سه شنبه ۲۵ آذر ۱۳۸۲ - شماره ۳۲۵۵- Dec,16, 2003
ميوه جاي امنيت
بسياري از عراقيها معتقدند آمريكايي ها با اشغال كشورشان، نه تنها امنيت و رفاه نياورده اند بلكه امنيت كامل و رفاه نسبي دوران صدام حسين را نيز به باد داده اند گروهي ديگر نيز از اينكه ديكتاتوري صدام حسين از بين رفته خرسندند اما مي گويند آمريكايي ها جايگزين بهتري نيستند. شماري نيز از صدام و آمريكايي ها بيزارند اما از خلأ قدرتي كه ممكن است پس از خروج اشغالگران به وجود آيد هراسانند
002312.jpg

امنيت و رفاه اقتصادي در صدر مسائلي است كه مردم عراق به آن مي انديشند و نوع رابطه آنها با نيروهاي اشغالگر نيز تابعي از اين دو خواسته اصلي است. بسياري از عراقيها معتقدند آمريكايي ها با اشغال كشورشان، نه تنها امنيت و رفاه نياورده اند بلكه امنيت كامل و رفاه نسبي دوران صدام حسين را نيز به باد داده اند. گروهي ديگر نيز از اينكه ديكتاتوري صدام حسين از بين رفته خرسندند اما مي گويند آمريكايي ها جايگزين بهتري نيستند. شماري نيز از صدام و آمريكايي ها بيزارند اما از خلأ قدرتي كه ممكن است پس از خروج اشغالگران به وجود آيد هراسانند. گزارشگر بي.بي.سي پس از ديدار از بغداد و گفت وگو با مردم عراق گزارشي در همين چارچوب نوشته است كه اگرچه براي نشان دادن فضاي كنوني عراق، مفيد است اما نشانه هايي از تناقض و تحريف نيز در آن ديده مي شود. ازجمله اين تناقض و تحريف ها اين است كه در بخشي از گزارش از بهبود ناگهاني وضع اقتصادي يكي از شهروندان بغداد سخن گفته مي شود اما در سطور پايين تر به نگراني مداوم همين فرد درباره وضع اقتصادي اشاره مي شود. اما باوجود اين تحريف و تناقض ها اين گزارش سيماي ترديد و هراس عراقي را در دوران اشغال به طرز ماهرانه اي ترسيم كرده است.
فروشگاه ها و بازارهاي بغداد بعد از سالها تحريم دوباره پر شده اند و پول هاي آمريكايي رفته رفته زيرساخت هاي عراق را احيا مي كنند. اما كمتر عراقي را مي توان يافت كه از عموسام به خوبي ياد كند.«حبه» نيرويي است كه بايد از آن ترسيد. او زني چهل و چند ساله با لباس سنتي زنان عرب و روسري است و شخصيتي عصبي با افكار محكم دارد.او چه در اداره خانواده يا مدرسه ابتدايي اش، كه اكنون در آن مدير است و چه درباره موضوعات خطرناك سياسي همچون صدام حسين، رك گو و صريح است.اما اين موضوع آنقدر خطرناك است كه او و شوهرش هردو مي خواهند كه نام واقعي شان در اين گزارش ذكر نشود و از نام مستعار استفاده مي كنند. حبه خواستار آن است كه صدام حسين بازگردد.
او در دفترش در مدرسه مي گويد: وضعيت ما الان بدتر شده است. در گذشته خبري از جرم و جنايت نبود. نه جرم و جنايت و نه جنگ و نه بمبگذاري. من ساعت يك نيمه شب پياده به خانه ام مي رفتم و احساس امنيت مي كردم. اما الان اصلا امنيت ندارم.به او گفتم، بسياري از غربي ها از شنيدن اينكه او مي خواهد رئيس جمهور سابق به قدرت بازگردد شگفت زده مي شوند چون آنها او را ديكتاتوري مي دانند كه جنايات بسياري مرتكب شده است. حبه با خشم نفس بلندي مي كشد و مي گويد: «تا وقتي كسي به سياست كاري نداشت برايش اتفاقي نمي افتاد و همه چيز مرتب بود.»
امنيت
«حبه» مدام نگران امنيت فرزندانش است. او هم مانند اكثر عراقي هاي ديگر همه جا آن ها را مي برد و مي آورد. به دليل وحشت از ربوده شدن آنها به آنها اجازه نمي دهد كه بيرون از خانه بازي كنند. يكي از دختران او را به نام سارا ديدم، مشغول انجام تكاليف زبان عربي اش بود. سارا ۹ سال دارد. اما به اندازه مادرش صراحت دارد. او گفت كه از همه چيز نگران است: از تروريست هايي كه كودكان را مي كشند و آدم ربايان تا پسران مدرسه محل.
اما فقط اين نيست. از وقتي نيروهاي ائتلاف در عراق حاكم شده اند، حقوق حبه ۱۸ برابر شده است. حبه مي گويد كه به شدت به ميوه موز علاقمند است، در گذشته كسي نمي توانست موز خريداري كند و توانايي خريد آن را نداشت، چون ميوه بسيار گران قيمتي بود. اما حالا حتي خانواده هاي كم بضاعت هم مي توانند موز خريداري كنند، حتي گداها.«حبه» مي خندد و مي گويد: «كه خودم ديده ام كه گداها موز مي خورند!»موقعيت شغلي «حبه» هم در ماه هاي اخير دچار تحول مثبت شده است.مدير قبلي مدرسه از اعضاي حزب بعث صدام بود كه بعد از فروپاشي رژيم بركنار شد و حبه به جاي او نشست. اما شوهر او شغلش را از دست داده است.او سرهنگ ارتش عراق بود. اما حالا بيكار شده و تمام روز خود را به كار خانه و خريد خواروبار مي گذراند.
يك روز عصر شوهر حبه من را به صرف يك قهوه تلخ عراقي در خانه اش دعوت كرد و درباره روز سقوط بغداد برايم سخن گفت.آشپزخانه اي كه در آن قهوه مي خورديم در آن روزها به اتاق وضعيت اضطراري جنگ براي دهها تن از افسران عراقي تبديل شده بود. آنها مطمئن بودند كه صدام برنامه مهمي دارد اما با ناباوري تمام شاهد تصرف شهر به دست آمريكاييها بدون هيچ مقاومتي بودند.اين مرد از رفتن صدام خوشحال است چون او را فردي فاسد مي داند كه براي مردم عراق هيچ كاري انجام نداده است.او مي گويد: آنها كه مي گويند خواستار بازگشت صدام هستند واقعا منظورشان اين نيست. آنها از اينكه اوضاع امنيتي آنقدر وخيم است عصباني هستند.
شوهر حبه به آمريكايي ها اعتماد ندارد، هيچ اعتمادي ندارد. او مي گويد: «آنها براي آزادكردن ما كه نيامده اند. آنها آمده اند تا هرچه ما داريم را غارت كنند از نفت تا آثار گرانبهاي موزه اي.»او مي خواهد كه آمريكايي ها هرچه زودتر كشور را ترك كنند اما همزمان از اين وحشت دارد كه عراق دچار آشوب و هرج و مرج ناشي از قدرت طلبي يا حتي جنگ داخلي شود.اما در اين شرايط او مشغول يادگيري مهارت هاي جديد است، مثل جستجو در بازارها براي يافتن ميوه و سبزي خوب و همچنين استفاده از اسكناس هاي جديد بدون تصوير صدام.او هنگام قدم زدن در بازار براي خريد، انبوه كالاهاي وارداتي را نشان مي دهد كه ناگهان بعد از سالها تحريم به بازار سرازير شده اند، مثل گوشت نمك سود شده، سوسيس فرانكفورتي، غلات شيرين و انواع سس هاي مختلف.باتوجه به ميزان بالاي بيكاري در عراق كنوني، همه كس توانايي خريد اين اجناس را ندارند.در راه به دو تن از دوستان اين مرد برخورديم كه آنها هم با سبد خريد به بازار آمده بودند.بعد از سلام و احوالپرسي او توضيح داد كه آنها از همكارانش در ارتش و سرويس اطلاعاتي بودند. حالا آنها هم بيكار شده اند.
002310.jpg

به مدرسه حبه رفتيم. ساختمان درحال فروپاشي است. رنگ هاي ديوار از بين رفته است! سيم هاي برق بدون محافظ هستند و لامپ ها و شيشه ها شكسته اند. دستشويي هاي قابل استفاده نيستند. در دوران صدام هم در اين ساختمان رسيدگي نمي شد و نشانه هاي آن هنوز ديده مي شود. در جنگ اخير اين ساختمان هم سنگر بوده و هم انبار مهمات، هم براي ارتش عراق و هم براي آمريكايي ها. «حبه» اكنون در تلاش براي بازسازي ساختمان است.عصر او به خانه مي رود و مشغول انجام كارهاي روزانه و آشپزي مي شود.وقتي سر سفره غذا نشستيم و مشغول خوردن كباب و سوپ سبزيجات شديم، از حبه پرسيدم، فكر مي كند عراق مي تواند به صلح و ثبات دست يابد. او اندكي تامل كرد، پاسخ داد: اميدوارم. شايد اين به عراقي ها بستگي داشته باشد. اگر ما بتوانيم تغيير كنيم و همكاري و كمك به يكديگر را ياد بگيريم شايد اوضاع عراق درست شود.»برق دوباره قطع مي شود. آنها شمع روشن مي كنند و ما در فضايي نيمه تاريك به خوردن غذا ادامه مي دهيم.اين خانواده از هرسو با كشمكش روبرو هستند. پدر خانواده ناگهان بيكار شده است آن هم بعد از يك شغل سطح بالا. حبه هم در محل كارش با مشكلات فراوان روبروست و نگراني شديد از امنيت را هم بايد به اين وضعيت اضافه كرد.

نگاه امروز
بوش و آيت الله سيستاني پيام تشكر يا فريب
رسول جعفريان
زماني كه بوش پيام تشكر براي آيت الله سيستاني فرستاد، تصور بر آن بود كه دولتمردان آمريكا پذيرفته اند تا نقشي براي مردم عراق در حكومت آينده اين كشور قايل شوند و اجازه دهند تا مردم رنجديده عراق پس از تحمل چند دهه ديكتاتوري، خود سرنوشت آينده خويش را رقم بزنند.
اما امروز روشن شده است كه آمريكا روش فريب كارانه اي را دنبال مي كند و برمر به رغم آن كه اعلام مي كند خواست مراجع شيعه را مي پذيرد، در پشت پرده با همدستان عراقي اش، در تلاش است تا عناصر سرسپرده آمريكا را بر آينده اين كشور تحميل كند.
سياست فريب آمريكا از آنجا آغاز شد كه با كنار گذاشتن بحث قانون اساسي و موكول كردن آن به آينده، طرح ايجاد دولت موقت را جلو انداخت. بر اساس اين طرح قرار بر آن شد تا يك مجموعه انتصابي از سوي استانداران منصوب از طرف آمريكا در استان هاي مختلف فراهم آمده و بر اساس تصميم آن جمع انتصابي، نخست وزير موقت با اعضاي كابينه تشكيل و با تشكيل آن شوراي انتقالي منحل شود. به اين ترتيب، سرنخ همه انتصابها تا تشكيل دولت موقت به دست آمريكا بوده و مردم عراق و مراجع شيعه و غير آنان، هيچ نقشي در تشكيل اين دولت موقت نخواهند داشت.
فرض كنيم كه چنين دولتي پس از دو يا سه سال و يا حتي بيشتر بخواهد، انتخاباتي براي انتخاب اعضاي شوراي تدوين قانون اساسي برگزار كند. روشن است كه يك چنين دولتي كه از سوي آمريكا منصوب شده، چه انتخاباتي برگزار خواهد كرد. كافي است، با ايجاد ناامني تا سال ها تدوين قانون اساسي به عقب افتد و به علاوه در زمان انتخابات، عناصر معلوم الحال از صندوق هاي انتخاباتي بيرون آيند. اكنون مي توانيم بفهميم كه بوش با ارسال پيام تشكر آميز خود به آيت الله سيستاني، بيش از آن كه در مقام تشكر از مرجعيت شيعه باشد، در مقام فريب مردم شيعه عراق و حتي مرجعيت شيعه بوده است.
به نظر مي رسد، مرجعيت شيعه هشيارتر از آن است كه سردمداران آمريكا بتوانند، آنان را فريب دهند. شاهد آن اين كه آيت الله سيستاني در برابر اين توافقنامه نادرست، ميان حاكم آمريكايي عراق و شوراي انتقالي درباره انتصابي شدن دولت موقت آينده ـ كه در غياب برخي اعضاي شيعه آن صورت گرفت ـ ايستادگي كرده و حتي در ملاقات ديشب سيد عبدالعزيز حكيم با ايشان، به صراحت بر نفي اين توافق تاكيد كرده است.
بي ترديد اگر مرجعيت شيعه در اين حال نقطه ضعف نشان دهد و از سوي مردم عراق و تشكل هاي شيعي و عراقي مورد حمايت قرار نگيرد، آينده دشواري در انتظار مردم عراق خواهد بود.
اگر آمريكا واقعا درصدد سپردن حكومت آينده عراق به دست مردم اين كشور است، به چه دليل اصرار دارد تا دولت موقت، محصول انتصاباتي باشد كه استانداران منصوب از طرف او آن را تشكيل مي دهند؟
بدون ترديد آمريكا در حال شكستن ديوار بي بنيادي است كه با شعار و پس از يك دوره ديكتاتوري طولاني، از سر اجبار ميان برخي از شيعيان و آمريكا پديد آمده است. اين آخرين فرصت آمريكاست كه اگر به آن بي توجهي كند، بصره و نجف و كربلا هم مانند فلوجه و رمادي و بعقوبه خواهد شد.

بازار سليمانيه در تصرف چين و تركيه
002314.jpg

كردستان عراق ـ به خصوص استان سليمانيه ـ محل عرضه كالاهاي ساخت كشورهاي چين و تركيه است و مردم اين مناطق نسبت به اين محصولات اقبال بيشتري نشان مي دهند. انواع ابزار صنعتي و خانگي، پوشاك، اسباب بازي، منسوجات ،تلفن، چتر، ساعت و برخي لوازم الكتريكي از جمله محصولات كشور چين در بازارهاي سليمانيه است كه به دليل پايين بودن قيمت آنها مورد استقبال مشتريان قرار دارد. تركيه به دليل نزديك بودن به كردستان عراق و همچنين نبود مشكلات گمركي و راحتي حمل و نقل كالا از اين كشور به مناطق شمالي عراق توانسته است بخش مهمي از بازارهاي اين مناطق را به خود اختصاص دهد.
سايت بازتاب با اعلام اين خبر افزود: محصولات كشور تركيه در اين بازارها شامل انواع مواد غذايي، لوازم بهداشتي و آرايشي، گوشي تلفن هاي همراه، انواع پوشاك، لوازم متنوع خانگي، لاستيك، انواع كيف و كفش و پارچه هاي رومبلي، فرش هاي ماشيني و موكت است. ديگر محصولات موجود در بازار سليمانيه به كشورهاي مالزي، كره، ژاپن، مصر، فرانسه و ايران مربوط مي شود.
محصولات ايران در بازارهاي سليمانيه نيز بيشتر شامل انواع محصولات غذايي و لبني، مصالح ساختماني، برخي لوازم خانگي، لوازم الكتريكي، ميوه، خشكبار و فرش است.
فائق دباغي (رئيس مركز تجاري ايران در سليمانيه عراق) در گفت وگو با خبرنگار ايرنا بر حضور جدي ايران در بازارهاي عراق تأكيد كرد و گفت: تجار و شركت هاي ايراني بايد از اين فرصت به دست آمده استفاده مطلوب كنند.
بازار سليمانيه عراق يكي از بزرگترين بازارهاي منطقه محسوب مي شود كه تامين كننده برخي محصولات بازارهاي منطقه از جمله بغداد به شمار مي رود.
اين بازار با واقع شدن در نقطه مركزي شهر، افزون بر دو هزار و۵۰۰ باب مغازه را درخود جاي داده و از رونق خوبي نيز برخوردار است.
شهر سليمانيه با ۷۰۰ هزار نفر جمعيت در ۴۸۵ كيلومتري شمال شرق بغداد واقع است.

سياست
ادبيات
انديشه
فرهنگ
ورزش
هنر
|  ادبيات  |  انديشه  |  سياست  |  فرهنگ   |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |