيبا نباشد. بستني، تنقلات يا ميوه مورد علاقه تان را بخريد.
۴- به عيد ديدني برويد. در منزل كساني كه بيشتر خوش مي گذرد، بيشتر بمانيد.
۵- زماني را براي خود اختصاص دهيد. از كارها خسته شده ايد؟ يك ساعت، نيم ساعت يا حتي ۱۵ دقيقه را براي خودتان كنار بگذاريد. حتي اگر احساس گناه كرديد نظافت يا ساير كارها را انجام ندهيد.
۶- گذشته را مرور كنيد و براي آينده برنامه ريزي كنيد.
۷- شادي تان را با ديگران تقسيم كنيد. به ديدار افراد تنها و دردمند، بيماران، يا افراد مسن در سراهاي سالمندان برويد و لحظات شادي را برايشان بوجود آوريد.
۸- به زيارتگاه ها و امامزاده ها برويد. نماز بخوانيد، دعاكنيد و شمع روشن كنيد.
۹- آرام سازي، مدي تي شن و ورزش را در برنامه خود قرار دهيد.
۱۰- ليستي از نعمات و تمام چيزهاي خوبي كه در زندگي داريد تهيه كنيد.
۱۱- بكوشيد دوستان شاد، موفق و انگيزه  دهنده پيدا كنيد تا با آنان لحظات خوبي داشته باشيد.
نويسنده: ريناتا پاريس
مترجم: الهام مؤدب
برگرفته از:اينترنت
Moadal&Chatmail.com

كليدهاي طلايي براي كنكوري ها
براي ايام عيد چه فكري كرده ايد؟
طبق يك عادت فرهنگي، ما از ايام تعطيلات استفاده مؤثري نمي كنيم و بيشتر زمانهاي تعطيلي را با پراكنده كاري و استراحت مي گذرانيم. به رغم طولاني بودن تعطيلات ايام عيد، باز هم كمتر كسي از اين فرصت براي جمع و جور كردن كارهايش استفاده مي كند و معمولا همان رويه وقت گذراني و بيهوده كاري ادامه پيدا مي كند. با اين وجود، ايام عيد براي كنكوري ها معناي ديگري پيدا مي كند. اين ايام از يك طرف فرصتي است براي تكميل و جمع بندي مطالب و از طرف ديگر فرصت آماده سازي و تجديد قوا براي روزهاي باقي مانده. خيلي ها اين دوران را فرصت طلايي مي نامند.
۱- آغاز ايام عيد- در روزهاي اول عيد چه بايد كرد؟ آيا از همان روز اول بايد با خارج از خانه قطع ارتباط كرد؟ آيا نبايد ديد و بازديد عيد رفت؟ پاسخ به چنين سؤالاتي، كار سختي است، چرا كه اولا روحيه افراد با يكديگر متفاوت است و ثانيا ميزان پايبندي خانواده ها به آداب و رسوم با هم تفاوت دارد. اگر خانواده ها و خود دانش آموزان از حساسيت ها و سختگيري هاي بي مورد اجتناب كنند، بهتر مي توانند درباره نحوه استفاده از اين ايام تصميم  بگيرند. كاري نداشته باشيد كه ديگران چه مي كنند، تنها به مبناي وضعيت خودتان بينديشيد. اگر شما تمايل داريد كه در ديد و بازديدهاي يكي دو روز اول عيد شركت نماييد، ولي به زور خودتان را وادار به درس خواندن مي كنيد، احتمالا نتيجه خوبي نخواهيد گرفت. يا اگر كسي كه يك دوره كاري سخت و فشرده را پشت سرگذاشته است، بخواهد ايام عيد را نيز به اين دوره متصل كند، بالاخره در مرحله اي از كار دچار مشكل خواهد شد. يك توصيه كلي براي روزهاي آغازين عيد اين است كه حداكثر در يكي دو روز اول عيد در ديد و بازديد هاي مهم شركت كنيد و خيلي در اين مورد به خود سخت نگيريد. بقيه روزها را به درس خواندن اختصاص دهيد.
كليد چهل و سوم- در ايام عيد فقط يكي دو روز اول را به حضور در سنت ها و مراسم  ديد و بازديد اختصاص داده و از بقيه ايام براي درس خواندن استفاده كنيد.
* * *
۲- اردوهاي درسي- در چند سال اخير اردوهاي درسي ايام عيد توسط مدارس و مؤسسات آموزشي معمول شده است. اين تصور وجود دارد كه چون دانش آموزان فرصت طلايي ايام عيد را از دست مي دهند، لذا بهتر است در خانه نباشند و در مكان و فضاي ديگري از وقت خود براي درس خواندن استفاده كنند. اين تصور اگرچه تاحد زيادي درست به نظر مي رسد، اما با وضعيت و شرايط همه دانش آموزان تطابق ندارد. اگر كسي واقعا انگيزه و همت لازم و كافي را براي درس خواندن و كنكور داشته باشد، چه فرقي مي كند كجا باشد، و اگر كسي بخواهد تحت يك شرايط اجباري و سختگيرانه درس بخواند، چه نتيجه اي خواهد داشت؟
حضور در اردوهاي درسي ايام عيد براي همه دانش آموزان نتايج يكساني ندارد و دانش آموزان براي شركت در اين اردوها، بايد تأمل بيشتري به خرج دهند. كسي كه آمادگي هاي درسي و رواني لازم را ندارد بعيد است كه با يك اجبار و فشار ۲۰-۱۵ روزه به جايي برسد و چه بسا دانش آموزي هم كه آمادگي هاي درسي و رواني لازم را دارد و در منزل نيز شرايط درس خواندن مهياست اگر به تنهايي و در خانه درس بخواند، از ايام عيد بهره بيشتري ببرد.
اردوهاي درسي براي كساني مناسب تر است كه علاقه و حوصله درس خواندن را دارا بوده ولي شرايط و موقعيت يك دوره كامل مطالعه تشريحي و تستي دروس را به پايان رسانيده و فقط نياز به رفع اشكال و جبران كمبودها دارند، بهتر مي توانند از چنين اردوهايي استفاده كنند.
كليد چهل و چهارم- در مورد استفاده از اردوهاي درسي ايام عيد، بر مبناي آمادگي هاي درسي و رواني خود با تأمل بيشتري تصميم بگيريد.
* * *
۳- نحوه استفاده از ايام عيد- شما مي توانيد از فرصت پيش آمده به صورت چند منظوره استفاده كنيد. اين فرصت ۲۰-۱۵ روزه مرحله مستقلي محسوب نمي شود، چرا كه بر اساس مطالب عنوان شده در قسمت نهم از اين مجموعه مطالب، اگر دانش آموز پيش دانشگاهي هستيد در مرحله تكميل دوره جامع مطالعه تشريحي و تستي دروس به سر مي بريد و اگر صرفا براي كنكور مي خوانيد، از اول عيد تا دهه دوم ارديبهشت ماه را براي مرور نكته و تست دروس و رفع اشكال و جبران كمبودها در نظر گرفته ايد. در هر حال، فرصت ايام عيد قسمتي از مراحل قبلي و يا جديد برنامه كاري شما محسوب مي شود كه مي توانيد بر اساس برنامه از اين ايام استفاده بهينه اي بكنيد.
يك استفاده ديگر ايام عيد مي تواند آماده سازي شما براي تحمل روزهاي فشرده و سخت آخر باشد. اگر با انگيزه و اراده اي قوي از تك تك روزهاي تعطيلات حداكثر بهره را ببريد در واقع به خودتان ثابت كرده ايد كه مي توانيد يك دوره سخت و فشرده كاري را نيز با ميل و رغبت تحمل كنيد. علاوه بر اين ،تمرين تست زني با هدف ارزيابي سرعت عمل و ركوردگيري نيز مي تواند از استفاده هاي ديگر ايام عيد باشد.
كليد چهل و پنجم- با يك تصميم و اراده قوي و بر مبناي برنامه پيش بيني شده، مي توانيد از ايام عيد استفاده چندمنظوره ببريد.

مرگ يك آيين در چهارشنبه وحشت
اينجا تهران است، يكي از فرعي هاي منتهي به خيابان آزادي. طبق معمول و عادت شهرنشيني به سرعت گام برمي دارم، مثل خيلي هاي ديگر، اما زن جواني با كودك خردسالش فارغ از دغدغه هاي ديگر رهگذران به آرامي قدم مي گذارد و ناگهان يك انفجار در چند قدمي  ما. زن و كودك وحشت زده و گريان به گوشه اي پرت مي شوند و من هم كه دوران سربازي ام را در گلوله باران عراقي ها طي كرده ام، دست كمي از ايشان ندارم. صداي مهيب انفجار همه عابران را گيج كرده است. كمي زمان مي برد تا به خود بياييم. مي دانستم جنگ ايران و عراق سالهاست تمام شده و كار آمريكايي ها نيز نمي توانست باشد ،زيرا در حال حاضر قصد ايشان از آن همه لشكركشي سرنگوني صدام است. پيش از آنكه گمانم به ديگر جا برود، معما روشن مي شود. نوجواني در آن سوي خيابان غرق در شور و شعف از اين كه ترقه اش به خوبي عمل كرده، جلب نظر مي كند. او تنها نيست. دوستاني هم دارد و هريك چند ترقه در دست تا جايي ديگر، حادثه اي مشابه تكرار شود. خوب به صورتشان مي نگرم، اما چيزي غير از معصوميت نمي بينم. آنها پاكتر از آنند كه مجرم و بزهكارشان بپنداريم. اي كاش فقط همين چند نفر بودند. آنها بسيار زيادند، شايد يك ميليون نفر و حتي بيشتر. از تجريش و پاسداران، نارمك و افسريه گرفته تا خزانه و سرآسياب و آرياشهر و پونك و شهرك غرب و هر جاي تهران كه سرك بكشي به صورت انفرادي و گروهي آنها را مي يابي. از كجا آمده اند؟ فرمانده شان كيست؟ منظورشان چيست؟ و بسياري پرسش هاي بي جواب ديگر كه ذهن من و ديگر شهروندان عاصي از اين همه سروصدا را مشغول كرده است.
بلي صحبت از چهارشنبه هاي آخر سال است و پديده عجيب و غريب و بدون ريشه اي به نام ترقه بازي. موضوعي كه تا همين ده سال پيش ظهور و بروزي نداشت، چنان در بين جوانان و نوجوانان فراگير شده كه اگر يك ناظر خارجي و بي اطلاع ببيند، گمان مي كند اين يك سنت چند هزار ساله ايراني است. اكنون عوارض اين پديده ناميمون بر كسي پوشيده نيست. افزايش مجروحين ناشي از ترقه بازي،  بر هم خوردن نظم عمومي شهر، دردسر ايجاد شده براي نيروهاي انتظامي، سلب آرامش عمومي، سد معبر و اختلال ترافيكي تنها بخشي از آن است و مهمتر از آن البته ابعاد فرهنگي قضيه است.
چند دهه پيش عموم ايرانيان بر طبق يك سنت بسيار كهن، شب چهارشنبه  هاي آخر سال را با آيين ويژه اي به نام شب چهارشنبه سوري جشن مي گرفتند. يك جشن ساده و بي تكلف كه ملزومات مادي اش تنها چند بوته خشك بود. آنها را به فاصله چند متري از هم قرار داده و پس از آتش زدن، به ترتيب از رويشان مي پريدند.
«غم برو شادي بيا - محنت برو روزي بيا»
«زردي و رنجوري من از تو - سرخي و خرمي تو از من»
«درد و بلام بره تو كوزه ، بره تو كوچه»
«شب چهارشنبه سوري آي بته بته بته» (بته لفظ محلي بوته است)
جملاتي نظير فوق، ورد زبان برگزار كنندگان آئين چهارشنبه سوري بود. گاهي اتفاق مي افتاد شب چهارشنبه  آخر سال با ايام محرم قرين مي گشت، درست مثل امسال. در اين حال هيچ يك از دو آيين تعطيل نمي شد. همان جواناني كه شب چهارشنبه را مشغول برگزاري يك آئين ملي بودند، چند روز بعد در تاسوعا و عاشوراي حسيني صف هاي طويل سينه زني راه مي انداختند و با آن كه وسايل صوتي امروزي هم نبود، فرياد «دخيل يا اباالفضل» آنها، خانه هاي آجري شهر را به لرزه درمي آورد.
آئين چهارشنبه سوري در يكي دو دهه اخير با مخالفت هاي زيادي روبه رو شد .بي آنكه بخواهيم به درستي يا نادرستي اين طرز تفكر بپردازيم، بايد اعتراف كرد مخالفان آئين مذكور به مقصود خود رسيده اند و هم اينك اين سنت كهن به مفهوم اصلي اش وجود ندارد. آري، چهارشنبه سوري برافتاده و بجايش ترقه بازي روييده است. نمي توانيم بگوييم اين هم از مظاهر تهاجم فرهنگي است، زيرا غربيها در جشن هاي كريسمس خود آداب ويژه و قوانين خاصي دارند كه هيچ شباهتي به ترقه بازي رايج در تهران ما ندارد. بايد بپذيريم اين پديده همانند يك غده سرطاني در خلأ آئين كهن چهارشنبه سوري سربرآورده و اينك بلاي جسم و روان شهروندان گشته است.
چه مي شود كرد؟ آيا با بخشنامه و ممنوعيت خريد و فروش مواد انفجاري مي توان بساط ترقه بازي را برچيد؟  آيا با دستگيري جوانان و نوجوانان ترقه باز مسأله حل مي شود؟ براي برخورد فيزيكي چه امكاناتي لازم است؟ آيا مي توان يك پليس يك ميليون نفري به راه انداخت؟ اگر بشود، تكليف فرزندان نيروهاي زحمتكش انتظامي چه مي شود؟ آنها نيز جوانند و جوياي شادي و شادماني. آنگاه چگونه ممكن است رطب خورده منع رطب كند؟ از اينها گذشته، معضلي را كه بر اثر يك غفلت فرهنگي پديد آمده، چگونه ممكن است با ساز و كار غير فرهنگي برطرف كرد؟ اگر تصور مي كرديم چهارشنبه سوري يك چاله است، اكنون كه در چاه ترقه بازي افتاده ايم، چه كنيم؟ و بسيار پرسش هاي ديگر كه پاسخش نزد اهل فرهنگ است.
هوشنگ ساماني

تقدير از بي سوادي!
يكي از شاخص ها و نمادهاي توسعه علمي و فرهنگي يك سازمان منوط به استفاده از نيروهاي تحصيلكرده و توانمند در رده هاي مختلف است و وزارت آموزش و پرورش نيز در اين خصوص، تبلور تمام نماي اين مهم، هم به جهت اثربخشي فعاليتهاي خود و هم به لحاظ نقش الگويي براي ديگر سازمانها است. ولي متأسفانه در سال هاي اخير در ارتباط با اين موضوع حساس، شاهد اقدامات سطحي در قالب بخشنامه ها و دستور العمل ها توسط برخي از مسئولين بوده ايم، ذكر اين سطور پراكنده، بهانه اي است جهت فتح باب براي بيان يك مشكل كه البته پيشاپيش پاسخ آن را دانسته، ولي طرح مجدد آن را خالي از فايده نمي  بينيم.
اينجانبان تعدادي از كارمندان اداره آموزش و پرورش منطقه ۱۶ تهران هستيم كه با زحمت و مرارت فراوان موفق به اخذ مدرك كارشناسي ارشد در گرايش هاي مختلف علوم تربيتي شده ايم و حسب درخواست مسئولين اداره از مدرسه و كلاس درس خارج شده و به جمع كارمندان اداري پيوستيم ،با اين اميد كه بتوانيم آموخته ها و مكتسبات دانشگاهي خود را به كار برده و در يك تعامل دو سويه، هم خود از كاربست مطالب آموخته شده احساس لذت كنيم و هم مجموعه حاضر از نتايج كار ما منتفع گردند. ولي متأسفانه به محض حضور در اداره با صدور احكام كارگزيني، شاهد حذف حق همترازي خود شديم و اكنون پس از مراجعات مكرر به كارگزيني و عدم دريافت پاسخ قانع كننده، بازگشت به مدرسه را وجه نظر خود قرار داده ايم. اما قبل از آن با طرح چند سؤال از مسئولين محترم، خواهان آنيم تا از منظر نظر اين گروه از معلمان آگاه شوند، بلكه اميدوار به مشاهده افق هاي جديد در اين خصوص باشيم.
۱- مبناي منطقي براي طراحي چنين دستورالعملي چيست؟
۲- آيا با اتخاذ اين رويه، نيروهاي تحصيلكرده در رده هاي عالي كه شايستگي و كفايت لازم براي انجام كارهاي اجرايي را دارا هستند، تمايل خود به انجام فعاليتهاي آموزشي و فرهنگي را از دست نمي دهند؟
۳- آيا اگر تمامي مسئولين يا تعداد زيادي از آنها در سازمان و وزارتخانه  موفق به اخذ مدرك كارشناسي ارشد شوند، باز هم اين دستورالعمل به قوت خود باقي مي ماند؟
۴- آيا به طور كلي امكان تجديد نظر در اين دستورالعمل وجود دارد يا خير؟
جمعي از كارمندان آموزش و پرورش منطقه ۱۶ تهران

دولت انگليس و تلاش براي رفع امتياز طبقاتي در راه يابي به دانشگاه ها
005940.jpg
مردم طبقه متوسط انگليس سالهاست از خرج زندگي خود مي زنند، از مسافرت در تعطيلات چشم مي پوشند و خانه هاي خود را با خانه اي كوچكتر معاوضه مي كنند تا مهمترين نشانه تأييد موقعيت اجتماعي را بخرند، يعني تحصيلات خصوصي براي فرزندان بچه هايي كه به مدارس خصوصي مي رفتند، علاوه بر گرفتن لهجه خاص اشراف، از رفتن به يكي از دانشگاه هاي معتبر كشور مطمئن بودند.
اكنون دولت انگليس اعلام كرده است قصد دارد به اختلاف طبقاتي در آموزش پايان دهد. در حال حاضر ۴۸ درصد كساني كه متعلق به سه طبقه اجتماعي بالا هستند، به دانشگاه مي روند. اين نسبت در ميان طبقه اجتماعي پايين ۱۸ درصد است. دانشگاه بريستول اكنون در بحبوحه تغييرات جديد است. اين دانشگاه پس از آكسفورد و كمبريج معمولا دومين انتخاب علاقه مندان ورود به دانشگاه است. در تابستان سال گذشته، بريستول متقاضيان واجد شرايط از مدارس خصوصي را حتي بدون مصاحبه با آنان رد كرد. بري تيلور سخنگوي بريستول ،اتهام تبعيض وارونه را رد كرد.
وي گفت: «پايين آمدن معيارهاي آموزشي دانشگاه يا انجام مهندسي اجتماعي يا رقصيدن به ساز دولت امكان ندارد.» با اين حال تيلور تأييد كرد كساني كه به رغم شرايط نامناسب آموزشي موفق شده اند، از توجه خاص اين دانشگاه برخوردار خواهند شد- يعني همان سياستي كه دولت دنبال مي كند.
موضوع بريستول از زماني شروع شد كه يك متقاضي ورود به اين دانشگاه  كه در مدرسه خصوصي درس خوانده بود، براي ورود به آن داوطلب شد. اما مديران بريستول بدون مصاحبه وي را رد كردند. سپس كمبريج به سرعت اين متقاضي ۱۹ ساله را قاپيد.
موارد بسيار ديگري مطرح شده است و در نتيجه والديني كه هرسال بين ۵۰۰/۱۲ تا ۵۰۰/۳۱ دلار صرف پرداخت شهريه فرزندانشان كرده اند، حالا نمي دانند چه چيزي در عوض نصيبشان مي شود.
اين مشكل به مدارس معتبر دولتي نيز سرايت كرده است كه اكنون دانش آموزان آنها در امتحان ورودي دانشگاه رد مي شوند. اينجا هم پدر و مادران نمي دانند آيا تمام كوشش هايشان بي ثمر بوده يا نبوده است. راهيابي به مدارس دولتي خوب مستلزم تلاش هاي فراوان از جمله نقل مكان به منطقه مسكوني به حوزه ثبت نام مدرسه مورد نظر است.
ديويد هارت رئيس اتحاديه مديران مدارس گفت: مدارس معتبر دولتي از اين نگران هستند كه دانش آموزان مستعد آنها دچار همان وضعيتي مي شوند كه دامنگير دانش آموزان مدارس خصوصي شده است. برخي روزنامه ها از بروز واكنش منفي و انجام مهندسي اجتماعي براي نابودي شايستگي و آمال سخن گفته اند.
مديران مدارس خصوصي مي گويند ممكن است از فارغ التحصيلان خود بخواهند كه بريستول را تحريم كنند. آنان بريستول را متهم به آن مي كنند كه با بي انصافي سياستي را به كار بسته است كه عليه متقاضيان مدارس خود تبعيض قائل مي شود. روزنامه چپ گراي گاردين ظاهرا با اين حركت موافق است. اين روزنامه نوشت در حالي كه فقط ۲۰ درصد داوطلبان دوره پيش دانشگاهي از مدارس خصوصي فارغ التحصيل شده اند، آنان ۴۰ درصد ظرفيت دانشگاه هاي خوب را به خود اختصاص داده اند. گاردين ضمن پشتيباني از بريستول پيش بيني كرد دولت در آينده دچار دردسر خواهد شد.
مطالعات نشان مي دهد دانش آموزان مدارس خصوصي در آزمون پيش دانشگاهي و مصاحبه ورود به دانشگاه موفق تر هستند.
براساس همين مطالعات دانش آموز ممتاز مدارس دولتي پس از فارغ التحصيلي از دانشگاه بر همتايان خود از مدارس خصوصي برتري دارند. فارغ التحصيلان دانشگاهي در انگليس بيشتر از اكثر كشورها از حقوق بالاتر برخوردارند. متوسط درآمد فرد تحصيل كرده در سال ۰۰۰/۱۵ پوند بيش از فرد فاقد تحصيلات دانشگاهي است. اين يكي از عواملي بود كه سبب شد تا دولت حزب كارگر توني بلر شهريه دانشگاه را افزايش دهد، اقدامي كه باعث اعتراض طبقه متوسط شده است.
جنجال جديد سبب شده است تا دولت از تلاش خود براي فراهم آوردن امكان راهيابي علاقه مندان بيشتر به دانشگاه دست بردارد. طرح مارگارت هاج وزير آموزش عالي جهت اعمال سهميه به منظور افزايش شمار جوانان طبقه متوسط در دانشگاه ،مورد انتقاد شديد چارلز كلارك وزير آموزش قرار گرفت.
از سوي ديگر توني بلر نخست وزير در پارلمان كشور گفت: «افراد بايد براساس شايستگي خود و صرف نظر از جايگاه اجتماعي به دانشگاه راه يابند.» حالا معلوم نيست اگر يك مدرسه خصوصي توانست با ارائه نمرات و نتايج مصاحبه بهتر، شايستگي دانش آموزان خود را نشان دهد، دولتي كه به سنت برابري خود مباهات مي كند، چگونه خواهد توانست راهي براي مقابله با امتياز طبقاتي درراهيابي به دانشگاه هاي معتبر انگليس بيابد؟

آموزشي
اجتماعي
ادب و هنر
اقتصادي
انديشه
خارجي
سخنگاه آزاد
سياسي
شوراها
شهر
شهري
علمي فرهنگي
موسيقي
ورزش
ورزش جهان
صفحه آخر
همشهري اقتصادي
انفورماتيك
همشهري جهان
|  اجتماعي   |   ادب و هنر   |   اقتصادي   |   آموزشي   |   انديشه   |   خارجي   |   سخنگاه آزاد   |   سياسي   |  
|  شوراها   |   شهر   |   شهري   |   علمي فرهنگي   |   موسيقي   |   ورزش   |   ورزش جهان   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |