شنبه ۲۷ دي ۱۳۸۲ - - شماره ۳۲۸۵
گفت و گو با دكتر فهيمي فر رئيس دانشگاه اميركبير
دانشگاه را بيش از اين ببينيد
000069.jpg
اشاره:
۴۸ سال قبل وقتي در ۱۳۳۵، اولين كلنگ«پلي تكنيك» در اراضي شمال دبيرستان البرز و در پي تلاش بي دريغ مهندس حبيب نفيسي به زمين زده شد و با حمايت هاي مالي و معنوي سازمان ملل و پشتيباني سازمان برنامه ايران با اختصاص يك ميليون و چهارصدهزار دلار راه اندازي شد، كمتر كسي فكر مي كرد دانشكده اي با ظرفيت ۱۲۰ دانشجو در ۱۵ رشته فني، روزي به يكي از دانشگاه هاي مادر كشور تبديل شود.
«پلي تكنيك تهران» اگرچه در گذر زمان تحولات زيادي به خود ديده و ضمن تغيير نام به «صنعتي اميركبير»، افت و خيزهايي را نيز تجربه كرده است، هنوز براي فارغ التحصيلان خود خانه اول به شمار مي رود، هنوز بيشترين حرف را در عرصه آموزش و پژوهش مي زند و به زعم رئيس كنوني آن، همچنان بالاترين رتبه هاي كنكور كشور را جذب مي كند و هنوز دانش آموختگانش به سهولت از كشور مهاجرت مي كنند...در راستاي سلسله گفت و گوهاي «همشهري دانشجو» با رؤساي دانشگاه هاي كشور، در اين شماره پاي صحبت هاي دكتر سيداحمد فهيمي فر رئيس دانشگاه صنعتي اميركبير مي نشينيم.
* به عنوان كسي كه در يك تجربه تازه، مديريت و هدايت يكي از دانشگاههاي با سابقه كشور را عهده دار شده، بفرماييد كه اساساً مديريت دانشگاهي را در ايران چطور مي بينيد؟ چالش هاي خاص اين حوزه را عمدتاً چه مي دانيد؟
- از نظر من، در ايران مديريت دانشگاه شايد پيچيده ترين و سخت ترين كار براي يك مدير باشد. در حالي كه در سطح دنيا بر خلاف ايران، مديريت دانشگاهي شايد بهترين و با پرستيژترين كار باشد.در واقع كشور ما بعد از انقلاب چالش هاي مختلفي داشته و دارد و لذا بسياري از مشكلات جامعه در دانشگاه  كه محيطي است سرشار از تنوع فكري و سليقه هاي مختلف و نيروهاي زبده، تبلور مي يابد و بسياري از نارسايي ها به نحوي در دانشگاه خود را نشان مي دهد و يك مدير دانشگاهي طبعاً با همه اينها روبه رو است. به اين جهت مديريت دانشگاه در ايران پيچيده ترين و پرچالش ترين امور محسوب مي شود.
* آيا اين همان طرح ارائه برنامه ده ساله دانشگاه ها نيست كه وزارت علوم زماني آن را آغاز كرد و تعدادي از دانشگاه ها هم برنامه خود را ارائه دادند؟
- وزارت علوم يكي دو سال پيش اين برنامه ها را از دانشگاه ها خواست، اما نه به اين صورت.ما خودمان در دانشگاه به اين نتيجه رسيديم كه بايد مأموريت دانشگاه را به تفصيل، ريز و زمان بندي شده تعريف و تعيين كنيم. يعني تدوين يك برنامه راهبردي كه در آن محورها كاملاً مشخص شده باشد لذا به نظر مي رسد در برنامه وزارتخانه، بيشتر به كليات و كيفيت كار دانشگاه ها پرداخته شده بود. ولي در برنامه راهبردي ما، همه چيز مشخص شده و به كميت درآمده است.
* آيا برنامه ده ساله دانشگاه ها نقشي در تعريف مأموريت هاي دانشگاه داشته است؟
- بله مؤثر بوده است. ولي خود دانشگاه ها مي بايست مأموريت هاي دقيق خود را تعريف كنند و استراتژي لازم را مشخص نمايند.
* در قالب چند جمله، مأموريت كنوني دانشگاه اميركبير را تعريف كنيد.
- ما در اين خصوص مأموريت هايي را در بخش پژوهش تعريف كرده ايم كه عبارت است از ايجاد پژوهشكده هاي خاصي متناسب با علوم روز و نياز كشور ، كه در حال سرمايه گذاري در اين خصوص هستيم. در اين بخش ما پژوهشكده محيط زيست را در دانشگاه تأسيس كرديم كه يكي از محورهاي اساسي كشور محسوب مي شود. همين جا خوب است اعلام كنم كه ما به عنوان «دانشگاه سبز» شناخته شديم. يعني به واسطه تحقيقات خوبي كه در اين حوزه انجام داده و مي دهيم از سوي محيط زيست اين لقب را گرفتيم. همچنين پژوهشكده هاي فناوري هاي نو، فناوري  اطلاعات، انرژي، هوافضا، نفت و پتروشيمي و... را ايجاد كرديم، كه همگي اينها از چالش ها و اولويت هاي اساسي كشور است و ما تحقيقات خوبي را در همه اين زمينه ها انجام داديم.
شما اگر توجه كنيد، تمامي اين زمينه ها زيرساخت هاي مستحكمي در دانشگاه دارد. در كنار اينها آزمايشگاه هاي ملي را راه اندازي كرديم.آزمايشگاه ملي سازه و ديناميك سازه در دانشگاه با حمايت دولت در حال راه اندازي است. آزمايشگاه ملي بيوالكتريك، بيومتريال و بيومكانيك كه از جمله بخش هاي اساسي در كشور است. آزمايشگاه مواد، پليمر و آناليز ساختاري را داريم كه در سطح كشور مطرح است و...
همچنين در حال تأسيس پژوهشكده پرتو فرايند صنعتي هستيم كه يكي از زمينه هاي مورد نياز كشور است و در آن به فعاليت هاي صلح جويانه هسته اي، ليزر، پرتو پزشكي و كاربردهاي علوم هسته اي در صنعت مي پردازيم.پارك فناوري دانشگاه اميركبير را در حال تأسيس داريم و... اينها محورهاي تحقيقاتي ما در چارچوب استراتژي پنج ساله است.علاوه بر اين كه ما در حال حاضر ۵ قطب علمي در دانشگاه داريم كه هريك برجستگي خاص خود را دارد. قطب مهندسي شيمي، مهندسي برق، مكانيك، نساجي و مهندس پزشكي، قطب هاي مصوب دانشگاه هستند. لذا بخش تحقيقات دانشگاه به عنوان يك رسالت مطرح، به طور دقيق برنامه ريزي شده و تاكنون هم ما دست آوردهاي خوبي داشتيم، هم در زمينه توليد مقالات علمي و هم اختراعات علمي رشد اساسي داشتيم.
* به طور كل در حال حاضر دانشگاه هاي ما براي رسيدن به اين دو هدف با چه مسايلي روبه رو هستند؟
- طبعاً مشكلات و موانع مالي، سياسي، اجتماعي و... وجود دارد. وقتي مثلاً مشكلات سياسي براي كشور پيش بيايد، به هرحال همه چيز را تحت تأثير قرار مي دهد. از گرفتن ويزا تا مسايل تحريم ها و... وقتي ما امكان تأمين بودجه لازم را نداريم، شركت در كنفرانس هاي علمي براي اساتيد مان هم محدود مي شود به يكي دو كنفرانس.البته در زمينه مالي با توجه به اين كه بودجه دولتي جواب نمي دهد، ما در دانشگاه هم در بخش آموزش و هم پژوهش حركت هاي خوبي كرديم. در هشت ماهه اول امسال دانشگاه اميركبير بيش از ۲۵ ميليارد ريال قرار منعقده با بخش صنعت داشته كه در مقايسه با سال ۸۰ بيش از ۵ برابر است. لذا حركت هاي خوبي انجام شده ولي هنوز كفايت نمي كند در بخش آموزش هم، بنا داريم دانشجويان شبانه و نوبت دوم را توسعه دهيم و دانشجوي شهريه اي با حفظ معيارها و استانداردهاي دانشگاه جذب كنيم تا بتوانيم از درآمدهاي حاصله در زمينه  همان مشكلات و چالش هايي كه اشاره كرديد سرمايه گذاري كنيم.
* ... منظور من از نيازهاي كشور، نيازهاي توسعه اي است. به اين معنا كه مثلاً مقالات ارائه شده در مجلات بين المللي و ISI كه به نوعي رشد علمي تلقي مي شود، تا چه حد همسو با نيازهاي بومي و ملي ما تدوين و طراحي مي شود؟
- نكته خوبي را اشاره كرديد. ببينيد توسعه كشور خوشبختانه الآن دارد مقداري حساب و كتاب و چارچوب پيدا مي كند. مثلاً در دوران جنگ و بعد از آن كه اين طور نبوده.
در برنامه سوم مقداري چشم اندازهاي توسعه كشور شكل گرفت. در برنامه چهارم، اين امر شفاف تر شد. بنابر اين ما نمي توانيم يك طرفه بگوييم كه دانشگاه ها حركت كردند يا نه. علي رغم اين كه محورهاي توسعه در كشور خيلي مشخص نبوده، ولي دانشگاه ها حركت هايي كردند، كه نمونه آن همان محورهاي توسعه تحقيقاتي دانشگاه ما است كه تماماً در جهت چشم اندازهاي توسعه كشور بوده. در زمينه مقالات علمي بين المللي كه اشاره كرديد، جاي بحث مفصل وجود دارد. به اعتقاد ما بخشي از اين مقالات همسو با نيازها بوده است و بخشي هم نبوده است. ما به عنوان دانشگاه صنعتي اميركبير ادعا مي كنيم و اثبات مي كنيم كه خدمات بسيار شاياني را در زمينه صنعتي به كشور كرديم. هم آمار موجود و هم رويكرد صنعت اين را نشان مي دهد. به عنوان مثال وزارت صنايع يازده مورد اولويت تحقيقاتي خود را با دانشگاه اميركبير كار خواهد كرد. وزارت نيرو دو اولويت تحقيقات اساسي خود را با اين دانشگاه وارد بحث شده و...
* دانشگاه هاي خصوصي ما چطور؟
- ... خب اگر دانشگاه آزاد را جدا كنيم...
* ... با احتساب نقش دانشگاه آزاد.
- آنها به نظر من عمدتاً در بخش هاي آموزشي فعال بودند.
* پژوهش چطور؟ يعني نيازهاي تحقيقاتي و توسعه اي كشور؟
- اين را از خودشان بايد سؤال كرد. مثلاً با دانشگاه آزادي ها مصاحبه كنيد. به طور مستند دستاوردهايشان را ارائه دهند و بگويند تعداد پروژه هاي تحقيقاتي شان چيست؟ در مورد دانشگاه آزاد به نظر مشخص است. عمدتاً فعاليت ها آموزشي است.
* به هر حال دانشگاه هاي خصوصي و دانشگاه آزاد در كشور ما در حال حاضر حدود ۵۵ درصد از كل دانشجويان كل كشور را تحت پوشش دارند و سؤال من اين است كه اين دانشگاه ها حالا در پاسخ گويي به نيازهاي توسعه اي كشور و جلب اعتماد جامعه چه نقشي و سهمي دارند؟
- من فكر مي كنم اگر يك ارزيابي دقيق كنيم و از جامعه نظرخواهي انجام دهيم، به اين نتيجه مي رسيم كه هنوز مردم ما بيشترين اعتماد را به دانشگاه ها دارند، آن هم دانشگاه هاي دولتي.
* با توجه به وجود اين اعتماد و پايگاه مناسب پس ما بايد در عمل شاهد حمايت جامعه و سطوح مختلف آن، حتي دولتمردان ما از دانشگاه باشيم. آيا به نظر شما در حال حاضر ما چنين حمايتي را داريم؟ دانشگاه هاي ما تا چه حد از سوي جامعه مورد حمايت قرار مي گيرند و اين حمايت چطور نمود و پيدا مي كند؟
- در حرف، همه از دانشگاه  حمايت مي كنند. هيچ شخص و هيچ مسئول و مديري نيست كه حداقل در حرف حمايت نكند و همين هم جاي شكر دارد. اما در عمل جاي بحث است. توده مردم به اعتقاد من به دانشگاه اعتماد دارند و حمايت معنوي مي كنند. از نظر مالي هم، زمينه هاي خوبي وجود دارد ما مي توانيم مثل آموزش و پرورش تشكيلاتي ايجاد كنيم كه كمك هاي مالي مردم را هم جذب كنيم. اما از بعد كمك هاي دولت، بايد گفت دولت در حد توان خود، بودجه اي مي دهد كه ما راضي نيستيم.
به اعتقاد ما جايگاه دانشگاه هاي ما آن طور كه شايسته كشور، انقلاب و دانشگاه است، جا نيفتاده. دانشگاه هم كارخانه آدم سازي است و هم مركز همه برجستگي هاست و به عنوان مغز جامعه بايد مورد توجه قرار بگيرد و بيشترين اولويت را دارا باشد. بايستي به دانشگاه رسيد و بعد هم از آن مسئوليت خواست. لذا انتظار ما اين است كه در سطح مراكز تصميم گيري كشور، دانشگاه ها را بيش از اين ببينند.
* مهم ترين خواسته دانشگاهيان از دولتمردان ما به اعتقاد شما چيست؟
- اگر از دانشگاه هاي ما انتظار مي رود كه واقعاً نيازهاي كشور را جوابگو باشند، بايد در قبالش دانشگاه را مورد حمايت قرار دهند و نيازهاي اوليه آن را تأمين كنند. توقع دانشگاهيان خيلي بالا نيست، اما حداقل نيازها را دارند كه در حد عرف و منطقي بايد به آن رسيد. يكي از مهم ترين نيازهاي دانشگاه هاي ما به هر حال تأ مين مالي اساتيد، امكانات اوليه رفاهي، امكانات خوابگاهي دانشجويان و ... است. به هر حال بهترين دانشجويان و اساتيد جذب دانشگاه هاي ما مي شوند و اگر ما به نيازهاي اوليه اين قشر توجه لازم را نداشته باشيم،  خسران مي بينيم.
* يعني شما مهمترين چالش ها را در مسائل مالي مي بينيد؟
- نه فقط مسائل مالي. به هر حال اين يكي از مهم ترين مسائل است. در كنار اين ساير مشكلات هم وجود دارد. مثلاً مشكلات رواني ...
* ... منظورتان از مشكلات رواني چيست؟
- وقتي ثبات سياسي و اقتصادي نباشد و عدالت اجتماعي در حد مطلوب وجود نداشته باشد، در روحيات همه اثر مي گذارد دانشجو، كارمند، استاد و .... دانشگاه جدا از جامعه كه نيستند.
* از آنجا كه مشاركت نيروها در هر سازماني نقش مؤثري در ايجاد فضاي پرنشاط دارد، شما در دانشگاهتان چقدر به اين امر بها مي دهيد. دانشجويان و اساتيد اميركبير تا چه حد در تصميم گيري ها و برنامه هاي مهم به مشاركت فكري و عملي گرفته مي شوند؟
- به اعتقاد ما يك بافت اساسي براي دانشگاه مطرح است و آن مشاركت نيروها در دانشگاه است. در دانشگاه صنعتي اميركبير شايد بيش از ۹۵ درصد مشاركت وجود دارد. مثلاً رئيس دانشگاه علي رغم حق قانوني خود،  كه مي تواند رئيس دانشكده را و همچنين مديران و معاونان گروه ها را منصوب كند ولي همه اين امور را به عهده خود آنها گذاشته است. همه خوابگاه هاي دانشگاه توسط دانشجويان اداره مي شود و مسئولين خوابگاه هاي ما همگي دانشجو هستند.
* پس چطور ما بعضاً شاهد اعتراضات و تجمعات دانشجويي در دانشگاه هستيم؟
- اعتراضاتي كه در دانشگاه هست نسبت به بيرون است و حداقل در دوسال گذشته هيچ وقت موردي ديده نشده است. بيشتر اعتراضات دانشجويان اين دانشگاه مربوط به بيرون است. چه در زمينه سياسي و چه فرهنگي مشاركت در اين دانشگاه خيلي زياد است.
* درباره پديده مهاجرت نخبگان، با توجه به اينكه دانشگاه اميركبير از نظر علمي سطح بالايي دارد، چه به لحاظ جذب دانشجويان نخبه و چه از لحاظ خروجي هايي كه دارد. شما با اين پديده در دانشگاه چگونه درگير هستيد؟
البته پديده مهاجرت نخبگان يك واقعيت تلخي است كه در سطح كشور اتفاق مي افتد و دليل اصلي آن به اعتقاد من ضعف خود ما مسئولين است. كشور ما، كشوري در حال پيشرفت است كه نياز به فعاليتها و كارهاي بسيار زيادي دارد و در هر زمينه اي كه شما فكر كنيد هزاران نياز وجود دارد كه محتاج نيروي انساني است اما متأسفانه اين برنامه ريزيها هنوز در سطح كشور ايجاد نشده است. فارغ التحصيل اين دانشگاه وقتي جذب بازار مي شود با حقوقي حدود صد تا دويست هزار تومان استخدام مي شود. وقتي يك نيروي متخصص درست تحويل گرفته نشده و يا اهميت لازم به او داده نشود و نيازهاي او برآورده نگردد چه راهي دارد جز اينكه به جايي برود كه براي او حرمت قائل شوند و حقوق خوبي به او مي دهند. پس ما مقصريم كه زمينه جذب اين نيروي تحصيلكرده را فراهم نكرديم. با قاطعيت مي گويم كه نود و نه درصد فارغ التحصيلان ما مشتاق هستند كه در كشور خودشان خدمت كنند، ولي وقتي زمينه براي آنان فراهم نشود حق دارند كه جذب ديگر كشورها شوند.
* اين پديده چقدر دانشگاههاي ما را از جهت علمي تهديد مي كند؟
- دانشگاه ما را تهديد نمي كند چون اين دانشگاه از جاذبه بالايي برخوردار است ولي در سطح كشور تهديد بزرگي محسوب مي شود.
* آماري داريد كه نشان دهد چند درصد از دانشجويان دانشگاه اميركبير كشور را ترك مي  كنند؟
- به صورت مشخص آماري نداريم ولي در حال بررسي و تحقيق در اين زمينه هستيم.
* در حال حاضر برخي معتقدند كه روابط حاكم ميان اعضاي هيأت علمي بعضي دانشگاهها، روابطي درخور شأن محيط دانشگاهي نيست. آيا شما با چنين مسأله اي مواجه نيستيد؟
- البته شدت و ضعف دارد و اصل اين موضوع كم و بيش وجود دارد، ولي در سطح اين دانشگاه به ويژه در بعضي از دانشكده ها اساتيد خيلي علمي و انساني برخورد مي كنند و من راضي هستم و بعضاً دانشكده هايي هم هست كه در آنها مقداري تنگ نظرانه برخورد مي شود كه يا عضو علمي جديد را به راحتي نمي پذيرند و يا يك سري محدوديت هايي در اين رابطه قائل هستند. علي رغم همه اينها تلاشي كه كرديم با صحبت با دانشكده ها رسيدگي شد و در نظر داريم كه كميته اي متشكل از مسئولين مختلف داشته باشيم كه هر نوع استخدام را بررسي كنند و صرفاً متكي به نظر دانشكده و اعضاء هيأت علمي آن نباشند و حركت هايي در اين زمينه انجام داديم كه در حال تبديل شدن است و ما به عنوان مديريت دانشگاه در دو سال گذشته سعي كرديم تا كليه افراد شايسته وارد دانشگاه شوند.

زندگي در خوابگاه متأهلان
دخمه اي پنجاه ساله
000063.jpg
تنها نشانه خوابگاه متأهلان دانشگاه تربيت معلم واقع در خيابان بهار جنوبي، تابلوي كوچكي است كه شايد توجه هيچ كس را جلب نكند. پيرمردي در انتظامات، ورود و خروج ها را كنترل و پيرزن سرايداري هم هست كه افراد غريبه را به اتاق ها راهنمايي مي كند.
حين بالا رفتن از پله هاي سنگي قديمي، پيرزن درباره اين ساختمان دخمه، طوري كه نزديك به نيم قرن از ساختنش مي گذرد، مي گويد: «اين ساختمان ابتدا يك مكان تجاري بود كه از همان دوره طاغوت به عنوان خوابگاه دانشجويي تغيير كاربري داده است.» اين ساختمان چهار طبقه، در هر طبقه دو واحد با چهار اتاق دارد كه در هر واحد دو خانوار در دو اتاق جداگانه زندگي مي كنند و آشپزخانه، دستشويي و حمام نيز مشترك است.در طبقه اول اين ساختمان دانشجويي، يك واحد به مهد كودك اختصاص داده شده، كه فرزندان زوج هاي دانشجو را نگهداري مي كند. در همين طبقه در يكي از واحدها يك دانشجوي تربيت بدني به همراه همسر خانه دارش زندگي مي كند. راهرويي باريك چهار اتاق را به صورت دو به دو از هم جدا مي كند. يكي از اتاق ها حدوداً ۱۵ متري است كه با متكاهايي گلدوزي شده و پرده هايي ساده و تلويزيوني در گوشه، حديث سادگي اين زندگي دانشجويي را بيان مي كند.
اين دانشجو خود را احمدي معرفي مي كند و مي گويد: «حدود دو سال پيش، پس از گذشت چهار ماه از درخواست براي گرفتن خوابگاه متأهلان، دو اتاق در اين خوابگاه با اجاره  بهاي ماهي ۱۲ هزار تومان تحويل ما دادند. هنوز يك ماه از تحويل خوابگاه نگذشته بود كه اخطاري مبني بر تخليه خوابگاه آمد. مي خواستند خوابگاه را بفروشند، به همين خاطر براي همه حكم تخليه صادر كردند كه با سماجت دانشجويان از فروش خوابگاه منصرف شدند، البته اخطارها تمام نشد، پس از ۹ ماه مجدداً حكم تخليه از سوي كميته انضباطي آمد، يك ترم نيز سر جلسه امتحان اسمم از ليست كامپيوتري حذف شده بود.»
او با نگراني ادامه مي دهد: «الان نيز كه ترم آخري هستم، نمي دانم امتحان پايان ترم بدهم، براي آزمون ارشد آماده شوم و يا به دنبال خانه بگردم.»
دانشگاه تربيت معلم از نخستين و باسابقه ترين دانشگاههاي كشور است. اين واحد دانشگاهي تهران طي پنج سال گذشته، هشت خوابگاه متأهلانش را فروخته و تنها اين خوابگاه و خوابگاه دهكده المپيك را باقي گذارده است.
اما احمدي مي گويد:  «خوابگاه دهكده المپيك نيز اخيراً توسط رئيس دانشگاه پنج ميليارد ريال به دانشگاه علامه طباطبايي فروخته شد و پس از جنجال هاي فراوان كه منجر به استعفاي اكثر معاونان دانشگاه شد به دليل پرداخت نشدن كامل مبلغ از سوي دانشگاه علامه، دانشجويان هنوز در آن جا ساكن هستند.»
اين خوابگاه قديمي، داراي امكانات محدود اما سر و صداي نامحدودي است؛ مناسب نبودن فضاي اتاق ها براي مطالعه، مشترك بودن سرويس هاي بهداشتي و آشپزخانه براي دو خانواده، نبود آشپز براي توزيع غذا بين خانوارها، وجود يك خط تلفن براي ۱۴ خانوار از مشكلات ديگر موجود در خوابگاه متأهلان دانشگاه است.
در طبقه اي ديگر در يك سوئيت دو خانوار زندگي مي كنند، وارد كه مي شويم بچه ها قد و نيم قدي با هيجان از اتا ق ها بيرون مي آيند و دور ما را مي گيرند؛ يكي از آن ها مي گويد: «آب دستشويي خيلي سرد است، يخ مي كنيم.» ديگري به دنبال او اضافه مي كند: «حيات هم براي بازي نداريم و مجبوريم براي بازي به حيات دانشگاه برويم.» بچه هاي ديگر نيز تأييدش مي كنند. پسربچه اي كه از همه بچه ها بزرگتر است، گويي نماينده كل ساختمان باشد، مؤدب مي ايستد و بلند مي گويد: «پله ها زياد است و آسانسور خراب شده و اين مسأله ما و مادرانمان را ناراحت مي كند.»
در همين حال خانم جواني كه مادر دو تا از بچه هاست از يكي از اتاق ها بيرون مي آيد و با لهجه شيرين آذربايجاني ما را به داخل اتاق دعوت مي كند و بدون مقدمه شروع به درد دل كرده و مي گويد: «دو ماه است كه به خوابگاه آمده ايم، الحمدالله مي گذرد، به هر حال زندگي دانشجويي است؛ كار ديگري نمي توان كرد.»وي ادامه مي دهد: «در اين جا دو خانوار هستيم كه در كنار هم زندگي مي كنيم و در كل پنج بچه هم سن و سال داريم و بچه ها همه كوچكند.»
همان جا كه هستيم بچه ها اسباب بازي هاي همديگر را برمي دارند و دعوايشان مي شود و از صحبت هاي مادرشان مي فهميم كه خيلي وقت ها اين درگيري بچه ها، اختلاف هاي زيادي را بين بزرگترها در اين خوابگاه فرسوده دانشجويي ايجاد كرده است.
گوشه اتاق، صندلي كوچك قرمز رنگي و در مقابلش ميز پذيرايي و ميز تحريريه بچه اي ديده مي شود. رو كه برمي گرداندي، ملحفه سفيدي با سليقه سر تا سر ديوار به جاي كمد كشيده شده كه درون آن پر از ظرفهاي بلور است و در كنار آن چمدان و جعبه اي جا داده شده اند.
همسر يكي از دانشجويان كه در اين اتاق ساكن است، مي گويد: «كسي را در شهرستان نداشتيم كه وسايل را آن جا بگذاريم، مجبور شديم همه را بياوريم.» و شوهرش درباره اين كه چگونه ازدواج كرده اند، اضافه مي كند:  «در ۱۶ سالگي در جنگ اسير شدم و بعداز آزادي با هم ازدواج كرديم.»
وقتي درباره نحوه گرفتن اين اتاق از دانشجويان سؤال مي كنيم، يكي از آنها در جواب مي گويد: «بابت اينجا يك سفته دو ميليون توماني گرفته اند تا آن جا كه ما مي دانيم رسم اين نيست كه از دانشجويان قبل از فارغ التحصيلي اجاره بهاي خوابگاه و يا سفته بگيرند.»
هنگام خارج شدن از خوابگاه متوجه مي شويم حتي يك كپسول آتش نشاني نيز در اين ساختمان وجود ندارد، نگهبان كه مشكلات را بيش از اين ها مي داند، مي گويد: «امكانات ايمني اين خوابگاه ضعيف است، نگهباني خط تلفن جدا ندارد، حتي با همين يك خط تلفن كه براي كل ساختمان است نمي توان تماس گرفت و فقط زنگ مي خورد و نمي دانم در صورت بروز حادثه چه بايد كرد؟»
پس از خارج شدن از ساختمان متوجه شدم ديگر تنها نشانه خوابگاه تابلوي آن نيست، بلكه ساختمان كهنه و قديمي در ميان مغازه هاي پرزرق و برق لباس كودك خيابان بهار نيز نشانه خوبي براي خوابگاه متأهلان دانشگاه تربيت معلم است.

يك رويداد
فرهنگ كارآفريني در دانشجويان ضعيف است
فرهنگ كارآفريني نزد دانشجويان ضعيف است و باتوجه به محدوديت هاي بخش هاي دولتي در استخدام و جذب فارغ التحصيلان دانشگاهي، توجه به اين موضوع و افزايش توانايي هاي كارآفريني دانشجويان از ضرورت هايي به شمار مي رود كه دانشگاه ها بايد بدان توجه نمايند.دكتر عليرضا فيض بخش رئيس مركز كارآفريني و استاد دانشگاه صنعتي شريف با اعلام اين مطلب در گفت وگويي اختصاصي با خبرنگار ما، ضمن تشريح اهداف و فعاليت هاي اين مركز گفت: درحالي كه در بسياري از دانشگاه هاي معتبر دنيا برنامه ريزي هاي خوبي براي تربيت دانشجويان كارآفرين صورت مي گيرد و واحدهاي دروس اجباري به اين امر اختصاص مي يابد، بدنه و سيستم آموزشي دانشگاه هاي ما به اين امر نمي پردازند و لذا در بسياري از رشته ها، فارغ التحصيلان بعد از خروج از دانشگاه براي ايجاد كسب و كار و راه اندازي مشاغل مشخص دچار مشكل مي شوند.
وي با اشاره به نقش ترويج فرهنگ كارآفريني در اشتغال فارغ التحصيلان دانشگاهي و جلوگيري از مهاجرت نخبگان گفت: ما در مركز كارآفريني دانشگاه شريف در چند محور ترويج فرهنگ كارآفريني، آموزش، پژوهش و مشاوره، سعي بر آن داريم تا دانشجويان رشته هاي مختلف را با مباحث و اصول كارآفريني آشنا كنيم .وي گفت: در حوزه ترويج و فرهنگ كارآفريني با برگزاري جشنواره هاي مختلف، نشريات الكترونيكي، تعامل با فارغ التحصيلان كارآفرين دانشگاه و نظاير آن و در بخش آموزش با برگزاري دوره هاي كوتاه مدت و بلندمدت اقداماتي انجام داده ايم و حدود ۷ ترم، سه واحد اختياري مباني كارآفريني را در دانشگاه برگزار كرده ايم.وي در ادامه با اشاره به اينكه تنها ۵ تا ۱۰ درصد فارغ التحصيلان دانشگاهي در بدنه دولت و ادارات دولتي جذب مي شوند گفت: به طوري كه در اين راستا، تدوين قوانين و برنامه هاي لازم براي توسعه كارآفريني در سطوح كلان كشور، استراتژي لازم جهت اجراي اين طرح ها و اشاعه فرهنگ مربوطه و افزايش آگاهي هاي عمومي ازجمله اموري است كه دولت بايد به آنها بپردازد.
رشته دكتراي اطلاع رساني پزشكي
رشته دكتراي كتابداري و اطلاع رساني پزشكي براي اولين بار در كشور در دانشكده مديريت و اطلاع رساني پزشكي دانشگاه علوم پزشكي ايران ايجاد مي شود. دكتر احمد براتي، رئيس دانشكده مديريت و اطلاع رساني پزشكي دانشگاه علوم پزشكي ايران با اعلام اين خبر افزود: در حال حاضر اين دانشكده در مقطع دكترا در دو رشته مديريت اطلاعات بهداشت و مديريت و اطلاع رساني پزشكي، در مقطع كارشناسي ارشد در رشته هاي اقتصاد بهداشت، مديريت و خدمات بهداشت و درمان، مديريت اطلاعات بهداشت، آموزش پزشكي، كتابداري و مدارك پزشكي و رشته مدارك پزشكي در مقطع كارداني دانشجو مي پذيرد كه در كل ۲۴۰ دانشجو در دوره روزانه و ۱۴۰ نفر در دوره شبانه مشغول به تحصيل هستند.

دانشجو-۴
دانشجو-۲
دانشجو-۳
دانشجو-۵
|  دانشجو-۲  |  دانشجو-۳  |  دانشجو-۴  |  دانشجو-۵  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |